-
(زن ) گفت : آرى .
به او گفت : چون غذا مى خورى ، از سير شدن حذر كن ؛ زيرا اگر غذا بر سينه سنگينى كند و از اندازه افزون شود، طراوت چهره از ميان مى رود)).
آن زن ، چنان كرد و ديگر بار، چهره اش طروات يافت .(247)
ج - طول عمر
1161 - لقمان (عليه السلام ):
اگر خوراك انسان اندك باشد، زياد زنده مى ماند.(248)
1/3 - فايده هاى باطنى كم خورى
الف - صفاى انديشه
1162 - امام على (عليه السلام ):
هر كس خوراكش كم باشد، انديشه اش صفا مى يابد.(249)
ب - فروغ دل
1163 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى خوراك خود را كم كند، درونش از نور، سرشار مى گردد.(250)
ج - رهايى از شيطان
1164 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس ، از اين خرسند مى شود كه خويش را از ابليس برهاند، بايد گوشت و چربى خود را با كم خورى ، آب كند؛ چرا كه از كم خورى ، حضور فرشتگان و فراوان انديشيدن در آنچه نزد خداوند (عزوجل ) است ، حاصل مى آيد.(251)
1165 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
با كمى خوراك و نوشاك ، با نفس خويش جهاد كنيد تا فرشتگان بر شما سايه بگسترند و شيطان از شما بگريزد.(252)
د - در آمدن به ملكوت آسمان ها
1166 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
پشمينه بپوشيد و ميان بر بنديد و به گنجايش نيمه شكم بخوريد تا به ملكوت آسمان ها در آييد.(253)
1167 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس شكمش پر باشد، به ملكوت آسمان ها و زمين راه نمى يابد.(254)
ه - تقرب به درگاه خداوند
1168 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كاستن از خوراك ، نزد خداوند، جايگاهى والا دارد.(255)
1169 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
دوست داشتنى ترين شما نزد خداوند، كم خوراك ترين و سبك بدن ترين شماست .(256)
1170 - امام صادق (عليه السلام ):
نزديك ترين حالت بنده به خداوند (عزوجل )، هنگامى است كه شكم وى ، سبك باشد(257)
و - مجموعه اى از منافع كم خورى
1171 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس خوراكش اندك باشد، تنش سلامت و دلش صفا مى يابد؛ و هر كس خوراكش فراوان باشد، تنش بيمار و دلش سخت ميگردد.(258)
1172 - امام على (عليه السلام ):
بر شما باد ميانه روى در خوردنى ها؛ چرا كه اين كار، از اسراف دورتر است ، مايه سلامت بيشتر تن مى گردد و در پرستش ، بيشتر يارى مى رساند.(259)
1173 - مصباح الشريعة :
- در حديثى كه به امام صادق (عليه السلام ) منسوب است -: كم خورى ، در ميان هر طايفه اى ، ستوده است ؛ زيرا منفعت باطن و ظاهر، در آن است .(260 )
فصل دوم : پرهيز
2/1 - معناى پرهيز
1174 - امام كاظم (عليه السلام ):
پرهيز، آن نيست كه چيزى را به كلى وابگذارى و هيچ نخورى ؛ بلكه پرهيز، آن است كه چيزى بخورى ، اما كم بخورى .(261)
1175 - امام رضا (عليه السلام ):
پرهيز از يك چيز، واگذاردن آن نيست . پرهيز از يك چيز، تنها كم خوردن از آن است .(262)
1176 - الفقه المنسوب للامام الرضا (عليه السلام ):
از عالم (امام كاظم (عليه السلام )) روايت مى كنم كه فرموده است : ((سرآمد پرهيزها، مدارا با ديدن است )).(263)
1177 - امام كاظم (عليه السلام ):
هيچ دارويى نيست كه دردى را بر نينگيزد، و هيچ چيزى براى بدن ، سودمندتر از آن نيست كه جز از آنچه بدان نياز دارد، دست بشويد.(264)
1178 - الدعوات :
روايت شده است كه : آنچه را از زيانش آگاهى يافته اى ، مخور و هوس خويش را بر آسايش بدن ، برمگزين .(265)
2/2 - تشويق به پرهيز
1179 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
معده ، خانه همه دردهاست و پرهيز، ريشه همه درمان ها.(266)
1180 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
پرهيز، سرآمد درمان ، و معده ، خانه درد است . هر بدنى را به همان كه بدان خو مى گيرد، عادت دهيد.(267)
1181 - امام على (عليه السلام ):
معده ، خانه دردهاست و پرهيز، سر آمد درمان . هر بدنى را به همان كه بدان خو مى گيرد، عادت دهيد. با پرخورى ، تن درستى اى نخواهد بود(268).(269)
1182 - امام صادق (عليه السلام ):
- خطاب به طبيب هندى -: من برتر از آنچه تو همراه دارى ، به همراه دارم .... آنچه را پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرموده است ، به كار مى گيرم و مى دانم كه معده ، خانه همه دردها و پرهيز، يگانه درمان است . نيز بدن را بر آنچه بدان خو مى گيرد، عادت مى دهم .(270)
1183 - امام على (عليه السلام ):
هر كس بر سختى پرهيز صبر نكند، ناتن درستى اش به درازا مى انجامد.(271)
1184 - امام على (عليه السلام ):
پرهيز، مايه درستى تن است .(272)
1185 - امام على (عليه السلام ):
تن درستى ، جز با پرهيز، به دست نمى آيد.(273)
2/3 - آنچه درباره مدت پرهيز بيمار، روايت شده است
1186 - معناى الاخبار:
- از جعفر بن اسماعيل ، از مردى ، در گفتگو با امام صادق (عليه السلام ) -: از ايشان پرسيدم : بيمار، چند روز، پرهيز داده مى شود؟
فرمود: ((يك دبق )).(274)
من نمى دانستم دبق چيست . از همين روى ، در اين باره از ايشان پرسيدم .
فرمود: ((ده روز)).(275)
1187 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از يعقوب بن يزيد، از يكى از مردانش ، از امام صادق (عليه السلام ) -: ((پرهيز، يازده "دين " است و از آن پس ، پرهيزى نيست )).
مولف طب الائمة (عليهم السلام ) گفته است : ((دين ))، يك واژه رومى و به معناى ((يازده روزه )) است .(276)
1188 - امام صادق (عليه السلام ):
پرهيز، پس از هفت روز، براى بيمار، سودى ندارد.(277)
اظهار نظر
با توجه به ضعف سند حديث اول و دوم ، تنها حديث قابل اعتماد در اين باب ، حديث سوم است . بنابراين ، تعارضى در ميان نخواهد بود. علامه مجلسى در ذيل حديث سوم ، چنين مى گويد:
((برخى از پزشكان ، اين حديث را ناظر به صورتى معنا كرده اند كه بيمار، پس از هفت يا يازده روز، بهبود مى يابد؛ اما اين تفسير، تفسيرى دور است .
مى توان اين حديث را به معناى پرهيز سخت ، تفسير كرد و يا آن را ناظر به آن و هوا و مزاج هاى مردمان (در مكان و زمان صدرو حديث ،) دانست )).(278)
فصل سوم : گرسنگى كشيدن
3/1 - تشويق به گرسنگى كشيدن
1189 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
والاجايگاه ترين شما نزد خداوند (عزوجل ) آناست كه بيش از همه گرسنگى مى كشد و بيش از همه مى انديشد؛ و منفورترين شما نزد خداوند متعال ، هر پرخواب پرخور پرآشام است .(279)
1190 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوشا به حال آنان كه شكم ، تهى مى دارند و گرسنگى مى كشند. آنان كسانى اند كه درروز قيامت ، سير مى شوند.(280)
1191 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
همدمان گرسنگى در اين سراى ، همدمان سيرى در سراى ديگرند و منفورترين مردم نزد خداوند، پرخوران آكنده شكم اند.(281)
1192 - امام على (عليه السلام ):
گرسنگى ، چه نيكو خورشى است !(282)
1193 - تنبيه الخواطر:
يكى از صحابه روايت كرده كه پيامبر - كه درود خداوند بر وى و خاندانش باد - فرموده است : ((پيوسته كوبه در بهشت را بزنيد تا برايتان باز شود)).
(راوى مى گويد:) گفتم : چگونه پيوسته كوبه در بهشت را بزنيم ؟
فرمود: ((با گرسنگى و تشنگى )).(283)
3/2 - فايده هاى جسمى گرسنگى كشيدن
الف - سلامت تن
1194 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
روزه بداريد تا تن درست بمانيد.(284)
1195 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خداوند به يكى از پيامبران بنى اسرائيل ، وحى كرده كه ((به طايفه ات خبر بده هيچ بنده اى ، يك روز براى خشنودى من روزه نمى گيرد، مگر آن كه تن او را سالم مى داريم و او را پاداشى بزرگ مى دهم )).(285)
1196 - امام على (عليه السلام ):
روزه ، يكى از دو (طريق ) سلامت است .(286)
1197 - امام على (عليه السلام ):
گرسنگى كشيدن ، سودمندترين درمان است .(287)
1198 - امام على (عليه السلام ):
گرسنگى و بيمارى ، با هم گرد نمى آيند.(288)
ب - خوش مزگى غذا
1199 - امام هادى (عليه السلام ):
شب زنده دارى ، خواب را شيرين تر مى كند و گرسنگى ، غذا را خوش مزگى مى افزايد.(289)
3/3 - فايده هاى روحى گرسنگى كشيدن
الف - دامن در كشيدن از گناه
1200 - امام على (عليه السلام ):
گرسنگى كشيدن (290)، چه نيكو يارى اى براى پاك دامنى است !(291)
1201 - امام على (عليه السلام ):
گرسنكى كشيدن ، چه نيكو يارى دهنده اى بر سركشى نفس و شكستن عادت آن است .(292)
1202 - امام على (عليه السلام ):
- در ديوان منسوب به ايشان -:
خود را گرسنه بدار كه گرسنگى ، از آثار پرهيزگارى است / آن كه زمان درازى را گرسنگى كشد، سرانجام روزى (روز قيامت ) سير خواهد شد.(293)
ب - رهايى از شيطان
1203 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
شيطان در درون آدمى زاده به سان خون ، جريان مى يابد. گذرگاه هاى او را با گرسنگى ، تنگ كنيد.(294)
ج - تقرب به درگاه خداوند
1204 - امام على (عليه السلام ):
- در حديث معراج -: پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) در شب معراج ، از پروردگار خود خواست و چنين گفت : پروردگار! مرا به كارى راه نماى كه با آن به تو نزديك شوم .
فرمود: ((شبت را روز، و روزت را شب بدار)).
پرسيد: پروردگارا! چگونه چنين توان كرد؟
فرمود: ((خواب خويش را نماز، و خوراك خود را گرسنگى قرار بده .
اى احمد! به عزت و جلالم سوگند، هيچ بنده اى برايم چهار چيز را تضمين نمى كند، مگر اين كه او را به بهشت در مى آورم : زبان فرو بندد و آن را جز بدانچه به وى مربوط است ، نگشايد؛ دل خويش را از وسواس حفظ كند؛ آگاهى من از او و اين را كه او در زير نگاه من است ، پاس بدارد؛ و نور ديده اش ، در گرسنگى باشد.
اى احمد! كاش ، شيرينى : گرسنگى ، سكوت ، خلوت و آنچه را از آن به ارث برده اند، چشيده بودى !)).
پرسيد: پروردگارا! ارث گرسنگى چيست ؟
فرمود: ((حكمت ، حفظ دل ، تقرب به خداوند، اندوه دائم ، كم هزينگى براى مردم ، حقگويى ، و اهميت ندادن به اين كه در گشايش و آسانى مى زيد يا در سختى و دشوارى .
اى احمد! آيا مى دانى با كدام حالت و وقت ، بنده به من تقرب مى جويد؟)).
گفت : نه ، اى پروردگار!
فرمود: ((آن هنگام كه گرسنه يا در حالت سجده باشد)).(295)
د - (رسيدن به ) علم و حكمت
1205 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
دل ، به هنگام تهى بودن درون ، بار حكمت ، بر مى گيرد.(296)
1206 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چون همدمان گرسنگى و تفكر را ديديد، به آنان نزديك شويد؛ چرا كه حكمت ، آنان را همراهى مى كند.(297)
1207 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خداوند (عزوجل ) مى فرمايد: ((پنج چيز را در پنج چيز نهادم ؛ اما مردم ، آنها را در پنج چيز ديگر مى جويند و نمى يابند: دانش را در گرسنگى و رنج و تلاش قرار دادم ، در حالى كه مردم آن را در سيرى و آسايش مى جويند. در نتيجه آن را نمى يابند)).(298)
1208 - عدة الداعى :
خداوند متعال به داوود (عليه السلام ) اين گونه وحى فرستاد: ((اى داوود!... من دانش را در گرسنگى و رنج و تلاش نهاده ام ؛ اما آنان آن را در سيرى و آسايش مى جويند و در نتيجه آن را نمى يابند)).(299)
ر. ك : ص 371 (تقرب به درگاه خداوند).
ه- ديدن خداوند با ديده دل
1209 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
جگرهاى خود را گرسنه و بدن هايتان را برهنه بداريد...،(300) شايد كه حق را با دل هايتان ببينيد.(301)
1210 - عيسى (عليه السلام ):
جگرهاى خود را گرسنه و تن هايتان را برهنه بداريد، شايد كه دل هايتان ، خداوند (عزوجل ) را ببيند.(302)
1211 - عيسى (عليه السلام ):
- خطاب به حواريان -: اى همراهان هميشگى ! شكم هاى خويش را گرسنه ، جگرهاى خود را تشنه و تن هاى خويش را برهنه بداريد، شايد كه دل هايتان ، خداوند (عزوجل ) را ببيند.(303)
فصل چهارم : پرخورى
4/1 - نكوهش پرخورى
1212 - امام صادق (عليه السلام ):
پرخورى ، ناخوشايند است .(304)
1213 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
آدمى هيچ ظرفى را بدتر از شكم ، پر نكرده است . آدمى زاده را چند لقمه بسنده مى كند كه كمرش را راست بدارد. اگر نفس آدمى بر او چيرگى يافت ، يك سوم (معده ) براى خوراك ، يك سوم براى نوشاك ، و يك سوم براى نفس كشيدن خواهد بود.(305)
1214 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
پس از من ، روشى (جديد در جامعه ) پديد خواهد آمد: مومن به اندازه يك معده مى خورد و كافر به اندازه هفت معده .(306)
1215 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مومن ، به اندازه يك معده مى خورد و كافر، به اندازه هفت معده مى خورد(307).(308)
1216 - مسند ابن حنبل :
- به نقل از ابوبصره غفارى -: چون هجرت كردم ، به حضور پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) رسيدم . در آن زمان هنوز اسلام نياورده بودم . او برايم از گوسفندى كوچك اندام - كه هميشه براى خانواده اش از آن مى دوشيد - شير دوشيد. من شير را نوشيدم و چون آن شب را به صبح رساندم ، اسلام آوردم .
(آن شب ،) خانواده پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) گفتند: امشب نيز گرسنه مى خوابيم ، چنان كه ديشب گرسنه خوابيديم !
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) (در آن ديگر روز نيز) برايم گوسفندى دوشيد. شير آن را خوردم و سيراب شدم .
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از من پرسيد: ((آيا سيراب شدى ؟)).
گفتم : اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! سيراب شدم . پيش از اين ، هيچ وقت ، (اين اندازه ) نه سير و نه سيراب شده بودم !
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((كافر، به اندازه هفت معده مى خورد و مومن ، به اندازه يك معده مى خورد)).(309)
1217 - المستدرك :
- به نقل از جعده -: از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) - چون مردى بسيار سير را ديد و با دست به شكم وى اشاره كرد - شنيدم كه فرمود: ((اگر اين (غذايى كه خورده ) در غير اين (شكم ) قرار داشت ، براى وى بهتر بود)).(310)
1218 - امام على (عليه السلام ):
پرخورى ، نشانه شكم بندگى است و شكم بندگى ، بدترين عيب هاست .(311)
1219 - امام على (عليه السلام ):
- در حديث معراج -: خداوند متعال فرمود: ((...اى احمد! دنيا و همدمانش را منفور بدار و آخرت و همدمانش را دوست بدار)).
گفت : پروردگارا! همدمان دنيا چه كسانى ، و همدمان آخرت ، چه كسانى اند؟
فرمود: ((همدمان دنيا كسانى اند كه خوردن ، خنديدن ، خفتن و خشم آوردنشان ، بسيار است )).(312)
4/2 - نكوهش خوردن غذاهاى رنگارنگ
1220 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كسانى از امت من ، پديد خواهند آمد كه در آن ، تغذيه مى گرديده اند. همت آنان ، گونه هاى خوراك و نوشاك است و (يكديگر را به زبان مى ستايد. آنان ، بدهاى امت من هستند(313).(314)
1221 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مردانى از امت من خواهند بود كه غذاهاى رنگارنگ مى خورند، نوشيدنى هاى رنگارنگ مى نوشند، جامه هاى رنگارنگ مى پوشند و در سخن گفتن ، پرچانگى مى كنند. اينان ، بدهاى امت من هستند.(315)
1222 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بدترين كسان امت من ، آنانى هستند كه در رفاه ، زاده شده و در آن ، تغذيه گرديده اند. (آنان ،) غذاهاى رنگارنگ مى خورند، لباس رنگارنگ مى پوشند، بر مركب هاى گوناگون سوار مى شوند و در سخن گفتن نيز پرچانگى مى كنند.(316)
1223 - امام على (عليه السلام ):
غذاهاى رنگارنگ ، شكم را بزرگ و سرين را سست مى كند.(317)
4/3 - زيان هاى ظاهرى پرخورى
الف - انواع ناتن درستى ها
1224 - امام على (عليه السلام ):
هر كس در دل خود، درخت علاقه به انواع غذاها را بكارد، ميوه گونه هاى ناتن درستى را مى چيند.(318)
1225 - امام على (عليه السلام ):
اعتياد به سيرى ، انواع دردها را به همراه مى آورد.(319)
1226 - امام على (عليه السلام ):
اندك اند كسانى كه به فراوانى ، غذاى افزون بر نياز خورده باشند و ناتن درستى ها همدمشان نشده باشد.(320)
1227 - امام على (عليه السلام ):
سيرى ، بيمارى ها را افزون مى سازد.(321)
1228 - امام على (عليه السلام ):
از اعتياد به سيرى حذر كن ؛ چرا كه ناتن درستى ها را تحريك مى كند و بيمارى ها را بر مى انگيزد.(322)
1229 - امام على (عليه السلام ):
اندك اند كسانى كه غذا بسيار خورده باشند و بيمار نشده باشند.(323)
1230 - امام على (عليه السلام ):
چه بسا خوردنى كه مانع خوردن ها مى شود!(324)
1231 - امام على (عليه السلام ):
هر بيمارى اى از پرخورى است ، مگر تب ، كه ناگاه به بدن در مى آيد.(325)
ب - كاهش تن درستى
1232 - امام على (عليه السلام ):
هر كس خوردنش بسيار شود، تن درستى اش كاهش مى يابد و هزينه اش بر وى سنگين مى گردد.(326)
1233 - امام على (عليه السلام ):
با پرخورى ، تن درستى اى نخواهد بود.(327)
1234 - امام على (عليه السلام ):
تن درستى و پرخورى ، با هم گرد نمى آيند.(328)
1235 - امام صادق (عليه السلام ):
تباهى تن ، در فراوانى خوراك است ؛ تباهى كشت ، در ارتكاب گناه ؛ و تباهى شناخت ، در واگذاردن صلوات بر برترين مردمان (يعنى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )).(329)
ج - گندبويى
1236 - امام على (عليه السلام ):
بسيار خوردن ، گندبويى مى آورد.(330)
4/4 - زيان هاى باطنى پرخورى
الف - تباهى پاك دامنى
1237 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
دل ترسو، شكم سيرى ناپذير و شهوت جنسى شديد، چه بد همدستانى بر ضد دين هستند!(331)
1238 - امام على (عليه السلام ):
پرخورى ، يار مناسبى براى گناهان است .(332)
1239 - امام على (عليه السلام ):
پرخورى ، پاك دامنى را تباه مى كند.(333)
1240 - امام على (عليه السلام ):
پرخورى ، سرمستى مى آورد و پاك دامنى را تباه مى سازد.(334)
1241 - امام على (عليه السلام ):
پرخورى ، بد همدمى براى پاك دامنى است .(335)
1242 - امام باقر (عليه السلام ):
شكم ، چون پر شود، سركشى مى آورد.(336)
ب - تباهى نفس
1243 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
دل ها را با فراوانى خوراك و نوشاك نميرانيد؛ زيرا دل به سان كشت ، اگر آب زيادى بدان رسانده شود، مى ميرد.(337)
1244 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
از زيادى غذا بپرهيزيد، چرا كه نشان قساوت بر دل مى نهد، بدن را در فرمانبرى از خدا كند مى كند و اراده ها را از شنيدن اندرز ناشنوا مى سازد.(338)
1245 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس به پرخورى و پرنوشيدن خو بگيرد، سنگ دل مى شود.(339)
1246 - امام على (عليه السلام ):
فراوانى خواب و خوراك ، نفس را تباه مى كند و زيان مى آورد.(340)
ج - پوشيده ماندن تيزهوشى
1247 - امام على (عليه السلام ):
هر كس سيرى اش افزون شود، شكم سيرى ، او را سنگين مى سازد و هر كس شكم سيرى ، او را سنگين سازد، ميان او و تيزهوشى ، پرده مى افتد.(341)
1248 - امام على (عليه السلام ):
پرخورى ، با تيزهوشى سازگار نيست .(342)
1249 - امام على (عليه السلام ):
پرخورى ، حجاب تيزهوشى مى شود.(343)
1250 - امام على (عليه السلام ):
پرخورى و تيزهوشى ، با هم گرد نمى آيند.(344)
د - ظلمت دل
1251 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
شكم ، سيرمداريد، كه نور معرفت در دل هايتان خاموش مى شود.(345)
1252 - امام على (عليه السلام ):
- در حكمت هاى منسوب به ايشان -: فراوانى خوراك ، دل را مى ميراند، چنان كه فراوانى آب ، كشت را مى ميراند.(346)
1253 - امام على (عليه السلام ):
اگر شكم (حتى ) از مباح پر شود، دل از يافتن راه درست ، كور مى گردد.(347)
ه- آشفتگى خواب ها
1254 - امام على (عليه السلام ):
از پرخورى بپرهيز؛ زيرا هر كس همدم آن شود، ناتن درستى هايش افزون مى گردد و خواب هايش آشفته مى شود.(348)
و - كمى عبادت
1255 - امام على (عليه السلام ):
پرخورى و انجام دادن كارهاى واجب ، در بر هم ، گرد نمى آيند.(349)
1256 - امام على (عليه السلام ):
با وجود سه چيز، در سه چيز ديگر، طمع مبند: با پرخورى در شب زنده دارى ، با خفتن همه شب در نورانيت سيما، و با همراهى با فاسقان در ايمن بودن از دنيا.(350)
1257 - المحاسن :
- به نقل از حفص بن غياث ، از امام صادق (عليه السلام ) -: ((ابليس براى يحيى بن زكريا چهره آشكار ساخت و ناگاه يحيى ديد كه از هر چيزى بر او آويزه هايى است . از او پرسيد: اى ابليس ! اين آويزها چيست ؟
گفت : اينها، هوس هايى است كه آدمى زاده را بدآنها گرفتار ساخته ام .
پرسيد: آيا از اينها چيزى هم براى من هست ؟
گفت : شايد (روزى ) سير شده باشى و در نتيجه ، اين سيرى ، تو را از نماز و ياد خدا، سنگين كرده باشد.
يحيى گفت : با خداوند، عهد مى بندم كه هرگز شكم خويش را از خوراك ، پر نكنم .
ابليس هم گفت : با خداوند، عهد مى بندم كه هرگز مسلمانى را اندرز ندهم !)).
-
امام صادق (عليه السلام ) سپس فرمود: ((اى حفص ! جعفر و خاندان جعفر را با خدا اين عهد است كه هيچ گاه شكم خويش را از خوراك ، پر نكنند و جعفر و خاندان جعفر را با خدا اين عهد است كه هرگز براى دنيا كار نكنند)).(351)
1258 - عيسى (عليه السلام ):
اى زادگان اسرائيل ! فراوان مخوريد؛ زيرا هر كس زياد بخورد، فراوان نيز مى خوابد و هر كس فراوان بخوابد، نماز اندك مى گزارد و هر كس نماز اندك بگزارد، از غافلان شمرده مى شود.(352)
1259 - حلية الاولياء:
- به نقل از وهيب بن ورد -: به ما خبر رسيده كه ابليس ناپاك ، براى يحيى بن زكريا آشكار شد و به او گفت : مى خواهم تو را اندرزى بدهم .
يحيى گفت : ((دروغ مى گويى . تو خير مرا نمى خواهى ؛ اما به هر روى ، درباره آدمى زاده به من بگو)).
گفت : آنان نزد ما سه دسته اند:
دسته اى از آنان در برابر ما سخت ترين هستند. آهنگ يكى از آنان مى كنيم و انتظار مى كشيم تا او را بفريبيم و بر او توان يابيم . سپس به استغفار و توبه مى شتابد و همه چيزهايى را كه در او به چنگ آورده ايم ، بر ما تباه مى سازد. ديگر بار، به سراغ او مى رويم و او نيز ديگر بار (به سراغ آمرزش خواهى ) مى رود. نه از او نوميد مى شويم و نه كار خود را با او بر مى آوريم و از همين روى ، در رنجيم .
دسته ديگر، در دستان ما، گردكى را مى مانند كه در دست كودكان است . آنان را بدان جا كه مى خواهيم ، مى افكنيم و آنان خود، براى ما عهده دار خويش شده اند.
اما دسته ديگر، همانند تو معصوم اند و ما به هيچ خواسته اى درباره آنان توان نمى يابيم .
يحيى به او گفت : ((بدين سان ، آيا درباره من به چيزى توانايى يافته اى ؟)).
گفت : نه ، مگر يك بار: تو غذايى پيش روى نهاده بودى تا آن را بخورى . من پيوسته آن را نزد تو دوست داشتنى ساختم ، تا بيش از آنچه مى خواستى ، از آن خوردى . آن شب ، خفتى و بر خلاف هر شب ، براى نماز برنخاستى .
يحيى به او گفت : ((قطعا از اين پس ، تا زنده ام ، هيچ گاه شكم از غذايى ، سير نمى كنم )).
ابليس هم گفت : قطعا پس از تو، هيچ گاه آدمى زاده ديگرى را اندرز نمى دهم .(353)
ز - دورى از خداوند
1260 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
گرسنگى ، نور حكمت است و سيرى ، (مايه ) دورى از خداوند.(354)
1261 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در پيشگاه خداوند، هيچ چيز منفورتر از شكمى كه پر باشد، نيست .(355)
1262 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
منفورترين شما در پيشگاه خداوند متعال ، هر پرخواب پرخور پرنوش است .(356)
1263 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خداوند (عزوجل ) آن را كه فراتر از سيرى مى خورد، آن را كه طاعت پرودگار خويش وا مى گذارد، آن را كه سنت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) وا مى نهد، آن را كه به پيمان خويش پشت پا مى زند، آن را كه خاندان پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را دشمن مى دارد و آن را كه همسايگان خويش مى آزارد، دشمن مى دارد.(357)
1264 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
(يك بار،) جبرئيل ، در ساعت و روزى كه پيش تر در آن نمى آمد، نزد من آمد.
به او گفتم : اى جبرئيل ! در ساعت و روزى نزد من آمده اى كه پيش تر نمى آمدى ! مرا ترساندى !
گفت : ((اى محمد! در حالى كه خداوند، همه گناهان پيشين و پسين تو را آمرزيده است ، چه چيزى تو را مى ترساند؟)). آن گاه گفت : ((پروردگارت تو را به چه چيز برانگيخته است ؟)). باز گفت : ((پروردگارت تو را از پرستش بتان ، نوشيدن مى ، ناسزاگويى ، درگيرى با مردمان ، و از چيزى ديگر كه به دنيا و آخرت مربوط شود، باز مى دارد. پروردگارت به تو مى گويد: "اى محمد! هيچ چيز را به اندازه شكم پر، منفور نداشته ام ")).(358)
1265 - امام باقر (عليه السلام ):
نزد خداوند (عزوجل )، هيچ چيزى منفورتر از شكم پر نيست .(359)
1266 - امام صادق (عليه السلام ):
دورترين مردمان از خداوند، كسى است كه شكمش پر باشد.(360)
1267 - امام صادق (عليه السلام ):
خداوند (عزوجل ) پرخورى را دشمن مى دارد.(361)
1268 - امام صادق (عليه السلام ):
شكم با خوردن ، سركش مى شود. نزديك ترين حالت بنده به خداوند (عزوجل )، هنگامى است كه شكمش سبك باشد و دورترين حالت بنده از خداوند (عزوجل ) نيز آن هنگام است كه شكمش پر باشد.(362)
ح - گرسنگى در روز قيامت
1269 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
آن كه در دنيا از همه سيرتر است ، در روز قيامت از همه بيشتر گرسنگى مى كشد.(363)
1270 - الكافى :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((آن كه در دنيا بيشتر از ديگران (از پرخورى ) آروغ مى زند، در آخرت )) - يا فرمود ((در روز قيامت )) - ((از همه بيشتر گرسنگى مى كشد)).(364)
1271 - امام على (عليه السلام ):
ابو جحيفه ، در حالى كه آروغ مى زد، نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد. پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((جلوى آروغ خود را بگير. سيرترين مردم در دنيا، گرسنه ترينشان در روز قيامت هستند)).
او جحيفه ، از آن پس تا هنگامى كه به ديدار پروردگار شتافت ، هيچ گاه شكم خويش را پر نكرد.(365)
1272 - الامالى :
- به نقل از عطية بن عامر جهنى -: از سلمان فارسى ، در حالى كه او را به غذا خوردن وا داشته بودند، شنيدم كه گفت : مرا بس است ! از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) شنيدم كه مى فرمود: ((سيرترين مردم در دنيا، گرسنه ترين آنان در آخرت هستند. اى سلمان ! دنيا زندان مومن و بهشت كافر است )).(366)
1273 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، صداى آروغ مردى را شنيد. فرمود: ((اى بنده خدا! آروغت را كوتاه كن ؛ زيرا كسانى كه در روز قيامت ، بيشترين گرسنگى را مى كشند، آنانى هستند كه در دنيا سيرترين مردم بوده اند)).(367)
4/5 - مجموعه اى از زيان هاى پرخورى
1274 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
از شكم سيرى حذر كنيد؛ چرا كه مايه : تباهى تن ، به بار آمدن بيمارى و سستى در عبادت است .(368)
1275 - امام على (عليه السلام ):
از شكم سيرى حذر كنيد؛ چرا كه مايه : قساوت دل ، سستى در نماز و تباهى تن است .(369)
1276 - امام على (عليه السلام ):
- در حكمت هاى منسوب به ايشان -: هر كه سير شود، در همان دم ، سه كيفر (مجازات ) مى بيند: بر قلب او پرده افكنده مى شود، بر چشمش خواب آلودگى مى افتد و بر بدنش سستى چيره مى گردد.(370)
1277 - لقمان (عليه السلام ):
- خطاب به پسرش -: پسرم ! اگر معده پر شود، انديشه خواب مى رود، حكمت لال مى شود و اندام ها از عبادت فرو مى نشينند.(371)
1278 - مصباح الشريعة :
- در حديثى كه به امام صادق (عليه السلام ) منسوب است -: بسيار خفتن ، از نوشيدن بسيار، و بسيار نوشيدن ، از سيرى فراوان ، زاده مى شود و اين دو، انسان را نسبت به فرمانبردى از خدا سنگين مى كنند و دل را سخت از آن مى كنند كه تفكر و خضوع داشته باشد.(372)
1279 - مصباح الشريعة :
- در حديثى كه به امام صادق (عليه السلام ) منسوب است -: براى دل مومن ، هيچ چيزى زيانبارتر از پرخورى نيست و آن ، دو چيز را پديد مى آورد: سنگ دلى و برانگيختگى شهوت .(373)
4/6 - زيان هاى خوردن پس از سيرى
1280 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوردن پس از سيرى ، پيسى مى آورد.(374)
1281 - الدعوان :
روايت شده كه وارد ساختن غذا به معده ، در حالى كه در آن غذايى ديگر وجود دارد، درد بى درمان است .(375)
ر. ك : ص 402 (پرهيز از خوردن پس از سيرى ).
فصل پنجم : آداب غذا خوردن
5/1 - شستن دست ها پيش از غذا
1282 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
شستن (دست ها)(376) پيش و پس از غذا، شفايى براى تن و مايه بركت در روزى است .(377)
1283 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
شستن (دست ها) پيش از غذا، فقر را دور مى كند و شستن (دست ها) پس از غذا، اندوه (378) را مى راند و چشم را سلامت مى دهد.(379)
1284 - الامالى :
- به نقل از هشام بن سالم ، از امام صادق (عليه السلام )، از پدرانش (عليهم السلام ) -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((هر كس از اين خرسند مى شود كه خير و بركت خانه اش بسيار باشد، در هنگام آورده شدن غذا وضو بسازد؛ و هر كس پيش و پس از غذا وضو بسازد، در گشايش روزى بزيد و از هر بلايى در تن خويش ، بركنار باشد)).
هشام بن سالم گفت : امام صادق (عليه السلام ) به من فرمود: ((اى هشام بن سالم ! مقصود از "وضو" در اين جا، شستن دست ها پيش و پس از غذاست )).(380)
1285 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس كه بخوابد و بر دستانش بوى گوشت مانده باشد، جز خويش را نكوهش نكند.(381)
1286 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى از شما در حالى خوابيد كه در دستانش بوى گوشت بود و آن را نشست و آن گاه عارضه اى به وى رسيد، مباد جز خويش را نكوهش كند.(382)
1287 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر گاه كسى از شما غذايى مى خورد، چربى گوشت را از دستان خويش بشويد.(383)
1288 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر گاه كسى از شما غذايى مى خورد، چربى گوشت را از دستان خويش بشويد تا كسانى را كه با آنان برخورد مى كند، نيازارد.(384)
1289 - كنزالعمال :
- به نقل از ابن عباس -: روزى ، پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نماز مى گزارد. در آن هنگام ، از مردى بوى گوشت حس كرد. چون نماز را به پايان برد، (به او) فرمود: ((چرا بوى گوشت را از خود نشسته اى ؟)).(385)
1290 - دعائم الاسلام :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به شستن چربى دستان پس از غذا امر كرد و فرمود: ((شيطان ، اين چربى باقى مانده را بو مى كشد)).(386)
1291 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چربى غذا را از (دستان ) كودكانتان بشوييد؛ چرا كه شيطان ، اين چربى باقى مانده را بو مى كشد و كودك در خواب از او مى ترسد و دو فرشته كتاب اعمال نيز آزار مى بينند.(387)
1292 - امام على (عليه السلام ):
شستن دست ها پيش و پس از غذا، موجب فزون شدن عمر است و سبب زدودن چربى از جامه هاست و ديده را نيز جلا مى دهد(388).(389)
1293 - امام على (عليه السلام ):
بركت غذا، وضو ساختن (شستن دست ها) پيش و پس از آن است . شيطان ، بسيار علاقه مند به چربى گوشت است . هرگاه كسى از شما به بستر مى رود، بايد كه بوى چربى گوشت را از دستان خويش بشويد.(390)
1294 - امام صادق (عليه السلام ):
دست هايتان را پيش و پس از غذا بشوييد؛ چرا كه فقر را مى برد و بر عمر مى افزايد(391).(392)
1295 - الكافى :
- به نقل از سليمان جعفرى -: امام كاظم (عليه السلام ) فرمود: ((شايد سفره اى بگسترد و در اين ميان ، يكى بخواهد دست خود را بشويد. مناسب است (ميزبان ، جهت آسودگى خاطر ميهمانان ) بگويد: هر كس دستانش تميز است ، اشكال ندارد بدون شستن دستان ، غذا بخورد)).(393)
5/2 - گذاردن سبزى در سفره
1296 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سفره هايتان را به سبزى آذين كنيد؛ زيرا آن ، همراه با گفتن بسم الله ، شيطان را مى راند.(394)
1297 - امام صادق (عليه السلام ):
هر چيز از زيورى است و زيور سفره ، سبزى است .(395)
1298 - الكافى :
- به نقل از حنان -: با امام صادق (عليه السلام ) بر سر سفره اى نشسته بودم . ايشان دست به سوى سبزى دراز كرد، در حالى كه من به دليل بيماراى كه داشتم ، از آن پرهيز نمودم .
امام (عليه السلام ) به من مى نويسد: كرد و فرمود: ((اى حنان ! مگر نمى دانى نزد اميرمومنان (عليه السلام ) هيچ طبقى (396) آورده نمى شد، مگر اين كه سبزى هم داشت ؟)).
گفتم : فدايت شوم ! چرا؟
فرمود: ((زيرا دل هاى مومنان ، سبز است (397) و به همانند خويش ، ميل دارد)).(398)
1299 - الكافى :
- به نقل از موفق مدينى ، از پدرش ، از جدش -: روزى ، امام كاظم (عليه السلام ) در پى من فرستاده و مرا براى غذا خوردن نزد خود نگه داشت . چون سفره آوردند، در آن سبزى نبود. امام (عليه السلام ) دست بداشت و سپس به غلام فرمود: ((مگر نمى دانى كه من از سفره اى كه در آن سبزى نباشد، نمى خورم ؟ برايم سبزى بياور)).
آن غلام رفت و سبزى آورد و بر سفره نهاد. پس ، امام (عليه السلام ) دست به سفره گشود و خورد.(399)
5/3 - در آوردن كفش ها
1300 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به هنگام غذا، كفش هايتان را در آوريد؛ چرا كه اين ، رفتارى زيباست .(400)
1301 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چون غذا نهاده مى شود، كفش هاى خويش را در آوريد؛ زيرا اين كار، موجب آسايش بيشتر پاهايتان است .(401).(402)
1302 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چون غذاى كسى را نزد وى آوردند و كفش به پا داشت ، كفش را از پاى در آورد؛ چرا كه اين كار، موجب آسايش بيشتر پاهاست و آن ، از سنت (پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )) است .(403)
5/4 - بر زبان آوردن نام خدا
1303 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر غذايى كه بر آن نام خدا برده نشود، درد است و هيچ بركتى در آن نيست .(404)
1304 - امام على (عليه السلام ):
- در سفارش هاى خود به كميل -: به گاه غذا خوردن ، از آن كسى نام ببر كه با وجود نام او، ديگر هيچ دردى زيان نمى رساند و نامش ، شفاى همه بيمارى ها و ناتن درستى هاست .(405)
1305 - امام على (عليه السلام ):
- خطاب به فرزند خويش امام حسين (عليه السلام ) -: فرزندم ! هيچ لقمه سرد گرمى را مخور و هيچ جرعه كم و زيادى را منوش ، مگر آن كه پيش از خوردن و نوشيدن بگويى :
((خداوندا! من در خوردن و نوشيدن خويش ، سلامت از درد و رنج آن و توان هايى با آن براى : انجام دادن طاعت ، ياد آوردن و سپاس گزارى تو، تا زمانى كه اين خورده و نوشيده را در بدنم باقى مى گذارى ، مى خواهم و نيز (مى خواهم كه ) با نيرويى كه از اين به من مى دهى ، مرا به پرستش خويش برانگيزى و نيكو پرهيز كردن از نافرمانى ات را به من الهام فرمايى )).
اگر اين كار را كردى ، از درد و رنج و از گزندهاى احتمالى آن ، در امان مى مانى .(406)
1306 - امام صادق (عليه السلام ):
امير مومنان (عليه السلام ) فرمود: ((براى كسى كه بر غذاى خود نام خدا ببرد، ضمانت مى كنم كه از آن غذا، به هيچ درد و رنجى گرفتار نمى شود)).
ابن كواء - كه اين را شنيد - پرسيد: اى امير مومنان ! من ديروز غذايى خوردم و نام خدا را نيز به گاه خوردن آن بردم ؛ اما آن مرا آزار داد!
فرمود: ((اى نادان ! شايد كه چند گونه غذا خورده اى ، و بر برخى گونه ها نام خدا برده و بر برخى ديگر نام خدا نبرده اى )).(407)
1307 - امام صادق (عليه السلام ):
- به نقل از پدرانش (عليهم السلام ) -: امير مومنان (عليه السلام ) فرمود: ((هيچ گاه به بدگوارى ، مبتلا نشده ام )).
پرسيدند: چرا؟
فرمود: (زيرا) هيچ لقمه اى به سوى دهان نبرده ام ، مگر اين كه نام خدا را بر آن ، ياد كرده ام )).(408)
1308 - المحاسن :
- به نقل از مسمع بن عبدالملك -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : من گاه ، احساس بدگوارى مى كنم .
فرمود: ((آيا نام خدا مى برى ؟)).
گفتم : بسم الله هم گفته ام !
فرمود: ((شايد غذاهاى گوناگون مى خورى ؟)).
گفتم : آرى .
فرمود: ((براى هر گونه ، بسم الله مى گويى ؟)).
گفتم : نه .
فرمود: ((از همين جاست كه به بدگوارى ، گرفتار مى شوى )).(409)
1309 - الكافى :
- به نقل از مسمع -: نزد امام صادق (عليه السلام )، از اين كه پس از خوردن غذا از آن آزار مى بينم ، اظهار ناراحتى كردم .
فرمود: ((بسم الله نمى گويى ؟)).
گفتم : بسم الله هم مى گويم ؛ اما غذا مرا آزاد مى دهد!
فرمود: ((آيا هنگامى كه با سخن گفتن ، رشته آن بسم الله پيشين را مى گسلى و سپس ديگر بار به غذا ادامه مى دهى ، دوباره نام خدا را مى برى ؟)).
گفتم : نه .
فرمود: ((از همين جاست كه غذا به تو زيان مى رساند. زنهار كه اگر به گاه ادامه دادن به غذا، (ديگر بار) نام خدا را مى برى ، غذا تو را زيان نمى رساند)).(410)
1310 - امام على (عليه السلام ):
هر كس كه مى خواهد غذايى او را آزار ندهد، تا گرسنه نشده ، چيزى نخورد و آن گاه هم كه خواست بخود، بگويد: ((بسم الله و بالله )).(411)
بيان
چنان كه در حديث اخير اشاره شد، مقصود از احاديثى كه مى گويند ((گفتن نام خدا در آغاز غذا خودرن ، انسان را از زيان آن غذا حفظ مى كند))، آن است كه ياد خدا، در كنار مراعات آداب بهداشتى مربوط به غذا خوردن ، استمداد از درگاه اوست تا انسان را از آثار بد احتمالى غذا مصون بدارد.
بنابراين ، كسى نمى تواند به استناد اين احاديث ، بسم الله بگويد و سپس هر غذايى كه هوس كرد و به هر مقدارى كه خواست ، بخورد و انتظار هيچ زيانى نيز از آن نداشته باشد؛ بلكه ذكر نام خدا در آغاز غذا خورن - اگر اين ياد كردن ، راستين و حقيقى باشد - انسان را به مراعات بيشتر آداب و بهداشتى غذا خوردن ، بر مى انگيزد.
5/5 - خوردن بادست راست
1311 - مسند ابن حنبل :
- به نقل از عايشه -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دست راست را به خوردن و بر آوردن نيازهاى ديگر خويش اختصاص داده و دست چپ را به زدودن آلودگى از مقعد و آنچه در آن ناحيه است ، واگذارده بود.(412)
1312 - المعجم الكبير:
- به نقل از عمر بن ابى سلمه -: به روزگار كودكى خويش ، در دامن پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بودم و دستانم در سينى غذا مى لغزيد. پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به من فرمود: ((اى نوباوه ! بسم الله بگو، با دست راست بخور و از آنچه پيش خودت هست ، بخور)).
از آن پس ، شيوه خوردن من همواره همين بود.(413)
5/6 - آغاز كردن غذا با نمك و به پايان بردن آن با نمك يا سركه
1313 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس غذاى خود را با نمك آغاز كند و با نمك به پايان ببرد، از هفتاد و دو درد - كه جذامام (عليه السلام ) و برص (پيسى ) از آن جمله است - در امان مى ماند.(414)
1314 - امام على (عليه السلام ):
غذاى خود را با نمك آغاز كنيد. اگر مردم آنچه را در نمك هست مى دانستند، آن را بر ترياق (415) تجربه شده برمى گزيدند.
هر كس غذاى خود را با نمك آغاز كند، هفتاد درد و نيز ديگر دردهايى كه فقط خداوند از آنها آگاه است ، از او مى رود.(416)
1315 - امام باقر (عليه السلام ):
خداوند به موسى بن عمران (عليه السلام ) وحى كرد كه ((به طايفه ات بفرماى كه (غذاى خود را) با نمك آغاز كنند و با نمك به پايان ببرند، و گرنه جز خويش را نكوهش نكنند)).(417)
1316 - امام صادق (عليه السلام ):
بنى اسرائيل ، (غذا را) با سركه آغاز مى كردند و با آن نيز به پايان مى بردند؛ ولى ما با نمك آغاز مى كنيم و با سركه به پايان مى بريم .(418)
1317 - امام كاظم (عليه السلام ):
سفره اى كه در آن نمك نباشد، بى بركت است . آغاز كردن غذا با نمك ، براى تن درستى ، بهتر است .(419)
ر. ك : ص 255 (بهداشت پوست / آغاز كردن غذا با نمك ).
5/7 - خوردن غذا به ، هنگام گرسنگى و اشتها
1318 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوردن بدون گرسنگى و خوابيدن بدون بيدارى كشيدن (و احساس نياز به خواب )، نزد خداوند، گناهى سهمگين است .(420)
1319 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سه چيز، موجب خشم خداوند متعال است : خوردن بدون احساس گرسنگى ، خفتن بدون بيدارى كشيدن (و احساس نياز به خواب )، و خنديدن بدون شگفتى .(421)
1320 - امام على (عليه السلام ):
هر كس كه مى خواهد هيچ غذايى به او زيان نرساند، تنها هنگامى غذا بخورد كه گرسنه شده و معده او (از خوراك پيشين ،) پاك شده باشد.(422)
1321 - امام صادق (عليه السلام ):
- در سفارش هايى به عنوان بصرى -: تو را به نه چيز سفارش مى كنم و اين ، سفارش من به همه كسانى است كه جوياى راهى به سوى خداوند متعال هستند، و از خداوند مى خواهم كه تو را در به كار بستن اين سفارش ها توفيق دهد.
سه تا از اين توصيه ها در تربيت نفس است ...
اما آنها كه در تربيت نفس است : از اين حذر كن كه آنچه را اشتها ندارى ، بخورى ؛ چرا كه اين كار، كودنى و نابخردى مى آورد. جز به گاه گرسنگى مخور، و چون خواستى بخورى ، حلال بخور و نام خدا را به زبان بياور.(423)
1322 - عيسى (عليه السلام ):
- در اندرزهايش -: اى زادگان اسرائيل ! مخوريد، تا آن هنگام كه گرسنه شويد. چون گرسنه شديد، بخوريد، ولى سير نخوريد؛ چرا كه اگر سير شويد، گردن هايتان ستبر مى شود، پهلوهايتان چاق مى گردد و پروردگارتان را از ياد مى بريد.(424)
ر. ك : ص 61 (آنچه انسان را از پزشك ، بى نياز مى كند).
5/8 - آغاز كردن با سبك ترين غذا
1323 - امام رضا (عليه السلام ):
غذاى خود را با سبك ترين غذايى كه بدنت را به اندازه عادتت و بر حسب اقامتگاه و فعاليت ها و زمانه ات تغذيه مى كند، آغاز كن .(425)
5/9 - خوردن غذاى گرم ، پيش از سرد شدن
1324 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
گرمى (غذا)، بركت دارد.(426)
1325 - المحاسن :
- به نقل از مرازم -: امام صادق (عليه السلام ) براى ما غذايى گرم فرستاد و فرمود: ((پيش از آن كه سرد شود، بخوريد؛ چرا كه اين ، خوش تر است )).(427)
5/10 - برداشتن لقمه هاى كوچك و جويدن كامل غذا
1326 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- در بيان آداب غذا خوردن -: اما آداب آن ، كوچك كردن لقمه و جويدن كامل است .(428)
1327 - امام حسين (عليه السلام ):
درباره سفره ، دوازده نكته است و بر هر مسلمانى لازم است كه آنها را بداند. از آنها، چهار چيز، واجب ، چهار چيز مستحب ، و چهار چيز، جزو آداب است . اما آنچه از آداب است ، عبارت است از: خوردن از آنچه پيش خود تو است ؛ كوچك كردن لقمه ؛ خوب جويدن ؛ و كمتر نگريستن به چهره مردم .(429)
ر. ك : ص 61 (آنچه انسان را از پزشك ، بى نياز مى كند).
ر. ك : همين صفحه ، ح 1329.
5/11 - دست كشيدن از غذا پيش از سيرى
1328 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
زمانى بخور كه ميل به خوردن دارى و در حالى خوردن را واگذار كه هنوز اشتهايت هست .(430)
-
1329 - امام على (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد هيچ غذايى به او زيان نرساند، تنها هنگامى غذا بخورد كه گرسنه شده و معده او (از خوراك پيشين ،) پاك شده باشد. پس چون خواست بخورد، نام خدا را بر زبان آورد، خوب غذا را بجود و در حالى از غذا خوردن دست بكشد كه هنوز ميل به خوردن دارد و به آن ، احساس نياز مى كند.(431)
1330 - امام على (عليه السلام ):
- در سفارش به كميل بن زياد -: اى كميل ! مبادآخوراكى ، معده ات را سنگين كند. در آن ، جايى براى آب و جايى براى هوا واگذار و هنگامى كه هنوز ميل به خوردن دارى ، از غذا خوردن دست بكش ، كه اگر چنين كنى ، غذا را گوارا خواهى يافت ؛ چرا كه تن درستى ، از كم خوردن و كم آشاميدن است .(432)
1331 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس غذاى افزون از اندازه بخورد، اين غذا او را سودى نمى رساند، و هر كس به اندازه (نه بيشتر و نه كمتر) بردارد، اين غذا او را تغذيه مى كند و سود مى رساند. آب نيز چنين است . روش پسنديده براى تو، آن است كه از هر يك از انواع غذا، در فصل ويژه آن ، بهره بگيرى .
در حالى كه هنوز مقدارى ميل دارى ، از غذا دست بكش ؛ چرا كه اين كارت به خواست خداوند، براى بدن سلامت آورتر، براى عقل ذكاوت بخش تر، و براى خود انسان مايه سبكى افزون تر است .(433)
ر. ك : ص 61 (آنچه انسان را از پزشك ، بى نياز مى كند).
ر. ك : و ص 396 ح 1322.
5/12 - دست كشيدن برچهره و دعا كردن پس از شستن دستان
1332 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چون پس از غذا خوردن ، دست خويش را شستى ، پيش از اين كه آن را با دستمال ، خشك كنى ، بر صورت و چشمانت نيز دست بكش و بگو:
((خداوندا! من از تو آراستگى و دوستى مسئلت دارم و از دشمنى و كينه ورزى ، به تو پناه مى جويم )).(434)
1333 - مكارم الاخلاق :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، چون پس از غذا، شستن دست را به پايان مى برد، با باقى مانده آبى كه بر دستانش بود، بر صورت خويش دست مى كشيد و سپس مى گفت :
((ستايش ، خدايى را كه ما را راه نمود و خوردنى و نوشيدنى داد و به ما هر نعمت نيكويى عنايت كرد)).(435)
1334 - الكافى :
- به نقل از مفضل -: بر امام صادق (عليه السلام ) وارد شدم و نزد او از چشم درد، اظهار ناراحتى كردم . به من فرمود: ((آيا نكته اى تازه مى خواهى ؟)).
سپس به من فرمود: ((چون پس از غذا خوردن ، دست خويش را شستى ، بر ابروهايت دست بكش و سه بار بگو: ((سپاس ، خداوند نيكوكار زيباكردار بهره رسان فضيلت بخش را)).
من اين كار را انجام دادم و از آن پس ، چشمانم درد نگرفت . سپاس ، خداوند جهانيان راست .(436)
1335 - امام صادق (عليه السلام ):
دست كشيدن بر چهره پس از وضو. كنجدك (كك مك ) را از ميان مى برد و روزى را افزون مى كند.(437)
1336 - امام صادق (عليه السلام ):
چون پس از غذا دستانت را شستى ، با باقى مانده آب ، دستى بر چشمان خود بكش ؛ چرا كه مايه ايمنى از چشم درد است .(438)
1337 كشف الغمة :
- به نقل از جميل بن دراج -: نزد امام صادق (عليه السلام ) بودم ، بكر بن اعين ، در حالى كه چشم درد داشت ، واد شد. امام (عليه السلام ) به او گفت : ((انسان زيرك هم چشم درد مى كشد؟!)).
(كسى ) پرسيد: چه كند؟
فرمود: ((هنگامى كه چربى را از دستان خود شست ، دستى بر چشمانش بكشد)).
من اين كار را انجام دادم و چشم درد نديدم .(439)
5/13 - به پشت دراز كشيدن پس از غذا
1338 - امام صادق (عليه السلام ):
دراز كشيدن پس از غذا، بدن را چاق مى كند، غذا را هضم مى نمايد و درد را (از درون انسان ،) بيرون مى كشد.(440)
1339 - امام رضا (عليه السلام ):
هرگاه چيزى خوردى ، به پشت دراز بكش و پاى راست خود را روى پاى چپ بگذار.(441)
1340 - المحاسن :
- به نقل از احمد بن محمد بن ابى نصر، از راوى ديگر -: امام رضا (عليه السلام ) را ديدم كه چون غذا مى خورد، به پشت دراز مى كشد و پاى راست خود را روى پاى چپ مى انداخت .(442)
5/14 - پرهيز از زياده روى
قرآن
وكلوا واءشربوا ولاتسرفوا؛(443)
بخوريد و بياشاميد؛ ولى زياده روى نكنيد.
حديث
1341 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
يكى از انواع زياده روى ، اين است كه هر آنچه را دوست دارى ، بخورى .(444)
1342 - امام على (عليه السلام ):
- در پاسخ اين پرسش كه : ((آيا در قرآن ، همه دانش ها بجز دانش طب هست ؟)) -: زنهار! در قرآن ، آيه اى هست كه همه طب را يكجا در خود گرد آورده است : (بخوريد و بياشاميد؛ ولى زياده روى نكنيد).(445)
5/15 - پرهيز از دميدن در غذا
1343 - امام على (عليه السلام ):
- درباره آنچه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نهى فرموده است -: از اين نهى كرده كه در غذايا نوشيدنى بدمند.(446)
1344 - امام على (عليه السلام ):
نبايد كسى بر محل سجده خود و نه در غذاى خود و نه در آنچه مى نوشد، بدمد.(447)
5/16 - پرهيز از خوردن با دست چپ
1345 - صحيح مسلم :
- به نقل از جابر بن عبدالله سلمى -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، از اين كه كسى با دست چپ چيزى بخورد، نهى فرمود.(448)
1346 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوردن با دست چپ ، از نافرهيختگى است .(449)
1347 - الكافى :
- به نقل از سماعه ، در گفتگو با امام صادق (عليه السلام ) -: از ايشان درباره اين كه كسى با دست چپ بخورد يا بياشامد، پرسيدم .
فرمود: ((مبادا كسى با دست چپ بخورد يا بياشامد و يا با آن چيزى را بردارد)).(450)
1348 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس با دست چپ بخورد، شيطان نيز همراه با او مى خورد و هر كس با دست چپ بنوشد، شيطان نيز همراه با او مى نوشد.(451)
1349 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
با دست چپ نخوريد؛ چرا كه شيطان با دست چپ مى خورد.(452)
5/17 - پرهيز از خوردن پس از سيرى
1350 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- خطاب به امام على (عليه السلام ) -: از على ! چهار چيز، هدر مى رود: خوردن پس از سيرى ، افروختن چراغ در شب مهتابى ، كاشتن در شوره زار، و نيكى كردن به كسى كه شايسته آن نيست .(453)
1351 - امام صادق (عليه السلام ):
چهار چيز، هدر مى رود: بذر در شوره زار، چراغ در شب مهتابى ، خوردن پس از سيرى ، و نيكى به كسى كه شايسته آن نيست .(454)
1352 - امام صادق (عليه السلام ):
در سه چيز، ناخشنودى خداوند (عزوجل ) است : خفتن بدون بيدارى كشيدن (و احساس نياز به خواب )، خنديدن بدون شگفتى ، و خوردن پس از سيرى .(455)
ر. ك : ص 395 (خوردن غذا به هنگام گرسنگى و اشتها).
ر. ك : ص 386 (زيان هاى خوردن ، پس از سيرى ).
5/18 - پرهيز از خوردن غذاى داغ
1353 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
از غذاى داغ حذر كنيد؛ چرا كه بركت را از ميان مى برد، و بر شما باد غذاى سرد؛ چرا كه گوراتر و پر بركت تر است .(456)
1354 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
غذايتان را سرد كنيد تا در آن به شما بركت داده شود.(457)
1355 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
غذاى داغ را سرد كنيد؛ چرا كه غذاى داغ ، بى بركت است .(458)
1356 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
غذايتان را سرد كنيد؛ زيرا آن پر بركت تر است .(459)
1357 - شعب الايمان :
- به نقل از صهيب -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از خوردن غذاى داغ ، تا هنگامى كه داغى آن فرو نشيند، نهى فرمود.(460)
1358 - امام على (عليه السلام ):
(غذاى ) داغ را بگذاريد تا سرد شود؛ چرا كه نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) غذايى داغ آوردند و ايشان فرمود: ((آن را بگذاريد تا سرد شود. چنين نيست كه خداوند (عزوجل ) آتش را خوراكمان كرده باشد و نيز بركت ، در (غذاى ) سرد است )).(461)
1359 - امام صادق (عليه السلام ):
نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) غذايى داغ آوردند. فرمود: ((خداوند، آتش را خوراكمان نكرده است . كنارش بگذاريد تا سرد شود)). پس آن را واگذاشتند تا سرد شد.(462)
1360 - امام صادق (عليه السلام ):
براى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) غذايى بسيار داغ آوردند. فرمود: ((چنين نيست كه خداوند، آتش را خوراكمان كرده باشد. آن را در جايى بگذاريد تا سرد شود و (جوشش آن ،) آرام بگيرد؛ چرا كه غذاى داغ ، بركت ندارد و شيطان را در آن بهره اى است )).(463)
1361 - المحاسن :
- به نقل از عائذ بن حبيب -: نزد امام صادق (عليه السلام ) بوديم . برايمان تريدى آوردند. دستان خود را به سوى آن دراز كرديم و ديديم كه داغ است . در اين هنگام ، امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((ما از خوردن آتش ، نهى شده ايم . دست بداريد؛ چرا كه بركت در سرد شدن آن است )).(464)
ر. ك : ص 396 (خوردن غذاى گرم ، پيش از سرد شدن ).
5/19 - پرهيز از خوردن درحالت جنابت ، مگر با وضو
1362 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
پنج چيز، پيسى مى آورد: نوره كشيدن در روز جمعه و چهارشنبه ؛ وضو گرفتن و غسل كردن با آبى كه در آفتاب ، گرم شده است ؛ خودرن در حال جنابت ؛ نزديكى با زن در دوره قاعدگى اش ؛ و خوردن در حال سيرى .(465)
1363 - سنن النسائى :
- به نقل از عايشه -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، چون در حال جنابت قصد خفتن داشت ، وضو مى ساخت و چون قصد خوردن داشت ، دستان خويش مى شست .(466)
5/20 - پرهيز از خفتن ، بلافاصله پس از خوردن غذا
1364 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
غذايتان را با ياد خدا و نماز، ذوب (هضم ) كنيد و بر آن مخوابيد، كه دل هايتان سخت مى شود.(467)
توضيح
مستدرك الوسائل ، روايتى مرسل از كتاب التعريف نقل كرده كه در آن آمده است :
خفتن پس از غذا، غذا را هضم مى كند و خوشگوار مى سازد.(468)
اين روايت با روايت پيشين ، تعارضى ندارد؛ زيرا آن روايت مى گويد: خفتن پس از غذا، دل را سخت مى كند؛ اما اين روايت مى گويد: غذا را هضم مى كند، با اين توضيح كه امكان دارد چيزى ، هم زمينه سنگ دلى را فراهم آورد و هم هضم كننده غذا باشد.
افزون بر اين ، چنان كه به نظر مى رسد، مقصود از روايت اين جا، ((خفتن شبانه پس از غذا)) است ، به خلاف روايت مستدرك الوسائل كه ناظر به ((خواب نيم روزى )) است ، چنان كه در ص 401 ذيل عنوان ((به پشت دراز كشيدن پس از غذا)) گذشت .
به هر روى ، در سند هر دو روايت ، اشكال شده است ، هر چند كه ظاهرا روايت اين جا به صحت ، نزديك تر است .
ر. ك : ص 196 (بهداشت دهان و دندان / خلال كردن ).
ر. ك : ص 201 (شستشوى دهان و بينى ).
ر. ك : ص 202 (مسواك زدن ).
رهنمودهاى اسلام درباره خوردن
رعايت دستورهاى بهداشتى درخوردن و آشاميدن ، يكى از مهم ترين عوامل سلامت ، شادابى و طول عمر است . اگر مردم بدانند كه چه بايد بخورند، چه اندازه بخورند و چگونه بخورند و نيز دانسته خود را به كار ببندند، بى ترديد، بيشتر بيمارى ها از جامعه بشرى رخت برخواهد بست و انسان ها لذت و طراوت زندگى را خواهند چشيد.
نخستين نكته براى رعايت دستورهاى بهداشتى درباره خوردن ، توجه به اين حقيقت است كه در نظام آفرينش ، ((خوردن ))، ابزارى براى زندگى است ، نه آنكه زندگى ، ابزارى براى خوردن ؛ چنان كه در حكمتى منسوب به امام على (عليه السلام ) آمده است :
لا تطلب الحياة لتاءكل ، بل اطلب الاكل لتحيا؛(469)
زندگى را براى خوردن مخواه ؛ بلكه خوردن را براى زندگى بخواه .
بسيارى از مردم - اگر نگوييم بيشتر آنان - سلامت ، شادابى و زندگى خود را فداى شكم خود مى كنند. از اين رو، هيچ گاه به فكر اين نيستند كه چه بخورند، چگونه بخورند و چه اندازه بخورند. پس ، هر چه را مزه بهترى دارد، به هر اندازه كه ميل دارند و به هر شكلى كه پيش بيايد، مصرف مى كنند و بدين سان ، گرفتار انواع بيمارى ها مى شوند، چنان كه امام على (عليه السلام ) مى فرمايد:
من غرس فى نفسه محبة اءنواع الطعام ، اجتنى ثمار فنون الاسقام ؛(470)
هر كس در دل خود، درخت علاقه به انواع غذاها را بكارد، ميوه گونه هاى ناتن درستى را مى چيند.
رهنمودهاى اسلام در اين زمينه ، فوق العاده مهم و ارزشمندند و با در نظر گرفتن عصر صدور آنها، معجزه علمى پيشوايان دين ، محسوب مى شوند. در اين باره ، توجه به دو نكته ، داراى اهميت است :
1 - رهنمودهاى اسلام درباره خوردن ، تنها سلامت جسم را تضمين نمى كنند؛ بلكه تضمين كننده سلامت هم جسم و هم جان انسان هستند.
2 - از آن جا كه عقل و علم ، بر همه رازهاى آفرينش احاطه ندارند، چه بسا حكمت برخى از رهنمودهاى اسلام براى دانش امروز، مجهول باشد؛ ولى بى ترديد، اين ، به معناى بى دليل بودن آن رهنمودها نيست ، چنان كه فلسفه شمارى از احكام اسلام ، در گذشته مجهول بود و امروزه علم به راز آنها پى برده است .
و اينك ، اشاره اى كوتاه به آن رهنمودها:
يك - مهم ترين رهنمود
نخستين و مهم ترين رهنمود اسلام دربراه مواد غذايى مورد مصرف ، اين است كه ((حلال )) باشند، بدين معنا كه :
اولا: آنچه انسان مصرف مى كند، بايد از راه مشروع ، تهيه شده باشد. غذايى كه از راه نامشروع و تجاوز به حقوق ديگران تهيه گردد، هر چند ممكن است براى سلامت جسم ، ضرر نداشته باشد؛ اما بى ترديد برى سلامت روان ، زيانبار است .
ثانيا: غذاى انسان بايد از ((طيبات (آنچه پاك است ))) تهيه شده باشد. بر اساس اين رهنمود، انسان نبايد غذاهايى را كه طبع توده مردم ، از آن نفرت دارد، يا اسلام ، خوردن آن را ممنوع دانسته (مانند: گوشت مردار يا گوشت حيوانات حرام گوشت ) مصرف كند، هر چند كه تجاور به حقوق ديگران نباشد.
ثالثا: غذا براى كسى كه مصرف كننده است ، نبايد زيانبار باشد. توضيح ، اين كه : ممكن است غذايى ، براى يك نفر مفيد باشد؛ اما براى ديگرى ، به دليل آن كه بيمار است ، زيانبار باشد.
رابعا: غذا براى جان انسان و يا جامعه نبايد مفسده داشته باشد. توضيح ، اين كه : ممكن است غذايى حلال باشد و براى جسم هم زيانبار نباشد، ليكن چگونگى مصرف آن ، براى جان و يا جامعه مفسده داشته باشد (مانند: غذا خوردن در ظروف طلا و نقره ، يا غذا خوردن از سفره اى كه مشروبات الكلى در آن قرار دارد). خوردن اين گونه غذاها نيز در اسلام ، ممنوع شناخته شده است .
دو - دو وعده غذا خوردن در شبانه روز
در روايات اسلامى ، براى تداوم سلامت و شادابى انسان ، خوردن دو وعده غذا در صبح و شام ، توصيه شده است . اهل بهشت نيز كه در دار الاسلام ، جاويد هستند، در همين دو وعده ، غذا مى خورند: ولهم رزقهم فيها بكرة وعشيا؛(471) و در بهشت ، هر صبح و شام ، روزى آنان آماده است .
سه - توصيه به كم خورى
پيشوايان دين ، ضمن تاءكيد بر كم خورى ، منافع فراوانى براى آن ذكر كرده اند؛ مانند: تداوم سلامت بدن ، صفاى انديشه ، نورانيت دل ، رهايى از دام شيطان ، بهره گيرى از ملكوت هستى ، نزديكى به خداوند متعال و استفاده بهتر از عبادت پروردگار.
چهار - خطر پرخورى
بر عكس ، پرخورى ، از منظر احاديث ، به شدت نكوهيده است . پرخورى ، از سلامت مى كاهد، و شهوت را مى افزايد، بدن را بدبو مى كند و زمينه را براى انواع بيمارى هاى جسمى و روحى ، فراهم مى سازد. پرخورى ، جوهر نفس را تباه مى كند، به نيروى تقوا (پرهيزگارى ) و ورع (خويشتن دارى ) ضربه مى زند، حجاب تيزهوشى است ، و دل را سخت و تاريك مى سازد.
شخص پرخور، خواب هاى آشفته مى بيند و هنگام عبادت ، احساس كسالت مى نمايد. از اين رو، عبادتش اندك است و از بساط قرب حضرت حق ، دور،
و سرانجام ، سيرى در دنيا، موجب گرسنگى در آخرت خواهد شد.
پنج - مقدار خوراك مفيد
براى پيشگيرى از زيان هاى پرخورى و بهره گيرى از منافع كم خورى ، پيشوايان اسلام توصيه كرده اند كه انسان ، پيش از آن هنگام كه اشتها دارد، چيزى نخورد و قبل از آن كه اشتهايش كاملا از بين رفته ، از خوردن ، دست بكشد: كل واءنت تشتهى ، واءمسك واءنت تشتهى .(472)
شش - برترين خوراكى و بهترين سفره
از منظر روايات اسلامى ، برترين غذاها، غذايى است كه داراى چند ويژگى باشد:
اول ، آن كه : از دست رنج خود فرد، تهيه شده باشد؛
دوم ، آن كه : خانواده او آن را دوست داشته باشند؛
سوم ، اين كه : بوى آن ، موجب آزار ديگران نباشد.
بهترين سفره ها نيز پاكيزه ترين ، حلال ترين و ساده ترين آنهاست ؛ سفره اى كه انواع غذاهاى رنگارنگ و گران قيمت - كه اهل بيت (عليهم السلام ) از مصرف آنها به خدا پناه مى بردند - بر آن چيده نشده باشد.
هفت - آداب سفره
آدابى كه پيشوايان اسلام براى حضور بر سر سفره غذا توصيه كرده اند، عبارتند از: بودن سبزيجات در سفره ، شستن دست ها و خشك نكردن آنها با حوله ، در آوردن كفش ها، نشستن بر سر سفره با فروتنى ، گرامى داشتن نان ، سهيم كرن ناظر (اعم از انسان و حيوان ) در غذا و آخرين ادب ، صدقه دادن از آن غذا و يا همانند آن .
هشت - آداب غذا خوردن
آداب غذا خوردن ، به چند بخش ، تقسيم مى شود:
بخش اول : مواردى كه بايد هنگام خوردن غذا رعايت شوند و آنها عبارت اند از:
الف - تدبر در اين كه انواع خوراكى هاى مورد نياز انسان ، چگونه در نظام آفرينش پديد آمده اند؟ و چه عواملى دست به دست هم داده اند تا آنچه در سفر نهاده شده ، آماده گردد كه اكنون مى توان با ميل و اشتها از آن استفاده نمود.
ب - آغاز كردن خوردن با نام و ياد آفريدگار مهربان كه انواع غذاهاى مفيد را براى تاءمين نيازهاى انسان ، در نظام آفرينش قرار داد. نيز تكرار نام خدا به هنگام خوردن هر نوع غذا، و تكرار آن هرگاه كه در ميان غذا خوردن ، سخن گفته شود، و همچنين شكرگزارى فراوان در هنگام خوردن .
ج - آغاز كردن غذا با نمك ،(473) البته در صورتى كه خوردن نمك براى انسان ضرر نداشته باشد.
د - آغاز كردن از سبك ترين غذاها.
ه- نخوردن غذاى داغ و خوردن غذاى نيم گرم ، پيش از آن كه سرد شود.
و - خوردن با دست راست .
ز - كوچك گرفتن لقمه .
ح - خوب جويدن غذا.
ط - طولانى كردن نشستن بر سر سفره .
ى - گرامى داشتن نان و نگذاشتن آب زير ظرف غذا.
ك - استفاده كردن از آنچه از سفره مى ريزد. اين ، براى وقتى است كه غذا در منزل ميل مى شود، آن هم در صورتى كه آلوده نشده باشد؛ ولى اگر كسى در صحرا غذا ميل نمود، بهتر است كه آنچه را از سفره مى ريزد. براى حيوانات بگذارد.
ل - دست كشيدن از خوردن غذا، پيش از سير شدن كامل و در حالى كه قدرى از اشتها باقى است .
بخش دوم : امورى كه هنگام غذا خوردن ، ترك آنها شايسته است ، و آنها عبارت اند از:
الف - زياده روى در كيفيت و كميت خوراك .
ب - نكوهش غذايى كه نسبت به آن بى ميل است .
ج - دميدن در غذا.
د - خوردن با دست چپ .
ه- خوردن با يك انگشت يا دو انگشت .
و - بلند آروغ زدن .
ز - پاك كردن زياد استخوان ها.
ح - آب خوردن در ميان غذا.
ط- آب خوردن ، پس از خوردن گوشت .
ى - خوردن ، در حال سيرى .
بخش سوم : حالاتى كه غذا خوردن در آنها نكوهيده است .
در اسلام ، به طور كلى ، ميل كردن غذا در حالات غير بهداشتى ، يا به شيوه غير اخلاقى (مانند: غذا خوردن به شيوه متكبران ) و يا به گونه اى كه عرف جامعه بر نمى تابد، نكوهيده است و آنچه در روايات اين بخش آمده (مانند: نهى از غذا خوردن در حال : ((تكيه زده ))، ((خوابيده بر شكم ))، ((دراز كشيده ))، ((ايستاده ))، و در حال ((راه رفتن )) و يا ((جنابت ))، در صورتى است كه با يكى از اين عناوين ، منطبق گردد.
بخش چهارم : توصيه به هم غذاشدن با ديگران .
در روايات اسلامى غذا خوردن به تنهايى ، مذموم شناخته شده و توصيه شده كه انسان هر قدر مى تواند، ديگران را در غذاى خود سهيم نمايد. نيز غذا خوردن با خانواده ، خدمت گزاران و يتيمان ، مورد تاءكيد قرار گرفته است .
آدابى كه رعايت آنها به هنگام غذا خوردن با ديگران ، ضرورى است ، عبارت اند از:
الف - خوردن از قسمت جلوى خود.
ب - خوردن از اطراف ظرف و نه از وسط آن ، در جايى كه غذا براى همگان آماده شده است .
ج - نگاه نكردن به لقمه ديگران .
د - رعايت حقوق ديگران در آنچه بر سر سفره است .
ه- آغاز شدن غذا خوردن به وسيله صاحب سفره يا بهترين شخص حاضر بر سر سفره .
و - ادامه دادن صاحب سفره به خوردن ، تا سير شدن همه كسانى كه بر سر سفره نشسته اند.
ز - بلند شدن از سر سفره ، قبل از برچيدن آن .
نه - آداب پايان غذا و برچيدن سفره
پايان غذا خوردن همانند آغاز آن ، آدابى دارد كه رعايت آنها براى سلامت جسم و جان ، سودمند است . اين آداب را به آداب عرفانى ، اجتماعى و بهداشتى مى توان تقسيم كرد:
الف - آداب عرفانى ، عبارت اند از: سپاس گزارى از ولى نعمت حقيقى (كه خداوند متعال است ) و دعا كردن براى بركت يافتن روزى .
ب - آداب اجتماعى ، عبارت اند از: يادآورى گرسنگان و مسئوليتى كه افراد سير در برابر آنان دارند، و اقدام جهت كاستن فقر و گرسنگى از جامعه در حد توان .
ج - آداب بهداشتى ، عبارت اند از: شستن دست ها، خلال كردن و مسواك زدن دندان ها، تميز كردن آنچه زير سفره ريخته است ، مقدارى استراحت بر پشت ، و نخوابيدن بلافاصله پس از خوردن غذا.
ده - آداب خوردن گوشت و ميوه
خوردن گوشت و ميوه از منظر روايات اسلامى ، آداب ويژه اى دارد كه اجمالا به آنها اشاره مى كنيم :
يكم : آداب خوردن گوشت
الف - انتخاب گوشت جلوى بدن ، بويژه سردست .
ب - شستن گوشت ، قبل از پختن .
ج - تكه تكه كردن گوشت به وسيله دندان به هنگام خوردن و تكه نكردن آن با چاقو.
د - نخوردن گوشت خشكيده نمك سود.
ه- نخوردن گوشت خام .
و - خوردن گوشت ، سه روز يك بار، يا هفته اى يك بار، و ترك نكردن آن براى حداكثر چهل روز، و پرهيز از خوردن آن در هر روز.
ز - پرهيز از پاك كردن كامل استخوان و خوردن مغز قلم .
دوم : آداب خوردن ميوه
الف - شستن ميوه با آب .
ب - ياد خدا به هنگام خوردن آن .
ج - خواندن دعاى ويژه به هنگام ديدن ميوه نوبر.
د - خوردن ميوه در آغاز فصل آن ، و نخوردن آن در اواخر فصلش .
ه- خوردن ميوه با پوست آن .
آنچه ملاحظه شد، خلاصه اى از رهنمودهاى ارزشمندى است كه در احاديث اسلامى درباره خوردن براى تاءمين سلامت جسم و جان ، آمده است . گفتنى است در اين دانش نامه ، تنها احاديثى را آورده ايم كه ارتباط نزديك ترى با بهداشت جسم دارند. كسانى كه مايل هستند با همه رواياتى كه درباره آداب خوردن وارد شده است ، آشنا شوند. مى توانند به موسوعة ميزان الحكمة (474) (جلد اول ، كلمه ((اءكل ))) مراجعه نمايند.
-
فصل ششم : آداب خوردن گوشت
6/1 - انتخاب سردست يا قسمت هاى جلو
1365 - امام على (عليه السلام ):
دوست داشتنى ترين عضو گوسفند براى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) سردست بود.(475)
1366 - امام باقر (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، سردست را خوش مى داشت .(476)
1367 - مسند ابن حنبل :
- به نقل از يحيى بن ابى اسحاق ، از مردى از بنى غفار -: فلان كس برايم نقل كرد كه براى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، غذايى از نان و گوشت آوردند. فرمود: ((سردست آن را به من بده )). سردست ، به ايشان داده شد و ايشان آن را خورد.
يحيى مى گويد: از اين خبر فقط به همين صورت ، آگاهى دارم .(477)
1368 - امام صادق (عليه السلام ):
آن زن يهودى ، پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را با زهرى كه در سردست نهاده بود، مسموم كرد. پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، دست و شانه را دوست داشت و بن ران را به دليل نزديك بودنش به پيشابگاه ، دوست نداشت .(478)
1369 - دعائم الاسلام :
درباره پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آورده اند كه گوشت ، دوست داشت و مى فرمود: ((ما قرشى ها، گوشتى هستيم ))؛ اما از گوشت ها، دست ، خوشايند او بود.
يك بار، گوسفندى (ذبح شده ) به ايشان اهدا شد. ايشان ، آهنگ برداشتن سردست كرد؛ اما سردست ، ايشان را چنين بانگ داد كه : من زهر آگين هستم .
ايشان فرموده است : ((جز مؤ من ، گوشت شتر نمى خورد)).(479)
1370 - امام رضا (عليه السلام ):
- خطاب به غلام خود -: در (خريدن ) گوشت براى ما، قسمت هاى جلو (ى لاشه ) را بخر و قسمت هاى عقب را نخر؛ زيرا بخش هاى جلو به چراگاه ، نزديك تر و از آفت ، دورترند.(480)
6/2 - شستن گوشت پيش از پختن آن
1371 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
برادر عيسى ، از شهرى گذر كرد و ديد كه مردمش رنگ چهره هايشان زرد و چشم هايشان كبود است . آنان از بيمارى هايى كه داشتند، نزد وى اظهار ناراحتى كردند.
گفت : ((درمانتان همراهتان است . شما هنگامى كه گوشت مى خوريد، آن را ناشسته مى پزيد، در حالى كه هيچ چيزى بدون نوعى جنابت ، از دنيا نمى رود)).
از آن پس ، گوشت هاى مصرفى خود را شستند و در نتيجه بيمارى هايشان از ميان رفت .(481)
6/3 - گرفتن گوشت با نوك دندان ها
1372 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
گوشت را كاملا با نوك دندان ها بدريد؛ چرا كه اين ، گواراتر خوش مزه تر است .(482)
1373 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
گوشت را به دهان ، نزديك كن ؛ چرا كه اين ، گواراتر و خوش مزه تر است .(483)
1374 - سنن اءبى داوود:
- به نقل از صفوان بن اميه -: همراه با پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) (غذايى ) مى خورم . من با دستم پاره هاى گوشت را از استخوان ، جدا مى كردم . فرمود: ((استخوان را به دهان نزديك كن ؛ چرا كه اين ، گواراتر و خوش مزه تر است )).(484)
1375 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
گوشت را با چاقو نبريد؛ چرا كه اين كار، كار عجم هاست . آن را به نرمى بدريد؛ چرا كه گواراتر و خوش مزه تر است .(485)
1376 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر گاه كسى از شما بخواهد گوشت بخورد، آن را با چاقو نبرد؛ بلكه با دست بگيرد و با دندان بدرد و جدا كند؛ چرا كه اين ، گواراتر و خوش مزه تر است .(486)
6/4 - پرهيز از خوردن گوشت خشكيده نمكسود
1377 - امام صادق (عليه السلام ):
چهار چيز، (انسان را) پيش از فرا رسيدن هنگام پيرى ، پير مى كند: خوردن گوشت خشك شده ، نشستن بر جاى مرطوب ، بالا رفتن از پلكان ، و آميزش با پيرزنان .(487)
1378 - امام صادق (عليه السلام ):
سه چيز، بدن را فرسوده مى كند و شايد هم بكشد: خوردن گوشت خشكيده فاسد، حمام رفتن با شكم پر، و همبسترى با پيرزنان .(488)
1379 - امام صادق (عليه السلام ):
سه نوع از خوردنى ها، موجب لاغرى است : گوشت خشك شده ، پنير، و شكوفه خرما.(489)
1380 - امام صادق (عليه السلام ):
دو چيز است كه از هر جهت ، زيان دارد و براى هيچ چيز، فايده اى ندارد...: گوشت خشك شده و پنير.(490)
1381 - امام هادى (عليه السلام ):
گوشت خشكيده نمك سود، بد چيزى است ؛ زيرا در معده شل مى شود، هر بيمارى اى را تحريك مى كند و براى هيچ چيزى سودمند نيست ؛ بلكه زيان هم دارد.(491)
1382 - الكافى :
- به نقل از محمد بن عيسى ، از امام هادى (عليه السلام ) -: هيچ خوراكى را سنگين تر و بيمارى آورتر از گوشت خشك شده نخورده ام .(492)
ر. ك : ص 68 ح 107.
6/5 - نهى از خوردن گوشت خام
1383 - امام باقر (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، از اين كه گوشت ، خام خورده شود، نهى كرد و فرمود: ((تنها درندگان ، چنين گوشتى مى خورند. (گوشت را) هنگامى بخوريد كه آفتاب يا آتش ، آن را ديگرگون ساخته باشد)).(493)
1384 - الكافى :
- به نقل از هشام بن سالم -: از امام صادق (عليه السلام ) درباره خوردن گوشت خام پرسيدم : فرمود: ((اين ، خوراك درندگان است )).(494)
1385 - امام رضا (عليه السلام ):
خوردن گوشت خام ، در شكم ، كرم پديد مى آورد.(495)
6/6 - پرهيز از اعتياد به خوردن گوشت
1386 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس چهل روز گوشت بخورد، سنگ دل مى شود.(496)
1387 - امام على (عليه السلام ):
شكم هايتان را گورستان جانوران نكنيد.(497)
1388 - امام صادق (عليه السلام ):
امام على (عليه السلام ) عادت به خوردن گوشت را بد مى شمرد و مى فرمود: ((آن را اعتيادى همچون اعتياد به شراب است )).(498)
1389 - ربيع الابرار:
در حديث است كه : ((هر كس چهل روز پيوسته گوشت بخورد، سنگ دل مى شود و هر كس چهل روز، آن را واگذار، بدخوى مى گردد)).(499)
6/7 - نوبت هاى خوردن گوشت
1390 - امام صادق (عليه السلام ):
در هر هفته ، يك بار گوشت بخوريد و خود و فرزندانتان را بدان عادت ندهيد؛ زيرا موجب اعتيادى همچون اعتياد به شراب مى گردد. نيز آنان را بيش از چهل روز، از آن محرم مداريد؛ چرا كه آنان را بدخوى مى كند.(500)
1391 - المحاسن :
- به نقل از ادريس بن عبدالله -: نزد امام صادق (عليه السلام ) بودم . از گوشت ، سخن به ميان آورد و فرمود: (((غذا را) يك روز با گوشت بخور يك روز با شير، و يك روز با چيزى ديگر)).(501)
تكمله
شهيد در الدروس گفته است :
مكروه بودن اعتياد به خوردن گوشت ، روايت شده است و نيز اين كه اعتيادى همچون اعتياد به شراب مى آورد. همچنين مكروه بودن نخوردن گوشت به مدت چهل روز و اين كه در هر سه روز يك بار خوردن آن ، مستحب است ، روايت شد است . البته اگر به دليل بيمارى يا به سبب روزه داشتن ، دو هفته پيوسته گوشت بخورد، اشكالى ندارد. دو بار خوردن گوشت در يك روز هم مكروه است .(502)
6/8 - وانگذاردن گوشت به مدت چهل روز
1392 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس چهل روز گوشت نخورد، بدخورى مى شود. گوشت بخوريد؛ چرا كه بر شنوايى مى افزايد.(503)
1393 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد گوشت ؛ چرا كه گوشت مى روياند. هر كس گوشت را چهل روز واگذارد، بدخوى مى شود.(504)
1394 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد گوشت ؛ چرا كه گوشت ، گوشت مى روياند. هر كس بر او چهل صبح بگذرد و گوشت نخورد، بدخوى مى شود. هر كس بدخوى شد، به او گوشت بخورانيد. هر كس چربى بخورد، آن چربى به اندازه خود براى او بيمارى فرود مى آورد.(505)
1395 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد گوشت ؛ چرا كه هر كس گوشت را چهل روز واگذارد، بدخوى مى شود و هر كس بدخوى شود، خويش را مى آزارد. هر كس خويش را مى آزارد، در گوش وى اذان بگوييد.(506)
1396 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس بر او چهل روز بگذرد و گوشت نخورد، بايد به اميد خداوند (عزوجل ) وام بگيرد و گوشت (بخرد و) بخورد.(507)
1397 - امام على (عليه السلام ):
گوشت بخوريد؛ چرا كه گوشت ، از گوشت است و گوشت ، گوشت مى روياند. هر كس چهل روز گوشت نخورد، بدخوى مى شود. و اگر گسى از شما (خواه از انسان ها و خواه از چارپايان ) بدخوى شد، در گوشش اذانى كامل بگوييد.(508)
1398 - امام صادق (عليه السلام ):
هر چيز را دل دادگى اى است و دل دادگى مرد، گوشت است . پس ، هر كه چهل روز آن را واگذارد، بدخوى مى شود. و هر كس بدخوى شد، در گوش راستش اذان بگوييد.(509)
1399 - امام صادق (عليه السلام ):
گوشت ، گوشت مى روياند. هر كس گوشت را چهل روز واگذارد، بدخوى مى شود. و هر كس بدخوى شد، در گوشش اذان بگوييد.(510)
1400 - امام صادق (عليه السلام ):
گوشت ، از گوشت است . هر كس آن را چهل روز وا گذارد بدخوى مى شود. آن را بخوريد؛ چرا كه بر شنوايى و بينايى مى افزايد.(511)
1401 - امام صادق (عليه السلام ):
گوشت ، گوشت مى روياند و عقل را افزون مى سازد. هر كس آن را چند روز واگذارد، عقلش تباه مى شود.(512)
1402 - الكافى :
- به نقل از حسين بن خالد -: به ابو الحسن (امام رضا (عليه السلام )) گفتم : مردم مى گويند كه هر كس سه روز گوشت نخورد، بدخوى مى شود.
فرمود: ((دروغ گفته اند؛ اما هر كس چهل روز گوشت نخورد، خوى و بدن او ديگرگون مى شود؛ چرا كه نطفه در مدت چهل روز (از حالتى به حالت ديگر) تغيير مى يابد))(513).(514)
6/9 - تميز نكردن كامل استخوان و نخوردن مغز استخوان
1403 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بدان امت من ، كسانى هستند كه مغز استخوان را مى خورند.(515)
1404 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
نرمه سر استخوان هاى پرندگان را مخوريد؛ چرا كه سل مى آورد.(516)
1405 - الكافى :
- به نقل از هيثم -: ابوحمزه براى ما - كه گروهى بوديم - غذايى آماده ساخت چون حضور يافتيم ، ديد كه مردى استخوانى را كاملا تميز مى كند. بر سر او بانگ زد و گفت : مكن ! من از امام سجاد (عليه السلام ) شنيدم كه مى گويد: ((استخوان ها را كاملا تميز نكنيد؛ زيرا جنيان را هم در آنها بهره اى است و اگر چنين كنيد، چيزى از خانه مى رود كه از اين (بهره شما از تميز كردن استخوان ،) بهتر است )).(517)
1406 - المحاسن :
به نقل از محمد بن مسلم ، در گفتگو با امام باقر (عليه السلام ) -: از ايشان پرسيدم كه : آيا استخوان را كاملا تميز كنم ؟ فرمود: ((آرى )).(518)
توضيح
اين پاسخ ، (تنها) بر جايز بودن تميز كردن كامل استخوان دلالت مى كند. بنابراين ، با مكروه بودنى كه روايت هاى پيشين بر آن دلالت مى كردند، منافاتى ندارد.
ر. ك : ص 607 (گوشت ).
فصل هفتم : آداب خوردن ميوه
7/1 - شستن ميوه با آب
1407 - الكافى :
- به نقل از فرات بن احنف ، از امام صادق (عليه السلام ) -: ((هر ميوه اى را زهرى است . پس اگر ميوه آورديد، آبى به آن بزنيد)) - يا ((آن را در آب فرو ببريد)) - يعنى بشوييد.(519)
7/2 - بردن نام خدا به هنگام خوردن
1408 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس ميوه بخورد و اين خوردن را با نام خدا آغاز كند، ميوه به او زيانى نمى رساند.(520)
7/3 - دعا كردن به هنگام ديدن ميوه نوبر
1409 - تاريخ بغداد:
- به نقل از عايشه -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) چون ميوه اى نوبر مى آوردند، آن را روى دهانش مى نهاد و سپس روى چشمانش مى گذاشت و مى گفت : ((خداوندا! چنان كه آغاز اين را به ما خوراندى ، پايانش را هم به ما بخوران )).(521)
1410 - امام على (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، چون ميوه اى نو مى ديد، آن را مى بوسيد و بر روى چشمان و دهانش مى نهاد و سپس مى گفت : ((خداوندا! چنان كه آغاز اين را در عافيت به ما نشان دادى ، پايان آن را نيز در عافيت به ما بنمايان )).(522)
7/4 - خوردن هر ميوه در آغاز فصلش و پرهيز از آن در پايان آن فصل
1411 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد ميوه در هنگام روى كردنش ؛ چرا كه در اين هنگام ، مايه : سلامت تن و از ميان رفتن اندوه است . نيز آن را در هنگام پشت كردن واگذاريد؛ كه در اين هنگام ، دردى براى تن است .(523)
1412 - الدعوات :
روايت شده است كه : ((... ميوه را در ايام دولتش بخور؛ و برترين ميوه ها، انار و ترنج است )).(524)
7/5 - جدا نكردن پوست ميوه
1413 - الكافى :
از ابن القداح درباره امام صادق (عليه السلام ) روايت شده است كه ايشان ، پوست كندن ميوه را دوست نداشت .(525)
7/6 - پرهيز از خوردن چند ميوه با هم
1414 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس تنها يك نوع ميوه را بخورد، آن ميوه به او زيان نمى رساند.(526)
1415 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
ميوه ها را جدا جدا بخوريد تا زيان نرساند.(527)
1416 - مستدرك الوسائل :
- به نقل از كتاب التعريف -: روايت شده است كه هيچ دو ميوه اى را نبايد با هم خورد، مگر انگور و انار را؛ زيرا روايت شده است كه اشكال ندارد دانه هاى انكور و انار، در كنار هم قرار داده شوند.(528)
1417 - دعائم الاسلام :
از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده كه ايشان از جاى دادن دو خرما در كنار هم در دهان و يا دو ميوه ديگر نهى فرمود.
امام صادق (عليه السلام ) فرموده است : ((البته اين ، در صورتى است كه شخص با ديگر مردم و بر سفره اى مشترك باشد اما اگر كسى به تنهايى مى خورد، هرگونه كه دوست دارد، بخورد)).(529)
1418 - علل الشرائع :
- به نقل از على بن جعفر، در گفتگو با برادرش امام كاظم (عليه السلام ) -: از ايشان درباره با هم خوردن انجير و خرما و ديگر ميوه ها پرسيدم .
فرمود: ((پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، از همراه كردن (دو ميوه ) نهى فرموده است . پس اگر تنها بودى ، هر گونه كه دوست دارى ، بخور؛ اما اگر در جمع شمارى از مسلمانان بودى ، ميوه ها را با هم نخور)).(530)
1419 - المحاسن :
- به نقل از محمد بن مثنى يا كسى ديگر، در حديثى كه سند آن را به معصوم رسانده است -: اگر همراه كسى بودى و خواستى چند ميوه را با هم بخورى ، او را به اين خواست آگاه كن .(531)
بيان
ظاهر سه حديث اخير، نشان مى دهد كه نهى از خوردن دو ميوه با هم ، يك ادب اجتماعى است ، نه يك توصيه طبى ، و مراعات اين ادب ، هنگامى لازم است كه دو نفر بخواهند با همديگر ميوه بخورند و ميوه به اندازه كافى وجود نداشته باشد.(532)
بديهى است كه اگر ديگرى در آن ميوه شريك باشد، مراعات حق او، يك ادب وجوبى و اگر شريك نباشد، ادبى استحبابى است .
بنابراين به نظر مى رسد كه حمل سه حديث اول بر همين معنا، اولى است ، هر چند كه با ظاهر آنها (نهى از خوردن دو نوع ميوه با هم ) مخالف است ؛ چرا كه سند معتبرى ندارد، مگر اين كه با آزمايش علمى مشخص شود كه خوردن دو نوع ميوه با هم ، زيان آور است .
فصل هشتم : آداب آشاميدن
8/1 - آنچه در آشاميدن ، بايسته است
الف - آشاميدن به سه نفس
1420 - سنن اءبى داوود:
- به نقل از انس -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) چون آشاميد، (در ميان آن ،) سه نفس مى كشيد و مى فرمود: ((اين ، گواراتر، خوش تر و پاكيزه تر است )).(533)
1421 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى آب بخورد و (در ميان آن ،) سه نفس بكشد، (از بيمارى ناشى از يكجا سر كشيدن ) در امان است .(534)
ب - ايستاده آب آشاميدن ، و نشسته آشاميدن در شب
1422 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- خطاب به امام على (عليه السلام ) -: اى على ! ايستاده آب بخور كه براى تو مايه قدرت افزون تر و سلامت بيشتر است .(535)
1423 - امام صادق (عليه السلام ):
ايستادن آشاميدن آب در روز، مايه قدرت افزون تر و تن درستى بيشتر است .(536)
1424 - امام صادق (عليه السلام ):
ايستاده آشاميدن آب در روز، موجب عرق كردن بيشتر و توان افزون تر بدن است .(537)
1425 - امام باقر (عليه السلام ):
ايستاده آشاميدن ، براى تو مايه قدرت افزون تر و سلامت بيشتر است .(538)
1426 - امام صادق (عليه السلام ):
ايساده آشاميدن آب در روز، غذا را گوارا مى سازد و ايستاده آشاميدن آب در شب ، زرداب مى آورد.(539)
1427 - امام على (عليه السلام ):
از اين حذر كنيد كه در حالت ايستاده بر روى پاهايتان ، آب بنوشيد؛ زيرا اين كار، دردى بى درمان مى آورد، مگر اين كه خداوند (عزوجل ) خود، عافيت دهد(540).(541)
1428 - امام باقر (عليه السلام ) يا امام صادق (عليه السلام ):
در حالت ايستاده ، آب مياشام ، و در آب بركه ، پيشاب مكن ، و بر گرد قبر، مچرخ ، و در خانه اى تنها ممان ، و با يك لنگه پاى افزار، راه مرو؛ چرا كه چون بنده اى در يكى از اين حالت ها باشد، شيطان بسيار زود به سوى او مى شتابد.(542)
ج - آشاميدن آب نيم گرم
1429 - امام صادق (عليه السلام ):
دو چيز مناسب است كه به هيچ درون نادرستى در نمى آيند، مگر اين كه آن را به درستى مى آورند، و دو چيز نامناسب است كه به هيچ درون سالمى در نمى آيند، مگر اين كه آن را نادرست (وناسالم ) مى كنند. آن دو چيز مناسب ، عبارت اند از: انار و آب نيم گرم (ولرم )؛ و آن دو چيز نامناسب ، عبارت اند از: پنير و گوشت خشك شده .(543)
1430 - مكارم الاخلاق :
ايشان فرمود: ((آب جوشيده (544) سودمند است و هيچ ضررى ندارد)).(545)
8/2 - آنچه در آشاميدن نابايسته است
الف - دميدن
1431 - مكارم الاخلاق :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به گاه آشاميدن ، در ظرف نمى دميد و چون مى خواست نفس بكشد، ظرف را از دهان خود دور مى كرد تا نفس بكشد.(546)
1432 - سنن اءبى داوود:
- به نقل از ابن عباس -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، از اين كه كسى بازدهم خويش را به ظرف برگرداند يا در آن بدمد، نهى فرمود.(547)
1433 - سنن الترمذى :
- به نقل از ابو سعيد خدرى -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از دميدن در آشاميدنى ، نهى كرد.
مردى گفت : خاشاكى در آب مى بينم .
فرمود: ((آن را بريز)).(548)
1434 - الطبقات الكبرى :
- به نقل از قاسم بن مسلم (وابسته على بن ابى طالب (عليه السلام ))، از پدرش -: على (عليه السلام ) آبى خواست . براى وى كاسه آبى آوردم و در آن دميدم . آب را به من برگرداند و از نوشيدن آن خودارى ورزيد و فرمود: ((تو خود، آن را بنوش )).(549)
ب - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
1435 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى از شما خواست آب بخورد، جرعه جرعه بنوشد و يكسره سر نكشد؛ چرا كه درد جگر، از سر كشيدن يكباره بر مى خيزد.(550)
1436 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
آب را بمكيد و آن را يكجا سر نكشيد؛ چرا كه درد جگر، از آن مى خيزد.(551)
1437 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر آب خواستيد، آن را جرعه جرعه بنوشيد و يكجا سر نكشيد.(552)
1438 - امام صادق (عليه السلام ):
- به نقل از پدرانش (عليهم السلام ) -: على (عليه السلام ) از اين كه همه آب ، به يك جرعه نوشيده شود، نهى كرد و فرمود: ((سه يا دو (جرعه باشد))).(553)
ج - آشاميدن آب بسيار داغ
1439 - دعائم الاسلام :
از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده كه از آشاميدن ((حميم )) (يعنى آبى كه به غايت ، داغ است )، نهى فرمود.(554)
د - آشاميدن آب در لابه لاى غذا خوردن
1440 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد معده اش او را آزار ندهد، بر روى غذا آب نخورد تا هنگامى كه غذا خوردن را به پايان مى برد. هر كس چنين كند، بدنش به رطوبت مى گرايد، معده اش ضعيف مى شود و رگ هايش نيروى غذا را به خود نمى گيرند؛ زيرا اگر پشت سر هم روى غذا آب ريخته شود، آن غذا در معده نارس و بدگوارش مى گردد.(555)
ه- آشاميدن آب بر روى گوشت
1441 - امام على (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) چون گوشت مى خورد، در آشاميدن آب ، شتاب نمى ورزيد. يكى از ياران كه از اهل بيت پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بود، از ايشان پرسيد: اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! چه قدر كم بر روى گوشت ، آب مى آشامى !
فرمود: ((هيچ كس نيست كه اين گوشت چرب را بخورد و تا پايان غذا از آشاميدن آب ، خوددارى ورزد، مگر اين كه غذا را گوارا مى يابد)).(556 )
و - آشاميدن آب بر روى چربى
1442 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
آشاميدن در پى چربى ، بيمارى اى در شكم است .(557)
1443 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
آشاميدن آب در پى چربى ، بيمارى را برمى انگيزاند.(558)
1444 - المحاسن :
- به نقل از نوفلى -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) چون چربى مى خورد، از نوشيدن آب مى كاست .
گفتند: اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! كمتر آب مى نوشى ؟!
فرمود: ((اين كار، غذايم را گواراتر مى سازد)).(559)
ز - آشاميدن آب از مجاور دسته ظرف يا لبه شكسته آن
1445 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مباد كسى از شما از كنار دسته ظرف ، آب بخورد؛ چرا كه آن جا جاى گرد آمدن آلودگى است .(560)
1446 - سنن اءبى داوود:
- به نقل از ابو سعيد خدرى -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، از اين كه از لبه شكسته كاسه آب ، آشاميده و يا در نوشيدنى ، دميده شود، نهى فرمود.(561)
1447 - امام على (عليه السلام ):
از لبه شكسته ظروف و از كنار دسته آن ، آب نخوريد؛ چرا كه شيطان بر دسته و لبه شكسته مى نشيند.(562)
1448 - امام باقر (عليه السلام ):
از دسته كوزه و از شكستگى آن - اگر در آن ، شكستگى اى باشد - نبايد آب آشاميدن ؛ چرا كه آشاميدنگاه شيطان هاست .(563)
-
ح - آشاميدن در ظرف هاى مسى
1449 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در ظرف مسين منوش ؛ چرا كه ((سهل )) (يعنى وسواس و پريشان علقى ) بر جاى مى نهد.(564)
ط - آشاميدن در حالت ناشتا
1450 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس ناشتا آب بياشامد، نيرويش كاستى مى يابد.(565)
اظهار نظر
گفتنى است كه سند اين روايت ، ضعيف است . اين احتمال را هم روا مى دانيم كه مقصود از آن ، برخى از مزاج ها يا برخى از مناطق گرم مانند حجاز باشد. و به روى ، براى اظهارنظر قطعى در اين باره و نيز در مورد رواياتى كه درباره نهى از خوردن زياد آب خواهد آمد، بررسى هاى علمى ، ضرورى است .
ى - آشاميدن آب سرد، پس از خوردن شيرينى
1451 - امام رضا (عليه السلام ):
آشاميدن آب سرد، پس از خوردن چيز گرم و پس از خوردن شيرينى ، دندان ها را از بين مى برد.(566)
ك - نوشيدن آب فراوان
1452 - امام صادق (عليه السلام ):
آب بسيار منوش ؛ چرا كه سرچشمه هر دردى است .(567)
1453 - امام صادق (عليه السلام ):
اگر مردم كمتر آب مى نوشيدند، بدن هايشان به سامان بود.(568)
1454 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس كمتر آب مى نوشد، تن درست است .(569)
1455 - امام صادق (عليه السلام ):
كمتر آب بنوش ؛ چرا كه هر دردى را به سوى خود مى كشد. از درمان نيز تا هنگامى كه بدنت درد را دارد، بپرهيز.(570)
ل - نوشيدن آب سرد و آب جو در حمام
1456 - امام صادق (عليه السلام ):
از نوشيدن آب سرد و آب جو (فقاع )(571) در حمام ، حذر كن ؛ چرا كه معده را تباه مى كند.(572)
فصل نهم : نوبت هاى غذا
9/1 - صبحگاهان و شامگاهان
قرآن
ولهم رزقهم فيها بكرة وعشيا؛(573)
و آنان ، صبحگاهان و شامگاهان ، روزى ويژه خويش را دارند.
حديث
1457 - الكافى :
- به نقل از شهاب بن عبد ربه -: نزد امام صادق (عليه السلام )، از دردها و بدگوارى هايى كه داشتم ، اظهار ناراحتى كردم . به من فرمود: ((صبحانه بخور و شام بخور و در فاصله ميان آنها چيزى مخور؛ چرا كه موجب تباهى تن است . مگر نشنيده اى كه خداوند (عزوجل ) مى فرمايد: ولهم رزقهم فيها بكرة وعشيا؛ و آنان ، صبحگاهان و شامگاهان ، روزى ويژه خويش را دارند.(574)
9/2 - تاءكيد بر خوردن ناشتايى و نهى از واگذاردن آن
1458 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كه جاودانگى مى خواهد - و البته (براى غير خدا) جاودانگى اى نيست - بايد كه چاشت را زودتر بخورد ورداى سبك برگيرد و كمتر با زنان بياميزد.(575)
1459 - امام على (عليه السلام ):
هر كه جاودانگى مى خواهد - البته (براى غير خدا) جاودانگى اى نيست - بايد چاشت را زود بخورد، شام را ديرتر بخورد،(576) كمتر با زنان بياميزد و رداى سبك برگيرد.(577)
1460 - امام صادق (عليه السلام ):
چون نماز صبح را خواندى ، پاره نانى بخور تا با آن : دهان خويش را خوش بو سازى ، حرارت خود را فرو بنشانى ، دندان هايت را استوار سازى ، لثه ات را استحكام بخشى ، روزى خويش را به چنگ آورى و خوى خود را نيكو سازى .(578)
1461 - امام صادق (عليه السلام ):
مومن را بايسته است كه تا غذا نخورده ، از خانه بيرون نرود؛ چرا كه اين كار به او استوارى بيشترى مى دهد.(579)
1462 - ربيع الابرار:
واگذاردن ناشتايى ، مايه بيمارى است .(580)
9/3 - تاءكيد برخوردن شام و نهى از واگذاردن آن
1463 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوردن شام را وامگذاريد، هر چند به مشتى خرما باشد؛ زيرا وا گذاشتن آن ، انسان را پير مى كند.(581)
1464 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوردن شام را وا مگذاريد، هر چند به خوردن دانه اى خرماى خشكيده باشد. من بر امت خويش ، از اين ، بيم دارم كه از واگذاردن شام ، پيرى (در هم شكستگى ) به سراغشان آيد؛ چرا كه شام ، مايه نيرومندى پير و جوان است .(582)
1465 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
شام بخوريد، هر چند به مشتى خرماى خشكيده باشد؛ چرا كه وا گذاردن شام ، مايه پيرى است .(583)
1466 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن شام را وا مگذار، هر چند به سه لقمه (نان ) با نمك باشد.(584)
1467 - امام على (عليه السلام ):
شام خوردن پيامبران ، پس از تاريكى شب بوده است . آن را وا مگذاريد؛ چرا كه واگذاردن آن ، ويرانى تن است .(585)
1468 - امام صادق (عليه السلام ):
سرچشمه ويرانى تن ، واگذاردن شام است .(586)
1469 - امام صادق (عليه السلام ):
براى كسى كه پا به سن نهاده ، خوب نيست با شكم سبك بخوابد؛ بلكه اگر با شكم پر بخوابد، برايش بهتر است .(587)
1470 - امام صادق (عليه السلام ):
براى پير كهن سال ، بايسته است كه حتما به گاه خفتن ، شكمش از غذا پر باشد. اين ، سبب خواب آرام تر و بوى خوش تر دهان براى اوست .(588)
1471 - المحاسن :
- به نقل از مفضل بن عمر -: شبى ، در حالى كه امام صادق (عليه السلام ) شام مى خورد، برايشان وارد شدم . فرمود: ((اى مفضل ! پيش آى و بخور)).
گفتم : شام خورده ام .
فرمود: ((پيش آى و بخور؛ زيرا مستحب است مرد، هنگامى كه به ميان سالى در آمد، شب را در حالى بخوابد كه غذايى تازه در شكم اوست )).
من نيز پيش رفتم و خوردم .(589)
1472 - امام صادق (عليه السلام ):
واگذاردن شام ، مايه پيرى است . براى مرد، آن هنگام پا به سن نهاد، بايسته است كه تنها در حالى بخوابد كه درونش از غذا پر باشد.(590)
1473 - الكافى :
- به نقل از على بن ابى على لهبى -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((طبيبان شما درباره شام شب ، چه مى گويند؟)).
گفتم : ما را از آن ، باز مى دارند.
فرمود: ((اما من ، شما را بدان ، فرمان مى دهم )).(591)
1474 - الكافى :
- به نقل از زياد بن ابى الحلال -: با امام صادق (عليه السلام ) شام خوردم . فرمود: ((شام پس از نماز خفتن ، شام پيامبران است )).(592)
1475 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس شام را وا گذارد، رگى در بدن وى مى ميرد و هرگز زنده نمى شود.(593)
1476 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس شام را در شب شنبه و شب يكشنبه ، پشت سر هم واگذارد، چيزى از كف او مى رود كه تا چهل روز به وى باز نمى گردد.(594)
1477 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس شام را در شب شنبه و شب يكشنبه ، پشت سر هم واگذارد، نيروى وى از كف مى رود و اين نيرو تا چهل روز به وى باز نمى گردد.(595)
1478 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس شام را واگذارد، نيروى از او كاسته مى شود و به او باز نمى گردد.(596)
1479 - الكافى :
- به نقل از سليمان بن جعفر جعفرى -: امام كاظم (عليه السلام ) شام خوردن را وا نمى گذارد، هر چند به خوردن يك كلوچه بود.
ايشان مى فرمود: ((آن ، نيرويى براى تن است )) و نمى دانم ديگر چه چيزى فرمود، جز اين كه دقيقا اين سخن را هم فرمود كه : ((و كار آمد براى آميزش است )).(597)
1480 - امام رضا (عليه السلام ):
مباد كه مرد، هنگامى كه ميان سال مى شود، خوردن چيزى را در هر شب ، واگذارد؛ زيرا اين كار، سبب خواب آرام تر و بوى خوش تر دهان است .(598 )
1481 - امام رضا (عليه السلام ):
در بدن ، رگى است كه آن را ((عشاء (شام ))) گويند. اگر شخص شام خوردن را واگذارد، آن رگ تا صبح ، او را نفرين مى كند و مى گويد: ((خدا تو را گرسنه بدارد، چنان كه مرا گرسنه بداشتى ، و تشنه بدارد، چنان كه تشنه ام داشتى )).(599) پس مباد كسى از شما خوردن شام را واگذارد، هر چند به يك لقمه نان يا جرعه اى آب باشد.(600)
9/4 - يك وعده در روز
1482 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس در روز، يك بار غذا مى خورد، گرسنه نمى ماند؛ هر كس دو بار مى خورد، پرستشگر نيست ؛ و هر كه سه بار مى خورد، او را با چارپايان ببنديد(601)
1483 - شعب الايمان :
- به نقل از عايشه -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) مرا ديد كه روزى دو بار غذا مى خورم . فرمود: ((اى عايشه ! همه دنيا را شكم خويش گرفته اى ! بيشتر از يك بار خوردن در هر روز، اسراف است و خداوند، اسراف كنندگان را دوست ندارد)).(602)
9/5 - سه وعده در دو روز
1484 - امام رضا (عليه السلام ):
مقدار بايسته در خوراك ، آن است كه چون هشت ساعت از روز مى گذرد، يك بار غذا بخورى ، يا در دو روز، سه وعده غذا ميل كنى (، بدين ترتيب كه ): در پگاه نخستين روز، ناشتايى بخورى ، سپس در همان روز، شام بخورى و سپس چون ديگر روز فرا رسيد، پس از گذشت هشت ساعت از آغاز روز، يك وعده ديگر بخورى و در آن روز، تو را به شام ، نيازى نيست (603) اين غذا، بايد به اندازه باشد و نه بر آن ، افزوده و نه از آن ، كاسته شود.(604)
سخنى درباره احاديث مربوط به وعده هاى غذا
چنان كه ملاحظه شد، احاديث اين فصل ، به پنج دسته تقسيم مى شوند:
1 - احاديثى كه با الهام از قرآن كريم - آن جا كه از غذاى بهشتيان ، سخن به ميان آورده است - به دو وعده غذا در هر روز (به هنگام صبحگاهان و شامگاهان ) سفارش مى كند.
2 - احاديثى كه بر خوردن صبحانه تاءكيد مى ورزند و از واگذاردن آن ، نهى مى كنند.
3 - احاديثى كه بر خوردن شام ، تاكيد مى كنند و از واگذاردن آن ، بويژه از جانب سالمندان ، باز مى دارند.
4 - احاديثى كه بر خوردن يك وعده غذا در هر روز، تاكيد دارند.
5 - احاديثى كه به خوردن سه وعده غذا در دو روز، سفارش مى كنند.
هر چند اين احاديث ، در نگاه نخست ، متعارض مى نمايند، اما تاءمل در آنها روشن مى سازد كه احاديث سه دسته نخست ، هيچ تعارضى با يكديگر ندارد، و حتى همديگر را تاءييد نيز مى كنند؛ زيرا دسته نخست ، به خوردن دو وعده صبحانه و شام ، سفارش مى كند و دسته هاى دوم و سوم ، از واگذاردن صبحانه و شام ، نهى مى نمايند.
دسته چهارم نيز با حديث هاى پيشين ، تعارض ندارد؛ زيرا اين دسته به بسنده بودن يك وعده در روز تصريح دارد و احاديث دسته هاى پيشين هم به دو وعده ، توصيه مى كنند.
و اما حديثى كه به سه وعده غذا در دو روز سفارش مى كند، از آن روى كه در كتاب طب الامام الرضا (عليه السلام ) نقل شده و انتساب اين كتاب به امام رضا (عليه السلام ) به اثبات نرسيده ، دچار ضعف در سند است ، چنان كه به لحاظ دلالت نيز ضعيف است ؛ زيرا مخاطب اين حديث ، ماءمون عباسى است و شابد اساسا اين توصيه ، به او اختصاص داشته باشد. بنابراين ، جمع بندى احاديث پيشين ، اين مى شود كه خوردن دو وعده در صبحگاهان و شامگاهان ، براى استمرار تن درستى ، سودمند است ، چنان كه بهشتيان نيز - كه در سراى سلامت ، زندگى جاويد دارند(605) - در همين دو وقت ، غذا ميل مى نمايند:
ولهم رزقهم فيها بكرة وعشيا؛(606)
و آنان ، صبحگاهان و شامگاهان ، روزى ويژه خويش را دارند.
بخش پنجم : درمان با غذاهاو گياهان دارويى
فصل يكم : ترنج
1/1 - تاكيد برخوردن ترنج
1485 - الدعوات :
روايت شده است كه : ((... ميوه را در ايمام دولتش بخور؛ و برترين ميوه ها، انار و ترنج است . از سبزى ها نيز گل سرخ و بنفشه ، برترين هستند)).(607)
1/2 - خواص ترنج
1486 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد ترنج : چرا كه دل را نورانى مى سازد(608) و بر توان مغز مى افزايد.(609)
1/3 - خوردن ترنج پس از غذا
1487 - الكافى :
- به نقل از عبدالله بن ابراهيم جعفرى -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((پزشكان شما درباره ترنج چه دستور مى دهند؟)).
گفتم : دستور مى دهند كه آن را پيش از غذا بخوريم .
فرمود: ((اما من ، شما را به خوردن آن پس از غذا فرمان مى دهم )).(610)
1488 - الكافى :
- به نقل از ابراهيم بن عمر يمانى -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : آنان مدعى اند كه بهترين وضعيت براى خوردن ترنج ، حالت ناشتاست .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((اگر پيش از غذا خوب باشد، پس از غذا به مراتب بهتر و پسنديده تر است )).(611)
1489 - امام صادق (عليه السلام ):
ترنج را پس از غذا بخوريد(612)؛ چرا كه خاندان محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) چنين مى كنند.(613)
1/4 - نخوردن ترنج در شب
1490 - امام رضا (عليه السلام ):
خوردن ترنج در شب ، چشم را برمى گرداند و كژچشمى به جاى مى گذارد.(614)
1/5 - آنچه ترنج را هضم مى كند
1491 - امام باقر (عليه السلام ):
ترنج ، سنگين است . چون خورده شود، نان خشك ، آن را در معده هضم مى كند.(615)
1492 - امام رضا (عليه السلام ):
نان (616) خشك ، ترنج را هضم مى كند.(617)
1493 - الكافى :
- به نقل از ابو بصير -: ميهمانى داشتم كه به ترنج همراه با عسل ، اظهار تمايل كرد. آن را به او دادم و خود نيز با وى خوردم . سپس نزد امام صادق (عليه السلام ) رفتيم و ديديم كه سفره اى نزد ايشان گشوده است . به من فرمود: ((پيش آى و بخور)).
گفتم : پيش از آن كه نزد شما بيايم ، ترنج و عسل خورده ام و اكنون سنگينى آن را احساس مى كنم ؛ زيرا زياد خورده ام .
(ايشان به يكى از غلامان خود) فرمود: ((اى غلام ! نزد كنيز برو و به او بگو: "برايمان يك كناره نان خشك ، از آنچه در تنور خشك مى كنى ، بفرست ")).
آن نان ، آورده شد. پس به من فرمود: ((از اين نان خشك بخور؛ چرا كه ترنج را هضم مى كند)).
من آن را خوردم و سپس از جاى برخاستم ، گويا كه هيچ چيز نخورده ام .(618)
1/6 - مرباى ترنج
1494 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از ابراهيم بن حسن جعفرى -: امام صادق (عليه السلام ) به ياران خويش فرمود: ((به من بگوييد كه پزشكانتان درباره ترنج به شما چه دستور مى دهند)).
(يكى ) گفت : اى پسر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! ما را به خوردن آن ، پيش از غذا، سفارش مى كنند.
فرمود: ((هيچ چيز، از آن ، در حالتى كه پيش از غذا خورده شود، بدتر نيست و هيچ چيز، از آن ، در حالتى كه پس از غذا خورده شود، سودمندتر نيست . بر شما باد مرباى آن ، كه در درون انسان ، بويى چون بوى مشك دارد)).(619)
1/7 - نگاه كردن به ترنج
1495 - المعجم الكبير:
- به نقل از ابو كبشه انصارى -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نگريستن به ترنج را دوست داشت و به نگريستن به حمام احمر(620 ) نيز علاقه مند بود.(621)
1496 - امام رضا (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به نگريستن به ترنج سبز و سيب سرخ ، علاقه داشت .(622)
فصل دوم : آلو
14967 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از جابر بن يزيد جعفى -: مردى نزد امام باقر (عليه السلام )، از تلخه اى كه در درون او به جوشش آمده بود - تا جايى كه نزديك بود ديوانه شود - اظهار ناراحتى كرد.
امام (عليه السلام ) به او فرمود: ((آن را با آلو فرو بنشان )).(623)
1498 - امام صادق (عليه السلام ):
آلو در حالت ناشتا تلخه را فرو مى نشاند، هر چند كه بادها را نيز تحريك مى كند.(624)
1499 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از ازرق بن سليمان -: از امام صادق (عليه السلام ) درباره آلو پرسيدم . فرمود: ((براى تلخه مفيد است و مفاصل را نيز نرم مى كند؛ اما از آن ، زياد مخور كه سرانجام ، در مفصل هايت ، بادهايى بر جاى مى نهد)).(625)
1500 - الكافى :
- به نقل از زياد قندى -: بر امام كاظم (عليه السلام ) در آمدم ، در حالى كه نزد ايشان ظرف آبى قرار داشت و چند آلوى سياه - كه همان زمان ، هنگام چيدنش بود - در آن ديده مى شد.
فرمود: ((حرارت ، در من بالا گرفته و آلوى تازه حرارت را خاموش مى كند و صفرا را فرو مى نشاند. خشك آن نيز خون را آرام مى كند و دردهاى بى درمان را از تن بيرون مى كشد))(626).(627)
1501 - طب الائمة (عليهم السلام ):
از يكى از امامان (عليهم السلام ): بر شما باد آلودى مانده چرا كه در مانده آن ، سودش بر جاى مانده و زيانش رفته است . آن را پوست كنده بخوريد؛ چرا كه براى هر تلخه و حرارت و افروختگى اى كه از حرارت برخاسته باشد، سودمند است .(628)
فصل سوم : برنج
3/1 - مهتر همه خوراكى ها
1502 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
برنج در ميان خوراكى ها، به سان مهتر (رئيس ) در ميان قوم است .(629)
1503 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مهتر همه خوراكى هاى ساكنان اين سراى و آن سراى ، گوشت و سپس برنج است .(630)
3/2 - خواص برنج
1504 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
برنج ، نيكو دارويى است : سرد است و سالم و بر كنار از هر بيمارى .(631)
1505 - امام صادق (عليه السلام ):
برنج ، نيكو غذايى است . ما آن را براى بيماران خويش نگه مى داريم .=(632)
1506 - امام صادق (عليه السلام ):
از جانب شما، چيزى دوست داشتنى تر از برنج و بنفشه براى ما نمى آيد. من (يك بار،) از دردى سخت در رنج بودم و در اين هنگام به من الهام شد كه برنج بخورم . گفتم كه آن را فراهم آورند... پس ، خداوند (عزوجل ) با آن ، دردم را از ميان برد.(633)
ر. ك : ص 510 (خواص نان برنج ).
ر. ك : ص 559 (خواص برخى از انواع سويق / سويق برنج ).
ر. ك : ص 231 (آنچه براى برخى از دردهاى شكم سودمند است / برنج و سماق )
ر. ك : ص 234 (آنچه براى برخى از دردهاى شكم سودمند است / آرد برنج ).
ر. ك : ص 238 (آنچه براى درمان بواسير، سودمند است / برنج ).
فصل چهارم : بادروج (جك )
1507 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
حوك (634)، سبزى پيامبران است . گويا مى بينم كه در بهشت روييده است .(635)
1508 - امام على (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، به بادروج نگريست و فرمود: ((اين ، حوك است . گويا كه رستنگاه آن را در بهشت مى نگرم )).(636)
1509 - امام على (عليه السلام ):
نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از حوك - كه همان بادروج است - سخن به ميان مى آوردند. فرمود: ((سبزى من و سبزى پيامبران پيش از من است و من ، آن را دوست دارم و مى خورم )).(637)
1510 - امام على (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از ميان سبزى ها، به حوك ، علاقه داشت .(638)
1511 - امام صادق (عليه السلام ):
نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، سركه ، دوست داشتنى ترين نانخورش ، و حوك (يعنى بادروج )، دوست داشتنى ترين سبزى بود.(639)
1512 - امام صادق (عليه السلام ):
امير مومنان - كه درودهاى خدا بر او باد - به بادروج ، علاقه داشت .(640)
1513 - امام صادق (عليه السلام ):
حوك ، سبزى پيامبران است . بدانيد كه در آن ، هشت ويژگى است : اشتهاآور است ، گرفتگى هاى عروق و مجارى را مى گشايد، آروغ با خوش بو مى سازد، دهان را بوى خوش مى بخشد، غذا را دوست داشتن مى سازد؛ درد و بيمارى را از بدن بيرون مى كشد و امان انسان را از جذام است . چون در درون انسان جاى گيرد، همه بيمارى ها را فرو مى نشاند.(641)
1514 - الكافى :
- به نقل از ايوب بن نوح -: يكى از كسانى كه با امام كاظم (عليه السلام ) بر سر سفره اى حضور يافته بود، برايم نقل كرد كه امام (عليه السلام )، بادروج خواست و فرمود: ((من دوست دارم غذا را با آن آغاز كنم ؛ زيرا انسدادها را مى گشايد، اشتها آور است ، سبل (642) را از ميان مى برد و اگر غذا را با آن آغاز كنم ، پس از آن ، هر چه را بخورم ، از آن بيمى ندارم ؛ چرا كه در اين صورت ، از زيان عارضه اى نمى ترسم )).
چون غذا خوردن را به پايان برديم ، امام (عليه السلام ) باز هم آن را خواست و ايشان را ديدم كه دنبال سينى اين سبزى مى رفت و از آن مى خورد و به من هم مى داد.
او مى فرمود: ((غذاى خود را با آن به پايان ببر؛ چرا كه آنچه را پيش تر خورده اى ، مى گوارد و آنچه را پس از آن مى خورى ، دوست داشتنى مى سازد، سنگينى را از ميان مى برد و آروغ و دهان را خوش بو مى كند)).(643)
فصل پنجم : بادمجان
1515 - الدعوات :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در خانه جابر بود. نزد ايشان بادمجان آوردند و ايشان خوردن آغازيد. جابر گفت : اين ، گرم است .
فرمود: ((اى جابر! نه ! اين ، نخستين درختى است كه به خداوند، ايمان آورد. آن را در آب بجوشانيد و بپزيد و به روغن بياميزيد و نرم كنيد؛ چرا كه بر حكمت مى افزايد))(644).(645)
1516 - امام صادق (عليه السلام ):
بامجان بخوريد، كه شفاى هر درد است .(646)
1517 - امام صادق (عليه السلام ):
بادمجان بخوريد؛ زيرا درد را مى برد و خود، درد نمى آورد.(647)
1518 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد بادمجان بورانى ؛(648) زيرا شفايى است كه از پيسى ، ايمن مى سازد. بادمجان سرخ شده در روغن نيز چنين است .(649)
1519 - امام صادق (عليه السلام ):
بادمجان ، براى تلخه سياه ، خوب است و به صفرا نيز زيان نمى رساند.(650)
1520 - امام صادق (عليه السلام ):
روايت شده است كه نزد امام سجاد (عليه السلام ) بادمجان سرخ شده در روغن بود. ايشان چشم درد داشت و از اين بادمجان مى خورد.
به ايشان گفتم : اى پسر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! از اين مى خورى ، در حالى كه آتش است ؟! فرمود: ((خموش ! پدرم از جدم برايم نقل كرد كه گفته است : بادمجان ، از پيه زمين است و در هر چه بيفتد، آن را خوش و خوش بو مى سازد)).(651)
1521 - امام صادق (عليه السلام ):
در فصل خرما چينى ، بادمجان زياد بخوريد؛ زيرا درمان هر دردى است ، فروغ چهره را فزون مى سازد، مى نويسد: رگ ها را نرم مى كند و به آب كمر مى افزايد.(652)
1522 - امام رضا (عليه السلام ):
بادمجان در فصل چيدن خرما، موجب هيچ بيمارى اى نيست .(653)
1523 - امام هادى (عليه السلام ):
خطاب به يكى از مردان خود -: براى ما، بادمجان فراوان بياوريد؛ چرا كه در هنگام گرما، گرم و در هنگام سرما، سرد است .(654) آن ، در همه اوقات ، معتدل و در هر حال ، خوب است .(655)
1524 - الكافى :
به نقل از عبدالرحمان هاشمى -: ايشان (656) به يكى از وابستگان خود گفت :
((براى ما پياز كمتر و بادمجان بيشتر بياور)).
او پرسيد كنان گفت : بادمجان ؟
-
فرمود: ((آرى ، بادمجان ، در بردارنده همه مزه ها، بى زيان ، سازگار با طبع ، معتدل در ميان گونه هاى خويش ، مناسب براى پير و جوان ، ميانه در گرما و سرما، و گرم در جاى گرم و سرد در جاى سرماست )).(657)
فصل ششم باقلا
6/1 - خوراك عيسى
1525 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوراك عيسى (عليه السلام )، تا آن هنگام كه به آسمان برده شد، باقلا بود. عيسى (عليه السلام )، تا هنگامى كه به آسمان برده شد، هرگز چيزى را كه آتش آن را ديگرگون كرده باشد، نخورد.(658)
6/2 - خواص باقلا
1526 - امام صادق (عليه السلام ):
باقلا، بيمارى را مى برد و در آن ، بيمارى اى نيست .(659)
1527 - امام صادق (عليه السلام ):
باقلا، استخوان هاى ساق پا را استحكام مى بخشد.(660)
1528 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن باقلا، مغز استخوان هاى ساق را تراكم درونى مى دهد، توان مغز را افزون مى سازد و خون تازه (661) توليد مى كند.(662)
1529 - امام رضا (عليه السلام ):
خوردن (663) باقلا، مغز استخوان هاى ساق پا را استحكام مى بخشد و خون تازه توليد مى كند.(664)
6/3 - خوردن باقلا با پوست آن
1530 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس يك دانه باقلا را با پوست آن بخورد، خداوند (عزوجل ) به همان اندازه ، بيمارى را از درون او بيرون مى برد.(665)
1531 - امام صادق (عليه السلام ):
باقلا را با پوستش بخوريد؛ چرا كه معده را پاك مى كند.(666)
فصل هفتم : پياز
1532 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر با آبادى اى وبا زده (667) در آمديد و از وباى آن ترسيديد، بر شما باد پياز آن ؛ چرا كه چشم را جلا مى دهد، مو را تميز مى كند، آب كمر را افزون مى سازد، بر گام ها مى افزايد، و آفتاب زدگى (سياهى چهره ) و نيز خستگى را از ميان مى برد.(668)
1533 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چون به سرزمينى در آمديد، از پياز آن بخوريد تا وباى آن را از شما دور كند.(669)
1534 - امام صادق (عليه السلام ):
پياز، تب را مى برد.(670)
1535 - امام صادق (عليه السلام ):
پياز، خستگى را مى برد، پى را استحكام مى بخشد، بر گام ها مى افزايد، آب را افزون مى سازد و تب را مى برد.(671)
1536 - الكافى :
- به نقل از عبدالله بن محمد جعفى -: امام صادق (عليه السلام ) از پياز ياد كرد و فرمود: ((بوى دهان را خوش مى سازد، بلغم را مى برد و توان آميزش را مى افزايد)).(672)
1537 - امام صادق (عليه السلام ):
پياز بخوريد؛ چرا كه سه ويژگى دارد: بوى دهان را خوش مى سازد، لثه را استحكام مى بخشد و آب و توان آميزش (673) را افزون مى كند.(674)
1538 - امام صادق (عليه السلام ):
پياز، دهان را خوش بو مى كند، پشت را قوى مى سازد و پوست را نرمى مى بخشد.(675)
ر. ك : ص 458 (خوردن تخم مرغ با پياز و روغن زيتون ).
فصل هشتم : خربزه
8/1 - خواص خربزه
1539 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد خربزه (676)؛ چرا كه در آن ، ده ويژگى است : خوراك است ؛ نوشيدنى است ؛ شست و شو دهنده است ؛(677) خوش بوكننده است ؛ مثانه را مى شويد؛ شكم را مى شويد؛ آب كمر را فراوان مى سازد؛ نيروى همبسترى را مى افزايد؛ سردى مزاج را از ميان بر مى دارد؛ و پوست را تميز مى كند.(678)
1540 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
نياز خود به ميوه را با خربزه برآوريد؛ چرا كه ميوه بهشت است ، در آن ، هزار بركت و هزار رحمت است و خوردنش شفاى هر درد است .(679)
1541 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
نياز خود به ميوه را با خربزه برآوريد؛ چرا كه آب آن ، رحمت ، و شيرينى آن ، از شيرينى بهشت است .(680)
1542 - طب النبى (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) خربزه اى از طائف ، هديه دادند. آن را بوييد و بوسيد و سپس فرمود: ((خربزه را دندان بزنيد؛ چرا كه از زيورهاى زمين است : آبش از رحمت خداوند و شيرينى اش از بهشت است ))(681).
1543 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هيچ زن باردارى نيست كه خربزه بخورد، مگر اين كه نوزادش خوش چهره و خوش خوى خواهد شد.(682)
1544 - امام على (عليه السلام ):
- در بيان فوايد خربزه -: در آن ، ده ويژگى است : خوراك است ؛ نوشيدنى است ؛ ميوه است ؛ سبزى است ؛ خورش است ؛ شيرينى است ؛ شست و شو دهنده است ؛ خطمى (683) است ؛ سبزى است ؛ و داروست .(684)
1545 - امام على (عليه السلام ):
خربزه ، دنبلان گوهى است ، نه در آن بيماريى اى هست و نه عارضه اى .(685)
1546 - امام صادق (عليه السلام ):
- درباره ويژگى هاى خربزه -: سنگ را در مثانه ، ذوب مى كند.(686)
1547 - امام صادق (عليه السلام ):
خربزه بخوريد؛ چرا كه در آن ، ده ويژگى است : (مانند) دنبلان كوهى است ، نه دردى در آن هست و نه فسادى ؛ خوراك است ؛ نوشيدنى است ؛ ميوه است ؛ خوش بوكننده است ؛ شست و شو دهنده است ؛ خورش است ؛ توان جنسى را مى افزايد؛ مثانه را مى شويد؛ و ادرار آور است .(687)
1548 - امام رضا (عليه السلام ):
روزگاران به ما خربزه اى پيشكش داد از زيورهاى زمين و از سراى سلامت .
ويژگى هايى بزرگ را در خود جاى داده و من از اين جمله ، آن را آراسته به سامان يافتگى ديدم .
پيامبر ما، بنده برگزيده ، چنين گفت (محمد، نياى من ، كه بر او درود باد):
آب است و شيرينى و سبزى ميوه و شست و شو دهنده و خوراك و خورش
مثانه را مى شويد و چهره را صفا مى دهد دهان را خوش بو مى سازد و اين ، همه ده ويژگى آن است .(688)
8/2 - خوردن خربزه پيش از غذا
1549 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خربزه پيش از غذا، شكم را كاملا مى شويد و بيمارى را از ريشه مى كند.(689)
8/3 - نهى از خوردن خربزه در حالت ناشتا
1550 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن خربزه در ناشتا، سست اندامى مى آورد.(690)
1551 - امام رضا (عليه السلام ):
خوردن خربزه در حالت ناشتا، سست اندامى - پناه بر خدا - بر جاى مى گذارد.(691)
1552 - مناقب آل اءبى طالب (عليه السلام ):
- به نقل از محمد بن صالح خثعمى -: تصميم داشتم در نامه اى به امام عسكرى (عليه السلام )، درباره خوردن خربزه در حالت ناشتا... بپرسم ؛ اما اين پاسخ از او به من رسيد: خربزه را نبايد در حالت ناشتا خورد؛ زيرا سست اندامى مى آورد.(692)
8/4 - آداب خوردن خربزه
1553 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خربزه را دندان بزن و آن را قطعه قطعه مخور؛ چرا كه ميوه اى است خجسته ، خوش ، مايه پاكى دهان و تقدس بخش دل ؛ دندان ها را سفيد مى كند، خداى را خرسند مى سازد، بويش از عنبر و آبش از كوثر است ، گوشت آن از پرديس ، لذت آن از بهشت ، و خوردن آن ، عبادت است .(693)
فصل نهم : تخم مرغ
9/1 - خواص تخم مرغ
1554 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
يكى از پيامبران ، از ((سستى ))، به درگاه خداوند (عزوجل ) ناليد. خداوند، او را به خوردن تخم مرغ ، فرمان داد.(694)
1555 - امام على (عليه السلام ):
يكى از پيامبران ، از كمى زاد و ولد در ميان امت خويش ، به درگاه خداوند (عزوجل ) ناليد. خداوند، او را فرمود كه مردم را به خوردن تخم مرغ ، سفارش كند. مردم ، اين كار را كردند و از آن پس ، زاد و ولد و ولد در ميانش فراوان شد.(695)
1556 - امام باقر (عليه السلام ):
هر كس فرزند ندارد، تخم مرغ بخورد و فراوان از آن بهره ببرد؛ چرا كه نسل را مى افزايد.(696)
1557 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس فرزند ندارد، تخم مرغ بخورد.(697)
1558 - امام كاظم (عليه السلام ):
فراوان خوردن تخم مرغ ، فرزند را افزون مى سازد.(698)
1559 - امام كاظم (عليه السلام ):
فراوان تخم مرغ بخوريد؛ چرا كه فرزند را افزون مى كند.(699)
1560 - الكافى :
- به نقل از مرازم -: امام صادق (عليه السلام ) از تخم مرغ ياد كرد و فرمود: ((دهان كه خوراكى سبك است . دل دادگى به گوشت را فرو مى نشاند؛ ولى عارضه هاى گوشت را هم ندارد)).(700)
9/2 - خوردن تخم مرغ با پياز و روغن زيتون
1561 - مكارم الاخلاق :
- به نقل از يكى از ياران امام صادق (عليه السلام ) در گفتگو با ايشان -: (گفتم :) فدايت شوم ! من ، كنيز مى خرم . دوست دارم چيزى به من تعليم فرمايى كه بر آنها توانايى يابم .
فرمود: ((پياز را ريز و در روغن زيتون ، سرخ كن . تخم مرغى هم بردار و در سينى اى بشكن و قدرى نمك بر آن بپاش . آن گاه اين تخم مرغ را روى پياز و روغن زيتون بريز و اندكى بجوشان و سپس از آن بخور)).
اين كار را انجام دادم و از آن پس ، هرگاه قصد آميزش با آن كنيزان مى كردم ، بر آن توانايى داشتم .(701)
1562 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس تخم مرغ و پياز و روغن زيتون بخورد، بر توان جنسى او افزوده مى شود.(702)
1563 - الكافى :
- به نقل از عمر بى ابى حسنه جمال -: نزد امام كاظم (عليه السلام )، از كمى فرزند، اظهار ناراحتى كردم . به من فرمود: ((از خداوند، آمرزش بطلب و تخم مرغ با پياز بخور)).(703)
9/3 - خوردن تخم مرغ با گوشت
1564 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
گوشت با تخم مرغ ، بر توان جنسى مى افزايد.(704)
1565 - امام صادق (عليه السلام ):
يكى از پيامبران ، از كمى فرزندان به درگاه خداوند (عزوجل ) شكايت برد. خداوند فرمود: ((گوشت با تخم مرغ بخور)).(705)
1566 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس تخم مرغ و پياز و روغن زيتون بخورد، استخوان فرزندش درشت خواهد شد.(706)
9/4 - زرده تخم مرغ
1567 - امام صادق (عليه السلام ):
زرده تخم مرغ ، سبك و سفيده ، سنگين است .(707)
1568 - المحاسن :
- به نقل از حمران بن اعين -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : كسانى مى گويند زرده تخم مرغ ، از سفيده آن ، سبك تر است .
فرمود: ((دليلشان براى اين سخن چيست ؟)).
گفتم : مدعى اند پر، از سفيده است و استخوان و پى ، از زرده است .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((پس پر، سبك ترين آنهاست )).(708)
1569 - مكارم الاخلاق :
- به نقل از على بن محمد بن اشيم -: نزد امام رضا (عليه السلام ) از مشكل گوارش غذا اظهار ناراحتى كردم .
فرمود: ((زرده تخم مرغ بخور)).
اين كار را انجام دادم و از آن ، سود بردم .(709)
9/5 - نهى از افراط در خوردن تخم مرغ
1570 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سه چيز است كه چاق مى كند و سه چيز است چه لاغر مى كند.... اما آن سه چيز كه لاغر مى كند عبارت اند از: اعتياد به خوردن تخم مرغ ، ماهى ، و شكوفه خرما.(710)
1571 - امام رضا (عليه السلام ):
خوردن هميشگى تخم مرغ (711)، سبب پيدايش كنجدك (كك مك ) در صورت مى شود.(712)
1572 - امام رضا (عليه السلام ):
تخم مرغ بسيار خوردن و معتاد شدن به آن ، بيمارى سپرز مى آورد و ايجاد كننده بادهايى در سر معده است ، و زياد خوردن تخم مرغ آب پز، نفس تنگى و نفس بريدگى مى آورد.(713)
9/6 - تخم مرغ هاى حلال و تخم مرغ هاى حرام
1573 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ): - در سفارش هايى به امام على (عليه السلام ) -: اى على ! از ميان تخم ها(ى پرندگان )، آنهايى را بخور كه دو سرشان ، فرق مى كند.(714)
1574 - الكافى :
- به نقل از زراره -: به خداوند سوگند، هرگز همانند امام باقر (عليه السلام ) نديده ام ؛ چرا كه از او پرسيدم و گفتم : خدايت به سامان دارد! از پرندگان ، كدام ها خورده مى شود؟
فرمود: ((آن را كه (هنگام پرواز كردن ،) بال مى زند، بخور و آن را كه بال هاى خويش را صاف نگه مى دارد (بال نمى زند)، نخور)).
پرسيدم : تخمى كه در نيزار است ، چه طور؟
فرمود: ((آنچه را دو سويش همانند است ، مخور و آنچه را دو سويش ناهمگونه است ، بخور)).
گفتم : پرندگان آب ، چه طور؟
فرمود: ((آنچه را چينه دان دارد، بخور و آنچه را چينه دان ندارد، مخرو)).(715)
1575 - امام باقر (عليه السلام ) و امام صادق (عليه السلام ):
اگر به نيزارى در آمدى و تخم پرنده اى يافتى ، از آن مخور، مگر آنچه دو سويش ناهمسان است .(716)
1576 - امام صادق (عليه السلام ):
از تخم هاى پرنگان ، آنچه دو سويش ناهمسان است ، خورده مى شود و آنچه دو سويش همسان است ، خورده نمى شود.(717)
1577 - امام صادق (عليه السلام ):
آنچه دو سويش با هم تفاوت دارد، خوردنش حلال است و آنچه دو سويش همسان است ، خوردنش حرام است .(718)
1578 - الكافى :
- به نقل از مسعدة بن صدقه -: از امام صادق (عليه السلام ) شنيدم كه مى فرمود: ((از تخم هاى پرندگان ، آنچه را دو سرش ناهمسان است ، بخور)).
نيز فرمود: ((از تخم هاى پرندگان دريايى ، آنچه همانند و هم شكل تخم مرغ است (يعنى يكى از دو سرش پهن تر است )، خوردنى است ، و گرنه مخور)).(719)
1579 - الكافى :
- به نقل از ابوالخطاب -: از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدم كه : مردى به نيزار در مى آيد و آن جا تخم هاى پرندگان گوناگونى مى يابد و نمى داند كه تخم چه پرنده اى است : از آن پرندگان ناخوشايند است و يا پرندگان خوشايند؟
فرمود: ((در آنها، نشانه اى پنهان ناشدنى است و بنگر! هر تخمى را كه سر و ته آن را از هم باز شناختى ، بخور و هر چه را از اين نظر همسان بود، واگذار)).(720)
فصل دهم : سيب
10/1 - خواص سيب
1580 - امام على (عليه السلام ):
سيب بخوريد، كه معده را مى پالايد.(721)
1581 - امام صادق (عليه السلام ):
سيب ، پالاينده و خوش بو كننده معده است .(722)
1582 - المحاسن :
- به نقل از اسحاق بن مطهر، از امام صادق (عليه السلام ) -: ((سيب ، معده را گشايش مى دهد.)).
همچنين فرمود: ((سيب بخور؛ چرا كه حرارت را فرو مى نشاند، درون را سرد مى كند و تب را مى برد.))
در حديث ديگرى است كه فرمود: ((وبا را ميان مى برد)).(723)
1583 - امام صادق (عليه السلام ):
به تبداران خود، سيب بدهيد؛ چرا هيچ چيز، سودمندتر از سيب نيست .(724)
1584 - امام صادق (عليه السلام ):
اگر مردم مى دانستند در سيب چيست ، بيمارانش را جز به آن ، درمان نمى كردند. بدانيد كه سيب ، بويژه ، سودمندترين چيزى براى قلب و مايه شست و شوى آن است .(725)
1585 - دعائم الاسلام :
درباره امام صادق (عليه السلام ) روايت شده است كه : مردى از سرزمينى وبا زده به ايشان نامه نوشت و از وباى آن جا خبر داد.
امام (عليه السلام ) در پاسخ نوشت : ((بر تو باد سيب . آن را بخور)).
و فرمود: ((سيب ، حرارت را فرو مى نشاند و درون را خنك مى كند و تب را مى برد)).(726)
1586 - الكافى :
- به نقل از محمد بن فيض -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : كسى از ما كه بيمار مى شود، درمانگران ، او را به پرهيز، توصيه مى كنند.
امام (عليه السلام ) فرمود: ((اما ما خاندان ، جز از خرما، پرهيز نمى كنيم و (بيماران خويش را) با سيب و آب سرد، درمان مى سازيم )).(727)
1587 - الكافى :
- به نقل از درست بين ابى منصور -: مفضل بن عمر، مرا با هديه هايى (728) نزد امام صادق (عليه السلام ) فرستاد.
در روزى تابستانى و در حالى كه سينى اى از سيب سبز نزد امام صادق (عليه السلام ) بود، بر ايشان وارد شدم . به خداوند سوگند، بى درنگ به او گفتم : فدايت شوم ! آيا در حالى كه مردم ، اين را خوش نمى دارند، از آن مى خورى ؟
در حالى كه گويا مرا از ديرباز مى شناخته است ، به من فرمود: ((همين امشب تبدار شدم . كسى فرستادم و آن را نزد من آوردند و آن را خوردم . آن ، تب را ريشه كن مى سازد و حرارت را فرو مى نشاد)).
من به سوى نزديكان خويش باز گشتم و ديدم آنان تبدارند. به آنها سيب دادم تب را از آنان ريشه كن ساختم .(729)
1588 - الكافى :
- به نقل از مفصل بن عمر، درباره امام صادق (عليه السلام ) -: نزد ايشان از سيب ، ياد كردند. فرمود: ((ما خاندان ، جز به آن سردى كه بر بدن ما ريخته مى شود و جز به خوردن سيب ، درمان نمى كنيم )).(730)
1589 - امام كاظم (عليه السلام ):
سيب براى چند چيز، سودمند است ، براى : زهر، افسون ، ديوانگى اى كه از سوى ساكنان زمين (731) به كسى مى رسد، و بلغمى كه چيرگى يافته است . هيچ چيزى زودتر از آن ، اثر نمى بخشد.(732)
1590 - الكافى :
- به نقل از زياد بن مروان -: در مكه ، مردم به وبايى گرفتار آمدندد. من به امام كاظم (عليه السلام ) نوشتم : ايشان در پاسخ من نوشت ((سيب بخور)).(733)
همچنين ر. ك : ص 559 (سويق سيب ).
10/2 - خواص خوردن سيب در حالت ناشتا يا در سحرگاهان
1591 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سيب را ناشتا بخوريد؛ چرا كه تميز كننده معده است .(734)
1592 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چهار چيز، عمر را مى افزايد:... و خوردن سيب در سحرگاهان (735).(736)
10/3 - بوييدن سيب پيش از خوردن
1593 - امام باقر (عليه السلام ):
هنگامى كه خواستى سيب بخورى ، آن را ببوى و سپس بخور. اگر اين كار را انجام دادى ، هر درد عارضه اى از تنت بيرون مى رود و همه آنچه از سوى ارواح ، در انسان ايجاد مى شود، فرو مى نشيند.(737)
10/4 - مكروه بودن خوردن سيب ترش
1594 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
عروس را در هفته اولش از: شير، سركه ، گشنيز، و سيب ترش ، باز بدار؛ زيرا از اين چهار چيز، زهدان ، سترون و سرد مى شود... و پلاسى افتاده در گوشه خانه ، از زنى كه بچه نمى آورد، بهتر است ... سيب ترش نيز حيض شدن زن را قطع مى كند و اين براى وى يك بيمارى مى شود.(738)
فصل يازدهم : تلبينه
1595 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
تلبينه (739) دل بيمار را آرامش مى دهد و بخشى از اندوه را مى برد.(740)
1596 - امام صادق (عليه السلام ):
((اگر چيزى وجود داشت كه انسان را در برابر مرگ ، سود مى بخشيد، تلبينه سود مى بخشيد)). پرسيده شد: تلبينه چيست ؟
فرمود: ((شورباى فراهم آمده با شير. شورباى فراهم آمده با شير)) و اين را سه بار تكرار كرد.(741)
1597 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد آن ناخوشايند سودمند: تلبينه . سوگند به آن كه جان محمد در دست اوست ، آن ، شكم را مى شويد، چنان كه كسى از شما چرك را با آب از صورت خود فرو مى شويد.(742)
1598 - امام صادق (عليه السلام ):
تلبينه ، غم را از دل غمگين مى زدايد، همچنان كه انگشتان ، عرق را از پيشانى كنار مى زنند.(743)
فصل دوازدهم : خرما
12/1 - خواص خرما
1599 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
جبرئيل گفت : ((خرماى برنى (744)... آب ستون فقرات را مى افزايد)).(745)
1600 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد برنى ؛ چرا كه خستگى را از ميان مى برد، در برابر سوز سرما گرمى مى دهد، در برابر گرسنگى سير مى كند و در آن ، هفتاد و دو باب شفاست .(746)
1601 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
عجوه (747) از بهشت است و درمان زهر، در آن است .(748)
1602 - امام على (عليه السلام ):
خرما بخوريد؛ چرا كه شفاى دردها در آن است .(749)
1603 - الكافى :
به نقل از ابو عمرو، از مردى ، از امام صادق (عليه السلام ) -: ((بهترين خرماى شما، خرماى برنى است . دردها را مى برد و خود، بيمارى نمى زايد، خستگى را مى زدايد و زيانى در بر ندارد، بلغم را از ميان مى برد و با هر خرمايى ، سازگار است )).
در روايتى ديگر است كه فرمود: (((غذا را) گوارا و سبك مى كند، خستگى را مى برد، و سير مى كند)).(750)
1604 - امام صادق (عليه السلام ):
هيئت بنى عبد القيس بر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) وارد شدند. پس ، ظرف خرمايى يافته از شاخه هاى خرما پيش روى ايشان نهادند.
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) پرسيد: ((صدقه است ، يا هديه ؟)).
گفتند هديه است .
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((اين خرماها از كدام نوع است ؟)).
گفتند: اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! از خرماى برنى است .
فرمود: ((اين ، جبرئيل است . به من خبر مى دهد كه در اين خرمايتان ، نه ويژگى است : شيطان را به ديوانگى مى افكند؛ پشت را قوى مى كند؛ بر توان آميزش مى افزايد؛ بينايى و شنوايى را افزون مى سازد؛ انسان را به خدا نزديك مى كند؛ انسان را از شيطان ، دور مى سازد؛ غذا را هضم مى كند؛ درد را مى برد؛ و دهان را خوش بو مى نمايد)).(751)
1605 - دعائم الاسلام :
درباره امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه يكى از يارانش نزد ايشان غذايى خورد. چون سفره غذا را برچيدند، امام (عليه السلام ) گفت : ((اى كنيزك ! آنچه دارى ، بياور)). او نيز خرما آورد.
آن مرد گفت : قربانت شوم ! اكنون ، هنگام ميوه (ى سردرختى ) و انگور است ! و آن هنگام ، تابستان بود.
فرمود: ((بخور، كه اين از خوى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) است . پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: در عجوه ، نه بيمارى اى هست و نه عارضه اى ))(752)
1606 - امام صادق (عليه السلام ):
صرفان ،(753) نيكو خرمايى است ، نه در آن بيمارى اى هست و نه عارضه اى .(754)
ر. ك : ص 219 (آنچه براى درمان بوى بد دهان ، سودمند است ).
12/2 - بهترين افطارى و سحرى
1607 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خرما، چه خوش سحرى اى است (755)!(756)
1608 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى از شما روزه بود، با خرما روزه بگشايد و اگر خرما نديد، با آب ؛ چرا كه آب ، پاك كننده است .(757)
1609 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خداوند - تبارك و تعالى - و فرشتگان او، بر استغفار كنندگان و سحرى خوران در سحرگاهان ، درود مى فرستند. پس ، بايسته است هر كدامتان سحرى بخوريد، هر چند به جرعه اى آب باشد. اما بهترين سحرى ها، سويق (758) و خرماست .(759)
1610 - امام صادق (عليه السلام ):
بهترين سحرى هاى شما، سويق و خرماست .(760)
-
12/3 - خواص خرما براى زن باردار و تازه زا
1611 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به زن ، در ماهى كه فرزند به دنيا مى آورد، خرماى تازه بدهيد؛ چرا كه در اين صورت ، كودك وى بردبار و پاك خواهد بود.(761)
1612 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به زنان زائوى خود، خرماى تازه بدهيد و اگر خرماى تازه نبود، خرماى ديگر. نزد خداوند، هيچ درختى عزيزتر از آن درخت كه مريم (دختر عمران ) در زير آن فرود آمد، نيست .(762)
1613 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چون زن فرزند به دنيا آورد، بايد نخستين چيزى كه مى خورد، خرماى تازه باشد و اگر خرماى تازه در اختيار نبود، خرمايى ديگر؛ چرا كه اگر چيزى برتر از آن وجود مى داشت ، خداوند آن را به مريم ، هنگامى كه عيسى (عليه السلام ) را زاد، مى خوراند.(763)
1614 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به زنان خود در دوره نزديك زايمان ، خرما بدهيد؛ زيرا هر كس كه در دوره نزديك زايمان غذايش خرما باشد، فرزندش بردبار زاده خواهد شد. خوراك مريم ، هنگامى كه عيسى را زاد، همين بود، در حالى كه اگر خدا غذايى بهتر از خرما براى او سراغ داشت ، همان را به وى مى خوراند.(764 )
1615 - امام على (عليه السلام ):
باردار، هيچ خوراكى نمى خورد و هيچ دارويى به كار نمى گيرد كه برتر از خرماى تازه باشد. خداوند (عزوجل ) به مريم فرموده است : وهزى اليك بجذع النخلة تسقط عليك رطبا جنيا # فكلى واشربى وقرى عينا؛(765) و تنه درخت خرما را به سوى خود تكان بده تا بر تو خرماى تازه فرو ريزد # پس ، بخور و بياشام و ديده روشن دار).(766)
1616 - امام على (عليه السلام ):
برنى ، بهترين خرماى شماست . آن را در دوره نزديك زايمان ، به زنان خويش بدهيد تا فرزندانتان پاك و بردبار (به دنيا) آيند.(767)
1617 - امام صادق (عليه السلام ):
به زنان خود در دوران زايمان ، خرماى برنى بدهيد تا فرزندان خويش را زيبا سازيد.(768)
1618 - امام صادق (عليه السلام ):
به زنان خود در دوران زايمان ، خرماى برنى بدهيد تا فرزندانتان بردبار شوند.(769)
ر. ك : ص 351 (جنين / غذاى تازه زا).
12/4 - خوردن خرما با خربزه و خيار
1619 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، خرماى تازه همراه با خربزه (770) مى خورد.(771)
1620 - سنن ابن ماجة :
به نقل از سهل بن سعد -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، خرماى تازه با خربزه مى خورد.(772)
1621 - صحيح البخارى :
به نقل از عبدالله بن جعفر بن ابى طالب -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را ديدم كه خرماى تازه را همراه با خيار چنبر مى خورد.(773 )
12/5 - گشودن كام نوزاد با خرما
1622 - امام على (عليه السلام ):
كام كودكان خويش را با خرما بگشاييد. پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) با حسن و حسين ، چنين كرد.(774)
فصل سيزدهم : انجير
1623 - مكارم الاخلاق :
به نقل از ابوذر -: سينى اى از انجير به پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) هديه شد. به اصحابش فرمود: ((بخوريد؛ چرا كه اگر بنا بود بگويم ميوه اى از بهشت است ، همين ميوه را مى گفتم ؛ زيرا ميوه اى است بدون هسته . آن را بخوريد؛ زيرا بواسير را ريشه كن مى سازد و براى نقرس (775) سودمند است )).(776)
1624 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
انجير، تازه و خشك ، بخوريد؛ چرا كه بر قدرت همبسترى مى افزايد، بواسير را ريشه كن مى كند، و براى درمان نقرس و سردى مزاج ، سودمند است .(777)
1625 - امام على (عليه السلام ):
خوردن انجير، انسدادها را نرم مى كند و براى بادهاى قولنج ، سودمند است . در روز، از آن فراوان بخوريد و آن را در شب هم بخوريد؛ اما فراوان ، نه .(778)
1626 - امام رضا (عليه السلام ):
انجير، بوى بد دهان را مى برد، استخوان ها را استحكام مى بخشد، درد را مى برد و با وجود آن ، ديگر به دارويى نياز نيست .(779)
1627 - الكافى :
به نقل از احمد بن محمد بن ابى نصر، از امام رضا (عليه السلام ) -: ((انجير، بوى بد دهان را مى برد، دهان و استخوان ها را استحكام مى بخشد، موبرمى روياند، درد را مى برد و با وجود آن ، ديگر به دارويى نياز نيست )).
همچنين فرمود: ((انجير، همانندترين چيز به گياهان بهشت است )).(780)
1628 - طب الائمة (عليهم السلام ):
به نقل از محمد بن عرفه -: در روزگار امام رضا (عليه السلام ) و ماءمون ، در خراسان بودم . (يك بار،) از امام رضا (عليه السلام ) پرسيدم : اى پسر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! درباره انجير، چه مى گويى ؟
فرمود: ((براى قولنج ، سودمند است . آن را بخوريد)).(781)
1629 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس دوست دارد دلش نازك باشد، بلس (782) بخورد(783).(784)
ر. ك : ص 239 (آنچه براى دردهاى كبد، سودمند است / شير انجير).
فصل چهاردهم : سير
1630 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
((سير(785))) بخوريد و بدان درمان كنيد؛ چرا كه درمان هفتاد درد در آن هست .(786)
1631 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
از سفارش هاى ايشان امام على (عليه السلام ): -: اى على ! ((سير)) بخور. اگر نبود كه من با فرشت هم سخن مى شوم ، ((سير)) مى خوردم .(787)
1632 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((هر كس اين سبزى را خورد، به مسجد ما نزديك نشود))؛ اما نفرمود: اين ، حرام است .(788)
1633 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد بادى دامنگير او نشود، در هر هفت روز، (يك بار) ((سير)) بخورد.(789)
فصل پانزدهم : پنير
5/1 - خواص پنير
1634 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
پنير بخورد، چرا كه خواب مى آورد(790) و غذا را هضم مى كند.(791)
1635 - امام صادق (عليه السلام ):
چه نيكو لقمه اى است پنير! دهان را تر و تازه مى كند، بوى دهان را خوش مى سازد، غذاى پيشين را هضم مى كند و براى پس از خود، اشتهاآور است . هر كس آن را سر هر ماه بخورد، نزديك است كه هيچ حاجت او بى پاسخ نماند.(792)
1636 - امام صادق (عليه السلام ):
پنير، چه نيكو لقمه اى است ! نوشيدن (793) انسان را خوش بو مى سازد، آنچه را پيش از آن هست ، هضم مى كند و آنچه را پس از آن باشد، دوست داشتنى مى سازد.(794)
1637 - امام صادق (عليه السلام ):
پنير، غذاهاى پيش از خود را گوارش مى دهد و براى پس از خود، اشتها مى آورد.(795)
15/2 - خوردن پنير با گردو
1638 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
پنير، درد است ؛ اما چون با گردو خورده شود، درمان است .(796)
1639 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
پنير، درد است ، گردو هم درد است ؛ اما چون با هم در يك جا جمع گردند، درمان مى شوند.(797)
1940 - امام صادق (عليه السلام ):
گردو و پنير، چون با هم يك جا جمع شوند، در هر يك از آنها درمان است ؛ اما اگر از هم جدا شوند، در هر يك از آنها درد است .(798)
1641 - امام صادق (عليه السلام ):
پنير و گردو، چون با هم يك جا جمع شوند، در هر يك از آنها درمان است ؛ اما اگر از هم جدا شوند، در هر يك از آنها درد است .(799)
بيان
علامه مجلسى مى گويد:
شايد اين نهى ، به پنير تازه نمك نازده اختصاص داشته باشد كه در آن سرزمين ها رواج داشته و داراى طبعى سرد است ، كه گردو با حرارت خويش ، آن را تعديل مى كند.(800)
15/3 - خوردن پنير با خربزه
1642 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هيچ زن باردارى نيست كه خربزه با پنير بخورد، مگر آن كه كودكش خوش روى و خوش خوى شود.(801)
1643 - طب النبى (صلى الله عليه و آله و سلم ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) خيار را با نمك ، و خربزه را با پنير مى خورد.(802)
15/4 - زيان هاى پنير
1644 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
ده چيز، فراموشى مى آورد: خوردن پنير...(803).(804)
1645 - امام صادق (عليه السلام ):
اگر كه پنير براى هر چيزى زيانبار است و هيچ سودى ندارد، شكر براى هر چيز سودمند است و براى هيچ چيز، زيانى ندارد.(805)
1646 - الكافى :
روايت شده كه زيانبارى پنير، در پوست آن (806) است .(807)
15/5 - خوردن پنير در صبحگاهان و شامگاهان
1647 - الكافى :
به نقل از محمد بن فضل نيشابورى ، از يكى از مردانش -: مردى درباره پنير از امام صادق (عليه السلام ) پرسيد.
فرمود: ((دردى است . درمانى هم در آن نيست )).
چون شامگاهان فرا رسيد، همان مرد بر امام صادق (عليه السلام ) وارد شد و نگاه خود را به پنيرى كه بر سفره بود، افكند و پرسيد: قربانت شوم ! صبحگاهان ، از تو درباره پنير پرسيدم و به من گفتنى : آن ، دردى است و درمانى در آن نيست ؛ اما اكنون ، آن را بر سفره مى بينم !؟
فرمود: ((پنير، صبحگاهان ، زيانبار و شامگاهان ، سودمند است و آب كمر را افزون مى سازد)).(808)
فصل شانزدهم : جرجير
16/1 - آنچه در نكوهش جرجير روايت شده
1648 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
من ، جرجير(809) را خوش نمى دارم و گويا درخت آن را مى نگرم كه در دوزخ ، روييده است . هيچ كس پس از گزاردن نماز عشا، درون را از آن پر نمى سازد، مگر اين كه آن شب را در حالى به خواب مى رود كه جان او تا صبح با جذام ، دست و پنجه نرم مى كند.(810)
1649 - امام باقر (عليه السلام ):
جرجير، درختى بر در دوزخ است .(811)
1650 - امام صادق (عليه السلام ):
سهم بنى اميه از سبزى ها، جرجير است .(812)
16/2 - آنچه در نهى از خوردن جرجير به هنگام شب رسيده است
1651 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس جرجير بخورد و بخوابد، رگ جذام در بين او با آن در مى آميزد.(813)
1652 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن جرجير در هنگام شب ، پيسى مى آورد.(814)
1653 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس شبانگاه جرجير بخورد، رگ جذام ، از بينى وى بر آن يورش مى آورد و آن شب را شب خونريزى مى كند.(815)
1654 - امام صادق (عليه السلام ):
هيچ كس پس از گزاردن نماز عشا، درون را از جرجير پر نمى كند و بر آن نمى خوابد، مگر اين كه جان وى او را به سوى جذام مى كشاند.(816)
16/3 - آنچه احاديث پيشين را رد مى كند
1655 - الكافى :
به نقل از نصير (خدمتكار امام صادق (عليه السلام ))، از موفق (817) (خدمتكار امام كاظم (عليه السلام )) -: آقاى من ، امام كاظم (عليه السلام )، چون به خريدن سبزى فرمان مى داد، مى فرمود: ((از آن و همچنين از جرجير، فراوان تهيه شود(818))). آنها را براى ايشان مى خريدند و ايشان مى فرمود:
((چه قدر سبك خردند از مردم ، كه مى گويند جرجير، در يكى از دره هاى جهنم مى رويد، در حالى كه خداوند مى فرمايد: وقودها الناس والحجارة ؛(819) هيزم آن ، مردمان و سنگ هايند. پس چگونه آن جا سبزى مى رويد))؟(820)
بيان
همان گونه كه ملاحظه شد، احاديثى كه درباره جرجير نقل شده ، بر سه گونه اند:
1 - احاديثى كه جرجير را ((گياه دوزخ مى نامند و بر اين تصريح مى كنند كه اين گياه ، از آن امويان است ؛ يعنى دشمنان اهل بيت ، آن را مى خورند.
2 - احاديثى كه از خوردن جرجير به هنگام شب يا پيش از خفتن ، نهى مى كنند.
3 - حديثى كه در آن ، امام (عليه السلام ) به صراحت ، ناميده شدن اين گياه را به ((گياه دوزخ ))، رد كرده و حتى به تهيه مقدار فراوان ترى از آن براى خوراك شخصى خود، فرمان داده است .
به نظر مى رسد كه احاديث دسته نخست ، افزون بر ضعف سند، به سبب استدلال موجود در احاديث اخير، قابل قبول نيستند. وانگهى ، اگر فرض كنيم كه گياهى ، امكان رويش در كنار دوزخ را دارد، يا غذايى را دشمنان اهل بيت مصرف مى كنند، آيا چنين گياه و غذايى ، نكوهيده خواهند بود و دوستداران اهل بيت ، نبايد از آنها بخورند؟
اما احاديث دسته دوم ، احاديثى هستند كه به طور اصولى ، درباره سند و دلالت آن اشكالى وجود ندارد. از همين رو، پرهيز از خوردن اين گياه در هنگام شب يا پيش از خواب ، با احتياط طبى ، موافق است ، مگر در صورت يكه خلاف قطعى اين امر، به روش علمى اثبات شود و از اين طريق ، به عدم صدور اين احاديث نيز اطمينان حاصل گردد.
فصل هفدهم : زردك
1656 - امام صادق (عليه السلام ):
زردك ، مايه ايمنى از قولنج و بواسير است و توان نزديكى را تقويت مى كند.(821)
1657 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن زردك ، كليه ها را گرم مى كند و آلت را راست مى گرداند.(822)
1658 - مكارم الاخلاق :
به نقل از داوود بن فرقد -: بر امام صادق (عليه السلام )(823) وارد شدم ، در حالى كه قدرى زردك نزد ايشان بود. امام (عليه السلام ) زردكى به من داد و فرمود: ((بخور)).
گفتم : من دندان آسياب ندارم .
فرمود: ((آيا كنيز ندارى ؟)).
گفتم : چرا.
فرمود: ((به او بگو آن را برايت آب پز كند. سپس آن را بخور؛ چرا كه كليه ها را گرم مى كند و آلت را راست مى گرداند)).(824)
1659 - الكافى :
به نقل از داوود بن فرقد -: از امام كاظم (عليه السلام ) شنيدم كه مى فرمود: ((خوردن زردك ، كليه ها گرم مى كند و آلت را راست مى گرداند)).
به ايشان گفتم : فدايت شوم ! در حالى كه دندان ندارم ، چگونه است را بخورم ؟
به من فرمود: ((به خدمتگذار خود بگو آن را برايت آب پز كند. سپس آن را بخور)).(825)
فصل هجدهم : گردو
1660 - امام على (عليه السلام ):
خوردن گردو در گرماى شديد، حرارت را در بدن بر مى انگيزد و زخم هاى تن را تحريك مى كند؛ اما خوردن آن در زمستان ، كليه ها را گرم مى كند و سرما را مى راند.(826)
ر. ك : ص 490 (خوردن پنير با گردو).
ر. ك : ص 233 (آنچه براى برخى دردهاى شكم ، سودمند است / گردوى تف داده )
ر. ك : ص 533 ح 1756.
فصل نوزدهم : هزار سپند
1661 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس به مدت چهل روز، هر صبح ، يك مثقال هزار اسپند(827) حل شده در آب بخورد، نور حكمت در دلش روشن مى شود و از هفتاد و دو بيمارى كه كمترين آنها جذام است ، ايمنى مى يابد.(828)
1662 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هزار اسپند، هيچ بوته و برگ و ميوه اى نمى روياند، مگر اين كه فرشته اى بر آن (بوته و برگ و ميوه ) گماشته شده است ، تا زمانى كه بدان كس كه مى رسد، برسد يا خرد شود.
در تنه و ريشه هاى آن ، رازى نهفته است و در دانه آن ، درمان هفتاد و دو درد است . با اين و با كندر، درمان كنيد.(829)
1663 - امام على (عليه السلام ):
هيچ بوته اى از بوته هاى هزار اسپند نمى رويد، مگراى كه فرشتگانى با آن هستند و آن را تا هنگامى كه بدان كس كه مى رسد، برسد، حفاظت مى كنند. ريشه هزار اسپند، نشاط آور و شاخه آن ، درمان هفتاد و دو درد است .(830)
1664 - امام صادق (عليه السلام ):
در پاسخ پرسشى درباره اسپند و كندر -: اما هزار اسپند، هيچ ريشه اى از آن در زمين فرو نمى رود و هيچ شاخه اى از آن به آسمان بلند نمى شود، مگر اين كه خداوند (عزوجل ) فرشته اى را بر آن مى گمارد، تا آن هنگام كه خشك مى شود يا به سرنوشتى ديگر در مى آيد.
شيطان نيز از خانه اى كه در آن ، هزار اسپند است ، هفتاد خانه دور مى شود. و آن ، شفاى هفتاد بيمارى است كه كمترين آنها، جذام است . پس ، از آن غفلت نورزيد.(831)
1665 - مكارم الاخلاق :
به نقل از محمد بن حكم -: يكى از پيامبران الهى از ترسو بودن امت خود، به درگاه خداوند (عزوجل ) ناليد. خداوند (عزوجل ) به او چنين وحى فرستاد: ((به امت فرمان بده كه هزار اسپند بخورند)).
در روايتى ديگر است : ((به آنان بفرما كه هزار اسپند برگيرند و بخورند؛ چرا كه مرد را شجاعت مى افزايد)).(832)
ر. ك : ص 311 (آنچه براى درمان ريزش قطره قطره پيشاب ، سودمند است ).
فصل بيستم : شنبليله
1666 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد شنبليله (833)، هر چند همسنگ طلا فروخته شود.(834)
1667 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به شنبليله درمان بجوييد. اگر امت من مى دانستند كه شنبليله برايشان چه سودهايى دارد، با آن درمان مى كردند، هر چند همسنگ آن ، طلا مى دادند!(835)
1668 - امام كاظم (عليه السلام ):
براى درمان باد شابكه و حام (836) و سردى اى كه مفاصل را در بر مى گيرد و بدآنها در مى پيچد، يك مشت شنبليله و يك مشت انجير خشك بر مى دارى و در آن مى خيسانى و در ديگى تميز مى پزى . سپس آن را از صافى مى گذرانى و آن گاه سرد مى كنى و يك روز در ميان ، از آن مى خورى و اين كار را تا هنگامى كه يك كاسه پر مصرف شود، ادامه مى دهى .(837)
فصل بيست و يكم : شيرينى
1669 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مومن ، نوشين است و نوشين را دوست دارد، و مومن ، شيرين است و شيرينى را دوست دارد.(838)
1670 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
دل مومن ، شيرين است و او شيرينى را دوست دارد.(839)
1671 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در دل مومن ، كنجى است كه جز شكرينه ، آن را پر نمى كند.(840)
1672 - امام على (عليه السلام ):
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) عطر و شيرينى را برنمى گرداند.(841)
1673 - امام كاظم (عليه السلام ):
ما خاندانى هستيم كه شيرينى را دوست داريم .(842)
1674 - الكافى :
- به نقل از هارون بن موفق مدينى -: روزى ، امام كاظم (عليه السلام ) در پى من فرستاد. من نزد امام (عليه السلام ) غذا خوردم و ايشان ، شكرينه فراوان خورد. گفتم . چه قدر، اين شكرينه فراوان است !
فرمود: ((ما و پيروانمان ، از شيرينى شده ايم و از همين روى ، ما شكرينه را دوست داريم .))(843)
فصل بيست و دوم : نخود
1675 - امام صادق (عليه السلام ):
- هنگامى كه نزد ايشان از نخود(844) نام بردند -: براى درد كمر(845)، سودمند است .(846)
1676 - الكافى :
- به نقل از نادر خدمت گزار -: امام كاظم (عليه السلام ) پيش و پس از غذا، نخود پخته مى خورد.(847)
1677 - الكافى :
به نقل از احمد بن محمد بن ابى نصر، از امام رضا (عليه السلام ) ((نخود براى كمردرد، خوب است .)) نيز درباره ايشان آمده است كه پيش و پس از غذا، نخود مى طلبيد.(848)
فصل بيست و سوم : نان
23/1 - خواص نان
1678 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خداوندا! براى ما به نان ، بركت بده و ميان ما و آن ، جدايى ميفكن ، اگر نان نبود، نه روزه گرفته بوديم ، نه نماز خوانده بوديم و نه واجبات پروردگار خود (عزوجل ) را انجام داده بوديم .(849)
1679 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
نان ، بهترين خوراكى شماست .(850)
1680 - امام صادق (عليه السلام ):
تن ، بر نان ، استوار شده است .(851)
23/2 - خواص نان جو
1681 - كنز العمال :
به نقل از عايشه - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، تا هنگامى كه به ديدار خدا شتافت ، جز نان جو نخورد.(852)
1682 - امام صادق (عليه السلام ):
اگر خداوند در چيزى بيش از جو بهبود دهندگى مى ديد، آن را خوراك پيامبران قرار نمى داد.(853)
1683 - امام رضا (عليه السلام ):
برترى نان جو بر گندم ، همانند برترى ما بر ديگر مردمان است . هيچ پيامبرى نيست كه براى خورنده جو دعا نكرده و براى او بركت نخواسته باشد و هيچ درونى نيست كه جو بدان در آمده و همه دردها از آن بيرون نرفته باشد. آن ، خوراك پيامبران و غذاى نيكان است . خداوند متعال ، جز اين را نخواسته است كه خوراك پيامبران خويش را جو قرار دهد.(854)
23/3 - خواص نان برنج
1684 - امام صادق (عليه السلام ):
به كسى كه شكم درد دارد، نان برنج بدهيد؛ چرا كه چيزى سودمندتر از آن ، به شكم چنين بيمارى درنيامده است . آن ، معده را پاك مى كند و درد را به كلى از بدن ، بيرون مى كشد.(855)
1685 - امام صادق (عليه السلام ):
تنها، نان برنج است كه از صبح تا شب در درون انسان مى ماند.(856)
1686 - امام رضا (عليه السلام ):
چيزى سودمندتر از نان برنج ، به درون مسلول در نمى آيد.(857)
23/4 - خواص نان گاورس
1687 - امام صادق (عليه السلام ):
درباره خواص نان گاورس (858) -: هان كه در آن ، سنگينى اى نيست و چون با شير خورده شود، معده را بهتر نرم مى كند و بدان سود مى رساند.(859)
ر. ك : ص 235 (آنچه براى برخى دردهاى شكم ، سودمند است / آرد گاورس ).
ر. ك : ص 624 ح 2047.
23/4 - امام صادق (عليه السلام ):
فصل بيست و چهارم : كاهو
1688 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كاهو بخور؛ چرا كه خواب مى آورد و غذا را هضم مى كند.(860)
1689 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد كاهو؛ چرا كه خون را تصفيه مى كند(861).(862)
1690 - امام رضا (عليه السلام ):
درباره سبزى ها -: بهترين آنها، كاسنى (863) و كاهو است .(864)
فصل بيست و پنجم : سركه
25/1 - خواص سركه
1691 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سركه ، نيكو خورشتى است .(865)
1692 - امام على (عليه السلام ):
خوب خورشتى است سركه . تلخ را مى شكند، صفرا را خاموش مى كند و دل را زنده مى گرداند.(866)
1693 - امام صادق (عليه السلام ):
سركه ، تلخه را فرو مى نشاند، قلب را زنده مى سازد، كرم هاى شكم را مى كشد و دهان را استحكام مى بخشد.(867)
1694 - امام صادق (عليه السلام ):
سركه ، نيكو خورشى است . تلخه را مى شكند، قلب را زنده مى سازد، لثه را استحكام مى بخشد و جنبندگان شكم را مى كشد.(868)
1695 - امام صادق (عليه السلام ):
سركه ، عقل را استحكام مى بخشد.(869)
1696 - امام صادق (عليه السلام ):
سركه ، دل را روشن مى كند.(870)
1697 - امام صادق (عليه السلام ):
خورش ساختن سركه ، شهوت زنا را ريشه كن مى كند.(871)
25/2 - خواص سركه شراب
1698 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كسان هيچ خانه اى كه در آن سركه باشد، نانشان بى خورش نمى ماند. برترين سركه شما نيز سركه شرابتان (872) است .(873)
-
1699 - امام صادق (عليه السلام ):
- هنگامى كه نزد ايشان از سركه شراب ياد شد -: آن ، جنبندگان شكم را مى كشد و دهان را استحكام مى بخشد.(874)
1700 - امام صادق (عليه السلام ):
سركه شراب ، لثه را تقويت مى كند. جنبندگان شكم را مى كشد و عقل را استحكام مى بخشد.(875)
1701 - امام كاظم (عليه السلام ):
سركه شراب ، لثه را استحكام مى بخشد.(876)
25/3 - آغاز كردن غذا با سركه
1702 - امام صادق (عليه السلام ):
ما (غذا را) با سركه آغاز مى كنيم ، چنان كه شما با نمك آغاز مى كنيد؛ چرا كه سركه ، عقل را استحكام مى بخشد.(877)
1703 - الكافى :
به نقل از محمد بن على همدانى -: مردى در خراسان نزد امام رضا (عليه السلام ) بود. در اين هنگام ، نزد امام سفره اى گستردند كه در آن ، سركه و نمك بود. امام (عليه السلام ) با سركه آغاز كرد.
آن مرد گفت : فدايت شوم ! به ما فرموده اى كه با نمك ، آغاز كنيم !
فرمود: ((اين ، همانند آن (يعنى نمك ) است . سركه ، ذهن را استحكام مى بخشد و عقل را افزون مى كند)).(878)
ر. ك : ص 394 (آداب غذا خوردن / آغاز كردن غذا با نمك و به پايان بردن آن با نمك يا سركه ).
فصل بيست و ششم : انار
26/1 - مهتر ميوه ها
1704 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
انار، مهتر همه ميوه هاست و هر كس يك انار بخورد، چهل روز، شيطان خويش را به خشم مى آورد.(879)
1705 - امام صادق (عليه السلام ):
ميوه ، صد و بيست گونه است و مهتر همه آنها، انار است .(880)
26/2 - خواص انار
1706 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس انارى را كامل بخورد، خداوند قلب او را چهل شب ، نورانى مى دارد.(881)
1707 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
انار بخوريد؛ زيرا هيچ دانه اى از آن در معده جاى نمى گيرد، مگر اين كه چهل روز، قلب را نورانى مى سازد و شيطان را برون مى راند.(882)
1708 - امام على (عليه السلام ):
در هر دانه انار، چون در معده جاى مى گيرد، حياتى براى قلب و فروغى براى نفس است و شيطانى را كه ((وسواس )) نام دارد، چهل شب ، بيمار (زمينگير) مى كند.(883)
1709 - امام صادق (عليه السلام ):
چهار چيز، طبع را اعتدال مى بخشد: انار سورانى ،(884) خرماى نارس پخته شده ، بنفشه ، و كاسنى .(885)
1710 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس در هنگام خفتن ، يك انار بخورد، تا صبح ، جانش در امان مى سازد.(886)
1711 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد انار؛ چرا كه هيچ گرسنه اى آن را نمى خورد، مگر اين كه وى را بسنده است و هيچ سيرى آن را نمى خورد، مگر اين كه غذا را بر وى گوارا مى سازد.(887)
1712 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس انار بخورد، انار، شيطان وسوسه را از او دور مى سازد.(888)
1713 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس يك دانه از انار بخورد، آن يك دانه ، شيطان وسوسه را تا چهل روز، بيمار (زمينگير) مى سازد.(889)
1714 - مكارم الاخلاق :
به نقل از زيد شحام -: نزد امام صادق (عليه السلام ) بودم كه حجامتگرى را طلبيد. پس به او گفت : ((ابزارهاى حجامت خود را بشوى و بياويز)) و آن گاه ، انارى طلبيد و خورد.
چون حجامت را نيز به پايان برد، انارى ديگر طلبيد و خورد و فرمود: ((اين كار، تلخه را فرو مى نشاند)).(890)
1715 - الكافى :
به نقل از يزيد بن عبدالملك نوفلى -: بر امام صادق (عليه السلام ) وارد شدم ، در حالى كه انارى در دست داشت . فرمود: ((اى معتب ! يك انار هم به اين مرد بده ؛ چرا كه در (خوردن ) هيچ چيز، كسى با من شريك نشده است كه برايم ناخوشايندتر از شريك شدن در (خوردن ) انار باشد)).
سپس ، حجامت كرد و به من فرمود كه حجامت كنم . من هم حجامت كردم . آن گاه ، انارى ديگر خواست و پس از آن فرمود: ((اى يزيد! هر مومنى كه انار بخورد و آن را تمام كند، خداوند (عزوجل ) تا چهل پگاه ، شيطان را از (آسيب رسانى به ) فروغ دل او دور مى سازد؛(891) و هر كس سه انار بخورد، خداوند (عزوجل ) تا صد روز، شيطان را از (آسيب رسانى به ) فروغ دل او دور مى سازد و هر كس سه انار بخورد، خداوند (عزوجل ) تا يك سال ، شيطان را از (آسيب رساندن به ) فروغ دل او دور مى سازد و هر كس خداوند، شيطان را براى يك سال از (آسيب رساندن به ) فروغ دل او دور سازد، گناه نمى كند و هر كس گناه نكند، به بهشت در مى آيد)).(892)
1716 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس روز جمعه يك انار بخورد، آن انار، دل او را تا چهل پگاه ، نورانى مى دارد؛ اگر دو انار بخورد، تا هشتاد روز؛ و اگر سه انار بخورد، تا صد و بيست روز؛ و نيز وسوسه شيطان از او دور مى شود و هر كس وسوسه شيطان از او دور شود، خداوند (عزوجل ) را نافرمانى نمى كند و هر كس خداوند را نافرمانى نكند، خداى او را به بهشت در مى آورد.(893)
1717 - امام كاظم (عليه السلام ):
از جمله چيزهايى كه آدم به (فرزندش ) هبة الله سفارش كرد، اين بود كه به وى فرمود: ((بر تو باد انار؛ چرا كه اگر گرسنه باشى و آن را بخورى ، بسنده ات كند، و اگر در حالى كه سيرى ، آن را بخورى ، غذا را بر تو گوارا مى سازد)).(894)
26/3 - خواص انار شيرين
1718 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد انار شيرين . آن را بخوريد؛ چرا كه هيچ دانه اى از آن به معده مومنى در نمى آيد، مگر اين كه بيمارى اى از آن ريشه كن مى كند و شيطان وسوسه را از او دور مى سازد.(895)
1719 - الكافى :
به نقل از عمروبن ابراهيم ، از خراسانى (896) -: خوردن انار شيرين ، آب مرد را افزون مى كند و فرزند را نكو مى سازد.(897)
1720 - امام عسكرى (عليه السلام ):
پس از حجامت ، انار بخور، انارى شيرين ؛ چرا كه خون را فرو مى نشاند و خون را در درون ، تصفيه مى كند.(898)
ر. ك : ص 227 ح 704.
26/4 - خواص انار ترش و شيرين (ملس )
1721 - الكافى :
به نقل از وليد بن صبيح -: امام صادق (عليه السلام ) از انار شيرين ياد كرد و فرمود: ((ترش و شيرين در شكم ، سازگارتر است )).(899)
1722 - امام رضا (عليه السلام ):
انار ترش و شيرين (900) بمك ؛ چرا كه انسان را نيرو مى دهد و خون را زنده مى سازد.(901)
26/5 - خواص خوردن انار با پيه آن
1723 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
انار را با پيه (902) آن بخوريد؛ چرا كه شست و شو دهنده معده است .(903)
1724 - امام على (عليه السلام ):
انار را با پيه آن بخوريد چرا كه معده را پاك مى كند. و هيچ دانه اى (از انار) در معده انسانى مسلمان ، جاى نمى گيرد، مگر اين كه آن را روشن مى سازد(904) و تا چهل پگاه ، شيطان و وسوسه را از آن دور مى كند.(905)
1725 - المحاسن :
به نقل از محمد بن خالد برقى ، از يكى از شيعيان ، در حديثى كه سندش را به معصوم رساند -: از صعصعة بن صوحان نقل شده است كه وى ، هنگام يكه امير مومنان در حال شام خوردن بود، برايشان وارد شد.
امام (عليه السلام ) فرمود: ((اى صعصعه ! پيش آى و بخور)).
(صعصعه مى گويد:) گفتم : شام خورده ام .
در اين هنگام ، نيمه اى از يك انار، نزد امام (عليه السلام ) بود. تكه اى از آن را شكست و به دستم داد و فرمود: ((آن را با پيهش بخور؛ چرا كه زردشدگى دندان ها و بدبويى دهان را مى برد و انسان را پاك مى سازد)).(906)
1726 - امام صادق (عليه السلام ):
انار را به پيه آن بخوريد؛ چرا كه معده را مى پالايد و ذهن را افزون مى كند.(907)
ر. ك : ص 227 (آنچه معده را مى پالايد و تقويت مى كند / انار).
فصل بيست و هفتم : مويز
27/1 - خواص مويز
1727 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد مويز؛ چرا كه تلخه را خاموش مى كند، بلغم را فرو مى نشاند، پى را استحكام مى بخشد، خستگى را مى برد و قلب را نيكو مى سازد.(908)
1728 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد مويز؛(909) چرا كه تلخه را مى زدايد، بلغم را مى برد، پى را استحكام مى بخشد، رنجيدگى و خستگى را از ميان برمى دارد، خوى را خوش مى سازد، دل را پاك (پيراسته ) مى دارد و اندوه (پريشانى ) را مى برد.(910)
1729 - الاختصاص :
طبقى روى پوشيده به پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) اهدا كردند. ايشان ، پوشش را از آن برداشت و سپس فرمود: ((به نام خدا بخوريد. مويز، چه نيكو خوراكى است ، پى را استحكام مى بخشد، بيمارى را از ميان مى برد، خشم را فرو مى نشاند، پروردگار را خشنود مى سازد، بلغم را مى برد، بوى دهان را خوش مى سازد و رنگ را صفا مى دهد.(911)
1730 - امام على (عليه السلام ):
مويز، قلب را استحكام مى بخشد، بيمارى را مى برد، حرارت را خاموش مى سازد و دل را خوشى مى دهد.(912)
1731 - امام صادق (عليه السلام ):
مويز، پى را استحكام مى بخشد، خستگى را مى برد و دل را خوشى مى دهد.(913)
1732 - امام صادق (عليه السلام ):
اگر قحطى اى به شما رسيد، با مشغول داشتن خويش به مويز،(914) خود را سير كنيد.(915)
27/2 - خواص خوردن مويز در حالت ناشتا
1733 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس به خوردن مويز در حالت ناشتا عادت كند، فهم و حافظه و ذهن ، روزى او مى شود و بلغم وى مى كاهد.(916)
1734 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس كه مى خواهد به حافظه اش افزوده شود، صبحگاهان در حالت ناشتا، هفت مثقال مويز بخورد.(917)
ر. ك : ص عنوان بعدى (خواص خوردن بيست و يك دانه مويز).
27/3 - خواص خوردن بيست و يك دانه مويز
1735 - امام على (عليه السلام ):
هر كس در ابتدايى روز، بيست و يك مويز سرخ بخورد، خداوند هر بيمارى و ناتن درستى اى را از او دور مى كند.(918)
1736 - امام على (عليه السلام ):
هر كس در حالت ناشتا(919) بيست و يك مويز سرخ بخورد، در تن خويش ، چيز ناخوشايند نخواهد يافت .(920)
1737 - امام على (عليه السلام ):
(خوردن ) بيست و يك مويز سرخ در هر صبح در حالت ناشتا، همه بيمارى ها را دور مى كند، مگر بيمارى مرگ را.(921)
1738 - امام على (عليه السلام ):
هر كس بيست و يك مويز سرخ را خورش خود بگيرد، به خواست خداوند، به هيچ بيمارى اى مگر مرگ ، مبتلا نمى شود.(922)
1739 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس به خوردن بيست و يك مويز سرخ عادت كند، به بيمارى اى جز بيمارى مرگ ، مبتلا نمى شود.(923)
فصل بيست و هشتم : زيتون
28/1 - خواص زيتون
1740 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چه نيكو مسواكى است زيتون ، از درختى خجسته ! دهان را خوش بو مى كند، جرم دندان را مى برد، و مسواك من و پيامبران پيش از من است .(924)
1741 - امام صادق (عليه السلام ):
زيتون ، آب (منى ) را افزون مى سازد.(925)
1742 - الكافى :
به نقل از ابراهيم بن محمد زارع بصرى ، درباره مردى -: نزد امام صادق (عليه السلام ) از زيتون ، سخن به ميان آورديم . آن مرد گفت : بادها را به بدن در مى آورد.
امام (عليه السلام ) فرمود: ((نه ؛ بلكه بادها را مى راند)).(926)
1743 - الكافى :
به نقل از اسحاق بن عمار يا كسى ديگر -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : آنان مى گويند كه زيتون ، بادها را بر مى انگيزد.
فرمود: ((زيتون ، بادها را مى راند)).(927)
1744 - امام كاظم (عليه السلام ):
يكى از چيزهايى كه آدم (عليه السلام ) به فرزند خود، هبة الله ، سفارش كرد، اين بود كه : (( زيتون بخور؛ چرا كه از درختى خجسته است )).(928)
28/2 - خواص روغن زيتون
1745 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
روغن زيتون بخوريد و خود را با روغن زيتون ، چرب كنيد؛ چرا كه آن ، از درختى خجسته است .(929)
1746 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
روغن زيتون بخوريد؛ چرا كه خجسته است . از آن ، خورش بسازيد و از روغن آن بر خويش بماليد؛ چرا كه از درختى خجسته بيرون مى آيد.(930)
1747 - سنن الترمذى :
به نقل از زيد بن ارقم -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به ما فرمود كه ذات الجنب را با بستك دريايى و روغن زيتون ، درمان كنيم .(931)
1748 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد روغن زيتون . آن را بخوريد و بدن را با آن ، چرب كنيد؛ چرا كه براى درمان باسور، سودمند است .(932)
1749 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد اين درخت مبارك ، روغن زيتون . با آن ، درمان بجوييد؛ چرا كه مايه سلامت از باسور است .(933)
1750 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
روغن زيتون بخوريد و خود را با آن ، چرب كنيد؛ زيرا در آن ، درمان هفتاد درد است كه جذام ، از جمله آنهاست .(934)
1751 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
روغن زيتون ، روغن پاكان و خورش نيكان است . در آن ، بدان گاه كه روى مى كند و نيز بدان گاه كه پشت مى كند، بركت نهاده شده است و دوبار در پاكى ، غوطه ور شده است .(935)
1752 - امام على (عليه السلام ):
با روغن زيتون ، بدن را چرب كنيد و با آن ، خورش بسازيد؛ چرا كه روغن نيكان و خورش برگزيدگان است ، دو بار به پاكى سوده شد، (و) در آن ، بدان هنگامى كه روى مى كند و بدان هنگام كه پشت مى كند، بركت نهاده شده است و با وجود آن ، هيچ بيمارى اى زيان نمى رساند.(936)
1753 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن سويق (937) با روغن زيتون ، گوشت مى روياند، استخوان را استحكام مى بخشد، پوست را نازك مى كند و بر توان جنسى مى افزايد.(938)
1754 - امام صادق (عليه السلام ):
اگر از بدن كسى از شما، جوش يا آماسه اى بيرون زد، آن را ببندد و با روغن زيتون يا روغن حيوانى ، درمان كند.(939)
فصل بيست و نهم : آويشن
1755 - امام كاظم (عليه السلام ):
داروى اميرمومنان (عليه السلام )، آويشن (940) بود. او مى فرمود: ((آويشن براى معده ، پرزى همانند پرز پارچه هاى مخمل مى شود)).(941)
1756 - مكارم الاخلاق :
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((چهار چيز، چشم را جلا مى دهد، سودمند است و هيچ زيانى ندارد)).
درباره آنها از امام (عليه السلام ) پرسيدند.
فرمود: ((آويشن و نمك ، وقتى با هم باشند، نانخواه و گردو، وقتى را هم باشند)).
به ايشان گفتند: اين چهار چيز، وقتى با هم باشند، به چه كار مى آيند؟
فرمود: ((نانخواه و گردو، (چون در بر هم قرار گيرند،) بواسير را مى سوزانند، باد را دور مى كنند، رنگ پوست را زيبا مى سازند، معده را سختى (مقاومت ) مى دهند و كليه ها را گرم مى كنند.
اما آويشن و نمك ، (چون در بر هم قرار گيرند،) بادها را از دل برون مى رانند، انسدادها را مى گشايند، بلغم را مى سوزانند، آب (منى ) را زياد مى گردانند، بوى دهان را خوش مى سازند، معده را نرمى مى دهند، بوهاى بد را از دهان مى برند و آلت را سفتى مى بخشند)).(942)
1757 - المحاسن :
روايت شده است كه آويشن ، معده را مى پالايد.(943)
1758 - المحاسن :
در حديث است كه آويشن ، پرز معده را مى روياند.(944)
ر. ك : ص 156 (آنچه از كژدهانى ايمنى مى دهد).
فصل سى ام : مشكك
1759 - امام صادق (عليه السلام ):
مشكك (945) را به لابه لاى دندان هاى خويش در آوريد؛ چرا كه دهان را خوش بو مى كند و بر توان همبسترى مى افزايد.(946)
1760 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس پس از قضاى حاجت ، آلودگى مقعد را با مشكك بزدايد و پس از غذا خوردن نيز دهان خويش را با مشكك بشويد، نه بيمارى اى از بيمارى هاى دهان به او مى رسد و نه (بايد) از بد بواسير بترسد.(947)
1761 - مكارم الاخلاق :
به نقل از ابراهيم بن نظام -: دزدان ، مرا گرفتند و در دهانم پالوده داغ ريختند تا آن كه دهانم پخت . پس از آن ، دهانم را با يخ ، پر كردند و در نتيجه دندان هايم سست شد(948).
پس از چندى ، امام رضا (عليه السلام ) را در خواب ديدم . از اين پيشامد به نزد ايشان ، اظهار ناراحتى كردم .
فرمود: ((از مشكك ، بهره بجوى ؛ چرا كه ، در اين صورت ، دندان هايت ثابت خواهند ماند)).
هنگامى كه ايشان به خراسان آورده شد، به من خبر رسيد كه بر ما نيز خواهد گذشت . به استقبال ايشان رفتم و به ايشان سلام كردم و حال خويش را و اين كه ايشان را در خواب ديده بودم و ايشان مرا به استفاده از مشكك سفارش فرموده بود، با ايشان در ميان نهادم .
فرمود: ((اكنون در بيدارى ، تو را بدان سفارش مى كنم )).
من نيز از آن ، بهره جستم و دندان هايم به وضع پيشين باز گشت .(949)
فصل سى و يكم : به
31/1 - خواص به
1762 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوردن به ، تيرگى چشم را از ميان مى برد.(950)
1763 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوردن به ، سنگينى سينه را از ميان مى برد.(951)
1764 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به بخوريد كه دل را جلا مى دهد. خداوند، هيچ پيامبرى را برنگزيده ، مگر اين كه به بهشت به او خورانده و نيروى چهل مرد را به او افزوده است .(952)
1765 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر گاه كسى از شما در قلب خود، سنگينى اى احساس مى كند، به بخورد.(953)
1766 - امام على (عليه السلام ):
در حالى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) يك به در دست داشت ، طلحة بن عبيد الله بر ايشان وارد شد. پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آن به را نزديك طلحه برد و فرمود: ((اى ابو محمد! اين را بگير، كه قلب را آرامش مى دهد)).(954)
1767 - امام صادق (عليه السلام ):
زبير، در حالى كه به در دست داشت ، بر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) وارد شد.
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از او پرسيد: ((اى زبير! اين چيست كه در دست توست ؟)).
گفت : اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! اين ، يك به است .
فرمود: ((اى زبير! به بخور؛ چرا كه داراى سه ويژگى است )).
پرسيد: اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! آن ويژگى هاى چيست ؟
فرمود: ((قلب را آسايش و آرامش مى دهد، بخيل را گشاده دستى مى دهد و ترسو را دلير مى كند)).(955)
1768 - المعجم الكبير:
به نقل از طلحه -: در حالى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در جمع شمارى از ياران خويش بود و يك دانه به در دست داشت و مى چرخاند، نزد ايشان رفتم . چون در بر ايشان نشستم ، آن به را به سوى من انداخت و فرمود: ((ابو محمد! بگير؛ چرا كه قلب را تقويت مى كند، دل را خوش مى دارد و سنگينى سينه را از ميان مى برد)).(956)
1769 - سنن ابن ماجة :
به نقل از طلحه -: در حالى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) يك به در دست داشت ، بر ايشان وارد شدم . فرمود: ((طلحه ! بگير، كه قلب را آرامش و آسايش مى دهد)).(957)
1770 - المحاسن :
به نقل از طلحة بن عمرو -: در حالى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) يك به در دست داشت ، طلحة بن عبدالله برايشان وارد شد. پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آن را به سوى طلحه افكند و فرمود: ((آن را بخور؛ چرا كه قلب را آرامش و آسايش مى دهد)).(958)
1771 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به بخوريد؛ چرا كه ذهن را افزون مى سازد، سنگينى سينه را مى برد و فرزند را نكو مى كند.(959)
1772 - امام صادق (عليه السلام ):
جعفر بن ابى طالب ، نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بود و براى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) يك به ، هديه آوردند. پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) قطعه اى را از آن بريد و به جعفر داد. جعفر، از خوردنش خوددارى ورزيد. فرمود: ((بگير و بخور؛ چرا كه قلب را هشيارى مى دهد و ترسو را دلير مى كند)).(960)
1773 - امام كاظم (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، بك به را شكست و (پاره اى از آن را) به جعفر بن ابى طالب داد و فرمود: ((بخور؛ چرا كه رنگ را صفا مى دهد و فرزند را نكو مى سازد)).(961)
1774 - امام رضا (عليه السلام ):
يك به ، به پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) هديه شد. پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دست خود را بر به زد و آن را قطعه قطعه كرد. ايشان ، به را بسيار دوست داشت . آن را خورد و به كسانى از اصحاب كه در محضر ايشان بودند نيز داد. سپس فرمود: ((بر شما باد به ؛ چرا كه قلب را جلا مى دهد و سنگينى سينه را مى برد)).(962)
1775 - امام على (عليه السلام ):
خوردن به ، بر نيروى مرد مى افزايد و سستى او را مى برد.(963)
1776 - امام على (عليه السلام ):
خوردن به ، نيرويى براى قلبى است كه ضعيف شده باشد، معده را پاك مى كند، بر توان دل مى افزايد(964)، ترسو را دلير مى كند و فرزند را نكو مى سازد.(965)
1777 - امام باقر (عليه السلام ):
به ، اندوه اندوهگين را از ميان مى برد.(966)
1778 - طب الائمة (عليهم السلام ):
به نقل از طلحة بن زيد -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((در به ، ويژگى اى است كه در ديگر ميوه ها نيست )).
پرسيدم : اى پسر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! آن چيست ؟
فرمود: ((ترسو را دلير مى كند. به خداوند سوگند، اين ، از دانش پيامبران - كه درودهاى خداوند بر تمامى آنان باد - است )).(967)
1779 - امام صادق (عليه السلام ):
به ، اندوه اندوهگين را مى برد، چنان كه دست ، عرق پيشانى را مى برد.(968)
1780 - طب الائمة (عليهم السلام ):
به نقل از طلحة بن زيد -: از امام صادق (عليه السلام ) درباره حجامت در روز شنبه پرسيدم .
فرمود: ((سستى مى آورد)).
گفتم : اصلا بيمارى من ، از ضعف و كم قوتى من است .
فرمود: ((در اين صورت ، به شيرين را با دانه اش بخور؛ زيرا ضعف را از بين مى برد و معده را خوش بو مى كند و آن را پاك مى گرداند)).(969)
1781 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن به ، مايه توان قلب و بيدارى دل است و ترسو را دلير مى كند.(970)
1782 - المحاسن :
به نقل از سيارى ، در حديثى كه سند آن را به معصوم رسانده است -: بر شما باد به . آن را بخوريد، كه عقل و مردانگى را افزون مى سازد.(971)
ر. ك : ص 136 (آنچه براى سلامت قلب و تقويت آن ، مفيد است / به ).
ر. ك : ص 227 (آنچه معده را مى پالايد و تقويت مى كند / به ).
31/2 - فايده هاى ناشتا خوردن به
1783 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
ناشتا به بخوريد؛ چرا كه حرارت سينه را از ميان مى برد.(972)
-
1784 - امام على (عليه السلام ):
روزى ، در حالى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) يك به در دست داشت ، بر ايشان وارد شدم . ايشان به خوردن به و دادن پاره هايى از آن به من پرداخت و مى فرمود: ((اى على ! بخور، كه اين ، هديه خداوند به من و توست )).
من در آن ، همه لذت ها را ديدم .
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) همچنين فرمود: ((اى على ! هر كس سه روز ناشتا به بخورد، ذهنش صفا مى يابد، درونش از دانش و بردبارى مى آكند و از نيرنگ ابليس و سپاهيانش نگه داشته مى شود)).(973)
1785 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس ناشتا يك به بخورد، نطفه اش پاكيزه مى شود و فرزندش (974) نيكو مى گردد.(975)
ر. ك : ص 599 ح 1949.
31/3 - خواص به براى زنان باردار
1786 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به زنان باردار خود، به بدهيد؛ چرا كه خوى فرزندانتان را نكو مى سازد.(976)
1787 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بوى پيامبران (عليهم السلام )، بوى به است ؛ و بوى حوريه هاى آهوچشم (بهشت )، بوى انگبين ؛ و بوى فرشتگان ، بوى گل سرخ ؛ و بوى دخترم فاطمه زهرا، بوى به و انگبين و گل سرخ .
خداوند، هيچ پيامبرى را برنينگيخته است ، مگر اين كه از او، بوى به مى آمده است . به بخوريد و به زنان باردار خود بدهيد تا فرزندانتان نكو باشند.(977)
1788 - مكارم الاخلاق :
به نقل از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) -: ((به بخوريد و به همديگر هديه دهيد؛ چرا كه چشم را جلا مى دهد و دوستى را در دل مى روياند. به زنان باردار خود هم از آن بخورانيد؛ چرا كه فرزندانتان را نكو مى سازد)).
در روايتى ديگر است كه : ((خوى فرزندانتان را نكو مى سازد)).(978)
1789 - امام صادق (عليه السلام ):
هنگامى كه به پسربچه اى زيبا نگريست -: بايد پدر اين پسر، به خورد باشد(979).(980)
1790 - الكافى :
به نقل از شرحبيل بن مسلم -: ايشان (981) درباره زن باردار گفت : ((به بخورد. در اين صورت ، فرزند او، خوش بوتر و خوش رنگ تر خواهد شد)).(982)
فصل سى و دوم : شكر
32/1 - خواص شكر
1791 - الكافى :
به نقل از يحيى بن بشير نبال -: امام صادق (عليه السلام ) از پدرم پرسيد: ((اى بشير! با چه چيز، بيمارانتان را درمان مى كنيد؟)).
پدرم گفت : با اين داروهاى تلخ .
امام (عليه السلام ) به وى فرمود: ((نه ! اگر كسى از شما بيمار شد، قدرى شكر سفيد بردار، آن را بساى . آب سرد بر رويش بريز و آن را به بيمار بخوران ؛ چرا كه آن كه در دارويى تلخ ، درمان نهاده ، بر اين هم تواناست كه درمان را در شكرينه قرار دهد)).(983)
1792 - امام كاظم (عليه السلام ):
براى تب ، به اندازه وزن ده درهم ، شكر به آب سرد در مى آميزى و ناشتا مى خورى .(984)
1793 - الكافى :
به نقل از ابراهيم جعفى -: بر امام صادق (عليه السلام ) وارد شدم . پرسيد: ((چرا تو را پريده رنگ مى بينم ؟)).
گفتم : تب ربع (985) دارم .
فرمود: ((چه چيز، تو را از خجسته پاك ، باز مى دارد؟ شكر را بساى و سپس در آب ، حل كن و آن را ناشتا و همچنين در شامگاهان بخور)).
اين كار را انجام دادم و از آن پس ، به اين حالت ، گرفتار نيامدم .(986)
1794 - الكافى :
به نقل از حسن بن على بن نعمان ، از يكى از هم مسلكان ما -: نزد امام صادق (عليه السلام ) از درد، اظهار ناراحتى كردم .
به من فرمود: ((چون به بستر رفتى ، دو شكر پاره بخور)).
اين كار را انجام دادم و بهبود يافتم .(987)
1795 - الكافى :
به نقل از ابن ابى عمير، در حديثى كه سند آن را به معصوم رسانده است -: مردى نزد امام صادق (عليه السلام ) از وبا اظهار ناراحتى كرد.
امام (عليه السلام ) از اين پرسيد: ((با پاك خجسته چگونه اى ؟)).
(من ) گفتم : پاك خجسته چيست ؟
فرمود: ((اين (شكر) سليمانى شما)).
امام صادق (عليه السلام ) همچنين فرمود: ((نخستين كسى كه شكر ساخت ، سليمان بن داوود بود)).(988)
1796 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس در هنگام خفتن ، دو شكر پاره بردارد، براى او در برابر هر دردى ، مگر درد مرگ درمان است .(989)
1797 - امام كاظم (عليه السلام ):
نيشكر، انسدادها را مى گشايد و هيچ بيمارى و عارضه اى در آن نيست .(990)
1798 - امام كاظم (عليه السلام ):
سه چيز است كه هيچ زيانى ندارد: انگور رازقى ، نيشكر و سيب لبنانى (991).(992)
ر. ك : ص 189 (آنچه براى درمان سرفه ، سودمند است ).
32/2 - خواص شكر طبرزد
1799 - امام رضا (عليه السلام ):
شكر طبرزد(993)، بلغم را به كلى از ميان مى برد.(994)
1800 - امام باقر (عليه السلام ):
خطاب به زراره -:اى زراره ! دريغ از تو! چه قدر مردم از ارزش شكر طبرزد، بى خبرند، در حالى كه براى هفتاد بيمارى ، سودمند است و بلغم را كاملا فرو مى خورد و ريشه كن مى سازد!(995)
فصل سى و سوم : شلغم
1801 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد شلغم . آن را بخوريد و پيوسته خوردنش را استمرار بخشيد و آن را از همه كس ، جز آنان كه اهلش هستند، پنهان بداريد؛ زيرا هيچ كس نيست كه در او رگى از جذام نباشد. اين رگ را با شلغم بسوزانيد.(996)
1802 - امام صادق (عليه السلام ):
هيچ كس نيست كه در او ريشه اى از جذام نباشد. اين ريشه را با (خوردن ) شلغم بسوزانيد.(997)
1803 - امام صادق (عليه السلام ):
هيچ كس نيست ، مگر اين كه در او رگى از جذام وجود دارد. شلغم را در فصل آن بخوريد تا اين رگ را از شما ببرد.(998)
1804 - امام صادق (عليه السلام ):
هيچ كس نيست ، مگر اين كه در او رگى از جذام وجود دارد. شلغم ، اين رگ را مى سوزاند. شلغم را در فصل آن بخوردى تا هر دردى را از شما ببرد.(999)
1805 - امام كاظم (عليه السلام ):
بر تو باد شلغم . آن را بخور؛ زيرا هيچ كس نيست كه در او رگى از جذام نباشد، و شلغم ، اين رگ را مى سوزاند(1000).(1001)
فصل سى و چهارم : چغندر
1806 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن چغندر، در برابر جذام ، ايمنى مى دهد.(1002)
1807 - امام صادق (عليه السلام ):
خداوند، جذام را از ميان يهوديان برداشت ، بدان سبب كه چغندر مى خوردند و رگ ها را بيرون مى كشيدند(1003).(1004)
1808 - امام كاظم (عليه السلام ):
چغندر، رگ جذام را به كلى از ميان مى برد. هيچ چيز به درون گرفتار به برسام (1005) درنيامده است كه همانند برگ چغندر باشد.(1006)
1809 - امام رضا (عليه السلام ):
به بيمارانتان ، چغندر (يعنى برگ آن را) بدهيد؛ چرا كه در آن درمان است و هيچ بيمارى اى به همراه ندارد و هيچ عارضه اى در آن نيست و خواب بيمار را آرام مى سازد؛ اما از خود چغندر بپرهيزيد؛ چرا كه سودا را تحريك مى كند.(1007)
1810 - امام رضا (عليه السلام ):
در بيان فايده هاى چغندر -: عقل را استحكام مى بخشد و خون را تصفيه مى كند.(1008)
1811 - المحاسن :
به نقل از احمد بن محمد بن ابى نصر -: امام رضا (عليه السلام ) پرسيد: ((اى احمد! علاقه ات به سبزى ها چگونه است ؟)).
گفتم : همه آنها را دوست دارم .
فرمود: ((اگر چنين است ، بر تو باد چغندر؛ زيرا بر كرانه هاى فردوس مى رويد و شفاى دردها در آن است . استخوان را درشت مى كند، گوشت مى روياند و اگر نبود كه دستان گناهكاران به آن مى رسد، هر برگ از آن براى پوشش چند مرد، بسنده مى كرد)).
گفتم : براى من ، از دوست داشتنى ترين سبزى هاست .
فرمود: ((خدا را بر اين كه با آن آشنايى ، سپاس بگزار)).(1009)
1812 - بحارالانوار:
روايت شده است : ((چغندر، نيكو سبزى اى است . بر ساحل پرديس مى رويد، شفاى همه ردها در آن است ، پى را استحكام مى بخشد، خون را زياد مى كند و استخوان را ستبر مى سازد)).(1010)
ر. ك : ص 270 (آنچه براى درمان پيسى سودمند است / خوردن گوشت گاو همراه با چغندر).
فصل سى و پنجم : روغن حيوانى
35/1 - خواص روغن گاو
1813 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس يك لقمه چرب شده به روغن حيوانى بخورد، به همان اندازه ، بيمارى از تن او فرو مى ريزد. گوشت گاو، درد است و روغن آن ، شفا و شيرش نيز درمان . هيچ چيز، همانند روغن گاو، به بدن در نيامده است .(1011)
1814 - امام على (عليه السلام ):
گوشت گاو، بيمارى است و شير آن ، شفاست و روغنش درمان است . پيه هم به اندازه خود، درد را از بدن برون مى برد و مردم به هيچ چيز، برتر از روغن گاو، درمان نجسته اند.(1012)
1815 - امام على (عليه السلام ):
روغن گاو، شفاست .(1013)
1816 - امام على (عليه السلام ):
روغن گاو، داروست .(1014)
1817 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد از درد نشيمنگاه در امان بماند و بادهاى بواسير به او زيان نرساند، هر شب ، هفت خرماى هيرون (1015) با روغن گاو بخورد و بيضه هاى خود را با روغن زنبك خالص ، چرب كند.(1016)
ر. ك : ص 610 (گوشت گاو).
35/2 - مكروه بودن روغن حيوانى براى پيران
1818 - امام صادق (عليه السلام ):
روغن حيوانى ، چيزى است كه همانند آن ، به بدن درنيامده است ؛ اما من آن را براى پير، ناخوشانيد مى دانم .(1017)
1819 - امام صادق (عليه السلام ):
روغن حيوانى ، چه نيكو خورشى است ؛ اما من آن را براى پير، ناخوشايند مى دانم .(1018)
1820 - امام صادق (عليه السلام ):
مرد، هرگاه به پنجاه سالگى رسيد، مباد در حالى كه در درون او چيزى از روغن حيوانى است ، شب را به بستر رود.(1019)
1821 - امام صادق (عليه السلام ):
در ضمن سخن خود با پيرى از مردمان عراق -: از روغن حيوانى ، حذر كن ؛ چرا كه با پير، سازگارى ندارد.(1020)
فصل سى و ششم : سيا (سنا)
1822 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
با سيا(1021) درمان كنيد؛ زيرا اگر بنا بود چيزى مرگ را برگرداند، سيا بود كه آن را دفع مى كرد.(1022)
1823 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
از شبرم (گاو كشك ) حذر كنيد؛ چرا كه سرد و بار(1023)است ، و بر شما باد سيا. با آن ، درمان كنيد؛ چرا كه اگر بنا بود چيزى مرگ را دور كند، سيا آن را دور مى كرد.(1024)
1824 - امام صادق (عليه السلام ):
اگر مردم از آنچه در گياه سيا هست ، آگاهى داشتند، هر مثقال آن را با دو مثقال طلا به چنگ مى آوردند. زنهار كه اين گياه ، مايه ايمنى از: بهك ، پيسى ، جذام ، ديوانگى ، سست اندامى و كژدهانى است .(1025)
ر. ك : ص 258 (بهداشت پوست / گياه سنا).
فصل سى و هفتم : سويق
37/1 - خواص سويق
1825 - امام باقر (عليه السلام ):
سويق (1026)، چه قدر پربركت است ! اگر انسان در حالى كه سير است ، آن را بخورد، غذا را گوارش مى دهد و اگر در حالى كه گرسنه است ، بخورد، او را سير مى سازد. سويق ، چه نيكو توشه اى در سفر و در حضر است !(1027)
1826 - امام صادق (عليه السلام ):
سويق ، گوشت مى روياند و استخوان را استحكام مى بخشد.(1028)
1817 - امام صادق (عليه السلام ):
به كودكانتان در خردسالى شان سويق بدهيد؛ چرا كه گوشت مى روياند و استخوان را استحكام مى بخشد.(1029)
1828 - المحاسن :
به نقل از بكر بن محمد ازدى -: عيثمه ، در حالى كه پسر خويش را به همراه داشت - و به گمانم نام او محمد بود - بر امام صادق (عليه السلام ) وارد شد.
امام صادق (عليه السلام ) به او فرمود: ((چرا مى بينم تن فرزندت ، نحيف است ؟)). گفت : او بيمار است .
امام (عليه السلام ) به او فرمود: ((به او سويق بخوران ؛ چرا كه گوشت مى روياند و استخوان را استحكام مى بخشد)).(1030)
1829 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس چهل روز سويق بخورد، بازوانش پرتوان مى شود.(1031)
1830 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن سويق با روغن زيتون ، گوشت مى روياند، استخوان را استحكام مى بخشد، پوست را نازك مى كند و بر توان جنسى مى افزايد.(1032)
1831 - امام صادق (عليه السلام ):
درون تب دار را از سويق ، پر كنيد، سه بار در آب شسته شود و آن گاه به او خوراند شود.(1033)
1832 - امام صادق (عليه السلام ):
سويق ، تلخه را از تن ، و بلغم را از معده ، كاملا جدا مى كند و هفتاد گونه بلا را دور مى سازد.(1034)
1833 - امام كاظم (عليه السلام ):
سويق خشك و آب گوشت گاو، پيسى را از ميان مى برند.(1035)
1834 - الخرائج و الجرائح :
به نقل از ابوهاشم جعفرى -: در محضر امام رضا (عليه السلام ) بودم . به سختى تشنه شدم ؛ اما از هيبت ايشان ترسيدم كه در مجلس ايشان ، آن بطلبم . امام (عليه السلام ) خود، آبى طلبيد و جرعه اى از آن نوشيد و سپس فرمود: ((اى ابوهاشم ! بنوش ؛ چرا كه سرد و خوب است )). نوشيدن . سپس ديگر بار، تشنه شدم .
امام (عليه السلام ) به خدمتگزار نگريست و فرمود: ((نوشابه اى از آب و مقدارى سويق و شكر برايش بياورد)).
آن گاه فرمود: ((سويق را مرطوب كن و قدرى شكر رويش بپاش )).
(پس از آن ، به من ) فرمود: ((اى ابوهاشم ! بنوش ؛ چرا كه عطش را از ميان مى برد)).(1036)
1835 - امام رضا (عليه السلام ):
سويق ، چه نيكو خوراكى است ! اگر گرسنه باشى ، سير مى كند و اگر سير باشى ، غذايت را گوارش مى دهد.(1037)
ر. ك : ص 225 (آنچه براى گوارش ، سودمند است / سويق ).
ر. ك : ص 296 ح 964 و ص 297 ح 969 و 970.
37/2 - خواص برخى از انواع سويق
الف - سويق جو
1836 - الكافى :
به نقل از سيف تمار -: يكى از همراهانمان در مكه به بيمارى برسام ، مبتلا شد. من به حضور امام صادق (عليه السلام ) رفتم و او را آگاهاندم .
به من فرمود: ((سويق جو به او بخوران ؛ چرا كه به خواست خداوند، بهبود خواهد يافت . آن ، غذايى در درون تن بيمار است )).
ما جز دو روز (يا دوبار) به او سويق نداديم ، مگر اين كه همراه ما، بهبود يافت .(1038)
ب - سويق عدس
1837 - الكافى :
به نقل از محمد بن موسى ، در حديثى كه سند آن را به امام صادق (عليه السلام ) رسانده است -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((سويق عدس ، تشنگى را از ميان مى برد، معده را تقويت مى كند، درمان هفتاد درد در آن است ، صفرا را خاموش مى كند و درون را سردى مى بخشد)).
ايشان ، چون سفر مى كرد، از اين سويق ، جدايى نداشت و چون در كسى از خدمتگزارانش خون به جوش مى آمد، به وى مى فرمود: ((از سويق عدس بخور؛ چرا كه جوش آمدگى خون را فرو مى نشاند و حرارت را خاموش مى كند)).(1039)
ر. ك : ص 310 (آنچه براى درمان بند نيامدن خون عادت ، سودمند است ).
ج - سويق برنج
1838 - السرائر:
روايت شده كه يكى از اصحاب امام صادق (عليه السلام )، از شكم روى اش نزد ايشان اظهار ناراحتى كرد. امام (عليه السلام ) به او فرمود كه قدرى نرنج برگيرد و بياشامد.
او اين كار را انجام داد و بهبود يافت .(1040)
1839 - دعائم الاسلام :
درباره امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه يكى از يارانش از شكم روش (بيرون روى )، نزد ايشان اظهار ناراحتى كرد. امام (عليه السلام ) به او فرمود كه سويقى از برنج فراهم كند و بخورد.
او اين كار را كرد و شكمش بست .
همچنين فرمود: ((من ، دو سال يا بيشتر بيمار شدم . پس خداوند، استفاده از برنج را به من الهام كرد، گفتم تا آن را آوردند. شستند، خشك كردند، سپس روى آتش گرفتند آن گاه آرد كردند. قدرى از آن سويق و قدرى را شوربا كردم و از آن ، بهره جستم و بهبود يافتم )).(1041)
ر. ك : ص 234 (آنچه براى برخى دردهاى شكم ، سودمند است / آرد برنج ).
د - سويق سيب
1840 - امام صادق (عليه السلام ):
براى مسموميت ، دارويى سودمندتر از سويق سيب ، سراغ ندارم .(1042)
1841 - الكافى :
به نقل از ابن بكير -: سالى در مدينه به خون دماغ مبتلا شدم . يارانمان از امام صادق (عليه السلام ) درباره چيزى كه مانع خونريزى بينى شود. پرسيدند. به آنان فرمود: ((به او سويق سيب بدهيد)).
آنان به من از اين سويق خوراندند و خونريزى بينى ام قطع شد.(1043)
1842 - الكافى :
به نقل از زياد قندى -: در حالى كه برادرم سيف با من بود، به مدينه در آمدم . آن جا مردم به خون دماغ گرفتار شدند و كسى كه خون دماغش دو روز ادامه مى يافت ، مى مرد.
من به منزل بازگشتم و ديدم سيف ، خون دماغ شديدى دارد. نزد امام كاظم (عليه السلام ) رفتم . فرمود: ((اى زياد! به سيف ، سيب (1044) بخوران )).
من آن را به او خوراندم و وى بهبود يافت .(1045)
1843 - الكافى :
به نقل از احمد بن محمد بن يزيد -: ايشان ،(1046) چون كسى از اهل خانه را مار يا كژدم مى گزيد، مى گفت : ((به او سويق سيب بخورانيد)).(1047)
ر. ك : ص 235 (آنچه براى برخى دردهاى شكم ، سودمند است / آرد گاورس ).
37/3 - خواص سويق خشك
1844 - امام صادق (عليه السلام ):
(خوردن ) سه كف دست ، سويق خشك در حالت ناشتا، بلغم و تلخه را خشك مى كند، تا جايى كه تقريبا چيزى را از آن بر جاى نمى گذارد.(1048)
1845 - امام صادق (عليه السلام ):
سويق خشك ، چون ناشتا خورده شود، حرارت را خاموش مى كند و تلخه را فرو مى نشاند؛ اما چون به روغن در آميخته و خورده شود، اين اثر را ندارد.(1049)
1846 - الكافى :
به نقل از ابراهيم بن بسطام ، از يكى از مردمان مرو -: امام رضا (عليه السلام ) در روزگارى كه در ميان ما بود، كسى را نزدمان فرستاد و سويق خواست . ما براى ايشان مقدارى سويق مرطوب فرستاديم . امام (عليه السلام )، آن را برگرداند و برايم پيغام فرستاد كه : ((سويق ، چون خشك باشد و ناشتا خورده شود، حرارت را خاموش مى كند و تلخه را فرو مى نشاند؛ اما چون تر شود، اين اثر را ندارد)).(1050)
ر. ك : ص 271 (آنچه براى درمان پيسى ، سودمند است / سويق ).
فصل سى و هشتم : پيه
1847 - امام على (عليه السلام ):
پيه ، هم اندازه خود، بيمارى را از بدن بيرون مى برد. مردم ، به هيچ چيز بهتر از روغن حيوانى و قرائت قرآن ، درمان نجسته اند.(1051)
1848 - امام على (عليه السلام ):
نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از گوشت و پيه ياد شد. فرمود: ((هيچ پاره اى از اين دو در معده جاى نمى گيرد، مگر اين كه در جاى آن ، شفا مى رويد و بيمارى اى از آن جا مى رود)).(1052)
1849 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس يك لقمه پيه بخورد، آن لقمه هم اندازه خويش ، بيمارى را از بدن بيرون مى برد.(1053)
1850 - طب الائمة (عليهم السلام ):
به نقل از يونس بن يعقوب -: هنگامى كه امام صادق (عليه السلام ) بيمار بود و اسهال خونى داشت و او را خدمت مى گزاردم ، به من فرمود: ((اى يونس ! چه بى خبرى ! مگر نمى دانى به من درباره بيمارى ، الهام شد كه برنج بخورم و من نيز گفتم ؛ پس ، آن را فراهم آوردند، شستند، خشك كردند، سپس در آب پختند، آن گاه نرم ساييدند و پختند و آن را با پيه خوردم و خداوند با همان ، درد و بيمارى را از من برد؟)).(1054)
1851 - المحاسن :
از امام صادق (عليه السلام ) درباره اين سخن پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) كه فرموده بود: ((هر كس لقمه اى از پيه بخورد، آن لقمه هم اندازه خود، بيمارى را از بدن برون مى راند)) پرسيدند.
ايشان فرمود: ((مقصود، پيه گاو است )).(1055)
1852 - الكافى :
به نقل از زراره -: از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدم : فدايت شوم ! آن پيه كه هم اندازه خود، بيمارى را از بدن بيرون مى برد، چيست ؟
فرمود: ((پيه گاو است . اى زراره ! هيچ كس پيش از تو، در اين باره از من نپرسيده بود)).(1056)
1853 - الكافى (عليه السلام ):
به نقل از محمد بن فيض -: نزد امام صادق (عليه السلام ) بودم كه مردى آمد و به ايشان گفت : دخترم از بيمارى شكم روش ، تكيده و لاغر گشته است .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((چه چيزى تو را از پلوى چرب ، باز مى دارد؟ چهار يا پنج تك سنگ بردار و در كنار آتش بگذار و برنج را در ديگى قرار بده و خوب بپز و مقدارى چربى تازه قلوه گاو، در ظرفى بريز و از آن سنگ هاى داغ شده ، در آن قرار بده و ظرف ديگرى را بر روى آن بگذار و خوب بر هم زن و مواظب باشد بخار آن ، خارج نشود. هنگامى كه روغن ذوب شد و برنج هم خوب پخته شد، روغن آب شده را در برنج بريز و بيمار (دخترت ) بخوران )).
1854 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس لقمه اى از پيه را به درون خود ببرد، آن لقمه هم اندازه خود، بيمارى را از بدن بيرون مى برد.(1057)
فصل سى و نهم : عدس
1855 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد عدس ؛ چرا كه دل را نازك مى كند و اشك را افزون مى سازد. و هفتاد پيامبر، آن را پاك دانسته اند.(1058)
1856 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد عدس ؛ چرا كه مبارك و پاك است ، دل را نازك مى كند و اشك را افزون مى سازد. و هفتاد پيامبر كه آخرينشان عيسى بن مريم (عليه السلام ) است ، دوام سودمند آن را از خداوند متعال خواسته اند.(1059)
1857 - امام باقر (عليه السلام ):
از جمله سفارش هاى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به امام على (عليه السلام ) آن بود كه فرمود: ((اى على ! عدس بخور؛ چرا كه مبارك و مقدس است ، دل را نازك مى كند و اشك را افزون مى سازد، و هفتاد پيامبر، دوام سودمندى آن را از خداوند متعال خواسته اند)).(1060)
1858 - امام صادق (عليه السلام ):
در حالى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در جاى نماز خويش نشسته بود، مردى از انصار به نام عبدالله بن تيهان نزد ايشان آمده و گفت : اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! من بسيار در محضر تو مى نشينم و بسيار از تو مى شنوم ؛ اما نه دلم نازك مى شود و نه اشكم فرو مى ريزد.
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به او فرمود: ((اى پسر تيهان ! برت و باد عدس . آن را بخور؛ چرا كه دل را نازك مى كند و اشك را شتاب مى دهد. و هفتاد پيامبر، دوام سودمندى آن را از خداوند خواسته اند)).(1061)
1859 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد عدس ؛ چرا كه بر زبان هفتاد پيامبر، تقديس شده است .(1062)
1860 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
يكى از پيامبران ، از سنگ دلى قوم خويش ، به درگاه خداوند (عزوجل ) شكايت برد. خداوند (عزوجل )، در حالى كه او در نمازگه خويش بود، به او وحى فرستاد كه : ((به قوم خويش بفرما تا عدس بخورند؛ چرا كه دل را نازك مى كند، چشم را به اشك مى آورد، خود برتربينى را از ميان مى برد و خوراك نيكان است )).(1063)
1861 - امام على (عليه السلام ):
عدس ، دل را نازك مى كند و اشك را مى افزايد.(1064)
-
1862 - امام صادق (عليه السلام ):
مردى نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از سنگ دلى ، اظهار ناراحتى كرد. به او فرمود: ((بر تو باد عدس ؛ چرا كه دل را نازك مى كند و اشك را شتاب مى دهد))(1065).(1066)
ر. ك : ص 558 (خواص برخى از انواع سويق / سويق عدس ).
فصل چهلم : عسل
40/1 - درمان با عسل
قرآن
واءوحى ربك الى النحل اءن اتخذى من الجبال بيوتا ومن الشجر ومما يعرشون # ثم كلى من كل الثمرت فاسلكى سبل ربك ذللا يخرج من بطونها شراب مختلف اءلوانه ، فيه شفاء للناس ؛(1067)
پروردگار تو، به زنبور عسل الهام كرد كه : ((از كوه ، خانه بگير و نيز از درخت و از آنچه بنا مى كنند # سپس از همه ميوه ها بخور و راه هاى پروردگارت را فرمان بردارانه بپوى )). (آن گاه ) از درون (شكم ) آن ، شهدى كه به رنگ هاى گوناگون است ، بيرون مى آيد. در آن ، براى مردم ، درمانى است . راستى در اين (زندگى زنبوران )، براى مردمى كه تفكر مى كنند، نشانه (اى از) قدرت الهى است .
حديث
1863 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
عسل ، درمان است .(1068)
1864 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد دو درمان : عسل و قرآن .(1069)
1865 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
نزد من ، براى زن تازه زا، درمانى همانند خرما و براى بيمار، درمانى همانند عسل ، وجود ندارد.(1070)
1866 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خداوند (عزوجل ) بركت را در عسل قرار داده است . درمان دردها، در آن است و هفتاد پيامبر، دوام سودمندى آن را از خداوند خواسته اند.(1071)
1867 - امام على (عليه السلام ):
در عسل ، درمان است (1072).
1868 - امام على (عليه السلام ):
بيمار، به چيزى همانند خوردن عسل ، درمان خجسته است (1073).(1074)
1869 - امام على (عليه السلام ):
عسل ، شفاى هر بيمارى است و بيمارى اى هم در آن نيست ؛ بلغم را كم مى كند و دل را جلا مى دهد.(1075)
1870 - امام على (عليه السلام ):
ليسيدن عسل ، شفاى هر درد است . خداوند (عزوجل ) فرموده است : يخرج من بطونها شراب مختلف اءلونه فيه شفاء للناس ؛(1076) از درون (شكم ) آن (زنبور)، شهدى كه به رنگ هاى گوناگون است ، بيرون مى آيد. در آن ، براى مردم ، درمانى است . آن ، همراه با قرائت قرآن و جويدن كندر، بلغم را از بين مى برد(1077).(1078)
1871 - امام صادق (عليه السلام ):
مردم به چيزى همانند عسل ، درمان نجسته اند.(1079)
1872 - امام كاظم (عليه السلام ):
عسل ، درمان هر درد است ، اگر كه آن را از شهدش جدا كنى .(1080)
40/2 - خواص عسل
1873 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به چيزى برتر از يك شربت عسل ، درمان جسته نشده است .(1081)
1874 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
عسل ، چه خوب نوشيدنى اى است ! قلب را مراقبت مى كند و سردى سينه را از ميان مى برد(1082).(1083)
1875 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
عسل ، شفايى است كه باد و تب را دور مى كند.(1084)
1876 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر در چيزى درمانى باشد، در نيشتر حجامتگر و (در) نوشيدنى اى از عسل است .(1085)
1877 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
تازيان ، به چيزى بهتر از مكش حجامتگر يا نوشيدنى اى از عسل ، درمان نكرده اند.(1086)
1878 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر در چيزى از اين داروهايتان خيرى باشد، در نوشيدنى اى از عسل ، يا نيشتر حجامتگر و يا گزشى از آتش است و البته من ، داغ كردن را دوست ندارم .(1087)
1879 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
درمان ، در سه چيز است : نوشيدنى اى از عسل ، نيشتر حجامتگر، و گزشى از آتش . اما من ، امت خويش را از داغ كردن ، باز مى دارم .(1088)
1880 - المعجم الاوسط:
به نقل از سائب بن يزيد -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به حجامت ، امر كرد و فرمود: ((مردم به هيچ چيزى بهتر از اين يا نوشيدن عسل نگراييده اند)).(1089)
1881 - تاريخ دمشق :
به نقل از عامر بن مالك -: به سبب تبى كه داشتم ، كسى را نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرستادم و از ايشان دارو و درمانى جستم . ايشان برايم ظرفى عسل فرستاد.(1090)
1882 - تاريخ دمشق :
به نقل از عبدالله بن بريده -: عموى عامر بن طفيل برايم نقل كرد كه عامر بن طفيل ، به پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) اسبى هديه داد. عامر، همچنين براى ايشان نوشت : ((در من دبيله اى (1091) پديد آمده است . از جانب خويش ، برايم دارويى بفرست )).
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، از آن روى كه عامر، هنوز اسلام نياورده بود، اسب را برگرداند. همچنين خيكى از عسل به وى اهدا كرد و فرمود: ((با اين ، درمان كن )).(1092)
1883 - امام باقر (عليه السلام ):
طب عرب ، در هفت چيز است : نيشتر حجامتگر، شياف ، حكام ، انفيه ، قى كردن ، نوشيدن قدرى عسل ، و آخرين درمان هم داغ كردن است و شايد نوره را هم بدان بيافزايند.(1093)
1884 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس آب كمرش بر وى ديگرگون شود، شير تازه همراه با عسل برايش سودمند است .(1094)
1885 - الكافى :
به نقل از حمزة بن طيار، از امام كاظم (عليه السلام ) -: ((مردم به هيچ چيزى بهتر از مكش خون يا مزعه عسل ، درمان نكرده اند)).
گفتم : فدايت شوم ! مزعه عسل چيست ؟
فرمود: ((يك انگشت ليسيدن از آن )).(1095)
1886 - الفقه المنسوب للامام الرضا (عليه السلام ):
امام كاظم (عليه السلام ) فرمود: ((در عسل ، درمان هر دردى است . هر كس ناشتا يك انگشت از آن را بليسد، اين عسل ، بلغم (وى ) را پايان مى دهد، صفرا را فرو مى نشاند، تلخه سياه (زرداب ) را مانع مى شود، ذهن را صفا مى بخشد و اگر كه همراه با كندر خورده شود، حافظه را نكو مى سازد)).(1096)
1887 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كه مى خواهد در همه زمستان از سرما خوردگى دور بماند، هر روز، سه لقمه شهد بخورد.(1097)
1888 - امام هادى (عليه السلام ):
هنگامى كه درباره تب پيوسته يك روز در ميان از ايشان پرسيدند -: قدرى عسل و شونيز (سياه دانه )، برداشته و سه ليسه انگشت از آن خورده شود. در اين صورت ، تب ، ريشه كن خواهد شد، و اين هر دو، مبارك هستند. خداوند متعال ، درباره عسل فرموده است : يخرج من بطونها شراب مختلف اءلونه فيه شفآء للناس ؛(1098) از درون (شكم ) آن (زنبور)، شهدى كه به رنگ هاى گوناگون است ، بيرون مى آيد. در آن ، براى مردم ، درمان است .(1099)
1889 - امام هادى (عليه السلام ):
بهترين چيز براى تب ربع (1100) آن است كه در روز غلبه تب ، فالوده اى كه با عسل ساخته شده و زعفران فراوانى دارد، خورده شود و در آن روز، چيزى ديگر خورده نشود.(1101)
ر. ك : ص 64 ح 86 - 88.
ر. ك : ص 146 (آنچه حافظه را تقويت مى كند / عسل ).
ر. ك : ص 148 (آنچه براى پيشگيرى از فراموشى ، سودمند است ).
ر. ك : ص 232 (آنچه براى برخى دردهاى شكم ، سودمند است / عسل و شونيز).
ر. ك : ص 240 (آنچه براى درمان بادهاى شكم ، سودمند است / سياه دانه ).
ر. ك : ص 298 (آنچه براى درد پلهو، سودمند است ).
فصل چهل و يكم : انگور
41/1 - تاءثير انگور در از ميان رفتن اندوه
1890 - امام صادق (عليه السلام ):
هنگامى كه آب فرو نشست و استخوان هاى مردگان ، پديدار شد، نوع ، اين را بديد و بدين سبب ، بسيار آشفته و اندوهگين شد.
سپس خداوند (عزوجل ) به او وحى كرد: ((اين ، كارى است كه خود با خويش كرده اى ! تو خود، آنان را نفرين كردى !)).
گفت : پروردگارا! من از تو آمرزش مى طلبم و به درگاه تو، توبه مى كنم .
سپس خداوند (عزوجل ) به او وحى فرستاد: ((انگور سياه بخور تا اندوهت از ميان برود))(1102).(1103)
1891 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبرى از پيامبران ، به درگاه خداوند (عزوجل ) از اندوه ، شكايت برد. خداوند (عزوجل ) او را به خوردن انگور، امر فرمود.(1104)
1892 - امام صادق (عليه السلام ):
نوح ، از اندوه ، به درگاه خداوند، شكايت برد. خداوند به او چنين وحى فرستاد: ((انگور سياه بخورد؛ چرا كه اندوه را مى برد))(1105 ).(1106)
41/2 - آداب خوردن انگور
1893 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
انگور، را دانه دانه بخوريد؛ چرا كه گواراتر و خوش تر است (1107).(1108)
1894 - مكارم الاخلاق :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، گاه ، انگور را دانه دانه مى خورد و گاه خوشه را به دهان مى برد و دانه ها را در دهان فرو مى ريخت تا جايى كه قطره هاى آب ، به سان دانه هاى مرواريد، بر ريش ايشان مى غلتيد.(1109)
1895 - الكافى :
به نقل از عيسى بن عبدالرحمان ، از پدرش -: ابن عكاشة بن محصن اسدى ، بر امام باقر (عليه السلام ) وارد شد، در حالى كه امام صادق (عليه السلام ) نيز در حضر ايشان ايستاده بود.
امام باقر (عليه السلام )، انگورى پيش او نهاد و فرمود: ((انگور را پير كهن سال و كودك خردسال ، دانه دانه مى خورند و كسانى كه گمان مى كنند سير نخواهند شد، سه دانه سه دانه و چهار دانه چهار دانه مى خورند؛ اما تو، دو دانه دو دانه بخور، كه همين مستحب است )).(1110)
بيان
به نظر مى رسد كه اختلاف احاديث در چگونگى خوردن انگور، ناظر به اختلاف در اندازه دانه هاى آن است . بنابراين ، معيار كلى در خوردن انگور، رعايت مقدارى است كه مانع گوارايى و هضم آن نگردد، چنان كه حديث نبوى شريف ، بر اين حكمت ، تاءكيد ورزيده است .
فصل چهل و دوم : عناب
1896 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
عناب (1111)، تب را مى برد.(1112)
1897 - مكارم الاخلاق :
به نقل از ابوالحصين -: چشمانم سفيد شده بود و چيزى نمى ديدم . امير مومنان را در خواب ديدم و گفتم : سرورم ! چشمانم به وضعى كه مى بينى ، در آمده است .
فرمود: ((عناب را نرم كن و با آن ، سرمه بكش )).
من ، عناب را همراه با هسته اش نرم كردم و با آن ، سرمه كشيدم و در پى آن ، تاريكى از چشمانم رخت بربست و ديدم كه چشمانم سالم است .(1113 )
1898 - امام صادق (عليه السلام ):
برترى عناب بر ديگر ميوه ها، به سان برترى ما بر ديگر مردمان است .(1114)
فصل چهل و سوم : سنجد
1899 - امام حسين (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بر على بن ابى طالب (عليه السلام ) وارد شد، در حالى كه وى تب داشت . پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) او را به خوردن سنجد، سفارش كرد.(1115)
1900 - امام صادق (عليه السلام ):
سنجد، گوشتش گوشت مى روياند، استخوانش استخوان را رشد مى دهد و پوستش پوست را مى پرورد. علاوه بر اين ، سنجد كليه ها را گرم مى كند، معده را پاك مى سازد، مايه ايمنى از بواسير و تقطير البول (1116) است ، ساق پا را قوى مى كند و رگ جذام را به كلى قطع مى نمايد.(1117)
فصل چهل و چهارم : ترب
1901 - امام صادق (عليه السلام ):
ترب ، بيخش ، بلغم را از ميان مى برد، قسمت ميانى اش هضم كننده است ، و برگش ادرار آور است .(1118)
1902 - الكافى :
به نقل از حنان -: در حالى كه با امام صادق (عليه السلام ) بر سر سفره اى نشسته بودم ، او تربى به دست من داد و گفت : ((اى حنان ! ترب بخور؛ چرا كه در آن ، سه ويژگى است : برگش بادها را دور مى كند، قسمت ميانى اش پيشاب را به جريان مى اندازد(1119) و بيخش ، بلغم را از ميان مى برد)).(1120)
فصل چهل و پنجم : خرفه
1903 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد خرفه ؛(1121) چرا كه زيركى مى دهد و اگر تنها يك چيز باشد كه عقل را افزون مى كند، همان است .(1122)
1904 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بر زمين سوخته اى پا نهاد و آن زمين ، پايش را سوزاند، پس ، پاى خويش را بر خرفه نهاد و در نتيجه ، سوزش حاصل از زمين سوخته ، فرو نشست . از آن پس ، پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) خرفه را دوست داشت ، براى آن دعا مى كرد و مى گفت : ((چه گياه پر بركتى است !))(1123).(1124)
1905 - الدعوات :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) حرارتى يافت ، بر خرفه اى دندان فشرد و از آن احساس راحتى كرد. سپس گفت :
((خداوندا! در آن بركت بنه . در آن ، شفاى نود و نه درد است . (اى خرفه !) در هر جا مى خواهى ، بروى )).(1125)
1906 - امام صادق (عليه السلام ):
در روى زمين ، گياهى والاتر و سودمندتر از خرفه نيست ، و آن ، سبزى فاطمه (عليها السلام ) است .(1126)
فصل چهل و ششم : خيار
46/1 - خواص خيار
1907 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد خيار؛ چرا كه خداوند متعال ، درمان هر دردى را در آن نهاده است .(1127)
46/2 - آداب خوردن خيار
1908 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به گاه خوردن خيار، آن را از ته بخوريد.(1128)
1909 - امام صادق (عليه السلام ):
چون خيار مى خوريد، آن را از ته بخوريد؛ چرا كه بركتش افزون تر است .(1129)
1910 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، خيار را با نمك مى خورد.(1130)
1911 - صحيح البخارى :
به نقل از عبدالله بن جعفر -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را ديدم كه خرما را با خيار مى خورد.(1131)
فصل چهل و هفتم : كدو
1912 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد كدو؛ چرا كه مغز را افزون مى سازد.(1132)
1913 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد كدو؛ چرا كه عقل را افزون مى سازد و مغز را بزرگ مى كند.(1133)
1914 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد كدو؛ چرا كه عقل را مى پالايد و مغز را مى افزايد.(1134)
1915 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خطاب به امام على (عليه السلام ): -: كدو بخور؛ زيرا هر كس آن را بخورد، خويش نيكو و رويش شاداب مى شود. آن ، خوراك من و پيامبران پيش از من است .(1135)
1916 - امام كاظم (عليه السلام ):
از جلمه سفارش هايى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به امام على (عليه السلام ) كرد، اين بود كه به وى فرمود: ((اى على ! بر تو باد كدو. آن را بخور؛ چرا كه مغز و عقل را افزون مى سازد)).(1136)
1917 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كدو بخوريد، كه اگر خداوند مى دانست درختى سبك تر از اين وجود دارد، آن را براى برادرم يونس مى روياند.
هر گاه كسى از شما خورشى مى سازد، در آن كدوى بسيار بريزد؛ چرا كه آن مغز و عقل را مى افزايد.(1137)
1918 - كنز العمال :
به نقل از انس -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، فراوان كدو مى خورد. گفتم : اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! گويا خيلى كدو دوست دارى ؟!
فرمود: ((كدو، مغز را زياد مى كند و بر عقل مى افزايد)).(1138)
1919 - الكافى :
به نقل از سيارى ، در حديثى كه سند آن را به معصوم رسانده است -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به كدو علاقه داشت و به زنان خود مى فرمود: ((اگر در ديگ ، چيزى طبخ مى كنيد، در آن ، كدو بسيار بريزيد)).(1139)
1920 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر خواستيد چيزى بپزيد، از كدو زياد بهره بجوييد؛ چرا كه دل اندوهگين را شاد مى كند.(1140)
1921 - امام على (عليه السلام ):
كدو بخوريد؛ چرا كه مغز را افزون مى كند، پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به كدو علاقه داشت .(1141)
1922 - طب الائمة (عليهم السلام ):
به نقل از ذريح -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : از اميرمومنان (عليه السلام ) حديثى درباره كدو روايت شده كه فرموده است : ((كدو بخوريد؛ چرا كه مغز را افزون مى سازد)).
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((آرى . من نيز مى گويم كه براى درد قولنج ، خوب است )).(1142)
فصل چهل و هشتم : كباب
1923 - الكافى :
به نقل از موسى بن بكر -: امام كاظم (عليه السلام ) به من فرمود(1143): ((چرا تو را زردروى مى بينم ؟)).
گفتم : تب ، رنجورم كرده است .
به من فرمود: ((گوشت بخور)).
گوشت خوردم . پس از جمعه اى ، امام (عليه السلام ) ديگر بار مرا ديد، در حالى كه همچنان بر همان وضع پيشين (زرد چهره ) بودم . به من فرمود: ((مگر تو را به خوردن گوشت ، فرمان نداده اند بودم ؟)).
گفتم : از همان روز كه فرموده اى ، جز آن نخورده ام .
پرسيد: ((آن را چگونه مى خورى ؟)).
گفتم : پخته (با آب ).
فرمود: ((نه ؛ آن را كباب شده بخور)).
پس از جمعه اى ، ديگر بار در پى من فرستاد. اين بار ديد كه خون ، دوباره به چهره ام باز گشته است . به من فرمود: ((اكنون ، خوب است )).(1144)
1924 - الكافى :
به نقل از موسى بن بكر -: در مدينه به عارضه اى گرفتار آمدم و در نتيجه آن ، ضعيف شدم : نزد امام كاظم (عليه السلام ) رفتم .
به من فرمود: ((تو را ضعيف مى بينم !)).
گفتم : آرى .
فرمود: ((كباب بخور)).
من هم كباب خوردم و بهبود يافتم .(1145)
1925 - امام باقر (عليه السلام ) يا امام صادق (عليه السلام ):
خوردن (1146) كباب ، تب را مى برد.(1147)
فصل چهل و نهم : تره
49/1 - خواص تره
1926 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
تره (1148) درميان سبزى ها، همانند نان در ميان خوراكى هاست .(1149)
1927 - الكافى :
به نقل از حماد بن زكريا، از امام صادق (عليه السلام ) -: در محضر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از سبزى ها ياد شد. فرمود: ((تره بخوريد؛ چرا كه حكايت آن در ميان سبزى ها، حكايت نان در ميان همه خوراك ها - يا خورش ها(1150) - است )).(1151)
1928 - الكافى :
به نقل از فرات بن احنف -: از امام صادق (عليه السلام ) درباره تره پرسيدند. فرمود: ((آن را بخور؛ چرا كه در آن چهار ويژگى است : بوى دهان را خوش مى سازد؛ بادها را (از بدن ) مى راند؛ بواسير را ريشه كن مى كند؛ و براى كسى كه بدان مداومت مى ورزد، مايه ايمنى از جذام است )).(1152)
1929 - امام صادق (عليه السلام ):
به نقل از پدرانش (عليهم السلام ) -: نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از سبزى ها ياد شد. فرمود: ((تره ، مهتر و سرآمد سبزى هاست و برترى آن بر ديگر سبزى ها، همانند برترى نان بر ديگر چيزهاست . در آن ، بركت است و آن ، سبزى من و سبزى پيامبران پيش از من است . من آن را دوست دارم و مى خورم . گويا بوته آن را مى نگرم كه برگ هايش از سرسبزى و زيبايى در بهشت مى درخشند)).(1153)
1930 - الكافى :
به نقل از موسى بن بكر -: يكى از غلامان امام كاظم (عليه السلام ) بيمار شد. امام (عليه السلام ) از حال او پرسيد.
گفتند: بيمارى طحال گرفته است .
فرمود: ((سه وز به او تره بخورانيد)).
آن را به او خورانديم . پس خون ، فرو نشست (1154) و سپس بهبود يافت .(1155)
1931 - المحاسن :
به نقل از سلمه -: در مدينه به دردى سخت ، گرفتار آمدم : نزد امام كاظم (عليه السلام ) رفتم . به من فرمود: ((تو را زرد چهره مى بينم ؟)).
گفتم : آرى .
فرمود: ((تره بخور)).
تره خوردم و بهبود يافتم .(1156)
1932 - مكارم الاخلاق :
به نقل از موسى به بكر -: نزد امام كاظم (عليه السلام ) رفتم . به من فرمود: ((تو را زردروى مى بينم ! تره بخور)).
من نيز خوردم و بهبود يافتم .(1157)
ر. ك : ص 249 (آنچه براى درمان درد طحال ، سودمند است ).
49/2 - خوردن تره تازه
1933 - الكافى :
به نقل از موسى بن بكر -: يكى از كسانى كه امام كاظم (عليه السلام ) را ديده ، برايم نقل كرد كه ايشان تره را در كرت كشتزار مى خورد. البته آن را با آب مى شست و آن گاه مى خورد.(1158)
1934 - الكافى :
به نقل از داوود بن ابى داوود -: مردى ، امام رضا (عليه السلام ) را در خراسان ديده كه تره را از باغ ، همان گونه كه هست ، مى چيند و مى خورد. چون به ايشان گفتند: اين ، ممكن است فضولاتى به همراه داشته باشد، فرمود: ((چيزى از آنها به اين نمى چسبد(1159)
1935 - المحاسن :
به نقل از يحيى بن سليمان -: امام رضا (عليه السلام ) را در خراسان در باغى ديدم ، در حالى كه تره مى خورد. به ايشان گفتم : فدايت شوم ! مردم بر اين باورند كه هر روز يك قطره از بهشت ، بر كاسنى فرو مى ريزد.
فرمود: ((اگر هر روز از بهشت بر كاسنى يك قطره فرو مى ريزد، تره ، در آب بهشت ، يكسره غوطه ور است )).
گفتم : به آن كود مى دهند.
فرمود: ((چيزى از اين كود، بدان نمى چسبد)).(1160)
49/3 - خوردن تره همراه با نمك
1936 - الكافى :
به نقل از احمد بن ابى عبدالله ، از يكى از هم مسلكانش ، در حديثى كه سند آن را به معصوم رسانده است -: اميرمومنان (عليه السلام ) تره را همراه با نمك بلغور شده مى خورد.(1161)
فصل پنجاهم - كرفس
1937 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كرفس ، سبزى پيامبران است .(1162)
1938 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد كرفس ؛ چرا كه خوراك الياس ، يسع و يوشع بن نون بوده است (1163).(1164)
1939 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خطاب به امام حسين (عليه السلام ) -: فرزندم ! كرفس بخور؛ چرا كه سبزى پيامبران است ، كه فراموش شده است و خوراك خضر و الياس (عليهما السلام ) است . كرفس ، انسدادها را مى گشايد، دل را طراوت مى دهد، حافظه مى آورد، و ديوانگى ، جذام ، پيسى و ترس را دور مى كند.(1165)
1940 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد كرفس ؛ زيرا اگر چيزى باشد كه بر عقل بيفزايد همان است .(1166)
فصل پنجاه و يكم : قارچ
1941 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
قارچ (1167) از گياهان بهشت است و آب آن براى درد چشم ، سودمند است .(1168)
1942 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
قارچ ، از ((من ))(1169) است و ((من )) از بهشت است (1170). آب آن نيز درمانى براى چشم است .(1171)