مساءله داران با انقلاب ، حسابى دور و بر دانشگاه مى چرخند
http://upload.tazkereh.ir/images/499...9013682790.gif
يك نكته ديگر اين كه - البته من از چند سال پيش اين را حس مى كردم ؛ حالا هم به شكل ديگرى همان هست - غالبا برخى از معضلات سياسى و فرهنگى خارج از محيط دانشگاهها، به دانشگاهها تحميل مى شود. دانشگاه به طور طبيعى به عنوان مجموعه اى كه از محيط بيرون خودش جدا نيست خودش مسايلى را دارد.بعضا اين جور است كه فكر خاصى ، جهت گيرى و نظر خاصى در دانشگاهها اقحام - تزريق - و وارد مى شود - از سوى يك مجموعه ، يك گروه و يك جمع - كه اين هميشه چيز بى خطرى نيست ، گاهى اوقات واقعا خطرناك است ؛ كما اين كه الان من اين را احساس مى كنم .
چند سال قبل - حدود ده ، دوازده سال قبل ، در زمان امام (رضوان الله عليه ) - اين گونه چيزها در محيط دانشجويى بود.البته بنده آن وقت بيشتر فرصت و توفيق داشتم ؛ در محيطهاى دانشجويى مى رفتم و با دانشجوها گفتگو مى كردم و مستقيم مورد سؤ ال قرار مى گرفتم ، بيشتر از حالا در جريان مسايل فكرى دانشجوها بودم .آن وقت هم اين بود، اين احساس مى شد؛ الان هم هست .
بعضيها با جريان انقلابى در كشور، مساءله دارند؛ شما آقايان و خواهران بايد اين را توجه داشته باشيد - با حركت انقلاب ، مساله دارند - آنها از اوايل انقلاب درصدد اين بوده اند كه با هر وسيله ى بخصوص با وسايل فرهنگى و سياسى و اينها، چون ابزارهاى ديگرى در اختيارشان نبوده - با انقلاب پنجه بيندازند و براى مسائل جارى انقلاب ، مشكل درست كنند. من حالا هم احساس مى كنم كه آنها حسابى دورو بر دانشگاه مى چرخند.
اول انقلاب - سال 58 كه هيچ كدام از شماها آن وقت در جريان مسائل دانشجويى نبوديد و خيلى بوديد - اين كار شد؛ يعنى گروهكهاى سياسى و افراد ضد انقلاب و اينها آمدند و دانشگاه را به طور رسمى و علنى ، مركز فعاليتهاى خودشان قرار دادند.از همين خيابانهاى غربى دانشگاه تهران - عمارتهاى غرب خيابان شانزده آذر كه بعضى از آنها مال دانشگاه است - از ساختمانهاى دانشگاه و ساختمانهاى آن
طرف استفاده كردند اصلا ستاد عمليات جنگى داشتند در آن جا بعدا مبالغ زيادى سلاح و اينها پيدا شد
اصلا دانشگاه را مركز فعاليتهاى ضد نظام و ضد جمهورى اسلامى و ضد دولتى كردند.متاءسفانه آنها مدتى هم آن اوايل كار، توفيق پيدا كردند؛ در داخل تشكيلات دولتى - يعنى تشكيلات خودى انقلاب - هم بعضيها با آنها بى ارتباط نبودند.البته نه با همه آنها، ليكن با بعضيشان ارتباطات داشتند؛ از آنها حمايت مى كردند، به آنها كمك مى كردند و هواى آنها را داشتند.يا ممكن بود بعضى ديگر، ارتباط خاصى هم نداشته باشند، ليكن طرز فكرشان اين بود كه بايد بگذاريم آنها فعاليتهاى خودشان را بكنند؛ در حالى كه آنها يك حركت به شدت خطرناك و زهر آگين و ضد انقلاب و ضد مصالح نظام را در دانشگاه شروع كرده بودند و مى خواستند در سنگر دانشگاه ، اين كارها را انجام بدهند.
خوب ، با آنها برخورد شد؛ عمدتا هم خود مردم و جوانهاى انقلابى برخورد كردند، نظام هم به ميدان آمد و آن قضايا تمام شد.تا مدتها اين جور نزديك شدن به دانشگاه نبود، بعد بتدريج بعضى از جريانهاى سياسى كه با اساس و موجوديت انقلاب دل خوشى ندارند، باز آمدند، به دانشگاه نزديك شدند و به بدنه ى دانشگاه چسبيدند. (39)
آن چيزى كه من به نظرم مى رسد بايد شما جوانهاى مؤ من و داراى احساس مسؤ وليت ، خيلى به آن توجه بكنيد، اين است كه حتما كوشش خودتان را در سالم سازى محيط دانشگاه بكنيد؛ يعنى از همين نشريات استفاده كنيد، به مخاطبين خودتان قدرت تحليل بدهيد كه حوادث و پديده ها را بتوانند بشناسند و تحليل بكنند، و نگذاريد از بيرون دانشگاه براى محيط دانشجويى ، خط و رسم و نشان و هدايتهاى غلط درست كنند.
هر چه هم مى توانيد تلاش كنيد كه محيط دانشگاه را دينى كنيد؛ اين براى خود دانشجو، براى آينده كشور، براى پيشرفت كشور، براى پيشرفت علمى دانشگاه خوب و مفيد است . هر چه محيط دانشگاه ، محيط تدين و سلامت دينى باشدت براى دانشجو، براى درس خواندن ، براى فكر صحيح كردن و براى هر گونه تلاش سياسى و فرهنگى سالم ، امن تر خواهد بود.بچه ها را متدين بار بياوريد؛ البته به همان اندازه هاى كه در اختيار شماست . (40)