-
اصطلاح شماره 21
Once in a blue moon
معني: گهگاه، به ندرت
- Once in a blue moon my wife and I eat at a very expensive restaurant.
- گهگاه من و همسرم در یک رستوران بسیار گرانقیمت غذا میخوریم.
- Snow falls on the city of San Diego once in a blue moon.
- به ندرت در شهر سان دیگو برف میبارد.
-
اصطلاح شماره 22
Be in the same boat
توضیح فارسی: در شرایط مشابهی بودن (از لحاظ سختی)
She and her classmates all have to prepare for an exam this week. They're all in the same boat.
او و همه همکلاسیهایش مجبور هستند خودشان را برای یک امتحان در این هفته آماده کنند. همه آنها همین وضع را دارند.
-
اصطلاح شماره 23
Don't count your chickens (until they've hatched)
معادل فارسی: جوجه را آخر پاییز می شمارند.
- Next Friday I will finally be able to pay you back that money I owe you.
- I won't count my chickens until they have hatched.
- جمعه آینده بالاخره می توانم آن پولی که به تو بدهکار هستم را پس بدهم.- جوجه را آخر پاییز می شمارند (بعداً معلوم می شود).
-
اصطلاح شماره 24
Drive somebody up the wall
معنی: کسی را عصبانی کردن
- That noise is driving me up the wall.
- آن صدا دارد من را عصبانی می کند.
- The news will drive him up the wall.
- آن خبر او را عصبانی خواهد کرد.
-
اصطلاح شماره 25
Keep something under your hat
معنی: چیزی را از دیگران مخفی نگه داشتن، تو دل خود نگه داشتن
- You should keep the news under your hat.
- تو باید این خبر را از بقیه مخفی نگه داری.
-
اصطلاح شماره 26
Rain cats and dogs
معنی: سخت و شدید باریدن
- It's raining cats and dogs today! I wish I'd brought my umbrella to school!
- امروز دارد باران خیلی شدیدی می بارد. ای کاش چترم را به مدرسه می آوردم.
-
اصطلاح شماره 27
Under the weather
معنی: ناخوش، بدحال
- I stayed home from work because I was feeling under the weather.
- من سر کار نرفتم و خانه ماندم، زیرا احساس کسالت می کردم.
- When you catch cold, you feel under the weather.
- وقتی آدم سرما می خورد، احساس کسالت می کند.
-
اصطلاح شماره 28
Cross your finger
توضیح: برای موفقیت کسی یا اتفاق چیزی امیدوار بودن
- we'll be crossing our fingers for you to pass your exam.
- امیدوارم در امتحانت قبول شوی.
- When you catch cold, you feel under the weather.
- وقتی آدم سرما می خورد، احساس کسالت می کند.
-
اصطلاح شماره 29
Keep an eye open on something
معنی: مراقب چیزی بودن
- We've asked the neighbors to keep an eye open on the house for us while we are away.
- ما از همسایه ها خواسته ایم که وقتی بیرون هستیم مراقب خانه باشند.
-
اصطلاح شماره 30
Let the cat out of the bag
معنی: دهن لقی کردن، بند به آب دادن
- I wanted it to be a surprise, but my sister let the cat out of the bag.
- من می خواستم که آن یک سورپرایز باشد، اما خواهرم بند را به آب داد.