در چهلمین روز، تنها چیزی که برای همه تداعی می شود،
حدیث خون و پیروزی است.
Printable View
در چهلمین روز، تنها چیزی که برای همه تداعی می شود،
حدیث خون و پیروزی است.
آبروی ما بود از آبرویت یا حسین
سرمه چشمان ما از خاک کویت یا حسین
در گلستان وفا در جست و جو سرگشتهایم
تا به وجد آییم ما یک دم ز بویت یا حسین
قلم چگونه دهد شرح داستان حسين
شده است ثبت زخون نام جاودان حسين
زنيش خامه من خون دل شود جاري
اگر که شرح دهم ظلم دشمنان حسين
فرارسيدن اربعين سالار شهيدان تسليت باد
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
چهل روز گذشت. نه اشکها در چشم دوام آوردند،
نه حرفها بر زبان! روایت درد، آسان نیست.
ای به دل بسته ، قدری آهسته / کن مدارا با ، زینب خسته …یا حسین مظلوم …
یک اربعین به نیزه سر یار دیده ام
یک اربعین چو شمع به پایت چکیده ام
یک اربعین به ضربه شلاق ساربان
بر روی خارهای مغیلان دویده ام
یک اربعین کنار عدو، وای وای وای!
بس جور طعنه های فراوان کشیده ام
یک اربعین به ضربه سیلی ببین حسین!
روی کبود و قامت از غم خمیده ام
آنچه از من خواستی با کاروان آورده ام
یک گلستان گل به رسم ارمغان آورده ام
از در و دیوار عالم فتنه می بارید و من
بی پناهان را بدین دارالامان آورده ام
اربعین حسینی تسلیت باد
آبروی حسین به کهکشان می ارزد
یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست
گفتا که حسین بیش از آن می ارزد
اربعین حسینی بر همه عاشقان امام حسین ع تسلیت باد