خدا ! در اشک چشمانم
خدا ! در دست لرزانم
خدا ! در درد بی دارو و درمانم
خد ا! در تار و پودم ،دروجودم ، در همه جانم
بخوان کز زنده گردیدن پشیمانم
خدا ! امشب درون کلبه ی سردم بمیرانم
من ازخلق و خدا و خود گریزانم
کجا باید روم از دشمنان خود نمی دانم
خدا ! در گریه های درد پنهانم
خدا ! در آرزوی شعر دیوانم
خدا ! در نا امیدی بی امیدم کن
مرنجانم
خدا ! امشب درون کلبه ی سردم بمیرانم
http://pic.azardl.com/images/11652447807091753305.jpg