کماندار و سوارکار نورمن. به سپر سوارکار توجه کنید.این گونه سپرهای "اشک شکل" را اولین بار نورمن ها ساختند. این سپر به پاهای پیاده نظام فضای حرکت بیشتری می بخشید.
Printable View
کماندار و سوارکار نورمن. به سپر سوارکار توجه کنید.این گونه سپرهای "اشک شکل" را اولین بار نورمن ها ساختند. این سپر به پاهای پیاده نظام فضای حرکت بیشتری می بخشید.
موضع گیری هارولد در بالای تپه "سنلاک" که جاده هاستینگز-لندن از آن عبور می کرد موضع گرفت و سربازانش را در عرض جاده مستقرکرد. این تپه در 10.5 کیلومتری شمال هاستینگز واقع شده است. در پشت سر هارولد جنگل و روبرویش زمینی بود که با شیبی طولانی به تپه تلهام منتهی می شد. ساکسون ها در صف مقدم در کنار هم می ایستادند و با کنارهم قراردادن سپرهایشان یک "دیوار فولادی" می ساختند. بیشتر سربازان در طول خط الراس تپه موضع گرفتند تا با افتادن کشته شدگان، صفوف عقبی به سرعت جای خالی آنها را در دیوار فولادین پرکنند.
http://pic.azardl.com/images/23415731856932760444.gif
ظاهرا بدون هیچ اخطاری برتون هایی که جناح چپ سپاه ویلیام را نگه داشته بودند عقب نشستند. بسیاری از فیردها با شادمانی صف خود را ترک کردند تا دشمن را تعقیب کنند در حالیکه ظاهرا هوس کارل ها در جایشان باقی ماندند. اسب ویلیام در زیر پایش کشته شد و خودش بر روی زمین غلطید. نورمن ها به گمان اینکه فرمانده خود را از دست داده اند به صورتی آشفته عقب نشینی کردند و عقب نشینی آنها به سرعت به وسیله فلاندرها دنبال شد. تاریخ نویسان درباره اینکه چرا در این لحظه حساس هارولد به تمامی سپاهش دستور تعقیب و کشتار دشمن را نداد با حرارت بحث می کنند. اگر او این کار را کرده بود نتیجه نبرد و تاریخ انگلستان کاملا متفاوت از آنچه که هست می شد. با این حال، هارولد چنین دستوری نداد و تنها تعداد محدودی از فیردها که نظم کمتری داشتند به تعقیب دشمن پرداختند.
در صبح روز شنبه 14 اکتبر، ویلیام سربازان خود را در پایین مواضع ساکسون ها گردآورد. سپاه او آرایش معمول قرون وسطی را به خود گرفت. نورمن ها در مرکز سپاه قرارگرفتند. برتون ها جناح چپ و فلاندرها جناح راست سپاه ویلیام را اشغال کردند. هر کدام از این سه گروه دارای پیاده نظام، سواره نظام و کمانداران مخصوص به خود بودند. کمانداران در جلوی صف قرارگرفته بودند تا نبرد را با تیراندازی خود آغازکنند.
نبرد استراتژی ویلیام ساده بود. او تصمیم داشت تا حد امکان دشمن را با باران تیر ضعیف کند، سپس با پیاده نظام به آنها حمله کند و در اوج نبرد با یک یورش سواره نظام صفوف ساکسون ها را بشکافد. به هرحال، با آغاز نبرد استراتژی او خطا از آب درآمد. تیرهای کمانداران بر دیوار فولادین ساکسون ها بی اثر بود و قبل از اینکه پیاده نظام ویلیام با دشمن درگیر شوند بارانی از سنگ و پرتابه از جانب ساکسون ها تلفات سنگینی به نورمن ها واردکرد. ویلیام فهمید که نقشه اش با شکست روبرو شده است، پس به ناچار به سواره نظام خود دستور داد که قبل از زمان درنظر گرفته شده حمله اش را آغازکند. در اثر موضعگیری سپاه هارولد یورش سواره نظام ویلیام با رسیدن اسبها به بالای تپه شکست خورد. دیوار فولادین ساکسون ها به سادگی سواره نظام نورمن را به عقب راند و اندوه بیشتری برای ویلیام به ارمغان آورد. بسیاری از سربازان نخبه ساکسون در استفاده از تبرهای دانمارکی استاد بودند و جراحات هولناکی به اسبها و سوارکارانشان وارد می کردند.
http://pic.azardl.com/images/99783804133675655485.gif
در این آشفتگی، ویلیام اسب یکی از شوالیه هایش را قرض کرد و کلاهخودش را از سربرداشت تا سربازانش بتوانند او را ببینند. ویلیام از میان صفوف نیروهای گریزانش گذشت و تعدادی از شوالیه ها را دوباره گردآورد تا به ساکسون هایی که در تعقیب سربازانش بودند حمله کند. ناگهان، ورق به نفع نورمن ها برگشت. بسیاری از ساکسون ها دیگر در پناه دیوار پولادینشان نبودند و با عجله سعی کردند که بازگردند و از دامنه تپه بالا بروند تا به هوس کارل ها ملحق شوند. ویلیام و شوالیه هایش ارتباط بسیاری از آنها را قطع کردند و بسیاری باور دارند که لئوفویان و گایرث -برادران هارولد- در این زمان کشته شدند.
هنگامی که ساکسون ها به بدنه اصلی سپاهشان ملحق می شدند یک وقفه کوتاه در نبرد ایجادشد. ویلیام از این فرصت استفاده کرد تا طرح یک استراتژی جدید را بریزد. اولین کوشش او برای سپاهیانش تقریبا فاجعه ای به همراه آورد و ویلیام نمی توانست تضمین کند که بتواند آنها را دوباره صف آرایی کند. اما این شکست زودگذر در حقیقت به نفع ویلیام تمام شد چرا که ساکسون ها بیشتر دیوار پولادینشان را از دست دادند. بدون این آرایش به هم پیوسته، ساکسون های منفرد به اهدافی آسان تبدیل می شدند. با این فکر، ویلیام دوباره با سپاه هارولد درگیر شد. تاریخ نویسان متقدم می گویند که نورمن ها تعدادی عقب نشینی دروغین انجام دادند تا گروه هایی از ساکسون ها را به دنبال خود کشیده و سپس بر آنها بتازند. به هرحال، تاریخ نویسان بعدی در دشواربودن چنین مانوری اشتراک نظر دارند. هر چه که اتفاق افتاد، تقریبا آشکار است که دیوار فولادین ساکسون ها کوچک و کوچکتر شد و بسیاری از سربازان در صفوف عقب به هم نزدیک تر شدند تا خود را در پناه هوس کارل ها بگیرند.