-
احتمال قرار گرفتن زنان تحت عمل پيوند کليه کمتر از مردان است
زنان کمتر از مردان تحت عمل پيوند کليه قرار مي گيرند .
بر اساس يک مطالعه، احتمال قرار گرفتن زنان تحت عمل پيوند کليه کمتر از مردان است و اين اختلاف بيشتر متوجه زنان مسن تر است.
محققان دانشگاه “جانز هاپکينز”با انجام مطالعه اي متوجه شدند که زنان مسن تر کمتر تحت عمل پيوند کليه قرار مي گيرند.
محققان اطلاعات “سامانه بانک اطلاعاتي کليه آمريکا” را که متشکل از ۵۳۶ هزار و ۱۹۷ بيمار مبتلا به بيماري پيشرفته کليه بود، مورد مطالعه قرار دادند و احتمال قرار گرفتن آنها را در فهرست دريافت کليه پيوندي با در نظر گرفتن عواملي که بر زنده ماندن بيمار پس از عمل جراحي تاثير مي گذارد، محاسبه کردند.
دکتر “دوري سيگو” جراح پيوند کليه در دانشگاه جانز هاپکينز گفت: محققان دريافتند احتمال قرار گرفتن زنان ۴۵ ساله و جوانتر در فهرست انتظار دريافت کليه پيوندي به اندازه مردان هم سال خود است.
دکتر “دوري سيگو” جراح پيوند کليه در جانز هاپکينز، گفت: اما با مسن شدن زنان، احتمال قرار گرفتن آنها در فهرست انتظار دريافت کليه کاهش مي يابد.
بر اساس اين گزارش ، احتمال قرار گرفتن زنان ۴۶ تا ۵۵ ساله در فهرست انتظار دريافت کليه، ۳ درصد مي شود و در سنين ۵۶ تا ۶۵ سالگي اين احتمال ۱۵ درصد کاهش مي يابند.
همچنين احتمال قرار گرفتن زنان ۶۶ تا ۷۵ ساله در فهرست انتظار دريافت کليه ۲۹ درصد کاهش مي يابد و اين احتمال براي زنان ۷۵ ساله و مسن تر ۵۹ درصد کمتر مي شود.
اين مطالعه در مجله ” انجمن نفرولوژي” آمريکا منتشر شده است.
دکتر سيگو گفت: پرستاران، اعضاي خانواده و احتمالا بيماران، زنان مسن تر را ضعيف تر از چيزي که هستند در نظر مي گيرند.
وي افزود: بسياري از زنان مسن بدون داشتن فرصتي براي قرار گرفتن در فهرست انتظار دريافت کليه، جان خود را از دست مي دهند.
-
دود سيگار خطر ضعيف شدن حافظه را به دنبال دارد
دود سيگار حافظه را ضعيف مي کند .
کساني که در معرض دود سيگار ديگران قرار مي گيرند، با خطر کاهش فعاليت مغز ازجمله ضعيف شدن حافظه مواجه مي شوند.
نشريه بریتیش مدیکال جورنال انگليسي در گزارشي اعلام کرد : تحقيقات نشان داده است قرار گرفتن در معرض دود سيگار، مي تواند بر فعاليت مغز اثر مخربي گذارد.
براساس مطالعات جديد، محققات دانشگاه کمبريج انگليس و دانشگاه ميشيگان آمريکا ميزان تاثير نيکوتين بر روي پنج هزار فرد غيرسيگاري ۵۰ ساله به بالا را مورد آزمايش قرار دادند.
افرادي که تحت آزمايش قرار گرفتند، با ضعيف شدن حافظه خود روبه رو شده بودند.
محققان فهميدند افرادي که هرگز سيگار نکشيده اند، بيشتر از کساني که سيگار را ترک کرده اند، از قرار گرفتن در معرض دود سيگار آسيب مي بينند.
براساس تحقيقات صورت گرفته، قرار گرفتن در معرض دود سيگار همچنين منجر به افزايش بيماري هاي قلبي و خطر توسعه مشکلات حافظه و اختلال مشاعر مي شود.
-
تستي سريع و ارزان براي تشخيص بيماري جنون گاوي ابداع شد
دانشمندان آلماني و آمريكاي شمالي، تستي سريع و ارزان براي تشخيص بيماري جنون گاوي ابداع كردند.
اين پژوهش كمك ميكند كه با يك آزمايش خون ساده بتوان حيوانات و دام آلوده را از زنجيره غذايي انسان حذف كرد.
بر اساس گزارش منتشر شده در مجله «پژوهش اسيدهاي نوكلئيك» در اين رابطه، با كمك تست جديد ميتوان بيماري را پيش از حتي بروز اولين علائم باليني ريشه كن كرد.
به گفته پژوهشگران، خوردن گوشت دام آلوده به جنون گاوي، عامل انتقال بيماري كشنده به انسان است كه مغز را تخريب ميكند. بر اساس آمار موجود، اين بيماري تاكنون حداقل ۲۰۰ نفر را در سراسر جهان كشته است.
كريستوف سنسن، پژوهشگر دانشگاه كالگاري كه دراين مطالعات حضور داشته در اين باره اظهار داشت: در حال حاضر تنها روش تست جنون گاوي، باز كردن مغز حيوان مبتلا پس از سلاخي آن است و از اين طريق ميتوان از شيوع بيماري به انسانها مطلع شد.
وي افزود: البته آزمايشات بيشتري نيز مورد نياز است اما پيش بيني ميشود كه ظرف چند سال آينده دامداران خواهند توانست كه به طور منظم و دائمي احشام را مورد آزمايش قرار دهند تا اين قبيل بيماريهاي مشترك بين انسان و دام تقريبا ريشه كن شود.
در اين پژوهش دانشمندان دانشگاه كالگاري، آژانسهاي دولتي آلبرتا و كانادا، انستيتو تحقيقات فدرال آمريكا و دانشگاه گوتينگن و انستيتوهاي كرونيكس و بيومديكال از آمريكا حضور داشتهاند.
-
دانشمندان به ارتباطات مهمي بين حمله قلبي و نوكلئوئيدهاي پولومورفيسم در ۹ منطقه ژنتيكي در ژنوم نسان پي بردند
پژوهشگران ۹ نسخه ژنتيكي جديد را شناسايي كردهاند كه عامل بروز حمله قلبي هستند.
پژوهشگران آمريكايي ميگويند: اين ۹ منطقه ژنتيكي تازه كشف شده خطر بروز حمله قلبي را افزايش ميدهند. دكتر سكار كاتيرسان از بيمارستان عمومي ماساچوست در اين باره اظهار داشت: تحقيقات ما بر اساس اطلاعات بدست آمده از حدود ۲۶هزار نفر در ۱۰ كشور مختلف جهان انجام گرفته است.
كاتيرسان در بيانيهاي اعلام كرد: تا چندين دهه، محققان ميدانستند كه خطر بروز حمله قلبي در خانوادهها ريشه وراثتي دارد و در برخي از موارد اين خطر در اثر ترتيبات مولكول وراثتي دي ان آ تشديد ميشود. ما در در اين پژوهش تفاوتهاي خاص و منفرد را در ژنوم افراد مستعد مورد مطالعه قرار داده و آنها را كشف كرديم.
اين يافتهها نشان داد كه تفاوتهاي كشف شده ممكن است عامل وراثتي تشديد كننده خطر بروز حمله قلبي باشد.
شرح اين پژوهش در مجله نيچر ژنتيك منتشر شده است. محققان به ارتباطات مهمي بين اولين نشانههاي خطرزایي حمله قلبي و نوكلئوئيدهاي پولومورفيسم منفرد در ۹ منطقه ژنتيكي در ژنوم افراد مورد مطالعه پي بردهاند.
گفتني است كه سه نمونه ازاين نسخههاي ژنتيكي پيش از اين هرگز شناسايي نشده بودند. همچنين در پژوهش جداگانهاي مشخص شده است كه يكي از اين نسخههاي ژني مخصوصا باعث تشكيل پلاكهاي ايجاد كننده تصلب شرائين در عروق كرونري ميشوند.
اين پژوهش گسترده روي منطقه ژني منجر به حصول ديدگاهي مهم درباره بيولوژي تصلب شرائين و حمله قلبي ميشود كه نتيجه آن دستيابي به روشهاي درماني دارويي موثرتر و مفيدتر است.
-
” بزهای عنکبوتی ” ، هنر جدید دانشمندان ؟ ! و یا تهدید جدید حیات کره زمین !
دانشمدان تا کنون از موش ، خرگوش و حیوانات دیگر برای آزمایشات استفاده کرده بودند اما تاکنون کسی نشنیده بود که از بز برای این آزمایشات استفاده گردد . هم اکنون آقای جفری ترنر متخصص بیوتکنولوژی از بزهایی که ژن عنکبوت به آنها تزریق شده است در راه تولید شیرهایی با خاصیت های جدید استفاده می کند .
عنكبوت ميتواند به هر سطحي بچسبد, بعضي از عنكبوتها با ترشح بسيار كم يك ماده چسبنده در انتهاي پاهاي خود مي توانند بر روي سطح هاي عمودي حركت كنند. انواع ديگر داراي ميليونها موي ميكروسكوپي مخصوص در پاهاي خود هستند كه به كمك آنها به ديوار و شيشه ميچسبند، اما بر روي سطحهاي بسيار صاف مثل سراميكهاي درون حمام كاري از پيش نميبرند.
تارهاي عنكبوت برخلاف ظاهرشان بسيار محكم هستند، آن نوع از تار كه عنكبوت براي پايين آمدن از سقف استفاده ميكند، از انواع ديگر محكمتر است.
كشت عنكبوت براي استفاده از تار آن بيفايده است، زيرا عنكبوتها همديگر را ميخورند. براي حل اين مشكل دانشمندان به تازگي ژني از عنكبوت را كه مربوط به درست كردن تار است, در درون بدن بز كشت ميدهند و سپس تار را از شير بز بدست ميآورند. هر بز ميتواند در روز هفت گرم تار عنكبوت در شير خود توليد كند.
آقای جفری ترنر یک ژن از عنکبوت را به بزها اضافه کرده است . هدف اولیه او تولید شیری بوده که بتواند خاصیت تار عنکبوت را داشته باشد تا بتواند از شیر این بزها وسايل پزشكي و جليقه ضدگلوله بسازند .
تار عنكبوت را «زيست استيل» ناميدهاند، تار عنكبوت سبك، محكم و مثل نايلون قابل ارتجاع است. اخيرا اين تار در وسايل پزشكي، فضايي و در ساخت جليقههاي ضد گلوله استفاده ميشود.
اما در حال حاضر این مسئله کنار گذاشته شده است و در مقابل از آقای ترنر خواسته شده است که با تزریق ژن های دیگر به بدن بز شیری تولید گردد که خاصیت ضد مواد شیمیایی و میکروبی داشته باشد .
متخصصین نظامی به دنبال شیری هستند که در حملات میکروبی و تروریستی ، سربازان با خوردن یک لیوان از آن شیر در مقابل آلودگی مقاوم گردند .
آقای ترنر سعی دارد با تولید ۱۰۰۰ راس بز سالانه مقادیر زیادی شیر ضد سلاح های شیمیایی تولید کند .
البته این طرح در محافل علمی مخالفان زیادی دارد . دانشمندان مخالف می گویند گرفتن ژن یک موجود و تزریق به موجود دیگر کاری غیر اخلاقی و حتی خطرناک است .
که می تواند عواقب جبران ناپذیری برای بشریت داشته باشد .
آنان می گویند : دکتر ترنر خود را نه یک مهندس بلكه هنرمندي می داند كه آمده تا با تكيه بر علم و خلاقيت خود، حيات را تكامل بخشد و بدين نحو است كه اين شكل جديد و خطرناك از دستكاريها، چهره هنرمندانهاي به خود گرفته است كه نه تنها بعضاً از مخالفتها كاسته كه عموم را در موارد متعددي به سوي خود سوق داده است.
از سوی دیگر دكتر كريگ ونتر دانشمند ژنتيك كه شركتش يعني «سلرا جنوميكس» در طراحي ژنوم انسان از بقيه فعالان اين عرصه پيشي گرفته است، اعلام نمود كه طرحي را تدوين كرده است كه به خلق اولين صورت مصنوعي ذیحيات در آزمايشگاه ميانجامد.
وي كه به همراه هميلتون اسميت برنده جايزه نوبل در رشته زيستشناسي است و به فعاليت در اين پروژه مشغول است، گرچه با توجه به مشکلات اقتصادی جهان امید آنها به كمك سه ميليون دلاري دولت امريكا براي خلق موجودات زنده ساخت دست بشر كه بتواند به توليد هيدروژن مخصوص سوخت و يا تجزيه دياكسيد كربن خارج شده از كارخانهها بپردازد، استفاده نمايد. از دست رفته است .
دانشمندان با نگراني ابراز ميدارند كه چنين طرحي ميتواند اكوسيستم هاي طبيعي را با هرج و مرج روبهرو سازد و يا آن كه حتي ميتواند به توليد انواع جديدي از تسليحات بيولوژيكي بينجامد.
ونتر را مي توان از نسل جديد زيستشناساني برشمرد كه به خود نه به عنوان مهندس وغالباً به مثابه هنرمنداني خلاق كه طراحان و معماران خلقت دوم هستند، نگاه ميكنند؛ خلقتي كه نه با هدايت الهي و يا نيروهاي جاري در روند تكامل كه بر پايه تصورات و خواستههاي بشري در حال تحقق است، اما نكته شگفتآور، اين تغيير ظريف در عرصه علوم زيستي يعني تغيير مهندسي به هنر، در جوامع هنري نيز بازتاب داشته و به سؤالاتي در اين عرصه دامن زده است.
به نحوي غيرمنتظره، اين هنرمندان جديد يا همان زيستشناسان در سراسر جهان، با آگاهي از ماهيت DNA در استوديوهاي خود يعني همان آزمايشگاههايشان،با توسل به ابزاري پيشرفته دست به هنرمنديهايي ميزنند. يكي از اين هنرمندان جديد آمريكايي به نام ادوارد كاك، گروهي از متخصصين ژنتيك را در فرانسه گرد هم آورد تا خرگوشي با ژن پيوندي به نام «آلبا» كه ژني نوراني از عروس دريايي به رمزهاي ژنتيكياش وارد شده است، به ديگران معرفي نمايد.
تيمي ديگر با عنوان «گروه هنر انتقادي» در نمايشي اقدام به نشان دادن انتشار باكتريهاي داراي ژن پيوندي به حاضرين كردند. كريستين بال مدير موزه «ويتني» آمريكا، در اين باره ميگويد: «ما شاهد ظهور نوع جديدي از هنرمندان يعني اختلاطي از دانشمندان، محققان و هنرمندان هستيم.»
اين هنرمندان جديد زيستشناس بر اين باورند كه چنين برنامههايي ميتواند جامعه را با موضوعات حقوقي، اخلاقي و علمي چنين علم جديدي آشنا سازد. بسیاري از آن ها اميدوارند تا كارهايشان با عكسالعمل عاطفي جامعه همراه شود و توجه عموم به نتايج متعدد چنين علم جديدي معطوف گردد.
اگر چه بعيد است كه چنين تلاشها و نمايشهايي بتواند به اين انديشه و حركت هنرمندانه به نژادي نوين مشروعيت بخشد، اما بيشك ميتواند پذيرش ميكروبهاي جديد، خلق حيوانات شبيهسازي شده داراي ژن پيوندي و شيمري و نيز موضوع طراحي فرزندان نسل بشر را به دست متخصصين، در افكار عمومي سهل نمايد.
امروزه به فنآوري نو تركيبي DNA به مثابه ابزار هنرمندانه عصر پست مدرن نگريسته ميشود. با چنين ابزار جديدي است كه انسان نقش هنرمند خلاقي را پيدا ميكند كه دائماً تكامل را در آثار هنري خود با تغيير و تحولاتي همراه ميسازد.
هم اكنون در آزمايشگاههاي سراسر جهان، محققين در حال خلق موجودات پيوندياي هستند كه هيچ گاه نمونههاي آن در عرصه حيات وجود نداشته است. آنها با ادغام رويانهاي گوسفند و بز (يعني دو گونه ژنتيكي كاملاً نامرتبط با هم) به خلق نوزاد جديدي نايل آمدهاند كه سر گوسفند و بدن بز دارد. در موردي ديگر، ژن ضديخ سفره ماهي را به رمز ژنتيكي سيب زميني وارد نمودند تا اين محصول را از يخزدگي محافظت نمايند. تلاشي ديگر، انتقال ژنهاي رشد انسان، ويژگي هاي سيستم ايمني بدن انسان و حتي بافتهاي مغز انسان به طرح ژنتيكي جنين موشهاست. چنين موشي درسنين بلوغ ميتواند ژنهاي انسان را نمايان سازد. اين موش با چنين ويژگياي، دو برابر ديگر موشها رشد ميكند. حتي امروزه دانشمندان موفق به توليد پوست، لوزالمعده و سينه مصنوعي درمحيط آزمايشگاهها شدهاند.
برخي ديگر از دانشمندان با داخل نمودن هسته سلول انسان به تخمدان گاو كه هسته سلول آن در عملي موفقيتآميز خارج شده بود، توانستهاند روياني تركيب شده از انسان و گاو بسازند. در موردي ديگر، ژنهاي عنكبوت را به رويان بز وارد نمودند. شير اين حيوان هم اكنون داراي الياف تار عنكبوت است.
دانشمندان ژاپني هم چندي پيش اعلام نمودهاند كه با استفاده ازبافتهاي پا و بيضه يك ماموت مرده، اين توانايي را يافتهاند كه اين موجود منقرض شده را شبيهسازي كنند تا آن را در پارك حيات وحش سيبري به نمايش گذارند. به راستي، چنين مخلوقاتي حاصل مهندسي بشرند يا آثار هنري ساخت دست بشر.
از ديگر احتمالات قريبالوقوع، بازسازي و اختراع مجدد بدن، انتقال DNA بدون توجه به رمزهاي ژنتيكي، محو گذشته ژنتيكي و برنامهريزي آينده ژنتيكي است. حيات كه براي مدتهاي مديدي به مثابه كار «خداوند متعال» تصور ميشد، چندي است كه به عنوان فرايندي تصادفي كه به وسيله «دستي نامرئي» نگريسته ميشود و به مثابه ابزاري هنرمندانه به تصوير كشيده شده است.
امروزه بسياري از مردم خود را در قالب جسمي ميبينند كه به شكل اثري هنرمندانه ميتواند دائماً شكل، الگو و ويژگي هايي جديد به خود بگيرد. رواج و گسترش عملهاي زيبايي، داروهاي روانگردان و … همه و همه تجلي معنايي جديدي از انسان به عنوان اثر ناتمام هنرياي است كه بايد كامل شود. اما در اين باره غفلت شده است كه اساساً تصميمگيري درباره اين كه چه ژني بايد وارد شود، كدامين ژن تركيب شود، كداميك حذف شود، كدام يك مورد طراحي مجدد قرار گيرد و … نه انتخابهايي هنرمندانه كه تجويزها و امكاناتي تكنولوژيكياند كه نه هنر بلكه مهارت و فن مجريان آن را در گزينههاي پيش رويشان به تصوير ميكشد.
هم اكنون كه اين توانايي را يافتهايم تا خود را از نو مورد مهندسي قرار دهيم، به اشتباه اين دستكاريهاي جديد را به مثابه هنري خلاقانه مينگريم و اين در حالي است كه حقيقت صرفاً مجموعهاي از گزينههاست كه در آزمايشگاهها شكل ميگيرد و در عرصه بازار هم قابل عرضه ميگردد. انقلاب بيوتكنولوژيكي را ميتوان آخرين تفرجگاه مشتريان جديد دانست كه از سويي مبين آزاديشان دربازنويسي موهبت اعطا شده زيستيمان و از سويي ديگر، حكايت از آن دارد كه بقيه حيات و طبيعت بايد خود را با حركت ما همراه سازد. بيشك اين پديده، شكلي جديد و خطرناك از به نژادي تكنولوژيكي است كه چهره مهندسي گونه شومش، چهرهاي هنرمندانه به خود گرفته است. بيشك چنين مخلوقات جديدي نه پيامآور و رنسانسي جديد كه منادي خلق «دنياي شكوهمند جديدي» است كه هالدوس هاكسلي، هفتاد سال پيش، خلق آن را به ما هشدار داده بود.
-
ژن عامل پيری زودرس در كودكان ( سندرم پروگريا ” progeria” ) به نام LMNA کشف شد
دانشمندان در مطالعات اخير، ژنهاي عامل پيري زودرس ( سندرم پروگريا ) به نام LMNA را در كودكان شناسايي كردهاند. این ژن حامل برنامه ساختاري دو پروتئين به نامهاي لامين A و لامين C است . بيماري ” پروگريا ” يا پيري زودرس کودکان نوعي بيماري ژنتيکي نادر است که ظاهر کودک را پير و فرتوت مي کند. اين بيماري يکي از ناخوشايند ترين بيماريهاي شناخته شده براي اطفال است و درماني ندارد.
پژوهشگران ضمن شناسايي ژنهای عامل پيری زودرس تلاش ميكنند كه بروز اين مشكل جلوگيري نمايند. در همين راستا محققان فرانسوي موفق به كشف ژن عامل سندرمي موسوم به هاچينسون گيلفورد شدهاند. اين سندرم موجب ميشود كه قربانيان جوان پنج تا ۱۰ برابر سريعتر از افراد عادي پير شوند.
محققان خاطرنشان كردند: كشف اين ژن ميتواند اميد تازهاي به سوي كشف راههاي درمان پيري زودرس باشد. علت بروز اين سندرم هنوز كاملا شناخته نشده است و به همين دليل هنوز به عنوان يك بيماري لاعلاج مطرح است. كشف ژن عامل پيري زودرس به پزشكان كمك خواهد كرد تا دليل بروز اين بيماري را در كودكان مبتلا مورد بررسي قرار دهند و راههاي تشخيص زودهنگام و كاهش پيامدهاي آنها را شناسايي كنند.
بر اساس مطالعات پيشين، اين بيماري نادر است و از هر چهار تا هشت ميليون كودك يك نفر به آن مبتلا ميشود به طوري كه در حال حاضر حدود ۱۰۰ كودك در كل جهان و سه كودك در فرانسه به اين سندرم مبتلا هستند. اما مطالعات جدید می گوید يك نفر از هر يك ميليون كودك به آن مبتلا می شوند .
علائم اين بيماري شامل طاسي، پيري پوست، كوتاهي قد و كوچكي جمجمه است.
كودكاني كه به اين علائم دچار ميشوند همچنين تمام علائم و بيماريهايي را كه همراه با پيري به سراغ يك فرد سالخورده ميآيد دارند براي مثال دچار ضعف جسماني، تصلب شرائين، پوكي استخوان و بيماريهاي قلبي و عروقي و نيز آرتروز ميشوند. اما لازم به تذكر است كه ذهن و روان اين كودكان رشدي كاملا عادي دارد. طول عمر كودكان مبتلا به پيري زودرس به طور متوسط ۱۳ سال است و علائم بيماري از دو تا سه سالگي آغاز ميشود.
محققان فرانسوي اعلام كردند: ژن جديد LMNA نام دارد كه در اين كودكان ژن مزبور دچار جهش ميشود. اين ژن حامل برنامه ساختاري دو پروتئين به نامهاي لامين A و لامين C است.
محققان خاطرنشان كردند كه گروهي از داروهاي ضد سرطان موسوم به F.T.I روش درمان براي سندرم پيري زودرس هستند.
اين سندرم با عنوان پروگريا نيز معروف است. به گفته محققان بررسيهاي انجام شده روي موشهاي آزمايشگاهي منجر به كشف ژن مزبور شده است.
لازم به ذکر است از هر يك ميليون كودك، يك كودك دچار پيري زودرس مي شود كه نوعي بيماري ژنتيكي نادر است كه ظاهر كودك را پير و فرتوت مي كند و تا کنون درماني برای آن وجود نداشته است.
** آشنایی با سندرم پيري زودرس
سندرم ژنتيکي پروگريا يا پيري زودرس کودکان، کليه اندامهاي بدن کودک را تحت تاثير قرار مي دهد. و علايمي که در بدن شخص مبتلا ظاهر مي شود کاملا متفاوت از پروسه طبيعي سالخوردگي است و به همين جهت قابل کنترل نيز نيست.
اين بيماري چه در دختران و چه در پسران به يک نسبت ( يک نفر از هر يک ميليون کودک ) ديده مي شود؛ علت آن نيز، بروز جهش ژنتيکي در کروموزومهاي فرد است، اما مکانيسم دقيق اين تغيير ژنتيکي هنوز کاملا شناخته نشده است. حتي از تعريف بيماري پروگريا به عنوان يک بيماري مستقل نيز، مدت زمان زيادي نمي گذرد.
بديهي است که درمان نيز براي پروگريا وجود ندارد و اکثر کودکان مبتلا، در ۸ يا ۱۰ سال ابتداي زندگي از بين مي روند.
علايم سندرم پيري زودرس :
در كودكي كه دچار سندرم پيري زودرس شده است علايم زير عموماً ديده مي شود؛
- در ناحيه سر و صورت:
طاسي، چروك شدن ناحيه پيشاني و اطراف چشمها، لرزه فك و دهان و افتادن دندانها؛
- در استخوانها:
ماهيچه هاي ضعيف و استخوان هاي نارس و شكننده و شكستگي لگن، همچنين، بيماري قلبي و عروقي نيز، در كليه اين كودكان ديده مي شود؛
به علاوه علائمي از قبيل خاكستري شدن موي سر، آب مرواريد، گونه هاي چروك افتاده، صداي سالخورده و خشن، پوكي استخوان، ديابت و انواع سرطانهاي شايع نيز، ممكن است در فردي كه دچار پروگريا شده ديده شود.
اين بيماري چه در دختران و چه در پسران به يك نسبت (يك نفر از هر يك ميليون كودك) ديده مي شود؛ علت آن نيز، بروز جهش ژنتيكي در كروموزومهاي فرد است، اما مكانيسم دقيق اين تغيير ژنتيكي هنوز كاملاً شناخته نشده است.
حتي از تعريف بيماري پروگريا به عنوان يك بيماري مستقل نيز، مدت زمان زيادي نمي گذرد.
پژوهشگران دريافتهاند دستهاي از داروهاي ضد سرطان درمان موثري براي بيماري پروگريا محسوب ميشوند.
فرانسيس كالينز مدير موسسه تحقيقات ژنوم انساني ميگويد اين كشف درست مانند اين است كه دريابيد كليد باز كردن درب خانه، خودرو شما را نيز روشن ميكند.
اين دسته از داروها كه مهاركننده آنزيم فارنسيل ترانسفراز ( (farnesyltransferaseهستند به منظور جلوگيري از فعاليت برخي پروتيينهاي سرطانزا عمل ميكنند. اين دارو در ضمن فرآيند سلولي پيري زودرس را در مبتلايان به بيماري پروگريا مهار ميكند.
نشانگان “هاچينسون گيلفورد پروگريا” ، بيماري نادري است كه از هر ۱ ميليون كودك يكي را مبتلا ميكند.
كودكاني كه با اين اختلال به دنيا ميآيند در ظاهر طبيعي هستند. ولي به مرور به اختلال و تاخير رشد مبتلا ميشوند. در حدود سن يك سالگي نشانههاي پيري مانند ريزش مو، چروكهاي پوستي و از دست دادن چربي در اين كودكان بروز ميكند. بيشتر اين كودكان در سن ۱۲سالگي ميميرند. علت مرگ اين كودكان ابتلا به بيماريهاي قلبي عروقي است.
-
اختلال رگ های بزرگ بدن درایجاد سكته مغزی موثر است
اختلال عروقی در رگ های بزرگ بدن بر ایجاد اختلالات عروقی مغز و سكته مغزی موثر است.
بر اساس مقاله ای كه در مجله پزشكی بریتانیا چاپ شد، با ارزیابی سختی جدار رگ های بزرگ بدن مانند سرخرگ، آئورت ، می توان این بیماری را در رگ های ریز مغزی نیز پیش بینی كرد.
یكی از شایع ترین بیماری های عروقی ، سختی جدار رگ های خونی ، تصلب شرائین یا در اصطلاح پزشكی اترواسكلروز است.
این بیماری باعث افزایش فشار خون و بیماری های قلبی می شود.
پژوهشگران با بررسی گروهی از بیماران ، سختی جدار رگ های بزرگ خونی بدن را با روش های رایج و بیماری عروق خونی كوچك مغز و سكته های ریز مغزی را با روش تصویر برداری ام آر آی ارزیابی كردند.
این پژوهش نشان می دهد ، میان تصلب شرائین در رگ های بزرگ بدن و این بیماری در رگ های كوچك مغز و سكته مغزی ارتباط وجود دارد
-
دستاورد های جدید محققین در رابطه با ” دريچههاي نانو” و ” نانوماشينهای بدن “
دستاورد های جدید محققین در رابطه با نانوماشينهای بدن انسان
بيوفيزيکدانان آمريکايي-کانادايي به يافتههاي جديدي در خصوص کانالهاي يوني و «ساخت نانوماشينها» و«دريچههاي نانو» در بدن دست يافتند.
محققان دانشگاه مونترال کانادا و شيکاگو، روش جديدي را براي تشخيص حرکات پروتئينهاي مجزايي كشف كردهاند که کنترلکنندهي تبادل يون ميان سلولها و محيط است.
عملكرد اين اين پروتئينها بسيار شبيه ديافراگم دوربين است. چنين ساختارهايي باز و بسته ميشوند و با نقل و انتقال يونها موجب ايجاد و انتقال سيگنال هاي الکتريکي عصبي ميشوند. اندازهي اين دريچهها حدود دوميليون بار کوچکتر از مژههاي چشم انسان است!
روش جديد، محققان را قادر ميكند تا يک سيگنال حاصل از کانال يوني را در هر لحظه اندازه گيري کرده و بفهمند كه چگونه بخشهاي مختلف درون کانال يوني در آن شرکت ميکنند.
رهبري اين گروه تحققياتي بر عهدهي Richard B lunk استاد گروه فيزيک دانشگاه مونترال است و همکارانش در دانشگاه شيکاگو، Francisco Bezanilla و Clark Hyde در اين طرح او را همراهي كردند.
دکتر Blunk ميگويد:«کشف ما منجر به شناخت دقيق کانالهاي يوني که پروتئينهاي اصلي هدف داروهاست، ميشود؛ چرا که اين کانالها نقش اصلي را درون بدن ايفا ميکنند و هر گونه جهش و تغيير در آنها موجب بروز بيماريهاي ژنتيکي شديد خواهد شد.»
به اين منظور، آنها کانلهاي پتاسيمي را که از چهار سابيونيت تشکيل شدهاند بررسي كردند. در وسط اين چهار سابيونيت در ميان غشا منفذي تشکيل ميشود، که باز و بسته ميشود.
بدين ترتيب به آنها به پاسخ اين سوال اساسي كه آيا اين چهار سابيونيت مستقل از هم کار ميکنند يا اينکه به هم وابسته هستند؟ دست يافتند.
به گزارش ستاد ويژه توسعه فناوري نانو، آنها در تشخيص حرکات اين سابيونيتها، براي اولين بار از روش اسپتروسکوپي فلورسانس استفاده کردند و دريافتند که اين چهار مولکول با هم کار ميکنند و در نتيجه مشخص شد که چرا در آزمايشها الکتروفيزيولوژيکي هيچ مرحلهي حد واسطي در جريان الکتريکي اندازهگيريشده، وجود نداشت.
-
آهن ربای موجود در هدفونها برای سلامتی انسان مضر است
محققان هشدار دادند: آهن رباي موجود در هدفونها براي سلامتي انسان مضر است ، و خطر ابتلا به عفونت گوش را تشديد ميكند . و نبايد اين وسيله را روي گردن يا سينه قرار داد.
نتايج تحقيقات جديد نشان داده است: كساني كه از گوشي براي شنيدن موسيقي استفاده ميكنند نبايد آن را روي گردن يا جيب بغلي پيراهن خود قرار دهند.
بر اساس نتايج اين پژوهش، آهن رباي موجود در هدفون در صورت قرار گرفتن در فاصله كمتر از سه سانتي متر از قلب، به شدت روي فعاليت قلب به ويژه ضربان اين عضو حياتي تاثير ميگذارد و سلامت آن را به خطر مياندازد.
محققان ميگويند: دستگاههاي پخش موسيقي چنين تاثيري ندارند و تنها آهن رباي موجود در آنها خطرناك است.
بعلاوه گروهي ديگر از پژوهشگران هشدار دادهاند كه استفاده زياد از گوشي (هدفون) ميتواند سبب بروز عفونتهاي گوش شود. اين گوشيها اغلب منبع بسياري از باكتريها هستند كه ميتوانند سبب بروز عفونتهاي دردناك گوش شوند.
نتايج اين تحقيق در مجله آنلاين سلامت و علوم مرتبط منتشر شده است.
دانشمندان در اين تحقيق آزمايشات ميكروبيولوژيك روي گوشيها انجام دادهاند. بويژه اين آزمايشات در بين دانشآموزان انجام شد كه عادت دارند هدفونهاي خود را به طور مشترك استفاده كنند.
به همين خاطر محققان توصيه ميكنند كه بهتر است براي حفظ سلامت و بهداشت گوشها، هدفونها را همواره پاكيزه نگه داشته و از استفاده شراكتي آنها پرهيز كنيد
-
دانشمندان عنوان کردند : ويروس آنفلوآنزا در هوای خشك بهتر منتشر میشود
پژوهشگران دانشگاه ايالتي اورگون اعلام كردند كه شانس زنده ماندن و نجات ويروس آنفلوآنزا در شرايطي كه رطوبت هوا كاملا پايين بوده و هوا خشك است، افزايش پيدا ميكند و در نتيجه اين ويروس بهتر ميتواند در محيط پخش شود.
دكتر جفري شمن از محققان دانشگاه اورگون می گوید : اين يافته در واقع پرسشي قديمي را پاسخ ميدهد كه همواره ذهن بسياري را به خود مشغول كرده است. اغلب مردم از مدتها پيش اين سوال را در ذهن داشتهاند كه چرا مادربزرگها در فصل زمستان تلاش ميكردند فضاي خانه را با گذاشتن يك كتري آب روي اجاق گاز و با بخار آب مرطوب نگه دارند.
زمستان فصلي است كه نرخ ابتلا به آنفلوآنزا افزايش پيدا ميكند و محققان توصيه ميكنند كه مرطوب كردن محيط كار يا منزل ميتواند از شيوع ويروس اين بيماري جلوگيري كند. در هواي خشك اين ويروس مدت طولانيتر زنده ميماند.
نتايج اين تحقيق در مجله پيشرفتهاي آكادمي ملي علوم منتشر شده است. رطوبت مطلق در واقع ميزان واقعي بخار آب در هوا بدون در نظر گرفتن دما است. مطالعات قبلي نيز نشان داده است كه وقتي هوا سردتر و خشكتر ميشود نرخ ابتلا به عفونت آنفلوآنزا افزايش مييابد.
در پژوهش جديد دكتر جفري شمن از محققان دانشگاه اورگون پژوهشهايي پيشين را مورد ارزيابي مجدد قرار داد. ولي در تحقيقات خود دريافت كه در هواي نسبتا مرطوب ميزان انتشار ويروس آنفلوآنزا ۱۲ درصد و شانس زنده ماندن اين ويروس ۳۶ درصد كاهش پيدا ميكند.
اين تحقيقات هم چنين نشان داد در شرايط رطوبت مطلق اين درصدها به ميزان چشمگيري افزايش مييابد به طوري كه ميزان انتشار ويروس اين بيماري در هواي رطوبت مطلق ۵۰ درصد و شانس نجات ويروس تا ۹۰ درصد كاهش مييابد.
اين كشف در زمينه مقابله با بيماري آنفلوآنزا كه اخيرا نيز به دليل افزايش مقاومت زنجيرههاي ويروسي در برابر داروها نگران كننده شده است، بسيار مهم و اميدوار كننده است.