-
نميري الهي
با منه افسرده دل
اینهمه بد تا مکن
خسته تر از خسته ام کرده ای اما مکن
با دلم ای آشنا
عشوه گری ها چرا
اینهمه بیگانگی با منه تنها نکن
این غصه مرا کشته خدایا
عشقش ز دلم میرود آیا؟
عشقم نپذیری
وفای من نخواهی
با اینهمه ای یار به دل
نمیری الهی
تو بخته سپیدی اگر چه دل سیاهی
با این سردی نگو که بد نکردی
با من هرگز تو مهربان نگردی
با من افسرده دل....................
-
نميخوامت
دیگه غمگین نمیشینم
دیگه تنها نمیمونم
دیگه با تو نمیجوشم
گل عشقت رو تو سینم نمیشونم
نمیخوام
نمیخوام
نمیخـــــــــــــــــــــ ــــــــوام
نمیخوام با من باشی
اشکامو دامن باشی
تو مثله ابری ولی
بارشت با دیگرون تیرگیت ماله منه
تو مثله نوری ولی
تابشت با این و اون
خیره گیت ماله منه
تو مثله بندی به دستم
مثله زنجیری به پام
شوری اشگی به چشمم تلخی زهری برام
گرچه تو چشمه ی نوری
گرچه تو یه پارچه شوری
برا من یه سنگه راهی
برا من کوه گناهی
نمیخوام
نمیخوام
نمیخــــــــــــــوام........ ..........
-
اشکي برام نمونده
غم داره قلبه من تو سینه داغون میکنه
اشک من دامنم رو ستاره بارون میکنه
بس که گریه کردم اشکی برام نمونده
قلبه نا امیدم حالا تنها مونده
ای خدا کاسه ی صبرم سزراومد
شب شد و دوباره یارم نیومد
ولی افسوس
دله من خواب نداره
میشینم تا یکی پیغوم بیاره
بسکه گریه کردم.
-
دريا
دریا دریا
دریا منو صدا کن
خاک با آب دوباره آشنا کن
دریا دلم گرفته دریا دلم گرفته
منو از این گرفتگی رها کن رها کن رها
دریا با من حرف بزن
نذار منو مجها به ساحل بدن
دریا دلم میخواد رو بال موجها منو تو یکشب ببری از اینجا
بذار بگن چشمهای بارون زده بازم تو دریا یه نفر گم شده
دریا جوابم بده
دریا جوابم بده
دریا جوابم بده
-
الهي بموني
به شهر و دیاری ببر تو مرا
که نور خدا باشه و منو تو
نباشه به دلها نشونه ی غم
امید و صفا باشه و من و تو
بریم اونجا که عشقو مستی خطا نباشه
تو سینه ها جای محبت ریا نباشه
به غیر خدا که مهربونه
نمیخوام دله دیگه بدونه
تو باوفای تو باصفائی
از این خسته دل پروا مکن
مرا بیش از این رسوا مکن
الهی بمونی با مهربونی
جدائی نگیری قدرم بدونی که دنیا نداره وفائی
بمون بر سر پیمونه من
تو بازی نکن با جونه من
که دنیا سرابه نقش برآبه
دوروزه جوونی مثله حبابه
نیارزه به یکدم جدائی
به شهر و دیاری ببر تو مرا.
-
مرغ تخم طلا
هرگز نرودعشقه تو از دل و جانم
بی تو چکنم در این دام بلا خدایا نمیدانم
باشد همه جا نام تو ورد زبانم
کی چاره کنی غمو رنج مرا خدایا نمیدانم
جدا از تو چکنم
دلم شد لانه ی غم
از عشقت میسوزم
غم هجران به خدا کند دیوانه مرا
سیه باشد روزم
یادم میاد اونوقتا
در سایه درختا یه جای خوبی داشتیم
قول و قرار میذاشتیم
اونوقت به من میگفتی
دوستت دارم همیشه
منم میگفتم از تو دلم جدا نمیشه
حالا که شوخ و شنگم
یه بوسه مهمونم کن
ببین چقدر قشنگم
یه بوسه مهمونم کن
-
دل منت کش
ای دل منت کش
نازشو نکش
دیگه حرفشو نزن
دیگه اشک براش نریز
نذار بدونه شبها تو رسوا
زار و بی قراری
نذار بدونه جز او آرزو نداری
دل منت کش
نازشو نکش
حرفشو نزن
دیگه اشک براش نریز
هرچی وفا کردی بلا کشیدی
چیزی بجز جور و جفا ندیدی
هرچی ازش باب بیا شنیدی
چیزی بجز رنگ و ریا ندیدی
چقدر تو خاری میکشی
شبها بیداری میکشی
حرفشو نزن
اشک براش نریز
فکر دیگه کن
گریه کمتر کن
-
واي به حالت
غصه نخور ای دل دیونه
دنیا که اینجوری نمیمونه
وای وای وای
که باور نکنی عدله خدا را
وای بر تو
که بازیچه بگیری دل مارا
چشمم اگه پر آب بشه وای به حالت
اشکم اگه سیلاب بشه
وای به حالت
این دل به خدا طاقت آزار نداره
از غم اگه بی تاب بشه وای به حالت
نلرزون دلمو خدا میلرزونه دلت رو
نسوزون دلمو خدا میسوزونه دلت رو
-
خونه تکوني
وقتی شنیدم اومدی خونه تکونی کردم
واسه دل دیونه ام شیرین زبونی کردم
وقتی شنیدم اومدی رو به خدا نشستم
گفتم پس از تو ای خدا من اونو میپرستم
دیگه نرو پیشم بمون
دیگه نشو نامهربون
گمون میکردم بعد از این باید تک و تنها باشم
در حسرت برگشتنت مثله دیونه ها باشم
وقتی شنیدم اومدی خونه تکونی کردم
واسه دل دیونه ام شیرین زبونی کردم
وقتی شنیدم اومدی رو به خدا نشستم
گفتم پس از تو ای خدا من اونو میپرستم
روی اثاث خونه رو گرد غربت پوشونده بود
غم هرگز ندیدنت من به خاک نشونده بود
وقتی شنیدم اومدی ..................
-
جدايي
مبادا به سراغم بیائی
منم خسته از این آشنائی
مبادا که گزندی رسانی
به دیوار بلند جدائی
دل غمزده فریاد کنان گفت
که دیگر هوس یار ندارم
به آن شوخ گنه کار بگوئید
به کار تو دگر کار ندارم
به پیشم خدایا دلم رو سیاهه
همون دل که یک عمره در اشتباهه
الهی که اشکت نخشکه الهی
توئی که بخ عشقم ندادی پناهی
مبادا به سراغم
-
مسافر
آهای مسافری که میری به سوی ایران
از جانب هزاران ایرانی پریشان
رسیدی به خاک پاکش
بوسه بزن به خاکش
رسیدی به خاک پاکش
بوسه بزن به خاکش
آهای مسافری که می ری به سوی یاران
چشمای من مال تو بردار ببر به ایران
بگردونش دور شهر تا خوب تماشا کنه
عقده ی چند ساله رو با گریه هاش وا کنه
دستای من مال تو
دستای عاشقم رو
به شیوه ی عاشقا
بزار تو دست ایران
دستای عاشقم رو بکش رو شالیزارا
دستای عاشقم رو بزن تو آب دریا
آهای مسافری که میری به سوی یاران
هستی من یه قلبه
بردار ببر به ایران
این قلب نا امید و آب حیاتش بده
از غم ها دق نکرده ببرو نجاتش بده
رسیدی به خاک پاکش بوسه بزن به خاکش
رسیدی به خاک پاکش بوسه بزن به خاکش
-
آخرین طبیب
تو آخرین طبیبی
که لحظه های آخر به داد من رسیدی
تو نوری از خدائی
که پیغام خدا را
به گوش من رساندی
به روح من دمیدی
زیباترین بهاری
پایان انتظاری
برای منه تنها
تو یک حریم امنی
تو بهترین دوائی برا ی خستگیهام
من کوله بار عشقو
تا پای جان کشیدم در زیر سایه های خوش باوری خزیدم
اما یه قلب ساده ندیدم که ندیدم
من از تکرار حرفه
دوستت دارم خسته ام
من به اونکس که باید
دل ببندم بسته ام
تو آخرین طبیبی
که لحظه های آخر به داد من رسیدی
تو نوری از خدائی
که پیغام خدا را
به گوش من رساندی
به روح من دمیدی
زیباترین بهاری
پایان انتظاری
برای منه تنها
تو یک حریم امنی
تو بهترین دوائی برا ی خستگیهام
-
عزیزم
تمام دنیا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم
تمام خوبا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم
آهسته و پیوسته، مهرت به دل نشسته، حالا جونم به جونت بسته عزیزم
تلسم نا امیدی، توقلب من شکسته، حالا جونم به جونت بسته عزیزم
نشستی توی قلبم
خوب چشمتو وا کردی
دیدی واسه ی همیشه
خوب جایی پیدا کردی، خوب جایی پیدا کردی
یه روز دو روز نمی شه، دیگه واسه ی همیشه
بشین بشین تو قلبم، بشین که خوب نشستی، حالا عزیز دل تو هستی
تمام دنیا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم
تمام خوبا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم
آهسته و پیوسته، مهرت به دل نشسته، حالا جونم به جونت بسته عزیزم
تلسم نا امیدی، توقلب من شکسته، حالا جونم به جونت بسته عزیزم
تمام دنیا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم
تمام خوبا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم
آهسته و پیوسته، مهرت به دل نشسته، حالا جونم به جونت بسته عزیزم
تلسم نا امیدی، توقلب من شکسته، حالا جونم به جونت بسته عزیزم
نشستی توی قلبم
خوب چشمتو وا کردی
دیدی واسه ی همیشه
خوب جایی پیدا کردی، خوب جایی پیدا کردی
یه روز دو روز نمی شه، دیگه واسه ی همیشه
بشین بشین تو قلبم، بشین که خوب نشستی، حالا عزیز دل تو هستی
تمام دنیا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم
تمام خوبا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم
آهسته و پیوسته، مهرت به دل نشسته، حالا جونم به جونت بسته عزیزم
تلسم نا امیدی، توقلب من شکسته، حالا جونم به جونت بسته عزیزم
-
سایه عشق
ای کاش خدا ما رو خسته از هم نکنه
خدا تنهایی رو نصیب آدم نکنه
نمی میره کسی که شد دلش زنده به عشق
خدا سایه ی عشق رو از سرم کم نکنه
بی عشق نفس کشیدنم دشواره
بی عشق دقیقه ها پر از آزاره
بی عشق هواسم به گل گلدون نیست
گلهای تو باغچه بوته های خاره
گلهای تو باغچه بوته های خاره
ای عشق می دونم که با من هم نفسی
می میرم اگه یک روز به دادم نرسی
این عشقه که حافظ رو غزل گو می کنه
این عشقه که آدم به خدا رو می کنه
بی عشق نفس کشیدنم دشواره
بی عشق دقیقه ها پر از آزاره
بی عشق هواسم به گل گلدون نیست
گلهای تو باغچه بوته های خاره
گلهای تو باغچه بوته های خاره
ای کاش خدا ما رو خسته از هم نکنه
خدا تنهایی رو نصیب آدم نکنه
نمی میره کسی که شد دلش زنده به عشق
خدا سایه ی عشق رو از سرم کم نکنه
بی عشق نفس کشیدنم دشواره
بی عشق دقیقه ها پر از آزاره
بی عشق هواسم به گل گلدون نیست
گلهای تو باغچه بوته های خاره
گلهای تو باغچه بوته های خاره
ای عشق می دونم که با من هم نفسی
می میرم اگه یک روز به دادم نرسی
این عشقه که حافظ رو غزل گو می کنه
این عشقه که آدم به خدا رو می کنه
بی عشق نفس کشیدنم دشواره
بی عشق دقیقه ها پر از آزاره
بی عشق هواسم به گل گلدون نیست
گلهای تو باغچه بوته های خاره
گلهای تو باغچه بوته های خاره
بی عشق نفس کشیدنم دشواره
بی عشق دقیقه ها پر از آزاره
بی عشق هواسم به گل گلدون نیست
گلهای تو باغچه بوته های خاره
گلهای تو باغچه بوته های خاره
-
عشق پاک
خدا تنهائي و غمگينيم را ديد باز
دل اميدواري را به من بخشيد باز
فرستاد او هماني را كه تا ديدم دو چشمش را
دلم لرزيد باز دلم لرزيد باز
خدايا عاشقش هستم خدا دستم به دامانت
نگير اورا دگر از من كه ميگيرم گريبانت كه ميگيرم گريبانت
خدايا حق من يك عشق پاك و خالي از رنگ است
خدايا حق من عشقي جدا از رنگ و نيرنگ است
من از او گرمي و شور و حال و احساس ميخواهم
من او را پاكتر از غنچه هاي ياس ميخواهم من او را پاكتر از غنچه هاي ياس ميخواهم
خدايا حق من يك عشق پاك و خالي از رنگ است
خدايا حق من عشقي جدا از رنگ و نيرنگ است
خدا تنهائي و غمگينيم را ديد باز
دل اميدواري را به من بخشيد باز
فرستاد او هماني را كه تا ديدم دو چشمش را
دلم لرزيد باز دلم لرزيد باز
خدايا حق من يك عشق پاك و خالي از رنگ است
خدايا حق من عشقي جدا از رنگ و نيرنگ است
خدايا حق من يك عشق پاك و خالي از رنگ است
خدايا حق من عشقي جدا از رنگ و نيرنگ است
خدايا حق من يك عشق پاك و خالي از رنگ است
خدايا حق من عشقي جدا از رنگ و نيرنگ است
-
قفس
از عاشقی گفتی و دنیای عشق
از آرزو گفتی و فردای عشق
سوی من ساده ی دلباخته
باز نمودی همه درهای عشق
حاتم طائی شدی و مهربان
سفر نمودین به رویای عشق
خوب می دونی که کار دلم رو ساختی
من به تو و تو دل من بافتی
به نام خونه قفسی ساختی
منو تویه اون قفس انداختی
منو تویه اون قفس انداختی
من به هوای تو پرم باز شد
مرغ دلم عاشق پرواز شد
دوست دارم گفتنا آغاز شد
به پای من اشک تو سیلاب بود
کینه درون دل ما خواب بود
عزیز تو بودن نایاب بود
خوب می دونی که کار دلم رو ساختی
بند تن و تو دل من بافتی
به نام خونه قفسی ساختی
منو تویه اون قفس انداختی
منو تویه اون قفس انداختی
از عاشقی گفتی و دنیای عشق
از آرزو گفتی و فردای عشق
سوی من ساده ی دلباخته
باز نمودی همه درهای عشق
حاتم طائی شدی و مهربان
سفر نمودین به رویای عشق
خوب می دونی که کار دلم رو ساختی
بند تن و تو دل من بافتی
به نام خونه قفسی ساختی
من و تویه اون قفس انداختی
من و تویه اون قفس انداختی
من و تویه اون قفس انداختی
من و تویه اون قفس انداختی
من و تویه اون قفس انداختی
من و تویه اون قفس انداختی
-
سايه
خيلی وقته سايه تو بر سر ندارم
چشم به در دارم ازت خبر ندارم
خيلی وقته زير رگبار محبت پای رفتن دارم
همسفر ندارم
تو برام همه کسی تو برام هم نفسی
نمی دونم که چرا تو به من نمی رسی
جای امن بودنم گرمی آغوش توست
دلی دارم نازنین که هميشه پيش توست
کی به تو گفته ديگه تو را نمی خوام
با دلی عاشق بدنبالت نمی آيم
کی به تو گفته ديگه دوستت ندارم
گل بوسه بر سر راهت نمی کارم
به من بگو کدوم صدا با تو هنوز عاشقونه می خونه
کدوم دل درد آشنا مثل دل من به پايت می مونه
شب های من بدون تو يه آسمون بی ستاره هست
بودن تو برای من مثل تولدی دوباره هست
خيلی وقته سايه تو بر سر ندارم
چشم به در دارم ازت خبر ندارم
خيلی وقته زير رگبار محبت پای رفتن دارم
همسفر ندارم
تو برام همه کسی تو برام هم نفسی
نمی دونم که چرا تو به من نمی رسی
جای امن بودنم گرمی آغوش توست
دلی دارمنازنین که هميشه پيش توست
کی به تو گفته ديگه تو را نمی خوام
با دلی عاشق بدنبالت نمی آيم
کی به تو گفته ديگه دوستت ندارم
گل بوسه بر سر راهت نمی کارم
به من بگو کدوم صدا با تو هنوز عاشقونه می خونه
کدوم دل درد آشنا مثل دل من به پايت می مونه
شب های من بدون تو يه آسمون بی ستاره هست
بودن تو برای من مثل تولدی دوباره هست
-
پشيمون
بنام اون کسی که میپرستی
تو رو دوست دارمت هر جا که هستی
نباشم زنده اون روز و ببينم
شکستی عهدی که با من تو بستی
منم و يه دل عاشق
توی غربت و تنهایی
شب من شب بی فرداست
تو يه نوری و رويایی
توی چشم تو میبینم
غم عشق و پشیمونی
بگو با یه دل عاشق
که میایی و میمونی
تو گفتی روی بال عشق سفر کردی
کبوتر های عاشق رو خبر کردی
نگفتی از من لیلای بی مجنون
چه دیدی که از من و عشقم حزر کردی
نگفتی از من لیلای بی مجنون
چه دیدی که از من و عشقم حزر کردی
لبالب از صداقتی
لبريز از محبتی
ناجی قلب عاشقم
تا مرز بی نهايتی
تو از کدوم قبله عشق
به ديدن من اومدی
با شعله کدوم نگاه
آتيش به جون من زدی
باور بکن تنها توئی بود و نبودم
بخاطر تو ميزنه نبض وجودم
تو گفتی روی بال عشق سفر کردی
کبوتر های عاشق رو خبر کردی
نگفتی از من لیلای بی مجنون
چه دیدی که از من و عشقم حزر کردی
نگفتی از من لیلای بی مجنون
چه دیدی که از من و عشقم حزر کردی
بنام اون کسی که میپرستی
تو رو دوست دارمت هر جا که هستی
نباشم زنده اون روز و ببينم
شکستی عهدی که با من تو بستی
منم و يه دل عاشق
توی غربت و تنهایی
شب من شب بی فرداست
تو يه نوری و رويایی
توی چشم تو میبینم
غم عشق و پشیمونی
بگو با یه دل عاشق
که میایی و میمونی
-
ميترسم
می ترسم ، می ترسم بگم آره
بذارم سرمو رو شونه های تو دوباره
می ترسم ، می ترسم بگم آره
اگه یه روز بری دل دیگه طاقت نمیاره
دلم با تو دیگه یکی نمیشه
نگو دوستم داری ، دل دیگه بازیچه نمیشه
خودت خوب میدونی که خودپسندی
خیلی سخته که بتونی دل به دل کسی ببندی
می ترسم ، می ترسم بگم آره
بذارم سرمو رو شونه های تو دوباره
می ترسم ، می ترسم بگم آره
اگه یه روز بری دل دیگه طاقت نمیاره
تو مثل یک کبوتر مسافر ، روو بوم خونه ی دلم نشستی
منو با یک نگاه عاشقونه ، هوایی کردی اما دل نبستی
خدای من! ، دوباره نگاه عاشقونه
داره کار میده دستم توو خلوت شبونه
می ترسم ، می ترسم بگم آره
بذارم سرمو رو شونه های تو دوباره
می ترسم ، می ترسم بگم آره
اگه یه روز بری دل دیگه طاقت نمیاره
-
هميشه سبز
هميشه سبز
مه هستي ما فقط تو هستي
ماه و ميخوايم چيكار وقتي تو هستي
{ صداي he}
تو گذشته و زمان حال آينده اي
تو بدون هميشه سبز تا ابد پاينده اي
تو بدون هميشه سبز تا ابد پاينده اي
{ صداي she}
تو خود بهاري فصل گلها تويي
قاصد عشق خواننده دلها تويي
تو
خود بهاري فصل گلها تويي
قاصد عشق خواننده دلها تويي
{ صداي he}
صداي تو عشق آفرينه بدون
براي اين دلهاي خسته بخون
براي اين دلهاي خسته بخون
{صداي مهستي}
ميخونم واستون تا زنده هستم
شما بودين كه من امروزه هستم
ميدونم هرچي دارم از شما مردم خوبه
بدونيد تا صدا هست اين دل از شما ميخونه
بدونيد تا صدا هست اين دل از شما ميخونه
{ صداي she}
دل كوچولو
دل كوچولو
دل ديوونه
ديگه نرووو از خونه
پشيمون ميشي
پشيمون
پريشون ميشي
پريشون
نميدوني ديوونه
مه هستي ما فقط تو هستي
ماه و ميخوايم چيكار وقتي تو هستي
{ صداي he}
تو گذشته و زمان حال آينده اي
تو بدون هميشه سبز تا ابد پاينده اي
تو بدون هميشه سبز تا ابد پاينده اي
{ صداي she}
تو خود بهاري فصل گلها تويي
قاصد عشق خواننده دلها تويي
تو
خود بهاري فصل گلها تويي
قاصد عشق خواننده دلها تويي
{ صداي he}
براي ما همتا نداري بمون
تا دنيا دنياست نرو اينجا بمون
{ صداي مهستي}
مي دونم موندنم هميشگي نيست
درود بيش زمونه زندگي نيست
چه خوبه وقتي نيستي نام خوب از تو بمونه
چه خوبه دل بمونه تا واسه شما بخونه
چه خوبه دل بمونه تا واسه شما بخونه
{ صداي she}
بسه دنيا ديگه بسه
تو ديگه كار نده دستم
من به سازه تو ميرقصم
من به سازه تو ميرقصم
همه چي رفته ز دستم
همه چي رفته ز دستم
مه هستي ما فقط تو هستي
ماه و ميخوايم چيكار وقتي تو هستي
{ صداي he}
تو گذشته و زمان حال آينده اي
تو بدون هميشه سبز تا ابد پاينده اي
تو بدون هميشه سبز تا ابد پاينده اي
-
هوس
کاشکی که عشقم عشق نبود هوس بود
کاشکی
کاشکی که دل رها از اين قفس بود
کاشکی
عشق چی در سر
دل می خونه و در به دره
قصه درد و غمه
عشق می سوزنه دلا رو
آخ که دلش چه سنگه
وای چی بگم من که همون سوختنش هم قشنگه
سوختنش هم قشنگه
کاشکی پرنده بودم
يه عمر ببر درنده بودم
هرچی بگی بودم ولی عاشق نبودم کاشکی
عاشق نبودم کاشکی
عاشق نبودم کاشکی
عاشق نبودم کاشکی
چه کار کنم از دست عشق
به کی بگم نمی خوامش
چه کار کنم از دست عشق
به کی بگم نمی خوامش
می خوام برم نمی شه
ترکش کنم نمی شه
می خوام برم نه نمی شه
ترکش کنم نمی شه
عشق چیه درد سره
دل بی خونه و در به دره
قصه درد و غمه
عشق می سوزنه دلا رو
آخ که دلش چه سنگه
وای چی بگم من که همون سوختنش هم قشنگه
سوختنش هم قشنگه
-
دلم تنگه
آهای اهالی شهر حرف و سخن زیاده
حال همه گرفته ست درده دلا زیاده
تا به كسی میرسی ناله و دلواپسی
وقتی میپرسی چرا داد میزنه بی كسی
بی كسی
دلم تنگه دیاره هنوز عاشق یاره
واسه دیدن خونه روزا رو میشماره
دلم تنگه دیاره هنوز عاشق یاره
واسه دیدن خونه روزا رو میشماره
هرچی صدا می زنی هیچ كس جواب نداره
وقتی رفاقت می خوای هیچ كس وفا نداره
بدون رفاقت سخته بی هم زبونی سخته
میون صد تا آدم تنها بمونی سخته
منتظر فرارم از دنیا گله دارم
برای گفتن از عشق یه عالمه حرف دارم
اگه گوشت با منه بگم چه حالی دارم
عاشق خاك خونم قریب این دیارم
دلم تنگه دیاره هنوز عاشق یاره
واسه دیدن خونه روزا رو میشماره
-
ایران
وطن این پاره پاره،خودش باور نداره
تک افتاده دوباره،تو شاهد باش ستاره
کسی کاری نداره،کی داره کی نداره
کسی کاری نداره،کی داره کی نداره
وطن این پاره پاره،مگه صاحب نداره
که این قدر کشته داره،به خون آغشته داره
وطن این پاره پاره،شب و روز خواب نداره
خاطر خواهاش آواره،از چشم هاش خون می باره
همین روزها دوباره،خدا منت می ذاره
می ریم ایران دوباره،می ریم ایران دوباره
بازم ایران بهاره،یک دامن لاله داره
خدا را شکر دوباره،ایران آزادی داره
همین روزها دوباره،خدا منت می ذاره
می ریم ایران دوباره،می ریم ایران دوباره
وطن این داغ دیده،چه چیزها که ندیده
می خونیم باز از ایران ، حالا وقتش رسیده
وطن دلتنگه از ما،امیدش جنگ از ما
بذار امروز یکی شیم،نجنگیم وای بر ما
همین روزها دوباره،خدا منت می ذاره
می ریم ایران دوباره،می ریم ایران دوباره
-
در کوچه سار شب
در این سرای بی کسی
کسی به در نمی زند
به دشت پرملال ما
پرنده پر نمی زند
یکی ز شب گرفتگان
چراغ بَر نمی کند
کسی به کوچه سارِ شب
درِسحر نمی زند
نشسته ام در انتظارِ
این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین
سپیده سر نمی زند
عزیز، عزیز، عزیزانم
عزیز، عزیز، عزیزانم
گذرگهی است پر ستم
که اندر او به غیر غم
یکی صلای آشنا،
به رهگذر نمی زند
چه چشمِ پاسخ است از این
دریچه های بسته ات؟
برو که هیچ کس ندا
به گوش کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر،
بیفکنندم و سزاست
اگرنه بر درخت تر،
کسی تبر نمی زن
-
جدایی
غمینم و تنها ، به خلوت شب ها ، شکسته دلم را ، جدایی تو
چو شعله ی لرزان ، چو آتش سوزان ، شرر زده بر جان ، جدایی تو
نه برق امیدی ، نه نور نویدی ، نه صبح سفیدی در این شب غم
به جان زده آذر ، فراق تو دیگر ، دلم شده یک سر لبالب غم
عشق تو شد چون دام بلا ، کرده پریشان حال مرا
چه چاره کنم با جدایی تو
عشق تو شد چون دام بلا ، کرده پریشان حال مرا
چه چاره کنم با جدایی تو
در آتش آهم ، دو دیده به راهم
که بی تو اسیر سکوت شبم
بیا به کنارم ، بین شب تارم
بیا که دگر جان بود به لبم
آتشی زده در دل من به خدا
از برای دلم شده درد و بلا
جدایی تو
نشسته به راه تو دل نگران ، بهار جهان بی تو گشته خزان
نه برق امیدی ، نه نور نویدی ، نه صبح سفیدی در این شب غم
به جان زده آذر ، فراق تو دیگر ، دلم شده یک سر لبالب غم
غمینم و تنها ، به خلوت شب ها ، شکسته دلم را ، جدایی تو
چو شعله ی لرزان ، چو آتش سوزان ، شرر زده بر جان ، جدایی تو
-
جمجمک
جمجمک ، برگ خزون
بی وفا ، نامهربون
دل تو یه پارچه سنگ ،
دل من یه چشمه خون ،
دل من برگ خزون ،
توی این باغ جنون ،
دل تو یه پارچه سنگ ،
دل من یه چشمه خون ،
دل من برگ خزون ،
توی این باغ جنون ،
پاری وقتا که خواب میشی ،
توی چشام خرای میشی ،
یه روح سرگردون میشی ،
توی تنم روون میشی ،
اشک میشی گریه میشی ،
مل آیی از چشام بیرون
پاری وقتا بغض میشی ،
می گیری راه گلوم
پاری وقتا بغض میشی ،
می گیری راه گلوم
هر جا که میرم با منی ،
در پشت سر یا روبروم
هر جا که میرم با منی ،
در پشت سر یا روبروم
جمجمک ، برگ خزون
بی وفا ، نامهربون
دل تو یه پارچه سنگ ،
دل من یه چشمه خون ،
دل من برگ خزون ،
توی این باغ جنون ،
تو بمون و دیگرون
تو بمون و دیگرون
-
آن که دلم را
آن که دلم را
برده خدایا
زندگیم را
کرده تبه
کو؟
آن که دلم را
برده خدایا
زندگیم را
کرده تبه
کو؟
همنفسم کو؟
آن که نگاهش
روز من از غم
کرده سیه کو؟
بی خبر ماندی ز حالم زآن چه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می دهد خاکستر من
شعله عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامال آتش غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده مست تو
گریم از بخت بد خود نالم از دست تو
بی خبر ماندی ز حالم زآن چه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می دهد خاکستر من
شعله عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامال آتش غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده مست تو
گریم از بخت بد خود نالم از دست تو
رخت سحر نو دمیده من
فروغ رخت نور دیده من
برخیز و بیا ای امید دلم شام من سپری کن
تویی که به دل نقش غم زده ای
چو غنچه گره بر دلم زده ای
بر خسته دلان چون نسیم سحر یک نفس گذری کن
هر کجا گذری زیر پا نظری کن
بی خبر ماندی ز حالم زآن چه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می دهد خاکستر من
شعله عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامال آتش غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده مست تو
گریم از بخت بد خود نالم از دست تو
-
وقتی رفتم
هیچکی از رفتن من غصه نخورد
هیچکی با موندن من شاد نشد
وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت
بغض هیچ آدمی فریاد نشد
وقتی رفتم کسی غصش نگرفت
وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد
دل من میخواست تلافی بکنه
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
وقتی رفتم نه که بارون نگرفت
هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود
اگه شب میرفتم و خورشید نبود
آسمون خوب میدونم مهتابی بود
دم رفتن کسی گفت سفر بخیر
که واسم غریب و نا شناخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود
چهره هیچ کسی پژمرده نبود
گلا اما همه پژمرده بودن
کسائیکه واسشون مهم بودم
همه شاید یه جوری مرده بودن
وقتی رفتم کسی غصش نگرفت
وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد
دل من میخواست تلافی بکنه
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
وقتی رفتم نه که بارون نگرفت
هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود
اگه شب میرفتم و خورشید نبود
آسمون خوب میدونم مهتابی بود
دم رفتن کسی گفت سفر بخیر
که واسم غریب و نا شناخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود
-
شاید
شاید اگر دائم بودی کنارم
یه روز میدیدم که دوست ندارم
می خوام برم که تا ابد بمونم
سخته برای هر دومون میدونم
شاید اگر دائم بودی کنارم
یه روز میدیدم که دوست ندارم
می خوام برم که تا ابد بمونم
سخته برای هر دومون میدونم
فکر نکنی دوری و اینجا نیستی
قلب من اونجاست تو تنها نیستی
خودم میرم عکسام ولی تو قابه
میشنوه حرفو ولی بی جوابه
رفتنه من شاید یه امتحانه
واسه شناخت تو تو این زمونه
غصه نخور زندگی رنگارنگه
یه وقتایی دور شدنم قشنگه
مراقبه گلدونه اطلسی باش
یه وقتایی منتظره کسی باش
کسی که چشماش یه کمی روشنه
شاید یه قدری هم شبیهه منه
کسی که چشماش کمی روشنه
شاید یه کمی شبیهه منه
شاید اگر دائمم بودی کنارم....
فکر نکنی....
کسی که چشماش ...
-
دنیا
دنيا كه اينجوري نميمونه هميشه
يه روز مياي ميگم نميخوام و نميشه
خيال نكن هميشه دلم برات ميميره
يه روزي برميگردي كه ديگه خيلي ديره
يه روز مياي سراغم كه خيلي وقته رفتم
هزار هزار بهونه از اون نگات گرفتم
اين روزارو يادت باشه كه يه وقت نگي نگفتي
اون روزا دور نيست كه به ياده من بازم نيفتي
يه وقتي برميگردي كه فايده اي نداره
هر چي سرم آوردي دنيا سرت مياره
يه وقتي برميگردي كه فايده اي نداره
هر چي سرم آوردي دنيا سرت مياره
دنيا كه اينجوري نميمونه هميشه
يه روز مياي ميگم نميخوام و نميشه
خيال نكن هميشه دلم برات ميميره
يه روزي برميگردي كه ديگه خيلي ديره
يه روز مياي سراغم كه خيلي وقته رفتم
هزار هزار بهونه از اون نگات گرفتم
اين روزارو يادت باشه كه يه وقت نگي نگفتي
اون روزا دور نيست كه به ياده من بازم نيفتي
يه وقتي برميگردي كه فايده اي نداره
هر چي سرم آوردي دنيا سرت مياره
يه وقتي برميگردي كه فايده اي نداره
هر چي سرم آوردي دنيا سرت مياره
-
امتحان
ببین قلبم شکست اما نترسید
ترقه بازی ترسیدن نداره
یکی خواستش دل و
چیزی نگفتم
دل خالی که دزدیدن نداره
تو این دیوونه رو باز امتحان کن
ولی عاشق که سنجیدن نداره
می گی که شاید خوابم رو ببینی
چشای خیس که خوابیدن نداره
می گم چشم تو باشه قبله ی من
می گی چشم که پرستیدن نداره
هوای چشمم امشب ابره ابره
ولیکن نای باریدن نداره
ازت خواستم بپرسم
اما دیدم
جواب نه که پرسیدن نداره
چه لبخندی زدی به گریه ی من
عزیزم گریه خندیدن نداره
-
از خدا خواسته
به من نگاه کن واسه یه لحظه
نگات به صد تا آسمون میارزه
من از خدامه که بکشم نازتو
تا بشنوم یه لحظه آوازتو
من از خدامه پیش تو بمونم
جواب حرفاتو خودم بخونم
من از خدامه بمونم دیوونت
سر بذارم رو شهر امن شونت
من از خدامه بمونی کنارم
من که بجز تو کسی و ندارم
من از خدامه که نباشه دوری
فقط دلم میخواد بگی چجوری
من از خدامه که یه روز دعامون
بره تو آسمون پیش خدامون
به عشق اونکه بعد اونهمه درد
خدا یه بار نگاهیم به ما کرد
به من نگاه کن واسه یه لحظه
نگات به صد تا آسمون میارزه
من از خدامه بکشم نازتو
تا بشنوم یه لحظه آوازتو
من از خدامه پیش تو بمونم
جواب حرفاتو خودم بخونم
من از خدامه بمونم دیوونت
سر بذارم رو شهر امن شونت.....
-
طاقت
من هنوز چیزی نگفتم
که تو طاقتت تموم شد
باقیشم بگم میبینی
گریه هات کلی حروم شد
من که آسمون نبودم
اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو
بخدا اون بیگناهه
باز که ابری شد نگاهت
بغضتم واسم عزیزه
اما اشکاتو نگه دار
نذار اینجوری بریزه
حال من خیلی عجیبه
دوست دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تا
تو چشام عشقو ببینی
تو چشام عشقو ببینی
بدجوری دیوونتم من
فکر نکن این اعتراضه
همیشه نبودن تو
کرده این دلو کلافه
میدونم فرقی نداره
واست عاشق بودن من
میدونم واست یکی شد
بودن و نبودن من
اولش گفتم یه حسه
یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم یه عشقه
حد و اندازش زیاده
بیا و مثل گذشته
جز به من به همه شک کن
من بدون تو میمیرم
بیا و بهم کمک کن
من هنوز چیزی نگفتم
که تو طاقتت تموم شد
باقیشم بگم میبینی
گریه هات کلی حروم شد
من که آسمون نبودم
اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو
بخدا اون بیگناهه....