-
بابا
چشماتو وا کن و ببین ببین که بابا اومده
بابا با یک عروسک خوشگل و زیبا اومده
چشماتو تو چشم بابا یه بار باز و بسته کن
نظر به حال دل این عاشق دل شکسته کن
چه شب هایی به شوق تو اومدم و خواب بودی
تو دست های عاشق من همیشه کم یاب بودی همیشه کم یاب بودی
اینها همش تقصیر ماست تو که گناهی نداری
به جز به آغوش پدر به جایی راهی نداری به جایی راهی نداری
کبوتر دو برجم الهی که فدات بشم
نذار که بیچاره ی اون گریه بی صدات بشم گریه بی صدات بشم
من واسه تو دلواپسم تو واسه ی عروسکهات
من واسه تو می میرم و تو واسه ی بازیچه هات
دلشادم از شادی تو سر مستم از خنده تو
اما ته دل نگران برای آینده ی تو
اینها همش تقصیر ماست تو که گناهی نداری
به جز به آغوش پدر به جایی راهی نداری به جایی راهی نداری
کبوتر دو برجم الهی که فدات بشم
نذار که بیچاره ی اون گریه بی صدات بشم گریه بی صدات بشم
چشماتو وا کن و ببین ببین که بابا اومده
بابا با یک عروسک خوشگل و زیبا اومده
چشماتو تو چشم بابا یه بار باز و بسته کن
نظر به حال دل این عاشق دل شکسته کن
چه شب هایی به شوق تو اومدم و خواب بودی
تو دست های عاشق من همیشه کم یاب بودی همیشه کم یاب بودی
اینها همش تقصیر ماست تو که گناهی نداری
به جز به آغوش پدر به جایی راهی نداری به جایی راهی نداری
کبوتر دو برجم الهی که فدات بشم
نذار که بیچاره ی اون گریه بی صدات بشم گریه بی صدات بشم
کبوتر دو برجم الهی که فدات بشم
نذار که بیچاره ی اون گریه بی صدات بشم گریه بی صدات بشم
-
پنجره
باز کن پنجره را و به مهتاب بگو
صفحه ذهن کبوتر آبي است
خواب گل مهتابي است
اي نهايت در تو، ابديت در تو
اي هميشه با من، تا هميشه بودن
باز کن چشمت را تا که گل باز شود
قصه زندگي آغاز شود
تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود
تا دلم باز شود، تا دلم باز شود
دلم اينجا تنگ است، دلم اينجا سرد است
فصلها بي معني، آسمان بي رنگ است
سرد سرد است اينجا، باز کن پنجره را
باز کن چشمت را، گرم کن جان مرا
اي هميشه آبي اي هميشه دريا
اي تمام خورشيد اي هميشه گرما
سرد سرد است اينجا باز کن پنجره را
اي هميشه روشن، بازکن چشم به من
-
ناجی
امان امان از دل من، از این دل غافل من
اگر تو ناجی نبودی، دلم می شد مشکل من
دلم یه همزبون می خواست، سرم یه سایبون می خواست
تو دنیای نامهربون، یه یار مهربون می خواست
تو ناجی من شدی باز، رسیدی در اوج نیاز
شدی برام مثل یه موج، خدای عشق بنده نواز
پیش از اینا چه بین جمع چه تنها
قشنگ نبود دنیا به چشمم اینجا
تو اومدی دنیامو زیبا کردی
مثل یه آرزو یه خواب یه رویا
اشکمامو پاک کردی به روی گونه
بغل کشیدی منو عاشقونه
فرشته نجات من شدی تو
عشقت واسم هدیه آسمونه
-
هم قسم
عزیز هم قسم مگر
كه مرگ من تورا دگر
ز قلب من جدا كند
فدای چشم مست تو
اگر به راه عشق تو
خدا مرا فنا كند
ای نفسهای تو عاشق، ای تو خوب موندنی
زنده ام با نفس تو، تا همیشه با منی
مثل شبنم رو پر گل من رو با خودت نگه دار
سینت رو گهواره ای کن، برای این تن تبدار
زیر سقف عاشقیمون، عطر موهات رو رها کن
یاس عاشقیت رو بگشا، من رو از خودم جدا کن
-
به دیدارم بیا
به ديدارم بيا ماه دراومد
چراغ روشن راه در اومد
اگه شب شده مهتاب توي راهه
نشون ما دو تا فانوس راهه
بذار بخنده چشمات به نگاهم
کتاب عاشقي توي نگاهه
عزيز من چشم انتظارم نذار
بيا و زندگي رو با خود بيار
با تو نفس کشيدن رو دوست دارم
هميشه با تو بودن رو دوست دارم
بيا که فصل پر پرواز من
دوباره پر گشون رو دوست دارم
بسه ديگه مُردم از اين بي کسي
اين همه تنهايي و دلواپسي
دل واسه ديدار تو پر مي زنه
کاشکي بدوني که ندارم کسي
-
عاشقانه
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر تو هم سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادیم بخشیده از اندوه بیش
همچو بارانی كه شوید جسم خاك
هستی ام ز آلودگی ها کرده پاک
ای طپش های تن سوزان من
آتشی در سایه مژگان من
ای مرا با شور شعر آمیخته
این همه آتش به شعرم ریخته
چون تب عشقم چنین افروختی
لاجرم شعرم به آتش سوختی
ای دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من
بیش از اینت گر كه در خود داشتم
هر كسی را تو نمی انگاشتم
-
گناه
پيش تو رو سياهم، تو بگذر از گناهم
ندامت رو تو ديدي، تو عالم نگاهم
تو خواستي من نخواستم، با هم باشند دلهامون
نشستي من نشستم، به پاي لحظه هامون
تو بودي من نبودم، ديوونه مثل مجنون
تو موندي من نموندم، به پاي عهد و پيمون
نميشه باور من، کنار من نشستي
کسي که مي پرستم، تو بودي و تو هستي
نميشه باور من، هنوز به پام نشستي
چشاتو رو بديهام، تو عاشقونه بستي
-
هیچکی
دو تا چشمام همه جا دنبال تو مي گرده
با نبودنت دلم با غصه ها سر كرده
شب و روز در پي تو من همه جا رو گشتم
يكي گفت غصه نخور اون داره بر مي گرده
زندگي با عشق تو رنگ ديگه داشت برام
رفتي و بدون تو تلخ شده روز و شبام
دل من با هيچ كسي نمي تو نست خو بگيره
شب و روز منتظر و چشم به رات مونده نگام
كسي مثل تو نشد كسي مثل تو نبود
همش از خدا مي خوام كه بيايي زود زود
كاش كه مي شد دوباره باز هم و پيدا بكنيم
سفره عشق مونو با هم ديگه وا بكنيم
كاش تو اين شهر غريب صداي آشنا بياد
دل من هواتو كرده فقط هم تو رو مي خواد
كسي مثل تو نشد كسي مثل تو نبود
همش از خدا مي خوام كه بيايي زود زود
-
دعا
با هم بیا دعا کنیم خدامون رو صدا کنیم
که آسمون بباره، فراوونی بیاره
ازش بخواییم برامون سنگ تموم بذاره
راههای بسته باز شه، هیچ کی غریب نباشه
صورت و شکل هیچ کس مردم فریب نباشه
شفا بده مریضو، خط بزنه ستیزو
رو هیچ دیوار و بومی، نخونه جغد شومی
دعا کنیم رها شند، اونا که توی بندند
از بس نباشه نا اهل، زندونها رو ببندند
خودش می دونه داره هرکسی آرزویی
این باشه آرزومون نریزه آبرویی
سیاه و سفید یه رنگ بشه، زشتیهامون قشنگ بشه
کویرها آباد بشند، اسیرها آزاد بشند
-
مسافر
[دکلمه مولود زهتاب]
تا کی جفا کشم ز تو ای بی وفا برو
بگذاشتم به مدعیان مدعا برو
دشمن نکرد آنچه تو کردی به دوست
بیگانه هم نکرد
برو ای بی وفا برو
امید صلح نیست دگر نیست نیست نیست
منشین،منشین برو برو برو
ای بی وفا برو
[دکلمه معین]
هر يار اهل نيرنگ، هر دوست اهل حيله
با پشت خورده خنجر، موندم تو اين قبيله
[آواز]
راتو برو مسافر، برگشتنت عذابه
من تشنه لب تکيدم، آب اين طرف گِل آبه
از دورها چه زيباست، امواج آبي عشق
اما دريغ و افسوس، چون مي رسي سرابه
هر يار اهل نيرنگ، هر دوست اهل حيله
با پشت خورده خنجر، موندم تو اين قبيله
نشنيده ام من از تو، يک حرف از صداقت
افسانه هاي دل را، بردم به سوي ظلمت
زهر است در دل جام، ريزي چو باده در كام
گويند نوش و در دل، صدها هزار دشنام
راتو برو مسافر، برگشتنت عذابه
من تشنه لب تکيدم، آب اين طرف گِل آبه
از دورها چه زيباست، امواج آبي عشق
اما دريغ و افسوس، چون مي رسي سرابه
هر يار اهل نيرنگ، هر دوست اهل حيله
با پشت خورده خنجر، موندم تو اين قبيله
جاده دروغ نمي گه، فريادي از رهايي است
براي پاي خسته، پيغام آشنايي است
کنار خط جاده، هر سايه بون يه طاقه
يه سرپناهِ اَمنه، تصويري از اطاقه