یوسف الپرم
شخصی به نام یوسف الپرم در خراسان قیام کرد. قیام او کمتر معروف و نیاز به پژوهش بیشتری دارد.
Printable View
یوسف الپرم
شخصی به نام یوسف الپرم در خراسان قیام کرد. قیام او کمتر معروف و نیاز به پژوهش بیشتری دارد.
بابک خرم دین
قیام بابک به سال 201 ه . ق . از شهر اردبیل آذربایجان آغاز و تبدیل به نهضتی وسیع و خلقی و ضد عرب شد. تعلیمات بابک دنباله تعلیمات راوندیان و المقنع و شامل بسیاری از عقاید اجتماعی مزدک است. خرم دینان که فرقه ای ضد اسلام و ضد عرب در بلاد غربی و شمال غربی ایران بودند، همواره در این مناطق علیه خلفا مقاومت می کردند. چون مرکز اولی آن ها دهی بنام خرم در منطقه اردبیل بود به خرمی معروف بودند. برخی نیز آنان را باورمندان به خرم، زنخدای بزرگ ایران باستان می دانند. جالب است که بسیاری از آنان را به محمره تبعید کردند و نام محمره از پرچم سرخ آنان اسن و سپس این شهر خرم شهر خوانده شد. بابک جانشین جاویدان بن سهل رهبر این فرقه گردید و مدت بیست سال با خلفا جنگید و منطقه وسیعی را به نام بلاد بابک متصرف شد. بابک و طرفداران او برای اولین بار درفش و جامه سرخ را بعنوان نمودار قیام بکار بردند. بابکیان مردمی دلیر و سرسخت بودند که با جنگ هائی شبیه به جنگ های چریکی امروزبهترین سرداران عرب را شکست دادند. سرانجام افشین سردار ترک نژاد ایرانی در دربار خلیفه با نیرنگ و فریب بابک را به چنگ آورد و جنبش را سرکوب نمود.
روز کشتن پهلوان ایرانی فرارسیده بود.او را به فیلی سوار کردند و در میان جمعیت چرخاندند تا به خیال خام خود بابک را تحقیر کنند. هر دودست بابک را قطع کردند اما بابک سخنی نگفت. به گفته ی خواجه نظام الملک توسی« هنگامی که یک دست وی را بریدند دست دیگرش را در خون خود زد و در روی خود مالید و روی خود را سرخ کرد و هنگامی که معتصم دلیل این عمل را از او پرسید،بابک گفت که شما هر دودست و پای مرا خواهید برید و گونه ی روی مردم از خون سرخ باشد،چون خون برود ،روی زرد باشد.من روی خویش از خون خود سرخ کردم تا چون خون از تنم بیرو نشود نگویند که رویش از بیم زرد است». در پایان پس از این همه شکنجه،بابک را در بغدا به دار آویختند.
مازیار
مازیارپسر قارن یکی از اسپهبدان تبرستان پیشوای فرقه ای از خرمیان بود که زمین ها را از زمینداران گرفته و بین کشاورزان تقسیم کرد. در سال 224 ه . ق. علیه خلفا قیام نمود و پس از چندی گرفتار و در شهر "سامره" مقتول گردید. در همین سال افشین که در سرکوب خرم دینان خدمت بزرگی به خلفای عباسی کرده بود، در زمان خلیفه العتصم زندانی و در سال 226 کشته شد. گویند افشین با مازیار روابط و قرارهای پنهانی برای سرنگون کردن حکومت خلفا در ایران داشت.
در شکست قیام های پس از اسلام که در بالا ذکرشد دو عامل مهم نقش اساسی داشت. یکی اینکه پس از نفوذ اسلام در بین مردم، سلاح فکری جنبش ها کهنه و زنگ زده و براساس عقاید و افکار دوران ساسانی بود، دیگر اینکه رهبران جنبش پس از رسیدن به قدرت در فکر بازگشت به دوران حکومت ساسانی بودند و توده های مردم را فراموش می نمودند و خود به اشرافیت می گراییدند و سرانجام تنها می ماندند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قیام زنگیان
در ماه شوال 225 ه.ق. قیام زنگیان آغاز و نزدیک 15 سال دوام یافت. هسته اصلی قیام را بردگان که به قشر وسیعی تبدیل شده بودند، تشکیل می داد. رهبر این قیام که دست کمی از قیام اسپارتاکوس ندارد،ابرکوهی است. او که در بندگان نیروی بزرگی می دید با دادن شعار آزادی، جنبش زنگیان را بوجود آورد و خود در بصره جای گرفت. این جنبش چنان نیرومند شد که چندین بار زنگیان انقلابی بزرگترین سرداران عرب را شکست دادند. "صاحب الزنج" رهبر قیام بر نواحی اهواز، شوش، دشت میشان و جی و جندی شاپور دست یافت . عاقبت خلیفه عباسی ـ الموفق- موفق به سرکوبی این جنبش گردید. در این جنبش نیز تغییر رویه رهبران که پس از پیروزی های اولی خود به گرد آوردن مال و شیوه خلیفه گری دست زدند، عامل مهم شکست بود.
ضعف دستگاه خلافت، نفوذ ایرانیان در این دستگاه، قیام های مردمی و پایداری ایرانیان مقدمه پدید آمدن حکومت های نیم مستقل و مستقل در ایران گردید که بطور خلاصه بدان ها اشاره می شود.
سلسله های مستقل و آزاد
طاهریان
صفاریان
سامانیان
اسپهبدان
ملوک رستمدارو علویان
ملوک باوند باجبال
آل زیارو آل بویه ) دیلمیان
قرمطیان
اسماعیلیان ایران ـ حسن صباح
سلسله های مستقل و آزاد
پس از دویست سال نبرد، از میان شعله های اتش قیام های مردمی، نخستین سلسله های آزاد ایرانی از میان عیاران و عاشقان آزادی و استقلال ایران یر برداشتند.
از روی کار امدن رویگران سیستانی تا برآمدن ترکان در ایران، یکی از شکوفاترین دوران تاریخ ایران است. دوران یک رستاخیز باشکوه علمی و فرهنگی و اجتماعی که در پناه آزادی و استقلال به دست آمد و با نام های تابناکی آذین بسته می شود. نام دانشمندان و هنرمندانی چون: رودکی، منوچهری. فردوسی. رازی. بیرونی. ابن سینا. راوندی.خیام
طاهریان
بنیانگزار این سلسله که اولین حکومت مستقل ایران، اما به ظاهر مطیع خلفا را تشکیل می داد، طاهربن حسین ازخاندانی ایرانی بود، که درقریه هوشنج واقع در ده فرسنگی هرات زندگی می کرد. طاهربه خدمت مامون فرزند هارون الرشید که از طرف مادر ایرانی بود و برسرخلافت با برادرش امین درجدال بود، درآمد و با استفاده ازاین جدال بنام پشتیبانی ازمامون که ازکودکی بین ایرانیان بزرگ شده بود، راه استقلال قسمتی ازایران را هموار کرد. طاهر با سرداری سپاه مامون در سال 198 یا 200 ه .ق. بغداد را تصرف کرد وامین را کشت. چون مامون به خلافت رسید،طاهرذوالیمنین را به حکومت خراسان فرستاد.
طاهر نیز در خراسان برای نخستین بار پرچم استقلال ایران را برافراشت.
طاهر در سال دویست هجری بغداد را فتح کرد و به دویست سال اشغال ایران پایان داد. دویست سال نبرد و ایستادگی برای آزادی و استقلال.
صفاریان
بنیان گزار اولین سلسله مستقل ایرانی، یعقوب عیاراست.. یعقوب پسر لیث رویگر که در جرگه عیاران بود و در جنگ امیر سیستان با خوارج به مقام سپهسالاری "درهم بن حسین" رسیده بود، امیرعرب را برانداخت و در سیستان حکومت خود را برقرار کرد و به عمار خارجی که در این منطقه به تاخت و تاز مشغول بود چنین پیغام داد:
"خوارجی که پیش از تو در سیستان بودند بر ضد خلفا قیام می کردند و به مردم سیستان کوچکترین آزاری نمی رساندند. یا مانند دوستان به دوستان ما پیوند و یا از اذیت سیستانیان دست بردارد". ) 259 ه.ق.(
یعقوب خراسان، گرگان، فارس و کرمان را به تصرف درآورد و در جهت غرب تا جندی شاپور پیشرفت. رفتار جوانمردانه یعقوب که از بین توده های مردم بر آمده بود او را محبوب عامه کرد و خلیفه المعتمد را به وحشت انداخت. صفاریان تا سال 394 ه.ق. گاه در قسمت بزرگی از ایران و گاه در جنوب در سیستان حکومت داشتند تا آنکه محمود غزنوی در سال 392 سلسله آن ها را برانداخت.
عیاری یا ایاری آن نظام عقیدتی و تشکیلاتی بسیار کهن ایرانی است که با عرفان کهن ایرانی همواره در پیوند بوده و از دیدگاه اجتماعی بسیار اهمیت دارد. عیاران که بیشتر پیشه ور بودند و در سرزمین های ستم زده در هر جای جهان به صورت گروه ها و دسته های جنگنده و چریکی بر اربابان و ستمگران یورش برده و اموال آنان را بین بینوایان پخش می کردند.
عیاران سیستانی آزادی و استقلال ایران را با ایستادگی و نبردی دلاوران به دست آوردند و پایه های یک رنسانس فرهنگی و ادبی و علمی را در ایران نهادند که در زمان سامانیان به بار نشست.
سامانیان
پیش ازهجوم اعراب از امیران فرارود بودند و بعد ازاسلام هر چه داشتند از دست دادند و به عیاری پرداختند. گویند از دودمان بهرام چوبین بوده اند. در دوران طاهرذوالیمنین به لشگریانش پیوستند و به حکومت شهرهایی ازفرارود رسیدند. رفته رفته زورمند شدند و با استقلال حکومت خود را در فرارودو سپس در خراسان مستقر کردند. سامانیان به باز آفرینی آداب و رسوم گذشته ایران و همچنین به ترویج زبان فارسی و پیشرفت فرهنگ ایرانی کمک بسیار کردند. آزادی نسبی مذهبی در منطقه حکومت آنان وجود داشت. آنان به خلفا باج ندادند و فقط به ظاهر نامی از خلیفه می بردند. رویهم رفته 128 سال حکومت کردند و کار آن ها در سال 395 بدست ترکان غزنوی پایان یافت. در دوران امیران آزاده ی سامانی، ایران در آستانه یک رستاخیز علمی و اجتماعی قرار گرفت. سلسله های آزاد و مستقلی چون صفاریان و یامانیان سبب گسترش آزادی، دانش، هنر شدند. دگرگونی بسیار در علم و فرهنگ و صنعت روی داد. بیرونی، ابن سینا، ابن حوقل، استخری، رازی در این دوران می زیستند. اما توفان ویرانگر ترکان و سپس مغولان که به یاری خلفا بر ایران تاختند، این رنسانس را در نیمه ی راه از نفس انداخته و به هلاکت رساند.
اسپهبدان
تبرستان تا زمان منصور دوانقی استقلال خود را حفظ کرد. اسپهبدان که از نجبای کهن ایرانی بودند براین ناحیه حکومت میکردند. در زمان منصور لشکرعرب ازاسپهبد خورشید اجازه گرفت تا ازراه کناره عازم خراسان شود، ولی هنگامیکه اعراب به تبرستان رسیدند ناجوانمردانه حکومت اسپهبدان را برانداختند و معلوم شد که قصد منصورتصرف تبرستان از راه خدعه و فریب بوده است.