مچاله کن ، بشکن ، بند بزن ، خط بزن ، خلاصه راحت باش …
ارث پدرت نیست ، دل تنهای من است !!!
Printable View
مچاله کن ، بشکن ، بند بزن ، خط بزن ، خلاصه راحت باش …
ارث پدرت نیست ، دل تنهای من است !!!
در این زندان تنهایی ، به هر سو هرکجا هستم
از این بابت دلم شاد است که گاهی میکنی یادم
بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده… دست به خلاف بزنیـم…!
من اندوه تـــو را مـــی دزدم…! تو تنهـایـی مـرا…!!
سالها بگذشته از میلاد من / کی یکی مردانه باشد یاد من
منو یک تنهایی و یک شمع روشن / خدایا نکند باد بیاید
هیچگاه عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در خویش بیافرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی و اگر شکستی باز هم نا امید نشو ، چرا که آرام جان دیگری در راه است . (ارد بزرگ)
این همه تنهایی برام زیاده / نذار که از دست خودم خسته شم
نذار با این تنهایی خو بگیرم / کاشکی نمیشد به تو وابسته شم
دردفترخاطراتم نوشتم عشق زیباست / معلم دفتررادیدگفت:این رویاست!
گفتم:معلم توازعشق چیزی میدانی؟ / گفت:درعالم عشق عاشق همیشه تنهاست
در تمام عمرم جز تنهایی و تفکر و غم و عشق ، سرگرمی ای نداشته ام !
پناهم می دهی امشب ؟ میان آب و گل رقصان ، میان خار و گل خندان در آن آغوش نورانی ، پناهم می دهی امشب ؟ دل و دین در کف یغما و من تنها در این هنگام روحانی ، پناهم می دهی امشب
یش هر تیغی سپر باید گرفت / پیش تیغ دوست سر باید گرفت
جانب خود را مبین گر عاشقی / جانب دوست در نظر باید گرفت