-
Field Of Innocence
I still remember the world
From the eyes of a child
هنوز دنیایی را که از منظر یک کودک می دیدم را بیاد دارم
Slowly those feelings
Were clouded by what I know now
و حال آن احساسات کم کم بخاطر چیزهایی که هم اکنون می دانم تیره شده اند
Where has my heart gone?
قلبم کجا رفته است
An uneven trade for the real world
تجارتی نا برابر برای دنیایی واقعی
Oh I, I want to go back to
Believing in everything and knowing nothing at all
آه،میخواهم باز به باوری بازگردم ، باوری بر تمام چیزهایی که هیچ نمیدانم
I still remember the sun
هنوز خورشیدی را به یاد دارم
Always warm on my back
که همیشه گرمایش بر پشتم می تابید
Somehow, it seems colder now
وی حالا، به نحوی، گرمایش فروکش کرده است
Where has my heart gone?
قلبم کجا رفته است
Trapped in the eyes of a stranger
آیا در چشمان غریبه ای اسیر گشته
Oh I, I want to go back to
Believing in everything
آه، میخواهم باز همه چیز را باور کنم
[Latin hymn:]
Iesu, Rex admirabilis
O Jesus, King most wonderful
آه ای مسیح، ای بهترین پادشاه
et triumphator nobilis,
the conqueror renowned
ای فاتح نامدار
dulcedo ineffabilis,
the sweetness most ineffable,
ای شیرین ترین ناگفته ها
totus desiderabilis.
entirely desirable.
ای نهایت مطلوب من
[Man:]
"As the years pass by
Before my face,
در حالی که سالها از پیش رویم می گذرند
As wars rage before me,
و در حالی که جنگ ها مرا دیوانه می کنند
Finding myself
In these last days of existence,
خود را در این روزهای هستی میابم
This parasite inside me,
و این طفیلی من است
I forced it out.
آن را از خود دور کردم
In the darkness of the storm
در تاریکی توفان
Lies an evil,
شیطانی آرامیده
But it's me."
اما آن شیطان خود من هستم
Amy:
Where has my heart gone?
قلبم کجا رفته است
An uneven trade for the real world
تجارتی نا برابر برای دنیایی واقعی
Oh I, I want to go back to
Believing in everything
آه، میخواهم، میخواهم باز همه چیز را باور کنم
Oh where, where has my heart gone
آه، کجا،قلبم کجا رفته
Trapped in the eyes of a stranger
آیا در چشمان غریبه ای اسیر گشته
Oh I, I want to go back to
Believing in everything
آه، میخواهم، می خواهم باز همه چیز را باور کنم
I still remember.
هنوز به یاد دارم
-
Sally's song
I sense there's something in the wind
احساس می کنم چیزی در باد است
That feels like tragedy's at hand
که احساس می کنم مصیبتی نزدیک است
And though I'd like to stand by him
و گرچه دوست دارم با او بمانم
Can't shake this feeling that I have
نمیتوانم احساسی را که دارم را از خود دور کنم
The worst is just around the bend
مصیبتی در این نزدیکیهاست
And does he notice my feelings for him?
و آیا اون نیز احساسی را که به او دارم درک می کند
And will he see how much he means to me?
و میداند که برایم چه ارزشی دارد
I think it's not to be
من که فکر نمی کنم بداند
What will become of my dear friend?
چه بلایی سر دوست عزیزم خواهد افتاد
Where will his actions lead us then?
اعمالش مارا به کجا خواهد برد
Although I'd like to join the crowd
اگرچه دوست دارم به دیگران بپیوندم
In their enthusiastic cloud
و به سرگرمیهایشان
Try as I may, it doesn't last
و تا آنجا که میتوانم سعی خود را بکنم، هرگز تمام نخواهد شد
And will we ever end up together?
و آیا در آخر با هم خواهیم ماند
no, I think not, it's never to become
نه، من که فکر نمی کنم، این هرگز رخ نخواهد داد
For I am not the one
چون من تنها عشق او نیستم
-
Going Under
Now I will tell you what I've done for you
حالا بهت میگم که چیکار برات کردم
50 thousand tears I've cried.
پنجاه هزار قطره اشک برات ریختم
Screaming, deceiving and bleeding for you –
فریاد زدم، خودمو گول زدم و بخاطرت اظهار نگرانی و درد کردم
And you still won't hear me.
ولی تو حتی صدای من رو نمیشنوی
(going under)
دارم به درونت میرم
Don't want your hand this time - I'll save myself.
این دفعه به دستای تو نیازی ندارم، خودم خودم رو نجات میدم
Maybe I'll wake up for once (wake up for once)
شاید واسه یه بارم که شده از خواب غفلت بیدار بشم
Not tormented daily defeated by you
هیچ روزی نبود که از عذاب تو در امان باشم
Just when I thought I'd reached the bottom
دیقیقا وقتی که فکر می کردم که به مقصودم رسیدم
I'm Dying again
باز دارم می میرم
I'm going under (going under)
دارم به درونت میرم
Drowning in you (drowning in you)
درونت غرق میشم
I'm falling forever (falling forever)
برای همیشه به اعماقت میرم
I've got to break through
باید راهی پیدا کنم
I'm going under
دارم به درونت میرم
Blurring and stirring - the truth and the lies.
حقیقت و دروغ رو تحریک و تیره و تار می کنیم
(So I don't know what's real) So I don't know what's real and what's not
پس دیگه نمی دونم که چی حقیقت داره و چی دروغه
(and what's not)
و چی حقیقت نیست
Always confusing the thoughts in my head
همیشه افکارم منو گیج می کنن
So I can't trust myself anymore
به همین خاطر دیگه نمیتونم به خودم اعتماد کنم
I'm Dying again
باز دارم می میرم
I'm going under (going under)
دارم به درونت میرم
Drowning in you (drowning in you)
درونت غرق میشم
I'm falling forever (falling forever)
برای همیشه به اعماقت میرم
I've got to break through
باید راهی پیدا کنم
I'm...
دارم. . .
So go on and scream
پس به فریاد زدنت ادامه بده
Scream at me I'm so far away (so far away)
برام فریاد بکش، من که دیگه از تو دور دورم
I won't be broken again (again)
دیگه با فریادات شکسته نمیشم
I've got to breathe - I can't keep going under
میخوام نفس بکشم، دیگه نمیتونم به اعماقت برم
I'm Dying again
باز دارم می میرم
I'm going under (going under)
دارم به درونت میرم
Drowning in you (drowning in you)
درونت غرق میشم
I'm falling forever (falling forever)
برای همیشه به اعماقت میرم
I've got to break through
باید راهی پیدا کنم
I'm going under (going under)
دارم به درونت میرم، به درونت میرم
I'm going under (drowning in you)
دارم به درونت میرم، درونت غرق میشم
I'm going under
دارم به درونت میرم
-
Before The Dawn
Meet me after dark again and I'll hold you
وقتی تاریکی به پایان رسید مرا پیدا کن و من تورا در آغوش می گیرم
I want nothing more than to see you there
چیزی نمیخواهم جز اینکه تورا آنجا ببینم
And maybe tonight, we'll fly so far away,
و شاید امشب، با هم به یک جای دور پرواز کنیم
We'll be lost before the dawn...
و قبل از صبح گاه ناپدید خواهیم شد. . .
If only night could hold you where I can see you, my love
ای عشق من، اگر تنها شب بتواند تورا جایی نگه دارد که بتوانم تورا ببینم
Then let me never ever wake again
آن وقت نگذار از این رویا بیدار شوم
And maybe tonight, we'll fly so far away,
و شاید امشب، با هم به یک جای دور پرواز کنیم
We'll be lost before the dawn...
و قبل از صبح گاه ناپدید خواهیم شد. . .
Somehow I know that we can't wake again from this dream
یک حسی به من می گوید که نمیتوانیم باز از این رویا بیدار شویم
It's not real, but it's ours
رویایی که حقیقت ندارد، ولی برای خودمان است
maybe tonight, we'll fly so far away,
و شاید امشب، با هم به یک جای دور پرواز کنیم
We'll be lost before the dawn...
و قبل از صبح گاه ناپدید خواهیم شد. . .
maybe tonight, we'll fly so far away,
و شاید امشب، با هم به یک جای دور پرواز کنیم
We'll be lost before the dawn...
و قبل از صبح گاه ناپدید خواهیم شد. . .
-
Understanding
"You hold the answers deep within your own mind.
شما سوالات رو درست در اعماق ذهنتون نگه میدارین
Consciously, you've forgotten it.
و با آگاهی کامل فراموش می کنین
That's the way the human mind works.
که این همون طریقی هست که ذهن انسان کار می کنه
Whenever something is too unpleasant, to shameful for us
to entertain, we reject it.
هروقت که یک چیز برامون نا خوشایند و دردناکه اون رو پس می زنیم
We erase it from our memories.
اون رو از ذهنمون پاک می کنیم
But the imprint is always there."
ولی اثرش برای همیشه باقی می مونه
(Can't wash it all away)
نمیتونم پاکش کنم
(Can't Wish it all away)
نمیتونم آرزو کنم که از بین بره
(Can't hope it all away)
نمیتونم امیدی داشته باشم که از بین بره
(Can't cry it all away)
نمیتونم بخوام از بین بره
The pain that grips you
اون دردی که محکم بهت چسبیده
The fear that binds you
اون ترسی که گرفتارت میکنه
Releases life in me
زندگی رو در من رها می کنه
In our mutual
Shame we idolize
و با شرم دو طرفه ای که ما میپرستیمش
To blind them from the truth
تا از حقیقت ناپدیدشون کنیم
That finds a way from who we are
راهی رو که از اون چیزی که خودمون هستیم پیدا خواهد کرد
Please don't be afraid
تورو خدا نترس
When the darkness fades away
وقتی تاریکی محو میشه
The dawn will break the silence
و طلوع خورشید سکوت رو خواهد شکست
Screaming in our hearts
سکوتی رو که در درون قلبمون فریاد می کشه
My love for you still grows
عشق من نسبت به تو هنوز داره بیشتر و بیشتر میشه!
This I do for you
و این تمام کاریه که میتونم برات بکنم
Before I try to fight the truth my final time
قبل از اینکه برای آخرین بار با حقیقت بجنگم
"We're supposed to try and be real.
ما مثلا باید سعی کنیم تا افراد حقیقی باشیم
And I feel alone, and we're not together. And that is real."
و من احساس تنهایی می کنم.ما باهم نیستیم و این، اون حقیقته!
Can't wash it all away
نمیتونم پاکش کنم
Can't wish it all away
نمیتونم آرزو کنم که از بین بره
Can't cry it all away
نمیتونم بخوام از بین بره
Can't scratch it all away
نمیتونم (از ذهنم) پاکش کنم
Lying beside you
درست در کنارت دراز می کشم
Listening to you breathe
به نفسهات گوش میدم
The life that flows inside of you
به زندگی که در درونت جریان داره
Burns inside of me
زندگی که در درون من می سوزه!
Hold and speak to me
من رو در آغوش بگیر و با من حرف بزن!
Of love without a sound
با من حرف بزن راجع به عشقی که بی صداست
Tell me you will live through this
و به من بگو که تا عبد درونش زندگی خواهی کرد
And I will die for you
و اون موقست که برات خواهم مرد
Cast me not away
من رو از خودت ترد نکن!
Say you'll be with me
بگو که با من خواهی ماند
For I know I cannot
Bear it all alone
و این کاریه که میدونم به تنهایی نمیتونم تحملش کنم
"You're not alone, honey."
عزیزم، تو تنها نیستی!
"Never... Never."
هیچ وقت. . .هیچ وقت. . . !
Can't fight it all away
نمیتونم باهاش بجنگم
Can't hope it all away
نمیتونم بهش امیدی داشته باشم
Can't scream it all away
نمیتونم با فریاد زدن از بین ببرمش
It just won't fade away, No,no, no ,no.
چون اصلا محو نمیشه، نه، نه، نه، نه
Can't wash it all away
نمیتونم پاکش کنم
Can't wish it all away
نمیتونم آرزو کنم که از بین بره
Can't cry it all away
نمیتونم بخوام از بین بره
Can't scratch it all away
نمیتونم (از ذهنم) پاکش کنم
(Can't fight it all away)
نمیتونم باهاش بجنگم
(Can't hope it all away)
نمیتونم امیدی داشته باشم که از بین بره
Can't scream it all away
نمیتونم با فریاد از بین ببرمش
Ooh, it all away
آه، از بین بره
Ooh, it all away
آه، از بین بره
(It all away)
از بین بره
"But the imprint is always there. Nothing is ever really forgotten."
اما اثرش برای همیشه به جا خواهد موند، هیچ چیز برای همیشه از ذهن آدم پاک نمیشه! ! !
"OhT God! please don't hate me!. . ."
آه خدای من.تورو خدا از من متنفر نباش
"Because I'm dying too."
چون منم دارم می میرم
"Because I'm dying too."
چون منم دارم می میرم
"Because I'm dying too."
چون منم دارم می میرم
"Because I'm dying too."
چون منم دارم می میرم
"Because I'm dying too."
چون منم دارم می میرم
-
So Close
So Close
I've spent so much time throwing rocks at your window
خیلی وقط صرف کردم تا سنگ به شیشه اطاقت بزنم
That I never even knocked
On your front door
حتی هیچوقت در خونت رو هم نزدم
I've walked by statues
از کنار تندیسها رد شدم
And never even made one chip
و حتی یک خراش هم روی اونا ننداختم
But if I can leave a mark on the monument of the heart
ولی اگه بتونم شکلی روی مجسمه قلب بکشم
I just might lay myself down with a little more hope than I had
خودم رو ترسیم می کنم به همراه امیدهایی که داشتم
The last day, the last day, the last day...
آخرین روز، آخرین روز، آخرین روز
Wait a time
To spare these lies we tell ourselves
کمی صبر کن تا از این دروغهایی که به هم میگیم چشم پوشی کنیم
These days have come and gone
این روزها میان و میرن
But this time is sweeter than honey
اما این لحظه حتی از عسل هم شیرین تره
-
Surrender
Is this real enough for you
این واقعا کافیه؟
You were so confused
تو که گیج شده بودی
Now that you’ve decided to stay
حالا تصمیم گرفتی بمونی
We’ll remain together
و با هم خواهیم موند
You can’t abandon me
تو نمیتونی منو رها کنی
You belong to me
به من تعلق داری
Breathe in and take my life in you
نفس عمیقی بکش و زندگی من رو در خودت حبس کن
No longer myself only you
دیگه منی وجود نداره، فقط تو هستی
There’s no escaping me my love
Surrender
راه فراری نمونده عزیزم، تسلیم شو
Darling there’s no sense in running
عزیزم فرار فایده ای نداره
You know I will find you
میدونی که پیدات می کنم
Everything is perfect now
حالا دیگه چیزی کم نداریم
We can live forever
میتونیم برای همیشه زندگی کنیم
You can’t abandon me
تو نمیتونی منو رها کنی
You belong to me
به من تعلق داری
Breathe in and take my life in you
نفس عمیقی بکش و زندگی من رو در خودت حبس کن
No longer myself only you
دیگه منی وجود نداره، فقط تو هستی
There’s no escaping me my love
Surrender
راه فراری نمونده عزیزم، تسلیم شو
Breathe in and take my life in you
نفس عمیقی بکش و زندگی من رو در خودت حبس کن
No longer myself only you
دیگه منی وجود نداره، فقط تو هستی
There’s no escaping me my love
Surrender
راه فراری نمونده عزیزم، تسلیم شو
Surrender
تسلیم شو
Surrender…
تسلیم شو
-
Give Unto Me
I've been watching you from a distance
از دور دست مراقبت هستم
The distance sees through your disguise
و این فاصله از ظاهر فریبندت مشخصه
All I want from you is your hurting
و تنها چیزی رو که میخوام اینه که مصیبتت رو ببینم
I want to heal you
و من باشم که حالت رو خوب می کنم
I want to save you from the dark
و میخوام از تاریکی نجاتت بدم
Give unto me your troubles
مشکلاتت رو به من بسپار
I'll endure your suffering
رنجهات رو تحمل می کنم
Place onto me your burden
بار مسئولیتهات رو به دوش می کشم
I'll drink your deadly poison
و زهر کشندت رو خواهم نوشید
Why should I care if they hurt you
چرا باید آسیب رسوندن اونا به تو برام مهم باشه
Somehow it matters more to me
Than if I were hurting myself
ولی اون برام مهمتر از اینه که خودم آسیب ببینم
Save you (save you)
نجاتت میدم
I'll save you
نجاتت خواهم داد
Give unto me your troubles
مشکلاتت رو به من بسپار
I'll endure your suffering
رنجهات رو تحمل می کنم
Place onto me your burden
بار مسئولیتهات رو به دوش می کشم
I'll drink your deadly poison
و زهر کشندت رو خواهم نوشید
Fear not the flame of my love's candle
از آتیش شعله شمع عشق من نترس
Let it be the sun in your world of darkness
بذار اون خورشید دنیای تاریکت بشه
Give unto me all that frightens you
تمام چیزهایی رو که باعث وحشتت میشن رو به من بسپار
I'll have your nightmares for you
If you sleep soundly
وقتی با داد و بیداد می خوابی، خودم با کابوسهات دست و پنجه نرم می کنم
Give unto me your troubles
مشکلاتت رو به من بسپار
I'll endure your suffering
رنجهات رو تحمل می کنم
Place onto me your burden
بار مسئولیتهات رو به دوش می کشم
I'll drink your deadly poison
و زهر کشندت رو خواهم نوشید
Fear not the flame of my love's candle
از آتیش شعله شمع عشق من نترس
Let it be the sun in your world of darkness
بذار اون خورشید دنیای تاریکت بشه
Give unto me all that frightens you
تمام چیزهایی رو که باعث وحشتت میشن رو به من بسپار
I'll have your nightmares for you
If you sleep soundly
وقتی با داد و بیداد می خوابی، خودم با کابوسهات دست و پنجه نرم می کنم
Fear not the flame of my love's candle
از آتیش شعله شمع عشق من نترس
Let it be the sun in your world of darkness
بذار اون خورشید دنیای تاریکت بشه
-
Forever Gone, Forever You
I wanted you to be with me
For so long I don't even know why now.
خیلی وقت بود که میخواستم با من باشی ولی نمیدونم چرا؟
But, now that I've given up on you,
ولی حالا که دارم بهت تسلیم میشم
Defiantly you see me.
بی اعتنا به من نگاه می کنی
Walking away I see the pain
ترکت می کنم و با درد و رنج روبرو می شم
You put me through. [put me through you]
تو زندگی رو برام سخت می کنی
Lost in your game to change the sane,
در بازی تو گم میشم و این منو دیوونه می کنه
Forever gone, forever you.
برای همیشه رفتی، تو برای همیشه رفتی
There's something very wrong about this;
یه چیز اینجا اصلا درست نیست؟!
I think you knew all along somehow.
فکر کنم از خیلی وقت پیش می دونستی
You'll only take me to change my mind,
تو فقط میخواستی نظرم رو تغییر بدی
And leave me broken and defeated.
و من رو شکست خورده و دلسرد رها کنی
So far away I see the truth.
اون دور دورا حقیقت رو می بینم
see through you. [put me through you]
اون رو در درون تو می بینم
Now that I know the way you play,
حالا دستت رو خوندم
I don't want to.
دیگه نمیخوام بازی کنم
Walking away I see the pain
ترکت می کنم و با درد و رنج روبرو می شم
put me through. [put me through you]
تو زندگی رو برام سخت می کنی
Lost in your game to change the sane,
در بازی تو گم میشم و این منو دیوونه می کنه
Forever gone, forever you.
برای همیشه رفتی، تو برای همیشه رفتی
So far away I see the truth.
اون دور دورا حقیقت رو می بینم
see through you. [put me through you]
اون رو در درون تو می بینم
Now that I know the way you play,
حالا دستت رو خوندم
I don't want to.
دیگه نمیخوام بازی کنم
Walking away I see the pain
ترکت می کنم و با درد و رنج روبرو می شم
put me through.
تو زندگی رو برام سخت می کنی
Lost in your game to change the sane,
در بازی تو گم میشم و این منو دیوونه می کنه
Forever gone, forever you.
برای همیشه رفتی، تو برای همیشه رفتی
-
Good Enough
Under your spell again
I can't say no to you
وقتی تحت جادوی تو هستم، نمیتونم به تو "نه" بگم
crave my heart and its bleeding in your hand
قلبم پر از اشتیاقه و در دستانت غرق خون میشه
I can't say no to you
نمیتونم به تو "نه" بگم
Shouldn't have let you torture me so sweetly
نباید اجازه می دادم به این راحتی منو عذاب بدی
now I can't let go of this dream
ولی حالا دیگه نمیتونم از این کابوس بیرون بیام
I can't breathe but I feel
Good enough
I feel good enough for you
نمیتونم نفس بکشم و لی احساس می کنم به اندازه کافی مناسب تو هستم
Drink up sweet decadence
اون فساد شیرین رو به حد آخرش برسون
I can't say no to you
(چون) نمیتونم به تو "نه" بگم
and I've completely lost myself and I don't mind
و من کاملا خودم رو گم کردم ولی اصلا برام مهم نیست
I can't say no to you
نمیتونم به تو "نه" بگم
Shouldn't have let you conquer me completely
نباید میذاشتم که کاملا به من غلبه کنی
now I can't let go of this dream
و حالا دیگه نمیتونم از این کابوس خلاص بشم
can't believe that I feel
نمیتونم باور کنم که همچین احساسی دارم!
Good enough
I feel good enough
احساس می کنم به اندازه کافی مناسب تو هستم
its been such a long time coming, but I feel good
این خیلی زمان طولانی بود، اما احساس خوبی دارم
and I'm still waiting for the rain to fall
و هنوز منتظرم که باران بباره
pour real life down on me
و زندگی واقعی رو به روی من بپاشه
cause I can't hold on to anything this good
چون نمیتونم منتظر چیز دیگه ای به این خوبی باشم
enough
am I good enough
for you to love me too?
به اندازه کافی مناسب تو هستمکه عاشقم باشی
so take care what you ask of me
cause I can't say no
پس هرچی دوست داری از من بگیر چون باز نمیتونم به تو "نه" بگم