من به ايشان گفته ام اعتراض دارم !
الان مواردى وجود دارد كه دنبال نشده ؛ با اين كه درباره ى آن ، جلسه گذاشته شده است ؛ مثل موضوع اسلامى شدن دانشگاهها. اى كاش آقاى دكتر معين در اين جلسه مى بود و اين سؤ ال را پاسخ مى داد. در خصوص اسلامى شدن دانشگاه ها، آن طور كه به من گزارش رسيده ، به نظرم تا كنون هفتاد و دو سه جلسه تشكيل شده است . از آقاى دكتر معين بايد سؤ ال كنيم چند تا از اين مصوبات تا كنون در دانشگاهها اجرا شده و چگونه اجرا شده است . من به ايشان گفته ام اعتراض دارم ؛ در مواردى عكس آن عمل شده انست . الان در دانشگاههاى كشور موسيقى ترويج مى شود؛ نبايد بشود. ترويج موسيقى ، كارى است بر خلاف مذاق اسلام . درست است كه هر نوع موسيقى يى حرام نيست ، اما معناى ترويج موسيقى اين نيست كه با دقت بگردند موسيقى غير حرام را پيدا كنند و آن را تعليم دهند و ترويج كنند. يا مثلا بعضى از رفتارها را در نظر بگيريد. بعضى از سفرهاى خارجى را براى دانشجويان تدارك مى بينند. من در اين خصوص به آقاى دكتر معين پيغام دادم . دانشجو به خارج از كشور برود كه چه بكند؟ به چه مناسبت ؟ دانشجو را به كيش مى برند. به جاى كيش ، سفر اصفهان يا مشهد را تدارك ببينيد؛ بگذاريد سفر او دستاورد معنوى داشته باشد. جوان هر جا برود، كيف حلال مى كند. جوان از خوشيهاى جوانى لذت مى برد. در سنين ما، از غذايى كه ما خيلى لذت نمى بريم ، جوان مى خورد و لذت مى برد؛ از منظره هايى كه اصلا براى ما جاذبه اى ندارد، جوان كيف مى كند؛ اين خاصيت جوانى است . چون پيرمردها اين دوره را گذرانده اند، مى دانند آن جا چه خبر است ؛ دوستانى كه اطلاع ندارند، بدانند. مى خواهيد جوان را سفر ببريد؛ يك سفر روستايى كه او را ببريد، برايش تنوع است و شادى دارد. آيا بايد حتما او را به كيش ببرند، چون در آنجا بعضى از ضوابط سست است - البته بر خلاف حق سست است - و اين جوان بتواند ضابطه شكنى كند؟ اسلامى شدن دانشگاه ها اين است ؟ نفس اردوى مختلط برگزار مى كنند من خيلى تعجب كردم ؛ اردوى مختلط برگزار مى كنند. من خيلى تعجب كردم اردوى مختلط دانشجويى ؟ نفس اردوى مختلط بد است . آقايانى كه الان دست اندر كار اردوى مختلطند، همان كسانى هستند كه سالهاى 63 و 64 در
كلاسهاى دانشگاه ديوار كشيدند. بنده به دستور امام رفتم در نماز جمعه گفتم اين كار بد است . من نمى فهمم اينها چطور اين گونه عوض مى شوند و صد و هشتاد درجه جهت راهشان را تغيير مى دهند. امام به من گفتند اين چه كارى است ؛ ماهم رفتيم در نماز جمعه ى تهران گفتيم اين كار، كار مناسبى نيست . ديوار كشيدن ، خلاصه ى حرف انقلاب و حرف ما نيست . حالا همان آقايان نه در كلاس ، بلكه در اردوى شبانه روزى چند روزى ، دختر و پسر را همراه مى كنند. يعنى چه ؟ كار بسيار بى قاعده و غلطى است .
در مناطقى از دنيا، معاشرت دختر و پسر و زن و مرد با يكديگر، كاملا عادى است و هيچ گونه حساسيتى وجود ندارد، يعنى همان طور كه دو مرد يا دو زن با يكديگر تماس دارند، دو تا زن و مرد هم با هم تماس دارند؛ اما در كشور ما و در محيط اسلامى مطلقا اين طور نيست . در كشور اسلامى ، هر قدر به اين جهت نزديك شده ايم ، به خاطر رنگ پذيرى از فرهنگ بيگانه بوده است . چون آنها از لحاظ تكنولوژى قوى تر از ما بوده اند، اين را به ما داده اند؛ والا اگر ما از لحاظ علم و تكنولوژى از اروپا قوى تر بوديم ، اختلاط آنها را مسخره و مچل مى كرديم و آن را وحشتگيرى مى خوانديم . آنها به بركت علم و تكنولوژى ، اين فرهنگ را صاعد و رايج كرده اند؛ آن وقت ما در دانشگاه هاى خود، اين را ترويج كنيم ؟ بنابراين پيداست كه مصوبات دنبال نمى شود. (24)