-
«لایمسّه الا المطهرون»
قرآن در یک کتاب مکنونى است که مسّ آن کتاب مکنون براى انسان امکان ندارد، مگر کسانىکه مطهّر هستند.
البته مسلّم است که آن کتاب مکنون، یک کتاب بوده که در کمال عزّت و ارتقا است، بهطورىکه این موجودات دنیّه طبیعى به آن نمىرسند و اگر کسى بخواهد خودش را به آن کتاب برساند و سرتاسرش را مسّ کند، باید سرتاسر و همه هستى وجودش مطهّر باشد.
البته مراد از تطهیر همان طهارت از حجابات طبیعت و تجرد از غشاوات طبیعى و جسمانى مىباشد.(8)
«انَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هذَا القُرْآنَ مَهْجُورا»
از پیغمبر اکرم(ص) منقول است که اسلام در ابتدا مظلوم بود و بعد هم مظلوم خواهد بود. من مىخواهم مظلومیت اسلام را امروز براى شما آقایان عرض کنم.
در قرآن شریف هم مىبینیم که پیغمبر اکرم(ص) شکایت کرده است به خداى تبارک و تعالى که «انَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هذَا القُرْآنَ مَهْجُورا»؛
از مهجوربودن قرآن در نزد قومش و در امتش شکایت فرموده است.
قرآن و اسلام مهجور و مظلومند، براى اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسائل مهم قرآنى و مسائل مهم اسلامى یا بهکلى مهجور است و یا برخلاف آنها بسیارى از دولتهاى اسلامى قیام کردند.(9)
-
قرائت قرآن؛ لازم، نه کافى
اسلام امروز مظلوم است و قرآن مهجور است.
احکام قرآن مهجور است به اینکه در مأذنه ها اذان مىگویید و نماز مىخوانید و اکثر احکام سیاسى اسلام را اعتنا به آن ندارید، قرآن از مهجوریت بیرون نمىرود.
البته قرائت قرآن و حاضربودن قرآن در تمام شؤون زندگى انسان از امور لازم است، لکن کافى نیست، قرآن باید در تمام شؤون زندگى ما حاضر باشد.
باید قرآن در همه شؤون وارد بشود، قرائت قرآن باید بشود. قرآن، ذکر، همه باید در همهجا باشد.(10)
باید به محتواى قرآن توجه و عمل کنیم
قرآن را که کتاب ما است و کتاب شما است، کوشش کنید که بهحقیقت، کتاب باشد، کتاب ما بهحقیقت باشد، نهفقط لفظاً بگوییم که «کتاب ما، قرآن است، نبى ما، رسول اکرم(ص) است. امام ما، علىبن ابىطالب(ع) است». لفظ، آسان است.
اگر ما ادعامان این باشد که قرآن، کتاب ما است، لکن هیچ صفحهاى از قرآن را عمل نکرده باشیم، بهحسب واقع کتاب ما نیست.(11)
ما باید کتابمان قرآن باشد.
معنایش نه این است که فقط بگوییم کتاب ما قرآن است، بلکه باید با او حرکتهاى معنوى بکنیم، به تربیت انسانى برسیم، با او اجتماع خودمان را اصلاح کنیم، با او همه جهات مادى و معنوىاش را طى کند.
او قرآن است که کتاب ما است، این کتابى است که باید بخوانیم و بفهمیم و عمل کنیم. فقط بگوییم: «کتاب است» این، کتاب نمىشود. وقتى کتاب، کتاب ما است که به محتواى این کتاب عمل بکنیم. کوشش کنید که کتاب شما، کتاب خدا و قرآن باشد، توجه شما به محتواى کتاب خدا باشد.(12)
در حدیث است که جبّار عزّ و جلّ به قرآن مى فرماید:
«به عزت و جلال و بلندى مقامم قسم که البته اکرام کنم کسى را که اکرام کرده است تو را و اهانت کنم کسى را که اهانت کرده تو را».
باید دانست که اگر احیاء احکام و معارف قرآن را به عمل به آن و تحقّق به حقیقت آن نکنیم، در آن روز جواب رسول خدا(ص) را نتوانیم داد.
کدام اهانت بالاتر از آن است که پشت پا به مقاصد و دعوتهاى آن زده شود؟
اکرام قرآن و اهل آن که اهلبیت عصمت(ع) است، فقط به بوسیدن جلد آن و ضریح مطهّر اینها نیست؛
این یک مرتبه ضعیفه از احترام و اکرام است که اگر به دستورات آن و فرمایشات اینان عمل کردیم، مقبول است و الّا شبیه به استهزا و بازیچه است.(13)
-
-
«سلام بر شب قدر»
http://www.ayehayeentezar.com/galler...3100040622.gif
امشب، چشمهایم را پنهان میکنم تا خواب، راه دیدگانم را نیابد.
امشب، نزولی بزرگ را به تماشا مینشینم؛
با صد هزار فرشته بر دستانشان حریر.
خواب، امشب در چشمان حیرتزدگان از تماشای آن همه نور میشکند.
آمدگان بیدرنگ، از آسمان و روندگان نورانی به آسمان، در تدارک
کدامین واقعه باشکوه، چنین فرمانبرداران بیچون و چرای خالق این شبند!
چه آشوبی در آسمان است و تو نمیدانی.
باد، مأمور است تا رایحه باد صبا را برافشاند و
اشک، بر آن است تا آتشی فرو نشاند.
امشب، امید، طرح بازار دل شکستگان است و از
فزونی نور، راههای نهفته آسمان هویداست.
نویسندگان آسمان، قلم به دست، در تدارک بر چیدن سیاهیها
از نامه های شب بیداران امیدوار و اشک ریزان شب زنده دارند؛
زنهار، دل به او بسپار، ای شب زنده دار، تا سیاهی نماند.
مردی در خلسه نور و نماز، محو حضرت پروردگار است؛
«انا انزلناه فی لیلة القدر»؛
محمد صلی الله علیه وآله وسلم لوح زرین بهترین کلمات عالم
را در حال نزولی بیمانند، نظاره گر است و قلب پیامبر
جایگاه ابدی کلام آمده از آسمان.
خداوند، امشب، داستان بینظیر خلقت را بر پیامبرش میخواند
و سرود گوش نواز عبودیت و بشارت، از آبشارهای آسمان سرازیر است.
من، هزار شبانه بیدار، نگاهم، نیمی آسمان، نیمی به اشک و دستان
خالی ام رو به بیکران آسمان، بر رازهای مگوی عالم گوش سپرده ام.
ذره ذره عالم، اکنون، قدردان لحظه باشکوه نزول است و چه بر
خود میبالد از تماس نور کلام خدا بر وسعت خاکی اش!
امشب خاک زمینی و هوای این جهان، گران قدرترین لحظات بودنشان
را سپری میکند؛
چرا که عظمت کلام خود را در خود احساس کرده اند.
شب قدر، مرا به بیداری میخواند و زمزمه؛ زمزمه های عاشقانه با معبود.
پس قدر باید شناخت دروازههای گشوده آسمان را در شب قدر
و غوطه ور باید شد در نور تابان آسمان و نفس باید کشید در نزول آیات مقدس.
سلام بر شب مقدس قدر!
http://www.ayehayeentezar.com/galler...3100040622.gif
حبیب مقیمی