-
Sweet Sacrifice
It's true, we're all a little insane
این حقیقت دارد ، همه ما کمی مجنونیم !
But its so clear
اما این (موضوع) بسیار واضح است
Now that I'm unchained
اکنون که من از بند و زنجیر رها شده ام
Fear is only in our minds
ترس تنها در افکار ماست
Taking over all the time
در تمامي زمانها حكمفرماست
Fear is only in our minds but its taking over all the time
ترس تنها در افکار ماست اما در تمامي زمان حكمفرماست
You poor sweet innocent thing
تو ای موجود معصوم ، شیرین و بینوا !
Dry your eyes and testify
اشكهايت را پاک کن و شهادت بده
You know you live to break me- don't deny
تو می دانی که زندگی می کنی تا مرا نابود کنی ، انکار مکن !
Sweet sacrifice
قربانی شیرین!
One day I'm gonna forget your name
یک روز نامت را فراموش خواهم كرد
And one sweet day, you're gonna drown in my lost pain
و در يك روز شيرين تو در درد گمشده من غرق خواهي شد
Fear is only in our minds
ترس تنها درافکار ماست
Taking over all the time
در تمامي زمان حكمفرماست
Fear is only in our minds but its taking over all the time
ترس تنها در افکار ماست اما در تمامي زمان حكمفرماست
You poor sweet innocent thing
تو ای موجود معصوم ، شیرین و بینوا !
Dry your eyes and testify
اشكهايت را پاك کن و شهادت بده
?And oh you love to hate me don't you, honey
و تو عاشق اين هستي كه از من متنفر باشي ، مگر نه عزيزم ؟
I'm your sacrifice
من قربانی توام !
I dream in darkness
در تاریکی به رویا فرو میروم
I sleep to die e
می خوابم تا بمیرم
Erase the silence
سکوت را بشکن
Erase my life
زندگی ام را محو کن
Our burning ashes
خاکسترهای سوزانمان . . .
Blacken the day
. . . روز را سیاه می کنند (آلوده می سازند)
A world of nothingness
دنيايي از پوچی
Blow me away
مرا نابود می کند
?Do you wonder why you hate
آيا در شگفتي که چرا متنفري؟
?Are you still too weak to survive your mistakes
آیا هنوز آنقدر ضعیفی که نتوانی بر اشتباه هایت غلبه کنی ؟
You poor sweet innocent thing
تو ای موجود معصوم ، شیرین و بینوا !
Dry your eyes and testify
اشكهايت را پاك کن و شهادت بده
You know you live to break me- don't deny
تو می دانی که زندگی می کنی تا مرا نابود کنی ، انکار مکن
Sweet sacrifice
قربانی شیرین
-
Weight of the World
Weight of the World
Feels like the weight of the world
احساسي همانند سنگيني دنيا بر روي شانه هايم !
like God in heaven gave me a turn
انگار خداوند در بهشت (بهنگام خلقت) به من هشدار داده بود !
Don't cling to me, I swear I can't fix you
به من تکیه مکن ، قسم می خورم نمی توانم تو را بهبود بخشم
?Still in the dark, can you fix me
هنوز در سیاهی بسر مي برم ، آيا مي تواني بهبودم بخشي ؟
Freefall, freefall, all through life
سقوط آزاد ، سقوط آزاد ، در تمامي زندگی
If you love me, then let go of me
اگر مرا دوست داري ، پس رهايم کن !
I wont be held down by who I used to be
ديگر توسط کسي که قبلاً بودم ، محدود نخواهم شد
She's nothing to me
او براي من بي ارزش است !
Feels like the weight of the world
احساسي همانند سنگيني دنيا بر روي شانه هايم !
like all my screaming has gone unheard
انگار كه هيچ يک از فريادهايم شنيده نشده اند !
And ohm I know you don't believe in me
آري مي دانم که تو مرا باور نداري
?Safe in the dark, how can you see
در حاليكه در تاريكي پناه ( آرام ) گرفته اي ، چگونه ميتواني ببيني؟
Freefall, freefall, all through life
سقوط آزاد ، سقوط آزاد ، در تمامي زندگی
If you love me, then let go of me
اگر مرا دوست داري ، پس رهايم کن !
I wont be held down by who I used to be
ديگر توسط کسي که قبلاً بودم ، محدود نخواهم شد
-
دنبال چه ميگردی
دنبال چه میگردی
اون رفته از این شهر
اون رفته از اینجا
بیهوده نکن کوشش که اون گمشده ی ما دیگه نمیشه پیدا
از بس که تو آزردی دلش رو
گریوندی چشای خوشگلش رو
بدنبال هوس می رفتی آسون
نادیده گرفتی مشکلش رو
عاقبت شبی شکسته ازما
ازشهرو دیار ما سفر کرد
از عشق تو ای دل هوسکار
اون فرشته خوب صرفنظر کرد
دنبال چه میگردی
اون رفته از این شهر
اون رفته از اینجا
بیهوده نکن کوشش که اون گمشده ی ما دیگه نمیشه پیدا
از بس که تو آزردی دلش رو
گریوندی چشای خوشگلش رو
بدنبال هوس می رفتی آسون
نادیده گرفتی مشکلش رو
از بس که شبا نشسته بیدار
در ارزوی لحظه ی دیدار
از شدت تنهایی و غم شد
همسایه ی و همصحبت دیوار
خسته و افسرده شد از دست تو
غمگینو ازرده شد از دست تو
گفته بخود که مهنت جدایی
بهتره از قصه ی بیوفایی
دنبال چه میگردی
اون رفته از این شهر
اون رفته از اینجا
بیهوده نکن کوشش که اون گمشده ی ما دیگه نمیشه پیدا
از بس که پی هوای تازه
هر لحظه بیک بهانه رفتی
به عشق او نکردی اعتناییی
احساسشو بازیچه گرفتی
میون این کویرو غنچه ی گل
نداشته بیش از این صبرو تحمل
شکسته عاقبت در قفس رو
گذشته زیر پا عشقو هوس رو
دنبال چه میگردی
اون رفته از این شهر
اون رفته از اینجا
بیهوده نکن کوشش که اون گمشده ی ما دیگه نمیشه پیدا
از بس که پی هوای تازه
هر لحظه بیک بهانه رفتی
به عشق او نکردی اعتناییی
احساسشو بازیچه گرفتی
میون این کویرو غنچه ی گل
نداشته بیش از این صبرو تحمل
شکسته عاقبت در قفس رو
گذشته زیر پا عشقو هوس رو
دنبال چه میگردی
اون رفته از این شهر
اون رفته از اینجا
بیهوده نکن کوشش که اون گمشده ی ما دیگه نمیشه پیدا
دیگه نمیشه پیدا
دیگه نمیشه پیدا
دیگه نمیشه پیدا
دیگه نمیشه پیدا
دیگه نمیشه پیدا
دیگه نمیشه پیدا
-
ترس از جدائی
نگاهت با نگاهم آشنا نیست
نگاهی دلپذیر و با صفا نیست
من از این آشنایی می ترسم
من از این دل جدایی میترسم
می ترسم وقتی نو آمد به بازار
یار کــهنه بشـه یــــاری دل آزار
نگاهت با نگاهم آشنا نیست
نگاهی دلپذیر و با صفا نیست
من از اول ساده بودم و دل را به پای محبت فدا کردم
به آسـانی آشـنا شـدم و آشـیانه خـود را رهــا کردم
من از این آشنایی می ترسم
من از این دل جدایی میترسم
می ترسم وقتی نو آمد به بازار
یار کــهنه بشـه یــــاری دل آزار
نگاهت با نگاهم آشنا نیست
نگاهی دلپذیر و با صفا نیست
-
صدای پا
دیگه امشب، صدای پا نمیاد؛ غم میاد و کسی اینجا نمیاد
آسمون دل من بارونیه؛ غم عشقت توی دلم زندونیه
آسمون دل من بارونیه؛ غم عشقت توی دلم زندونیه
با یاد تو رفتم، آن روز توی ابرا؛ نامه ات رو نوشتم، با حرف غم اون جا
یک گل محبت، توی باغ دلها، دیگه وا نمیشه
باز غروب درده؛ با دلت غم من، آشنا نمیشه
حالا مثل پونه ها تو، توی صحرا بی نشونی
بیا تا بگم چه سخته، غم این بی همزبونی
دیگه امشب، صدای پا نمیاد؛ غم میاد و کسی اینجا نمیاد
آسمون دل من بارونیه؛ غم عشقت توی دلم زندونیه، غم عشقت توی دلم زندونیه
-
بستر غم
بعد از تو هم در بستر غم می توان خفت
بعد از تو هم با دل سخنها می توان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران هرگز نمی آید به پایان
بی تو هم این عشق بی فرجام من شاید که پا بر جا بماند یا نماند
بی تو هم دریای بی آرام دل شاید به طوفانم کشاند یا براند
من که رسوای دل هستم کی زغم پروا کنم
می روم عشق و وفا را بعد از این رسوا کنم
دل ز دریا می زنم تا که دل دریا کنم
دل کی شود آزاد از این باد فریاد از بی داد از این غم
جز غم چه بود این عشق رسوا
شد هستی ام بر باد از این غم
بعد از تو هم در بستر غم می توان خفت
بعد از تو هم با دل سخن ها می توان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمی آید به پایان
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمی آید به پایان
من که رسوای دل هستم کی ز غم پروا کنم
می روم عشق و وفا را بعد از این رسوا کنم
دل به دریا می زنم تا که دل دریا کنم
-
در بسته
پشت در بسته با یک قلب شکسته هی نشستم هی نشستم
آخرش زدم قفلو شکستم
بخاطر نجات دل خستم دوباره کمر همتو بستم
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم
خوشحالم که ای دل باز پر در اووردی
از نین عاشق باز سر در اوردی
خوشحالم که ای دل آشتی کردی با عشق
باز سر از دیار باور در اوردی
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم
پشت در بسته با یک قلب شکسته هی نشستم هی نشستم
آخرش زدم قفلو شکستم
بخاطر نجات دل خستم دوباره کمر همتو بستم
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با حال پریشون عشقو نشناختیم نشناختیم
خوشحالم که ای دل باز پر در اووردی
از نین عاشق باز سر در اوردی
خوشحالم که ای دل آشتی کردی با عشق
باز سر از دیار باور در اوردی
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم
پشت در بسته با یک قلب شکسته هی نشستم هی نشستم
آخرش زدم قفلو شکستم
بخاطر نجات دل خستم دوباره کمر همتو بستم
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم
-
لبخند
تا با تو خندیدم اسبت رو زین کردی
با این من ساده تو بدترین کردی
گفتی که عاشق شو بگزار بتازم من
هر جور دلم میخواد اون رو بسازم من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
تا با تو خندیدم کج شد کلاه تو
شد غرق خودخواهی طرز نگاه تو
گفتی که عاشق شو(شد)بگزار بتازونم
در عین خود خواهی اون رو بسوزونم
تا با تو خندیدم خود را خدا دیدی
از نسل خاکی ها خود را جدا دیدی
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
تا با تو خندیدم اسبت رو زین کردی
با این من ساده تو بدترین کردی
گفتی که عاشق شو(شد) بگزار بتازم من
هر جور دلم میخواد اون رو بسازم من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
تا با تو خندیدم کج شد کلاه تو
شد غرق خودخواهی طرز نگاه تو
گفتی که عاشق شو(شد) بگزار بتازونم
در عین خود خواهی اون رو بسوزونم
تا با تو خندیدم خود را خدا دیدی
از نسل خاکی ها خود را جدا دیدی
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
-
حوصله عاشقی ندارم
من دیگه حوصله ی عا شقی رو ندارم
هرکی باشه پا رو دلم میزارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونه
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
یادته چطور تو مستی پای رفتنم رو بستی
اونروزی که از تو چشمام افتادی زمین شکستی
رفتی زندگی رو باختی دیگه کار ما رو ساختی
آخه ای دل دیونه کاشکی عشقو میشناختی
من دیگه حوصله ی عا شقی رو ندارم
هرکی باشه پا رو دلم میزارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونه
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
یادته چطور تو مستی پای رفتنم رو بستی
اونروزی که از تو چشمام افتادی زمین شکستی
رفتی زندگی رو باختی دیگه کار ما رو ساختی
آخه ای دل دیونه کاشکی عشقو میشناختی
من دیگه حوصله ی عا شقی رو ندارم
هرکی باشه پا رو دلم میزارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونه
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
-
وقتی میام خونه
وقتي مي آم به خونه خسته از اين زمونه باز دل من مي خونه قصه عاشقونه دلم مي خواد صدات كنم تو چشم تو نگاه كنم اگه كه چشم تو بگه من جونم و فدات كنم وقتي مي آم به خونه خسته از اين زمونه بازم با اون نگات مي گي يار مني گرفتار مني بقربون چشات ديگه غصه نخور منم رفيق رات شريك غصه هات بزار شبم فدات وقتي مي آم خونه خسته از اين زمونه تو كه نيستي دل من داد مي زنه لحظه لحظه تو رو فرياد مي زنه نمي تونم ديگه بي تو بمونم وقتي نيستي سايه تو با منه تو كه نيستي ديگه انگار كسي نيست توي دنيا ديگه فرياد رسي نيست دل هيچ كس مثل تو عاشق عشق واسه من پر دلواپسي نيست
وقتي مي آم به خونه خسته از اين زمونه باز دل من مي خونه قصه عاشقونه دلم مي خواد صدات كنم تو چشم تو نگاه كنم اگه كه چشم تو بگه من جونم و فدات كنم وقتي مي آم به خونه خسته از اين زمونه بازم با اون نگات مي گي يار مني گرفتار مني بقربون چشات ديگه غصه نخور منم رفيق رات شريك غصه هات بزار شبم فدات وقتي مي آم خونه خسته از اين زمونه تو كه نيستي دل من داد مي زنه لحظه لحظه تو رو فرياد مي زنه نمي تونم ديگه بي تو بمونم وقتي نيستي سايه تو با منه تو كه نيستي ديگه انگار كسي نيست توي دنيا ديگه فرياد رسي نيست دل هيچ كس مثل تو عاشق عشق واسه من پر دلواپسي نيست