-
وقتی که نباشی
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده شهر
ماه تو گوش خونه گفته
دیگه با پنجره قهر
سقف دلبستگی بی تو
واسه من سایه نداره
دلم از روزی که رفتی
دیگه همسایه نداره
تو پی کدوم ستاره
پشت ابرا خونه کردی
رفتی و چیزی نگفتی
گریه رو بهونه کردی
من سوال ساده تو
تو جواب مشکل من
ردپای رفتن تو
روی صحرای دل من
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده شهر
ماه تو گوش خونه گفته
دیگه با پنجره قهر
سقف دلبستگی بی تو
واسه من سایه نداره
دلم از روزی که رفتی
دیگه همسایه نداره
وقتی آسمون شبهام
زیر سایه چشات
وقتی حتی این ترانه
رنگ غربت صدات
نمی ذارم این دو راهی
سر راه ما بشینه
نمی ذارم این جدایی
رنگ فردا رو ببینه
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده شهر
ماه تو گوش خونه گفته
دیگه با پنجره قهر
سقف دلبستگی بی تو
واسه من سایه نداره
دلم از روزی که رفتی
دیگه همسایه نداره
شب با فانوس اشکت
می برم به روشنایی
با تو میرسم دوباره
به طلوع آشنایی
می دونم هر جا که باشی
دل تو اهل همین جاست
واسـه من تو ایــنجــا
اول و آخر دنیاست *(2)
-
غریبانه
هر چی آرزوی خوبه، مال تو
هرچی که خاطره داري، مال من
اون روزای عاشقونه، مال تو
اين شبای بيقراری، مال من
منمو، حسرت با تو ما شدن
تو ای يو، بدون من رها شدن
آخر غربت دنياست مگه نه
اول دوراهی آشنا شدن
تو نگاه آخر تو
آسمون خونه نشين بود
دلتو شکسته بودن
همه ی قصه همين بود
می تونستم با تو باشم
مثه سايه مثل رويا
اما بيدارمو بی تو
مثه تو تنهای تنها
هر چی آرزوی خوبه، مال تو
هرچی که خاطره داري، مال من
اون روزای عاشقونه، مال تو
اين شبای بيقراری، مال من
هر چی آرزوی خوبه، مال تو
هرچی که خاطره داري، مال من
اون روزای عاشقونه، مال تو
اين شبای بيقراری، مال من
-
تا دل ترانه خونه
دل من ترانه خونه
چرا بي تپش بمونه
دل لين ترانه خونه
وقتي آسمون قفس شد
باز هواي قصه پس شد
دم آخر سقوطم
يه ستاره هم نفس شد
ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو کوچه مون
دوباره مهتابي مي شه
تا به رويا دل سپردم
تورو تا خاطره بردم
شبا رو دونه به دونه
تو چشاي تو شمردم
نذار اين خار تو باشه
غصه دنبال تو باشه
اگه گاهي نگروني
دل من مال تو باشه
ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو کوچه مون
دوباره مهتابي مي شه
اگه بغضو بشه خنديد
ميشه پشت پرده رو ديد
مي شه دست غمو رو کرد
اگه عشقو بشه فهميد
ميشه ترديدو سفر کرد
عمرو با حادثه سر کرد
وقتي با يه عشق ساده
بشه خستگي رو در کرد
ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو کوچه مون
دوباره مهتابي مي شه
تا دل ترانه خونه
دل من ترانه خونه
چرا بي تپش بمونه
دل لين ترانه خونه
وقتي آسمون قفس شد
باز هواي قصه پس شد
دم آخر سقوطم
يه ستاره هم نفس شد
ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو کوچه مون
دوباره مهتابي مي شه
-
من بی تو
تو شروع آسمونی می دونستم نمی مونی
چشم تو آخر دنیاس خودت اینو نمی دونی
داشتن و نداشتن تو گاهی سخته گاهی ساده
اگه راهی اگه بی راه منم و پای پیاده
آخ که چه ساده گم شدم تو غربت چشای تو
سکوت شیشه ی دلم شکسته با صدای تو
آخ تمام لحظه هام اسمت یادم نمی ره
گذشته ها گذشته ها هیچ کی گناهی نداره
وقتی با تمام قلبم واسه زندگی می میرم
تن من می لرزه اما تو را از خودم میگیرم
من بی من من بی تو من از سایه فراری
می شم اون حادثه ای که روزی بود و روزگاری
حالا من نه توی قصه نه تو آرزوم نه خوابم
این سوال ساده ست چرا دنبال جوابم
آخ که چه ساده گم شدم تو غربت چشای تو
سکوت شیشه دلم شکسته با صدای تو
آخ تمام لحظه هام اسمت یادم نمی ره
گذشته ها گذشته ها هیچ کی گناهی ندار
-
حس غریبی
بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم میروی د نیا به د نیا
با تو میان آب و آ تش آشتی بود
در آ تش است از رفتنت دریا به دریا
یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند
تعبیر لبخند تو را گلگون نوشتند
-- ----- ----- -----
یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند
تعبیر لبخند تو را گلگون نوشتند
تا د ست عشق از پیکر عاشق جدا شد
با د ست لیلا قصه مجنون نوشتند
این کوچه ها بی تو همیشه بیقرارن
حس غریبی بین پا ییز و بهارن
رفتی ولی فکری به حال کوچه ها کن
بوی تو دارند و تو را اما ندارن
بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم میروی د نیا به د نیا
با تو میان آب و آ تش آشتی بود
در آ تش است از رفتنت دریا به دریا
بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم میروی د نیا به د نی
-
زمونه
چه رسمی داری ای دوره زمونه
كه هر روزت یه جا عاشق كشونه
هزاران سال كه میجنگه آدم
نمی دونه گرفتار جنونه
زمونه آی زمونه آی زمونه
یكی با فرق زخمی توی محراب
یكی غرق به خون لب تشنه آب
یكی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یكی پاشیده خونش روی مهتاب
نفسهای بهار و گاز خردل
رو خاك آسمون رگبار تاول
همیشه عاشق از جونش گذشته
كه عشق آسان نبوداز روز اول
هنوزم كار دنیا قیل و قاله
هنوزم صلح آدمها محاله
هنوز آدم نمیشناسه خدا رو
هنوزم قلب عاشق پایماله
زمونه آی زمونه آی زمونه
یكی با فرق زخمی توی محراب
یكی غرق به خون لب تشنه آب
یكی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یكی پاشیده خونش روی مهتاب
-
میکس
هرچی آرزوی خوبه مال تو
هرچی که خاطره داری مال من
روزهای عاشقونه مال تو
این شبهای بی قراری مال من
منم و حسرت با تو ما شدن
توی و بدون من تنها شدن
آخر غربت دنیاست مگه نه
اول دو راهی آشنا شدن
بهش میگم بسه دیگه
چیکار داری کی چی میگه
نذار خودت رو سر کار
انگار نه انگار
تو شروع آسمونی
میدونستم نمیمونی
چشم تو آخر دنیاست
خودت اینو نمیدونی
چه رسمی داری ای دوره زمونه
که هر روزت یه جا عاشق کُشونه
هزارون سال که می جنگه آدم
نمیدونه گرفتار جنونِ
زمونه آی زمونه آی زمونه
این همه عشق های کوتاه
این تحمل های طولانی
سرگذشت بی سر انجام
گم شدن تو فصل طوفانی
بیدارم و میبینمت
رویا در رویا
از پیش چشمم میروی
دنیا به دنیا
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده ی شهر
ماه تو گوش خونه گفته
دیگه با پنجره قهره
اِه اِه اِه اِه اِه
سقف دلبستگی بی تو
واسه من سایه نداره
دلم از روزی که رفتی
دیگه همسایه نداره
تو دلت ترانه خونه
گذشتن از تو سخت
محال دل بتونه
برای آخزین بار
برای آخزین بار
خدا کنه بباره
بباره بباره بباره
توی این شب کویری
یه قطره از ستاره
ستاره
ستاره
-
خیال
بذار خیال کنم هنوز
ترانه هامو میشنوی
هنوز هوامو داری و
هنوز صدامو میشنوی
هنوز صدامو میشنوی
بذار خیال کنم هنوز
یه لحظه از نیازتم
اگه تموم قصه مون
هنوز ترانه سازتم
هنوز ترانه سازتم
بذار خیال کنم هنوز
پر از تب و تاب منی
روزا به فکر دیدنم
شبا پر از خواب منی
شبا پر از خواب منی
بذار خیال کنم تو دلتنگیات
غروب که میشه یاد من میفتی
تویی که قصه ی طلوع عشق رو
گفتی و دوست دارمو نگفتی
گفتی و دوست دارمو نگفتی
بذار خیال کنم منم
اون که دلت تنگه براش
اونی که وقتی تنهایی
پر میشی از خاطره هاش
اونکه هنوز دوسش داری
اونکه هنوز هم نفسه
بذار خیال کنم منم
اونی که بودنش بسه
اونی که بودنش بسه
دوباره فال حافظ و
دوباره توی فالمی
بذار خیال کنم بذار
اگر چه بی خیالمی
اگر چه بی خیالمی
بذار خیال کنم تو دلتنگیات
غروب که میشه یاد من میفتی
تویی که قصه ی طلوع عاشق
گفتی و دوست دارمو نگفتی
گفتی و دوست دارمو نگفتی
-
شانس
امروز و فردا
دنبال کی می گردی
عشق تو روبروته
هر چی دلت خواست بگو
چه موقع سکوته؟!
این روزا فرصت کمه
پیش اومد از دست نده
وقتش اگه بگذره
واسه دو تامون بده
چیزی نگفتی اما
یک چیزایی فهمیدم
با یه سوال شروع کن
جوابت رو من میدم
دارم میام پا به پات
این پا و اون پا نکن
تکلیف تو معلومه
امروز و فردا نکن
شانس در هر خونه رو
فقط یه بار می زنه
ببین حالام اومده و
وایساده جار می زنه
در رو اگه واکنی
خودش میاد تو خونه
خوب تا کنی قول میدم
کاری کنم بمونه
دنبال کی می گردی
عشق تو روبروته
هر چی دلت خواست بگو
چه موقع سکوته؟!
این روزا فرصت کمه
پیش اومد از دست نده
وقتش اگه بگذره
واسه دو تامون بده
چیزی نگفتی اما
یک چیزایی فهمیدم
با یه سوال شروع کن
جوابت رو من میدم
دارم میام پا به پات
این پا و اون پا نکن
تکلیف تو معلومه
امروز و فردا نکن
دل تو دلم نیست به خاطر تو
دل تو دلت نیست به خاطر من
از چی می ترسی هواتو دارم
به من نگا کن حرفتو بزن
-----------------------
-
سایه به سایه
شوق سفر نداشتي قصد گذر نذاشتي
من با تو زنده بودم اما خبر نداشتي
اما خبر نداشتي
رفتي و توي قلبم، يادتو جا گذاشتي
روي تموم حرفات يك دفعه پا گذاشتي
يك دفعه پا گذاشتي
بي تو كدوم ستاره پا به شبم بذاره
ابر كدوم آسمون رو تشنگيم بباره
بي تو چه مونده با من جز يه صداي خسته
جز يه نگاه خاموش جز يه دل شكسته
جز يه دل شكسته
بال و پرم بودي خبر نداشتي
تاج سرم بودي خبر نداشتي
سايه به سايه هر طرف كه بودم
همسفرم بودي خبر نداشتي
بال و پرم بودي خبر نداشتي
تاج سرم بودي خبر نداشتي
سايه به سايه هر طرف كه بودم
همسفرم بودي خبر نداشتي
پر زدي و نديدي بال سفر نداشتم
گفتي رها شو اما من ديگه پر نداشتم
كوه غم و رو شونم ديدي و بر نداشتي
من با تو زنده بودم اما خبر نداشتي
اما خبر نداشتي
شوق سفر نداشتي، قصد گذر نداشتي
من با تو زنده بودم اما خبر نداشتي
رفتي و توي قلبم يار تو جا گذاشتي
روي تموم حرفات يك دفعه پا گذاشتي
يك دفعه پا گذاشتي