نیمــه ی گـمشــده ام نیستـی که بـا نیمـه ی دیگــر به جستجویت بر خیزم...
تـــو... تمـام گمشـده ی منــی ! تمــام گـمـشــده ی من ... !
Printable View
نیمــه ی گـمشــده ام نیستـی که بـا نیمـه ی دیگــر به جستجویت بر خیزم...
تـــو... تمـام گمشـده ی منــی ! تمــام گـمـشــده ی من ... !
از روزی که نامتـــ
ملکه ی ذهنمـــ شد،
احساســ می کنمــ جمجمه امـــ
با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ...
اومدي شبيه بارون دله من خسته خاكه
واسه اون نم نمه چشمات ، نميدوني چه هلاكهنمي دوني ، نميدوني واسه من چقدر عزيزي
شايدم مي دوني اما منو باز به هم ميريزينمي دونم چي رازيه كه تو چشمات خونه كردههر چي هست اونقدر قشنگه كه منو ديوونه كرده
قطار می رود....تو می روی..... تمام ایستگاه می رود............
و من چقدر ساده ام که سالهای سال ،در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!!
مثل کشیدن کبریت در باد
دیدنت دشوار است
من که به معجزه ی عشق ایمان دارم
می کشم
آخرین دانه ی کبریتم را در باد
هر چه بــــــادا بــــــــــاد!
دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم…
ولی افسوس
مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!
خواستن ،همیشه توانستن نیست
گاهی فقط،
داغ بزرگی است
که تا ابد بر دلت می ماند
http://www.kocholo.org/img/images/rc...g4xw8r04wy.jpg
رفت و آمد ،
رفت و آمد ،
اینقدر رفت و آمد
که از یاد برد ، چیزی به نام ماندن هم وجود دارد!
http://www.kocholo.org/img/images/06...cp03x7keab.jpg
يادته زير گنبد کبود تو بودي و کلي آدماي حسود؟
تقصير همون حسوداست که حالا
هستي ما شده يکي بود يکي نبود...
http://www.kocholo.org/img/images/mu...crsutdsawn.jpg
کاش همیشه در کودکی می ماندیم
تا به جای دلهایمان
سر زانوهایمان زخمی میشد!...
http://www.kocholo.org/img/images/ji...5s1kfr868u.jpg
چه تقدیر بدیست !
من اینجا بی تو می سازم
و تو، آنجا با او می سازی...!!!
http://www.kocholo.org/img/images/c6...5eixmxtln7.jpg
وقتی که نیستی
بادیدن هر صحنه عاشقانه ای
احساس یک پرانتز را دارم
که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد
http://www.kocholo.org/img/images/ar...499vgbzdyk.jpg
مرا به ذهنت نه…. به دلت بسپار….
من ازگم شدن درجاهای شلوغ
...میترسم ...
http://www.kocholo.org/img/images/x8...27krowe8hr.jpg
برگـَـــرد..
یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..
نمی خواهم عُــمری به این امید باشَـــ ـــ ـم
که برای بُردنَش بر می گردی ..
من و تــــــــو
برای رسیدن به هم
هیچ چیز کم نداریم به غیر از یک معجزه ...!!!
http://salijoon.ws/mail/900422/love/2.jpg
برایت آسمانی خواهم کشید
پر از ستاره های همیشه نورانی
تو در کنار من روی ابرها
من غرق آنهمه مهربانی
http://salijoon.ws/mail/900422/love/3.jpg
وقتی تو نیستی ،
نگاهم حوصله نمی کند
پایش را از چشمم بیرون بگذارد. . . !
http://salijoon.ws/mail/900422/love/4.jpg
چقــدر باید بگذرد؟؟
تا مـن
در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد می شوم.
تنـــم نلــرزد…..
بغضــم نگیــرد…..
http://salijoon.ws/mail/900422/love/6.jpg
گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد...!
گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ...!
ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش... فردا روز دیگر ے ست !
http://salijoon.ws/mail/900422/love/7.jpg
نقــّـــــــــاشِ خــــوبی نــــبودم...
اما
ایـــــــــــــن روزها...
به لطـــــــــــفِ تــــــــــو...
انـــتظــــــار را دیـــــــــــدنی میکـــــِـــــــشـَـم....!!!!
http://salijoon.ws/mail/900422/love/8.jpg
و
درخت هم که باشی
من
دارکوبی می شوم
...
که هفتاد و سه بار
در دقیقه
تو را می بوسد......
http://salijoon.ws/mail/900422/love/12.jpg
مـــــنــــ
ســوســـو ميـــزنـــمــ
فــانـــوس ها تــمــاشـــايــمـــ ميــكــنــنــد
http://salijoon.ws/mail/900422/love/25.jpg
به خــداحافــظـی تــلـخ تـو سـوگــنـد نــشــد
کـه تـو رفــتـی و دلـم ثـانـیـه ای بـنـد نـشـد
بـا چـراغـــــی هـمه جـا گـشـتـم و گـشـتـم در شـهـر
هـیــچ کـس ! هــیـچ کـس ایـنجا به تـو مانـنـد نـشـد
خواسـتـنـد از تـو بگویـنـد شـبـی شـاعـرها
عـــاقـبـت بـا قــلــم شــرم نوشـتـنـد : نـشـد
http://salijoon.ws/mail/900422/love/23.jpg
بر تمام قبر های این شهر
بوسه بزن
شاید به یاد بیاوری
کجا مرا جا گذاشتی...
من در تنها ترین قبر این شهر خفته ام
صدای کلاغها را می شنوی؟
دارند برایم فاتحه می خوانند.....!!
http://salijoon.ws/mail/900422/love/28.jpg
من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم...
که بهانه نزدیک تر نشستن مان می شود...
و من ...
روبه روی تو ...
می توانم تمام شعر های نگفته دنیا را یک جا بگویم
!............!
http://salijoon.ws/mail/900422/love/30.jpg
برای اثبات عشق
بدنبال فلسفه نیستم
آنقدر قلبم روشن است
که بی اعجاز هم ایمان می آورم
فراموش كن چيزي را كه نميتواني به دست اوري.............و به دست اور چيزي را كه نميتواني فراموش كني
هنوز هم برای ترانه گفتن نگاه تو را کم دارم...
جای تو هميشه در کلام من خالی ست...
می بينمت هميشه و همه جا...
اگرچه بدون آن لبخند زيبای هميشگی ات صدايت را می شنوم!!!
اگرچه با فريادی تلخ در گوشه ای از تنهايی خود تنهايم!!!
من و خاطره هايم همچنان از تو و تصوير نگاهت سرشاريم!!!
اما زندگيم عجيب از حضور مهربان تو خالی ست ...
عزيز دل با من نماندی و با من نماندهيچ يک از شورهای شيرين زندگيم !!!
بی تو چگونه هستم و راه می روم نمی دانم ؟؟؟
اما نه! می دانم! من فقط راه می روم اما نيستم!
زنده ای بدون روح!مرده ای که راه می رود...
خواهش می کنم
پنجره را باز بگذار و برو ...
هوای دلم
به وسعت ِ تمام ِ حرف های نگفته ،
گرفته است !
دردت را گریستم
گریه ات را مویه کردم
و تنهایی ات را
یک تنه
آغوش بودم
...
چنین بود
سرنوشت من
"!سنگی ، سزای سگی-"
سزد چنین سرنوشت
!به روزگار سگی
بهتر است بدانيم که...
بدانيم که؛تا روزي که بخشيدن را ياد نگرفته ايم، زندگي کردن را نخواهيم آموخت.
بدانيم که؛براي غالب شدن بر عادت زشت شکايت کردن،
بايد برکات زيباي خداوند را بشماريم.
بدانيم که؛ خدا مي خواهد در هر لحظه براي هر يک از ما همه چيز باشد.
بدانيم که؛آنچنان که جواهر بدون ساييدن براق نمي شود،
ما هم بدون درد کشيدن،کامل نخواهيم شد.
بدانيم که؛ کمک خدا فقط به اندازه يک دعا از ما فاصله دارد.
بدانيم که؛ بهتر است نقشه هاي خود رابا مداد تصورات خود بکشيم
و آنگاه پاک کن را به دستان پر قدرت خداوند بسپاريم.
بدانيم که؛ پاسخ درست خداوند هميشه
بعد از درخواست اشتباه ما روشنايي بخش است.
بياييد هر روز تازه را
با دلايل خاصي که آن روز دارد
به ستايش خداوند مشغول باشيم
تا در آن روزشاهد خلق بهترين
و زيباترين لحظه ها باشيم.
قدم نهادن به وادی نا پیدا و سهمگین زندگی چه بسا آسان تر از
پای نهادن در ویرانه های محبت و دوستی است. ویرانه هایی هزار هزار
بار تجربه شده که گویا بناست بارها و بارها به نظاره افراد گوناگون
درآید.
عشق و دوستی محبتی است عطر آگین از بوی بهشت. زهری
گواراتر از آب کوثر.مرگی تدریجی به واسطه تداخل دو نگاه.برزخی
بهشتین با هرم آتش جهنم
گذشته در چشمانم مانده است
عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است
چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی
صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم
که نفهمی هنوز هم دوستت دارم
كسي را براي دوست داشتن انتخاب كن
كه
قلب بزرگي داشته باشد
تامجبورنباشي
براي آنكه در قلبش جا بگيري
خودت را كوچك كني
فرداو ديروز
با هم دست به يكي كردند
ديروزبا خاطراتش مرا فريب داد
وفردا با وعده هايش مرا خواب كرد
وقتي كه چشم گشودم امروز گذشته بود.
بـی صبـرانـه در انتظــارمـ تــا،
زمــانــ سـالخــوردگی ام فــرا بــرسد!
شــايـد عشــق پيــری،
چيــز ديگــری بــاشد!!!
چه بی پــَـــــــــرواااا
دلـــــــــم
آغوشِ ممــــــــــنوعه ای
را میخــــــواهد..
که
...تنـــــــــــها
شرعی بودنش را
من مـــــــیدانم..
و...
دلــــــم...
و...
تــــــــــو...
شایددروغه اماعاشقا دروغ میگن
آدمای مهربون وباوفادروغ میگن
اونا که میگن تاهمیشه دیوونتون
بذا بی پرده بگم کهبه شمادروغ میگن
اوناکه به این بهونه ها،که اومدن
ازتوی شهرقشنگ قصه ها دروغ میگن
اوناکه فدات بشم تکیه کلامشون شده
به تمام آسمونا،به خدادروغ میگن
اوناکه باقسم وآیه می خوان بهت بگن
تاقیامت نمی شن ازت جدا،دروغ میگن
قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آبدورخواهم شدازاین خاک غریبکه درآن هیچ کسی نیستکه دربیشه ی عشققهرمانان رابیدار کند
هرگاه پرواز ماهیان رادرآسمان آبی و
شنای پرندگان رادرآبهای نیلگون دیدی
هرگاه سیاهی برف های شفاف و
سپیدی شب پرستاره دیدی
بدان فراموشت کردم
فاصله زنده بودن با مرگ یک نفس یک تپش قلب ، پس نفسم و تپش قلبم ار آن توست نباشی فاصله ای با مرگ ندارم