Printable View
بشنو صداي مرا ...
وقتي از کرانه هاي ناپيدا صدايت مي زنم و نامت را مي خوانم ...
بشنو صداي مرا ...
که در تنهايي مبهم زندگي ام فرياد مي زنم ...
بشنو صداي مرا ...
تا پاسخي باشي بر زمزمه هاي دلتنگي ام ...
چه زيباست ...!!!
نظاره ي فرشته هايي که از آسمان دسته دسته مي آيند ...
و دستانشان پر از گلهاي بهاريست ...
خدايا !!!
زمزمه هايم را بشنو و صدايم کن
تا از پله هاي سعادت بالا روم
و به سوي تو راه پيدا کنم ...!!!
تو خدای منی ...
کتمانی نیست تنها حقیقت این وادی را
بگذار لختی هم من خدایی کنم
نه ... جهان از آنِ تو ..
فقط خودم را میخواهم
منِ از منیت خویش رها شده را
قرضش میدهی؟
متاع ارزانیست..
هرچه هست زیر سر همین من است...
دغدغه نوشتن را ته نایژه هایش که بخشکانم یاد می گیرد "اینجا هوا خوب است"
یعنی خوب است...همین.
آدمش میکنم این حوای خودسر را..
چیزی درون سینه اش هست که باید بیفتد از تک و تا...
اینجا مه غلیظی است...
نمیگذارد تا هر دو دیده ام ببیند...
اما همین یک دم و یک دیده بس..پشیمان شدم خود را بخوانم..
دیدی...؟؟
چشم من همان چشم است و من همان من...
اما هنوز هم دلداری ام به جنینی که در جوی آب بود همین است..
"چیزی را از دست نداده ای!"
و باز آدمها هرکدام شبیه خودشان می میرند..
نفـــست را حبس سینه کن...
نخواهی مـــرد...
آدم برفی ها هم مرده به دنیا می آیند..
راستی..!!
آدم برفی ها قبرشان کجاست؟
خدای من
ای اندیشه روشن از حکمت
ای تن گرم از امید
ای سپیده صبح
http://jafroudi.persiangig.com/nima1...ges/post2a.jpg
مرا از خاک آفریدی تا بیندیشم به صداقت ماهی ها
تا حس کنم رویای خیس کویر تشنه را
تا لمس کنم
آسمان را
باران را
دریا را
عزیزترینم
گاهی وقت ها به تو می اندیشم
نه به خدائیت
و نه به مهربانیت
مهربانی که گوشه ای از تار موی توست
و خوبی تنها یک تبسم از لب توست
به تو می اندیشم گاهی
http://hiddenboy.persiangig.com/image/sham.jpg
گاهی وقتها
آن زمان که غربتت تمام وجودم را آتش می زند
تنهائیت تنهائیم را می رباید
آی مهربان
نمیخواهی فریادی بزنی
نمیگوئی از گناهانم
از دردهایم
از غصه هایم
نمیخواهی از بدی هایم بگوئی
آخر چیزی بگو
http://img.tebyan.net/big/1388/09/55...2247104119.jpg
سکوتت آتش است و
تبسمت تازیانه زخم نمک خورده ام
چقدر سوختن و ساختن
چقدر دیدن و لب فرو بستن
http://www.nicko500.co.uk/_borders/Sea_Window_850.jpg
از من بگذر
برای تمام لحظه های بی تو بودنم
برای همه نفس های بی تو کشیدنم
برای همه ثانیه ثانیه های غربتت
و ببخش مرا که محتاج تر از من کسی برای بخشش نیست
http://night-gallery.ir/images/galle...lery-30347.jpg
به قاصدک های آواره در باد سوگند
به پرستوهای بی بهار
به لب های کبود مشرق
و به شبنمی افتاده به چنگ شب حیات
قسم
که من سوخته عشق توام
چون سوخته عشقم در نار نخواهم شد
http://www.tuhsbands.org/Fire_and_Ice.jpg
اگر چه یاد آور حضوری است در زمین اما برای من
یاد آور شروعی دوباره هست از طراوت و باران در زمان
یادآور زندگی
تبسم
دریا
خدا
http://masiih.ir/wp-content/uploads/...21607apple.jpg
پس به رسم زندگی و تبسم و دریا و خدا
سلام
یادم میاد از استاد اهل دلی پرسیدم
جمله ای به من یاد دهید که وقتی ناراحتم خوشحال شوم
و وقتی خوشحالم ناراحت
تا غرور شادی ما را نگیرد
مثل همیشه تبسمی کرد و آرام گفت
با خودت بگو
این نیز بگذرد
و من مدتهاست که در اوج سختیها و مشقتها
و در اوج شادی و نشاط با خود زمزمه میکنم
این نیز بگذرد
آخر مگر نه این است که فاصله ما تا خدا به اندازه یک دست است
میگوئی نه؟
دستانت را بالا ببر
بالا و بالاتر
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/i.../1b/rfa005.jpg
توانستی آسمان را لمس کنی؟
ابرها را
نه؟
اما من مطمئنم دستت را گرفت خدای آسمان
آری
وقتی دلت در اسمان باشد مهم نیست دستت به آسمان برسد یا نه
مهم نیست بتوانی ابرها را کنار بزنی یا نه؟
و مهم نیست خورشید را ببینی یا نه؟
مهم این است که دلت در آسمان است و دستت در دست خدا
http://inlinethumb34.webshots.com/27...425x425Q85.jpg
اگر روزی دیدی ابرهایباز هم نگران نباش
زندگیت آنقدر زیاد شده اند که دیگر نمیتوانی خورشید را ببینی
و با خودت بگو
این نیز بگذرد
و به آنهائی فکر کن که از خوشی دنیا بیش از یک تکه نان خالی قسمتشان نشده است
به آنهائی که تمام آرزویشان یه بار بدون درد و آه نفس کشیدن است
به آن دختر بچه ای که سرمای زمستان تن رنجورش را می نوازد
و یا به آن دخترک کبریت فروش
http://up.vatandownload.com/images/s...g92oe00fc8.jpg
باز هم نگران نباش
و با خود بگو
این نیز بگذرد
http://goftomanedini.net/wp-content/...h_findings.jpg
آنگاه این شعر را زمزمه کن
باری حکایتی است حتی شنیده ام
بارانی آمده است و براه اوفتاده سیل
هر جا که مرز بوده و خط پاک شسته است
دیگر بنای هیچ پلی بر خیال نیست
کوته شدست فاصله دست و آرزو
حتی نجیب بودن و ماندن محال نیست
بیدار راستین شده خواب فسانه ها
مرغ سعادتی که در افسانه ها می پرید
http://nasimetabriz3.persiangig.ir/image/nasim/5460.jpg
آنجا فرود آمده بر بام خانه ها
هر سو صلا زند
کای هرکه ای بیا
زنبیل خویش پر کن از آنچت که آرزوست
http://s19.rimg.info/8cc0f2d0494e300...43a4974d79.gif
پیش از اینها فکر میکردم خدا
خانه ای دارد میان ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس و خشتی از طلا
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
پایه های برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور
ماه برق کوچکی از تاچ او
هر ستاره پولکی از تاج او
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
اطلس پیراهن او آسمان
نقش روی دامن او کهکشان
رعد و برق شب طنین توفنده اش
سیل و طوفان نعره ی توفنده اش
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
دکمه ی پیراهن او آفتاب
برق تیروخنجر او آفتاب
هیچ کس از جای او آگاه نیست
هیچ کس را در حضورش راه نیست
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود
آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان...دور از زمین
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
بود اما در میان ما نبود
مهربان و ساده و زیبا نبود
در دل او دوستی جایی نداشت
مهابانی هیچ معنایی نداشت
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
هر چه می پرسیدم از خود...از خدا
از زمین...از آسمان...از ابرها
زود می گفت این کار خداست
پرس و جو از کار او کاری خطاست
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
هر چه می پرسی جوابش آتش است
آب اگر خئردی جوابش آتش است
تا ببندی چشم کورت می کند
تا شدی نزدیک دورت میکند
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
کج گشودی دست سنگت می کند
کج نهادی پای لنگت میکند
تا خطا کردی عذابت می کند
در میان آتش آبت میکند
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
با همین قصه دلم مشغول بود
خوابهایم پر ز دیو و غول بود
خواب می دیدم که غرق آتشم
در دهان شعله ها سر میکشم
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
در دهان ازدهای خشمگین
بر سرم باران گرز آتشین
محو می شد نعره هایم بی صدا
در طنینخنده ی خشم خدا
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
نیت من در نماز و در دعا
ترس بود و وحشتاز خشم خدا
هر چه می کردم همه از ترس بود
مثل از بر کردن یک درس بود
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
مثل تمرین حساب و هندسه
مثل تنبیه مدیر مدرسه
تلخ مثل خنده ای بی حوصله
سخت مثل حل صدها مسئله
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
مثل تکلیف ریاضی سخت بود
تا که یک شب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یک سفر
در میان راه در یک روستا
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
خانه ای دیدم خوب و آشنا
زود پرسیدم پدر اینجا کجاست؟
گفت اینجا خانه ی خوب خداست
گفت اینجا می شود یک لحظه ماند
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
گوشه ای خلوت نمازی ساده خواند
با وضویی دست و رویی تازه کرد
در دل خود گفت و گویی تازه کرد
گفتمش پس آن خدای خشمگین
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
خانه اش اینجاست؟ انجا در زمین؟
گفت آری خانه ی او بی ریاست
فرش هایش از گلیم و بوریاست
مهربان و ساده و بی کینه است
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
مثل نوری در دل آیینه است
عادت او نیست خشم و دشمنی
نام او نور و نشانش روشنی
خشم نامی از نشانی های اوست
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
حالتی از مهربانی های اوست
قهر او از آشتی شیرین تر است
مثل قهر مهربان مادر است
دوستی را دوست معنی می دهد
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
قهر هم با دوست معنی می دهد
تازه فهمیدم خدایم این خداست
این خدای مهربان و آشناست
دوستی از من به من نزدیکتر
از رگ گردن به من نزدیکتر
آن خدای پیش از این را باد برد
نام او را هم دلم از یاد برد
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
آن خدا مثل خیال و خواب بود
چون حبابی نقش روی آب بود
می توانم بعد از این با این خدا
دوست باشم دوست، پاک و بی ریا
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
می توان با این خدا پرواز کرد
سفره ی دل را برایش باز کرد
می توان مثل علف ها حرف زد
با زبانی بی الفبا حرف زد
http://s19.rimg.info/3474fe775bb18ea...d365a955cf.gif
می توان درباره ی هر چیز گفت
میتوان شعری خیال انگیز گفت
مثل این شعر روان و آشنا
پیش از اینها فکر می کردم خدا مثل صرف فعل ماضی سخت بود
این مطلب اولین بار در سال ۲۰۰۱ توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت، این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود که طی مدت ۴ روز بیش از پانصد هزار نفر به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد
Interview with god
گفتگو با خدا
I dreamed I had an Interview with god
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم
So you would like to Interview me? “God asked”
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟
If you have the time “I said”
گفتم : اگر وقت داشته باشید
God smiled
خدا لبخند زد
My time is eternity
وقت من ابدی است
What questions do you have in mind for me?
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟
What surprises you most about humankind?
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟
Go answered …
خدا پاسخ داد …
That they get bored with childhood
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند
They rush to grow up and then long to be children again
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند
That they lose their health to make money
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند
And then lose their money to restore their health
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند
By thinking anxiously about the future That
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند
They forget the present
زمان حال فراموش شان می شود
Such that they live in neither the present nor the future
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال
That they live as if they will never die
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد
And die as if they had never lived
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند
God’s hand took mine and we were silent for a while
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم
And then I asked …
بعد پرسیدم …
As the creator of people what are some of life’s lessons you want them to learn?
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟
God replied with a smile
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد
To learn they cannot make anyone love them
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد
What they can do is let themselves be loved
اما می توان محبوب دیگران شد
learn that it is not good to compare themselves to others
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند
To learn that a rich person is not one who has the most
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد
But is one who needs the least
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد
To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم
And it takes many years to heal them
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد
To learn to forgive by practicing forgiveness
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن
To learn that there are persons who love them dearly
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند
But simply do not know how to express or show their feelings
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند
To learn that two people can look at the same thing and see it differently
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند
To learn that it is not always enough that they are forgiven by others
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند
They must forgive themselves
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند
And to learn that I am here
و یاد بگیرن که من اینجا هستم
Always
همیشه
پروردگارا سپاس بخاطر اینکه
غم و اندوه را آفریدی
بخاطر اینکه اگر همیشه شاد بودم
تو را از یاد می بردم
http://a2.sphotos.ak.fbcdn.net/hphot...84373894_n.jpg
خدایا می دانم که نادانم به ذره ای از علم بیکرانت دانایم کن .
خدایا قلبم را از تمام کینه ها پاک کن که غیر از تو کسی بر این کار قادر نیست
بارالها زبانم در نیـــایش تو قاصر است به من زبانی عطا فرما تا به همـــگان بگویم
که هیچ کس جز تـــــــــو ارزش عاشق شدن نــــــــدارد.
ای مهربان تـــرین مهـــربانان.......
http://a3.sphotos.ak.fbcdn.net/hphot...56080950_n.jpg
خدایا مهر آنان را که در دلشان بر من محبتی نیست از دلم بیرون کن
خدایا به من صبری ده که کسانی را که دوست ندارم دوست داشته باشم
خدایا سینه ام را چنان بگشای که درد های تمام عالم را در آن جای دهم.
حتی درد محکوم شدن به گناه های ناکرده ام را.
http://a3.sphotos.ak.fbcdn.net/hphot...69888996_n.jpg
پروردگارا! ببخش مرا كه از تمسخر دیگران لذت بردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه براى رسوا كردن دیگران تلاش كردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه نمازم، وقت یافتن گمشدههاى من است.
پروردگارا! ببخش مرا كه نادانى دیگران را به رُخِشان كشیدم.
پروردگارا! ببخش مرا كه براى همه گردن كشیدم، به غیر از خودم.
http://a7.sphotos.ak.fbcdn.net/hphot...62638521_n.jpg