-
میخوام برم . میخوام برم . گریه نکن پشت سرم
مام وطن منو میخواد . میگه کجایی پسرم؟
خورشیدو با خود میبرم . ستاره ها پشت سرم
ابر مسافرم میاد . همه میشن همسفرم
میخوام برم . میخوام برم . گریه نکن پشت سرم
مام وطن خودت بگو . واست چی سوغات بیارم؟
گوهر اشک شوقمو . عزیزترینی که دارم
میخوام برم . میخوام برم . من دیگه طاقت ندارم
مثل پرنده از قفس . به سوی تو پر میزنم
از این همه قشنگیا . به آسونی دل میکنم
وقتی به خاکت میرسم . بریده دیگر نفسم
پیش تو زانو میزنم . تو رو با گریه میپوسم
بدون تو ای وطنم . من نه منم . نه من منم
بدون تو ای وطنم . من نه منم . نه من منم
میخوام برم . میخوام برم . گریه نکن پشت سرم
-
رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
زنده و مرده وطنم نیست به جز لطف خدا
ای تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی
راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا"
مونده برام یه سرزمین به یادگار
در این زمان یاس و بیم و انتظار
دست زمین به سوی آسمون پیر
که ای خدا...ای خدای این دیار
تو شعله ی شبای سرد و خسته ای
امید دیده های خیس و بی قرار
تو حرمت حضور عشق و عاشقی
به کعبه و به قبله های روزگار
با تو شعر بارانم ، ماه تابانم ، عشق و ایمان
بی تو اشک مهتابم ، بی سرانجامم ، هجر و حرمان
در غبار تیره ی زمانه ها
تو سپیدی و امید جاده ای
در فضای هق هق شبانه ها
سحر گره گشای قصه ای
"حجره ی خورشید تویی ، خانه ی ناهید تویی
روضه ی امید تویی ، راه ده ای یار مرا
رستم از این بیت و غزل، ای شه و سلطان ازل
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
-
شقایق سرخ دلم پرپره از داغ وطن
وقتیکه تنها میمونم با من میاد یاد وطن
تو لحظه های غربتم برام بمون ای هموطن
برای ارامش من از وطنم بگو سخن
از وطنم بگو سخن
ساز دلم شکسته شد گل صدام مرده دیگه
نپرس دلت چرا خونه هزار تا پا خورده دیگه
ساز دلم شکسته شد گل صدام مرده دیگه
نپرس دلت چرا خونه هزار تا پا خورده دیگه
تو لحظه های غربتم برام بمون ای هموطن
برای ارامش من از وطنم بگو سخن
از وطنم بگو سخن
گواه زنده غمم چشمای گریون منه
عشق تو و هوای تو همیشه در جون منه
مهر فراموشی نزن بدفتر خاطر من
تو نیستی اما غم تو همیشه مهمون منه
تو لحظه های غربتم برام بمون ای هموطن
برای ارامش من از وطنم بگو سخن
از وطنم بگو سخن
گواه زنده غمم چشمای گریون منه
عشق تو و هوای تو همیشه در جون منه
مهر فراموشی نزن بدفتر خاطر من
تو نیستی اما غم تو همیشه مهمون منه
تو لحظه های غربتم برام بمون ای هموطن
برای ارامش من از وطنم بگو سخن
از وطنم بگو سخن
ای بالا تر از کلام عشق
ای بهترینو زیبا ترین واژه موجود
ای وطن
بیتو دردی بوسعت تموم دشتهای یائسه....
-
عمریه عمریه تو قلب این شهر فرنگی خونه دارم
توی سینه دلی مجنون صفت و دیوونه دارم
خودم اینجا روح من تو قلب خاکت خونه داره
وطنم وطنم ایران من یاد تو دست از سر من بر نمی داره
تا وقتی کوه البرز دار و ندار من بود
اعتماد از جنس نشکن آهن بود
تا وقتی وقت دعا ضریح تو دست من
روحم تو آسمونا دور از زندان تن بود
نمی ترسیدم از ترس نداشتن یه سایه
نمی ترسیدم از حرفی که در بر داشت کنایه
وحشت جایی نداشت جسارت همه شهرتم بود
آخرین فکر برای من فکر عاقبتم بود
ببین چی به سرم اومد
از تنهایی می ترسم
ویرانه ای هستم که از
سازندگی می ترسم
ببین چی به سرم اومد
از تنهایی می ترسم
ویرانه ای هستم که از
سازندگی می ترسم
تا وقتی کوه البرز پشت و پناه من بود
نور امید تو سینه فانوس راه من بود
قصه گوی زمونه برق نگاه من بود
لشگر آرزوها اسم سپاه من بود
نمی ترسیدم از ترس نداشتن یه سایه
نمی ترسیدم از حرفی که در بر داشت کنایه
وحشت جایی نداشت جسارت همه شهرتم بود
آخرین فکر برای من فکر عاقبتم بود
-
ايران ايران
ايران هميشه جاويد سرزمين نور و دريا
تو خودت يه کوه نوري توي گنجينه دنيا
پرچمت يه افتخاره اون بالا تو اوج ابرا
هميشه با من ميمونه اون سه رنگ ناب زيبا
ايران
وطنم فقط تويي توهرجاي دنيا که باشم
عشق تو خون تو رگهام نميخام از تو جدا شم
وقتي که از اينجا دورم بغض غربتو ميبارم
همه قشنگياتو توي ذهنم ميسپارم
(ايران ايران ايران) 2
قصه فرهاد و شيرين قصه عشق سياوش
اون ابرمرداي عاشق رستم و کاوه و آرش
ياد جنگل ياد کوها چهل ستون و تخت جمشيد
ساحل دريا کنار و سرخي غروب خورشيد
ايران ايران ايران
-
اگر بهت برسم تا وقتی زنده هستم
پام برسه به خاکت حس کنمت تو دستم
پام رو که روت بذارم گریه ی زار و زارم
بهت میگم از عشقت چه حال و روزی دارم
ای وطنم . روح و تنم . خاک تو گور و کفنم
به عشق تو زنده منم . از اینجا بردار ببرم
ای وطنم . روح و تنم. خاک تو گور و کفنم
به عشق تو زنده منم . از اینجا بردار ببرم
نمیدونی چه حالی تو این غریبی دارم
در به درم همیشه هر جا که پا میذارم
خدای روزگارم. عشق بزرگوارم . جز تو کسی ندارم
بدون تو اسیرم . از جونم حتی سیرم
میترسم آخرش من نبینمت بمیرم
بدون تو اسیرم . از جونم حتی سیرم
میترسم آخرش من نبینمت بمیرم
دو عشق از هر احساسی زیباتر است
دو احساس از هر عشق زیباتر است
یکی میهن و دیگری مادر است
به خاک دل سرزمینم قسم
که جز این دو گر دم زنم نا کسم
ای وطنم روح وتنم خاک تو گور و تنم
به عشق تو زنده منم
از اینجا بردار ببرم
-
وطنم زنده بمونی وطنم
وطنم تنها نمونی وطنم
کی میشه فراموشت کرد
با غم و غصّه هم آغوشت کرد
تا که خون در رگ ما جاری است
نام ایران به خدا باقی است
حرف ما بر لب ما ، صوت جمیع است
وطنم یار تو مولای علی
وطنم تاج بزرگونِ خراسونت هست
قالی کرمونو کاشی صفاهونت است
بوی گل توی نارنجستون شیرازت هست
تو دل ها خاطره ی رستم دستونت است
وطنم نام تو باقی می مونه
مثل کارون تو جاری می مونه
وطنم نام تو باقی می مونه
مثل کارون تو جاری می مونه
کی میگه میشه فراموشت کرد
با غم و غصّه هم آغوشت کرد
تا که خون در رگ ما جاری است
نام ایران به خدا باقی است
حرف ما بر لب ما ، صوت جمیع است
وطنم یار تو مولای علی
-
هویت (مقدمه)
در جهان فرمان كوروش اولين منشور بود
سر به تعظيمش سراسر بابل و آشور بود
سينه اسپارت را تا قلب يونان چاك كرد
پشت بخت النصر را سائيده و بر خاك كرد
ما از اسلاف همان خونيم از آن ريشه ايم
پاسدار نام پاك پارس تا هميشه ایم
-
هویت
وقتي كه ايران هست خليج يعني فارس
تاریخ می لرزد از خشم قوم پارس
جز اين اگر باشد خليج آبي نيست
بي سايه ايران غير از سرابي نيست
تا ميهن كاوه تابوت ضحاك است
اين سرزمين از هر اهريمني پاك است
صدها هزار آرش جان در كمان دارند
تيري اگر كاريست اين عاشقان دارند
وقتي هويت را در نام ميجويد
هر بي نشان ناچار صد ياوه ميگويد
چيزي كه در صلح است از جنگ ميخواهد
قدرت اصالت نيست فرهنگ ميخواهد
ما وارث كوروش فرزند جمشيديم
پيروز بي برده بت نپرستيديم
ما ريشه اي ديرين در عشق و خون داريم
مادر شب تاريخ تا صبح بيداريم
وقتي هويت را در نام ميجويد
هر بي نشان ناچار صد ياوه ميگويد
چيزي كه در صلح است از جنگ ميخواهد
قدرت اصالت نيست فرهنگ ميخواهد
ما وارث كوروش فرزند جمشيديم
پيروز بي برده بت نپرستيديم
ما ريشه اي ديرين در عشق و خون داريم
مادر شب تاريخ تا صبح بيداريم
-
وطن
دلم گرفته هموطن
هوای موندن ندارم
نشسته غصه تو قلب من
نوای خوندن ندارم
گذشت وقت جوونی
سفر رفت مهربونی
شدم زندونی غم
تو با من همزبونی
ز غربت خیلی خسته م
تو دردمو میدونی
تویی همخون و جون من
تو با غم آشنایی
وطن خون و غرور من
برام مرگه جدایی
ای وای بر دل من
طلسم مشکل من
اگه وطن نباشه
کجا آب و گل من
از این بهار پر گل
خزون شد حاصل من
اگه یه روزی غم بره
خنده بیاد ماتم بره
دوباره این دل پر می گیره
زندگی رو از سر می گیره
اگه تنم رها بشه
درای بسته وا بشه
دوباره این دل پر می گیره
زندگی رو از سر می گیره