-
قباد اول - دوره اول حكومت
در زماني كه قباد به حكومت ميرسد كشور به علت قحطي وجنگهاي نافرجام در ضعف بود در اين زمان مزدك فرقه گرايي در دين زرتشت را موعظه ميكرد و شاه با تكيه به او قصد داشت از قدرت روحانيون دربار بكاهد. سرانجام بلاش به توطيه روحانيون در سال 496 ميلادي دستگير شد و به زندان فراموشي - انوشبرد- افتاد،سپس برادر او جاماسب به شاهي رسيد
-
جاماسب
پس از به زندان افتادن قباد او به شاهي رسيد ولي همينكه قباد به كمك خواهر خود از زندان فرار كرد و با نيرويي اندك به سراغ جاماسب آمد واو به نفع برادر كنار كشيد و دوباره قباد به شاهي نشست
-
قباد اول - دوره دوم حكومت
پس از به زندان افتادن قباد،جاماسب به شاهي رسيد، ولي همينكه قباد به كمك خواهر خود از زندان فرار كرد و با نيرويي اندك به سراغ جاماسياب آمد ،او به نفع برادر كنار كشيد و دوباره قباد بر تخت نشست . قباد ابتدا به سرزمين روميان حمله كرد و با گرفتن غنايم خزانه خود را كمي پربار كرد.قباد دفتري به نام مدافع درويشان و دادور تاسيس كرد و به ياري فقيران پرداخت. همچنين از زمينهاي زراعي نقشه برداري كرد و ماليات گيري را ساماندهي كرد. سرانجام وليعهدي خود را به پسر بزرگش كاووس داد ولي موبدان از خسرو پسر ديگر او كه ضد مزدك بود حمايت كردند و بالاخره خسرو در جنگي بر كاووس پيروز گشت و او را كشت
-
خسرو اول - خسرو انوشيروان
خسرو در ابتداي كار طرفداران مزدك را قلع و قمع كرد سپس خود مزدك را بر دار كرد.خسرو انوشيروان در تاريخ ساساني به فيلسوف معروف است و داستانهاي زيادي از او گفته اند. او با اينكه مخالف پدر بود طرحهاي توسعه پدر را دنبال كردوبه اصلاحات اقتصادي اداري ادامه داد.او باروهايي در مرزها ساخت تا اقوام همسايه به ايران حمله نكنند.باروي دشت گرگان ،گذرگاه قفقاز ،باروي غربي و ديوار اعراب از اين جمله است. او سياستي در پي زمين دار شدن دهقانان پيش گرفت.خسرو انوشيروان مقدار هنگفتي طلا از روميان در جنگ بدست آورد،ارمنستان را زير سلطه گرفت. خسرو اول سوريه را تاراج كرد. در شرق نيز هياطله و تركها را شكست داد .او توسط اسراي رومي شهر انطاكيه خسرو را بنيان نهاد .تا زمان خسرو تنها يك نفر فرمانده سپاه بود ولي خسرو كشور را به چهار قسمت تقسيم كرد و براي هر قسمت يك فرمانده سپاه گماشت
-
هرمز چهارم
او پسر خسرو انوشيروان بود.خودپسند ومستبد بودو دشمنان بسياري در دربار داشت. او به طرفداري از دهقانان و زمين داران كوچك پرداخت كه به ضرر اشراف بود. هرمز چهارم بهرام چوبين را به جنگ قوم هياطله فرستاد و پيروزي بهرام بر ايشان شهرت بسياري براي او آوردو اين شهرت مورد تاييد شاه نبود . سرانجام هنگاميكه بهرام چوبين در جنگ با روميان موفق نبود شاه به او تهمتهاي بسياري زدوبهرام نيز به سمت تيسفون لشكر كشيد.بزرگان او را از شاهي خلع كردند و پسرش خسرو پرويز را به شاهي نشاندند
-
خسرو دوم
خسرو دوم نتوانست مقابل بهرام چوبين بايستد و به شهر هيراپوليس گريخت و به روم پناهنده شد .او با سپاه رومي كه عمدتا ارمني بودند به ايران بازگشت و بهرام را شكست داد.بهرام چوبين به شرق گريخت و به تحريك خسرو، تركان او را كشتند.خسرو پرويز به كين خواهي پدر پرداخت و دايي اش كه از كساني بود كه از او حمايت كرده بود وخسرو انوشيروان را از تخت به زير كشيده بود به ماد گريخت و در آنجا به نام خود سكه زد. بهرام چوبين هم قبل از مرگش سكه زده بود و اين دو نفر كساني به جز شاه ساساني بودند كه جرئت كرده بودند سكه به نام خود بزنند و اين نشان از ضعف حكومت ميداد
خسرو پرويز قدرت خود را در دو سوي خليج فارس گسترش داد . دولت لخمانيان وفادار به ايران شد.خسرو به دولت روم حمله كردو سوريه و فراسوي آنرا گرفت.سرداران او با سرعت حيرت آوري سوريه فلسطين آناتولي مصر و ليبي را گرفتند.در اين جنگ صليب مقدس كه در اورشليم بود به دست ايرانيان افتاد.در ادامه جنگ امپراتور روم نيز از طريق ارمنستان به ايران حمله كرد و تا قلب ماد پيش رفت .آتشكده مقدس شيز ايرانيان را خراب كرد.سرانجام خسرو پرويز كه ظرف چند سال فتوحاتش ازهخامنشيان نيز بيشتر شده بود به فرد منفوري تبديل شد كه نتوانسته است از آتش مقدس حمايت كند
-
بستام
بستام نام دايي خسرو پرويز است هنگاميكه خسرو به فكر انتقام گرفتن از قاتلين پدر افتاد او فرار كرد و به منطقه ارمني نشين پناه برد.ظاهرا او 6 سال حكومت مستقلي داشت تا اينكه به تحريك خسرو وباخيانت همسرش گردويه در مستي به قتل رسيد