-
اشون
اشون پيروان اشه كه همان راستى وفرمانرواى بهشت است.آنان دربهترين مكان بهشت جاى ارندداراى لباس هاى تميزورنگارنگ هستندودرخانه هاى زيبانورانى وگرم جاى دارند.دشمنان آنان درگون نام دارند.
اهورامزدا(سپنتا مینو) سرور دانا و ایزد ایزدان در اساطیر ایران. خردمنداست و نه دروغ میگوید نه فریب میخورد. سرور بخشندهاست و خیر مطلق و مادر و پدر آفرینش. ازلی و ابدی است ولی تا قبل از ظهور سوشیانس به علت عهدی که در هنگام تولد از زروان با اهریمن برادر شریرش بسته محدود است.
او دارای ردایی آراسته به ستارگان و چشمانی چون خورشید است و سریر پاکش درعرش اعلی جای دارد و در دربار او امشاسپندان که هر یک نمادی از اویند جای دارند.
-
دورهها
]تولد
درآغاز میان آن دو تعارضی نبود و با آن که اهورامزدا از روح پلید او آگاه بود اهریمن از وجود او ناآگاه بود. هنگامی که او به همراه برادرش در شکم پدر بود و از آنجا که همه چیز را میداند از سوگند زروان آگاه شد و به اهریمن که در نقطهی مقابل او جای دارد و پلیدی ونادانی کامل است آن را گفت او هم شکم پدرش را درید و این چنین شدکه فرمانروای جهان شد. اما سرور دانا به شرطی که اهریمن نیکی را بستاید پیشنهاد آشتی داد. اهریمن حریص که زیبایی اورمزد را دید نپذیرفت. اورمزد دورهای مشخص برای نبرد تعیین کرد و اهریمن کندهوش پذیرفت. سپس اهورامزدا سرودمقدسی خواند و اهریمن ازشدت ترس به مدت سه هزارسال درتاریکترین نقطهی دوزخ مدهوش افتاد.
-
آفرینش(دورهی اول)
دراین مدت اهورامزدا شروع به آفرینش امشاسپندان ایزدان آسمان آب آتش زمین گیاهان حیوان(گاو) و انسان (کیومرث) کرد و همهی آنها به اهورامزدا و نه اهریمن تعلق دارند.
دورهی دوم
پس از بیدار شدن اهریمن او و دیوانش در نخستین نبرد به مخلوقات اهورامزدا حمله میکنند. گاو و کیومرث مردند ونیکی و بدی درآمیختند و دروج (دروغ) در برابر راستی قرار گرفت و جهان مادی در مرز ویرانی قرارگرفت اما اهریمن پیروز نهایی نبرد نبود چون توسط فروهرها دربین زمین و گنبد آسمان زندانی شد و این تازه آغاز نبرد است. تیشتر با باران پلیدی را به کار راند و از مردن گاو غله و گیاه دارویی رویید و از کیومرث مشی و مشیانه روییدند.
-
نقش اودرادیان
باآمدن زرتشت نقش اهورامزدا پررنگتر میشود. قبل از آن اهریمن هم ردیف وی بود. مهر زروان آناهیتا و دیگر ایزدان وامشاسپندان هم برای خود پیروان و معابدی داشتند اما در زمان زرتشت مقام همگی بسیار نزول کرد. در دین زرتشت بعد از اهورامزدا به ترتیب امشاسپندان مهر آناهیتا ایزدان زروان قرار دارند.درگذشته نماداوسياره ى مشترى بودوماه دى نيزازآن اوست.
اماباگذرزمان مهر آناهیتا و زروان دوباره وارد اعتقادات ایرانیان شدند و پیروانی یافتند.
دراين نقش برجسته واقع درنقش رستم اردشير اول رامى بينيم كه درحال گرفتن تاج ازاهورامزدا(درراست)است.درا �� �ن تصويراورمزدسراهريمن واردشيرسر اردوان آخرين پادشاه پارتى.دراين تصويراردشيرهمترازاورمزد نشان داده شده كه اين نشان ازنابودى تعاليم حقيقى زرتشت درزمان ساسانيان دارد
-
برای اهریمن (از اوستایی انگرهمَینیو) بر پایه اسطورههای ایرانی همزاد دوقلوی اهورامزدا است.انگره مینوسروردیوان است.اهریمن دارای هفت فرمانده بزرگ دیو است که هر یک مسبب قسمتی از شر جهان هستند که آنها گروه کثیری از دیوها را تحت فرمان خود دارند.اوانتهای تمام صفات بدی است که انسان میتواند بدان برسد.صفاتی همچون دروغ نادانی بی نظمی تباهی تنبلی فانی بودناندیشه گفتاروکردار بد.هدف اوفقط نابودی است چون به آفرینش اهورامزدارشک میبردوبه ناحق آن راازآن خودمی نامد. درارداویراف نامه آمدهاست که تیره ترین وآلوده ترین مکان دوزخ جایگاه اوست.درمغاکی تیره و تار در شمال جهان نزدیک جایی که خضردرآن به آب حیوان دست یافت. اوگاهی به هیبت مارچلپاسه یا جانی زیبارو در میآید. او مرگ زشتی بیماری و... و همهی بدیها را آفرید.
دورهها
[] تولد
اهریمن را در پارسی اهرِمن هم میگویند. میشود او را همتای شیطان در باورهای سامی دانست. پدرش زروان خدای زمان است. زروان سوگند خورده بود که چیرگی بر جهان را به فرزندش دهد، ولی هنگامی که اهریمن زاده شد از سوگندش پشیمان گشت. به ناچار چنین خواست که جهان گاهی در چیرگی اورمزد باشد و گاهی در چیرگی اهریمن. هر چیرگی هزار سال به درازا میانجامد.سرور دانا به شرطی که اهریمن نیکی را بستاید پیشنهاد آشتی داد. اهریمن حریص که زیبایی اورمزد را دید نپذیرفت. اورمزد دورهای مشخص برای نبرد تعیین کرد و اهریمن کندهوش پذیرفت. سپس اهورامزدا سرودمقدسی خواند و اهریمن ازشدت ترس به مدت سه هزارسال درتاریکترین نقطهی دوزخ مدهوش افتاد. همه زشتیها و بدیهای گیتیزادهی اهریمن بدنهاد است.
-
دورهی دوم
جهی اهریمن را از خواب بیدار میکند و با یاری دیگر دیوان به نبرداهورامزدامیرود.پس از بیدار شدن اهریمن او و دیوانش در نخستین نبرد به مخلوقات اهورامزدا حمله میکنند. گاو و کیومرث مردند ونیکی و بدی درآمیختند و دروج (دروغ) در برابر راستی قرار گرفت و جهان مادی در مرز ویرانی قرارگرفت اما اهریمن پیروز نهایی نبرد نبود چون توسط فروهرها دربین زمین و گنبد آسمان زندانی شد و این تازه آغاز نبرد است. تیشتر با باران پلیدی را به کار راند و از مردن گاو غله و گیاه دارویی رویید و از کیومرث مشی و مشیانه روییدند.
در دین زردشت باور بر این است که در طبیعت دو نیروی متضاد خیر (سپندمینو - اثر روشنی) و شر (انگره مینو - اثر تاریکی) وجود دارد که همواره در حال نبرد با یکدیگر هستند. دراین دوره روح انسان بین این دو نیرو گرفتار است و توسط هر یک از آنها به سمت خوبیها و بدیها کشیده میشود.
-
نبردواپسین
سرانجام در پایان کار درنبردسوشیانس اهریمن نابود شده و اورمزد براو چیره میشود و کار جهان یکسره به نیکی خواهد گرایید.
دین وفلسفه
درمتنهای قدیمی آفرینش تمام موجودات شیطانی درزرتشتیت به اونسبت داده شده درحالی که درمتون جدیدترگفته شدهاست که اهریمن دارای شکل مادی نبوده ومینوی است.این تفکربدان جهت است که اهورامزدا که خالق تمام جهان مادی است بدی رانیافریدهاست.ازاین تفکرمی توان نتیجه گرفت که دیوان نیزمادی نمی باشند. درضمن موجودات شیطانی (مورچه مار گرگ جغد و تمام موجودات زیانبار برای انسان) را نیز خدا آفریده و خودشان بدی را انتخاب کردهاند
-
در همان ایندره خدای جنگجوی هندو است. این دیو وظیفه دارد که باعث افسرده شدن انسانها شود. او روح سرکشی را نیز در برابر ایزدان در انسان بیدار میکند.
اندر دومین دیو از کمالهی دیوان است که اهریمن آفرید
اپوشه يااپوش دیوخشكسالى وقحطى است.اپوش به هيئت اسبی سیاه ومهيب به نبردتیشتر ایزدباران مى رود.درنبرداول كه سه شبانه روز طول مى كشد به علت اينكه مردم براى تیشتر قربانى ندادنداپوش نيرومندتربودوبرايزدباران پيروزگشت اماباردوم باحمايت اورمزدودادن قربانى از سوى اوتيشترپيروز مى گرددوباران مى باردوخشكسالى ازبين مى رود.اين نبردنمادين هميشه ودرهنگام باران رخ مى
-
واژهشناسی در فارسی
ریشه واژه اژدها و (ضحاک) یکی است و صورتهایی دیگر چون «اژدر»، «اژدرها» و «اژدهات» دارد، به معنی «ماری است افسانهای و بزرگ، با دهان فراخ و گشاد.»
اژدها یا اژدر که در زبان اوستایی «اژی» (-aži)، در زبان پهلوی ساسانی (فارسی میانه) «از» (az) و در زبان سانسکریت «اهی» (-ahi) خوانده و نامیده میشود، به معنی «مار یا افعی مهیب و سهمگین» است. در متون کهن ایرانی، گاه این واژه به گونة عام بکار میرود و زمانی نیز با کلمات خاصی همچون «دهاکه» (دهاک) و «سروره» در میآمیزد و «اژی دهاکه» (ازدهاگ و ضحاک) و «اژی سروره» (اژدهای شاخدار) را پدید میآورد که در تاریخ اساطیری ایران، هماوردان سهمگین فریدون و گرشاسپ هستند.
-
در اساطیر و ادبیات جهان
اژدها جانوری است که در کهنترین سنن نماد ویرانکاری و نیز آب و آبادانی بوده است. روزگاری دراز اساطیرشناسان میپنداشتد که اژدها نمایشگر سَّر و انگیزه پیشرفت بشر است و سرگذشت بشر سراسر کوششی است رای رهائی یافتن از قدرت درهم شکننده اژدها.
رابطه میان اصل و آغاز جهان و اژدها در کیهانشناسی بابلیان آشکار است. در این کیهانشناسی، تیامات یا اژدهائی که نماد ظلمت آغازین است غالباً بصورت ماری خشمگین نموده شده و مردوک یا قهرمان خورشیدی بر آن چیره میشود. بدینگونه جهان روشن پدرسالاری جهان آغازین مادرشاهی را تسخیر میکند.
در مصر باستان اژدها رمز طغیانهای بزرگ رود نیل بوده است و سود و زیان آن طغیانها را که بارور کننده یا ویران کنندهاند نشان میداده است. از اینرو اژدها غالباً هم با خداوند اُسیریس و هم با الههی هاتور همانند میشده و گاه نیز از لحاظ خیر و برکتی که داشته با اسیریس و به سبب ویرانکاریش با «ست» دشمن ازیریس یکی میشده است.
اژدها همیشه حیوانی نیرومند و سهمگین پنداشته شده و گاه ‐ چنانکه در چین ‐ مقدس بوده و پرستیده میشده است زیرا او را بخشندهی آب و باران میدانستهاند. در بعضی نقاط اژدها را همان تمساح دانسته و پنداشتهاند که تمساح آورنده باران است. اقوام بسیار معتقد بودند که اژدها خدای طوفان و هوای بد و سیل و دیگر بلاهای آسمانی است و طوفان بر اژدها سوار شده موجب لغزش زمین و زمینلرزه میشود. تقریباً همه جا اژدها با شب و تاریکی و بطن مادری و آب کیهانی پیوسته و مربوط بوده است.