ناله حسینی
مشهدی جعفر، خادم امام خمینی رحمت الله علیه میگفت: یکی از برادران تعریف میکرد: «روزی نزدیک ظهر احساس کردم که صدای ضجه و ناله میآید. کمی که جست و جو کردم، دیدم امام به پشت بام منزلشان رفتهاند و زیارت عاشورا میخوانند و اشک میریزند».
Printable View
ناله حسینی
مشهدی جعفر، خادم امام خمینی رحمت الله علیه میگفت: یکی از برادران تعریف میکرد: «روزی نزدیک ظهر احساس کردم که صدای ضجه و ناله میآید. کمی که جست و جو کردم، دیدم امام به پشت بام منزلشان رفتهاند و زیارت عاشورا میخوانند و اشک میریزند».
برنامه همیشگی
حضرت امام خمینی رحمت الله علیه همیشه در دهه اول محرم زیارت عاشورا میخواندند. ایشان هر سال از آغاز دهه، ساعت نه صبح به حرم حضرت علی علیهالسلام مشرف میشدند و زیارت امین اللّه و زیارت عاشورا میخواندند. این کار تا هشتم محرم ادامه داشت. سپس با تشرف امام به کربلا این برنامه در حرم امام حسین علیهالسلام انجام میشد. این برنامه چهارده ساله امام در نجف و عراق بود. سال 57 در پاریس هر روز ساعت 9 صبح یکی از برادران مأموریت داشت اخبار و گزارشات را خدمت امام تقدیم کند. در آستانه محرم امام پس از اینکه اخبار را دریافت کردند، فرمودند: «از فردا برنامه را تغییر میدهیم و ساعت 9 کسی برای من خبر نیاورد. قبل یا بعد از زیارت عاشورا اخبار را بیاورید».
با کسی ملاقات نمیکردند
حضرت امام خمینی رحمت الله علیه به خواندن زیارت عاشورا بسیار اهمیت میدادند و هنگام خواندن زیارت عاشورا کسی را برای ملاقات نمیپذیرفتند. روزی شهید قدوسی، دادستان کل انقلاب، صبحگاه برای اینکه با امام دیدار کند، زمانی که امام با هیچ کس ملاقات نداشت، به منزل ایشان رفته بود. مسئول ملاقاتهای امام به وی گفته بود «فعلاً قدم بزنید؛ امام گرفتاری دارد». او در پاسخ به شهید قدوسی که پرسیده بود: «امام چه کار میکنند؟» گفته بود: «زیارت عاشورا میخوانند».
همین که نام علی اکبر را بردم...
امام خمینی رحمت الله علیه همیشه در برابر کوران حوادث، همچون کوهی استوار بودند، ولی هنگامی که برای شهدای کربلا مصیبت میخواندند، بیاختیار میگریستند. آقای کوثری که سالها در قم روضهخوان خاص امام بود، نقل میکرد: پس از شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی وارد نجف شدم. دوستان گفتند: «خوب به موقع آمدی! امام را دریاب که هر چه ما کردیم در مصیبت حاج آقا مصطفی گریه کند، کاری از پیش نبردیم؛ مگر تو کاری بکنی». خدمت امام عرض کردم: «اجازه میدهید ذکر مصیبتی بکنم؟» اجازه فرمودند. هر چه نام مرحوم آقا مصطفی را بردم تا با آهنگ حزین امام را منقلب کنم که در عزای پسر اشک بریزند، امام تغییر حالی پیدا نکردند و همچنان ساکت و آرام بودند، ولی همین که نام علیاکبر علیهالسلام را بردم، حالش دگرگون شد. امام چنان گریستند که وصف شدنی نیست.
گریه فقط برای حسین علیهالسلام
امام خمینی رحمت الله علیه با اینکه استاد مطهری را پاره تن خود میدانستند، در شهادت آن بزرگوار در کمال وقار رفتار کردند، اما هنگام ذکر مصایب اهل بیت حالش منقلب میشدند و میگریستند. در مجلس ختم شهید مطهری، در تمام مدتی که سخنران کنارشان ایستاده بود و درباره شخصیت استاد مطهری، شاگرد برجسته و پاره تن امام و نیز شهادت او سخن میگفت امام در کمال آرامش گوش میدادند. همین که گوینده به ذکر مصیبت اهل بیت رسید، امام منقلب شدند و دستمال خود را مقابل صورت گرفته، گریستند.
منبع:پایگاه حوزه