-
قبله گاه
تا کی زیر یک سقف روزا بشه تکرار
تا کی با صبوری پا بند و گرفتار
من خسته تر از تو تو خسته تر از من
من مضطرب و تو آشفته تر از من
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
هدیه کن به چشمام یه نگاه تازه
یه شروع دیگه رسم و راه تازه
قبله گاه من شو واسه نیازم
من می خوام دوباره به تو دل ببازم
هدیه کن به چشمام یه نگاه تازه
یه شروع دیگه رسم و راه تازه
قبله گاه من باش واسه نیازم
من می خوام دوباره به تو دل ببازم
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
تا کی زیر یک سقف روزا بشه تکرار
تا کی با صبوری پا بند و گرفتار
من خسته تر از تو تو خسته تر از من
من مضطرب و تو آشفته تر از من
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
هدیه کن به چشمام یه نگاه تازه
یه شروع دیگه رسم و راه تازه
قبله گاه من شو واسه نیازم
من می خوام دوباره به تو دل ببازم
هدیه کن به چشمام یه نگاه تازه
یه شروع دیگه رسم و راه تازه
قبله گاه من باش واسه نیازم
من می خوام دوباره به تو دل ببازم
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
-
لبخند
تا با تو خندیدم اسبت رو زین کردی
با این من ساده تو بدترین کردی
گفتی که عاشق شو بگزار بتازم من
هر جور دلم میخواد اون رو بسازم من
یک لبخند یک لبخند بود اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود اشتباه من تنها گناه من
تا با تو خندیدم کج شد کلاه تو
شد غرق خودخواهی طرز نگاه تو
گفتی که عاشق شو بگزار بتازونم
در عین خود خواهی اون رو بسوزونم
تا با تو خندیدم خود را خدا دیدی
از نسل خاکی ها خود را جدا دیدی
یک لبخند یک لبخند بود اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود اشتباه من تنها گناه من
تا با تو خندیدم اسبت رو زین کردی
با این من ساده تو بدترین کردی
گفتی که عاشق شو بگزار بتازم من
هر جور دلم میخواد اون رو بسازم من
یک لبخند یک لبخند بود اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود اشتباه من تنها گناه من
تا با تو خندیدم کج شد کلاه تو
شد غرق خودخواهی طرز نگاه تو
گفتی که عاشق شو بگزار بتازونم
در عین خود خواهی اون رو بسوزونم
تا با تو خندیدم خود را خدا دیدی
از نسل خاکی ها خود را جدا دیدی
یک لبخند یک لبخند بود اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود اشتباه من تنها گناه من
-
تأسف
چون گل همراه نسیم
می رقصد دل ببرد
من مست و باد صبا
می ریزد گل به سرم
چون پروانه عشق گل به سر دارم
صحرا ها را زیر بال و پر دارم
بینم من هر شب به عالم رویا
آید سویم آشنایی صحرا به خدا
در انتظار تو ام تو بیا
که بی قرار تو ام
بازا تو گل بشو من گلشن
بگذار سرت به دامان من
بازا تو می بشو من ساقر
گرمی بده تو بر جان من
دستم بگیرو یک تن بگذار
لب بر لبان سوزان من به خدا
در انتظار تو ام تو بیا
که بی قرار تو ام
ای از عشقم نگرفتی خبر
یک تن بر ما بگذر بگذر
من برگ گل تو نسیم سحر
دستم بازا تو بگیر و ببر
چون پروانه عشق گل به سر دارم
صحرا ها را زیر بال و پر دارم به خدا
در انتظار تو ام تو بیا
که بی قرار تو ام
-
کمبود
تو مقصود منی آآآ
تو معبود منی
تو نور دیده ای آآآ
تو کمبود منی
دلیل قاطع هستی من
صفای عالم مستی من
پناه آخر خستگیا
تو هستی معنیه دلبستگیا
شکوه بی نظیر خواستنم
رهاورد تمنای تنم
صدای ضجه عاجزانه ام
شفای عاجل بی نشانه ام
تو مقصود منی آآآ
تو معبود منی
تو نور دیده ای آآآ
تو کمبود منی
تو در تنهایی من همدمی
تو با بیتابی من محرمی
تو در ناچاری من چاره ای
تو بر زخم درونم مرهمی
تو چشم بی فروغم روشنی
به وقت التهابم بی منی
هوای گریهء عاشقانه ام
خلوص سجده عاشقانه ام
تو مقصود منی آآآ
تو معبود منی
تو نور دیده ای آآآ
تو کمبود منی
تو در تنهایی من همدمی
تو با بیتابی من محرمی
تو در ناچاری من چاره ای
تو بر زخم درونم مرهمی
تو چشم بی فروغم روشنی
به وقت التهابم بی منی
هوای گریهء عاشقانه ام
خلوص سجده عاشقانه ام
تو مقصود منی آآآ
تو معبود منی
تو نور دیده ای آآآ
تو کمبود منی
-
دو رنگی
یه روز مرد خدایی
یه روز اهل ریائی
یه روز مرد قناعت
یه روز حاتم طایی
یه روز آتش خشمگین
یه روز مظهر مهری
یه روز عاشق عشقی
یه روز اهل جدایی
یا یک رنگی و موندن
به دل مهر و نشوندن
یا یک پارچگی محض
یا از ریشه سوزوندن
یه روز پاک و منزه
یه روز غرق گناهی
یه روز بنای ناجا
یه روز پشت و پناهی
یه روز اهل نوازش
یه روز دشمن سازش
یه روز خاکیه راهی
یه روز غریب و سرکش
یه روز اهل نوازش
یه روز دشمن سازش
یه روز خاکیه راهی
یه روز غریب و سرکش
یا یک رنگی و موندن
به دل مهر و نشوندن
یا یک پارچگی محض
یا از ریشه سوزوندن
یه روز پاک و منزه
یه روز غرق گناهی
یه روز بنای ناجا
یه روز پشت و پناهی
یه روز اهل نوازش
یه روز دشمن سازش
یه روز خاکیه راهی
یه روز غریب و سرکش
یه روز اهل نوازش
یه روز دشمن سازش
یه روز خاکیه راهی
یه روز غریب و سرکش
یا یک رنگی و موندن
به دل مهر و نشوندن
یا یک پارچگی محض
یا از ریشه سوزوندن
یه روز مرد خدایی
یه روز اهل ریائی
یه روز مرد قناعت
یه روز حاتم طایی
یه روز آتش خشمگین
یه روز مظهر مهری
یه روز عاشق عشقی
یه روز اهل جدایی
یا یک رنگی و موندن
به دل مهر و نشوندن
یا یک پارچگی محض
یا از ریشه سوزوندن
یا یک رنگی و موندن
به دل مهر و نشوندن
یا یک پارچگی محض
یا از ریشه سوزوندن
-
دلم تنگه
خونه پر از رنج سکوت وای دلم تنگه
گل های باغچه پیش چشمم وای چه بی رنگه
گل توی گلدون باز دوباره داره میمیره
راه نفس رو بغض دیدار به تو میگیره
روزی به چشم تو من بهترین بودم
عاشق ترین بودی عاشق ترین بودم
از آشیون دل کندن و رفتن که آسون نیست
در سینه عشق تازه پروردن که آسون نیست
روزی به چشم تو من بهترین بودم
عاشق ترین بودی عاشق ترین بودم
خونه پر از رنج سکوت وای دلم تنگه
گل های باغچه پیش چشمم وای چه بی رنگه
گل توی گلدون باز دوباره داره میمیره
راه نفس رو بغض دیدار به تو میگیره
روزی به چشم تو من بهترین بودم
عاشق ترین بودی عاشق ترین بودم
از آشیون دل کندن و رفتن که آسون نیست
در سینه عشق تازه پروردن که آسون نیست
روزی به چشم تو من بهترین بودم
عاشق ترین بودی عاشق ترین بودم
-
نزن سنگ
منم تنها تو این شهر
نترسون منو از قهر
تو جامی که به عشق تو می نوشم
نکن زهر نکن زهر
نکن زهر نکن زهر
تو این شهر هزار در
با این حوصله تنگ
به جامی که به عشق تو می نوشم
نزن سنگ نزن سنگ
نزن سنگ نزن سنگ
خیال کن که یه آهو
یه صحرا رو دویده
زیر تابش آفتاب
به یک سایه رسیده
خیال کن که تو ساحل
به غیر از تو کسی نیست
قریقم منو پرسد
به غیر از نفسی نیست
هنوز چهره پر گرد راهه
منو تنها گذاشتن گناهه
نمی خوام این و باور کنم من
که بخت منه خوشبخت سیاهه
منو تنها گذاشتن گناهه گناهه گناهه
خیال کن که یه آهو
یه صحرا رو دویده
زیر تابش آفتاب
به یک سایه رسیده
خیال کن که تو ساحل
به غیر از تو کسی نیست
قریقم منو پرسد
به غیر از نفسی نیست
هنوز چهره پر گرد راهه
منو تنها گذاشتن گناهه
نمی خوام این و باور کنم من
که بخت منه خوشبخت سیاهه
منو تنها گذاشتن گناهه گناهه گناهه
منم تنها تو این شهر
نترسون منو از قهر
تو جامی که به عشق تو می نوشم
نکن زهر نکن زهر
نکن زهر نکن زهر
تو این شهر هزار در
با این حوصله تنگ
به جامی که به عشق تو می نوشم
نزن سنگ نزن سنگ
نزن سنگ نزن سنگ
به جامی که به عشق تو می نوشم
نزن سنگ نزن سنگ
نزن سنگ نزن سنگ
به جامی که به عشق تو می نوشم
نزن سنگ نزن سنگ
-
چراغ
خواستن تو نه عشق و ه عادته
دیدن تو به حرمت زیارته
اما می خوام تو دستای تو گم بشم
فنا شدن در تو برام نهایته
نیاز تو چراغ خونه منه
هر جا باشی چراغ خونت روشنه
یادت باشه حتی اگر من نباشم
یکی تو رو تو خونه فریاد میزنه
بی خود با تو بودنم
مست به تو رسیدنم
مست تر از روح شراب
خراب عشق تو منم
خراب عشق تو منم
خواستن تو نه عشق و ه عادته
دیدن تو به حرمت زیارته
اما می خوام تو دستای تو گم بشم
فنا شدن در تو برام نهایته
ازت می خوام حتی اگه پشت هزار تا کوه باشی
یادت باشه چراغ خونمون واسه تو روشنه
حتی اگه من نباشم چراغش تو خونمون
تا تو بیای همیشه سوء سوء میزنه
حرفای من زمزمه یه خواهشه
نه التماس نه خواهش نوازشه
فقط تویی حرف همه وجود من
وقت دعا زمزمه سجود من
اگر بخوام حتی اگه اون ور لحظه ها بری
یادت باشه چراغ خونمون واسه تو روشنه
حتی اگه من نباشم چراغش تو خونمون
تا تو بیای همیشه سوء سوء میزنه
نیاز تو چراغ خونه منه
هر جا باشی چراغ خونت روشنه
یادت باشه حتی اگر من نباشم
یکی تو رو تو خونه فریاد میزنه
یکی تو رو تو خونه فریاد میزنه
یکی تو رو تو خونه فریاد میزنه
-
عطر بهار
گفتی از لالهء اون دشتای دور
گفتی از قصه گل کاری بگو
گفتی از عاشقی چلچله ها
گفتی از هلهله ها ولوله ها
میدونم با تو بهار دیدنیه
میدونم گل تو بهار چیدنیه
به خدا که بهارُ می شناسم
روزگارو روزگارُ می شناسم
مثل چهارده ساله های بی قرار
دویدن تو سبزه زارُ می شناسم
اما با این همه دل که تو دل شکستمه
با غباری که ز حسرت روی پوست خستمه
نمی تونم نمی تونم دوباره بهار بشم
نمی تونم نمی تونم واسه هیچکی یار بشم
گفتی از لالهء اون دشتای دور
گفتی از قصه گل کاری بگو
گفتی از عاشقی چلچله ها
گفتی از هلهله ها ولوله ها
میدونم با تو بهار دیدنیه
میدونم گل تو بهار چیدنیه
به خدا که بهارُ می شناسم
روزگارو روزگارُ می شناسم
تو کوچه پس کوچه های عاشقی
لحظه های انتظار و می شناسم
اما تا دل سفر دشت و بیابون می کنه
دیدن بنفشه ها چشمامو گریون می کنم
نمی تونم نمی تونم دوباره بهار بشم
نمی تونم نمی تونم واسه هیچکی یار بشم
نمی تونم نمی تونم دوباره بهار بشم
نمی تونم نمی تونم واسه هیچکی یار بشم
نمی تونم نمی تونم دوباره بهار بشم
نمی تونم نمی تونم واسه هیچکی یار بشم
نمی تونم نمی تونم دوباره بهار بشم
نمی تونم نمی تونم واسه هیچکی یار بشم
-
شاخه نبات
بگو در شبای تو چی میگذره
بی من از شبای تو کی میگذره
بی تو عمرم مثل آهنگ سکوت
توی لحظه های خالی میگذره
تو به می خونه نرو عزیز من
من تو دستای تو پیمونه میشم
با همه مستی و آشفتگیم
من برای تو یه می خونه میشم
بگو در شبای تو چی میگذره
بی من از شبای تو کی میگذره
بگو در شبای تو چی میگذره
بی من از شبای تو کی میگذره
دیگه من با تو غریبه نیستم
نفسات محرم دستای منه
میدونم که آشناتر شده ای
با هموم من که تو من داد میزنه
تو به می خونه نرو عزیز من
من برات قصه مستا رو میگم
مثل رقاصای معبدا میشم
سر عشق بت پرستا رو میگم
بگو در شبای تو چی میگذره
بی من از شبای تو کی میگذره
بگو در شبای تو چی میگذره
بی من از شبای تو کی میگذره
من همون شاخه نباتم به خدا
توی چشمام منه تن ناز و ببین
تو سکوتم که به عرفان میرسه
غزل خواجه شیراز و ببین
تو به می خونه نرو عزیز من
من برات باده میشم جام میشم
نوبت بهشتی روباییات
ساقی بزم های خیام میشم
بگو در شبای تو چی میگذره
بی من از شبای تو کی میگذره
بگو در شبای تو چی میگذره
بی من از شبای تو کی میگذره
بگو در شبای تو چی میگذره
بی من از شبای تو کی میگذره
بگو در شبای تو چی میگذره
-
عاشق شدن بی حاصله
وقتی که دلا سنگ و گله
عاشق شدن بی حاصله
وقتی که دلا سنگ و گله
عاشق شدن بی حاصله
عاشقی درمون نداره
صحبت از درمون مکن
زندگی را پیش چشمم
گوشه زندون مکن
ای دل دیوونه من
همدم و همخونه من
وقتی دلا سنگ و گله
عاشق شدن بی حاصله
ای دل دیوونه من
همدم و همخونه من
وقتی دلا سنگ و گله
عاشق شدن بی حاصله
خدایا چه خوبه
که بین دو تا دل یه دنیا نباشه
چه حاصل زعشقی
پر از شور و مستی که فردا نباشه
دوتا دل نبینی
که عشق و وفاشون ز سدا نباشه
دلی با صفا بود
که پیش تو فکرش به صد جا نباشه
عاشقی درمون نداره
صحبت از درمون مکن
زندگی را پیش چشمم
گوشه زندون مکن
ای دل افسرده زود آشنا
می کشد آزار این مردم تو را
وقتی که دلا سنگ و گله
عاشق شدن بی حاصله
-
دل میگه دلبر میاد
دل میگه دلبر میاد
انتظارم سر میاد
پونه از خاک در میاد
یارم از سفر میاد
پونه از خاک در میاد
یارم از سفر میاد
میدونه فصل بهاره
دل یارش بی قراره
میدونه طاقت نداره
سر راه چشم انتظاره
میدونه بی آشیونم
میدونه بی هم زبونم
نمی خواد تنها بمونم
با وفا و مهربونم
منو تنها نمی ذاره میدونم
رو دلم پا نمی ذاره میدونم
منو تنها نمی ذاره میدونم
رو دلم پا نمی ذاره میدونم
گل میاد بهار میاد
بوی عطر گل یار میاد
آرزو به بار میاد
به دلم قرار میاد
میدونه دنیا سرابه
آرزو نقش بر آبه
زندگی بی عشق و مستی
میدونه رنج و عذابه
منو تنها نمی ذاره میدونم
رو دلم پا نمی ذاره میدونم
منو تنها نمی ذاره میدونم
رو دلم پا نمی ذاره میدونم
دل میگه دلبر میاد
انتظارم سر میاد
پونه از خاک در میاد
یارم از سفر میاد
پونه از خاک در میاد
یارم از سفر میاد
-
من دیگه دلبر نمیخوام
من دیگه یار نمی خوام
دل بیمار نمی خوام
دلبر و دلدار نمی خوام
دل دیگه باید تنها بشه
دیوونه باید دانا بشه
دل دیگه گرفتار نمیشه
غم رو هم رو هم بار نمیشه
من دیگه یار نمی خوام
دل بیمار نمی خوام
دلبر و دلدار نمی خوام
غم اگه تو دلها بذاره
اشک چشم و در بیاره
وای وای بر دل من
ترک دل و جون می کنم
سینم و ویرون می کنم
مهمون و بیرون می کنم
من دیگه یار نمی خوام
دل بیمار نمی خوام
دلبر و دلدار نمی خوام
دل اگه بهونه بگیره
از تو هی نشونه بگیره
وای وای وای دل من
ترک دل و جون می کنم
سینم و ویرون می کنم
مشکل و آسون می کنم
من دیگه یار نمی خوام
دل بیمار نمی خوام
دلبر و دلدار نمی خوام
من دیگه یار نمی خوام
دل بیمار نمی خوام
دلبر و دلدار نمی خوام
دل دیگه باید تنها بشه
دیوونه باید دانا بشه
دل دیگه گرفتار نمیشه
غم رو هم رو هم بار نمیشه
من دیگه یار نمی خوام
دل بیمار نمی خوام
من دیگه یار نمی خوام
دل بیمار نمی خوام
من دیگه یار نمی خوام
دل بیمار نمی خوام
-
گل همراه نسیم
چون گل همراه نسيم ميرقصد دل ببرم
من مست و باد صبا ميريزد گل به سرم
چون پروانه عشق گل به سر دارم
صحراها را زير بال و پر دارم
بينم هر شب من به عالم رويا آيد سويم آشنايي از صحرا بخدااااااا
در انتظار تو ام تو بيااا
كه بيقرار تو ام
بازا تو گل بشو من گلشن
بگذار سرت به دامان من
بازا تو مي بشو من ساغر
گرمي بده تو بر جان من
دستم بگير و يك دم بگذار
لب بر لبان سوزان من بخدااا
در انتظار تو ام تو بيااا
كه بيقرار تو ام
اي از عشقم نگرفتي هوس
يك دم بر ما بگذر
من برگ گل تو نسيم سحر
دستم با ناز تو بگير و ببر
چون پروانه عشق گل به سر دارم
صحرا ها را زير و بال و پر دارم بخداااا
در انتظار تو ام تو بيااااا
كه بيقرار تو ام
-
هوای یار
دل از همه بريدم سرزير پر كشيدم
از آينه هام گذشتهم اما به خود رسيدم
وقتي كه ديديم كه اي داد موندن خودش عذابه
هرچي مي پرسم از عشق يه حرف بي جوابه
هواي يار كردم ترك ديار كردم
هواي دل سپردن هواي پر پروبالم شد
مردن من در قفس لحظه آوازم شد
من از ديار خواهش رخت سفر كشيدم
تا اوج بي نيازي بي بال و پر پريدم
يه لحظه شد هزار سال تا عشقمو شناختم
واسه يه لحظه بودن هستي مو يک جا باختم
خواب سفر هميشه خواب شبهاي من بود
نياز من رسيدن از خود رها شدن بود
در جستجوي معني معناي زنده بودن
از خود رها شدن من از اين اسير در تن
-
غمگین و تنها مهستی
من تو رو دوست دارم اندازه دنیا
نمیتونم که بمونم بی تو اینجا
شبا وقتی میمونم خسته و تنها
تا بیای میشمرم ثانیه ها را
تو همونی . سهم من از عاشقی و آشنایی
اگه دوری اگه نزدیک . با دل من همصدایی
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
من میخوام پنجره ها رو به خورشید وا بشه
شب دلتنگی از این خونه بره . تو بمونی
من میخوام روزای بد . روز آفتابی بشه
شب خاکستری . مهتابی بشه . تو بمونی
تو بمونی . تو که دستات داره بوی مهربونی
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
من میخوام پنجره ها رو به خورشید وا بشه
شب دلتنگی از این خونه بره . تو بمونی
من میخوام روزای بد . روز آفتابی بشه
شب خاکستری . مهتابی بشه . تو بمونی
تو بمونی . تو که دستات داره بوی مهربونی
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
-
قبله گاه مهستی
تا کی زیر یک سقف روزا بشه تکرار
تا کی با صبوری پا بند و گرفتار
من خسته تر از تو تو خسته تر از من
من مضطرب و تو آشفته تر از من
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
هدیه کن به چشمام یه نگاه تازه
یه شروع دیگه رسم و راه تازه
قبله گاه من شو واسه نیازم
من می خوام دوباره به تو دل ببازم
هدیه کن به چشمام یه نگاه تازه
یه شروع دیگه رسم و راه تازه
قبله گاه من باش واسه نیازم
من می خوام دوباره به تو دل ببازم
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
تا کی زیر یک سقف روزا بشه تکرار
تا کی با صبوری پا بند و گرفتار
من خسته تر از تو تو خسته تر از من
من مضطرب و تو آشفته تر از من
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
هدیه کن به چشمام یه نگاه تازه
یه شروع دیگه رسم و راه تازه
قبله گاه من شو واسه نیازم
من می خوام دوباره به تو دل ببازم
هدیه کن به چشمام یه نگاه تازه
یه شروع دیگه رسم و راه تازه
قبله گاه من باش واسه نیازم
من می خوام دوباره به تو دل ببازم
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
کمکمی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره
-
اشکی برام نمونده
غم داره قلب منو تو سينه بيرون ميکنه
اشک من دامنمو ستاره بارون ميکنه
بسکه گريه کردم اشکي برام نمونده
قلب نا اميدم حالا تنها مونده
اونکه با قلب بلا ديده من
اومدو وعده اي از وفا گذاشت
آشنا او با وفاداري نبود
رفت که برگرده رو عهدش پا گذاشت
بسکه گريه کردم اشکي برام نمونده
قلب نا اميدم حالا تنها مونده
اي خدا کاسه صبرم سر اومد
شب شدو دوباره يارم نيومد
ولي افسوس چشم من خواب نداره
ميشينم تا يکي پيغوم بياره
بسکه گريه کردم اشکي برام نمونده
قلب نا اميدم حالا تنها مونده
غم داره قلب منو تو سينه بيرون ميکنه
اشک من دامنمو ستاره بارون ميکنه
بسکه گريه کردم اشکي برام نمونده
قلب نا اميدم حالا تنها مونده
بسکه گريه کردم اشکي برام نمونده
قلب نا اميدم حالا تنها مونده
-
عزیز رفته
بیا عزیز رفته بیتودلم گرفته
نذار بمونم با این غروب غمگرفته
نذار بمونم با این غروب غمگرفته
قصه دلتنگیه قصه بیتو بودن
فرقی نداره بیتو موندنو رفتن من
فرقی نداره بیتو موندنو رفتن من
گفتی اگه یه روزی
فاصله بین ما بشه هزار تا دریا
پرنده میشی بازم تو برمیگردی اینجا
بیا که این پنجره بسته میمونه بیتو
همخونه قدیمی خسته نمونه بیتو
بیا عزیز رفته بیتودلم گرفته
نذار بمونم با این غروب غمگرفته
نذار بمونم با این غروب غمگرفته
قصه دلتنگیه قصه بیتو بودن
فرقی نداره بیتو موندنو رفتن من
فرقی نداره بیتو موندنو رفتن من
بیا که این پنجره پنجره پر غبار
بشهرگل وا بشه بشهرگل وا بشه
اینروزا که بهاره خونه ما دوباره
بهشت رویا بشه بهشت رویا بشه
بیا عزیز رفته بیتودلم گرفته
نذار بمونم با این غروب غمگرفته
نذار بمونم با این غروب غمگرفته
قصه دلتنگیه قصه بیتو بودن
فرقی نداره بیتو موندنو رفتن من
فرقی نداره بیتو موندنو رفتن من
فرقی نداره بیتو موندنو رفتن من
فرقی نداره بیتو موندنو رفتن من
-
گل سنگ
گل سـنگم گل سنگم
چي بـگم از دل تـنـگم
مثل آفتاب اگـه بـر من
نتابي سردم و بيرنگم
گل سـنگم گل سنگم
چي بـگم از دل تـنـگم
مثل آفتاب اگـه بـر من
نتابي سردم و بيرنگم
هـمـه آهـم همه درم
مـثـل طـوفـان پر گردم
هـمـه آهـم همه درم
مـثـل طـوفان پر گردم
باد مـسـتم کـه تـو صـحـرا
مي پيچم دور تو مي گردم
گل سـنگم گل سنگم
چي بـگم از دل تـنـگم
مثل آفتاب اگـه بـر من
نتابي سردم و بيرنگم
مثل بـارون اگه نـبـاري
خبر از حال من نـداري
بي تو پرپر مي شم دو روزه
دل سنگـت برام مي سوزه
گل سـنگم گل سنگم
چي بـگم از دل تـنـگم
گل سـنگم گل سنگم
چي بـگم از دل تـنـگم
مثل آفتاب اگـه بـر من
نتابي سردم و بيرنگم
مثل بـارون اگه نـبـاري
خبر از حال من نـداري
بي تو پرپر مي شم دو روزه
دل سنگـت برام مي سوزه
گل سـنگم گل سنگم
چي بـگم از دل تـنـگم
گل سـنگم گل سنگم
چي بـگم از دل تـنـگم
مثل آفـتـاب اگه بر من
نتابي سردم و بيرنگم
همه آهم همه درم
مثل طوفان پر گردم
همه آهم همه درم
مثل طوفان پر گردم
باد مـسـتم کـه تـو صـحـرا
مي پيچم دور تو مي گردم
گل سـنگم گل سنگم
چي بـگم از دل تـنـگم
گل سـنگم گل سنگم
چي بـگم از دل تـنـگم
-
حرف آخر رو بزن
این حقیقت در دلم معوا گرفته
که عشق دیگر در دل تو پا گرفته
ایقدر پروا نکن از اشک من
حرف آخر را بزن حرف آخر را بزن
تو مرا رنجاند ه ای روز و شب گریانده ای
پشت دیوار ریا چهره را پوشانده ای
این حقیقت در دل معوا گرفته
که عشق دیگر در دل تو پا گرفته
اینقدر پروا نکن از اشک من
حرف آخر را بزن حرف آخر را بزن
انچه باید بفهمم من دگر فهمیده ام
بارها از دست تو پیش خدا نالیده ام
تو مرا رنجانده ی روز و شب گریانده ای
پشت دیوار ریا چهره را پوشانده ای
این حقیقت در دلم معوا گرفته
که عشق دیگر در دل تو پا گرفته
اینقدر پروا نکن از اشک من
حرف آخر را بزن حرف آخر را بزن
-
کار زندگی
آه........ با عشق او به دنيا بسته شده وجودم
دنيا که زيرو رو نميشه
وقتي لباش ميخنده ميلرزه تارو پودم
کسي که برام او نميشه
اين منم که قمارو باخته
رو نسيم آشيونه ساخته
با عشق او به دنيا بسته شده وجودم
دنيا که زيرو رو نميشه
وقتي لباش ميخنده ميلرزه تارو پودم
کسي که برام او نميشه
اين منم که قمارو باخته
رو نسيم آشيونه ساخته
مستمو ديوونه ام گريه مستي شده
همدم شبهاي منو آه
بر در ميخونه ها حلقه شده تا ابد
دست تمناي منو آه
مستمو ديوونه ام گريه مستي شده
همدم شبهاي منو آه
بر در ميخونه ها حلقه شده تا ابد
دست تمناي منو آه
اين منم که قمارو باخته
رو نسيم آشيونه ساخته
آه........ با عشق او به دنيا بسته شده وجودم
دنيا که زيرو رو نميشه
وقتي لباش ميخنده ميلرزه تارو پودم
کسي که برام او نميشه
اين منم که قمارو باخته
رو نسيم آشيونه ساخته
-
حرف تازه
من از لب تو منتظر يه حرف تازه ام تا قشنگترين قصه عالم رو بسازم
من از لب تو منتظر يه حرف تازه ام تا قشنگترين قصه عالم رو بسازم
تو معني بهترين كلامي مفهوم تمام شعرهامي منظور و مراد هر پيامي
تو قبله هر اميدواري تو مظهر فخر هر تباري برتر ز لطافت بهاري
من از لب تو منتظر يه حرف تازه ام تا قشنگترين قصه عالم رو بسازم
تو رئوفي تو شريفي تو به حرمت سكوتي تو عزيزترين عزيزي تو به عمق ملكوتي
تو رئوفي تو شريفي تو به حرمت سكوتي تو عزيزترين عزيزي تو به عمق ملكوتي
من از لب تو منتظر يه حرف تازه ام تا قشنگترين قصه عالم رو بسازم
تو معني بهترين كلامي مفهوم تمام شعرهامي منظور و مراد هر پيامي
تو قبله هر اميدواري تو مظهر فخر هر تباري برتر ز لطافت بهاري
من از لب تو منتظر يه حرف تازه ام تا قشنگترين قصه عالم رو بسازم
من از لب تو منتظر يه حرف تازه ام تا قشنگترين قصه عالم رو بسازم
-
دل شیطون
از وقتي كه تو رو ديدم دل تو دلم نمونده
مرغ دلم عاشق شده و همش تو سينه خونده
هواش فقط هواي تو منو دنبالت كشونده
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين دل شيطون و بلامه
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين شيطون دل بلامه
اي آشناي من چرا ،چشمامو گريون ميكني
با غريبه ميري و اشكامو بارون ميكني
اينقده بي مهري نكن دلمو تو پر خون ميكني
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين دل شيطون و بلامه
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين شيطون دل بلامه
مي خوا م عزيز من باشي،يار و رفيق من باشي
منم مريض عشق تو،مي خوام طبيب من باشي
بزار كه مال تو باشم ،من پر و بال تو باشم
تموم لحظه هاي عمر ،فكر و خيال تو باشم
عاشقتم دوستت دارم ، به دوريت دل ندارم
اگه يه روز يارم بشي ، جون سر راهت مي ذارم
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين دل شيطون و بلامه
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين شيطون دل بلامه
از وقتي كه تو رو ديدم دل تو دلم نمونده
مرغ دلم عاشق شده و همش تو سينه خونده
هواش فقط هواي تو منو دنبالت كشونده
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين دل شيطون و بلامه
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين شيطون دل بلامه
اي آشناي من چرا ،چشمامو گريون ميكني
با غريبه ميري و اشكامو بارون ميكني
اينقده بي مهري نكن دلمو تو پر خون ميكني
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين دل شيطون و بلامه
تقصير اين چشامه، نگاه بي حیامه
همش زير سر اين شيطون دل بلامه
-
دیگه نکن گریه
دیگه نکن گریه ما مال هم هستیم
ما رشته ی عمرو محکم به بستیم
دیگه نکن گریه چون روشنی پیداست
تا مال هم باشیم
آینده مال ماست آینده مال ماست
دیگه نکن گریه محتاج لبخندم
تا بخت بیاد خونه در رو نمی بندم
در پشت تاریکی رنگ سحر پیداست
از آرزو امشب در قلب من غوغاست
تا این خدای خوب چرخو میگردونه
این خونهء عشقم بی تو نمیمونه
تا این خدای خوب چرخو میگردونه
این خونهء عشقم بی تو نمیمونه
هر دو نه خوب خوب نه هر دو بد بودیم
رسم رفاقت رو ما نابلد بودیم
مست از جوونیها عاشق ولی مغرور
در امتحان خود ما هر دو رد بودیم
مست از جوونیها عاشق ولی مغرور
در امتحان خود ما هر دو رد بودیم
تا این خدای خوب چرخو میگردونه
این خونه ی عشقم بی تو نمیمونه
تا این خدای خوب چرخو میگردونه
این خونهء عشقم بی تو نمیمونه
هر دو نه خوب خوب نه هر دو بد بودیم
رسم رفاقت رو ما نابلد بودیم
مست از جوونیها عاشق ولی مغرور
در امتحان خود ما هر دو رد بودیم
مست از جوونیها عاشق ولی مغرور
در امتحان خود ما هر دو رد بودیم
تا این خدای خوب چرخو میگردونه
این خونهء عشقم بی تو نمیمونه
تا این خدای خوب چرخو میگردونه
این خونهء عشقم بی تو نمیمونه
تا این خدای خوب چرخو میگردونه
این خونهء عشقم بی تو نمیمونه
-
حقیقت
هرکی باحقیقته
تودلش محبته
هرکی با یه قلب پاک
عاشق رفاقته
مثل من همیشه تنها میمونه
همچو شبگردی توشبها میمونه
خوش بحالت که تو بی محبتی
بردی از یاد منو
مثل طوفان اومدی گذشتی و
دادی بر باد منو
تو منو شکستی افرین به تو
با همه نشستی آفرین به تو
تو با من عهد وفا رو بستی و
خودتم گسستی آفرین به تو
-
هزار من خودم
اي كه سخت عاشق افكار خودي
با مني و يار خودي
واسه اينکه بگي حرف حرف منه
پي آزار منو در پي آزار خودي
واسه قامت عشق نگو دست کم باشم
بذار من خودم باشم بذار من خودم باشم
نميتونم خودمو عوض کنم
توي راه عاشقي
نذار در وحشت پيچ و خم باشم
بذار من خودم باشم
من همونم که اگه محبتي ببينم
اگه از پاکدلي صداقتي ببينم
حتي از يه نارفيق رفاقتي ببينم
يارترين يارم سرا پا ا يثارم
تو راه يکرنگي جونمو ميگذارم جونمو ميگذارم
واسه قامت عشق نگو دست کم باشم
بذار من خودم باشم بذار من خودم باشم
نميتونم خودمو عوض کنم
توي راه عاشقي
نذار در وحشت پيچ و خم باشم
بذار من خودم باشم
من همونم که اگه محبتي ببينم
اگه از پاکدلي صداقتي ببينم
حتي از يه نارفيق رفاقتي ببينم
يارترين يارم سرا پا ا يثارم
تو راه يکرنگي جونمو ميگذارم جونمو ميگذارم
اي كه سخت عاشق افكار خودي
با مني و يار خودي
واسه اينکه بگي حرف حرف منه
پي آزار منو در پي آزار خودي
اي كه سخت عاشق افكار خودي
با مني و يار خودي
واسه اينکه بگي حرف حرف منه
پي آزار منو در پي آزار خودي
اي كه سخت عاشق افكار خودي
با مني و يار خودي
واسه اينکه بگي حرف حرف منه
پي آزار منو در پي آزار خودي
-
عاشق میمونم
من بيقراريها رو از تو ياد گرفتم
تو سازگاريها رو از من ياد گرفتي
من یاد گرفتم از تو جلب اعتماد و
تو رازداريهارو از من ياد گرفتي
ديوونه ايم اگه همو خوشبخت ندونيم
ديوونه ايم اگه همو خوشبخت ندونيم
عاشق بوديم عاشق هستيم عاشق ميمونيم
عاشق بوديم عاشق هستيم عاشق ميمونيم
دو تا عاشق كنار هم مست از عاشقي
دوتايي كه نميكشن دست از عاشقي
دو تا عاشق كنار هم مست از عاشقي
دوتايي كه نميكشن دست از عاشقي
سرنوشت من و تو با هم گره خورده
يكي نباشه اون يكي از غصه مرده
وقتي دو تا جون توي يه قالب جا گرفته
وقتي خدا منو تو رم به هم رسونده
ديوونه ايم اگه همو خوشبخت ندونيم
ديوونه ايم اگه همو خوشبخت ندونيم
عاشق بوديم عاشق هستيم عاشق ميمونيم
عاشق بوديم عاشق هستيم عاشق ميمونيم
دو تا عاشق كنار هم مست از عاشقي
دوتايي كه نميكشن دست از عاشقي
دو تا عاشق كنار هم مست از عاشقي
دوتايي كه نميكشن دست از عاشقي
سرنوشت من و تو با هم گره خورده
يكي نباشه اون يكي از غصه مرده
وقتي دو تا جون توي يه قالب جا گرفته
وقتي خدا منو تو رم به هم رسونده
ديوونه ايم اگه همو خوشبخت ندونيم
ديوونه ايم اگه همو خوشبخت ندونيم
عاشق بوديم عاشق هستيم عاشق ميمونيم
عاشق بوديم عاشق هستيم عاشق ميمونيم
ديوونه ايم اگه همو خوشبخت ندونيم
ديوونه ايم اگه همو خوشبخت ندونيم
عاشق بوديم عاشق هستيم عاشق ميمونيم
عاشق بوديم عاشق هستيم عاشق ميمونيم
-
بی عشق
گفتند حريفان همه رفتندو تو موندي
يك عمر براي عاشقا واستادي خوندي
گفتند كه هر لحظه دم از عشق زدي تو
خوب كوچه و پس كوچهء عشقو بلدي تو
استاد سخن گفت كه بي عشق هرگز
پير انجمن گفت كه بي عشق هرگز
با ديدن شمع و رقص آتش
پروانه به من گفت كه بي عشق هرگز
گفتم واسه من عشق خود آب حياته
اين عاشقيه كه آخرين راهه نجاته
همه دلخوشيه من تويه اين غريبه آباد
پيدا كردن دوست ميونه حضراته ه ه
استاد سخن گفت كه بي عشق هرگز
پير انجمن گفت كه بي عشق هرگز
با ديدن شمعو رقص آتش
پروانه به من گفت كه بي عشق هرگز
استاد سخن گفت كه بي عشق هرگز
پير انجمن گفت كه بي عشق هرگز
با ديدن شمعو رقص آتش
پروانه به من گفت كه بي عشق هرگز
گفتند حريفان همه رفتندو تو موندي
يك عمر براي عاشقا واستادي خوندي
گفتند كه هر لحظه دم از عشق زدي تو
خوب كوچه و پس كوچهء عشقو بلدي تو
استاد سخن گفت كه بي عشق هرگز
پير انجمن گفت كه بي عشق هرگز
با ديدن شمع و رقص آتش
پروانه به من گفت كه بي عشق هرگز
گفتم واسه من عشق خود آب حياته
اين عاشقيه كه آخرين راهه نجاته
همه دلخوشيه من تويه اين غريبه آباد
پيدا كردن دوست ميونه حضراته ه ه
استاد سخن گفت كه بي عشق هرگز
پير انجمن گفت كه بي عشق هرگز
با ديدن شمعو رقص آتش
پروانه به من گفت كه بي عشق هرگز
استاد سخن گفت كه بي عشق هرگز
پير انجمن گفت كه بي عشق هرگز
با ديدن شمعو رقص آتش
پروانه به من گفت كه بي عشق هرگز
استاد سخن گفت كه بي عشق هرگز
پير انجمن گفت كه بي عشق هرگز
با ديدن شمعو رقص آتش
-
قامت عشق
بين من و تو درد شبيه است چه بسيار
ما هر دو پريشانيم از عاقبت کار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
کی گفته که ما اينجا خوشبخت ترينيم
بی غصه ترين طايفه روی زمينيم
تو خاک نشين هستی و ما عرش نشينيم
کی گفته که در اينجا از غم اثری نيست
از بی کسی و درد جدايی خبری نيست
از بی کسی و درد جدايی خبری نيست
ما هر دو پريشانيم از عاقبت کار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
صحبت ز بهار و چمن و آب و هوا نيست
اين شهر بهاران زده خواب دل ما نيست
صحبت ز کجا زيستن ما و شما نيست
در بستر مرگ است بيمار و دوا نيست
در بستر مرگ است بيمار و دوا نيست
بين من و تو درد شبيه است چه بسيار
ما هر دو پريشانيم از عاقبت کار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
صحبت ز بهارو چمن و آب و هوا نيست
اين شهر بهاران زده خواب دل ما نيست
صحبت ز کجا زيستن ما و شما نيست
در بستر مرگ است بيمار و دوا نيست
در بستر مرگ است بيمار و دوا نيست
بين من و تو درد شبيه است چه بسيار
ما هر دو پريشانيم از عاقبت کار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
ما هر دو پريشانيم از عاقبت کار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
من اينجا گرفتارم و تو اونجا گرفتار
-
تو را دیگر
هزار ساله که ا نگار صدا تو نشنيدم
هزار ساله که ا نگار تورو هر گز نديدم
آخه حتي يه صد سال گذشته بيتو بر من
نميدوني که تلخه کنار تو نبودن
نميدونم به ديدار اميد تازه اي هست
تو آن هستي که بودي اگر روزي دهد دست
هنوز عشق تو جاريست به رگهاي تن من
توئي تنها بهونه براي بودن من
از اون روزکه دستي چه بي رحم منو از توجدا کرد
از اون روز که دست زمونه منو بيتو رها کرد
نميدونم به ديدار اميد تازه اي هست
توآن هستي که بودي اگر روزي دهد دست
هنوز عشق تو جاريست به رگهاي تن من
توئي تنها بهونه براي بودن من
نبودي نديدي چه ها بيتو کشيدم
چه روزها چه شبها چه دور از تو نديدم
چه ها برمن گذشته خدا ميدونه و بس
نميدوني که مو ندم چه تنها و چه بيکس
منو با خود غريبه به هرکس دل نبستم
در ا ين بهت تب آلود شکستنو شکستن
هزار ساله که ا نگار صدا تو نشنيدم
هزار ساله که ا نگار تورو هر گز نديدم
آخه حتي يه صد سال گذشته بيتو بر من
نميدوني که تلخه کنار تو نبودن
از اون روزکه دستي چه بي رحم منو از توجدا کرد
از اون روز که دست زمونه منو بيتو رها کرد
نميدونم به ديدار اميد تازه اي هست
توآن هستي که بودي اگرروزي دهد دست
هنوز عشق تو جاريست به رگهاي تن من
توئي تنها بهونه براي بودن من
-
آمدی
آمدی ای نازنین رفته ام، باز آمدی
بار دیگر با دل دیوانه دمساز آمدی
بعد تو مشت پری کنج قفس ماند از دلم
ای پرستویی که با این شوق پرواز آمدی
رفتی و من ماندم و تنهایی و پابان عشق
بعد عمری عشق من بهتر از آغاز آمدی
آه ... ای تمام هستی من
رفتی و تنهای تنها مردم از بی همزبانی
رفتی و بعداز تو من ،
همچنان خاکستری مانده بعد از کاروانی
بعد آن فرزانگیها گم شدم در بی نشانی
آمدم من کو به کو خسته و بی آرزو
همچنان برگ خزانی
آمدی تا آنکه باشی با من ، بعد عمری تنها
چشم تو همچون ستاره تابد در سکوت شبها
ای که بودی سایه من عمری در شب مستی ها
تا ابد باید بمانی با من بعد از این در دنیا
ای که بودی سایه من عمری
در شب مستی ها
تا ابد باید بمانی با من
بعد از این در دنیا
-
دو پرنده
دو تا پرنده ، دو قلب عاشق
چه جور جدا ز هم بمونن ؟
دو نای خسته ، دل شکسته
چه جور جدا ز هم بخونن ؟
تو ای زمونه ، ببین چگونه پرنده ها
جدا ز خونه از آشیونن
به سینه من ، هنوز امیدی
به شوق دیدن محالی ...
بخاطر او چه مانده آیا دگر ز من
بجز خیالی ؟
درد بی درمونمو با کی قسمت بکنم؟
با غم دوری او کاشکی عادت بکنم .
خاموش و غمگین ، چون شام یلدا
بی ستاره .
بین من و او راهی که تنها
شوره زاره .
لحظه ها را با نفس هام می شمارم
ساز دل را دست غم ها می سپارم
کاشکی فردا قصه های نو بسازه
تا که با او عمر باقی را سر آرم.
شاید این دنیا نباشه
دنیای نو از نو بنا شه
لیلا نمیره از جدایی ،
مجنون بی لیلا نباشه.
درد بی درمونمو با کی قسمت بکنم ؟
با غم دوری او کاشکی عادت بکنم .
خاموش و غمگین ،
چون شام یلدا ،
بی ستاره .
بین من و او ...راهی که تنها ... شوره زاره
-
هزاریونه
خدا يا تو دلم پر بونه ست
نگاه کن بونه هاش دونه دونه ست
خدا يا تو دلم پر بونه ست
نگاه کن بونه هاش دونه دونه ست
خبر داد عاشق من که شده وارث مجنون
برام رو ميکنه گنجينه قلب پريشون
هزار آ ينه ميذاره به سر راه تماشا
که شايد توي نگاهش بشينه گوشه چشمام
پس چرا باز تو دلم پر بونه ست
نگاه کن بونه هاش دونه دونه ست
بازم بندگي کرده پريزاده مهتاب
همين عاشق ساده بازم ميگذره از خود
تو بارون نگاهش بشينم يا نشينم
تمنا رو تو چشماش ببينم يا نبينم
خدا يا تو دلم پر بونه ست
نگاه کن بونه هاش دونه دونه ست
بازم بندگي کرده پريزاده مهتاب
همين عاشق ساده بازم ميگذره از خود
تو بارون نگاهش بشينم يا نشينم
تمنا رو تو چشماش ببينم يا نبينم
خدا يا تو دلم پر بونه ست
نگاه کن بونه هاش دونه دونه ست
خدا يا تو دلم پر بونه ست
نگاه کن بونه هاش دونه دونه ست
اگر عاشق من شعله بيصبر و قراره
براي دل من قصه دلگرمي رو داره
اگه هديه عاشق يه گلوبند ستاره ست
اگه ا ين دم شيرين رو تمايل به دوباره ست
پس چرا باز تو دلم پر بونه ست
نگاه کن بونه هاش دونه دونه ست
بازم بندگي کرده پريزاده مهتاب
همين عاشق ساده بازم ميگذره از خود
تو بارون نگاهش بشينم يا نشينم
تمنا رو تو چشماش ببينم يا نبينم
خدا يا تو دلم پر بونه ست
نگاه کن بونه هاش دونه دونه ست
-
شریک
شريک سقف من نيستي بذار همسايه باشيمو
فقط يکدونه ديوارو شريکم باش شريکم باش شريکم
شريک عمر من نيستي بيا هم لحظه باشيمو
همين يک لحظه ديدارو شريکم باش شريکم باش شريکم
فقط در حد يک لبخند لبتو قسمت من کن
اگه خورشيد من نيستي بيا و شمعو روشن کن
تمناي شرابم نيست يه جرعه آب شريکم باش
کنار چشمه رويا يه لحظه خواب شريکم باش
شريک سقف من نيستي بذار همسايه باشيمو
فقط يکدونه ديوارو شريکم باش شريکم باش شريکم
شريک زندگيم نيستي شريک آرزويم باش
اگه نيستي کنار من بيا و روبرويم باش
سلامي کن گهو گاهي بنام آشنا برمن
همين ا ندازه هم بسته براي شور دل بستن
غزل خونم نباش اما به حرفي شاد شادم کن
اگر ديدي منو بشناس نميگم ا ينک يادم باش
به عشق نا بساما نو چه ساما ني از اين خوشتر
شکا يت نامه دل رو چه پاياني از اين خوشتر
شريک سقف من نيستي بذار همسايه باشيمو
فقط يکدونه ديوارو شريکم باش شريکم باش شريکم
شريک زندگيم نيستي شريک آرزويم باش
اگه نيستي کنار من بيا و روبرويم باش
سلامي کن گهو گاهي بنام آشنا برمن
همين اندازه هم بسته براي شور دل بستن
شريک عمر من نيستي بيا هم لحظه باشيمو
همين يک لحظه ديدارو شريکم باش شريکم باش شريکم
فقط در حد يک لبخند لبتو قسمت من کن
اگه خورشيد من نيستي بيا و شمعو روشن کن
تمناي شرابم نيست يه جرعه آب شريکم باش
کنار چشمه رويا يه لحظه خواب شريکم باش
شريک سقف من نيستي بذار همسايه باشيمو
فقط يکدونه ديوارو شريکم باش شريکم باش شريکم
-
آشفته
از من مپرس ای دل چرا آشفته ام آشفته
یا بر لبی چون قصه ای ناگفته ام نا گفته
داغم نکن رنجم نده این غم نهفته بهتر
این قصه ها رنج آوره ای دل نگفته بهتر
برو دست رو این دلم نزار غم من حساب نداره
چشمائی که جون دریا بشه شبا دیگه خواب نداره
این گفتگو بی حاصله عشق من و او مشکله
داغم نکن رنجم نده این غم نهفته بهتر
این قصه ها رنج آوره ای دل نگفته بهتر
برو دست رو این دلم نزار غم من حساب نداره
چشمائی که چون دریا بشه شبا دیگه خواب نداره
این گفتگو بی حاصله عشق من و او مشکله
داغم نکن رنجم نده این غم نهفته بهتر
این قصه ها رنج آوره ای دل نگفته بهتر
از من مپرس ای دل چرا آشفته ام آشفته
یا بر لبی چون قصه ای نا گفته ام ناگفته
داغم نکن رنجم نده ای غم نهفته بهتر
این قصه ها رنج آوره ای دل نگفته بهتر
-
بنفشه
خسته ام از جون من اين شب تاريک چی می خواد
ازدو روز عمـــر آدم ايـن صـــلح بـاريک چی می خواد
وقتی آدم بـــا خودش اينهمــه بيگانه می شه
ديگه از من آشنای دور و نزديک چی می خواد
آسمون تا يادم قصه غم ها رو می گه
بی سرانجامی و بد عهدی دنيا رو می گه
بی سرانجامی و بد عهدی دنيا رو می گه
آتيش عشق و محبت چرا خاموش نميشه
چرا اين دردها و اين غمها فراموش نميشه
رنگ شادی چی بگم رفته ديگه از ياد من
آخه شادی با دل خسته هم آغوش نميشه
آسمون تا يادم قصه غم ها رو می گه
بی سرانجامی و بد عهدی دنيا رو می گه
بی سرانجامی و بد عهدی دنيا رو می گه
تا ديکه از غم عشقی پر درد دل من
مثل اون برگای پژمرده و زرده دل من
آخه يک عمر دراز که تو دنيای بزرگ
غير غمها با کسی آشتی نکرده دل من
آسمون تا يادم قصه غم ها رو می گه
بی سرانجامی و بد عهدی دنيا رو می گه
بی سرانجامی و بد عهدی دنيا رو می گه
آسمون تا يادم قصه غم ها رو می گه
بی سرانجامی و بد عهدی دنيا رو می گه
بی سرانجامی و بد عهدی دنيا رو می گه
-
فریاد
اين ثانيه ها دقيقه ها به جون من نيش میزنن
هی صحرای پشت عمرمو خيش ميزنن وای خيش ميزنن
اونهائی که از اين دنيا سير نمیشن
با سفره خود طعنه به درويش میزنن
فرياد فرياد فرياد
يه روز لحظه ها تلخ يه روز شيرين شيرين
ِيه روز خنده رو لبها يه روز غمگِن غمگين
فرياد فرياد فرياد
ای داد ای داد ای داد
آدما آدما چهره زندگی زير نقاب
گاهی خوب گاهی بد بازيهای زمونه بی حساب
عمر ما آدما بين دو تا عدم نشسته اکنون
زندگی با همه خوب و بدش درست مثل يه خواب
اين ثانيه ها دقيقه ها به جون من نيش میزنن
هی صحرای پشت عمرمو خيش ميزنن وای خيش ميزنن
اونهائی که از اين دنيا سير نمیشن
با سفره خود طعنه به درويش میزنن
فرياد فرياد فرياد
يه روز لحظه ها تلخ يه روز شيرين شيرين
ِيه روز خنده رو لبها يه روز غمگِن غمگين
فرياد فرياد فرياد
ای داد ای داد ای داد
فرياد فرياد فرياد
ای داد ای داد ای داد
-
حرف آخر را بزن
این حقیقت در دلم معوا گرفته
که عشق دیگر در دل تو پا گرفته
ایقدر پروا نکن از اشک من
حرف آخر را بزن حرف آخر را بزن
تو مرا رنجاند ه ای روز و شب گریانده ای
پشت دیوار ریا چهره را پوشانده ای
این حقیقت در دل معوا گرفته
که عشق دیگر در دل تو پا گرفته
اینقدر پروا نکن از اشک من
حرف آخر را بزن حرف آخر را بزن
انچه باید بفهمم من دگر فهمیده ام
بارها از دست تو پیش خدا نالیده ام
تو مرا رنجانده ی روز و شب گریانده ای
پشت دیوار ریا چهره را پوشانده ای
این حقیقت در دلم معوا گرفته
که عشق دیگر در دل تو پا گرفته
اینقدر پروا نکن از اشک من
حرف آخر را بزن حرف آخر را بزن
-
دعا
دستام و به جانب خدا میکنم
هر شب واسه عشقمون دعا میکنم
وقتی به خدا مگم غم خودمو
تو بی خبری چه گریه ها میکنم
ای برای من همچیز
هستیم زه هستی تو
قلب پر امید منو
تو فقط شکستی و بس
اگه ای خدا جوابم رو ندی
ناله سینم رو افسون میکنم
اگر برنگردونیش باز پیش من
اشک چشمونم رو دو چندون می کنم
اما ای خدای عالم میدونم که مهربونی
دل بنده ی خودت رو
میدونم نمی سوزونی
دستام و به جانب خدا میکنم
هر شب واسه عشقمون دعا میکنم
ای برای من همچیز
هستیم زه هستی تو
قلب پر امید منو
تو فقط شکستی و بس
دستام و به جانب خدا میکنم
هر شب واسه عشقمون دعا میکنم
وقتی به خدا مگم غم خودمو
تو بی خبری چه گریه ها میکنم
دستام و به جانب خدا میکنم
هر شب واسه عشقمون دعا میکنم