-
پیمانه
دلم ميخواد بازم بياي به اين خونه سر بزني
عزيز من خدا كنه كه حلقه بر در بزني
با اون نگاه گرم خود بازم بگي دوست دارم
به قلب ناباور من يه مهر باور بزني
يه مهر باور بزني
حالا كه ميميرم برات با دست مهربونيات
سازدلمو برداري به سيم آخر بزني
به سيم آخر بزني
از اين همه بهونه خدا كني رها شي
از اين همه بهونه خدا كني رها شي
چي ميشه كه باز دوباره هموني كه بودي باشي
چي ميشه كه باز دوباره هموني كه بودي باشي
دلم ميخواد بازم بشم پيمونه شراب تو
دلم ميخواد بازم بشم پيمونه شراب تو
شايد تو ميخونه تو لبي به ساغر بزني
لبي به ساغر بزني
حالا كه ميميرم برات با دست مهربونيات
ياد دلمو برداري به سيم آخر بزني
به سيم آخر بزني
كبوتراي آسمون پر ميكشن به خونشون
كبوتراي آسمون پر ميكشن به خونشون
كاشكي به سوي آشيون تو هم يه روز سر بزني
براي هم خونه باشيم رفيق ميخونه باشيم
ساز دلت رو برداري نواي ديگر بزني
نوای دیگر بزنی
دلم ميخواد بازم بياي به اين خونه سر بزني
عزيز من خدا كنه كه حلقه بر در بزني
با اون نگاه گرم خود بازم بگي دوست دارم
به قلب ناباور من يه مهر باور بزني
يه مهر باور بزني
حالا كه ميميرم برات با دست مهربونيات
ساز دلمو برداري به سيم آخر بزني
به سيم آخر بزني
به سيم آخر بزني
-
آئینه شکسته
اگه من آينه شكسته ام
اگه تو غربتم نشستم
خودتو باز تو من نگاه كن
كه هنوز عاشق تو هستم
كه هنوز عاشق تو هستم
اگه تنهاي روزگارم
واسه چشمات يه بيقرارم
واست عاشق منم يه عاشق
همه دنيامو از تو دارم
همه دنيامو از تو دارم
آه.. اي.. داد
منو دل ياري ميداد
با... اين... عشق
چه شبي داريم اي داد
آخه اين دل دله شكسته
دل درد آشناي خسته
واسه تو پاك و بي غباره
همه دنياشو از تو داره
ديگه تنهام و باورم كن
فقط اسم تو آشنامه
تو كه با من غريبه نيستي
غم عشقت تو اين شبامه
اگه تنهاي روزگارم
واسه چشمات يه بيقرارم
واست عاشق منم يه عاشق
همه دنيامو از تو دارم
همه دنيامو از تو دارم
-
وداع
وقتي رفتي همه چي رفت
حتي لبخند گل ياس
توي سينه بي تپش شد
اونهمه قلب پر احساس
نه لبت به خنده وا شد
نه وداعي كردي با من
درد و نفرين در سفرهات سفر هميشه رفتن
در قفاي رفتن تو همه پلها شكستن
به عزاي رفتن تو همه به گريه نشستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
مي دونم تو قطره نيستي
كه بري گم بشي در رود
براي روح بزرگت
مرگ تو تولدي بود
نه با اين رفتن تو رفتي
نه با اين مردن تو مردي
اون صداي جاودانه بگم از كي مي خوندي
در قفاي رفتن تو همه پلها شكستن
به عزاي رفتن تو
همه به گريه نشستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
-
مستی
مستي هم درد منو ديگه دوا نمي كنه
غم با من زاده شده منو رها نميكنه
منو رها نميكنه،منو رها نميكنه
شب كه از راه ميرسه
غربتم باهاش مياد
توي كوچه هاي شب
با صداي پاش مياد
من غماي كهنمو بر مي دارم
كه توي ميخونه ها جا بزارم
مي بينم يكي مي ياد از ميخونه
زير لب مستونه آواز مي خونه
مستي هم درد منو ديگه دوا نميكنه
غم با من زاده شده منو رها نميكنه
منو رها نميكنه ، منو رها نميكنه
گرمي مستي مياد توي رگهاي تنم
مي بينم دل مي خواد با يكي حرف بزنه
كي مياد به حرفاي من گوش بده
آخه من غريبه هستم با همه
يكي آشنا مياد به چشم من
ولي از بخت بدم اونم غمه
ولي از بخت بدم اونم غمه
مستي هم درد منو ديگه دوا نميكنه
غم با من زاده شده منو رها نميكنه
منو رها نميكنه ، منو رها نميكنه
خسته از تركي كه بود
خسته از تركي كه هست
راه ميفتم كه برم
مثل هر شب مست مست
باز دلم مثل هميشه خاليه
باز دلم گريه تنهايي مي خواد
بر ميگردم تا ببينم كسي نيست
ميبينم غم داره دنبالم مياد
ميبينم غم داره دنبالم مياد
مستي هم درد منو ديگه دوا نميكنه
غم با من زاده شده منو رها نميكنه
منو رها نميكنه ، منو رها نميكنه
-
ساقی
گمونم بخت من برگشته امشب
كه با من ساقي ميخونه قهره
شب كه مي شد پناه من گوشه ميخونه بود
رفيق لحظه هاي من ساغر و پيمونه بود
ساقي با چشم جادويي خود
نور شادي به ميخونه مي برد
دل من به دردو غم رها مي شد
با شرابي كه تو پيمونه مي ذاشت
اما حالا شبها ديگه تو ميخونه
تو دست من خالي مي مونه پيمونه
ساقي جون درد منو دوا بكن
گره اخمات ، اخم رو وا بكن
مثل اون شبها با جادوي شراب
منو از دست غمش رها بكن
وقتي كه ساقي جون ميگم
ديگه جوابم نميده ، نميده ، نميده ، نميده، نمیده
با دستاي مهربونش ساقي شرابم نمي ده
نمي ده ، نمي ده ، نمي ده ،نمی ده
ساقي جون بيا به داد من برس
كه دلم بنده به دست روزگار
همه درداي من بسته شده
بخدا ندارم آرومو قرار
تا بتونم راه به جايي ندارم
تو شهر غربت آشنايي ندارم
اين منمو يك دل بيمار و غريب
جز مي تو ديگه دوايي ندارم
ساقي جون درد من و دوا بكن
گره اخمات ، اخم رو وا بكن
مثل اون شبها با جادوي شراب
منو از دست غمش رها بكن
ساقي جون درد من و دوا بكن
گره اخمات ، اخم رو وا بكن
مثل اون شبها با جادوي شراب
منو از دست غمش رها بكن
-
اسیر
از نگاهت عاقبت رخ بردم
همه نامه هاتو سوزوندم
پر دادم قناري هاي خسته رو
توي باغچه گلا رو خشكوندم
مي دونستم كه اسيري
مي دونستم داري ميري
مي دونستم داري ميري
گفتي كه سپر بلاتم
هر جايي بري باهاتم
همسفر با لحظه هاتم
مي دونستم مرغك وحشي من
روز و شب شوق پريدن داشتي
مي دونستم تو بهار عشقمون
قصد از ريشه بريدن داشتي
مي دونستم كه اسيري
مي دونستم داري ميري
مي دونستم داري ميري
حالا كه هستي اسير د يگري
توي قلبت منو فرياد نكن
ديگه اي رفيق نيمه راه من
از منو گذشته هام ياد نكن
مي دونستم كه اسيري
مي دونستم داري ميري
مي دونستم داري ميري
از نگاهت عاقبت رخ بردم
همه نامه هاتو سوزوندم
پر دادم قناري هاي خسته رو
توي باغچه گلا رو خشكوندم
مي دونستم كه اسيري
مي دونستم داري ميري
مي دونستم داري ميري
گفتي كه سپر بلاتم
هر جايي بري باهاتم
همسفر با لحظه هاتم
-
دل های خسته
پس كي ديگه شب ميگذره روز ميشه پيدا
كي وا ميشه اين غنچه پژمرده تنها
قلبها همه بي همدمه پر ماتمه ازهم بگسسته
كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته
مجنون اگه عاشق نشه ليلي اگه شيدا
زندون ميشه اين زندگي ويرون ميشه دنيا
اما حالا راه دلا بسته
كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته
وقتي غم تنهائي از ابرا ميباره
اين عشق كه افسونش آفتاب رو مياره
مجنون در فلبش روي ليلي ديگه بسته
كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته
وقتي غم تنهائي از ابرا ميباره
اين عشق كه افسونش آفتاب رو مياره
مجنون در فلبش روي ليلي ديگه بسته
كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته
پس كي ديگه شب ميگذره روز ميشه پيدا
كي وا ميشه اين غنچه پژمرده تنها
قلبها همه بي همدمه پر ماتمه ازهم بگسسته
كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته
مجنون اگه عاشق نشه ليلي اگه شيدا
زندون ميشه اين زندگي ويرون ميشه دنيا
اما حالا راه دلا بسته
كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته
وقتي غم تنهائي از ابرا ميباره
اين عشق كه افسونش آفتاب رو مياره
مجنون در فلبش روي ليلي ديگه بسته
كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته
وقتي غم تنهائي از ابرا ميباره
اين عشق كه افسونش آفتاب رو مياره
مجنون در فلبش روي ليلي ديگه بسته
كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته
پس كي ديگه شب ميگذره روز ميشه پيدا
كي وا ميشه اين غنچه پژمرده تنها
قلبها همه بي همدمه پر ماتمه ازهم بگسسته
كو عشفي كه آشتي بده اين دلهاي خسته
-
سپیده دم
سپیده دم اومد و وقت رفتن
حرفی نداریم ما برای گفتن
حرفی که بوده بین ما تموم شد
این جا برام نیست دیگه جای موندن
من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون
میخوام برم نگو که دیوونه ای
برای موندن ندارم بونه ای
وقت خداحافظیه تو گلوم حلقه زده بغض غریبونه ای
وقت خداحافظیه تو گلوم حلقه زده بغض غریبونه ای
من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون
اوّل آشناییمون یادم میاد یادم میاد
گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد خیلی زیاد
اوّل آشناییمون یادم میاد یادم میاد
گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد خیلی زیاد
رو سادگی حرف تو باورم شد
تو عاقبت زندگیمو دادی به باد
دادی به باد
من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون
اوّل آشناییمون یادم میاد یادم میاد
گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد خیلی زیاد
اوّل آشناییمون یادم میاد یادم میاد
گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد خیلی زیاد
رو سادگی حرف تو باورم شد
تو عاقبت زندگیمو دادی به باد
دادی به باد
من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون
من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون
من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون
-
مونس
اون که دنبال منه . اون که قلبم رو میخواد
با تب عشق اومده . قلب پاکم رو میخواد
این دل منتظر مهربونم رو میخواد
اون میخواد واسه یه عمر محرم دلم بشه
منو دلداری بده . صاحب دلم بشه
صاحب اختیار من . مالک دلم بشه
من اونو همیشه مثل یه جون میخواستم
یه مونس . یه همدم . یه همزبون میخواستم
اونکه دنبال منه . مهربونی میکنه
با دل خسته من . همزبونی میکنه
واسم از فردا میگه . خوشزبونی میکنه
شبنم پاک در او . انگار از ابر هواست
اوج احساس منه . انگار از آسموناست
قسم آخرمه . انگار از عرش خداست
من اونو همیشه مثل یه جون میخواستم
یه مونس . یه همدم . یه همزبون میخواستم
خدا کنه تو باغ آرزوهام . مرغای عشق بشینن و بخونن
عشق خداییو تو چشمای ما . دلم ببینن و بمونن
آشفته و سرگشته و پریشون . تو جاده های انتظارو دویدم
از دره ها . از قله ها گذشتم . شکر خدا به آرزوم رسیدم
اون که دنبال منه . اون که قلبم رو میخواد
با تب عشق اومده . قلب پاکم رو میخواد
این دل منتظر مهربونم رو میخواد
اون میخواد واسه یه عمر محرم دلم بشه
منو دلداری بده . صاحب دلم بشه
صاحب اختیار من . مالک دلم بشه
من اونو همیشه مثل یه جون میخواستم
یه مونس . یه همدم . یه همزبون میخواستم
-
طعنه
این جور به من نگاه نکن . آتیش به هستیم نزن
مست از می عشق توام . طعنه به مستیم نزن
آتشی به هستیم نزن...
میخوام باهات حرف بزنم . از دست من فرار نکن
بیشتر از این دل منو عاشق و بیقرار نکن
از دست من فرار نکن...
میخوام بدونی که دلم داره برات پر میزنه
مثل یه داروغه به هر دری سر میزنه
وقتی میای با اون چشات دنیامو پر نور میکنی
غصه تنها موندنو از دل من دوری میکنی
این جور به من نگاه نکن . آتیش به هستیم نزن
مست از می عشق توام . طعنه به مستیم نزن
آتشی به هستیم نزن...
میخوام باهات حرف بزنم . از دست من فرار نکن
بیشتر از این دل منو عاشق و بیقرار نکن
از دست من فرار نکن...
عمری اگه نگات کنم از دیدنت سیر نمیشم
هر چی دلت میخواد بگو . من از تو دلگیر نمیشم
بدون که عشق تو زده خیمه به صحرای دلم
اگر که باور نداری . گوش کن به حرفای دلم
این جور به من نگاه نکن . آتیش به هستیم نزن
مست از می عشق توام . طعنه به مستیم نزن
آتشی به هستیم نزن...
میخوام باهات حرف بزنم . از دست من فرار نکن
بیشتر از این دل منو عاشق و بیقرار نکن
از دست من فرار نکن...
میخوام بدونی که دلم داره برات پر میزنه
مثل یه داروغه به هر دری سر میزنه
وقتی میای با اون چشات دنیامو پر نور میکنی
غصه تنها موندنو از دل من دوری میکنی
این جور به من نگاه نکن . آتیش به هستیم نزن
مست از می عشق توام . طعنه به مستیم نزن
آتشی به هستیم نزن...
میخوام باهات حرف بزنم . از دست من فرار نکن
بیشتر از این دل منو عاشق و بیقرار نکن
از دست من فرار نکن...