امشب هوا چه سرد شده ؛ امشب داره بارون میاد
صدای بارون با خودش سکوت میاره و برای من خاطرات گذشته رو به همراه داره
یادته؟ بارون که میومد بدون هیچ چتر و کلاهی میرفتی زیر بارون ؟؟؟!
دستاتو باز میکردی و یه دور میچرخیدی و بعد به من میگفتی که تو هم بیا؟؟!
من هیچوقت نمی اومدم و تو به من میگفتی خسیس!!
یادمه یه بار ازت پرسیدم چرا خسیس؟؟؟
گفتی خسیس واسه اینکه نمیزاری قطره های بارون بدنتو لمس کنن!!!!
اما امشب به خاطر تو میروم زیر باران !!!
حس عجیبیه ، قطره های باران بدنمو قلقلک میدادن
حس میکردم دوباره زنده شدم
حالا تنها چیزی که از تو برام مونده صدای بارون هستو خاطرات تلخ و شیرین گذشته