-
5/7 - آنچه انسان را از زكام حفظ مى كند
528 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد در همه زمستان از زكام ايمن بماند، هر روز، سه لقمه عسل با موم آن بخورد. .. و نرگس ببويد؛ چرا كه از زكام ، ايمنى مى دهد. سياه دانه نيز چنين است .
اما اگر زكام در تابستان پيش آيد، در هر روز، يك خيار بخورد و از نشستن در آفتاب ، خوددارى ورزد.(675)
5/8 - آنچه براى درمان زكام ، سودمند است
529 - امام صادق (عليه السلام ):
پنبه اى را به روغن بنفشه آغشته مى كنى و به هنگام خفتن در نشيمنگاهت مى گذارى . به خواست خداوند، براى زكام ، سودمند است .(676)
530 - طب الائمه (عليهم السلام ):
- به نقل از ابراهيم بن ابى يحيى ، از امام صادق (عليه السلام ) -: از زكام نزد امام (عليه السلام ) اظهار ناراحتى كردم . فرمود: ((كرده اى از كرده هاى خداوند، و سربازى از سربازان خداست كه خداوند، آن را به پيكار با بيمارانى در تن تو برانگيخته ، تا آن را از جاى بركند. پس چون آن را از ميان بركند، بر تو باد به وزن يك دانگ (677) شونيز و نيم دانگ كندس ،(678) كه آرد گردد و به بينى رانده شود. اين كار، زكام را از ميان مى برد. اگر هم مى توانى هيچ درمانى برايش به كار نگيرى ، اين كار را بكن ؛ چرا كه آن منافعى بسيار دارد.(679)
5/9 - فايده هاى عطسه
531 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
عطسه كردن ، براى بيمار، نشان بهبود و راحت بدن است .(680)
532 - امام صادق (عليه السلام ):
عطسه فراوان ، شخص را از پنج چيز، ايمن مى بخشد: نخستين آنها جذام است ؛ دوم ، بادهاى بدخيمى كه در سر و صورت ، جاى مى گيرند؛ سوم آن كه مايه ايمنى از ريزش آب در چشم مى شود؛ چهارم آن كه از سختى (681) حفره هاى بينى مصونيت مى دهد؛ و پنجم آن كه از بيرون آمدن مو در چشم ، ايمنى مى دهد.(682)
533 - الفقه المنسوب للامام الرضا (عليه السلام ):
بدان كه علت عطسه آن است كه خداوند، چون بنده اى را نعمتى دهد و او سپاسگذارى از آن را از ياد ببرد، خداوند، بادى بر او چيره مى سازد كه در تن وى مى چرخد و سرانجام ، از سوراخهاى بينى او بيرون مى آيد و شخص ، خداوند را بر آن عطسه ، سپاس گويد و خدا، اين سپاس گفتن را سپاس آن نعمت قرار مى دهد. همچنين ، هيچ كس عطسه نمى كند، مگر اين كه غذايش گوارا مى شود.(683)
534 - كمال الدين :
- به نقل از نسيم ، بانوى خدمتگذار امام عسگرى (عليه السلام ) -: يك شب پس از ميلاد صاحب الزمان (عليه السلام )، هنگامى كه در حضور وى (امام زمان ) رسيدم و نزد او عطسه اى كردم ، به من فرمود: ((خدايت رحمت كناد!))
از اين دعا، شادمان شدم . پس به من فرمود: ((آيا به تو درباره عطسه ، مژده اى ندهم ؟)).
گفتم : چرا، سرورم .
فرمود: ((آن (به معناى ) در امان بودن از مرگ تا سه روز است )).(684)
535 - الكافى :
- از احمد بن محمد، از يكى از دوستانش نقل شده كه وى نيز مردى از اهل سنت روايت كرده است -: با ابو عبد الله (امام صادق (عليه السلام )) همنشينى داشتيم ؛ و به خداوند سوگند، مجلسى پر بارتر از نشست با او نديدم .
روزى به من گفت : ((عطسه از كجا بيرون مى آيد؟)).
گفتم : از بينى .
گفت : ((نادرست گفتى )).
پرسيدم : فدايت شوم ! از كجا بيرون مى آيد؟
گفت : ((از همه بدن ، آن سان كه نطفه از همه بدن ، سرچشمه مى گيرد و از آلت ، بيرون مى زند)).
سپس فرمود: ((آيا نمى بينى كه انسان چون عطسه مى كند همه اندام هايش تكان مى خورد؟ كسى كه عطسه كند، تا هفت روز از مرگ ، در امان است )).(685)
5/10 - عطسه زيانبار
536 - امام صادق (عليه السلام ):
هر عطسه اى براى بدن ، سودمند است ، تا زمانى كه شمار آنها از سه افزون نشده است ؛ اما چون از سه افزون شود، درد و بيمارى است .(686)
5/11 - آنچه براى عطسه هاى فراوان ، سودمند است
537 - مكارم الاخلاق :
- به نقل از ابوبصير -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((اگر دوست دارى كه عطسه هايت كم باشد، با روغن مرزنگوش ، انفيه كن )).
پرسيدم : به چه مقدار؟
فرمود: ((به مقدار يك دانگ )).
من ، اين كار را پنج روز انجام دادم و اين حالت در من از ميان رفت .(687)
5/12 - آنچه براى درمان سرفه ، سودمند است
538 - الكافى :
- به نقل از محمد بن اذينه -: مردى نزد امام صادق (عليه السلام ) از سرفه اظهار ناراحتى كرد، در حالى كه من نيز حضور داشتم . امام (عليه السلام ) به او فرمود: ((در كف دست خود، قدرى كاشم (نوعى زيره كوهى ) و به همان اندازه ، شكر بريز و براى يك يا دو روز، اين سفوف (688) را بخور.
پس از اين ماجرا، آن مرد را ديدم . گفت : تنها يك بار اين كار را انجام دادم كه آن حالت ، از ميان رفت .(689)
5/13 - آنچه سل مى آورد
539 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
(خوردن ) سر استخوان هاى نرم پرندگان ، سل مى آورد.(690)
540 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن (691) ماهى ، سل (692) مى آورد.(693)
541 - الكافى :
- به نقل از سعد بن سعد -: به امام رضا (عليه السلام ) گفتم : ما اشنان (694) مى خوريم .
فرمود: ((ابوالحسن (امام كاظم (عليه السلام )) چون دست و دهان خود را مى شست ، لب هاى خويش را جمع مى كرد.(695) در اين (گياه )، ويژگى هاى ناخوشايندى است : سل مى آورد، آب كمر را مى برد و زانوها را سست مى كند)).(696)
542 - الكافى :
- به نقل از سليمان جعفرى -: چنان بيمار شدم كه گوشت تنم تحليل رفت . در همين زمان ، (روزى ) بر امام رضا (عليه السلام ) - درودهاى خدا بر او باد - وارد شدم . فرمود: ((آيا خوش دارى كه گوشتت باز گردد؟)).
گفتم : آرى .
فرمود: ((يك روز در ميان ، حمام كن ، كه گوشتت باز مى گردد؛ اما مبادا به اين كار (به صورت روزانه ) عادت كنى ؛ چرا كه اعتياد به حمام ، سل مى آورد(697).(698)
543 - غريب الحديث :
در حديث آمده : غبار دامن زن بدكار، سل مى آورد.(699)
5/14 - آنچه از سل ، پيشگيرى مى كند
544 - امام باقر (عليه السلام ):
پوشيدن موزه ،(700) مايه ايمنى از سل است .(701)
545 - امام صادق (عليه السلام ):
عادت داشتن به پوشيدن موزه ، مايه ايمنى از سل است .(702)
5/15 - آنچه براى درمان سل سودمند است
546 - طب الائمه (عليهم السلام ):
- به نقل از احمد بن بشاره -: حج گزاردم و به مدينه رفتم . آن جا وارد مسجد النبى (صلى الله عليه و آله و سلم ) شدم و به ناگاه ، امام كاظم (عليه السلام ) را ديدم كه در كنار منبر نشسته است . به او نزديك شدم ، بر سر و دستانش بوسه زدم و به او سلام كردم . او سلامم را پاسخ داد و فرمود: ((با بيمارى ات چطورى ؟)).
گفتم : هنوز، از آن در رنجم . من پيش تر، سل داشتم .
فرمود: ((اين دارو را در مدينه بگير، پيش از آن كه روانه مكه شوى ؛ چه ، در اين صورت ، در حالتى به مكه خواهى رسيد كه به اذن خداوند متعال ، بهبود يافته اى )). من دوات و كاغذ بيرون آوردم و او برايمان چنين املا فرمود: ((مقاديرى همانند از سنبل ، قاقله ،(703) زعفران ، آككرا،(704) بنج (705) و پلخم سفيد (خربق )(706) و از همين پيمانه ، دو واحد گاوكشك (ابرفيون )(707) برداشته ، آرد مى شود و بر پارچه اى حرير غربال مى گردد. آن گاه ، از آن با عسلى كه كف رويش برداشته شده ، خميرى ساخته مى شود و در هنگام خواب ، به اندازه يك نخود از آن در آب گرم (به بيمار) خورانده مى شود. از اين (محلول )، تنها سه شب نخواهى خورد كه به اذن خداوند (عزوجل ) بهبود خواهى يافت )).
من ، اين كار را انجام دادم و خداوند، بلا را از من راند و به اذن خداوند متعال ، بهبود يافتم .(708)
5/16 - آنچه تنگى نفس مى آورد
547 - امام رضا (عليه السلام ):
پرخورى از تخم مرغ آب پز نفس تنگى و نفس بريدگى مى آورد(709).(710)
5/17 - آنچه براى درمان تنگى نفس ، سودمند است
548 - طب الائمه (عليهم السلام ):
- به نقل از مفضل بن عمر -: از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدم : اى پسر پيامبر خدا! در هنگام راه رفتن ، نفس تنگى شديدى مرا مى آزارد تا جايى كه گاه در فاصله ميان خانه خود و خانه شما، دوبار مى نشينم .
فرمود: ((اى مفضل ! براى اين عارضه ، ادرار شتر شيرده بخور)).
من از آن خوردم و خداوند، بيمارى ام را زدود.(711)
5/18 - آنچه براى درمان ذات الجنب سودمند است
549 - صحيح البخارى :
- به نقل از ام قيس -: همراه با يكى از كودكانم و در حالى كه به سبب گلو درد، كام وى را با انگشت فشرده بودم ، بر پيامبر خدا وارد شدم . فرمود: ((چرا كام كودكان خود را چنين مى فشريد و بالا مى آوريد؟ بر شما باد كه از اين عود هندى (712) بهره بريد. در اين چوب ، هفت درمان است كه يكى از آنها (درمان ذات الجنب (713) است )).(714)
550 - سنن الترمذى :
- به نقل از زيد بن ارقم -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به ما فرمود: ((ذات الجنب را با بستك دريايى و روغن زيتون ، درمان كنيم )).(715)
551 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس سداب (716) بخورد و بر آن بخوابد، از سرگيجه و ذات الجنب ، ايمن باشد.(717)
فصل ششم : دهان و دندان
6/1 - اشاره به حكمت نهفته در دهان و دندان
امام صادق (عليه السلام ): سبيل و لب ، در بالاى دهان قرار گرفته است تا مانع رسيدن آنچه از مغز فرو مى ريزد، به دهان شود، مبادا كه طعم خوراك و نوشيدن ، بر انسان ، ناگوار گردد و آن را وا گذارد...
دندان جلو تيز قرار داده شده است ؛ زيرا به واسطه آن ، كار قطع كردن صورت مى پذيرد؛ و دندان هاى آسيا، پهن قرار داده شده اند؛ زيرا آسياب كردن و جويدن ، به كمك آنها انجام مى گيرد؛ و نيش بلندتر است تا تكيه گاه دندان جانبى و دندان جلو باشد و به سان استوانه اى در يك مبنا.(718)
553 - امام صادق (عليه السلام ):
- خطاب به مفضل بن عمر -: اى مفضل ! در اين آسياهايى كه براى انسان قرار داده شده است ، بينديش . برخى از آنها تيز هستند تا غذا را ببرند و قطعه قطعه كنند، برخى پهن اند تا غذا را بجوند و نرم كنند. هيچ يك از اين دو ويژگى ، مفقود نيستند؛ چرا كه به هر دو آنها نياز است .(719)
ر. ك : ص 182 (اشاره به حكمت نهفته در حنجره ).
6/2 - بهداشت دهان و دندان
6/2 - 1 - خلال كردن
الف - تاءكيد بر خلال كردن
554 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
جبرئيل ، بر من به (پيام وحيانى درباره ) خلال ، نازل شد.(720)
555 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوشا بر كسانى از امت من كه خلال كنند!(721)
556 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
رحمت خداوند بر كسانى كه پس از غذا و در وضو، خلال مى كنند!(722)
557 - امام كاظم (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((رحمت خدا بر خلال كنندگان !))
پرسيده شد: اى پيامبر خدا! خلال كنندگان چه كسانى اند؟
فرمود: ((آنان كه از غذا، خلال مى كنند؛ چه ، اگر چيزى از غذا در دهان بماند، تغيير مى كند و بويش فرشته را مى آزارد)).(723)
558 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوشا به حال آنان كه از غذا، خلال مى كنند! بر فرشته ، هيچ چيز سخت تر از باقى مانده اى نيست كه در پى غذا خوردن ، در دهان بر جاى مى ماند.(724)
559 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خلال كنيد زيرا نزد فرشتگان ، هيچ چيز ناخوشايندتر از آن نيست كه در (لابه لاى ) دندان هاى انسان ، غذا ببيند.(725)
560 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
واگذاشتن خلال ، مايه سستى دندان هاست .(726)
561 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
دهانتان را با خلال كردن ، تميز كنيد.(727)
562 - امام باقر (عليه السلام ):
كعبه از آنچه از نفسهاى مشركان با آن روياروى مى شود،به درگاه خداوند ناليد. پس خداوند، بدان وحى كرد كه : ((اى كعبه ! شادمان باش ؛ زيرا كه براى تو مردمانى را جايگزين اين قوم خواهم ساخت كه با شاخه هاى درخت ، خلال مى كنند)).
هنگامى كه خداوند، محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) را برانگيخت ، توسط جبرئيل ، سفارش مسواك زدن و خلال را به او وحى كرد.(728)
563 - امام صادق (عليه السلام ):
جبرئيل به سفارش بر مسواك ، خلال و حجامت ، بر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شد.(729)
564 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس غذايى بخورد، پس از آن خلال كند؛ و هر كس چنين نكند، مشكل (بهداشتى ) پيدا خواهد كرد.(730)
565 - مكارم الاخلاق :
از امام كاظم (عليه السلام ) روايت شده است : منادى اى از آسمان ندا مى دهد: ((خداوندا! خلالان و متخللان رابركت ده !))
سركه ، به سان مردى درستكار براى اهل خانه دعاى بركت مى كند.
(راوى مى گويد:) گفتم : فدايت شوم ! مقصود از ((خلالان )) و ((متخللان )) چيست ؟
فرمود: ((كسانى كه در خانه هايشان سركه (خل ) هست و كسانى كه خلال مى كنند)).(731)
ب - منافع خلال كردن
566 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خلال كنيد؛ زيرا آن ، پاكيزگى است و پاكيزگى به ايمان فرا مى خواند و ايمان به همراه دارنده اش در بهشت است .(732)
567 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در پى غذا خوردن ، خلال كنيد؛ چرا كه مايه سلامت دندان هاى نيش (733) و نواجد(734) (آسيا) است و براى انسان ، جلب روزى مى كند.(735)
568 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در پى غذا، خلال كنيد و آب در دهان بچرخانيد؛ چرا كه مايه سلامت دندان هاى نيش و آسياست .(736)
569 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خلال كنيد؛ چرا كه دهان را تميز مى كند و مايه سلامت لثه است .(737)
570 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خلال كنيد؛ چرا كه مايه سلامت (دندان هاى ) نيش و نواجذ است .(738)
571 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- از سفارش هاى ايشان به امام على (عليه السلام ) -: اى على ! خلال كردن ، تو را محبوب فرشتگان مى سازد؛ چرا كه فرشتگان ، از بوى دهان كسى كه پس از غذا خلال نمى كند، آزرده مى شوند.(739)
572 - الكافى :
- به نقل از احمد بن عبد الله اسدى ، از مردى ، از امام صادق (عليه السلام ) -: پيامبر خدا، خلالى به جعفر بن ابى طالب داد و فرمود: ((اى جعفر! خلال كن ، كه اين كار، موجب بهداشت دهان (يا فرمود: لثه ) و سبب جلب روزى است )).(740)
573 - الكافى :
- به نقل از وهب بن عبد ربه -: امام صادق (عليه السلام ) را ديدم كه خلال مى كرد. به او نگريستم . فرمود: ((پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) هم خلال مى كرد؛ و اين كار، دهان را خوش بو مى كند)).(741)
574 - امام صادق (عليه السلام ):
خلال كردن پس از (خوردن ) غذا، لثه ها را محكم مى كند، روزى مى آورد و بوى دهان را خوش مى سازد.(742)
ج - آداب خلال كردن
575 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس خلال مى كند، (پس مانده ها را) بيرون افكند. هر كس چنين كند، كار خوبى كرده است و هر كس چنين نكند، (بر او) ايرادى نيست .(743)
576 - امام صادق (عليه السلام ):
مبادا كسى از شما آنچه را با آن خلال مى كند، فرو دهد؛ چرا كه شكم كلن ،(744) از آن مى خيزد.(745)
577 - امام صادق (عليه السلام ):
آنچه زبانت را بر آن چرخاندى و از (لاى دندان ) بيرون كشيدى ، فرو ده ؛ ولى آنچه را با خلال بيرون كشيدى ، بيرون افكن .(746)
578 - امام كاظم (عليه السلام ):
- به فضل بن يونس -: اى فضل ! زبان خويش را در دهان بچرخان . آنچه را در پى زبانت به حركت در آمد، اگر خواستى ، بخور، و آنچه را با خلال (بيرون كشيدى و) خوش نداشتى ، بيرون افكن .(747)
579 - امام كاظم (عليه السلام ):
بايسته خلال ، آن است كه زبان خويش را در دهان بچرخانى و آنگاه ، جابه جا كنى و سپس (از لاى دندان ها) بيرون آورى و از دهان ، بيرون افكنى .(748)
580 - الكافى :
- به نقل از فضل بن يونس -: امام كاظم (عليه السلام )، نزد من ناهار خورد. چون از خوردن فراغت يافت ، خلال آوردند. گفتم : فدايت شوم ! اندازه اين خلال چيست ؟
فرمود: ((اى فضل ! از آنچه در دهانت مانده است ، هر چه زبان خويش را بر آن مى چرخانى ، بخور؛ اما هر چه را در جاى خود محكم شده است ، با خلال بيرون آور و از آن پس نيز خود، انتخابگرى . اگر خواستى ، آن را مى خورى (749) و اگر خواستى ، بيرون مى افكنى .(750)
581 - المحاسن :
- به نقل از فضل بن يونس كاتب -: امام كاظم (عليه السلام )، در پى كارى براى حسين ابن يزيد، نزد من آمد. گفتم غذايمان آماده است . دوست دارم نزد ما غذا بخورى . فرمود: ((ما غذاى ناگهانى (بدون دعوت قبلى ) را مى خوريم )).
سپس ، فرود آمد و من براى وى ، ناشتايى آوردم و دستمالى نيز روى پاى وى گذاردم . او دستمال را برداشت و به كنارى انداخت . سپس خورد.
آن گاه به من فرمود: ((اى فضل ! آنچه را در بالاى كام و كناره هاى دهان مانده است ، بخور؛ اما آنچه را لابه لاى دندان هاست ، نخور)).(751)
582 - امام حسين (عليه السلام ):
امير المؤ منان ، به ما فرموده بود كه به هنگام خلال كردن ، آب ننوشيم ، مگر پس از سه بار چرخاندن آن در دهان .(752)
583 - مكارم الاخلاق :
از فضل بن يونس رسيده كه از امام كاظم (عليه السلام )، درباره اندازه خلال پرسيد. فرمود: ((اين كه سر آن را بشكنى (753) تا لثه را خونى نكند)).(754)
د - چيزهايى كه خلال كردن با آنها روا نيست
584 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا از اين كه با نى و (ساقه ) نازبويه خلال شود، نهى فرمود.(755)
585 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) ، از خلال كردن با (چوب ) انار، آس ونى ، نهى كرد و فرمود: ((اينها، رگ خوره را تحريك مى كنند)).(756)
586 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )، به هر چه بدان دست مى يافت ، خلال مى كرد، مگر به برگ درخت خرما و نى .(757)
587 - امام كاظم (عليه السلام ):
به ساقه سبزى و شاخه انار خلال نكنيد؛ چرا كه رگ جذام را فعال مى كنند.(758)
6/2 - 2 - شستشوى دهان و بينى
588 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
شستشوى دهان و بينى ، از فطرت (توحيدى ) است .(759)
589 - امام على (عليه السلام ):
شستشوى دهان و بينى ، سنت و مايه پاكى دهان و بينى است و انفيه كردن ، مايه سلامت سر و پاكسازى بدن و همه انواع سر درد است .(760)
590 - امام كاظم (عليه السلام ):
پنج چيز درباره سر، از سنت هاست و پنج چيز هم درباره تن .
اما آنچه درباره سر است ، مسواك زدن ، گرفتن سبيل ، از هم گشودن موها از ميانه سر و شستشوى دهان و بينى است .
آنچه درباره تن است : ختنه كردن ، تراشيدن موى زهار، زدودن موهاى زير بغل ، كوتاه كردن ناخن ها، و زدودن پليدى مخرج است .(761)
591 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بايسته است كسى از شما در چرخاندن آب در دهان و بينى ، مبالغه ورزد؛ چرا كه اين كار، مايه آمرزش براى شما و باعث گريز شيطان است .(762 )
592 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چون آب در بينى چرخاندى ، همه را بيرون بريز.(763)
593 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر گاه كسى از شما وضو گرفت ، به سوراخ هاى بينى آب ببرد و سپس ، همه را بيرون بريزد.(764)
594 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
دو بار محكم يا سه بار (به صورت عادى ) بينى را خالى كنيد.(765)
6/2 - 3 - مسواك زدن
الف - تاءكيد بر مسواك زدن
595 - امام صادق (عليه السلام ):
مسواك زدن ، از سنت هاى پيامبران است .(766)
596 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مسواك زدن ...از فطرت (توحيدى ) است .(767)
597 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
جبرئيل ، آن اندازه مرا به مسواك زدن سفارش ميكرد كه ترسيدم دندان هايم يك به يك بريزد و بى دندان شوم .(768)
598 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
جبرئيل ، آن اندازه مرا به ... مسواك زدن سفارش مى كرد كه گمان بردم آن را واجب قرار خواهد داد.(769)
599 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
جبرئيل ، چندان مرا به مسواك زدن سفارش كرد كه بر دندان هايم ترسيدم .(770)
600 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
جبرئيل ، هيچ نزد من نيامد، مگر كه مرا به مسواك زدن سفارش كرد كه تا جايى كه ترسيدم اين كار بر من و امتم واجب شود.(771)
601 - امام صادق (عليه السلام ):
مسواك زدن ، از سنتهاى فرستادگان (الهى ) است .(772)
602 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) ، آن هنگام كه مردم ، دسته دسته به دين درآمدند، فرمود: (((طايفه ) ازد كه نازك دل ترين و خوش دهان ترين مردم اند، به آنان (مسلمانان ) در پيوستند)).
گفته شد: اى پيامبر خدا! ((نازك دل ترين )) را فهميديم ، اما چرا ((خوش دهان ترين ))؟
فرمود: ((از آن رو كه اين طايفه ، در روزگار جاهليت ، مسواك مى زدند)).(773)
603 - امام باقر و امام صادق (عليه السلام ):
خواندن دو ركعت نماز با مسواك ، با فضيلت تر از هفتاد ركعت بدون مسواك است .(774)
604 - امام باقر (عليه السلام ):
اگر مردم مى دانستند كه مسواك زدن چه (فضيلت و فوايدى ) دارد، آن را با خود به بستر مى بردند.(775)
ب - نكوهش ترك مسواك زدن
605 - پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ):
چرا شما را با دندان هاى زرد مى بينم ؟ چرا مسواك نمى زنيد؟(776)
606 - پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ):
جبرئيل نزد من آمد و گفت : اى محمد چگونه در حالى كه مسواك نمى زنيد، بر شما نازل شويم ؟(777)
607 - الخصال :
از ابو يحيى واسطى ، از كسى كه اين راوى از او نام برده ، نقل شده كه وى به امام صادق (عليه السلام ) گفته است : آيا همه اين خلق را از مردم مى دانى ؟
فرمود: ((از اين ميان ، آنان را كه مسواك نمى زنند و در جاى تنگ ، چهار زانو مى نشينند (فضاى وسيع ترى را مى گيرند) و... بينداز)).(778 )
-
ج - فوايد مسواك زدن
608 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مسواك بزنيد؛ چرا كه مسواك ، مايه پاكيزگى دهان (779) و خشنودى پروردگار است .(780)
609 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مسواك ، دندان ها را در دهان تثبيت مى كند.(781)
610 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مسواك ، بر فصاحت مرد مى افزايد.(782)
611 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مسواك ، شفاى هر دردى است ، مگر سام ، و سام ، مرگ است .(783)
612 - امام باقر (عليه السلام ):
مسواك زدن ، بلغم را از بين مى برد و عقل را افزون مى سازد.(784)
613 - امام باقر (عليه السلام ):
مسواك زدن ،...مايه دور كردن بلغم است .(785)
614 - امام صادق (عليه السلام ):
هر چيز را پاك كننده اى است و پاك كننده دهان ، مسواك است .(786)
615 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد مسواك زدن ؛ چرا كه وسوسه دل را از ميان مى برد.(787)
616 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد مسواك زدن ؛ چرا كه ديده را جلا مى دهد.(788)
617 - امام صادق (عليه السلام ):
مسواك زدن ، اشك ريزش را مى برد و ديده را جلا مى دهد.(789)
618 - امام رضا (عليه السلام ):
مسواك زدن ، ديده را جلا مى بخشد، مو بر مى روياند و اشك ريزش را از ميان مى برد.(790)
619 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس در هر روز، دو بار مسواك بزند، سنت پيامبران را استمرار بخشيده است ، در برابر هر نمازى كه بخواند، خداوند، برايش پاداش صد ركعت مى نويسد، از فقر به غنا (و بى نيازى ) در مى آيد، دهانش خوش بو مى شود، حافظه اش فزونى مى يابد، فهمش استوار مى گردد، غذايش گوارش مى يابد، درد دندان هايش از ميان مى رود، بيمارى از او دور مى گردد، و فرشتگان ، به واسطه نورى كه بر او مى بينند، با او دست مى دهند و دندان هايش تميز مى شود.(791)
620 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در مسواك زدن ، دوازده ويژگى است : مايه پاكى دهان است ؛ سبب خشنودى پروردگار است ؛ دندان ها را سفيد مى كند؛ جرم دندان را از ميان مى برد؛ بلغم را مى كاهد؛ غذا را مطبوع مى سازد؛ حسنات را دو چندان مى كند؛ به واسطه آن ، سنت انجام مى گيرد؛ فرشتگان بدين وسيله حضور مى يابند؛ لثه را تقويت مى كند؛ بر گذرگاه قرآن مى گذرد و نزد خداوند، هر دو ركعت نماز با مسواك ، دوست داشتنى تر از هفتاد ركعت بى مسواك است .(792)
621 - پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ):
در مسواك زدن ، ده ويژگى است : دهان را خوش بو مى كند؛ لثه را استحكام مى بخشد؛ بلغم را مى برد؛ ديده را جلا مى دهد؛ جرم دندان را از ميان مى برد؛ معده را سامان مى بخشد؛ با سنت سازگار است ؛ فرشتگان را شاد مى كند؛ پروردگار را خرسند مى سازد؛ و بر حسنات ، مى افزايد.(793)
622 - امام صادق (عليه السلام ):
در مسواك زدن ، دوازده ويژگى است : از سنت است ؛ مايه پاكيزگى دهان است ؛ مايه جلاى ديدگان است ؛ پروردگار را خشنود مى كند؛ بلغم را مى برد؛ حافظه را افزون مى سازد؛ دندان ها را سفيد مى كند؛ حسنات را دوچندان مى كند؛ جرم دندان را مى برد؛ لثه را استحكام مى دهد؛ غذا را مطبوع مى سازد؛ و فرشتگان ، بدان شاد مى شوند.(794)
623 - پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ):
پاكيزگى ها، چهار چيز است : كوتاه كردن سبيل ، تراشيدن موى زهار، گرفتن ناخن ها، و مسواك زدن .(795)
624 - امام على (عليه السلام ):
سه چيز، بلغم را از ميان مى برد و حافظه را افزون مى كند: مسواك زدن ، روزه گرفتن و قرائت قرآن .(796)
625 - امام صادق (عليه السلام ):
سه چيز، فراموشى را از ميان مى برد و حافظه به بار مى آورد(797): قرائت قرآن ، مسواك زدن و روزه گرفتن .(798)
د - آداب مسواك زدن
626 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به شمار دفعات فرد (يك روز در ميان ) سرمه بكشيد و به عرض ، مسواك بزنيد.(799)
627 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به عرض ، مسواك بزنيد و به سمت طول (دهان )، مسواك نزنيد.(800)
628 - مسند ابن حنبل :
- به نقل از ابوموسى -: بر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) وارد شدم ، در حالى كه مسواك مى زد و سر مسواك را روى زبان ، گذاشته بود و به سمت بالا، مسواك مى كشيد.(801)
629 - السنن الكبرى :
- به نقل از ربيعه بن اكثم -: پيامبر خدا، به عرض ، مسواك مى زد.(802)
630 - الكافى :
- به نقل از على بن محمد در حديثى مرفوع -: امير مؤ منان ، به عرض ، مسواك مى زد.(803)
631 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس مسواك مى زند، پس از آن ، دهان را شستشو دهد.(804)
ه - آنچه مسواك زدن با آن شايسته است
632 - مكارم الاخلاق :
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )، به چوب اراك ، مسواك مى زد. جبرئيل ، او را بدين كار، امر كرده بود.(805)
633 - المعجم الكبير:
- به نقل از ابو خيره صباحى -: من همراه با هيئتى به حضور پيامبر خدا رسيده بودم ...ايشان ، دستور داد چوب اراكى براى ما آوردند و فرمود: ((با اين ، مسواك بزنيد)).(806)
634 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چه نيكو مسواكى است زيتون ! از درختى خجسته كه دهان را خوش بو مى كند و جرم دندان را از ميان مى برد. اين مسواك من و پيامبران پيش از من است .(807)
635 - امام رضا (عليه السلام ):
مرغوب ترين چيزى كه با آن مسواك مى زنيد، تارچه اراك است ؛ چرا كه چنانچه به اندازه باشد، دندان ها را جلا مى دهد، بوى دهان را خوش مى سازد، لثه را تقويت مى كند و مالش مى دهد و در برابر پوسيدگى ، مفيد است . اما انجام فراوان تر از اندازه آن ، دندان ها را نازك و لق مى كند و بن آن را نيز سست مى كند.
هر كس مى خواهد كه دندان هاى خويش را حفظ كند، اندازه هايى برابر از سوخته شاخ بز نر كوهى ، گزمازك ،(808) مشكك (809) گل ، سنبل رومى ،(810) حب الاثل (احتمالا نوعى ديگر از گزمازك ) و به يك چهارم اين مقدار، نمك اندرانى (811) بردارد و همه را نرم آرد كند و با اين مخلوط، مسواك بزند؛ چرا كه اين مسواك ، دندان ها را محكم مى سازد و از بن دندان ها در برابر آفت هايى كه بر آنها عارض مى شود، حفاظت مى كند.
هر كس هم مى خواهد دندان هايش سفيد شود، قدرى نمك اندرانى ، و به همان اندازه كف دريا، بردارد و نرم بسايد و با آن ، مسواك بزند.(812)
636 - دعائم الاسلام :
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) از مسواك زدن با نى ، (ساقه )ريحان و انار، نهى كرد و فرمود: ((اين چيزها، رگ جذام را فعال مى كنند)).(813)
و - سيره اهل بيت در استفاده از مسواك
637 - المعجم الكبير:
- به نقل از زيد بن خالد جهنى -: پيامبر خدا، از هيچ نمازى به نماز ديگر در نمى آمد، مگر آن كه (در اين فاصله ) مسواك مى زد.(814)
638 - مكارم الاخلاق :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، هر شب سه بار مسواك مى زد: يك بار پيش از خفتن ، يك بار هنگامى كه از خواب برمى خاست و آهنگ نيايش شبانه داشت ، و يك بار هم پيش از آن كه روانه نماز صبح شود.(815)
639 - كتاب من لا يحضره الفقيه :
معمر بن خلاد، درباره امام رضا (عليه السلام ) روايت كرده و گفته است : او، در روزگارى كه در خراسان بود، پس از گزاردن نماز صبح تا طلوع خورشيد، در جاى نماز خويش مى نشست . سپس خليطه اى را كه در آن چند مسواك بود، مى آوردند و او با آنها، يك به يك ، مسواك مى زد. سپس ، قدرى كندر مى آوردند و آن را مى جويد. آن گاه ، اين كار را وامى گذاشت و نزد وى قرآنى مى آوردند و از آن ، مى خواند.(816)
640 - كتاب من لا يحضره الفقيه :
امام صادق (عليه السلام )، دو سال پيش از وفات ، مسواك زدن را وانهاد؛ چرا كه دندان هايش سست شده بود.(817)
ز - حداقل مسواك
641 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر مسواكى نباشد، انگشتان نيز در حكم مسواك اند.(818)
642 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
انگشتان هم به جاى مسواك ، بسنده اند.(819)
643 - امام باقر (عليه السلام ):
كمترين مسواك ، آن است كه با انگشت خويش ، مالش دهى .(820)
6/2 - 4 - آنچه دهان را خوش بو مى كند
الف - مويز
644 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مويز، چه نيكو خوراكى است ! پى را استحكام مى بخشد، بيمارى را از ميان مى برد، خشم را فرو مى نشاند، پروردگار را خشنود مى سازد، بلغم را مى برد، بوى دهان را خوش مى سازد و رنگ را صفا مى دهد.(821)
ب - پنير
645 - امام صادق (عليه السلام ):
چه نيكو لقمه اى است پنير! دهان را تر و تازه مى كند، بوى دهان را خوش مى سازد، غذاى پيشين را هضم مى كند و غذا را مطبوع مى سازد.(822)
ج - پياز
646 - الكافى :
- به نقل از عبدالله بن محمد جعفى -: امام صادق (عليه السلام )، از پياز ياد كرد و فرمود: ((بوى دهان را خوش مى سازد، بلغم را مى برد و بر توان آميزش مى افزايد)).(823)
د - حوك
647 - امام صادق (عليه السلام ):
حوك (بادروج )، سبزى پيامبران است . بدانيد كه در آن ، هشت ويژگى است : هضم كننده است ؛ گرفتگى هاى عروق و مجارى را مى گشايد؛ آروغ را خوش بو مى سازد؛ دهان را بوى خوش مى بخشد؛ اشتهاآور است ...(824).(825)
648 - الكافى :
- به نقل از ايوب بن نوح -: يكى از كسانى كه با ابوالحسن اول (امام كاظم (عليه السلام )) بر سر سفره اى حضور يافته بود، برايم نقل كرد كه ايشان ، بادروج خواست و فرمود: ((دوست دارم غذا را با آن آغاز كنم . انسدادها را باز مى كند، غذا را دوست داشتنى مى سازد و... غذاى خويش را با آن ، پايان ده ؛ زيرا آنچه را پيش تر بوده ، گوارش مى دهد و آنچه را پس از آن خواهد بود، دوست داشتنى مى سازد، سنگينى را از ميان مى برد و بوى آروغ و بوى دهان را خوش مى سازد))(826).(827)
ر. ك : ص 453 (بادروج ( / حوك )).
ه - تره
649 - الكافى :
- به نقل از فرات بن احنف -: از امام صادق (عليه السلام ) درباره تره پرسيدند. فرمود: ((بخور؛ چرا كه در آن ، چهار ويژگى است : بوى دهان را خوش مى سازد...))(828).(829)
و - مشكك
650 - امام صادق (عليه السلام ):
مشكك را لابه لاى دندان هاى خويش كنيد؛ چرا كه دهان را خوش بو مى كند و بر توان همبسترى مى افزايد.(830)
ر. ك : ص 207 ح 635
ر. ك : ص 535 ح 1760 و 1761.
ز - جويدن كندر
651 - امام على (عليه السلام ):
جويدن كندر، دندان ها را استحكام مى دهد، بلغم را مى راند و بوى (بد) دهان را مى برد.(831)
ح - آويشن و نمك
652 - مكارم الاخلاق :
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((چهار چيز است كه ديده را جلا مى دهد و سود دارد و زيانى نمى آورد)).
درباره آنها از او پرسيدند. فرمود: ((آويشن و نمك كه چون در بر هم قرار گيرند... بادها را از دل برون مى رانند، انسداد را مى گشايند، بلغم را مى سوزانند، آب را (در بدن ) به جريان درآورند، بوى دهان را خوش مى سازند، معده را نرمى مى دهند، بوهاى بد را از دهان ببرند و آلت را سفتى مى بخشند))(832).(833)
ط - سرمه كشيدن
653 - امام صادق (عليه السلام ):
سرمه كشيدن ، دهان را تر و تازه مى كند.(834)
654 - امام صادق (عليه السلام ):
سرمه كشيدن در هنگام شب ، دهان را خوش بو مى كند و منفعت آن تا چهل روز، استمرار مى يابد.(835)
655 - مكارم الاخلاق :
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((بر شما باد سرمه ، كه دهان را خوش بو مى كند؛ و بر شما باد مسواك ، كه ديده را جلا مى دهد)).
(راوى ) پرسيد: چگونه ؟
فرمود: ((زيرا چون مسواك زند، بلغم فرو نشيند و در پى آن ، ديده جلا يابد؛ و چون سرمه كشد، بلغم برود و دهان ، خوش بو شود)).(836 )
656 - امام صادق (عليه السلام ):
سرمه مو را مى روياند، اشك ريزش را مى خشكاند، آب دهان را گوارا مى سازد و ديده را جلا مى دهد.(837)
657 - امام باقر (عليه السلام ):
سرمه كشيدن به اثمد، بوى را خوش مى سازد و مژه گاه ها را استحكام مى بخشد.(838)
ى - خضاب كردن
658 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خرج كردن يك درهم براى خضاب ، برتر از خرج كردن يك درهم در راه خداست . در خضاب كردن ، چهارده خاصيت است : باد (يابو) را از گوش ها مى برد، تيرگى را از چشمان مى گيرد، ديده را جلا مى دهد، حفره هاى بينى رانرم مى كند، بوى دهان را خوش مى سازد، لثه را استحكام مى دهد، حالت غش (839) را از ميان مى برد، از وسوسه شيطان مى كاهد، فرشتگان از آن شادمان مى شوند، مؤ من از آن خرسند مى گردد، كافر از آن به خشم مى آيد، زينت است ، عطراست ، برائتى در قبر است ، و منكر و نكير از آن شرم مى كنند.(840)
659 - امام صادق (عليه السلام ):
حنا كردن ، بدبويى عرق را از ميان مى برد، بر طراوت و تازگى چهره مى افزايد، بوى دهان را خوش مى سازد و فرزند را نكو مى كند.(841)
ك - آب نيم گرم (ولرم )
660 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به هنگام افطار با حلوايى آغاز مى كرد و بدان ، روزه مى گشود. اگر حلوا نمى يافت ، با شكرينه اى ديگر يا چند دانه خرما، و اگر اين نيز يافت نمى شد، با آب نيم گرم . آن گاه مى فرمود: ((معده و جگر را پاك مى كند، دهان را خوش بو مى سازد و دندان ها را تقويت مى كند...))(842).(843)
6/2 - 5 - آنچه دهان و لثه را استحكام مى دهد
الف - سركه شراب
661 - امام صادق (عليه السلام ):
- هنگامى كه نزد ايشان از سركه شراب ياد شد -: آن ، جنبندگان شكم را مى كشد و دهان را استحكام مى دهد.(844)
662 - امام صادق (عليه السلام ):
سركه شراب ، لثه را تقويت مى كند، جنبندگان شكم را مى كشد و عقل را نيز نيرو مى بخشد.(845)
663 - امام كاظم (عليه السلام ):
سركه شراب ، لثه را تقويت مى كند.(846)
ر. ك : ص 515 (خواص سركه ح 1693 و 1694).
ب - پياز
664 - امام صادق (عليه السلام ):
پياز بخوريد؛ چرا كه سه ويژگى دارد: بوى دهان را خوش مى سازد، لثه را نيرو مى بخشد، و آب و توان آميزش را افزون مى كند.(847)
6/2 - 6 - آنچه دندان ها را تقويت مى كند
الف - جويدن سقز
665 - الكافى :
- به نقل از محمد بن سلم -: امام باقر (عليه السلام ) را ديدم كه سقز مى جويد: او فرمود: ((اى محمد! وسمه ،(848) پايه دندان هايم را سست كرده است . اين سقز را مى جوم تا آنها را استحكام ببخشم )).
راوى مى گويد: دندان هاى حضرت ، سست شده بود و وى ، آنها را با طلا بسته بود.(849)
ب - جويدن كندر
666 - امام على (عليه السلام ):
جويدن كندر، دندان ها را استحكام مى دهد. بلغم را مى راند و بوى (بد) دهان را مى برد.(850)
ج - شانه زدن
667 - امام صادق (عليه السلام ):
شانه زدن ريش ، دندان ها را استحكام مى بخشد.(851)
668 - امام صادق (عليه السلام ):
شانه كردن موى سر، بلغم را از ميان مى برد، شانه زدن ابروها، ايمنى از جذام است و شانه زدن موى گونه ها، دندان ها را استحكام مى دهد.(852 )
د - مسواك زدن با برخى از تركيب ها
669 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از خالد قماط -: على بن موسى الرضا (عليه السلام )، اين داروها را براى بلغم به من املا كرد و فرمود: ((به وزن يك مثقال هليله زرد، دو مثقال خردل (853) و يك مثقال آككرا(854) بر مى دارى و همه را نرم مى سايى و ناشتا با آن مسواك مى زنى . به خواست خداوند، بلغم را مى زدايد، بوى دهان را خوش مى سازد و دندان ها را استحكام مى بخشد)).(855)
6/3 - برخى از عوامل بيمارى هاى دهان و دندان
670 - امام على (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از مسواك زدن در حمام ، نهى فرمود.(856)
671 - امام صادق (عليه السلام ):
از مسواك زدن در حمام ، حذر كن ؛ چرا كه وباى دندان ها را پى مى آورد.(857)
672 - امام كاظم (عليه السلام ):
مسواك زدن در آبريزگاه ، بد بويى دهان را در پى مى آورد.(858)
673 - امام رضا (عليه السلام ):
نوشيدن آب سرد در پى چيزهاى گرم و نيز در پى شيرينى ، دندان ها را از ميان مى برد... هر كس مى خواهد دندان هايش فاسد نشود، حتما هر گاه شيرينى مى خورد، پس از آن ؛ قطعه نانى نيز بخورد.(859).(860)
ر. ك : ص 615 (گوشت ماهى / نهى از خوردن تخم مرغ و ماهى با همديگر).
6/4 - آنچه براى برخى دردهاى دهان ، مفيد است
674 - امام كاظم (عليه السلام ):
براى درد دهان و خونى كه از لابه لاى دندان ها بيرون مى آيد و نيز درمان شدت درد و سرخه اى كه در دهان رخ مى نمايد، يك تلخك تازه كه زرد شده باشد، بر مى دارى ، قالبى از گل بر آن مى گذارى ، سپس سر آن را سوراخ مى كنى و چاقويى به درونش مى برى و آرام ، اطراف آن را از داخل مى تراشى . آن گاه ، قدرى سركه خرماى بسيار ترش ، روى آن مى ريزى و سپس ، همه را روى آتش مى گذارى و كاملا مى جوشانى .
پس از آن ، به قدر گنجايش يك ناخن ، از اين تركيب بر مى دارد و دهانش را با آن مالش مى دهد و سپس ، سركه را در دهان مى چرخاند. اگر هم دوست داشته باشد كه آنچه را درون تلخك هست ، در شيشه يا روغن دانى جاى دهد، مى تواند اين كار را بكند. هر گاه هم سركه موجود در اين تركيب از ميان برود، آن را جايگزين كند. هر اندازه هم اين تركيب كهنه تر باشد، به خواست خداوند، براى شخص بهتر است .(861)
675 - عيون اءخبار الرضا (عليه السلام ):
- به نقل از عبدالله بن عبدالرحمان ، معروف به صفوانى -: كاروانى از خراسان ، روانه كرمان شد. دزدان به راهزنى آنان آمدند و مردى از ميان آنها را كه به فراوانى ثروت وى گمان داشتند، در اختيار گرفتند. او مدتى در چنگال آنان بود و او را شكنجه مى دادند تا خود را با دادن فدايه اى از (دست ) آنان برهاند. آنها او را در ميان يخ گذاردند و دهان وى را نيز از يخ ، آكندند و بستند. در اين هنگام ، يكى از زنان همراه راهزنان ، بر او دل سوزاند و او را آزاد كرد و وى نيز گريخت . اما پس از آن ، دهان و زبان وى آسيبى سخت ديد تا جايى كه وى را توان سخن گفتن نبود.
پس از چندى به خراسان بازگشت . آن جا خبر على بن موسى الرضا (عليه السلام ) و اين را كه او در نيشابور است ، شنيد. پس در خواب ديد كه گويا كسى به وى مى گويد: ((پسر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، وارد خراسان شد است . از او درباره بيمارى ات بپرس . شايد درمانى به تو تعليم دهد كه بدان ، سو برى )).
راوى مى گويد: (آن شخص گفت : در عالم رويا) ديدم كه گويا آهنگ او كردم و مشكلى را كه بدان گرفتار آمده بودم ، نزد وى اظهار ساختم و او را از بيمارى خويش ، آگاهاندم و او نيز به من فرمود: ((قدرى زيره و آويشن و نمك ، بردار و آرد كن و دو يا سه بار از آن در دهان خود نگه دار. بهبود خواهى يافت )).
مرد از خواب بيدار شد. نه در آنچه در خواب ديده بود، انديشيد و نه بدان اعتنايى كرد تا هنگامى كه به دروازه نيشابور رسيد. در اين هنگام به او گفتند: على بن موسى الرضا (عليه السلام ) از نيشابور، بار سفر بسته و اكنون در رباط سعد است . در دل آن مرد، چنين افتاد كه آهنگ وى كند و (بيمارى ) خويش را براى او بيان دارد تا وى نيز دارويى سودمند برايش نسخه كند. بدين سان ، آهنگ وى در رباط سعد كرد. بر او وارد شد و به وى گفت :اى پسر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! ماجراى من چنين و چنان بود و اكنون ، دهان و زبانم به سختى آسيب ديده است ، به گونه اى كه با دشوارى بسيار مى توانم سخن گويم . مرا داوريى تعليم ده تا از آن سود ببرم .
امام رضا (عليه السلام ): فرمود: ((مگر تو را تعليم ندادم ؟ برو و آنچه را در خواب برايت نسخه كردم ، به كارگير)).
آن مرد به امام (عليه السلام ) گفت : اى پسر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! اگر صلاح مى دانى ، آن را برايم تكرار كن .
فرمود: ((قدرى زيره و آويشن و نمك ، بردار و آرد كن و دو يا سه بار از آن در دهان خود، نگه دار. بهبود خواهى يافت )).
آن مرد گويد: آنچه را برايم نسخه كرده بود، استفاده كردم و بهبود يافتم .(862)
6/5 - آنچه براى درمان دندان درد سودمند است
676 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از محمد بن ابى نصر، از پدرش ، از امام صادق (عليه السلام ): -: نزد امام (عليه السلام ) از ناآرامى سر و دندان هايم و از دردى شديد در چشم هايم - تا جايى كه صورتم در اثر آن ورم كرده بود - اظهار ناراحتى كردم .
فرمود: ((بر تو باد اين كاسنى . آن را بفشر و آبش را بگير و از اين شكر طبرزد، به مقدار فراوان ، بر آن بريز؛ چرا كه درد را تسكين دهد و ضرر آن را دفع كند)).
من به خانه خود رفتم و همان شب ، پيش از آن كه بخوابم ، اين دارو را ساختم و خوردم و بر آن خوابيدم . صبح كه شد، به حمد و منت الهى بهبود يافته بودم .(863)
677 - الكافى :
- به نقل از حمزة بن طيار -: نزد امام كاظم (عليه السلام ): بودم . ديد كه آه و ناله مى كنم .
فرمود: ((تو را چه شده است ؟)).
گفتم : دندانم .
فرمود: ((چه خوب بود حجامت مى كردى !)).
من نيز حجامت كردم و دردم ، فرو نشست . امام (عليه السلام ) را از اين موضوع ، آگاه كردم . به من فرمود: ((مردم به هيچ دارويى بهتر از يك مكش خون يا يك "مزعه " عسل ، درمان نجسته اند)).
گفتم : فدايت شوم ! يك ((مزعه )) عسل چيست ؟
فرمود: ((يك قاشق عسل )).(864)
678 - الكافى :
- به نقل از ابو ولاد -: امام كاظم (عليه السلام ): را ديدم كه در حجر اسماعيل (865) نشسته است و شمارى از خانواده وى نيز با اويند. از او شنيدم كه مى گفت : ((دندان هايم دردى سخت گرفت . پس قدرى مشكك برداشتم و دندان هاى خويش را با آن ، مالش دادم . اين درمان ، مرا سودمند افتاد و درد، فرو نشست )).(866)
679 - امام كاظم (عليه السلام ):
دندان هايم دردى سخت گرفت . پس بر آنها مشكك نهادم .(867)
680 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس در روز سه شنبه هفدهم يا نوزدهم يا بيست و يكم ماه ، حجامت كند، اين حجامت براى وى شفاى همه دردهاى سال خواهد بود و افزون بر آن ، شفاى سردرد، دندان درد ديوانگى ، جذام و پيسى نيز خواهد بود.(868)
-
681 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس در روز پنج شنبه و شنبه ناخن هاى خود را كوتاه كند و قدرى از سبيل خود بگيرد، از دندان درد و چشم درد، در امان باشد.(869)
6/6 - آنچه براى درمان بوى بد دهان ، سودمند است
682 - امام صادق (عليه السلام ):
مسواك زدن ، بوى بد دهان را مى برد و سرمه ، ديده را جلا مى دهد.(870)
683 - المحاسن :
- به نقل از محمد بن حسن بن شمون -: براى امام كاظم (عليه السلام ): چنين نوشتم : يكى از شيعيان از بوى بد دهان ، اظهار ناراحتى مى كند. براى وى اين گونه نوشت : ((خرماى برنى بخور)).
يكى ديگر براى وى نوشت و از خشكى مزاج ، اظهار ناراحتى كرد. امام (عليه السلام ) براى وى نوشت : ((ناشتا، خرماى برنى بخور و بر روى آن نيز آب بنوش )).
آن شخص ، چنين كرد و از آن پس ، چاق شد و رطوبت بر مزاج وى غلبه يافت .
ديگر بار به امام (عليه السلام ) نوشت و از اين پيشامد، اظهار ناراحتى كرد. براى وى نوشت : ((ناشتا، خرماى برنى بخور؛ اما بر روى آن آب منوش )). پس اعتدال يافت .(871)
684 - امام رضا (عليه السلام ):
انجير، بوى بد دهان را مى برد، دهان و استخوان ها را استحكام مى بخشد، مو بر مى روياند، درد را مى برد و با وجود آن ، ديگر به دارويى نياز نيست .(872)
ر. ك : ص 523 (خواص خوردن انار با پيه آن / ح 1725).
فصل هفتم : دستگاه گوارش
7/1 - اشاره به حكمت نهفته در دستگاه گوارش
685 - امام صادق (عليه السلام ):
- خطاب به طبيب هندى -: كبد، قوسدار است تا معده را سنگينى كند و به تمامى بر روى آن قرار گيرد و آن را بفشرد و در نتيجه ، بخارى كه در آن هست ، بيرون رود.(873)
686 - امام صادق (عليه السلام ):
- خطاب به مفضل بن عمر -: اى مفضل ! در همه اندام هاى بدن و در اين حقيقت بينديش كه چگونه هر كدام از آنها براى هدفى سامان يافته اند:... دهان براى غذا خوردن ، معده براى هضم كردن جگر براى افشره ساختن ، گذرها براى برون شد پس مانده ها، و رودها براى انتقال آنها...
چه كسى معده را درشت و سخت قرار داده و آن را بر گوارش غذاهاى دير هضم ، توانمند ساخته است ؟ و چه كسى جگر را نازك و نرم قرار داده است تا غذاى ناب و نرم را پذيرا شود و گوارشى كه دقيق تر و حساس تر از كار معده است ، انجام دهد؟ آيا به گمان تو در هيچ كدام از اينها، اهمال و به خود واگذاشتگى پذيرفته است ؟ نه ، هرگز! بلكه اينها همه تدبير است از سوى مدبرى حكيم ، توانا و آگاه به چيزها، پيش از اين كه آنها را بيافريند، هيچ چيز او را ناتوان نسازد، و همو لطيف و خبير است ...
خداوند، مخرج انسان را در پوشيده ترين جاى بدن او قرار داده ، نه پيش نشسته از جلو، و نه برجسته از عقب ؛ بلكه نهفته در جايى بسته ، پوشيده و پنهان از بدن ؛ جايى كه در آن ، دو سر ران به هم رسند؛ و سرين ها با گوشتى كه در آنهاست ، بر آن پرده افكند و آن را پوشاند، و چون انسان را به قضاى حاجت نياز افتد و آن سان بنشيند، آن مخرج ، براى بيرون دادن كنجاره ، آماده مى شود. آفرين بر خدايى كه منت هايش پى در پى رسيده و نعمت هايش از شمار، بيرون است !...
در آب دهان و سودى كه در آن است ، تاءمل كن . آن ، به گونه اى آفريده شده كه پيوسته در دهان جريان داشته باشد تا حلق و ملازه ها را تر بدارد و نگذارد خشك شوند؛ چه ، اين جاى ها اگر بدين (گونه ) واگذاشته شوند، نابودى انسان را در بردارند، افزون بر اين كه اگر در دهان ، رطوبتى نبود كه در غذاها نفوذ كند، انسان نمى توانست هيچ غذايى را مزه كند و گواراتر را بيابد. تجربه ، بر اين حقيقت ، گواهى مى دهد...
بدان كه رطوبت ، مركب رهوار غذاست و قدرى از اين ترى در جايى ديگر از مره (874) نيز جريان مى يابد و اين خود، تن درستى كامل انسان را ميسر مى سازد، در حالى كه اگر مره خشك شود، انسان ، نابود مى شود...
بدان كه در بدن انسان ، چهار نيرو وجود دارد: نيروى جذب كننده كه غذا را مى پذيرد و به معده مى رساند؛ نيروى نگه دارنده كه غذا را حبس مى كند تا طبيعت ، اثر خود را در آن بگذارد؛ نيروى گوارش كه غذا را مى پرورد و افشره آن را بيرون مى كشد و در بدن مى پراكند؛ و نيروى دفع كننده كه كنجاره پس مانده را پس از اين كه نيروى گوارش كننده ، نياز خود را از آنها بر مى گيرد، از بدن بيرون مى راند.
در سامان يافتگى اين نيروهاى چهارگانه در بدن ، در عملكرد آنها و به اندازه بودن آنها با نيازى كه بدآنهاهست و هدفى كه از وجودشان هست و سرانجام ، در تدبير و حكمتى كه در اين همه هست ، بينديش ، اگر آن نيروى جذب كننده نبود، چگونه انسان در جستجوى غذايى كه مايه برپايى جسم است ، به راه مى افتاد؟ اگر نيروى نگه دارنده نبود، چگونه غذا در درون مى ماند تا معده ، آن را هضم كند؟ اگر نيروى گوارش نبود، چگونه غذا پخته مى شد تا فشرده اى كه خوراك بدن را تاءمين مى كند و رخنه گاه هاى آن را پر مى كند، از آن بيرون كشيده شود؟ و اگر آن نيروى دفع كننده نبود، چگونه كنجاره اى كه هاضمه بر جاى مى گذارد، يك به يك ، از بدن رانده و بيرون فرستاده مى شد؟
اكنون مگر نمى بينى كه چگونه خداوند به صنع دقيق خود و حسن تقدير خويش ، اين نيروها را به خدمت بدن انسان و انجام دادن آنچه درستى اش در آن است ، گمارد؟ در اين باره ، برايت مثالى مى آورم . جسم انسان ، سراى پادشاهى را مى ماند كه در آن ، خدمتگزاران ، غلامان سبك پاى و سرگماشتگانى هستند و كار سراى را بر عهده دارند: يكى ، نيازمندى هاى خدمتگزاران را فراهم مى آورد و در اختيارشان مى نهد؛ يكى آنچه را آمده است ، تحويل مى گيرد و براى فراورده شدن و آماده شدن به انبار مى سپرد؛ ديگرى آن را آماده و پرورده مى سازد و مى پراكند؛ و ديگرى ، آلودگى را از خانه مى پالايد و بيرون مى برد. در اين جا نيز، آفريدگار حكيم و پروردگار جهان و جهانيان ، همان پادشاه است . پيكر انسان ، آن سراى است . خدمتگزاران ، اندام هاى بدن اند، و سرگماشتگان نيز همان چهار نيرو هستند.
شايد گمان كنى آنچه درباره اين چهار نيرو و عملكرد آنها پس از بيان كلى درباره شان آورده ام ، زيادت و افزونى است ؛ اما نه آنچه گفتم ، بر سياق آن چيزى است كه در كتاب هاى پزشكان آمده ، و نه سخن ما در اين باره به سان سخن آنان است ؛ چه ، آنها اين آگاهى را به عنوان چيزهايى كه در فن طبابت و تن درستى بدان نياز است ، ياد آور شده اند و ما آنها را به عنوان آنچه در درستى دين و شفاى دل ها از گم راهى بدان نياز مى افتد، ياد آور شده ايم ؛ همانند آن تدبير و حكمتى كه در كار بدن است و آن را به توصيفى فراگير و حكايتى آشنا، باز گفتم ...
اى مفضل ! در طلوع و غروب خورشيد، بينديش كه جابه جايى روز و شب را سامان مى دهد...؛ چه ، اگر غروب نبود، مردم آرام و قرار نداشتند، در حالى كه آنان را به آرامش و راحتى ، نيازى فراوان است تا بدن هايشان بياسايد، حواسشان جمع شود، دستگاه گوارش ، به كار گوارش غذا برانگيخته گرد، و غذا به اندام ها راه بگشايد.(875)
687 - امام صادق (عليه السلام ):
- در روايتى از ايشان -: سپس در آدم ، نور، آتش ، باد و آب را به جريان انداخت . انسان به نور ديده و انديشيد و فهميد، و به آتش خورد و نوشيد. اگر در معده آتش نبود، معده غذا را نرم نمى كرد اگر در درون آدميزاد بادى نبود كه آتش معده را شعله ور سازد، آن آتش بر نمى افروخت ؛ و اگر درون آدمى زاده ، آبى نبود كه زبانه هاى آتش معده را فرونشاند، آن آتش ، درون آدمى را يكسره مى سوزاند.(876)
688 - امام كاظم (عليه السلام ):
سرشت آدم ، بر چهار چيز نهاده است : يكى از آنها هواست كه شخص ، جز بدان و به نسيم آن ، زنده نمى ماند و هر درد و عفونتى را هم كه در جسم است ، بيرون مى راند. ديگرى خاك است كه ممكن است خشكى و حرارت را پديد آورد. ديگرى خوراك است كه خون از آن پديد مى آيد. مگر نمى بينى غذا به معده در مى آيد و آن جا، معده آن را مى پرورد تا نرم و آن گاه ، ناب شود و طبيعت ، افشره آن را به عنوان خون مى گيرد و سپس ، كنجاره به پايين بدن سرازير مى شود. و چهار، آب است ؟ بلغ را مى سازد.(877)
ر. ك : ص 182 (اشاره به حكمت نهفته در حنجره ).
7/2 - سلامت دستگاه گوارش
7/2 - 1 - پرهيز
689 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
معده ، خانه همه دردهاست و پرهيز، ريشه همه درمان ها.(878)
690 - امام صادق (عليه السلام ):
معده ، خانه درد است و پرهيز، يگانه درمان .(879)
ر. ك : ص 357 (بخش چهارم / تاءثير خوردن و آشاميدن در سلامت و بيمارى ).
7/2 - 2 - آنچه براى گوارش ، سودمند است
الف - كاهو
691 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كاهو بخور، كه خواب آور است و غذا را هضم مى كند.(880)
ب - خرما
692 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- درباره خواص خرماى برنى -: اين جبرئيل است كه به من خبر مى دهد كه در آن (خرماى برنى )، نه ويژگى است : بوى دهان را خوش مى سازد، معده را مى پالايد و غذا را گوارش مى دهد(881).(882)
693 - الكافى :
- به نقل از ابوعمرو، از مردى ، از امام صادق (عليه السلام ) -: ((بهترين خرماى شما، خرماى برنى است ؛ دردها را مى برد و خود، بيمارى نمى زايد، خستگى را مى زدايد و زيانى در بر ندارد، بلغم را از ميان مى برد، و با هر خرمايى خوبى اى همراه است )).
در روايتى ديگر است كه فرمود: (((خرما) گوارا و سبك مى كند، و خستگى را مى برد و سير مى كند)).(883)
ج - پنير
694 - امام صادق (عليه السلام ):
پنير، غذاهاى پيش از خود را گوارش مى دهد و براى پس از خود، اشتها مى آورد.(884)
ر. ك : ص 489 (خواص پنير).
د - سويق
695 - امام صادق (عليه السلام ):
سويق ،(885) كله پاچه را هضم مى كند.(886)
696 - مكارم الاخلاق :
- به نقل از على بن سليمان -: نزد امام رضا (عليه السلام ) كله پاچه خورديم . پس سويق خواست . گفتم : من سير شده ام . فرمود: ((اندكى از سويق ، كله پاچه را هضم مى كند و دواى آن است )).(887)
ه - مسواك زدن
697 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس روزى دو بار مسواك بزند، سنت پيامبران را استمرار بخشيده است ... و غذايش گوارا مى شود.(888)
ر. ك : ص 205 (فوايد مسواك زدن / ح 620 و 621).
و - به پشت دراز كشيدن پس از غذا خوردن
698 - امام صادق (عليه السلام ):
به پشت دراز كشيدن پس از غذا خوردن ، بدن را چاق مى كند، غذا را گوارا مى سازد و درد را (از درون انسان ) بيرون مى كند.(889)
699 - التعريف :
روايت شده است : به پشت دراز كشيدن پس از غذا خوردن ، گوارا كننده است و عروق را به جريان مى اندازد، و خواب پس از غذا خوردن نيز غذا را هضم مى كند و گوارا مى سازد.(890)
7/2 - 3 - آنچه معده را مى پالايد و تقويت مى كند
الف - سيب
700 - امام على (عليه السلام ):
سيب بخوريد، كه معده را مى پالايد.(891)
701 - امام صادق (عليه السلام ):
سيب (892)، پالاينده و خوش بو كننده معده است .(893)
ب - انار
702 - امام على (عليه السلام ):
انار را با پيه آن بخوريد؛ چرا كه معده را پاك مى كند.(894)
703 - امام صادق (عليه السلام ):
انار ملس را با پيه آن بخوريد: چرا كه معده را پاك مى كند.(895)
704 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از حارث بن مغيره -: از سنگينى اى كه در قلبم احساس مى كردم و از بدگوارى و سوء هاضمه اى كه داشتم ، نزد امام صادق (عليه السلام ): اظهار ناراحتى كردم . فرمود: ((از اين انار شيرين ، ميل كند و آن را با پيه اش بخور؛ چرا كه معده را كاملا پاك مى كند، بدگوارى را درمان مى سازد، غذا را هضم مى كند و در درون بدن ، تسبيح مى گويد))(896).(897)
ر. ك : ص 523 (خواص خوردن انار با پيه آن ).
ج - گلابى
705 - امام صادق (عليه السلام ):
گلابى ، معده را مى پالايد و تقويت مى كند و با به ، همگون است . خوردنش روى غذا سودمندتر است تا چاشت ناخورده . هر كس هم كه احساس سنگينى مى كند، از آن (بر روى غذا) بخورد.(898)
د - به
706 - امام على (عليه السلام ):
خوردن به نيروى قلب ضعيف است ، معده را پاك مى سازد، دل را فراست مى دهد و ترسو را شجاعت مى بخشد.(899)
707 - امام صادق (عليه السلام ):
بر تو باد خوردن به شيرين با دانه هايش ؛ چرا كه قلب ضعيف را تقويت مى كند، معده را مى پالايد و معده را پاك مى سازد.(900)
708 - امام صادق (عليه السلام ):
به ، معده را گشايش مى دهد،(901) دل را استحكام مى بخشد؛ و خداوند، هيچ پيامبرى را برنينگيخته ، مگر آن كه به نيز خورده است .(902)
ه - خربزه
709 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد خوردن خربزه ؛ چرا كه در آن ، ده ويژگى است : غذاست ، آب است ، شستشو دهنده است ،(903) خوش بو كننده است ، مثانه را مى شويد، شكم را مى شويد، آب كمر را فراوان مى سازد، بر نيروى همبسترى مى افزايد، سردى مزاج را از ميان مى برد، و پوست را تميز مى كند.(904)
و - باقلا
710 - امام صادق (عليه السلام ):
باقلا را با پوستش بخوريد؛ چرا كه معده را پاك مى كند.(905)
ز - حزا
711 - امام صادق (عليه السلام ):
حزا(906) به همراه آب سرد، براى معده سودمند است .(907)
ح - تلبينه
712 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- درباره كسى كه به بيمارى بى اشتهايى گرفتار آمده بود -: بر شما باد (خوردن ) تلبينه .(908) آن را به وى (جرعه جرعه ) بخورانيد، كه سوگند به آن كه جانم در دست اوست ، شكم هر يك از شما را چونان مى شويد كه كسى با آب ، چرك را از صورت خويش ، فرو بشويد.(909 )
ر. ك : ص 156 (آنچه از كژدهانى ايمنى مى دهد).
ر. ك : ص 533 (آويشن ).
ر. ك : ص 577 (سنجد).
ر. ك : ص 604 (درمان كردن با شير گاو / ح 1970).
7/2 - 4 - آنچه به معده زيان مى رساند
الف بدگوارى
713 - امام صادق (عليه السلام ):
هر دردى از بدگوارى (سنگين خوارى ) است ، مگر تب ، كه به خودى خود به بدن در مى آيد.(910)
714 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سنگينى معده (برده )،(911) ريشه هر بيمارى اى است .(912)
ب - پرخورى
715 - امام على (عليه السلام ):
اى كميل ! مبادا معده ات را از خوراك ، سنگين كنى . در آن ، جايى براى آب و جايى براى باد واگذار و هنگامى كه هنوز به خوردن اشتها دارى ، از غذا خوردن دست بكش ، كه اگر چنين كنى ، غذا را گوارا خواهى يافت ؛ چه ، تن درستى ، از كم خوردن و كم آشاميدن است .(913)
ج - آب نوشيدن در ميان خوردن غذا
716 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد معده اش او را آزار ندهد، ميان غذا خوردن ، آب ننوشد تا آن را به پايان برساند زيرا كه هر كس چنين كند رطوبت در بدنش مى نشيند و معده اش ضعيف مى شود و رگ ها نمى توانند نيروى موجود در غذا را بگيرند چه اگر پى در پى آب به معده ريخته شود، معده ، فراخ مى گردد.(914)
د - يكسره سر كشيدن آب
717 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
آب را به آهستگى بمكيد و آن را يكباره سر مكشيد؛ زيرا كه از آن ، بيمارى جگر بر مى خيزد.(915)
ه - نوشيدن آب سرد و فقاع در حمام
718 - امام صادق (عليه السلام ):
از نوشيدن آب سرد و فقاع (916) در حمام ، حذر كن ؛ چرا كه معده را تباه مى كند.(917)
و - خوردن گوشت نمكسود خشك شده
719 - امام هادى (عليه السلام ):
گوشت نمك سود خشك شده ، بد گوشتى است ؛ زيرا در معده از هم باز مى شود، هر بيمارى اى را بر مى انگيزد، هيچ سودى در بر ندارد، و تنها، زيان مى رساند.(918)
ز - خوردن گوشت ناپخته
720 - امام رضا (عليه السلام ):
خوردن گوشت ناپخته ، در شكم ، كرم ايجاد مى كند.(919)
ح - بسيار خوردن تخم مرغ
721 - امام رضا (عليه السلام ):
تخم مرغ بسيار خوردن و مداومت بر آن ، بيمارى سپرز مى آورد و ايجاد كننده بادهايى در سر معده است .(920)
7/3 - آنچه براى برخى دردهاى شكم ، سودمند است
7/3 - 1 - گلابى
722 - امام صادق (عليه السلام ):
گلابى بخوريد، كه به اذن خداون (عزوجل ) دل را جلا مى دهد و دردهاى درون را تسكين مى بخشد.(921)
7/3 - 2 - برنج و سماق
723 - الكافى :
- به نقل از عمران -: امام صادق (عليه السلام )، شكم درد داشت . فرمود براى او برنج بپزند و بر آن ، سماق بيفزايند. آن گاه ، آن را خورد و بهبود يافت .(922)
7/3 - 3 - آويشن
724 - امام كاظم (عليه السلام ):
داروى امير مومنان (عليه السلام )، آويشن (923) بود. او مى فرمود: ((آويشن براى معده ، پرزى همانند پرز پارچه هاى مخمل مى شود.))(924)
7/3 - 4 - عسل و شونيز
725 - صحيح مسلم :
- به نقل از ابوسعيد خدرى -: مردمى نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد و گفت : برادرم به اسهال مبتلا شده است .
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((به او عسل بنوشان )).
وى به او عسل نوشاند و ديگر بار نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد و گفت : به وى خوراندم ؛ اما بر اسهال وى افزود.
او سه بار مراجعه كرد و همين را گفت و پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نيز سخن پيش را به او فرمود. براى چهارمين بار، به حضور رسيد و پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((به او عسل بنوشان )). گفت : به او خورانده ام ؛ اما فقط بر اسهالش افزوده است .
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((سخن خدايت را باور بدار و شكم برادر خويش را باور مدار)). پس ، آن مرد ديگر بار به او عسل خورانيد و او نيز بهبود يافت .(925)
726 - امام على (عليه السلام ):
مردى نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از دردى كه در درون خويش داشت ، اظهار ناراحتى كرد. پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((شربتى از عسل بردار و سه يا پنج يا هفت دانه شونيز در آن بينداز و بنوش تا به اذن خداوند (عزوجل ) بهبود يابى )).
او اين كار را انجام داد و بهبود يافت .(926)
7/3 - 5 - گردوى تفت داده
727 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از محمد بن ابراهيم جعفى -: مردى از شكم دردى كه چيزى نمانده بود باعث مرگش شود، به نزد على بن موسى الرضا (عليه السلام ) ناليد و از ايشان خواست براى او در پيشگاه خداوند (عزوجل ) دعا كند؛ چرا كه دارو و درمان هاى فراوانى كه به وى داده اند، او را به ستوه آورده است و نه فقط او را سودى نرسانده ، بلكه بر شدت درد او نيز افزوده است .
امام - كه درود خدا بر او باد - لبخند زد و فرمود: ((نيك بخت مردا! دعاى ما به درگاه خداوند، جاى خود دارد و من از خداوند مى خواهم به مدد و نيروى خود، درد تو را بكاهد، اما چون درد بر تو غلبه كرد و از آن به خود پيچيدى ، گردويى بردار و بر آتش بگير تا هنگامى كه بدانى آنچه در درون آن هست ، كباب شده و آتش ، رنگ پوست آن را نيز ديگرگون كرده باشد. در اين هنگام ، آن را بخور كه در دم ، درد را آرام مى كند)).(927)
او مى گويد: به خداوند سوگند، تنها يك بار اين كار را انجام دادم و به اذن خداوند، آن شكم درد من ، آرام شد.(928)
7/3 - 6 - تنقيه كردن
728 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بهترين درمانى كه به كار مى گيريد، تنقيه كردن است . شكم را بزرگ مى كند، درد درون را مى شويد و بدن را قوى مى كند.(929)
729 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
تنقيه كردن ، هيچ ايرادى ندارد، جز اين كه شكم را بزرگ مى كند.(930)
730 - امام صادق (عليه السلام ):
تنقيه كردن ، نوعى درمان است . گفته اند كه شكم را بزرگ مى كند، در حالى كه مردان صالحى اين كار را انجام داده اند.(931)
7/3 - 7 - آرد برنج
731 - المحاسن :
- به نقل از محمد بن مروان -: نزد امام صادق (عليه السلام ) بودم . ايشان شكم درد (اسهال ) سختى داشت . شامگاهان ، در حالى كه بسيار بر حال ايشان نگران بودم ، از نزد وى رفتم ، فردا روز، نزد ايشان بازگشتم و ديدم دردى كه داشته ، فرو نشسته است . گفتم : فدايت شوم ! شامگاه ديروز كه از تو جدا شدم ، آن چنان بيمار بودى ؟!
فرمود: ((گفتم قدرى برنج آوردند، شستند، خشك كردند و آسياب كردند. سپس از آن ، دارويى (سفوفى ) ساختم (و خوردم ) و شكمم ، بند آمد)).(932)
732 - الكافى :
- به نقل از خالد بن نجيح -: از شكم درد، نزد امام صادق (عليه السلام ) اظهار ناراحتى كردم . به من فرمود: ((قدرى برنج بگير، آن را بشوى و در سايه ، خشك كن . سپس ، آن را آسياب كن و در هر صبحگاه ، به اندازه يك كف دست از آن بردار)).
اسحاق جريرى بدين افزوده است : ((آن را در آبى به وزن يك اوقيه (933) بجوشان و آن گاه بخور)).(934)
733 - امام صادق (عليه السلام ):
سخت بيمار شدم و در اين بيمارى به شكم درد گرفتار آمدم و تنم تحليل رفت . گفتم كه قدرى برنج در آب جوشاندند و از آن ، آشى ساخته شد و من ، از آن استفاده مى كردم . پس (نيروى ) تنم به من بازگشت .(935)
ر. ك : ص 559 (خواص برخى از انواع سويق / سويق برنج ).
7/3 - 8 - نان بر
734 - امام صادق (عليه السلام ):
به كسى كه شكم درد دارد، نان برنج بدهيد؛ چرا كه هيچ چيز، سودمندتر از آن به شكم چنين بيمارى در نيامده است . آن ، معده را پاك مى كند و درد را به كلى از بدن بيرون مى كشد.(936)
7/3 - 9 - آرد گاورس
735 - الكافى :
- به نقل از عبدالرحمان بن كثير -: در مدينه بيمار شدم و به اسهال ، گرفتار آمدم ، امام صادق (عليه السلام )، برايم آرد گاورس نسخه كرد و مرا فرمود كه آرد گاورس بگيرم و با آب زيره بخورم . اين كار را كردم و اسهالم متوقف شد و بهبود يافتم .(937)
7/3 - 10 - شير شتر
736 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
درمان اسهال شما در شير شتر... است .(938)
737 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در شير شتر، شفاى اسهال است .(939)
7/4 - آنچه بواسير مى آورد.
7/4 - 1 - زياد نشستن به گاه قضاى حاجت
738 - امام باقر (عليه السلام ):
زياد نشستن در آبريزگاه ، بواسير مى آورد.(940)
-
739 - امام رضا (عليه السلام ):
براى قضاى حاجت ، به آبريزگاه برو و در آن جا به همان اندازه كه قضاى حاجت كنى ، بمان و آن را به درازا مكشان ؛ چرا كه اين كار، درد نهفته (941) را در پى مى آورد.(942)
740 - مجمع البيان :
گفته اند كه خواجه لقمان ، به آبريزگاه رفت و نشستن در آن جا را به درازا كشاند. لقمان ، بر او چنين بانگ زد: ((از نشستن زياد به گاه قضاى حاجت ، جگر به درد مى آيد، بواسير ايجاد مى شود و حرارت ، به سر مى رسد. سبك بنشين و سبك برخيز)). راوى مى گويد: از آن پس ، خواجه لقمان ، اين حكمت وى را بر در آبريزگاه نوشت .(943)
7/4 - 2 - همبسترى در حال خوددارى از قضاى حاجت
741 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مبادا كسى در حالى كه از قضاى حاجت خوددارى مى ورزد، نزديكى كند؛ چرا كه اين كار، بواسير مى آورد؛ و مباد كسى در حالى كه پيشاب خود را نگه مى دارد، نزديكى كند؛ چرا كه اين كار، ناسور مى آورد.(944)
7/4 - 3 - با هم خوردن تخم مرغ و ماهى
742 - امام رضا (عليه السلام ):
بايد از اين بپرهيزى كه ... تخم مرغ و ماهى را هم زمان ؛ معده گردآورى ؛ چه ، هر گاه اين دو با يكديگر گرد آيند، قولنج ، باد بواسير و دندان درد به وجود مى آورند.(945)
ر. ك : ص 262 (عوامل بيمارى هاى پوستى / خوردن خاك ).
7/5 - آنچه براى درمان بواسير، سودمند است
7/5 - 1 - انجير
743 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
انجير، تازه و خشك ، بخوريد؛ چرا كه بر قدرت همبسترى مى افزايد، بواسير را ريشه كن مى كند و براى درمان نقرس و سردى مزاج ، سودمند است .(946)
7/5 - 2 - تره
744 - الكافى :
- به نقل از فرات بن احنف -: از امام صادق (عليه السلام )، درباره تره پرسيدند. فرمود: ((آن را بخور؛ چرا كه در آن ، چهار ويژگى است : بوى دهان را خوش مى سازد؛ بادها را (از بدن ) مى راند؛ بواسير را ريشه كن مى كند؛ و براى كسى كه بر (خوردن ) آن مداومت ورزد، مايه ايمنى از جذام است )).(947)
ر. ك : ص 591 (خوردن تره تازه / ح 1934).
7/5 - 3 - زردك
745 - امام صادق (عليه السلام ):
زردك ، مايه ايمنى از قولنج و بواسير است و توان نزديكى را تقويت مى كند.(948)
7/5 - 4 - برنج
746 - امام صادق (عليه السلام ):
برنج ، خوب خوراكى است ! روده ها را فراخ مى كند و بواسير را ريشه كن مى سازد. ما بر مردم عراق ، غبطه مى خوريم كه برنج و خرما خرك مى خورند. اين دو، روده ها را فراخ مى كنند و بواسير را ريشه كن مى سازد.(949)
7/5 - 5 - خرما با روغن گاو
747 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد از درد نشيمنگاه درامان بماند و باد بواسير، هيچ زيانى به او نرساند، هر شب ، هفت خرماى هيرون (950) با روغن گاو بخورد و بيضه هاى خود را با روغن زنبك خالص ، چرب كند.(951)
7/5 - 6 - هوبره
748 - امام كاظم (عليه السلام ):
در خوردن هوبره (952) اشكالى نمى بينم . آن ، براى بواسير و درد كمر، خوب است .(953)
7/5 - 7 - سنجد
749 - امام صادق (عليه السلام ):
سنجد... كليه ها را گرم مى كند، معده را پاك مى سازد و مايه ايمنى از بواسير و تقطير (قطره قطره آمدن ) پيشاب است .(954)
7/5 - 8 - طهارت گرفتن با آب سرد
750 امام كاظم (عليه السلام ):
طهارت گرفتن با آب سرد، بواسير را از ميان مى برد.(955)
7/5 - 9 - استنجا با مشكك
751 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس پس از قضاى حاجت ، با مشكك ، آلودگى مخرج را بزدايد و پس از غذا خوردن نيز دهان خويش را با مشكك بشويد، نه بيمارى اى از بيماريهاى دهان به او مى رسد و نه از باد بواسير مى ترسد.(956)
ر. ك : ص 236 (آنچه بواسير مى آورد).
ر. ك : ص 533 ح 1756.
7/6 - آنچه براى دردهاى كبد، سودمند است
7/6 - 1 - شير انجير
752 - امام باقر (عليه السلام ):
- درباره حزقيل (عليه السلام ) -: زخمى بر كبد او رسيد و او را آزار مى داد. وى بر درگاه خداوند، زارى و خشوع كرد و بر خاكستر نشست . پس خداوند به وى وحى فرستاد كه : ((شير انجير بردار و از بيرون ، بر سينه خويش بمال )).
او نيز چنين كرد و آن عارضه از وى برطرف شد.(957)
7/6 - 2 - رگزنى
753 - مكارم الاخلاق :
- به نقل از محسن وشاء -: نزد امام صادق (عليه السلام ) از درد كبد، اظهار ناراحتى كردم . امام (عليه السلام )، رگزنى را خواست و او پاى مرا رگ زد. همچنين فرمود: ((براى درد پهلو، آب زيره گوهى بنوشيد)).(958)
7/7 - آنچه براى درمان بادهاى شكم ، سودمند است
7/7 - 1 - سياه دانه
754 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از عبدالرحمان بن جهم -: ذريح محاربى ، نزد امام صادق (عليه السلام )، اظهار كرد كه شكم وى غرغر مى كند. امام پرسيد: ((آيا درد هم دارى ؟)).
گفت : آرى .
فرمود: ((چرا براى درمان آن ، از سياه دانه و عسل ، بهره نمى جويى ؟)).(959)
7/7 - 2 - زيتون
755 - الكافى :
- به نقل از اسحاق بن عمار يا راوى ديگرى -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : مردم مى گويند كه زيتون ، بادآور است .
فرمود: ((زيتون ، بادبر است )).(960)
ر. ك : ص 533 ح 1756.
7/8 - آنچه براى درمان كرم هاى شكم ، سودمند است
7/8 - 1 - سركه شراب
756 - امام على (عليه السلام ):
سركه شراب بخوريد(961)؛ چرا كه كرم ها را در شكم مى كشد.(962)
757 - امام صادق (عليه السلام ):
سركه شراب ، جنبندگان شكم را مى كشد.(963)
758 - امام صادق (عليه السلام ):
بر تو باد (خوردن ) سركه شراب ؛ چرا كه هر جنبنده اى را در درونت مى كشد.(964)
7/8 - 2 - خرما خوردن ناشتا
759 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
ناشتا خرما بخوريد؛ جرا كه كرم هاى شكم را مى كشد.(965)
760 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس به هنگام خواب ، هفت خرماى عجوه (966) بخورد، خرماها كرم هاى شكم او را مى كشند.(967)
7/9 - درمان هاى ديگر
الف - زرده تخم مرغ براى درمان گوارا نيافتن غذا
761 - مكارم الاخلاق :
- به نقل از على بن محمد بن اشيم -: نزد امام رضا (عليه السلام ) از اين شكايت كردم كه كمتر غذا را گوارا مى يابم .
فرمود: ((زرده تخم مرغ بخور)).
من اين كار را انجام دادم و از آن ، سود بردم .(968)
ب - سيب براى درمان مسموميت
762 - امام كاظم (عليه السلام ):
سيب ، براى درمان چند چيز سودمند است : مسموميت ، سحر، جنونى كه از زمينيان (969) پيش مى آيد، و بلغمى كه چيزه شده باشد. هيچ چيز منفعتش سريع تر از اين نيست .(970)
ج - آب درمانى
763 - الكافى :
- به نقل از ابوطيفور طبيب -: بر امام كاظم (عليه السلام ) وارد شدم و او را از نوشيدن آب ، باز داشتم .
فرمود: ((نوشيدن آب ، اشكالى ندارد. آب ، غذا را در معده مى چرخاند، خشم را فرو مى نشاند، بر هوش مى افزايند و تلخه را خاموش مى كند)).(971)
764 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، به هنگام روزه گشودن ، با حلوا افطار مى كرد. اگر حلوا نبود، با شكرينه اى ديگر يا چند دانه خرما، و اگر آن نيز نبود، با آب خالى . مى فرمود: ((آب ، معده و كبد را تميز مى كند، دهان را خوش بو مى كند، دندان ها را محكم مى سازد، چشم را قدرت مى دهد و ديده را جلا مى بخشد، گناهان را از انسان مى شويد، رگ هاى بر آشفته و تلخه تحريك شده را فرو مى نشاند، بلغم را از ميان مى برد، حرارت را از معده بر مى دارد، و سردرد را نيز از ميان مى برد)).(972)
765 - الفقه المنسوب للامام الرضا (عليه السلام ):
دباره آب سرد، روايت مى كنم كه حرارت بدن را فرو مى نشاند، صفرا را آرام مى سازد، غذا را هضم مى كند، پس مانده اى را كه در سر معده هست ، ذوب مى سازد و تب را از ميان مى برد.(973)
د - درمان با قى كردن عمدى
766 - امام باقر (عليه السلام ):
هر كس پيش از آن كه خود به خود، حالش به هم بخورد، عمدا قى كند، (اين كار) از هفتاد دارو بهتر است و اين نوع قى كردن ، هر درد و بيمارى اى را (كه در او هست ، از تنش ) بيرون مى آورد.(974).(975)
7/10 - آنچه براى درمان بى اشتهايى سودمند است
الف - پنير
767 - امام صادق (عليه السلام ):
چه نيكو لقمه اى است پنير! دهان را تر و تازه مى كند، بوى دهان را خوش مى سازد، غذاى پيشين را هضم مى كند و براى غذاى بعد، اشتها را باز مى كند.(976)
ر. ك : ص 489 (خواص پنير).
ب - حوك
768 - امام صادق (عليه السلام ):
حوك ، سبزى پيامبران است . بدانيد كه در آن ، هشت ويژگى است : هضم كننده است ؛ گرفتگى هاى عروق و مجارى را مى گشايد؛ آروغ را خوش بو مى سازد؛ دهان را بوى خوش مى بخشد؛ اشتها آور است ؛ و درد را (از بدن ) بيرون مى كشد.(977)
ر. ك : ص 453 (بادروج (حوك )).
فصل هشتم : خون و سپرز
8/1 - نشانه هاى بيمارى هاى خون
769 - امام صادق (عليه السلام ):
خون و جوش آمدنش ، سه نشانه دارد: جوششى كه از اندام بر آيد، خارش ، و حركت جنبندگان (978).(979)
770 امام كاظم (عليه السلام ):
خون (غلبه خون ) را چهار نشانى است : خارش ، جوش ، چرت زدگى و سرگيجه .(980)
8/2 - آنچه براى درمان بيمارى هاى خون ، سودمند است
الف - سويق عدس
771 - امام صادق (عليه السلام ):
- هنگامى كه خون كسى از خدمتگزارانش جوش مى آمد، به وى مى فرمود -: قدرى سويق عدس بخور؛ چرا كه جوشش خون را آرام مى كند و حرارت را فرو مى نشاند.(981)
ب - آلو
772 - الكافى :
- به نقل از زياد قندى -: بر امام كاظم (عليه السلام ): در آمدم ، در حالى كه نزد وى ، ظرف آبى قرار داشت و چند آلوى سياه - كه در همان زمان ، هنگام چيدنش بود - در آن ديده مى شد، فرمود: ((حرارت در من بالا گرفته و آلوى تازه ، حرارت را خاموش مى كند و صفرا را فرو مى نشاند. خشك آن نيز خون را آرام مى كند و دردهاى بى درمان را از تن ، بيرون مى كشد)).(982)
ج - چغندر
773 - امام رضا (عليه السلام ):
در فوايد چغندر -: عقل را استحكام مى بخشد و خون را تصفيه مى كند.(983)
د - حجامت
774 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد كاهو؛ چرا كه خون را تصفيه مى كند.(984)
ه - حجامت
775 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر خون در درونتان به جوش مى آيد، حجامت كنيد؛ چرا كه خون ، گاه ممكن است در درون شخص ، طغيان كند و وى را بكشد.(985)
776 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
درد، سه چيز است و درمان نيز سه چيز. اما درد، عبارت است از: خون ، تلخه و بلغم . درمان خون ، حجامت است ، درمان بلغم ، حمام است ، و داروى تلخه نيز راه رفتن (986).(987)
و - خوردن ماهى تازه پس از حجامت
777 - الكافى :
به نقل از محمد بن يحيى -: يكى از شيعيان به امام عسكرى (عليه السلام ) نامه نوشت و از خون و صفرا به وى اظهار ناراحتى كرد و نوشت : چون حجامت مى كنم ، صفرا به جوش مى آيد و چون حجامت را به تاءخير مى افكنم ، خون ، مرا زيان مى رساند. چاره را در چه مى بينى ؟
امام نوشت : ((حجامت كن و در پى حجامت ، ماهى تازه كباب شده بخور)).
اين پرسش را ديگر بار تكرار كردم . او نوشت : ((حجامت كن و در پى حجامت ، ماهى تازه كباب شده همراه با آب و نمك بخور)).
اين كار را عينا انجام دادم و از آن پس ، هماره در عافيت بودم و آن ، خوراك من شده بود.(988)
ز - خوردن انار پس از حجامت
778 - مكارم الاخلاق :
- به نقل از زيد شحام -: نزد امام صادق (عليه السلام ) بودم كه حجامتگرى را طلبيد. پس به او فرمود: ((ابزارهاى حجامت خود را بشوى و بياويز)).
آن گاه ، انارى طلبيد و خورد. چون حجامت را به پايان برد، انار ديگرى طلبيد و خورد و فرمود: ((اين ، تلخه را فرو مى نشاند)).(989)
779 - امام عسكرى (عليه السلام ):
پس از حجامت ، انار بخور، انارى شيرين ؛ چرا كه خون را فرو مى نشاند و خون را در درون ، تصفيه مى كند.(990)
ح - رگزنى
780 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد سودا(991) او را نسوزاند،(992) بر او باد قى كردن ، رگ زدن و نوره كشيدن .(993)
8/3 - آنچه خون تازه توليد مى كند
الف - باقلا
781 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن باقلا، استخوان هاى ساق را تراكم درونى مى دهد، توان مغز را افزون مى سازد و خون تازه توليد مى كند.(994)
ب - انار
782 - امام رضا (عليه السلام ):
آب انار ملس بمك ؛ زيرا انسان را قوى مى كند و خون را زنده مى سازد(995).(996)
ر. ك : ص 550 ح 1812.
8/4 - آنچه براى درمان درد طحال سودمند است
783 - امام صادق (عليه السلام ):
- درباره امام باقر (عليه السلام ) -: مردى از دوستان وى ، نزد او از درد طحال اظهار ناراحتى كرد، در حالى كه پيش تر هر درمانى را براى اين درد به كار بسته بود، اما هر روز بر درد وى افزوده مى شد تا جايى كه در آستانه مرگ قرار گرفته بود.
(امام باقر (عليه السلام )) به او فرمود: ((با سكه اى نقره ، قدرى تره بخر و آن را در روغن عربى ، كاملا بجوشان و هر كس را كه چنين دردى دارد، سه رو از اين بخوران ؛ چرا كه اگر چنين كند، به خواست خداوند، بهبود خواهد يافت )).(997)
784 - الكافى :
- به نقل از موسى بن بكر -: يكى از غلامان امام كاظم (عليه السلام )، بيمار شد امام (عليه السلام ) از حال او پرسيد. گفتند: بيمارى طحال گرفته است .
فرمود: ((سه روز به او تره بخورانيد)).
ما آن را به او خورانديم ، پس خون فرونشست ،(998) و سپس ، بهبود يافت .(999)
فصل نهم : پوست
9/1 - بهداشت پوست
9/1 - 1 - پاكيزگى
785 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر هر مسلمان ، لازم است كه در هر هفت روز يك بار، غسل كند و در آن ، سر و تن خود را بشويد.(1000)
786 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در زير هر مويى جنابتى است . پس موها را بشوييد و پوست را پاكيزه كنيد.(1001)
9/1 - 2 - ماليدن روغن به بدن
الف - خواص چرب كردن پوست
787 - امام على (عليه السلام ):
روغن ، پوست را نرم مى كند، بر توان مغز مى افزايدد، مجارى آب را در بدن مى گشايد، كثافت پوست را از ميان مى برد و رنگ را روشن تر مى كند.(1002)
788 - امام صادق (عليه السلام ):
روغن ، بدى را از ميان مى برد.(1003)
789 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد كه لب هايش نتركد و از آن ناسور(1004) بيرون نزند، به ابروهاى خود، روغن بمالد(1005).(1006)
ب - بهترين زمان براى روغن زدن
790 - امام حسين (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به من فرمود: ((فرزندم !... يك روز در ميان ، روغن بمال تا به سنت پيامبرت عمل كرده باشى )).(1007)
791 - امام باقر (عليه السلام ):
روغن (ماليدن ) شبانه ، در رگ ها جريان مى يابد و پوست را آبيارى و چهره را سفيد مى كند.(1008)
792 - الكافى :
- به نقل از اسحاق بن عمار -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : من با مردمانى اهل مروت (و سرشناس ) آميزش دارم و به مقدار اندكى روغن بسنده مى كنم . آيا هر روز، اندكى بر خويش بمالم ؟
فرمود: ((اين را براى تو دوست ندارم )).
گفتم : يك روز در ميان ؟
فرمود: ((اين را هم برايت نمى پسندم )).
گفتم : دو روز در ميان ؟
فرمود: ((جمعه تا جمعه ، يك روز و دو روز)).(1009)
ج - چرب كردن با روغن بنفشه
793 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
با روغن بنفشه ، بدن خود را چرب كنيد؛ چرا كه آن در تابستان ، سرد و در زمستان ، گرم است .(1010)
794 - امام صادق (عليه السلام ):
بنفشه ، مهتر همه روغن هاى شماست .(1011)
795 - امام صادق (عليه السلام ):
حكايت بنفشه در ميان روغن ها، حكايت ما(1012) در ميان مردم است .(1013)
796 - امام صادق (عليه السلام ):
برترى بنفشه بر ديگرى روغن ها به سان برترى اسلام بر ديگر اديان است . بنفشه ، خوب روغنى است ! درد را از سر و چشمان مى برد. خود را بدان ، چرب كنيد.(1014)
797 - الكافى :
- به نقل از محمد بن فيض -: نزد امام صادق (عليه السلام ) از روغن ها سخن به ميان آوردند و از آن جمله ، از بنفشه و برترى آن گفتند.
فرمود: ((بنفشه ، خوب روغنى است ! خود را با آن چرب كنيد كه برترى آن بر روغن ها، به سان برترى ما بر مردمان است )).(1015)
798 - امام رضا (عليه السلام ):
اگر مى خواهى كه در بدنت جوش و جز آن رخ ننمايد، هنگام در آمدن به حمام ، چرب كردن بدن خود را به روغن بنفشه ، آغاز كن .(1016)
799 - الكافى :
- به نقل از على بن اسباط در حديثى كه سند آن را به معصوم رساند -: ماليدن روغن بنفشه به ابروها، سردرد را از ميان مى برد.(1017)
د - ماليدن روغن زيتون به بدن
800 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
زيتون بخوريد و خود را با روغن زيتون چرب كنيد؛ چرا كه آن ، از درختى خجسته است .(1018)
801 - امام على (عليه السلام ):
به روغن زيتون ، خود را چرب كنيد و از آن ، خورش سازيد؛ چرا كه آن ، روغن نيكان و خورش برگزيدگان است .(1019)
ه - استفاده از روغن بان
802 - امام صادق (عليه السلام ):
خوب روغنى است روغن بان (1020)!(1021)
803 - امام صادق (عليه السلام ):
بان ، روغن مردانه است . چه خوب روغنى است بان ؛ اما من از خلوق ، خوشم مى آيد.(1022)
و - استفاده از روغن زنبق
804 - الكافى :
- به نقل از سيارى در حديثى كه سند آن را به پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) رساند -: پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرموده است : ((براى بدن ، هيچ چيز از روغن زنبق (رازقى ) بهتر نيست )).(1023)
ز - استفاده از خيرى
805 - امام صادق (عليه السلام ):
- از روغن بنفشه نام برد و آن را ستود و سپس فرمود -: خيرى ،(1024) نرم و لطيف است .(1025)
9/1 - 3 - استفاده از خطمى
806 - امام صادق (عليه السلام ):
شستن سر با خطمى ، مايه شادابى است .(1026)
807 - امام صادق (عليه السلام ):
شادابى ، در ده چيز است :... و شستن سر با خطمى در حمام و غير آن .(1027)
808 - امام على (عليه السلام ):
شستن سر با خطمى ، چرك را مى برد و آلودگى ها را از ميان بر مى دارد.(1028)
9/1 - 4 - خضاب كردن
809 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد مهتر همه خضاب ها، حنا، كه پوست را پاكيزه مى كند و بر توان همبسترى مى افزايد.(1029)
810 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس حنا بر بدن خود بمالد و با آن خضاب كند، خداوند، او را تا هنگامى كه بخواهد ديگر بار خضاب كند، از سه چيز در امان مى دارد: جذام ، پيسى و خوره .(1030)
811 - امام صادق (عليه السلام ):
حنا كردن ، در پى نوره كشيدن ، مايه ايمنى از جذام و پيسى است .(1031)
9/1 - 5 - آغاز كردن غذا با نمك
812 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- خطاب به امام على (عليه السلام ) -: بر تو باد نمك ؛ چرا كه در آن ، شفاى هفتاد درد است كه كمترين آنها جذام ، پيسى و ديوانگى است .(1032)
813 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد آن دو سفيد: نان و نمك ... كه ايمنى از جذام و پيسى و ديوانگى ، در نمك است .(1033)
ر. ك : ص 621 (نمك ).
9/1 - 6 - نوشيدن سويق با روغن زيتون
814 - امام صادق (عليه السلام ):
نوشيدن سويقى (1034) كه با روغن زيتون فراهم آمده باشد، گوشت را مى روياند، استخوان را استحكام مى بخشد، پوست را نازك مى كند و بر توان جنسى مى افزايد.(1035)
9/1 - 7 - خربزه
815 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد خوردن خربزه ؛ چرا كه در آن ده ، ويژگى است : غذاست ؛ آب است ؛ شستشو دهنده است ،(1036) خوش بو كننده است ؛ مثانه را مى شويد؛ شكم را مى شويد؛ آب كمر را فراوان مى سازد؛ نيروى همبسترى را مى افزايد؛ سردى را از ميان بر مى دارد؛ و پوست را تميز مى كند.(1037)
9/1 - 8 - سنجد
816 - امام صادق (عليه السلام ):
سنجد، گوشتش گوشت مى روياند، هسته اش استخوان را رشد مى دهد، پوستش پوست را مى پرورد... رگ جذام را به كلى از ميان مى برد.(1038)
9/1 - 9 - نانخواه و گردو
817 - امام صادق (عليه السلام ):
چهار چيز، چشم را جلا مى دهد، سودمند است و هيچ زيانى ندارد. درباره آنها از امام (عليه السلام ) پرسيدند. فرمود: ((آويشن و نمك ، وقتى با هم باشند، و نانخواه (1039) و گردو، وقتى با هم باشند)).
به آن حضرت گفتند: اين چهار چيز وقتى با هم باشند، به چه كار مى آيند؟
فرمود: ((نانخواه و گردو، بواسير را مى سوزانند، باد را دور مى كنند و رنگ پوست را زيبا مى سازند...)).(1040)
9/1 - 10 - پياز
818 - امام صادق (عليه السلام ):
پياز، دهان را خوش بو مى كند، پشت را قوى مى سازد و پوست را نرمى مى دهد.(1041)
819 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر گاه وارد آبادى و با زده اى شديد و از وباى آن ترسيديد، از پياز آن جا بخوريد؛ زيرا كه آن ، چشم را جلا مى دهد، مو را پاكيزه مى گرداند، آب كمر را زياد مى كند، گام ها را سرعت مى بخشد، تيرگى چهره را مى برد و خستگى را نيز مى زدايد.(1042)
-
9/1 - 11 - گياه سنا
820 - امام صادق (عليه السلام ):
اگر مردم مى دانستند گياه سنا(1043) چه خواصى دارد، ارزش هر مثقال آن را به اندازه دو مثقال طلا مى رساندند. هان ! بدانيد كه اين گياه ، مايه ايمنى يافتن از بهك ، پيسى ، جذام ، ديوانگى ، فلج و لقوه است . بايد آن را با كشمش سرخ و بدون هسته ، همراه با مقدارى برابر از هليله كابلى ، زرد و سياه ، و به صورت ناشتا، به اندازه سه درهم ، مصرف كرد و هنگامى كه به بستر خواب مى روى نيز، همين اندازه مصرف كن ، كه اين ، مهتر همه داروهاست .(1044)
9/1 - 12 - تاءثير بوييدنى ها در پيشگيرى از بيمارى هاى پوستى
821 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
نرگس را ببوييد، هر چند روزى يك بار، هر چند هفته اى يك بار، هر چند ماهى يك بار، هر چند سالى يك بار و هر چند در همه عمر، يك بار؛ چرا كه در قلب ، هسته اى از ديوانگى ، جذام و پيسى وجود دارد و بوييدن نرگس ، آن را دور مى كند.(1045)
9/1 - 13 - اثر حجامت در پيشگيرى و درمان بيمارى هاى پوستى
822 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
حجامت در سر، درمانى براى ديوانگى ، جذام ، شب كورى ، پيسى و سر درد است .(1046)
823 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد حجامت در استخوان پس سر؛ چرا كه درمان 72 بيمارى است و درمان پنج بيمارى ، از جمله : ديوانگى ، جذام ، پيسى و دندان درد است .(1047)
824 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس در روز سه شنبه هفدهم يا نوزدهم يا بيست و يكى ماه حجامت كند، اين حجامت براى وى شفاى همه دردهاى سال خواهد بود و افزون بر آن ، شفاى سر درد، دندان درد، ديوانگى ، جذام و پيسى نيز خواهد بود.(1048)
825 - امام رضا (عليه السلام ):
حجامتى ... كه ميان شانه ها صورت مى گيرد، در بهبود ضربان قلب ناشى از شكم پرى و حرارت ، سودمند است . آن (حجامتى ) كه در ساق پا صورت پذيرد، ممكن است از كليه ، مثانه و زهدان بكاهد و خون قاعدگى را به جريان اندازد. تنها مشكلى كه دارد، اين است كه تن را ضعيف مى كند و ممكن است از آن ، شب كورى شديدى بر شخص عارض گردد. با اين همه ، براى كسانى كه جوش و كورك دارند، سودمند است .(1049)
826 - مكارم الاخلاق :
از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه مردى در حضور ايشان از خارش (كهير)، اظهار ناراحتى كرد. امام (عليه السلام ) فرمود: ((سه بار در هر دو پا، در فاصله ميان پى پا و استخوان قوزك ، حجامت كن )).
آن مرد، اين كار را انجام داد و خارش بدن وى از ميان رفت .
مردى ديگر نيز اظهار ناراحتى كرد.
امام (عليه السلام ) فرمود: ((در پى پا (يكى از پاها يا هر دو پا) سه بار حجامت كن كه به خواست خداوند، بهبود يابى )).(1050)
9/1 - 14 - تاءثير زكام و عطسه در پيشگيرى از بيمارى هاى پوستى
827 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
((در هر يك از آدمى زادگان ، دو رگ هست : رگى در سر، كه جذام را تحريك مى كند، و رگى در بدن ، كه پيسى را مى انگيزد. چون آن رگى كه در سر است ، به حركت آيد، خداوند، زكام را بر آن مسلط مى سازد تا هر بيمارى اى كه در آن است ، بيرون رود. از اين رو، اگر كسى از شما در بدن خود، احساس زكام كرد يا كوركى ديد، خداوند را شكر عافيت گويد)).
همچنين فرمود: ((زكام ، فضولاتى در سر است )).(1051)
828 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چهار چيز را ناخوشايند مداريد؛ زيرا كه براى چهار چيز، سودمندند: زكام را ناخوشايند مداريد؛ زيرا مايه ايمنى از جذام است . كورك ها را ناخوشايند مداريد؛ زيرا مايه ايمنى از پيسى اند. چشم درد را ناخوشايند مداريد؛ زيرا مايه ايمنى از كورى است . و سرف را ناخوشايند مداريد؛ زيرا مايه ايمنى از فلح شدن است .(1052)
9/1 - 15 - تاءثير برخى از ذكرها در بهداشت پوست
829 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس پس از نماز صبح و پيش از آن كه با كسى سخن بگويد، هفت بار بگويد: بسم الله الرحمن الرحيم لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظيم ، خداوند، هفتاد گونه بلا را از او دفع كند؛ و هر كس اين (ذكر) را پس از نماز مغرب و پيش از آن كه با كسى سخن بگويد، بر زبان آورد، خداوند، هفتاد گونه بلا را كه كمترين آنها جذام و پيسى است ، از او دور كند.(1053)
ر. ك : ص 264 (پيشگيرى از جذام ).
ر. ك : ص 269 (پيشگيرى از پيسى ).
9/2 - عوامل بيمارى هاى پوستى
الف - قرار گرفتن در مقابل آفتاب
830 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
از نشستن در آفتاب ، حذر كنيد؛ چرا كه جامه را كهنه مى كند، بوى (بدن ) را بد مى سازد و درد نهفته را آشكار مى نمايد.(1054)
831 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در آفتاب ، چهار چيز است : رنگ را ديگرگون مى سازد، بوى (بدن ) را بد مى كند، جامه را كهنه مى نمايد، و بيمارى بر جاى مى نهد.(1055)
832 - امام على (عليه السلام ):
رو به خورشيد قرار مگيريد؛ زيرا بدبو كننده دهان است ، رنگ را مى پراند، جامعه را كهنه مى سازد و دردهاى نهفته را آشكار مى نمايد.(1056)
833 - امام على (عليه السلام ):
هر گاه كسى از شما در زير آفتاب مى نشيند، پشت به خورشيد قرار گيرد؛ چرا كه آفتاب ، بيمارى هاى نهفته را آشكار مى سازد.(1057)
834 - غريب الحديث :
امام على (عليه السلام )، مردى را در آفتاب ديد. فرمود: ((از آفتاب برخيز(1058). اين حرارت ، بدبو كننده دهان و سست كننده شهوت است ، بوى بدن را بد مى كند، جامعه را كهنه مى سازد و دردهاى نهفته را آشكار مى كند)).(1059)
ب - خوردن گردو در گرماى شديد
835 - امام على (عليه السلام ):
خوردن گردو در گرماى شديد، حرارت را در بدن بر مى انگيزد و زخم هاى تن را تحريك مى كند؛ اما خوردن آن در زمستان ، كليه ها را گرم مى كند و سرما را مى راند.(1060)
ج - خوردن خاك
836 - امام باقر (عليه السلام ):
هر كس خاك بخورد، تنش به خارش مى افتد، به بواسير گرفتار مى شود، بيمارى و بدى در درونش برانگيخته مى گردد، و نيرو از پاهايش مى رود، و هر چه نيز در اين فاصله ، يعنى از دوره سلامت پيش از خوردن خاك تا بهبود دوباره ، از اعمال (عبادى ) او كم شود، بر آن ، باز خواست گردد و كيفر ببيند.(1061)
د - به جوش آمدن خون
837 - امام صادق (عليه السلام ):
خون و جوش آمدنش سه نشانه دارد: جوشى كه از اندام بر آيد، خارش (كهير)، و حركت جنبندگان (مور مور شدن بدن ).(1062)
ه - خوردن هميشگى تخم مرغ
838 - امام رضا (عليه السلام ):
خوردن هميشگى تخم مرغ (1063)، سبب پيدايش كك مك در صورت مى شود.(1064)
و - خوردن ماهى نمك سود پس از رگزنى و حجامت
839 - امام رضا (عليه السلام ):
خوردن غذاى نمك سود، گوشت نمك سود و خوردن ماهى نمك سود، پس از رگزنى و حجامت ، بهك و گرى ايجاد مى كند.(1065)
9/3 - عوامل ابتلا به جذام
الف - غسل كردن با آبى كه پيش تر در آن غسل شده است
840 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس با آبى غسل كند كه پيش تر در آن غسل شده است و بدين سبب به جذام مبتلا شود، كسى جز خود را نكوهش نكند.(1066)
ب - ماليدن سفال بر بدن در حمام
841 - امام على (عليه السلام ):
زنهار! مبادا كه كسى در حمام ، به پشت بخوابد؛ زيرا اين كار، چربى كليه ها را ذوب مى كند؛ و مباد كسى پاهاى خود را سفال (سنگ پا) بكشد؛ زيرا اين كار، جذام مى آورد.(1067)
ج - خوردن غده
842 - امام على (عليه السلام ):
هر گاه كسى از شما گوشت خريد، غذه ها را از آن بيرون آورد؛ زيرا آنها رگ جذام را تحريك مى كنند.(1068)
د - خوردن تره تيزك به هنگام شب
843 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس شب هنگام ، تره تيزك (1069) بخورد، رگ جذام به بينى او حمله كند و چون شب بخوابد، خون دماغ شود.(1070)
همچنين بنگريد به : ص 493 (جرجير).
ه - خلال كردن با چوب و چوب انار
844 - امام كاظم (عليه السلام ):
با چوب ريحان (1071) و چوب انار، خلال نكنيد؛ زيرا كه رگ جذام را تحريك مى كنند.(1072)
و - همبسترى با زن حائض
845 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس با زنش در حالى كه وى حائض است ، نزديكى كند و برايشان فرزندى تقدير شود و اين فرزند به جذام مبتلا گردد، كسى جز خويش را نكوهد.(1073)
ر. ك : ص 314 (زيان هاى آميزش با زن حائض ).
9/4 - پيشگيرى از جذام
الف - دورى گزيدن از مبتلايان به جذام
846 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- از سفارش هاى ايشان به امام على (عليه السلام ) -: ((اى على ! خداوند براى امت من ، اين را خوش ندارد... كه كسى با جذاميان سخن گويد، مگر اين كه ميانشان به اندازه يك ذراع ، فاصله باشد)).
همچنين فرمود: ((از جذامى بگريز، چنانكه از شيرى مى گريزى )).(1074)
846 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در حالى با جذامى سخن بگو كه ميان تو و او، به اندازه يك يا دو نيزه ، فاصله است .(1075)
ب - پرهيز از آميزش جنسى در آغاز، ميان و پايان ماه
848 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اى على ! در آغاز و پايان ماه با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه در اين صورت ، ديوانگى ، جذام و تباه مغزى به سراغ او و فرزندش مى آيد.(1076 )
ج - خوردن شلغم
849 - امام صادق (عليه السلام ):
هيچ كس نيست كه در او ريشه اى از جذام نباشد. اين ريشه را با (خوردن ) شلغم بسوزانيد.(1077)
850 - امام صادق (عليه السلام ):
بر تو باد شلغم ! آن (يعنى شلغم ) را بخور؛ زيرا هيچ كس نيست كه در او رگى از جزام نباشد، اما شلغم ، اين رگ را مى سوزاند(1078 ).(1079)
د - خوردن تره
851 - الكافى :
- به نقل از فرات بن احنف -: از امام صادق (عليه السلام ) درباره تره پرسيدند. فرمود: ((آن را بخوريد كه در آن ، چهار ويژگى است : بوى دهان را خوش مى سازد؛ بادها را از بدن مى راند؛ بواسير را ريشه كن مى كند؛ و هر كس را كه بدان مداومت داشته باشد، از جذام ، ايمن مى دارد)).(1080)
ه - خوردن چغندر
852 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن چغندر در برابر جذام ايمنى مى دهد.(1081)
853 - امام صادق (عليه السلام ):
خداوند، جذام را از ميان يهوديان برداشت ، بدان سبب كه چغندر مى خوردند و رگ ها را بيرون مى كشيدند(1082).(1083)
854 - امام كاظم (عليه السلام ):
چغندر، رگ جذام را به كلى از ميان مى برد.(1084)
و - خوردن حوك
855 - امام صادق (عليه السلام ):
حوك (بادروج )، سبزى پيامبران است ... و امان انسان از جذام است . چون در درون انسان جاى گيرد، همه بيمارى ها را فرو مى نشاند.(1085)
ز - خوردن هزار اسپند
856 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس به مدت چهل روز، هر صبح ، يك مثقال هزار اسپند حل كرده در آب بخورد، نور حكمت در دلش روشن مى شود و از 72 بيمارى كه كمترين آنها جذام است ، ايمنى مى يابد(1086).(1087)
857 - امام صادق (عليه السلام ):
- در پاسخ پرسشى درباره اسپند و كندر -: اما هزار اسپند، هيچ ريشه اى از آن در زمين فرو نمى رود و هيچ شاخه اى از آن به آسمان بلند نمى شود، مگر اين كه خداوند (عزوجل )، فرشته اى را بر آن گمارد تا آن هنگام كه خشك شود يا به سرنوشتى ديگر در آيد. شيطان نيز از خانه اى كه در آن هزار اسپند است ، هفتاد خانه دور مى شود، و آن ، شفاى هفتاد بيمارى است كه كمترين آنها جذام است . پس مبادا كه آن را از دست بدهيد.(1088)
ح - تاءثير زكام در پيشگيرى از جذام
858 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چهار چيز را ناخوشايند مداريد:... و زكام را؛ چرا كه رگ هاى جذام را به كلى از ميان مى برد.(1089)
859 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هيچ انسانى نيست ، مگر اين كه در سر او رگى از جذام هست . پس خداوند، زكام را به نابودى آن بر مى انگيزد و زكام آن را مى سوزاند. هر گاه كسى از شما زكام يافت ، آن را واگذارد و درمان نكند، تا آن كه خداوند خود، آن را درمان سازد.(1090)
860 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) زكام را درمان نمى كرد و مى فرمود: ((هيچ كس نيست كه رگى از جذام در او نباشد؛ اما چون زكام به شخص رسد، اين رگ را مى زدايد)).(1091)
ط - كوتاه كردن سبيل و ناخن ها
861 - امام صادق (عليه السلام ):
گرفتن سبيل و ناخن ها از جمعه تا جمعه ، مايه ايمنى از جذام است .(1092)
ر. ك : ص 290 (كوتاه كذدن ناخن ها در روز جمعه ).
ر. ك : ص 255 (بهداشت پوست / خضاب كردن ).
ر. ك : ص 255 (بهداشت پوست / آغاز كردن غذا با نمك ).
ر. ك : ص 257 (بهداشت پوست / سنجد).
ر. ك : ص 258 (بهداشت پوست / گياه سنا).
ر. ك : ص 258 (تاءثير بوييدنى ها در پيشگيرى از بيمارى هاى پوستى ).
ر. ك : ص 258 (اثر حجامت در پيشگيرى و درمان بيمارى هاى پوستى ).
ر. ك : ص 260 (تاءثير برخى از ذكرها در بهداشت پوست ).
ر. ك : ص 263 (عوامل ابتلا به جذام ).
9/5 - عوامل ابتلاى به پيسى
الف - استفاده از آبى كه با آفتاب ، گرم شده است
862 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
با آبى كه به آفتاب گرم شده است ، نه وضو سازيد، نه غسل كنيد و نه خمير بسازيد؛ چرا كه پيسى مى آورد.(1093)
863 - امام كاظم (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، در حالى كه عايشه ، قمقمه آب خود را در آفتاب گذاشته بود، بر او وارد شد. فرمود: ((اى حميرا! اين چيست ؟)).
گفت : سر و تنم را با آن مى شويم .
فرمود: ((ديگر اين كرا را نكن ؛ چرا كه پيسى مى آورد)).(1094)
ب - ماليدن سفال بر بدن در حمام
864 - امام صادق (عليه السلام ):
در حمام تكيه نزن ؛ چرا كه چربى كليه ها را ذوب مى كند. در حمام ، شانه مزن ؛ چرا كه مو را باريك مى كند. سفال (سنگ پا) را به تن ممال ، چرا كه پيسى مى آورد. لنگ را نيز بر صورت خود مكش ؛ چرا كه آب روى را مى برد.(1095)
865 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس از حمام ، سفالى برگيرد و تن خود را با آن بسايد و از آن پس به جذام مبتلا شود، مبادا جز خويش را سرزنش كند(1096).(1097)
ج - خوردن از روى سيرى
866 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خوردن از روى سيرى ، پيسى مى آورد.(1098)
د - پنج عامل
867 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
پنج چيز است كه پيسى مى آورد: نوره كشيدن در روز جمعه و چهار شنبه ؛ وضو گرفتن و غسل كردن با آبى كه به آفتاب گرم شده است ؛ خوردن در حال جنابت ؛ آميزش در هنگام حائض بودنش ؛ و خوردن در حال سيرى .(1099)
ر. ك : ص 299 (آنچه نقرس مى آورد).
ر. ك : ص 314 (زيان هاى آميزش با زن حائض ).
9/6 - پيشگيرى از پيسى
الف - استفاده از خطمى
868 - امام صادق (عليه السلام ):
شستن سر با خطمى در هر جمعه ، مايه ايمنى از پيسى و ديوانگى است .(1100)
ب - خوردن بادنجان
869 - امام صادق (عليه السلام ):
بر شما باد بادنجان (/بادمجان ) بورانى ؛ زيرا شفايى است كه از پيسى ايمنى مى دهد. بادنجانى هم كه به روغن زيتون سرخ شود، چنين است .(1101)
ج - بيرون زدن كورك
870 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
چهار چيز را ناخوشايند مداريد:... و كورك را؛ چرا كه ريشه هاى پيسى را قطع مى كند.(1102)
ر. ك : ص 147 (آنچه حافظه را تقويت مى كند / كرفس ).
ر. ك : ص 255 (بهداشت پوست / خضاب كردن ).
ر. ك : ص 255 (بهداشت پوست / آغاز كردن غذا با نمك ).
ر. ك : ص 258 (بهداشت پوست / گياه سنا).
ر. ك : ص 285 (تاءثير بوييدنى ها در پيشگيرى از بيمارى هاى پوستى ).
ر. ك : ص 285 (اثر حجامت در پيشگيرى و درمان بيمارى هاى پوستى ).
ر. ك : ص 260 (تاءثير زكام و عطسه در پيشگيرى از بيمارى هاى پوستى ).
ر. ك : ص 260 (تاءثير برخى از ذكرها در بهداشت پوست ).
ر. ك : ص 291 (كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه / ح 952 و 953).
9/7 - آنچه براى درمان پيسى سودمند است
الف - خوردن گوشت گاو همراه با چغندر
871 - امام باقر (عليه السلام ):
بنى اسرائيل ، از لكه هاى سفيدى كه (بر پوست ) مى ديدند، نزد موسى (عليه السلام ) اظهار ناراحتى كردند. پس خداوند به موسى (عليه السلام ) چنين وحى فرستاد: ((به آنان بگو كه گوشت گاو، همراه با چغندر بخورند)).(1103)
872 - امام صادق (عليه السلام ):
آب گوشت چغندر با گوشت گاو، سفيدى (1104) را از ميان مى برد.(1105)
ب - آب گوشت گاو
873 - امام صادق (عليه السلام ):
آب گوشت گاو، پيسى را از ميان مى برد.(1106)
874 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس آب گوشت گاو بخورد، خداوند، پيسى و جذام را از او دور مى كند.(1107)
ج - سويق
875 - امام صادق (عليه السلام ):
سويق (1108) خشك ، سفيدى را از ميان مى برد.(1109)
876 - امام كاظم (عليه السلام ):
سويق و آب گوشتى كه با گوشت گاو فراهم آمده باشد، پيسى را از ميان مى برد.(1110)
877 - امام كاظم (عليه السلام ):
آب گوشت فراهم آمده با گوشت گاو همراه با سويق ، پيسى را از ميان مى برد.(1111)
همچنين ، ر. ك : ص 621 ح 2035 و 2036.
9/8 - آنچه براى درمان بهك ، سودمند است
878 - الكافى :
- به نقل از احمد بن حسن بن جلاب ، از يكى از ياران امام كاظم (عليه السلام ) -: مردى نزد امام كاظم (عليه السلام ) از بهك (1112) اظهار ناراحتى كرد. امام (عليه السلام )، به او فرمود كه ماش بپزد و از آن شوربايى بسازد و در خوراك خود، قرار دهد.(1113)
879 - مكارم الاخلاق :
- به نقل از امام رضا (عليه السلام ) در پاسخ و پرسش با يكى از يارانش در مورد بهك -: ((ماش تازه را در هنگام خاص خودش فراهم كن و آن را با برگش بكوب و آب آن را بگير و ناشتا بخور و بر روى محل بهك نيز بمال )).
آن مرد مى گويد: اين كار را انجام دادم و بهبود يافتم .(1114)
880 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از عبدالله بن سنان -: مردى نزد امام صادق (عليه السلام ) از لك و پيسى اظهار ناخرسندى كرد. فرمود: ((به حمام برو و حنا را به نوره درآميز و بر محل بمال ؛ چه ، پس از اين كار، هيچ ناراحتى اى نخواهى داشت )).
آن مرد مى گويد: به خداوند سوگند، تنها يك بار اين كار را انجام دادم و خداوند، مرا بهبود بخشيد و آن بيمارى (ديگر) باز نگشت .(1115)
9/9 - آنچه براى درمان گرى سودمند است
881 - مكارم الاخلاق :
كسى نزد امام كاظم (عليه السلام )، از فراوانى گرى اى كه بدان مبتلا بود، ظهار ناراحتى كرد. فرمود: ((گرى ، از بخار جگر است . برو و پاى راست خود را رگ بزن و بر استفاده كردن از دو درهم روغن بادام شيرين ، همراه با آب كشك جو، ملازمت كن و از (خوردن ) ماهى و سركه نيز حذر كن )).
آن مرد، اين كار را انجام داد و به اذن خداوند (عزوجل )، بهبود يافت .(1116)
9/10 - آنچه براى درمان ترك پوست ، سودمند است
882 - الكافى :
- به نقل از عمر بن اذينه -: مردى از ترك پوست دست و پاى خود، نزد امام صادق (عليه السلام ) اظهار ناراحتى كرد. امام به او فرمود: ((پنبه اى بردار و يك گياه بان (1117) در ميان آن قرار ده و آن را در ناف خود كن )).
اسحاق بن عمار گفت : فدايت شوم ! گياه بان را در ميان پنبه اى بپيچد و آن را در ناف خود قرار دهد؟
فرمود: ((اما تو اى اسحاق ! بان را در ناف خود بريز، كه بزرگ است (و گنجايش دارد))).
ابن اذينه مى گويد: پس از آن ماجرا، آن مرد را ديدم و به من گفت كه آن كار را يك بار انجام داده و ناراحتى او از ميان رفته است .(1118)
9/11 - آنچه براى درمان كك و مك صورت ، سودمند است
883 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس بر نخستين لقمه غذاى خود، نمك بپاشد، كك و مك صورت او از ميان مى رود.(1119)
9/12 - آنچه براى درمان زخم هاى چركين ، سودمند است
884 - سنن ابن ماجة :
- به نقل از سلمى ام رافع -: پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )، هيچ زخم چركين يا خار گوشتى اى بر بدنش عارض نمى شد، مگر اين كه بر آن ، حنا مى نهاد.(1120)
9/13 - آنچه براى درمان سبوسه (شوره سر) سودمند است
885 - امام صادق (عليه السلام ):
شستن سر با خطمى ، مايه ايمنى از سردرد، بركنار ماندن از فقر، و پاكيزگى سر از سبوسه است .(1121)
9/14 - آنچه براى درمان بدبويى عرق ، سودمند است
886 - امام صادق (عليه السلام ):
حنا، بوى بد عرق را از ميان مى برد، بر طراوت صورت مى افزايد، دهان را خوش بو مى كند و فرزند را نيكو مى سازد.(1122)
فصل دهم : مو
10/1 - اشاره به حكمت نهفته در مو
الف - دفع مواد زايد
887 - بحارالانوار:
- به نقل از محمد بن سنان ، از مفضل بن عمر، در گفتگو با امام صادق (عليه السلام ) (در بيان نعمت هايى كه خداوند متعال به انسان بخشيده است ) -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((در اين بنگر و تاءمل كن كه چه حسن تدبيرى در آفرينش موها و ناخن هاست . از آن رو كه آنها از چيزهايى اند كه بلند مى شوند و زياد مى شوند، به گونه اى كه نياز است پيوسته از آنها كاسته شود، فاقد حس آفريده شده اند، تا انسان از كوتاه كردن آنها احساس درد نكند؛ در حالى كه اگر مو و ناخن از چيزهايى بودند كه حس داشتند، انسان ، در كوتاه كردن و چيدن آنها، ميان دو ناخوشايند، مى ماند: يا اين كه آنها را واگذارد تا بلند شوند و بر او سنگينى كنند، و يا آن كه با تحمل درد و رنجى كه او را مى آزارد، آنها را كوتاه كند)).
-
مفضل مى گويد: گفتم : چرا اصولا اينها به گونه اى آفريده نشيده اند كه زياد و بلند نشوند تا انسان به كوتاه كردن آنها نيازمند گردد؟
فرمود: ((خداوند را در اين باره ، بر بنده ، نعمت هايى است كه آنها را نمى شناسد تا او را بر آنها سپاس گويد. بدان كه دردها و بيمارى هاى بدن ، همراه با در آمدن موها از بستر خود و در آمدن ناخن ها از انگشتان ، از بدن بيرون مى روند. از همين رو، انسان به نوره كشيدن ، سر تراشيدن و كوتاه كردن ناخن ها در هر هفته ، فرمان يافته است تا موها و ناخن ها رشد شتابان ترى يابند و با در آمدن آنها، دردها و بيمارى ها از تن بيرون بروند. اما هنگامى كه بلند شوند، سرگردان مى مانند و در آمدنشان كاهش مى يابد و بدين سبب ، مايه هاى دردها و بيمارى ها در بدن حبس شوند و بيمارى ها و دردهايى را پديد آورند. افزون بر اين ، موها از در آمدن از جاهاى كه به انسان زيان مى رساند و تباهى و ضرر براى او پيش مى آورد،، باز داشته شده اند. اگر مو در چشم مى روييد، آيا ديده را نابينا نمى كرد؟! اگر در دهان مى روييد، آيا خوردنى ها و نوشيدنى ها را بر انسان ، ناگوار نمى ساخت ؟! اگر در كف دست مى روييد، آيا مانع لمس صحيح توسط انسان و مانع برخى از ديگر كارها نمى شد؟! و اگر در شرمگاه زن يا بر آلب مرد مى روييد، آيا لذت آميزش را بر آنها تباه نمى كرد؟! پس بنگر كه چگونه به واسطه مصلحتى كه بوده ، موى بر اين جاها نروييده است .
ديگر آن كه اين پديده ، ويژه انسان نيست ؛ بلكه آن را در چارپايان ، درندگان و ديگر جانوران پستاندار نيز مى يابى . مى بينى كه تن آنها به موها شكوهى يافته و جاهاى ياد شده ، عينا به همان علت ، تهى از موست . در آفرينش ، تاءمل كن كه چگونه از همه نقطه هاى خطا و زيان ، دورى مى گزيند و درستى و سودمندى را مى آورد.
منانيه (مانويان )(1123) و طوايف همانندشان ، آن گاه كه كوشيده اند عيب در كار آفرينش بيابند، بر موهاى عانه و زير بغل ، خرده گرفته اند و ندانسته اند كه رويش اين موها از رطوبتى است كه بدين مواضع مى ريزد و در نتيجه ، آن سان كه در هر نقطه آبگير علف مى رويد، در اين جاها نيز مو مى رويد. مگر نمى بينى كه اين مواضع ، از ديگر جاها پوشيده تر و براى پذيرش اين زياده ، آماده تر است ؟
ديگر آنكه اين موى (موى عانه و زير بغل ) از هزينه ها و تكاليف اين بدن است ، بدان واسطه كه در آنها مصلحتى است ؛ زيرا اهتمام انسان به تميز كردن بدن و گرفتن موهايى كه بر آن مى رويد، از چيزهايى است كه غرور انسان را در هم مى شكند، او را از ستم باز مى دارد، و وى را از بخشى از سرمستى و بطالتى كه از بيكارى حاصل مى آيد، مى رهاند)).(1124)
ب - حفظ گرماى بدن
888 - امام صادق (عليه السلام ):
- در تبيين علت روييدن مو بر روى سر -: مو بر بالاى سر قرار داده شده است تا با بن خود، روغن ها را به مغز برساند و با سر خود (سر موها)، بخار را از مغز خارج كند و گرما و سرمايى را كه بدان مى رسد، دفع كند.(1125)
ج - مهار كردن شهوت جنسى
889 - امام على (عليه السلام ):
موى هيچ مردى زياد نمى شود، مگر آن كه شهوتش كاهش مى يابد.(1126)
890 - المعجم الكبير:
- به نقل از ابن عباس -: مردى نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از بى زنى اظهار ناراحتى كرد و گفت : آيا خود را اخته كنم ؟
فرمود: ((نه ؛ كسى كه اخته باشد يا خود را اخته كند، از ما نيست . روزه بدار و موى بدنت را واگذار)).(1127)
د - پيشگيرى از جذام
891 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
روييدن مو در بينى ، مايه ايمنى از جذام است .(1128)
892 - امام صادق (عليه السلام ):
((گشادى گريبان (1129) و روييدن مو در بينى مايه ايمنى از جذام است )).
سپس فرمود: ((مگر نشنيده اى سخن شاعر را كه گفته است : "پيراهن مرا تنها گشاده گريبان و گشاده آستين مى بينى "؟)).(1130)
10/2 - بهداشت مو
10/2 - 1 - ضرورت رسيدگى به موها
893 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
موى خوب ، از پوشش هاى خدايى است . آن را گرامى بداريد.(1131)
894 - تاريخ اءصبهان :
- به نقل از عبدالله بن عمر -: از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) شنيدم كه فرمود: ((هر كدام از شما كه موى خود را بلند مى گذارد: آن را گرامى بدارد)).
پرسيدند: اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! گرامى داشتن آن به چيست ؟
فرمود: ((آن را هر روز، روغن بزند و شانه كند)).(1132)
895 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس مو مى گذارد، خوب بدان برسد و گرنه ، آن را بچيند.(1133)
896 - الكافى :
- به نقل از ابوالعباس بقباق -: از امام صادق (عليه السلام ) در اين باره پرسيدم كه اگر مردى موى فراوان (1134) داشته باشد، آيا ميان موها فرق باز كند يا آنها را واگذارد؟
فرمود: ((فرق باز كند)).(1135)
10/2 - 2 - شستن سر با سدر
897 - مكارم الاخلاق :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، چون سر و ريش خود را مى شست ، آنها را با سدر، شستشو مى داد.(1136)
898 - امام كاظم (عليه السلام ):
شستن سر با سدر، روزى آور است .(1137)
ر. ك : ص 150، ح 398.
10/2 - 3 - خضاب كردن با حنا و وسمه (كتم )(1138)
899 - الكافى :
- به نقل از ابوشيبه اسدى -: از امام صادق (عليه السلام ) درباره خضاب كردن موها پرسيدم .
فرمود: ((حسين و ابوجعفر (امام باقر (عليه السلام )) - كه درود خدا بر آنها باد - به حنا و وسمه خضاب مى كردند)).(1139)
900 - الكافى :
- به نقل از حلبى -: از امام صادق (عليه السلام ) در باره خضاب مو پرسيدم . فرمود: ((پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، حسين بن على و ابو جعفر، به وسمه ، خضاب مى كرده اند)).(1140)
10/2 - 4 - شانه كردن مو
901 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
فراوان شانه زدن موها، وبا را از ميان مى برد، روزى مى آورد و بر قدرت انسان براى نزديكى مى افزايد.(1141)
902 - امام صادق (عليه السلام ):
شانه كردن فراوان ، از بلغم مى كاهد.(1142)
903 - مكارم الاخلاق :
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((شانه كردن سر، بلغم را از ميان مى برد. شانه زدن ابروها، مايه ايمنى از جذام است ، و شانه كردن رخساره ، دندان ها را استحكام مى بخشد)).
از ايشان ، درباره تراشيدن سر پرسيدند.
فرمود: ((خوب است )).(1143)
904 - امام صادق (عليه السلام ):
((جامه پاكيزه ، دشمن را در هم مى شكند، چرب كردن پوست ، سختى را از ميان مى برد و شانه كردن سر، وبا را دور مى كند)).
راوى گويد كه پرسيدم : وبا چيست ؟
فرمود: ((تب . شانه كردن ريش ، دندان ها را استحكام مى بخشد)).(1144)
905 - امام صادق (عليه السلام ):
از شانه كردن در حمام بپرهيز؛ چرا كه وباى مو مى آورد(1145).(1146)
10/3 - كوتاه كردن موها
906 - امام رضا (عليه السلام ):
از سنت هاى پيامبران است : عطر زدن ، كوتاه كردن (1147) مو و فراوانى آميزش .(1148)
907 - الكافى :
- به نقل از اسحاق بن عمار -: امام صادق (عليه السلام ) به من فرمود: ((موى خود را از ته بزن تا آلودگى اش و جنبندگان و چرك آن ، كم شود، گردنت ستبر گردد و ديده ات جلا يابد)) و در روايت ديگرى است : ((و تنت راحت شود)).(1149)
908 - الكافى :
- به نقل از اين سنان -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : درباره بلند كردن موها چه مى فرمايى ؟
فرمود: ((ياران محمد (صلى الله عليه و آله و سلم )، موهاى خود را مى زدند))؛ يعنى كوتاه مى كردند.(1150)
909 - امام كاظم (عليه السلام ):
موى سر، چون بلند شود، بينايى ضعيف مى گردد و نور ديده از ميان مى رود؛ اما كوتاه كردن موها، ديده را روشن مى سازد و نور آن را افزون مى كند.(1151)
10/4 - تراشيدن موها
910 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
زن و مرد! موهاى روى شكم را بتراشيد(1152).(1153)
911 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
موهاى پس گردن را بتراشيد.(1154)
912 - الكافى :
- به نقل از اسحاق بن عمار، از امام صادق (عليه السلام ) -: به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : فدايت شوم ! گاه موهاى پشت گردنم زياد مى شود و به سختى مرا اندوهگين مى كند. مرا فرمود: ((اى اسحاق ! آيا نمى دانى كه تراشيدن (موهاى ) پشت گردن ، اندوه را از ميان مى برد؟)).(1155)
913 - امام صادق (عليه السلام ):
- در تفسير آيه واذ ابتلى ابراهيم ربه ، بكلمت (1156) -: آن گاه كه خداوند او را به روياى ذبح دنياى عرب ، اسماعيل ، آزمود و وى اين آزمود را به درستى پشت سر نهاد و تسليم فرمان خدا شد و آهنگ انجام دادن خواسته او كرد، و چون خداوند به پاداش صدق و راستى و عمل او برايش چنين مقرر ساخت كه انى جاعلك للناس اماما؛ من تو را براى مردم ، امام قرار مى دهم آيين حنيفى را كه همان پاكى و طهارت است ، بر او فرو فرستاد. اين طهارت ، ده چيز است : پنج مورد از آن در سر، و پنج مورد ديگر در تن . اما آن پنج مورد كه در سر است ، عبارت اند از: گرفتن سبيل ، واگذاردن ريش ، كوتاه كردن موها، مسواك زدن ، و خلال كردن . آن پنج مورد كه در تن است نيز عبارت اند از: تراشيدن موهاى بدن ، ختنه كردن ، كوتاه كردن ناخن ها، غسل جنابت ، و طهارت گرفتن با آب ، اين ، همان آيين حنيف پاكى است كه ابراهيم آورد و نه نسخ شده است و نه تا روز قيامت ، نسخ خواهد شد. اين معناى كلام خداوند است كه فرمود: واتبع ملة ابراهيم حنيفا(1157).(1158)
914 - امام كاظم (عليه السلام ):
پنج چيز درباره سر و پنج چيز هم درباره تن از سنت هاست : اما آنچه درباره سر است ، مسواك زدن ، گرفتن سبيل ، از هم گشودن موها از ميانه سر، آب در دهان چرخاندن ، و آب در بينى چرخاندن است .
آنچه نيز درباره تن است ، ختنه كردن ، تراشيدن موى زهار، زدودن موهاى زير بغل ، كوتاه كردن ناخن ها و زدودن پليدى مخرج است .(1159)
10/5 - كندن موها
915 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سبيل ها را از ته بتراشيد،(1160) ريش ها را واگذاريد، و موهايى را كه در بينى است بكنيد.(1161)
916 - كتاب من لا يحضره الفقيه :
امام صادق (عليه السلام )، موى زير بغل خود را در حمام ، نوره مى كشيد و مى زدود و مى فرمود: ((از ريشه كندن موهاى زير بغل ، شانه ها را ضعيف مى كند و بينايى را سست و كم قدرت مى سازد)).(1162)
917 - الكافى :
- به نقل از عبدالله بن ابى يعفور -: در مدينه بوديم كه ميان من و زراره ، بر سر تراشيدن يا كندن موهاى زير بغل ، بحث پيش آمد. من گفتم : تراشيدن آنها بهتر است . زراره گفت : كندن آنها بهتر است . آن گاه از امام صادق (عليه السلام ) اجازه ديدار خواستم . در حالى كه در حمام ، موزدايى مى كرد و موهاى زير بغل خود را زدوده بود، به ما اجازه ديدار داد. به زراره گفتم : تو را بس است ؟
گفت : نه ؛ شايد او اين كار را به جهتى انجام داده است كه انجام دادنش براى من از آن جهت ، درست نيست . پس امام (عليه السلام ) پرسيد: ((درباره چه گفتگو مى كنيد؟)).
گفتم : زراره در مورد كندن يا تراشيدن موهاى زير بغل ، با من مخالفت كرده است . من گفته ام كه تراشيدن و زدودن آنها، بهتر است و زراره گفته است كه كندن آنها بهتر است .
فرمود: ((تو به سنت راه يافته اى و زراره ، بدان : نرسيده است . تراشيدن آنها از كندنشان بهتر است و زدودن (به نوره و همانند آن )، از تراشيدن نيز بهتر)).
سپس به ما فرمود: ((موزدايى كنيد)).
گفتم : سه روز پيش اين كار را انجام داده ايم .
فرمود: ((دوباره انجام دهيد؛ چرا كه موزدايى ، خود، نوعى طهارت است )).(1163)
918 - امام صادق (عليه السلام ):
قطع كردن و كندن تار موهاى سفيد، اشكال ندارد؛ اما قطع كردن آنها از كندنشان بهتر است .(1164)
10/6 - گرفتن سبيل
919 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مباد كه كسى از شما سبيل خود را(1165) بلند كند؛ زيرا شيطان ، آن را مخفيگاه مى گيرد و در آن ، پنهان مى شود.(1166)
920 - الكافى :
- به نقل از ابن فضال ، از راوى اى كه خود از وى نام برده است -: (نزد امام صادق (عليه السلام )) از كوتاه كردن سبيل سخن به ميان آورديم .
فرمود: ((اين عمل : نوعى پيشگيرى از بيمارى و عمل به سنت پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) است )).(1167)
ر. ك : ص 290 (كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه ).
10/7 - كوتاه كردن موهاى زير بغل
921 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مبادا كسى از شما موهاى زير بغل خود را بلند بدارد؛ چرا كه شيطان ، آن را مخفيگاه مى گيرد تا در آن پنهان شود.(1168)
10/8 - به كار گرفتن نوره براى زدودن موهاى بدن
922 - امام على (عليه السلام ):
نوره ، يك پاك كننده است .(1169)
923 - امام على (عليه السلام ):
نوره ، يك تعويذ (نگه دارنده ) و مايه پاكى بدن است .(1170)
924 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در هر جمعه ، موى زهار و زير سرين را نوره مى كشيد.(1171)
925 - امام على (عليه السلام ):
براى مومن ، اين را دوست دارم كه در هر پانزده روز يك بار، موزدايى كند.(1172)
926 - امام صادق (عليه السلام ):
زدودن موها با تيغ در هر هفت روز، و با نوره در هر پانزده روز، پسنديده است .(1173)
927 - امام صادق (عليه السلام ):
سنت در مورد نوره ، آن است كه هر پانزده روز يك بار انجام شود. اگر بيست (1174) روز بر تو گذشت و اين كار را انجام ندادى و هيچ چيز هم براى خريد آن نداشتى ، به حسبا خداوند، قرض كن .(1175)
928 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس به خدا و روز واپسين ايمان دارد، مبادا كه موى عانه خود را بيش از چهل روز واگذارد. براى هر زنى هم كه به خدا و روز واپسين ايمان دارد، روا نيست براى بيشتر از بيست روز، اين كار را ترك كند.(1176)
929 - الكافى :
- به نقل از عبدالرحمان بن ابى عبدالله -: روزى با امام صادق (عليه السلام ) به حمام رفتم . به من فرمود: ((اى عبدالرحمان ! موزدايى كن )).
گفتم : چند روز پيش ، موهاى خود را زدوده ام .
فرمود: ((موزدايى كن ؛ چرا كه اين ، يك طهارت است )).(1177)
930 - امام صادق (عليه السلام ):
يك بار نوره كشيدن در تابستان ، از ده بار در زمستان بهتر است .(1178)
931 - امام رضا (عليه السلام ):
هر گاه خواستى جوش برنيايد(1179) و بر بدنت هيج زخم با ترك پوست و يا سياه لكه اى رخ ننمايد، پيش از نوره كشيدن ، با آب سرد، شستشو كن . هر كس مى خواهد براى نوره كشيدن به حمام برود، دوازده ساعت ، يعنى يك روز كامل پيش از آن ، از نزديكى خوددارى كند. سپس اندكى صبر(1180) يا اقاقيا(1181) و يا پيل زهره (1182) و يا قدرى از همه آنها را با هم در نوره بريزد. البته اين كار را پس از آن انجام دهد كه نوره ، در آب گرمى حل شده باشد كه در آن ، بابونه يا مرزنگوش يا گل بنفشه خشك و يا اندكى از همه آنها، به اندازه اى كه بوى خود را به آب بدهد، جوشانده شده است . در اين ميان ، زرنيخ هم بايد به اندازه يك ششم نوره باشد.
پس از نوره كشيدن هم بايد چيزى همانند برگ هلو، كنجاره گل كاجيره ، حنا و مشكك و گل سرخ (1183) به بدن ماليده شود تا بوى آن را از ميان ببرد. هر كس مى خواهد از سوختن بدن با نوره در امان بماند، كمتر آن را هم بزند و به محض عمل نمودن ، آن را بشويد و قدرى روغن گل سرخ نيز بر بدن بمالد. و اگر نوره بدن را بسوزاند، مقدارى عدس پوست كنده بردارد، خوب آرد كند، در گلاب و سركه حل كند و برجاى زخم بمالد، كه به اذن خداوند متعال ، بهبود خواهد يافت . آنچه مانع اثر گذاشتن نوره بر بدن مى شود، اين است كه محل ، با سركه انگور، پياز دشتى كاملا ترش و روغن گل سرخ ، خوب ماليده شود.(1184)
همچنين ، ر. ك : ص 332 (آنچه انسان را بر آميزش يارى مى دهد / نوره كشيدن ).
10/9 - دفن موهاى زايد
932 - دعائم الاسلام :
از امام على (عليه السلام ) روايت شده كه به دفن كردن موهاى فرمان داد و فرمود: ((هر چه از آدميزاد جدا مى شود، مردار است )).(1185)
933 - الخصال :
- به نقل از عايشه -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به دفن هفت چيز از انسان ، امر مى فرمود: مو، ناخن ، خون ، حيض ، جفت جنين ، دندان ، و خون بسته .(1186)
همچنين ، ر. ك : ص 291 (دفن ناخن هاى گرفته شده ).
10/10 - آنچه براى درمان كم مويى سودمند است
934 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به حنا خضاب بنديد؛ چرا كه ديده را جلا مى دهد، مو بر مى روياند، بو را خوش مى سازد و همسر مرد را آرامش مى بخشد.(1187)
935 - امام هادى (عليه السلام ):
شانه كردن با شانه عاج ، مو را بر سر مى روياند، كرم ها را از مغز، دور مى سازد، تلخه را فرو مى نشاند، و لثه و گوشت ميان دندان ها را پاك و تميز مى كند.(1188)
936 - امام صادق (عليه السلام ):
سرمه ، مو بر مى روياند، ديده را تيزى مى بخشد و انسان را بر طولانى ساختن سجده ، يارى مى رساند.(1189)
937 - امام صادق (عليه السلام ):
سرمه اثمد، چشم را جلا مى دهد، موبر مى روياند و اشك را مى برد.(1190)
938 - امام رضا (عليه السلام ):
مسواك زدن ، ديده را جلا مى دهد، موبر مى روياند و آبريزش چشم را از ميان مى برد.(1191)
939 - امام رضا (عليه السلام ):
انجير، بوى بد دهان را مى برد، دهان و استخوان ها را استحكام مى بخشد، مو بر مى روياند، درد را مى برد و با وجود آن ، ديگر به دارويى نياز نيست .(1192)
همچنين ، ر. ك : (آنچه ديده را جلا مى دهد / سرمه ) ص 170 و 171 ح 466 تا 469 و ح 473.
فصل يازدهم : ناخن
11/1 - اشاره به حكمت نهفته در آن
940 - امام صادق (عليه السلام ):
- خطاب به مفضل بن عمر -: اى مفضل ! در اين بينديش كه چرا ناخن ها در سرانگشت ها واقع شده اند. جز براى آن كه از انگشت ها حفاظت كنند و در آنجام دادن كارها يارى دهند؟(1193)
11/2 - كوتاه كردن ناخن
941 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
ميان ريش خود را تميز كنيد و ناخن هايتان را بگيريد؛ زيرا شيطان ، ميان گوشت و ناخن ، روان مى شود.(1194)
942 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
برخى از شما از خبر آسمان مى پرسند، در حالى كه ناخن هاى خود را به سان ناخن هاى پرندگان ، وامى گذارند كه در آنها جنابت ، آلودگى و چرك ، جاى مى گيرد.(1195)
943 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس موى عانه خود را نتراشد، ناخن هاى خود را كوتاه نكند و سبيل خود را از ته نچيند، از ما نيست .(1196)
944 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كوتاه كردن ناخن ها، از بيمارى بزرگ ، جلوگيرى مى كند و روزى را سرشار مى سازد.(1197)
945 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
فطرت ، برچيدن ناخن ها، گرفتن سبيل و تراشيدن موى عانه است .(1198)
946 - امام باقر (عليه السلام ):
ناخن ها را از آن رو بايد كوتاه كرد كه جايگاه شيطان است و فراموشى ، از آن سرچشمه مى گيرد.(1199)
947 - امام صادق (عليه السلام ):
پوشيده ترين و پنهان ترين جايى كه شيطان براى چيره شدن بر آدميزاد مى يابد، اين است كه در زير ناخن ها جاى گيرد.(1200)
948 - امام صادق (عليه السلام ):
كوتاه كردن ناخن ها از سنت است .(1201)
949 - امام صادق (عليه السلام ):
كوتاه كردن ناخن ها، گرفتن سبيل و تراشيدن (موى ) عانه در احرام ، از سنت است .(1202)
11/3 - كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه
950 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس روز جمعه ناخن هاى خود را كوتاه كند، سرانگشت هايش آشفته نشود.(1203)
951 - امام صادق (عليه السلام ):
گرفتن سبيل و ناخن ها از جمعه تا جمعه ، مايه ايمنى از جذام است .(1204)
952 - امام صادق (عليه السلام ):
كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه از جذام و پيسى و كورى ايمنى مى دهد؛ اگر هم نيازى به كوتاه كردن نبود، آنها را (كمى ) بساى .(1205)
953 - امام صادق (عليه السلام ):
در هر جمعه ، اندكى از سبيل و ناخن هاى خود را بگير؛ و اگر هم چيزى وجود نداشته باشد، جاى آن را بساى ،(1206) تا ديوانگى ، جذام و پيسى به تو نرسد.(1207)
954 - امام باقر (عليه السلام ):
هر كس به گرفتن ناخن در هر پنج شنبه عادت داشته باشد، چشم درد نگيرد.(1208).(1209)
ر. ك : پيشگيرى از برخى بيمارى هاى چشم / ص 163 ح 437 و ح 439.
11/4 - دفن ناخن هاى گرفته شده
955 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خونتان ، موهايتان و ناخن هايتان را به خاك بسپاريد تا ساحران ، آنها را بازيچه نگيرند.(1210)
956 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
ناخن هاى خود را بچينيد و چيده هاى خود را به خاك بسپاريد، لاى انگشتان خود را تميز كنيد، لثه هاى خود را از غذا پاك سازيد، مسواك بزنيد و با دهان بدبو بر من وارد نشويد.(1211)
957 - امام صادق (عليه السلام ):
- در تفسير آيه اءلم نجعل الارض كفاتا# اءحياء واءموتا؛(1212) مگر زمين را محل اجتماع نگردانيديم ؛ چه براى زندگان ، چه براى مردگان ؟)) -: مقصود به خاك سپردن مو و ناخن است .(1213)
958 - امام صادق (عليه السلام ):
مرد، چون ناخن و موى خود را مى گيرد، آنچه را گرفته است ، به خاك بسپارد؛ و اين كار، سنت (مستحب ) است .(1214)
-
فصل دوازدهم : استخوان ها
12/1 - اشاره به حكمت نهفته در استخوان ها
959 - امام صادق (عليه السلام ):
- خطاب به طبيب هندى -: تا خوردن زانو، به سمت عقب قرار داده شده است ؛ چرا كه انسان به سمت جلو راه مى رود و حركات او با تعادل همراه است ؛ اما اگر اين نبود، انسان در هنگام راه رفتن (بر زمين ) مى افتاد.
در كف پا گودى اى قرار داده شده است ؛ زيرا هر چيز، چون به تمامى سطح بر زمين قرار گيرد، به اندازه سنگ آسياب سنگين مى شود. اگر بر لبه اش بر روى زمين قرار باشد، يك كودك هم مى تواند آن را (از جاى خويش ) براند. اگر هم كه چيزى به روى بر زمين قرار گيرد، جابه جا كردن آن ، حتى بر يك مرد، سنگين مى آيد.(1)
960 - امام صادق (عليه السلام ):
- خطاب به مفضل بن عمر -: اى مفضل ! بنگر كه چگونه انسان در خلقتش ويژگى هايى يافته است تا بر چارپايان ، برترى و مهترى داده شود. او به گونه اى آفريده شده است كه راست مى ايستد و راست مى نشيند تا با دستان و اندام ها، روياروى چيزها قرار گيرد و بتواند با آنها در آويزد و كارى انجام دهد. اگر او به سان چارپايان ، صورت به زمين داشت ، نمى توانست هيچ يك از كارها را انجام دهد....
چرا انسان بر ران و سرين خود، اين گوشت را حمل مى كند، جز براى آن كه او را از (درشتى ) زمين نگه دارد تا از نشستن بر آن ، احساس درد نكند، آن سان كه چون انسان نحيف و كم گوشت بنشيند و ميان او و زمين ، حائلى نباشد كه او را از درشتى زمين ، نگه دارد، احساس درد كند؟...
در ساختار بدن جانوران و سامان يافتن آنان بر وضعى كه دارند، انديشه كن . آنها نه به سان سنگ ، سخت آفريده شده اند؛ و اگر چنين بودند، نه خم مى شدند و نه مى توانستند به انجام دادن كارى دست بزنند. همچنين ، آنها بسيار نرم و سست نيز آفريده نشده اند كه نتوانند سنگينى خود را حمل كنند و نه به خويش اتكا ورزند. آنها از گوشتى نرم آفريده نشده اند كه نتوانند سنگينى خود را حمل كنند، و نه به خود اتكا ورزند. آنها از گوشتى نرم آفريده شده اند كه خم مى شود و در درون آن نيز استخوان هايى سخت است و پس و رگ آن را نگه مى دارد و اينها همه را به يكديگر، پيوند مى زند و در كنار هم نگه مى دارد. بر روى همه اينها غلافى از پوست قرار گرفته است كه همه بدن را در بر مى گيرد.
حكايت بدن ، حكايت اين تنديس هاست كه از چوب ساخته و در آنها، پارچه اى بر اطراف چوب پيچيده و به كمك نخ ، به هم بسته مى شود و آن گاه لايه اى از صمغ نيز آنها را مى پوشاند. چوب ها به منزله استخوان ، پارچه ها به منزله گوشت ، و نخ ها به منزله پى و رگ و آن لايه نيز به منزله پوست است . اگر اين احتمال روا باشد كه جانوران متحرك ، به خودى خود و بدون آفريدگار، پديد آمده باشند، چنين چيزى درباره اين تنديس هاى بى جان نيز روا خواهد بود؛ اما اگر اين احتمال درباره تنديس ها روا نباشد، سزامندتر آن است كه درباره جانوران نيز روا نيست ...
انسان ها چون توانسته اند صاحب ذهن و زيركى و توان دست يازيدن به حرفهايى چون : بنا ساختن ، تجارت رنگرزى و جز آن باشند، برايشان كف دستانى بزرگ و برخوردار از انگشتان درشت ، قرار داده شده است تا بتوانند چيزها را در دست گيرند و لازم ترين (2) آنها همين حرفه هاست .(3)
961 - مناقب آل اءبى طالب :
- به نقل از سالم ضرير -: مردى مسيحى از امام صادق (عليه السلام ) درباره تشريح بدن پرسيد.
فرمود: ((خداوند متعال ، انسان را بر دوازده اندام اصلى ، بر 246 استخوان و بر سيصد و شصت رگ آفريد. رگ ها همه بدن را آبيارى مى كنند، استخوان ها اندام ها را نگه مى دارند، گوشت ، استخوان ها را نگه مى دارد و پى ، گوشت را نگه مى دارد.
در دستان انسان ، 82 استخوان قرار داد: در هر دست ، 41 استخوان . از اين شمار، 35 استخوان در كف ، دو استخوان در فاصله ميان مچ و آرنج ، يكى در بازو و سه تا در شانه اوست ؛ و به همين اندازه نيز در دست ديگر.
در پاى او نيز 43 استخوان است . از اين شمار، سى و پنج استخوان در قسمت پايين تر از مچ ، دو تا در ساق ، سه تا در زانو، يكى در روان ، و دو تا در سرين اوست ؛ و به همين اندازه نيز در پاى ديگر.
در پشت او هم هجده مهره است ، در هر يك از پهلوهاى او نه دنده است ، در گردنش هشت (استخوان )، در سر وى نيز 36 استخوان ، در دهانش 28 استخوان و (آن گاه ) 32 استخوان است )).(4)
12/2 - آنچه استخوان ها را استحكام مى بخشد
962 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
گوشت و شير، گوشت مى رويانند و استخوان ها را استحكام مى بخشند؛ و گوشت ، شنوايى و بينايى را افزون مى كند.(5)
963 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن سويق با روغن زيتون ، گوشت بر مى روياند، استخوان را استحكام مى بخشد، پوست را نازك مى كند و بر توان جنسى مى افزايد.(6)
964 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از بكير بن محمد -: نزد امام صادق (عليه السلام ) بودم . مردى به او گفت : اى پسر پيامبر خدا، فرزند، زاده مى شود؛ اما در او كم عقلى و سستى است .
پرسيد: ((چه چيزى تو را از سويق ، باز داشته است ؟ آن را بخور و همسرت را نيز بدان فرمان ده ؛ چرا كه گوشت مى روياند، استخوان را استحكام مى بخشد و سبب مى شود كه جز فرزندانى قوى از شما زاده نگردد)).(7)
965 - المحاسن :
- به نقل از احمد بن محمد بن ابى نصر -: امام رضا (عليه السلام ) فرمود: ((اى احمد! ميل تو به سبزى ها چگونه است ؟)).
گفتم : همه را دوست دارم .
فرمود: ((اگر چنين است ، بر تو باد چغندر؛ چرا كه بر ساحل فردوس مى رويد. در آن ، شفاى هر دردى است ، استخوان را درشت مى كند و گوشت مى روياند)).(8)
966 - امام رضا (عليه السلام ):
انجير، بوى بد دهان را مى برد، دهان و استخوان ها را استحكام مى بخشد، مو بر مى روياند، درد را مى برد و با وجود آن ، ديگر به دارويى نياز نيست .(9)
ر. ك : ص 556 و 557 ح 1826 - 1829.
12/3 - آنچه استخوان هاى ساق و پا را محكم مى كند
967 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن باقلا، استخوان هاى ساق را تراكم درونى مى دهد، توان مغز را افزون مى سازد و خون تازه توليد مى كند.(10)
968 - امام صادق (عليه السلام ):
سنجد، گوشتش گوشت مى روياند، هسته اش استخوان را رشد مى دهد، پوستش پوست را مى پرورد... رگ جذام را به كلى از ميان مى برد و با اين همه ،... ساق پا را نيز قوى مى كند.(11)
969 - امام صادق (عليه السلام ):
به تبدار، سه بار سويق شسته شده ، داده مى شود. اين ، تب را مى برد، تلخ و بلغم را مى خشكاند و ساق پاها را تقويت مى كند.(12)
970 - امام كاظم (عليه السلام ):
سويق ، چنانچه آن را هفت بار بشويى و از ظرفى به ظرف ديگر بريزى ، تب را مى برد و نيرو را به ساق و پاها و قسمت پايين تر از مچ ، سرازير مى كند.(13)
971 - امام كاظم (عليه السلام ):
به تبدار، گوشت كبك بخورانيد؛ چرا كه پاها را نيرو مى دهد و تب را كاملا دور مى كند.(14)
972 - امام رضا (عليه السلام ):
آب گرم ، چنانچه آن را هفت چوش بجوشانى و از ظرفى به ظرف ديگر درآورى ، تب را مى برد و نيرو را به ساق پاها و قسمت پايين تر از مچ ، سرازير مى كند.(15)
12/4 - آنچه مفاصل را نرم مى كند
973 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از ازرق بن سليمان -: از امام صادق (عليه السلام )، درباره آلو پرسيدم ، فرمود: ((براى تلخه ، مفيد است و مفاصل را نرم مى كند. البته ، از آن فراوان مخور؛ چرا كه بادهايى را در مفاصل تو در پى مى آورد)).(16)
12/5 - آنچه مفاصل را سست مى كند
974 - امام كاظم (عليه السلام ):
موى بدن ، چون بلند شود، آب كم را قطع مى كند، مفصل ها را سست مى گرداد و ضعف و سل بر جاى مى نهد.(17)
12/6 - آنچه براى درد پهلو سودمند است
975 - قصص الانبياء:
- به نقل از عبدالله بن سنان -: از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدم : آيا عيسى (عليه السلام ) به آنچه آدمى زادگان بدان مبتلا مى شوند، مبتلا مى شد؟
فرمود: ((آرى . او در خردسالى به درد بزرگ سالان و در بزرگ سالى به درد خردسالان ، گرفتار مى شد و بيمار هم مى شد. چون در دوران خردسالى به درد پهلو - كه از بيمارى هاى بزرگ سالان است - مبتلا مى شد، به مادرش مى گفت : "برايم قدرى عسل و سياه دانه و روغن زيتون بجو و از آن ، خمير بساز و برايم بياور". مادرش آن را برايش مى آورد؛ اما او آن را خوش نمى داشت . مادرش از او مى پرسيد: "چرا آن را خوش ندارى ، در حالى كه خود، آن را طلبيده اى ؟". او در پاسخ مى گفت : "بده به من . به دانش نبوت آن را برايت نسخه كردم و به بى تابى كودكان ، آن را خوش نداشتم ". او دارو را مى بوييد و پس از آن مى نوشيد)).(18)
12/7 - آنچه براى كمر درد، سودمند است
976 - الكافى :
- به نقل از احمد بن محمد بن ابى نصر -: امام رضا (عليه السلام ) فرمود: ((نخود، براى كمر درد، سودمند است )). (درباره ايشان (امام رضا (عليه السلام )) نيز نقل كرده است كه ) او پيش و پس از غذا، آن را مى طلبيد.(19)
977 - امام صادق (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به درگاه پروردگار خويش (عزوجل ) از كمر درد ناليد. خداوند به او فرمود كه دانه با گوشت بخورد، يعنى هليم (20).(21)
همچنين ، ر. ك : ص 612 (گوشت هوبره ).
12/8 - آنچه نقرس مى آورد
978 - امام رضا (عليه السلام ):
انجير(22) و شراب خرما - كه اهلش مى خورند - چون با هم جمع شوند، نقرس و پيسى به وجود مى آورند.(23)
12/9 - آنچه براى نقرس ، سودمند است
979 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
انجير، تازه و خشك ، بخوريد؛ چرا كه بر قدرت همبسترى مى افزايد، بواسير را ريشه كن مى كند و براى درمان نقرس و سردى مزاج ، سودمند است .(24)
فصل سيزدهم : دستگاه تناسل و دفع ادرار
13/1 - اشاره به حكمت نهفته در آن
980 - امام صادق (عليه السلام ) - خطاب به مفضل بن عمر -: اى مفضل ! در اين بينديش كه چگونه آلت هاى آميزش در مرد و زن ، به گونه اى همخوان اينكار، قرار داده شده است . براى مرد، آلتى انبساط پذير قرار داده شده كه دراز مى شود تا نطفه به زهدان برسد، چه اين كه مرد، بدان نياز دارد كه آب خويش در ديگرى بيفكند. براى زن هم ظرفى گود آفريده شده تا هر دو آب را در خود، جاى دهد و فرزند را در درون خود بپذيرد، گنجايش او را داشته باشد و او را حفظ كند تا زمانى كه استحكام يابد. آيا اين ، برخاسته از تدبير خدايى حكيم و پر مهر نيست ؟ از آنچه برايش انباز مى گيرند، پيراسته و فراتر باد!...
چه كسى گذرگاه پيشاب و مدفوع را خود جمع شونده قرار داد تا آنها را مهار كند و نگذارد پيوسته در جريان باشند و زندگى انسان را بر او تباه سازند؟ چه اندازه نعمت از اين دست را هر شمارنده اى مى تواند در شمار آورد؟...
اگر آلت تناسلى مرد، هميشه سست و فروهشته بود، چگونه مى توانست به ژرفاى زهدان برسد تا در آن جا نطفه را خالى كند؟ و اگر نيز هميشه در حالت نعوظ بود، چگونه مرد مى توانست در بستر، از اين پهلو بدان پهلو بچرخد و يا در حالى كه چيزى پيش آمده در جلو او هست ، در ميان مردم راه برود؟ چنين چيزى ، افزون بر زشتى چشم انداز، تحريك شهوت را در زن و مرد، در همه وقت ، در پى مى آورد.
بدين سان ، خداوند - جل اسمه - تقدير كرد كه بيشتر آن در همه اوقات ، به چشم نيايد و از آن ، دشوارى اى بر مردان تحميل نشود؛ بلكه خداوند در آن نيرويى قرار داد كه به گاه نياز، راست شود؛ چرا كه او خود تقدير كرده كه استمرار و ماندگارى نسل ، از رهگذر آن باشد.(25)
13/2 - كاركردها
13/2 - 1 - عادت ماهانه
قرآن
ويسئلونك عن المحيض قل هو اءذى فاعتزلوا النساء فى المحيض ولا تقربوهن حتى يطهرن فاذا تطهرن فاءتوهن من حيث اءمركم الله ان الله يحب التوبين ويحب المتطهرين ؛(26) از تو درباره خون حيض مى پرسند. بگو: آن آزردگى اى است . پس در ايام حيض از زنان كناره گزينيد و نزديكشان مشويد تا پاك شوند. پس چون پاك شدند، از همان سويى كه خداوند فرمانتان داده است ، به سراغشان رويد. خداوند، توبه كنندگان را دوست دارد و طهارت جويان را دوست دارد.
حديث
981 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
كمترين ايام حيض ، سه روز و بيشترين آن ، ده روز است .(27)
982 - امام صادق (عليه السلام ):
زن ، هنگامى كه به پنجاه سالگى برسد، خون نمى بيند، مگر آن كه زنى از قريش باشد.(28)
983 - الكافى :
- به نقل از عبدالرحمان بن حجاج -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((سه كس اند كه در هر حالتى مى توان با آنها عقد نكاح بست (29): آن كه هنوز خون نديده است و همانندهايش نيز هنوز خون نمى بينند)).
پرسيدم : اندازه سنى آن چيست ؟
فرمود: ((وقتى كمتر از نه سال بر او گذشته باشد. (سپس ادامه داد: دوم ) آن كه كس با او دخول نكرده است و (سوم ) آن كه از حيض نوميد شده و همانندهايش نيز حائض نمى شوند)).
گفتم : حد آن چيست ؟
فرمود: ((وقتى پنجاه سال داشته باشد)).(30)
984 - الكافى :
- به نقل از حفص بن بخترى -: زنى بر امام صادق (عليه السلام ) وارد شد و از ايشان در اين باره پرسيد كه زنى ، خونش استمرار مى يابد و نمى داند اين خون ، حيض است يا چيزى ديگر.
امام به او فرمود: ((خون حيض ، گرم ، خالص ، سياه رنگ و داراى جهش و حرارت است ؛ اما خون استحاضه ، زرد و سرد است . پس اگر خون ، داراى حرارت و جهش و سياهى بود، زن بايد نماز را واگذارد)).
آن زن پس از شنيدن بيرون رفت ، در حالى كه مى گفت : به خداوند سوگند، اگر يك زن هم مى بود، بر اين نمى افزود.(31)
13/2 - 2 - نطفه
قرآن
انا خلقنا الانسن من نطفة اءمشاج نبتليه فجعلنه سميعام بصيرا؛(32)
ما انسان را از نطفه اى به هم آميخته كه آن را مى آزماييم ، بيافريديم و آن گاه ، او را شنوا و بينا ساختيم .
حديث
985 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در پاسخ به پرسش درباره جايگاه استقرار آب مرد و آب زن -: جايگاه استقرار آب مرد؛ آب او از سر آلت بيرون مى آيد و آن ، رگى است كه در پشت او جريان مى يابد تا هنگامى كه در تخم چپ ، استقرار بيابد اما جاى آب زن ؛ آب او از استخوان سينه ، آهسته به جنبش در مى آيد و پيوسته نزديك مى شود تا هنگامى كه زن ، كام بيابد.(33)
13/2 - 3 - مايع پروستات
986 - الكافى :
- به نقل از محمد به مسلم -: به امام باقر (عليه السلام ) گفتم : مردى پيشاب كرده و آبى به همراه ندارد.
فرمود: ((آلت خود را تا سر آن ، سه بار بفشرد و سر آن را نيز سه بار فشار دهد. اگر پس از آن چيزى بيرون آمد، پيشاب نيست ؛ بلكه از رگ هاى پشت (ودى ) است )).(34)
987 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر نرينه اى مذى دارد؛ اما اگر منى باشد، موجب غسل است .(35)
988 - امام صادق (عليه السلام ):
اگر از آلتت چيزى از مذى يا ودى بيرون آمد و در حال نماز باشى ، نه آن را بشوى ، نه نماز را بشكن و نه وضوى خود را به سبب آن ، باطل بدان ، هر چند كه (از فرازى ) به پس تو نيز رسيده باشد؛ چرا كه اين آب به منزله آب بينى است . هر چيز هم كه پس از وضو از تو بيرون مى آيد، از رگ هاى پشت (غده ها) يا از بواسير است و چيز مهمى نيست . آن را از جامه ات مشوى ، مگر اين كه جامه را آلوده كند.(36)
989 - كتاب من لا يحضره الفقيه :
روايت شده كه مذى و وذى ، به منزله آب دهان و آب بينى است ؛ نه شستن جامه از آن لازم است و نه شستن آلت .(37)
990 - امام صادق (عليه السلام ):
منى ، مذى ، ودى و وذى ، از آلت بيرون مى آيند. منى ، آن چيزى است كه به سببش استخوان ها شل مى شوند و بدن سست مى گردد و موجب غسل است . مذى از شهود بيرون مى آيد و در آن چيزى نيست . ودى ، آن چيزى است كه پس از پيشاب بيرون مى آيد. وذى هم آن چيزى است كه به سبب بيمارى ها بيرون مى آيد. و در آن ، چيزى نيست .(38)
13/3 - نمونه هايى از بيمارى هاى زنان
الف - قطع شدن عادت ماهانه
991 - امام كاظم (عليه السلام ):
خون عادت را گاه باد، بند مى آورد، بى آن كه آبستنى در ميان باشد.(39)
992 - امام كاظم (عليه السلام ):
از ميان رفتن خونريزى زنان ، بر دو گونه است : تباهى اى كه در عادت ماهانه حاصل آمده باشد، و از ميان رفتنى كه از آبستنى ، ناشى شده باشد. و هر يك از اينها كه رخ دهد، زن پس از نهادن فرزند يا پس از گذشتن سه ماه پاكى بر او كه در اين مدت هيچ خونى نيز نباشد، براى (ازدواج با) مردان حلال شود.(40)
ب - شاخك و فنج
993 - امام صادق (عليه السلام ):
زن را به واسطه چهار چيز پس دهند: به واسطه پيسى ، جذام ، ديوانگى ، و شاخك - كه همان فنج است - البته تا زمانى كه مرد با او همبستر نشده باشد؛ اما اگر با او همبستر شده باشد، نه .(41)
ج - فقدان دوشيزگى
994 - امام صادق (عليه السلام ):
- درباره مردى كه به زنش گفته بود: تو دوشيزه به حجله ام نيامده اى -: بر او چيزى نيست ؛(42) زيرا دوشيزگى بدون آميزش نيز از ميان مى رود.(43)
995 - امام كاظم (عليه السلام ):
مردى در حالى كه زنى به همراهش بود، رو به اميرمومنان (عليه السلام ) كرد و گفت : اى اميرمومنان ! من با زنم در حالى ازدواج كرده ام كه دوشيزه بوده است ؛ اما چون با او همبسترى كرده ام ، او را نادوشيزه يافته ام .
فرمود: ((واى بر تو! گاه دوشيزگى به واسطه جستن ، پرش ،(44) حيض ، طهارت گرفتن و در خانه ماندگى دراز مدت ، از ميان مى رود)).(45)
13/4 - برخى عوامل بيمارى هاى دستگاه ادرارى و تناسلى
13/4 - 1 - نگه داشتن پيشاب
996 - امام رضا (عليه السلام ):
هر كس مى خواهد مثانه اش به عارضه اى گرفتار نشود، پيشاب خود را نگه ندارد، حتى اگر كه بر پشت مركب خويش نشسته باشد.(46)
13/4 - 2 - آميزش بدون انزال
997 - امام رضا (عليه السلام ):
آميزش بدون انزال ، سنگ (مثانه ) مى آورد... و هر كس مى خواهد از سنگ و دشوارى دفع ادرار در امان باشد، نبايد در هنگام حصول شهوت ، منى را در خود نگه دارد، و نيز نبايد آميزش با زنان را (بسيار) به درازا بكشاند.(47)
13/4 - 3 - خوردن قلوه و شكمبه گوسفند
998 - امام رضا (عليه السلام ):
عادت داشتن به خوردن قلوه و شكمبه (سيرابى ) گوسفند، مثانه را ديگرگون مى كند.(48)
13/4 - 4 - عادت به حمام رفتن
999 - امام كاظم (عليه السلام ):
حمام رفتن يك روز در ميان ، گوشت بدن را مى افزايد؛ اما عادت به آن در هر روز، پيه كليه ها را آب مى كند.(49)
13/4 - 5 - تكيه زدن در حمام
1000 - امام صادق (عليه السلام ):
در حمام (به ديوار) تكيه مزن ؛ چرا كه پيه كليه ها را آب مى كند(50).(51)
13/5 - برخى از عوامل سلامت دستگاه ادرارى و تناسلى
13/5 - 1 - ختنه
1001 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
خداوند، خليل خويش را به آيين راست و درست برانگيخت و او را به كوتاه كردن سبيل ، گرفتن ناخن ها، كندن موهاى زير بغل ، تراشيدن موى زهار و ختنه ، فرمان داد.(52)
1002 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
فرزندانتان را در روز هفتم (تولد)، ختنه كنيد؛ چرا كه پاك تر و پاكيزه تر است و گوشت را سريع تر مى روياند.(53)
1003 - امام على (عليه السلام ):
در ختنه فرزندانتان شتاب كنيد؛ چرا كه اين كار، برايشان پاك تر است .(54)
1004 - امام على (عليه السلام ):
فرزندانتان را در روز هفتم (تولد) ختنه كنيد. نه گرما، شما را از آن ، باز دارد، نه سرما؛ چرا كه اين كار، مايه پاكى تن است و زمين از پيشاب ختنه ناشدگان به درگاه خداوند مى نالد.(55)
1005 - امام صادق (عليه السلام ):
نوزاد را در روز هفتم ، عقيقه و ختنه كنند.(56)
1006 - امام صادق (عليه السلام ):
سوراخ كردن گوش پسر بچه از سنت است و ختنه كردن او در هفت روز هم از سنت است .(57)
1007 - الكافى :
- به نقل از ابوبصير -: از امام باقر (عليه السلام ) در اين باره پرسيدم كه كنيزى از سرزمين شرك به بردگى گرفته مى شود و اسلام مى آورد. آن گاه ، ما براى او كسى را مى جوييم كه ختنه اش كند؛ اما به هيچ زنى دست نمى يابيم .
فرمود: ((سنت ختنه ، تنها بر مردان است ، نه بر زنان ))(58).(59)
13/5 - 2 - پليدى زدايى و شستن
1008 - امام باقر (عليه السلام ):
نمازى نيست ، مگر به پاك كننده اى . تو را در پليدى زدايى (از مخرج غائط)، سه سنگ بسنده است . سنت پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بر اين جريان يافته است . اما در پيشاب ، گريزى از شستن آن نيست .(60)
1009 - امام صادق (عليه السلام ):
سنت در پليدى زدايى (از مخرج ) بر استفاده از سه سنگ دست نخورده جريان يافته است و پس از آن هم از آب استفاده شود.(61)
ر. ك : ص 239 (آنچه براى درمان بواسير، سودمند است / استنجا با مشكك ).
13/5 - 3 - خوردن ترب
1010 - امام صادق (عليه السلام ):
ترب بخور؛ چرا كه در آن ، سه ويژگى است : برگش بادها را دور مى كند، قسمت ميانى اش پيشاب را جامه مى شود(62) و بيخش بلغم را از ميان مى برد.(63)
1011 - امام صادق (عليه السلام ):
ترب ، بيخش بلغم را از ميان مى برد، قسمت ميانى اش ، گوارش مى دهد و برگش ، ادرار را به طور كامل به جريان مى اندازد.(64)
13/5 - 4 - خوردن خربزه
1012 - امام صادق (عليه السلام ):
- درباره ويژگى هاى خربزه -: سنگ را در مثانه ذوب مى كند.(65)
1013 - امام صادق (عليه السلام ):
خربزه بخوريد؛ چرا كه در آن ، ده ويژگى است : پيه زمين است ؛ نه دردى در آن هست و نه فسادى ؛ خوراك است ؛ آب است ؛ ميوه است ؛ سبزى خوش است ؛ شست و شو دهنده است ؛ خورش است ؛ توان جنسى را مى افزايد؛ مثانه را مى شويد؛ و ادرار آور است .(66)
ر. ك : ص 533 ح 1756.
-
13/6 - آنچه براى برخى از بيمارى هاى دستگاه تناسلى سودمند است
13/6 - 1 - آنچه براى درمان بند نيامدن خون عادت ، سودمند است
1014 - الكافى :
- به نقل از على بن مهزيار -: يكى از دختركان ما عادت شد و خونريزى اش متوقف نمى شد تا جايى كه در آستانه مرگ قرار گرفت . امام جواد (عليه السلام ) فرمود تا سويق (67) عدس به او بخورانند. اين سويق به او خوراند شد و پس از آن ، خونريزى بند آمد و از بهبود يافت .(68 )
13/6 - 2 - آنچه براى بازگشت عادت ماهانه ، سودمند است
1015 - الكافى :
- به نقل از اسماعيل بن بزيع -: به امام كاظم (عليه السلام ) گفتم : دخترى جوان دارم كه بيمارى (كنايه از عادت ماهانه ) او از ميان رفته است . فرمود كه سر وى را با حنا خضاب كنند؛ عادت ماهانه به وى باز خواهد گشت .
اين كار را انجام دادم و عادت ماهانه به وى بازگشت .(69)
13/6 - 3 - آنچه براى درمان ريزش قطره قطره پيشاب ، سودمند است
1016 - طب الائمة (عليهم السلام ):
- به نقل از ابوبصير -: عمرو افرق به امام باقر (عليه السلام ) از ريزش قطره قطره پيشاب ، اظهار ناراحتى كرد.
فرمود: ((هزار اسپند بردار و شش بار با آب سرد و يك بار هم با آب گرم بشوى . سپس ، بايد آن را در سايه خشك كرد، آن گاه قدرى روغن خالص ياسمين بدان در آميخت و آن گاه ، سفوفى از آن در حالت ناشتا خورد. به اذن خداوند متعال ، ريزش پيشاب را قطع خواهد كرد)).(70)
ر. ك : ص 577 ح 1900.
13/6 - 4 - آنچه براى درمان احساس درد به هنگام دفع پيشاب ، سودمند است
1017 - مكارم الاخلاق :
- به نقل از فضل -: به امام صادق (عليه السلام ) اظهار كردم كه در هنگام ادرار كردن با سختى روياروى مى شوم .
فرمود: ((در آخر شب ، قدرى شونيز استعمال كن )).(71)
13/7 - بهداشت آميزش
13/7 - 1 - آنچه بايد عروس را در هفته اولش از آن باز داشت
1018 - كتاب من لا يحضره الفقيه :
- به نقل از ابوسعيد خدرى -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، به على بن ابى طالب سفارش كرد و به او فرمود: ((اى على ! عروس را در هفته اولش از شير، سركه ، گشنز، سيب ترش ، از اين چهار چيز، باز بدار)).
امام على (عليه السلام ) پرسيد: اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! براى چه او را از اين چيزها باز بدارم ؟
فرمود: ((زيرا از اين چهار چيز، زهدان سترون و سرد مى شود...)).
امام على (عليه السلام ) (ديگر بار) پرسيد: اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) اما از اين ميان ، از سركه چرا باز داشته مى شود؟
فرمود: ((اگر در حالى كه سركه خورده است ، عادت ماهانه شود، هرگز كامل پاك نگردد، گشنيز هم حيض را در شكم وى برمى انگيزاند و زادن را بر او سخت مى سازد. سيب ترش نيز حيض شدن او را قطع مى كند و اين عارضه براى وى يك بيمارى مى شود)).(72)
13/7 - 2 - حرمت آميزش با زن حائض
قرآن
ويسئلونك عن المحيض قل هو اءذى فاعتزلوا النساء فى المحيض ولا تقربوهن حتى يطهرن فاذا تطهرن فاءتوهن من حيث اءمركم الله ان الله يحب التوبين ويحب المتطهرين ؛(73)
از تو درباره حيض مى پرسند. بگو: آن آزردگى اى است . پس در دوره عادت ماهانه ، از زنان كناره گزينيد و نزديكشان مشويد تا پاك شوند. پس چون پاك شدند، از همان سويى كه خداوند فرمانتان داده است ، به سراغشان برويد. خداوند، توبه كنندگان را دوست دارد و طهارت جويان را دوست دارد.
حديث
1019 - الفقه المنسوب للامام الرضا (عليه السلام ):
مبادا با زنى حائض ، آميزش كنى !(74)
1020 - امام صادق (عليه السلام ):
زن كه حائض شودت بر همسرش حرام گردد كه با او از شرمگاه ، كارى كند؛ چرا كه خداوند متعال فرموده است : ولا تقربوهن حتى يطهرون ؛ نزديكشان مشويد تا پاك شوند.(75)
1021 - امام باقر (عليه السلام ):
- درباره زنى كه در آخرين روزهاى عادتش خونريزى وى قطع مى شود -: اگر شوهر وى به چيرگى شهوت گرفتار آمد، به زن بگويد كه شرمگاه خويش را بشويد. سپس ، پيش از آن كه غسل كند، اگر خواست ، به او دست بزند.(76)
1022 - الكافى :
- به نقل از على بن يقطين -: از امام كاظم (عليه السلام )، درباره زنى كه پاكى مى بيند و شويش با او در مى آميزد، پرسيدم .
فرمود: ((اشكالى ندارد؛ اما نزد من ، غسل پسنديده تر است )).(77)
1023 - الكافى :
- به نقل از عبدالملك بن عمرو -: از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدم : همسر زن حائض ، چه بهره اى از او دارد؟
فرمود: ((هر چيزى ، مگر خود پيش )).(78)
13/7 - 3 - حرام بودن آميزش با تازه زا
1024 - امام على (عليه السلام ):
اشكالى ندارد كه مرد با زن در دوره پس از زايمان ازدواج كند، اما نبايد با او آميزش كند تا هنگامى كه از خون نفاس ، پاك شود.(79)
13/7 - 4 - زيان هاى آميزش با زن حائض
1025 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس با زن خود در حالى كه وى حائض كند، آميزش كند و فرزند جذامى يا پيس زاده شود، مبادا جز خود را نكوهش كند.(80)
1026 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اى امت ! خداوند - تبارك و تعالى - براى شما امت ، 24 چيز را دوست ندارد و شما را از آنها نهى مى كند:... براى مردم ، اين را خوش نمى دارد كه با زن خويش در حالى كه وى حائض است ، آميزش كند. پس اگر چنين كند و فرزند حاصل از آن جذامى يا گرفتار پيسى زاده شود، مبادا جز خويش را نكوهش كند.(81)
1027 - الكافى :
- به نقل از ابو عروه يا شعيب عقرقونى -: يك روز چهارشنبه در زندان بر امام كاظم (عليه السلام ) وارد شدم ، در حالى كه وى حجامت مى كرد. به او گفتم : اين روزى است كه مردم مى گويند هر كس در آن حجامت كند، گرفتار پيسى مى شود.
فرمود: ((از اين پيشامد بر كسى بايد بيم داشت كه مادرش در حال حيض او را آبست شده است )).(82)
1028 - امام رضا (عليه السلام ):
به سراغ زن حائض رفتن ، جذام را در فرزند (حاصل از آن ) به وجود مى آورد.(83)
1029 - الكافى :
- به نقل از عذافر صيرفى -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((آيا اين ناهنجار آفريده شدگان را مى بينى ؟)).
فرمود: ((اينان ، كسانى اند كه پدرانشان با زنان خود در دوران آلودگى آنان ، آميزش مى كردند)).(84)
همچنين بنگريد به : ص 264 (عوامل ابتلا به جذام / همبسترى با زن حائض ).
13/7 - 5 - مواردى كه در آنها آميزش مكروه است
1030 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مبادا كسى در حالى كه از قضاى حاجت خوددارى مى ورزد، نزديكى كند؛ چرا كه اين كار، بواسير مى آورد؛ و مبادا كسى در حالى كه پيشاب خود را نگه مى دارد، نزديكى كند؛ چرا كه اين كار، بواسير مى آورد؛ و مبادا كسى در حالى كه پيشاب خود را نگه مى دارد، نزديكى كند؛ چرا كه اين كار، ناسور(85) مى آورد.(86)
1031 - امام صادق (عليه السلام ):
سه چيز، بدن را فرسوده مى كند و شايد هم (فرد را) بكشد: حمام رفتن با شكم پر، آميزش كردن با شكم پر(87)، و همبسترى با پيرزنان .(88)
1032 - امام رضا (عليه السلام ):
آميزش پس از آميزش ، بى آنكه ميان آنها غسلى صورت پذيرفته باشد، ديوانگى فرزند را در پى مى آورد(89).(90)
1033 - امام على (عليه السلام ):
- چون درباره آميزش جنسى از او پرسيدند -: شرمى است كه از يان مى رود و شرمگاه هايى كه در بر هم مى آيند. همانندترين چيز به ديوانگى است . اصرار بر آن مايه فرسودگى و پيرى ، و بيرون آمدن از آن حال پشيمانى است . ميوه حال آن ، فرزند است كه اگر زنده بماند، فتنه باشد و اگر بميرد، اندوهگين سازد.(91)
1034 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- در سفارش به امام على (عليه السلام ) -: اى على ! در آغاز، ميان و پايان ماه با همسرت نزديكى مكن ، كه ديوانگى ، جذام و تباه مغزى ، بسيار زود به سراغ وى و فرزندش مى آيد.
اى على ! بعد از ظهر با همسرت نزديكى مكن ؛ چرا كه اگر در آن هنگام ، ميانتان فرزندى تقدير شود، كژ چشم خواهد بود و شيطان ، از كژ چشمى انسان ، شادمان مى شود.
اى على ! به هنگام آميزش ، سخن مگوى ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، اطمينانى نيست كه لال نباشد. هم مبادا كسى از شما بر شرمگاه زن خويش بنگرد؛ بلكه بايد به هنگام آميزش ، ديده فرو هلد؛ چرا كه نگريستن به شرمگاه ، كورى را در فرزند بر جاى مى نهد.
اى على ! با هوس به زنى غير همسر خود، با زن خويش آميزش مكن ؛ زيرا از اين بيم دارم كه اگر برايتان فرزندى تقدير شود، زن صفت ، يا ماده و تباه مغز باشد.
اى على ! هر كس جنب با همسر خويش در بست در باشد، نبايد قرآن بخواند؛ چه ، از اين بيم دارم كه از آسمان ، آتشى بر آنها فرود آيد و آنان را بسوزاند.(92)
اى على ! با همسرت آميزش مكن ، مگر آن كه هر كدامتان دستمالى داشته باشيد. خود را با پارچه اى مشترك ، پاك نكنيد كه شهوت بر شهوت واقع مى شود و اين كارت دشمنى ميان شما را در پى مى آورد و كارتان را به جدايى و طلاق مى كشاند.
اى على ! ايستاده با همسرت نزديكى مكن ؛ چرا كه اين كار، كار خران است ؛ و اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، ادرار كننده در بستر باشد، چنان كه خران در هر مكانى پيشاب مى ريزند.
اى على ! در شب عيد قربان با همسرت نزديكى مكن ؛ زيرا اگر ميانتان فرزندى تقرير شود، شش انگشت يا چهار انگشت خواهد داشت .
اى على ! در زير درختى ميوه ده با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، جلاد، قاتل يا عريف (93) خواهد بود.
اى على ! در زير نور خورشيد و تابش آن با همسرت نزديكى مكن ، مگر اين كه پرده اى آويخته باشى كه شما را مى پوشاند؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود تا پايان عمر در تيره بختى و تهى دستى خواهد بود.
اى على ! ميان اذان و اقامه با همسرت نزديكى مكن ؛ زيرا اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، به خونريزى علاقه مند خواهد بود.
اى على ! اگر همسرت باردار شد، با او آميزش مكن ، مگر آن كه با وضو باشى ؛ زيرا اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، كوردل و ناخن خشك خواهد بود.
اى على ! در نيمه شعبان با همسرت نزديكى مكن ، زيرا اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، بدشگون خواهد بود و نشانى سياه بر چهره خواهد داشت .
اى على ! با همسرت در آخرين روزهاى پاكى و در حالى كه تنها دو روز از او مانده باشد، نزديكى مكن ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، عشار يا ياور ستمگران خواهد بود و توده هايى از مردم به دست او به كام مرگ خواهند رفت .
اى على ! چون آهنگ سفر كردى ، آن شب با همسرت نزديكى مكن ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، دارايى خويش را در غير حق خرج خواهد كرد. (آن گاه ، پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) اين آيه را خواند:) ان المبذرين كانوا اخوان الشياطين ؛(94) ولخرج ها، برادران شياطين اند.
اى على ! چون روانه سفرى شدى ، تا مسافت سه شبانه روز ره پيمودن ، با همسرت نزديكى مكن ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، يار هر ستمگرى خواهد بود كه بخواهد به تو ستمى برساند.
اى على ! در نخستين ساعت شب ، با همسرت نزديكى مكن ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، اطمينان نيست كه ساحر و از آنان كه دنيا را بر آخرت بر مى گزيند، نباشد(95).(96)
1035 - الكافى :
- به قل از عبدالرحمان بن سالم ، از پدرش -: به امام باقر (عليه السلام ) گفتم : آيا وقتى از اوقات هست كه در آن ، آميزش در حالى كه حلال است ، مكروه باشد؟
فرمود: ((آرى . ميان طلوع سپيده تا طلوع خورشيد، از غروب خورشيد تا پنهان شدن سرخى افق ، در روزى كه خورشيد مى گيرد، در شبى كه ماه مى گيرد، در شب و روزى كه در آنها باد سياه ، باد سرخ و باد زرد مى وزد، و در روز و شبى كه در آن ، زلزله رخ مى دهد)).(97)
ر. ك : (عوامل طول عمر) ص 68 ح 98 و 99.
13/8 - آداب آميزش
13/8 - 1 - آنچه پيش از آميزش ، بايسته است
الف - چيرگى شهوت
1036 - امام صادق (عليه السلام ):
جز از سر چيرگى شهوت ، آميزش مكن .(98)
ب - انتخاب زمان مناسب
1037 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
- از سفارش هاى ايشان به امام على (عليه السلام ) -: اى على ! بر تو باد آميرش در شب دوشنبه ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، حافظ كتاب خدا و خرسند به تقدير خداوند (عزوجل ) خواهد بود.
اى على ! اگر در شب سه شنبه با همسرت نزديكى كردى و ميانتان فرزندى تقدير شد، پس از گواهى دادن به اين كه خدايى جز الله نيست و محمد، پيامبر خداست ، شهادت ، روزى او خواهد شد، خداوند، او را همراه با مشركان ، كيفر نخواهد داد و خوش بو دهان ، دل مهربان ، گشاده دست و پيراسته زبان از غيبت و دروغ و تهمت ، خواهد بود.
اى على ! اگر در شب پنج شنبه با همسرت نزديكى كردى و ميانتان فرزندى تقدير شد، حكمرانى از حكمرانان يا عالمى از عالمان خواهد بود؛ و اگر در روز پنج شنبه ، به هنگام برگشتن خورشيد از ميانه آسمان با او نزديكى نخواهد شد و انسانى راست و درست خواهد بود و خداوند (عزوجل ) سلامت دين و دنيا را روزى او خواهد ساخت .
اى على ! اگر شب جمعه با او نزديكى كردى و ميانتان فرزندى بود، سخنورى خوش گوى و پرزبان خواهد بود. اگر در روز جمعه ، پس از عصرگاهان با او نزديكى كردى و ميانتان فرزند تقدير شد، نامورى سرشناس و آگاه خواهد بود. اگر هم در جمعه شب ، پس از نماز عشا با او نزديكى كردى ، اميد است ، به خواست خداوند متعال ، يكى از ابدال باشد.(99)
1038 - امام باقر (عليه السلام ):
در آغاز شب ، نه در زمستان و نه در تابستان ، با زنان نزديكى مكن ؛ چرا كه (در آن هنگام )، معده پر است و اين كار، ناستوده ، و از آن ، بيم قولنج (/ باد كنج )، سست اندامى و كژدهانى ، نقرس ، سنگ ، ريزش غير ارادى ادرار، فتق و ضعف بينايى و هشيارى وجود دارد. اگر چنين كارى را بخواهند، بايد در آخر شب باشد؛ چرا كه بيشتر موجب سلامت بدن است ، در آن بيشتر اميد فرزند مى رود و براى فرزندى كه ميان زن و مرد تقدير مى شود، هوش بيشترى را سبب مى شود.(100)
1039 - امام على (عليه السلام ):
براى مرد(101)، مستحب است در نخستين شب از ماه رمضان به سراغ همسر خويش برود؛ چرا كه خداوند (عزوجل ) فرموده است : اءحل لكم ليلة الصيام الرفث الى نسآئكم ؛(102) در شب روزه (ماه رمضان )، همخوابگى با زنان ، برايتان حلال شده است و در اين آيه ، واژه ((رفث )) به معناى آميزش است .(103)
همچنين ، ر. ك : ص 316 ح 1034 و ص 318 ح 1035.
ج - پوشيده داشتن
1040 - امام على (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از اين نهى فرمود كه در حالى مرد با همسرش آميزش كند كه كودكى در گهواره ، آنان را مى نگرد.(104 )
1041 - امام صادق (عليه السلام ):
انسان ، نبايد با وجود پسر بچه در خانه ، با همسرش يا كنيزش آميزش كند؛ زيرا اين كار، پيامد زنا دارد.(105)
1042 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سه چيز را از كلاغ بياموزيد: پنهان داشتن آميزش ، سحر خيزى در طلب روزى ، و احتياط ورزى او را.(106)
د - دعا
1043 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
زنهار كه اگر كسى هنگام همبسترى با همسرش بگويد: ((به نام خدا، خداوندا! شيطان را از من دور كن و شيطان را از آنچه روزى مان كرده اى ، دور ساز)) و سپس ميانشان در اين آميزش يا به هر ترتيب ، فرزندى تقدير شود، هرگز شيطان به او زيانى نخواهد رساند.(107)
1044 - امام على (عليه السلام ):
اگر كسى از شما بخواهد با همسر خويش به هم آيد، بگويد: ((خداوندا! من به فرمان تو شرمگاه او را بر خويش حلال دانستم و به عنوان امانت تو، او را پذيرفتم . اكنون ، اگر از او برايم فرزندى تقدير كردى ، وى را پسرى سالم و كامل قرار ده و در او براى شيطان ، بهره و سهمى مگذار)).(108)
1045 - امام باقر (عليه السلام ):
اگر فرزند خواستى ، در هنگام آميزش بگو: ((خداوندا! مرا فرزندى روزى كن و او را پرهيزگارى كه در خلقت وى فزونى و كاستى اى نيست ، قرار ده و عاقبت او را به خير گردان )).(109)
1046 - امام صادق (عليه السلام ):
هر كس بخواهد زنش بچه دار شود، پس از نماز جمعه ، دو ركعت نماز بگزارد و در آنها ركوع و سجده را طولانى سازد و سپس بگويد: ((خداوندا! به حرمت آنچه زكريا بدان از تو مسئلت داشت ، از تو مى خواهم . پروردگارا! مرا تنها مگذار كه تو خود، برترين وارثانى . خداوندا! از نزد خويش ، مرا فرزندانى پاك ببخش كه تو شنوايى دعايى . خداوندا! به نام تو او را بر خويش حلال ساختم و به امانت تو، او را در اختيار گرفتم . اكنون ، اگر در رحم او برايم فرزندى تقدير كرده اى ، او را فرزندى خجسته و پيراسته قرار ده و در او براى شيطان ، بهره و سهمى قرار مده )).(110)
ه - آرامش
1047 - مناقب آل اءبى طالب :
مردى در اين باره از اميرمومنان پرسيد كه چرا فرزند، گاه همانند پدر و مادر خويش ، و گاه همانند دايى و عموست ؟
امام على (عليه السلام ) به امام حسن (عليه السلام ) فرمود: ((او را پاسخ گوى )).
امام حسن (عليه السلام ) فرمود: ((اما درباره فرزند؛ اگر مرد با دلى آرام و اندامى بدون اضطراب به سراغ همسر خويش برود، دو نطفه با استوارى و چنان كه دو جنگاور به هم در مى آويزند، با يكديگر گلاويز مى شوند. پس چنانچه نطفه مرد بر نطفه زن چيرگى يابد، فرزند، همانند پدر مى شود و چنانچه نطفه زن بر نطفه مرد، چيرگى يابد، فرزند با مادر، همانند مى شود. اما اگر مرد با دلى نا آرام و اندامى آشفته به سراغ زن برود، دو نطفه ، آشفته و لرزان مى شوند و به سمت راست يا چپ زهدان مى افتند. چنانچه نطفه به سمت راست زهدان بيفتد، بر رگ هاى عموها و عمه ها افتد و به عموها و عمه ها همانند مى شود، و چنانچه به سمت چپ زهدان افتد، بر رگ هاى دايى و خاله ها مى افتد و به دايى ها و خاله ها همانند مى شود)).
آن مرد برخاست ، در حالى كه مى گفت : خداوند، خود مى داند رسالت خويش را كجا قرار دهد.
روايت شده است كه آن مرد، خضر (عليه السلام ) بود.(111)
1048 - امام حسن (عليه السلام ):
در پاسخ كسى كه پرسيده بود: چگونه گاه شخص به عموها و دايى هاى خود شباهت دارد -: اگر مرد به سراغ زن برود و با دلى آرامش يافته و اعصابى آرام و تنى نا آشفته با او نزديكى كند و در نتيجه ، آن نطفه در ميانه رحم جايگزين گردد، فرزند با شباهت به پدر و مادر خويش ، زاده مى شود. اما اگر مرد با دلى آرامش نايافته و رگ هايى نا آرام و آشفتگى بر يكى از رگ ها مى افتد. اگر بر رگى از رگ هاى عموها بيفتد، فرزند به عموهاى خويش همانند مى شود و اگر بر رگى از رگ هاى دايى ها بيفتد، مرد به دايى خود همانند مى شود.(112)
13/8 - 2 - آنچه به هنگام آميزش بايسته است
الف - بازى
1049 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
سه چيز از نامهربانى است : اين كه كسى با كسى همراه شود و از نام و كنيه وى نپرسد؛ اين كه مردى به غذايى دعوت شود و نپذيرد يا بپذيرد و نخورد؛ و اين كه مرد پيش از بازى ، با همسر خويش نزديكى كند.(113)
1050 - امام رضا (عليه السلام ):
با همسرت نزديكى مكن ، مگر آن كه با او بازى كنى (114) و پستان هاى او را بمالى ؛ چرا كه اگر چنين كنى ، آب او و آب تو در هم آيد و از آن ، باردارى حاصل آيد(115) و همانند آنچه تو از او مى خواهى ، از تو بخواهد و اين ، در چشمانش هويدا شود.(116)
ب - پرهيز از شتاب ورزى
1051 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى از شما خواست به سراغ زن خويش برود، او را به شتاب نيفكند.(117)
1052 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى از شما آميزش كند، به سان پرندگان با زنان رفتار نكند، بلكه درنگ ورزد، و لختى بماند.(118)
1053 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى از شما (خواست ) با همسر خويش آميزش كند، حق او را ادا كند و سپس ، اگر پيش از برآوردن نياز او نياز خويش را برآورد، با او شتاب نورزد تا نياز او را نيز برآورد.(119)
1054 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى از شما با همسر خويش آميزش كند، كناره نگزيند تا هنگامى كه نياز زن را هم برآورد، چنان كه خود دوست دارد نيازش برآورده شود.(120 )
ج - خوددارى از سخن گفتن
1055 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در سفارش به امام على (عليه السلام ) -: اى على ! در هنگام آميزش ، سخن مگوى (121)؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، اطمينان نيست كه لال نباشد.(122)
1056 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
((خداوند - تبارك و تعالى - برايتان اين را ناخوشايند مى دارد كه ... در هنگام آميزش ، سخن بگوييد)).
همچنين فرمود: ((اين كار، گنگى مى آورد)).(123)
1057 - امام صادق (عليه السلام ):
به گاه به هم رسيدن ختنه گاه ها، از سخن گفتن بپرهيزيد؛ چرا كه گنگى مى آورد.(124)
د - وضو براى بازگشتن
1058 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى از شما به سراغ زن خويش برود و آن گاه بخواهد ديگر بار هم اين كار را انجام دهد، وضويى بسازد؛ زيرا اين كار، نشاط بيشترى براى بازگشتن ، ايجاد مى كند.(125)
ه - غسل پس از احتلام
1059 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
براى مرد مكروه است پس از احتلام با زن همبسترى كند، مگر آن كه از احتلام ، غسل كرده باشد؛ چه ، اگر چنين كند و فرزندش ديوانه زاده شود، جز خويش را نكوهش نكند.(126)
13/8 - 3 - آنچه پس از آميزش ، بايسته است
الف - پيشاب كردن
1060 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر مردى با همسر خويش نزديكى كرد، تا پيشاب نكرده است ، غسل نكند؛ از اين بيم كه مبادا باقى مانده منى در آمد و شد باشد و از آن ، دردى بى درمان خيزد.(127)
1061 - امام رضا (عليه السلام ):
درباره آميزش و آداب آن -: پس چون آن كار را كردى ، راست مايست و كامل هم منشين ؛ بلكه بر پهلوى راست لم بده و سپس ، زمانى پس از آن كه كار خويش به پايان برده اى ، براى پيشاب كردن برخيز. در اين صورت ، به اذن خداوند (عزوجل ) از سنگ (مثانه ) در امان خواهى بود.(128)
ب - شستن شرمگاه
1062 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اگر كسى از شما به سراغ زن خويش رفت و آن گاه خواست ديگر بار بازگردد، شرمگاه خويش را بشويد.(129)
-
ج - غسل
1063 - امام صادق (عليه السلام ):
در پاسخ زنديقى كه پرسيد: علت غسل جنابت چيست ؟ همانا آميزش كننده ، كارى حلال انجام داده است و كار حلال هم مايه آلودگى نيست -: جنابت ، همانند حيض است ؛ چرا كه نطفه ، خونى است استحكام نايافته و آميزش هم امكانپذير نيست ، مگر به حركتى سخت و شهوتى چيره . پس ، چون به پايان رساند، بدن ، نفس مى كشد و مرد از نفس آن ، در خود بويى بد احساس مى كند. غسل براى همين واجب شده است و البته غسل جنابت ، افزون بر اين ، امانتى است كه خداوند به بندگان خويش سپرده است تا از اين رهگذر، آنان را بيازمايد.(130)
1064 - امام رضا (عليه السلام ):
علت غسل جنابت ، پاكيزگى است تا انسان را از آنچه از آزردگى آن كار ديده است ، تطهير شود و همه تن او پاك گردد؛ زيرا جنابت ، از همه بدن شخص برخاسته و از همين رو، تطهير همه بدن بر او واجب شده است .
اما علت آسان تر گرفتن درباره پيشاب و مدفوع ، آن است كه از جنابت بيشتر و هميشگى ترند و از همين رو، به سبب فراوانى ، مشقت آورى و بيرون آمدن آنه بدون خواست و شهوت ، خداوند، در اين باره به وضو بسنده داشته است ، در حالى كه جنابت ، تنها از لذت جويى و لذت يابى و واداشتن خود به اين كار از انسان بر مى خيزد.(131)
د - خوردن عسل
1065 - امام رضا (عليه السلام ):
درباره آميزش و آداب آن -: پس ، غسل كن و همان دم ، قدرى موميايى با شربت عسل يا با عسلى كه كف آن را برداشته باشند، بخور؛ زيرا اين كار، همانند آن آبى را كه از تو بيرون رفته است ، به تو باز مى گرداند.(132 )
13/9 - آنچه انسان را بر آميزش يارى مى دهد
13/9 - 1 - خوردن زردك
1066 - امام صادق (عليه السلام ):
زردك ، مايه ايمنى از قولنج و بواسير است و به جماع ، كمك مى كند.(133)
1067 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن زردك ، كليه ها را گرم مى كند و آلت را بر مى خيزاند.(134)
ر. ك : ص 497 (زردك ).
13/9 - 2 - خوردن خرماى برنى
1068 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
درباره خواص خرماى برنى -: اينك اين جبرئيل است كه به من خبر مى دهد كه در اين خرمايتان ، نه ويژگى است . (از آن جمله ) شيطان را سرگشته مى كند، پشت را قوى مى سازد و بر توان نزديكى مى افزايد(135).(136)
1069 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
جبرئيل مى گويد: ((خرماى برنى ... بر آب ستون فقرات مى افزايد)).(137)
13/9 - 3 - خوردن انجير
1070 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
انجير، تازه و خشك ، بخوريد؛ چرا كه بر قدرت همبسترى مى افزايد، بواسير را ريشه كن مى كند و براى درمان نقرس و سردى مزاج ، سودمند است .(138)
13/9 - 4 - خوردن خربزه
1071 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد خربزه ؛ چرا كه در آن ، ده ويژگى است : خوردنى است ؛ آشاميدنى است ، شستشو دهنده است ؛ خوش بوكننده است ؛ مثانه را مى شويد؛ شكم را مى شويد؛ آب امر را فراوان مى سازد؛ نيروى همبسترى را مى افزايد؛ سردى مزاج را از ميان بر مى دارد؛ و پوست را تميز مى كند.(139)
13/9 - 5 - خوردن پياز
1072 - امام صادق (عليه السلام ):
پياز بخوريد؛ چرا كه سه ويژگى دارد: بوى دهان را خوش مى سازد، لثه را استحكام مى بخشد، و آب و توان آميزش را افزون مى كند.(140)
همچنين ، ر. ك : ص 461 ح 1532 و ح 1535 - 1538.
13/9 - 6 - خوردن تخم مرغ
1073 - امام باقر (عليه السلام ):
هر كس فرزند ندارد، تخم مرغ بخورد و فراوان از آن بهره ببرد؛ چرا كه نسل را مى افزايد.(141)
1074 - امام كاظم (عليه السلام ):
فراوان خوردن تخم مرغ ، فرزند را افزون مى سازد.(142)
ر. ك : ص 467 (خواص تخم مرغ ).
13/9 - 7 - خوردن تخم مرغ همراه با پياز و روغن زيتون
1075 - مكارم الاخلاق :
به نقل از يكى از ياران امام صادق (عليه السلام ) -: به امام (عليه السلام ) گفتم : فدايت شوم ! من كنيز مى خرم . دوست دارم چيزى به من تعليم فرمايى كه بر (آميزش با) آنها توانايى يابم .
فرمود: ((پياز را ريز كرده ، در روغن سرخ كن ، تخم مرغى هم در سينى اى بشكن و قدرى نمك بر آن بپاش . آن گاه ، اين تخم مرغ را روى پياز و روغن زيتون بريز و اندكى بجوشان و سپس از آن ، بخور)).
راوى گويد اين كار را انجام دادم و از آن پس ، هر گاه قصد آميزش با آن كنيزان مى كردم ، بر آن توانايى داشتم .(143)
1076 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس تخم مرغ و پياز و روغن زيتون بخورد، بر توان جنسى او افزوده ود و هر كس گوشت و تخم مرغ بخورد، استخوان فرزندش درشت باشد.(144)
1077 - الكافى :
به نقل از عمر بن ابى حسنه جمال -: نزد امام كاظم (عليه السلام )، از كمى فرزند، اظهار ناراحتى كردم . به من فرمود: ((از خداوند، آمرزش بطلب و تخم مرغ با پياز بخور)).(145)
13/9 - 8 - خوردن تخم مرغ با گوشت
1078 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
گوشت با تخم مرغ ، بر توان جنسى مى افزايد.(146)
1079 - امام صادق (عليه السلام ):
يكى از پيامبران ، از كمى فرزندان به درگاه خداوند (عزوجل ) شكايت برد. خداوند فرمود: ((گوشت با تخم مرغ بخور)).(147)
ر. ك : ص 328 ح 1076.
13/9 - 9 - خوردن هوبره
1080 - امام كاظم (عليه السلام ):
در خوردن هوبره ، اشكالى نمى بينم . آن ، براى بواسير و دردكمر، خوب است و از چيزهايى است كه بر فراوانى آميزش ، انسان را يارى مى رساند.(148)
13/9 - 10 - خوردن حليم
1081 - امام صادق (عليه السلام ):
يكى از پيامبران ، از ضعف و كمى توان آميزش به درگاه خداوند (عزوجل ) اظهار ناراحتى كرد. خداوند، او را به خوردن حليم ، فرمان داد.(149)
13/9 - 11 - خوردن سويق با روغن زيتون
1082 - امام صادق (عليه السلام ):
خوردن سويق (150) با روغن زيتون ، گوشت مى روياند، استخوان را استحكام مى بخشد، پوست را نازك مى كند و بر توان جنسى مى افزايد.(151)
13/9 - 12 - نوشيدن شير با عسل
1083 - امام كاظم (عليه السلام ):
هر كس آب كمرش بر وى ديگرگون شود، شير تازه (152) با عسل برايش سودمند است .(153)
13/9 - 13 - استفاده از مشكك
1084 - امام صادق (عليه السلام ):
مشكك به لابه لاى دندان هاى خويش در آوريد؛ چرا كه دهان را خوش بو مى كند و بر توان همبسترى مى افزايد.(154)
13/9 - 14 - بوى خوش
1085 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بوى خوش ، قلب (155) را استوارى مى بخشد و بر توان همبسترى مى افزايد.(156)
1086 - امام صادق (عليه السلام ):
بوى خوش ، قلب را استوارى مى بخشد و بر توان جنسى مى افزايد.(157)
13/9 - 15 - شانه زدن موها
1087 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
فراوان شانه زدن موها، وبا را از ميان مى برد، روزى مى آورد و بر قدت انسان براى نزديكى مى افزايد.(158)
13/9 - 16 - سرمه كشيدن
1088 - امام صادق (عليه السلام ):
سرمه ، توان همبسترى را افزون مى سازد.(159)
1089 - امام رضا (عليه السلام ):
بر تو باد سرمه سياه ؛ چرا كه ديده را جلا مى دهد، مژگان را مى روياند، دهان را خوش بو مى سازد و بر توان جنسى مى افزايد.(160)
13/9 - 17 - خضاب كردن
1090 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد مهتر همه خضاب ها، كه پوست را پاكيزه مى كند و قدرت همبسترى را مى افزايد.(161)
1091 - امام كاظم (عليه السلام ):
در خضاب ، سه ويژگى است : هيبت آورى در جنگ ، مهر آورى به زنان ، و توان جنسى را نيز مى افزايد.(162)
1092 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
بر شما باد حنا؛ چرا كه (ديده هاى ) سرتان را روشن مى سازد، دل هايتان را پاك مى كند و بر توان جنسى مى افزايد.(163)
1093 - امام صادق (عليه السلام ):
سرمه ، توان همبسترى را افزايش مى دهد. حنا نيز بر آن مى افزايد.(164)
13/9 - 18 - نوره كشيدن
1094 - امام كاظم (عليه السلام ):
موى سر، چون بلند شود، آب كمر از جريان مى افتد، مفاصل ، سست مى شوند و ضعف و سل به دنبال مى آورد. اما نوره ، آب كمر را افزون مى سازد، بدن را تقويت مى كند، بر پيه كليه ها مى افزايد و بدن را چاق مى كند.(165)
ر. ك : ص 533 ح 1756.
13/10 - آنچه از توان جنسى مى كاهد
13/10 - 1 - روزه
1095 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس توان همسر گرفتن دارد، همسر گيرد؛ چرا كه بيشتر، مايه فرو هليدن چشمان ، و نگه داشتن دامن است . هر كس هم توان ندارد، بر او باد روزه ؛ چرا كه داراى نوعى عقيم كنندگى است .(166)
همچنين ، ر. ك : ص 333 ح 1097 و 1098.
13/10 - 2 - واگذاردن مو
1096 - امام على (عليه السلام ):
موى هيچ مردى زياد نشود، مگر آن كه شهوتش كاهى يابد.(167)
1097 - الكافى :
به نقل از محمد بن يحيى ، در حديثى كه سندش را به معصوم (عليه السلام ) رساند -: مردى نزد پيامبر خدا آمد و گفت : اى پيامبر خدا! من توانايى مالى ندارم تا زنانى به همسرى گيرم . اينك از بى همسرى به پيشگاه تو شكايت مى آورم .
فرمود: ((موى بدنت را واگذار تا فراوان شود و پيوسته نيز روزه بگير)).
او اين كار را انجام داد و چيرگى شهوت وى از ميان رفت .(168)
1098 - المعجم الكبير:
به نقل از ابن عباس -: مردى نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، از بى زنى اظهار ناراحتى كرد و گفت : آيا خود را اخته كنم ؟
فرمود: ((نه ، كسى كه اخته باشد يا خود را اخته كند، از ما نيست . روزه بدار و موى بدنت را واگذار)).(169)
13/10 - 3 - كفش مشكى
1099 - الكافى :
به نقل از حنان بن سدير -: در حالى كه كفش سياه پوشيده بودم ، بر امام صادق (عليه السلام ) وارد شدم .
فرمود: ((اى حنان ! تو را به رنگ سياه ، چه كار؟! آيا نمى دانى كه در آن ، سه ويژگى است : ديده را ضعيف مى كند، آلت را سست مى سازد، و پيرى مى آورد و افزون بر اين جامه جباران است ؟)).
گفتم : پس چه پاى افزارى بپوشم ؟
فرمود: ((بر تو باد زرد؛ چرا كه در آن ، سه ويژگى است : ديده را جلا مى دهد(170)، آلت را استحكام مى بخشد، و اندوه را از انسان دور مى كند و افزون بر اين ، از جامه هاى پيامبران است )).(171)
ر. ك : (توصيه هاى پزشكى / نقش كفش در سلامت ) ص 74 ح 141.
فصل چهاردهم : جنين
14/1 - تحول جنين
قرآن
ولقد خلقنا الانسان من سلالة من طين # ثم جعلنه نطفة فى قرار مكين# ثم خلقنا النطفة علقة فخلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظما فكسونا العظم لحما ثم اءنشاءنه خلقا ءاخر فتبارك الله اءحسن الخلقين ؛(172)
ما انسان را از گل خالص بيافريديم . سپس او را نطفه اى ساختيم در جايگاهى استوار. آن گاه ، نطفه را به صورت خون بسته گردانيديم . سپس ، خون بسته را پاره مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده ) كرديم . سپس ، مضغه را به صورت استخوانى هايى در آورديم و آن گاه ، استخوان ها را با گوشت پوشانديم و سرانجام ، آن را آفرينش تازه اى داديم . پس فرخنده آمد خدا كه بهترين آفريننده است .
ياءيها الناس ان كنتم فى ريب من البعث فانا خلقناكم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم من مضغة مخلقة وغير مخلقة لنبين لكم ونقر فى الارحام ما نشاء الى اءجل مسمى ثم نخرجكم طفلا ثم لتبلغول اءشدكم ومنكم من يتوفى ؛(173)
هان ، اى آدميان ! اگر درباره رستاخيز در ترديد هستيد، بدانيد كه ما شما را از خاكى ، آن گاه از نطفه اى ، سپس از لخته اى ، و سرانجام از پاره گوشتى تمام آفريده و ناتمام آفريده است ، خلق كرديم تا برايتان روشن گردايم . آنچه خواهيم تا زمانى معين در رحم ها قرار دهيم و سپس ، شما را در سيماى كودكى بيرون آوريم تا به رشدتان برسيد.
هو الذى خلقكم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم يخرجكم طفلا ثم لتبلغوا اشدكم ثم لتكونوا شيوخا ومنكم من يتوفى من قبل ولتبلغوا اءجلا مسمى ولعلكم تعقلون ؛(174)
اوست آن كه شما را از خاك ، سپس از نطفه و سپس از لخته اى بيافريد و سپس ، شما را در سيماى كودكى بيرون آورد تا سپس به رشد آن برسيد و از آن پس ، پير شويد. از شما، كسانى هستند كه پيش از آن سن مى ميرد و تا آن كه به مهلت معينى برسيد. باشد كه شما بينديشيد.
والله خلقكم من تراب ثم من نطفة ثم جعلكم اءزوجا وما تحمل من اءنثى ولاتضع الا بعلمه ى و ما يعمر من معمر ولا ينقص من عمره ى الا فى كتب ان ذلك على الله يسير؛(175)
خداوند، شما را از خاك و سپس از نطفه آفريد و آن گاه ، شما را جفت گردانيد. هيچ مادينه اى بار نگيرد و هيچ دراز عمرى ، زندگى اى طولانى نمى كند و هيچ از عمر كس كاسته نشود، مگر آن كه در ديوانى ثبت باشد. اين كار، براى خداوند، آسان است .
انا خلقنا الانسان من نطفة اءمشاج نبتليه فجعلنه سميعا بصيرا؛(176)
بى گمان ، ما انسان را از نطفه اى آميخته بيافريديم تا او را بيازماييم . پس او را شنوايى بينا قرار داديم .
حديث
1100 - الكافى :
به نقل از حسين بن خالد -: به امام كاظم (عليه السلام ) گفتم : از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) برايمان روايت شده كه فرموده است : ((هر كس شراب بخورد، تا چهل روز، نماز وى برايش حساب نمى شود)).
امام (عليه السلام ) فرمود: ((درست گفته اند)).
گفتم : چگونه تنها چهل روز براى وى نماز حساب نمى شود، نه كمتر از آن و نه بيشتر؟
فرمود: ((خداوند (عزوجل )، خلقت انسان را تقدير كرد. (در اين تقدير) چهل روز او را در حالت نطفه بداشت . سپس ، او را از اين حالت ، نقل داد و چهل روز علقه گردانيد. سپس ديگر بار او را به حالى ديگر نقل داد و چهل روز مضغه بداشت . از اين رو، اگر انسان شراب بخورد، اين شراب ، چهل روز، يعنى به اندازه روزهاى نقل خلقت وى (از مرحله اى به مرحله ديگر) در نرمه استخوان هاى وى مى ماند)).
امام (عليه السلام ) سپس فرمود: ((و همه آنچه مى خورد نيز چنين است : خوراك و نوشاب او به مدت چهل روز در نرمه استخوان هايش مى ماند)).(177)
1101 - امام صادق (عليه السلام ):
در توصيف خلقت انسان -: آغاز آن ، شكل دادن به جنين در رحم است ؛ جايى كه نه چشمى آن را مى بيند و نه دستى بدان مى رسد. آن گاه ، خداوند آن را تدبير مى كند تا به صورت انسانى بيرون آيد، كامل و برخوردار از همه آنچه برپايى و درستى وى ، بدآنها وابسته است ؛ يعنى اندام هاى درونى و اندام هاى بيرونى و كارگر، تا همه آنچه در تركيب اعضاى وى ، يعنى تركيب استخوان ، گوشت ، پيه ، مغز، پى ، رگ و غضروف ها وجود دارد.(178)
1102 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
در پاسخ به پرسشى درباره نوشيدنى كودك در شكم مادر خويش -: اما نوشيدنى كودك در شكم مادر؛ او چهل شب ، نطفه است ، چهل شب به صورت يك لخته ، چهل شب به صورت يك آميخته ، چهل شب آميخته اى رنگ به خود گرفته ، سپس چهل شب يك پاره گوشت است ، چهل شب ، استخوانى رو به استحكام ، و آن گاه ، جنين . در اين هنگام است كه بانگى مى كند و روح در او دميده مى شود. پس اگر خداوند - جل اسمه - بخواهد او را به صورت آفريده اى كامل بيرون آورد (بيرون خواهد آورد) و اگر نيز بخواهد، او را تا نه ماه در رحم همچنان بدارد؛ چرا كه فرمان او روا و سخن او راست است . (در همه اين مهلت )، رگ هاى رحم به كودك آب مى رسانند و از همان جاست كه كودك ، پديد مى آيد.(179)
1103 - امام صادق (عليه السلام ):
- خطاب به مفضل بن عمر -: اى مفضل ! با ياد كردن از خلقت انسان ، آغاز مى كنيم . از آن ، پند گير. آغاز آن ، تدبير جنين در رحم است ، در حالى كه در سه پرده از ظلمت قرار دارد: ظلمت شكم ، ظلمت زهدان و ظلمت يوگان . آن جا كه جنين ، نه چاره اى براى جستن خوراك دارد، نه راهى براى دور كردن آزار، نه فراهم ساختن منفعت ، و نه از خود راندن زيان . در اين هنگام ، آنچه او را تغذيه كند، از خون حيض به سويش جريان مى يابد، چنان كه آب ، گياه را تغذيه كند. همين ، پيوست غذاى اوست تا آن گاه كه خون خلقت وى ، كامل شود، بدنش استحكام يابد، پوستش ياراى تماس با هوا، و چشمش توان رويارويى با نور بيابد. درد زايش مادر، او را برانگيزد و به سختى بيازارد و بفشرد تا كودك ، زاده شود.
پس از زاده شدن كودك ، آن خونى كه او را از خون مادرش تغذيه مى رساند، به پستان هاى مادر مى رود و مزه و رنگ آن به نوعى ديگر از خوراكى كه بيش از خون با كودك سازگارى دارد، بدل مى شود تا به گاه نياز، او را همراهى كند. چنين است كه چون كودك زاده شود و لب هاى خود را در جستجوى شير بگشايد و از اين سو بدان سو بچرخاند، پستان هاى مادر را به سان دو مشك كوچك كه براى برآوردن نياز او آويخته شده اند، مى يابد و از آن پس ، تا هنگامى كه بدنش مرطوب ، اندام هاى درونى اش نازك و اعضاى بدنش نرم است ، از اين شير تغذيه مى كند.
اما آن زمان كه اين كودك به تحرك آيد و به غذايى درشت تر نيازمند افتد تا بدان استحكام يابد و تنش نيرومند گردد، دندان هاى آسيا و دندان هاى كنارى سر برآورند تا به كمك آنها، غذا را بجود و بدين سان ، غذا براى او نرم و آسان و گوارا گردد.
انسان ، پيوسته در اين وضعيت است تا هنگامى كه به بلوغ برسد. پس چون به بلوغ رسيد، اگر نرينه باشد، موى در چهره او رخ نمايد و اين ، نشان مردى وى باشد - و كم اند مردانى كه از مرز خردسالى فراتر برده شده باشند و همانند زنان باشند - و اگر هم مادينه باشد، چهره اش پيراسته از مو بماند تا همچنان از خوش نمايى و شادابى ، كه مردان را به آنچه استمرار و ماندگارى نسل در آن است ، برانگيزد.
اى مفضل ! در آنچه انسان در اين وضعيت هاى متفاوت ، بدان تدبير مى شود، بنگر. آيا به گمان تو اين همه به اهمال و ولنگارى صورت پذيرفته است ؟
به گمان تو، اگر در هنگامى كه در رحم بود، آن خون به سوى وى جريان نمى يافت ، آيا نمى چروكيد و آن سان كه گياهى به گاه بى آبى مى خشكد، نمى خشكيد؟
يا آن هنگامى كه استحكام يافته بود، اگر درد زايش او را نمى فشرد و نمى آزرد، آيا همچنان به سان دفن شده اى در خاك ، در رحم نمى ماند؟
يا اگر پيدايش شير با ولادت او همخوان نبود، آيا او از گرسنگى نمى مرد يا ناگزير نبود از غذايى تغذيه كند كه با وى ، سازگارى ندارد و بدنش با او استوارى نمى يابد؟
اگر هم در وقت مناسب خود، دندان ها بر او نمى روييد، آيا جويدن و گوارش غذا براى وى ناشدنى نبود؟ يا ناگزير نمى بايسد او را بر همان شيرخوارگى نگه مى داشت تا در نتيجه ، بدنش استحكام نيابد و به هيچ كارى نيايد و افزون بر آن ، مادرش را به خود مشغول بدارد تا از تربيت ديگر فرزندان بازماند؟
(سرانجام ،) اگر در هنگام خود، مو بر چهره او نمى روييد، آيا همچنان بر ريخت كودكان نمى ماند تا هيچ شكوه و جلالى در وى نبينى ؟(180)
ر. ك : ص 346 (مدت باردارى ).
14/2 - غذاى جنين
1104 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
او شما را از هفت چيز آفريده : يعنى از استخوان ، پى ، رگها، گوشت ، پوست ، مو، و روح ؛ و شما را از هفت چيز، روزى داد: يعنى نخست در شكم مادران ، از خون حيض ، سپس شير، سپس آب ، سپس روييدنى هايى كه از زمين برويند، سپس ميوه هاى درختان ، پس از آن گوشت گوسفندان ، و سپس عسل زنبوران عسل . پس بر هفت عضو در پيشگاه خداوند، سجده كنيد.(181)
1105 - امام على (عليه السلام ):
در پاسخ به پرسش سلمان درباره روزى كودك در شكم مادر -: خداوند - تبارك و تعالى - خون حيض را براى وى در بدن زن ، باز بداشت و روزى او را در شكم مادر از آن قرار داد.(182)
1106 - مناقب آل اءبى طالب :
به نقل از محمد صيرفى و عبدالرحمان بن سالم -: ابن شبرمه و ابوحنيفه به حضور امام صادق (عليه السلام ) رسيدند. امام (عليه السلام ) از ابوحنيفه پرسيد: ((چرا زن پس از باردار شدن ، حيض نمى شود؟)).
گفت : نمى دانم .
فرمود: ((خداوند، خون را (در بدن ) باز داشته و آن را غذاى كودك قرار داده است )).(183)
14/3 - غذاهايى كه براى جنين ، سودمند است
1107 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
به زنان باردار خود: كندر بخورانيد؛ زيرا اگر كودك در شكم مادر با كندر تغذيه شود، قلبش استحكام و عقلش فزونى مى يابد. پس اگر مردينه باشد، دلير باشد و اگر ماده زاده شود، سترگ سرين گردد و بدين سبب ، نزد همسر خويش ، برخوردار باشد.(184)
ر. ك : ص 296، ح 964.
ر. ك : ص 481 (خواص خرما براى زن باردار و تازه زا).
ر. ك : ص 541 (خواص به براى زنان باردار).
ر. ك : ص 602 (فايده هاى كندر براى زنان باردار).
14/4 - نوع جنين
قرآن
لله ملك السموت والارض يخلق ما يشاء يهب لمن يشاء انثا ويهب لمن يشاء الذكور # اءو يزوجهم ذكرانا وانثا ويجعل من يشاء عقيما انه ، عليم قدير؛(185)
فرمانروايى آسمان ها و زمين ، از آن خداست . هر چه بخواهد، مى آفريند و به هر كه بخواهد، دخترانه مى بخشد و به هر كه بخواهد، پسرانه عطا مى كند، يا پسر و دختر، هر دو را جفت يكديگر قرار مى دهد و هر كس را هم كه بخواهد، عقيم مى سازد. او دانايى تواناست .
حديث
1108 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
آب مرد، سفيد و آب زن ، زرد است . چون در بر هم آيند و منى مرد بر منى زن ، چيرگى يابد. به اذن خداوند، نرينه آورند و چون منى زن بر منى مرد برترى يابد، به اذن خداوند، مادينه آورند.(186)
1109 - امام صادق (عليه السلام ):
بر تو باد كاسنى ؛ چرا كه آب (منى ) را مى افزايد، فرزند(187) را نكو مى سازد، و گرم و نرم است و بيشتر، فرزند، پسر مى شود.(188 )
14/5 - راز همانندى
1110 - مسند ابن حنبل :
به نقل از ام سلمه -: ام سليم گفت : اى پيامبر خدا! گاه زن در خواب مى بيند كه مرد با او آميزش كرده است . آيا بر او غسل واجب مى شود؟
فرمود: ((آرى ، چنانچه رطوبتى هم ببيند)).
ام سلمه گفت : آيا زن ، چنين هم مى كند؟
فرمود: ((دستت درد نكند! پس همانندى با دايى ها، جز از اين ، از كجا حاصل مى آيد؟ هر يك از نطفه ها كه بر ديگرى به سوى زهدان پيشى جويد،! بر همانند نيز چيرگى مى يابد)).(189)
1111 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
نطفه مرد، سفيد رنگ و غليظ است و نطفه زن ، زرد است و رقيق . هر كدام از آنها كه بر ديگرى چيرگى يابد، همانندى را از آن خود مى كند؛ و اگر هم هر دو در بر هم آيند، شباهت از هر دوى آنها باشد.(190)
1112 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
آب مرد، غليظ و سفيد است و آب زن ، رقيق و زرد است . برترى يا پيشى جويى از هر كدام از آنها باشد، شباهت نيز از همان مى خيزد.(191)
-
1113 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
براى نطفه هاى خود، نيكوترين (زن ها) را برگزينيد؛ چرا كه زنان ، همانندهاى برادران و خواهران خويش را مى زايند(192).(193)
1114 - قصص الانبياء:
به نقل از شهر بن حوشب -: هنگامى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به مدينه در آمد، شمارى از يهوديان نزد او آمدند و گفتند: ما درباره چهار چيز از تو مى پرسيم . اگر درباره آنها به ما آگاهى دادى ، تو را باور داريم و به تو ايمان آوريم ... گفتند: درباره همانندى ، كه چگونه كودك با مادر شباهت مى يابد، در حالى كه نطفه از مرد است ؟
فرمود: ((شما را به خداوند سوگند مى دهم ، آيا (نه اين است كه ) خود مى دانيد نطفه مرد، سفيد و غليظ و نطفه زن ، سرخ و رقيق است . هر يكى از آنها كه بر ديگرى چيرگى يابد، شباهت را از آن خود مى سازد؟)).
گفتند: البته كه چرا.(194)
1115 - امام باقر (عليه السلام ):
مردى از انصار، نزد پيامبر خدا آمد و گفت : اين ، دختر عمو و زن من است و از او جز نيكى سراغ ندارم . اما او برايم فرزندى آورده است بسيار سياه ، با سوراخ هاى بينى گشاد، موهاى مجعد پرگره و بينى پهن و به صورت چسبيده ، به گونه اى كه همانند آن ، نه در دايى هاى خود سراغ دارم ، نه در نياكان خويش .
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) از همسر وى پرسيد: ((تو چه مى گويى ؟)).
گفت : سوگند به آن كه تو را به حق ، به پيامبرى برگزيده است ، از آن روز كه مرا در اختيار گرفته ، هيچ كس را در نظر خود، بر جايگاه او قرار نداده ام (اشاره به اين كه به او خيانت نكرده است ).
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، مدتى سر فرو افكند و سپس ، لختى نگاه خويش را به سوى آسمان برداشت و آن گاه ، بدان مرد رو كرد و فرمود: ((اى مرد! هيچ كس نيست كه ميان او و آدم ، نود و نه رگ - كه همه به نسب او باز مى گرداند - نباشد. آن گاه كه نطفه در رحم جاى مى گيرد، هر يك از آن رگ ها به جنب وجوش در مى آيد و از خداوند مى خواهد كه شباهت را به آن دهد. اين كودك ، از آن رگ هايى برخاسته است كه اجداد تو و اجداد اجدادت ، آنها را درك نكرده اند. فرزند خويش را براى خود بردار)).
پس آن زن گفت : اى پيامبر خدا! گره از كار من گشودى .(195)
1116 - امام عسكرى (عليه السلام ):
- به نقل از پدرانش (عليهم السلام ) -: چون پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به مدينه در آمد، عبدالله بن صوريا را نزد او آوردند. گفت : اى محمد! مرا بياگاهان كه فرزند، از مرد خيزد يا از زن .
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((اما استخوان ها، پى و رگ ها از مرد است و گوشت ، خون و مو از زن )).
گفت : راست گفتى ، اى محمد! سپس افزود: چرا گاه فرزند با عموهايش همانند مى شود و هيچ شباهتى به دايى ها در او نيست ؟ يا گاه با دايى ها همانند مى شود و هيچ شباهتى به عموها در او نيست ؟
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((هر يك از دو طرف (پدر و مادر) كه آبش بر آب ديگر چيرگى يابد، همانندى از آن وى است )).
گفت : راست گفتى ، اى محمد؛ اما در اين باره مرا بياگاهان كه چه كسى فرزنددار مى شود و چه كسى فرزنددار نمى شود.
فرمود: ((اگر نطفه ، تيره رنگ و سرخ رنگ شود، از شخص فرزندى نزايد و اگر ناب باشد، شخص ، فرزنددار مى شود)).(196)
1117 - امام على (عليه السلام ):
- هنگامى كه از ايشان درباره همانندى فرزند به عموها و دايى هايش پرسيده شده بود -: اما همانندى فرزند با عموها و دايى هايش ؛ اگر نطفه مرد بر نطفه زن به سوى زهدان پيشى جويد، شباهت فرزند به عموهايش پديد آيد و از نطفه مرد، استخوان و پى شكل مى گيرد. اما اگر نطفه زن بر نطفه مرد، پيشى گيرد، شباهت فرزند به دايى ها پديد مى آيد و از نطفه زن ، مو، پوست و گوشت ، شكل مى گيرد؛ چرا كه اين نطفه ، زرد و رقيق است .(197)
1118 - مسند ابن حنبل :
- به نقل از ابن عباس -: يهوديان ، رو به پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) كردند و گفتند: ما را آگاه كن كه چگونه فرزند، دختر و چگونه پسر مى شود؟
فرمود: ((دو آب با يكديگر التقا مى يابند. پس اگر آب مرد بر آب زن برترى يابد، نرينه زايد و اگر آب زن بر آب مرد برترى يابد، مادينه زايد)).(198)
1119 - امام صادق (عليه السلام ):
مردى ، زن خويش را نزد عمر آورد و گفت : اين زن من ، سياه است و من نيز سياه هستم ؛ اما اينك او كودكى سفيد، زاده است !
عمر، از كسانى كه آن جا حضور داشتند، پرسيد: چه نظرى داريد؟
گفتند: راءى ما اين است كه زن را سنگسار كنى ؛ جرا كه او خود، سياه است و همسرش نيز سياه است ، اما كودكش سفيد!
در حالى كه آن زن را آماده كرده بودند كه براى سنگسار ببرند، اميرمومنان بدان جا آمد و پرسيد: ((شما دو تن را چه شده است ؟))
آنها با او (از آنچه رخ داده بود) سخن گفتند.
امام (عليه السلام ) از مرد سياه پرسيد: ((آيا زن خود را متهم مى كنى ؟)).
گفت : نه .
پرسيد: ((آيا در حالى كه او حيض بوده با او همبسترى كرده اى ؟)).
گفت : شبى از شب ها او به من اظهار داشته بود كه حيض است ، اما من گمان كرده بودم كه از سرما بيم دارد و از همين رو، با او آميزش كردم .
امام (عليه السلام ) از زن پرسيد: ((آيا در حالى كه حيض بوداى ، به سراغت آمده است ؟)).
گفت : آرى ، از خود او بپرس كه چگونه بر او سخت گرفتم و تن نمى دادم .
امام (عليه السلام ) فرمود: برويد، كه او فرزند شماست و تنها مسئله ، اين است كه خون بر نطفه چيرگى يافته و سفيد شده است ، در حالى كه اگر امكان تحرك يافته بود، سياه مى شد)).
آن كودك ، بعدها كه به نوجوانى رسيد سياه شد.(199)
1120 - امام رضا (عليه السلام ):
پادشاه (وقت ) به دانيال (عليه السلام ) گفت : دوست دارم فرزندى همانند تو داشته باشم .
پرسيد: ((من در دل تو چه جايگاهى دارم ؟)).
گفت : برترين و والاترين جايگاه .
دانيال گفت : ((پس آن گاه كه آميزش كردى ، همه انديشه خود را متوجه من بدار)). پادشاه ، اين كار را كرد و در پى آن داراى فرزندى شد كه همانندترين كسان به دانيال بود.(200)
ر. ك : ص 321 (آنچه پيش از آميزش بايست است / آرامش ).
14/6 - مدت باردارى
قرآن
وحمله ، وفصله ، ثلاثون شهرا؛(201)
دوران باردارى و از شير گرفتن او (نوزاد)، سى ماه است .
حديث
1121 - الكافى :
- به نقل از عبدالرحمان بن سيابه ، از يكى از كسانى كه براى وى حديث كرده -: از امام باقر (عليه السلام ) پرسيدم كه بيشترين زمان ممكن براى ماندن فرزند در شكم مادر، چه اندازه است ؛ چرا كه مردم مى گويند: شايد فرزند، دو سال هم در شكم مادر بماند؟
فرمود: ((دروغ گفته اند. بيشترين زمان ممكن براى بارداى ، نه ماه است و حتى لحظه اى از آن بيشتر نمى شود و اگر دمى بر آن بيفزايد، پيش از آن كه برون آيد، مادر خويش را مى كشد)).(202)
1122 - مناقب آل اءبى طالب :
هيثم در سپاهى (بيرون از وطن ) بود. چون (بازگشت )، شش ماه پس از باز گشت وى ، همسرش فرزندى آورد. او اين فرزند را از زن نپذيرفت . او را نزد عمر آورد و مسئله را براى وى بازگو كرد. وى نيز فرمان سنگسار زن را داد. اما پيش از آن كه زن سنگسار شود، على (عليه السلام ) خود را بدان زن رساند سپس به عمر گفت : لختى درنگ كن ! آن زن راست گفته است . خداوند متعال مى گويد: وحمله ، وفصله ، ثلثون شهرا؛(203) دوران باردارى و از شير گرفتن او (نوزاد) سى ماه است و مى فرمايد: والولدت يرضعن اءولدهن حولين كاملين ؛(204) مادران ، كودكان خود را دو سال تمام ، شير دهند. پس ، باردارى و شيردهى ، سى ماه است )).
عمر در اين هنگام گفت : اگر على نبود، عمر تباه شده بود؛ و آن زن را آزاد كرد و فرزند را هم به پدر، ملحق ساخت .(205)
توضيح :
كمترين زمان باردارى ، چهل روز است ، و اين زمان انعقاد نطفه است و كمترين زمان لازم براى زنده زاده شدن كودك نيز شش ماه است ؛ چه اين كه نطفه ، چهل روز در زهدان مى ماند، سپس چهل روز به لخته اى بدل مى شود، سپس چهل روز پاره گوشتى مى شود، آن گاه در چهل روز، صورتى به خويش مى گيرد و در بيست روز هم روح در آن دميده مى شود. اين ، شش ماه است و بدين سان ، جدا شدن فرزند (از شير مادر) در 24 ماه صورت مى پذيرد و دوران باردارى به او نيز شش ماه مى شود.
14/7 - سقط كردن جنين
1123 - كتاب من لا يحضره الفقيه :
- به نقل از اسحاق بن عمار -: به امام كاظم (عليه السلام ) گفتم : گاه زن از باردارى مى ترسد و از همين رو، دارويى مى خورد و آنچه را در شكم دارد، مى افكند.
فرمود: ((اين كار را نكند)).
گفتم : آن تنها يك نطفه است !
فرمود: ((نخستين چيزى هم كه آفريده مى شود، همان نطفه است )).(206)
1124 - الكافى :
- به نقل از محمد بن مسلم -: از امام باقر (عليه السلام )، در اين باره پرسيدم كه اگر مرد، زن را كتك بزند و در نتيجه ، زن نطفه را بيندازد؟
فرمود: ((بر او بيست دينار (ديه ) است )).
گفتم : (اگر) او را كتك بزند و در نتيجه ، وى علقه را بيندازد؟
فرمود: ((بر او چهل دينار است )).
گفتم : (اگر) او را كتك بزند و وى نيز در نتيجه ، مضغه را بيندازد؟
فرمود: ((بر او شصت دينار است )).
گفتم : (اگر) او را كتك بزند و وى در نتيجه ، جنين را كه داراى استخوان شده است ، بيندازد؟
فرمود: ((بر او ديه كامل لازم است و اميرمومنان نيز به همين ، حكم فرمود)).
گفتم : ويژگى ساختار نطفه كه بدان از ديگر چيزها باز شناخته مى شود، چيست ؟ فرمود: ((نطفه سفيد است ، به سان خلط غليظ سينه . پس زمانى در رحم مى ماند تا اين زمان به چهل روز برسد. سپس به علقه تبديل مى شود)).
گفتم : ويژگى ساختار علقه كه بدان باز شناخته مى شود، چيست ؟
فرمود: ((لخته ، خونى است همانند آن خون كه در بادكش ابزار حجامت ، لخته شود. پس از بدل شدن از حالت نطفه ، چهل روز در همين حالت مى ماند و سپس به مضغه تبديل مى گردد)).
گفتم : ويژگى مضغه كه بدان بازشناخته مى شود، چيست ؟
فرمود: ((پاره گوشتى است سرخ رنگ ، داراى رگ هايى سبز و درهم تنيده شده ، و سپس به استخوان بدل مى گردد)).
گفتم : ويژگى ساختار او، هنگامى كه به استخوان بدل شود، چيست ؟
فرمود: ((چون استخوان گردد، گوش و چشم برايش شكافته مى شود و اندام هايش ترتيب مى يابد اگر به چنين حالتى رسيده باشد، در آن يك ديه كامل است )).(207)
14/8 - شستن نوزاد
1125 - امام صادق (عليه السلام ):
شستن نوزاد، لازم است .(208)
14/9 - گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد
1126 - امام صادق (عليه السلام ):
- درباره آنچه بايد پس از زاده شدن كودك برايش انجام داد -: به ماما يا يكى از ديگر كسانى كه نزديك كودك است ، بگوييد در گوش راست او ((اقامه )) بگويد تا در نتيجه ، هيچ گاه به ديوانگى و جن زدگى گرفتار نيايد.(209)
1127 - الكافى :
- به نقل از ابو يحيى رازى -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((چون كودكتان زاده شود، با او چه مى كنيد؟))
گفتم : نمى دانم چه كنيم .
فرمود: ((به اندازه يك عدس ، گاوشير بردار و آن را در آب حل كن . سپس ، از آن ، دو قطره در سوراخ راست بينى و يك قطره در سوراخ چپ بينى وى بچكان و در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوى . اين كار، پيش از آن كه ناف نوزاد را ببرند، برايش انجام شود؛ چرا كه در اين صورت ، هرگز پريشانى نبيند و به ام صبيان (210) مبتلا نشود.(211)
14/10 - گشودن كام نوزاد
1128 - امام على (عليه السلام ):
كام كودكان خويش را به خرما بگشاييد. پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )، با حسن (عليه السلام ) و حسين (عليه السلام ) چنين كرد.(212)
1129 - الكافى :
- به نقل از امام باقر (عليه السلام ) -: ((با آب فرات ، كام نوزاد گشوده گردد و در گوشش اقامه گفته شود)).
در روايت ديگرى نيز چنين آمده است : ((فرزندانتان را با آب فرات و با تربت حسين (عليه السلام )، كام بگشاييد؛ و اگر در اختيار نباشد، با باران آسمان )).(213)
14/11 - تراشيدن سر نوزاد
1130 - امام صادق (عليه السلام ):
- در پاسخ به پرسشى درباره دليل تراشيدن سر نوزاد -: براى پاك كردن او از موهايى كه در زهدان بر وى روييده است .(214)
14/12 - عقيقه كردن براى نوزاد
1131 - امام صادق (عليه السلام ):
چون كودك زاده شود، براى وى عقيقه كنند، سر او را بتراشند و هم وزن موى او، نقره صدقه دهند و (از عقيقه هم ) پاچه و ران را به ماما بدهند و شمارى از مسلمانان را دعوت كنند. پس ، آنان بخورند و براى نوزاد، دعا كنند. روز هفتم نيز بر كودك ، نام نهاده شود.(215)
14/13 - غذاى تازه زا
1132 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
نزد من براى زن تازه زا، درمانى همانند خرما و براى بيمار، درمانى همانند عسل وجود ندارد.(216)
1133 - امام على (عليه السلام ):
پيامبر خدا فرموده است : ((بايد نخستين چيزى كه زن تازه زا مى خورد، خرما باشد؛ چرا كه خداوند به مريم فرمود: وهزى اليك بجذع النخلة تسقط عليك رطبا جنيا؛(217) تنه درخت را به سوى خود، تكان ده . خرماى تازه اى بر تو فرو ريزد.
گفته شد: اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! اگر وقت خرما نباشد، چه طور؟
فرمود: ((هفت خرما از خرماى مدينه ؛ و اگر اين نباشد، هفت خرما از خرماى شهر خودتان ؛ زيرا خداوند (عزوجل ) مى گويد: "به عزت و جلال و عظمت و جايگاه والايى كه دارم ، سوگند، جز اين نيست كه اگر زن تازه زا در همان روز كه فرزند آورده است ، خرما بخورد و آن فرزند، پسر باشد، پسرى بردبار مى شود و اگر نيز دختر باشد، دخترى بردبار(218) مى شود")).(219)
ر. ك : ص 481 (خواص خرما براى زن باردار و تازه زا).
14/14 - تاكيد بر شير مادر
1134 - امام على (عليه السلام ):
هيچ شيرى براى تغذيه كودك ، پر بركت تر از شير مادر نيست .(220)
14/15 - انتخاب شيرده مناسب
1135 - امام على (عليه السلام ):
بنگريد كه چه كسى فرزندانتان را شير مى دهد؛ چرا كه كودك ، به همين شير، رشد مى كند.(221)
14/16 - كسى كه شايسته انتخاب براى شيردهى است .
1136 - امام باقر (عليه السلام ):
براى فرزند خود، از زنان زيبا، شيردهى بخواه و از زشتان بپرهيز؛ چرا كه شير، گاه سرايت مى كند.(222)
1137 - امام باقر (عليه السلام ):
بر شما باد دايه هاى زيبا و پاكيزه ؛ چرا كه شير، سرايت مى كند.(223)
14/17 - كسانى كه نبايد آنان را به دايگى گرفت
1138 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
زن كودن و نيز زنى را كه چشمش ضعيف است و آب ريزش دارد، به دايگى مگيريد؛ چرا كه شير، سرايت مى كند.(224)
1139 - امام باقر (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((زن كودن را به شير دهى مگيريد؛ چرا كه شير، سرايت مى كند و كودك به همان شير، همانند مى شود))؛ يعنى در بى خردى و كودنى به دايه شباهت مى يابد.(225)
1140 - امام صادق (عليه السلام ):
امير مومنان - درود خداوند بر او باد - مى فرمود: ((زن كودن را به شير دهى مگيريد؛ چرا كه شير بر سرشت ها چيرگى مى يابد)).
پيامبر خدا نيز فرموده است : ((زن كودن را به شيردهى مگيريد؛ چرا كه كودك به همين شير، رشد مى كند)).(226)
1141 - الكافى :
- به نقل از عبيد الله حلبى - : به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : زنى از زنا، فرزند آورده است . آيا او را دايه بگيرم ؟
فرمود: ((نه او را دايه بگير و نه دخترش را)).(227)
1142 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
همسر دادن و همسر گرفتن ، از سنت من است . فرزند بجوييد؛ چرا كه من ، فردا به شما بر ديگر امت ها فراوانى مى جويم . درباره فرزندانتان ، از شير زنان بدكاره و ديوانه ، اجتناب كنيد؛ چرا كه شير، سرايت مى كند.(228)
14/18 - آداب شير دهى
1143 - الكافى :
- به نقل از ام اسحاق دختر سليمان -: در حالى كه يكى از دو فرزندم (محمد يا اسحاق ) را شير مى دادم ، امام صادق (عليه السلام ) به من نگريست . سپس فرمود: ((اى مادر اسحاق ! او را از يك پستان شير مده از هر دو پستان شير بده تا يكى خوراك و ديگرى نوشاب باشد)).(229)
14/19 - زمان شيردهى
قرآن
والولدت يرضعن اءولدهن حولين كاملين لمن اءراد اءن يتم الرضاعة وعلى المولود له ، رزقهن وكسوتهن بالمعروف لا تكلف نفس الا وسعها لاتضار ولدة بولدها ولا مولود له ، بولده ى وعلى الوارث مثل ذلك فان اءرادا فصالا عن تراض منهما وتشاور فلا جناح عليهما وان اءردتم اءن تسترضعوا اءولدكم فلا جناح عليكم اذا سلمتم ما ءاءتيتم بالمعروف واتقوا الله واعلموا اءن الله بما تعملون بصير؛(230)
و مادران ، فرزندان خود را دو سال تمام ، شير دهند. (اين ) براى كسى كه بخواهد شيردادن را كامل كند. و بر آن كس كه فرزند براى او متولد شده (پدر)، لازم است خوراك و پوشاك مادر را بپردازد (، حتى اگر طلاق گرفته باشد). هيچ كس جز به اندازه توانش تكليف نمى شود؛ نه مادر به (خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به كودك را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين كار را انجام دهد (هزينه مادر را در دوران شير خوارگى تاءمين نمايد). پس اگر آن دو با رضايت و رايزنى يكديگر خواستند فرزند را از شير بگيرند، بر آنان گناهى نيست . و اگر هم خواستيد براى فرزندانتان دايه بگيريد، گناهى بر شما نيست ، به شرط اين كه حق گذشته مادر را به طور شايسته بپردازيد. از خداوند، پروا كنيد و بدانيد كه خداوند، به آنچه مى كنيد، بيناست .
حديث
1144 - امام صادق (عليه السلام ):
(حداقل ) شيردهى ، 21 ماه است و آنچه از آن كاسته شود، ستمى است بر نوزاد.(231)
1145 - امام صادق (عليه السلام ):
زنى كه باردار باشد و طلاق داده شود، خرجى داده مى شود تا هنگامى كه بار خويش بنهد. او به فرزند خويش و به اين سزامندتر است كه او را به (مزدى همانند) آنچه زنى ديگر مى پذيرد، شير دهد. خداوند مى فرمايد: لاتضار ولدة بولدها ولا مولود له ، بولده ، وعلى الوارث مثل ذلك ؛ نه مادرى به واسطه فرزندش زيان ببيند، و نه پدرى به واسطه فرزند خويش . بر وارث نيز همانند اين است .
(امام (عليه السلام ) افزود:) پيش تر چنين بود كه اگر زنى از خاندان ما، شوهرش مى خواست با او آميزش كند، دست خويش را به سوى شوهر بلند مى كرد و مى گفت : ((اجازه ات نمى دهم ؛ چرا كه مى ترسم بر روى فرزندى كه دارم ، ديگر بار باردار شوم ))؛ و مرد نيز مى گفت : ((با تو آميزش نمى كنم . مى ترسم باردار شوى و من ، فرزند خويش را بكشم )). خداوند (عزوجل )، از اين كه زن به شوهر خود زيان برساند و از اين كه مرد به زن خويش زيان برساند، نهى فرمود.
اما اين كه فرموده است : ((و على الوارث مثل ذلك ؛ بر وارث نيز همانند اين است )). در اين سخن ، از اين نهى كرده كه در شير دادن كودك ، به او يا به مادرش زيان رسانده شود. زن را اين حق نست كه به سبب شيردهى فرزند، بيشتر از دو سال كامل ، مزد ستاند. و اگر زن و شوهر، هر دو با رضايت ، توافق كنند كه پيش از اين مدت ، كودك را از شير بگيرند، نيكوست .
- و ((فصال )) در اين آيه به معناى از شير گشودن است .(232)
1146 - الكافى :
- به نقل از سعد بن سعد اشعرى -: از امام رضا (عليه السلام ) پرسيدم : كه آيا كودك ، بيش از دو سال هم شير داده مى شود؟
فرمود: ((تنه دو سال )).
گفتم : اگر از دو سال افزون شود، آيا بدان سبب ، بر پدر و مادر او گناهى است ؟
فرمود: ((نه )).(233)
بخش چهارم : تاءثير خوردن و آشاميدن در سلامت و بيمارى
فصل يكم : كم خورى
1/1 - تشويق به كم خورى
1147 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
ساكنان يك خانه ، در اثر كم خوردن غذا، خانه شان نورانى مى گردد.(234)
1148 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس تسبيح گفتن او و به عظمت ياد كردن او از خداوند، فراوان شود و خوراك و آشاميدن و خفتنش اندك گردد، فرشتگان مشتاق او مى شوند.(235 )
1149 - امام على (عليه السلام ):
- در حكمت هاى منسوب به ايشان -: زندگى را براى خوردن مخواه ؛ بلكه خوردن را براى زندگى بخواه .(236)
1150 - امام على (عليه السلام ):
- در حكمت هاى منسوب به ايشان -: عاقل را بايسته است كه به هنگام شيرينى غذا، تلخى دارورا نيز به ياد داشته باشد.(237)
1/2 - فايده هاى ظاهرى كم خورى
الف - سلامت تن
1151 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مادر همه داروها، كم خورى است .(238)
1152 - امام على (عليه السلام ):
كم خورى ، مانع بسيارى از بيمارى هاى جسم مى شود.(239)
1153 - امام على (عليه السلام ):
خوراك را كم كن تا ناتن درستى ها را كم كنى .(240)
1154 - امام على (عليه السلام ):
هر كس خوراكش كم باشد، دردهايش نيز كم است .(241)
1155 - امام على (عليه السلام ):
كم خورى ، مايه گرامى داشتن بيشتر خويش است و سلامت را بيشتر استمرار مى بخشد.(242)
1156 - امام على (عليه السلام ):
هر كس در خوردن به كم بسنده كند، سلامتش بيشتر مى شود و انديشه اش به سامان مى رسد.(243)
1157 - امام على (عليه السلام ):
سلامت تن ، از كمى غذا و كمى آب است .(244)
1158 - امام رضا (عليه السلام ):
اگر مردم در خوردن به كم بسنده مى داشتند، بدن هايشان متعادل بود.(245)
1159 - امام رضا (عليه السلام ):
بدن ، به سان زمين پاك و آماده براى زراعت است كه اگر در آبادانى و آبدهى بدان ، مراقبت شود، به گونه اى كه آب ، نه فراوان تر از نياز بدان برسد تا آن را غرق كنند و نه از اندازه كمتر باشد تا آن را به تشنگى گرفتار سازد، آبادانى اش استمرار مى يابد و خرمى اش فزونى مى گيرد و كشتش بالندگى و بركت مى يابد؛ اما اگر از آن غفلت شود، به تباهى مى گرايد و علف هرز در آن مى رويد.
بدن ، چنين حكايتى دارد و تدبير آن در خوراك و نوشاك ، چنين است . (پس ،) سامان و سلامت مى يابد و عافيت در آن ، ريشه مى گسترد.
بنگر كه ... چه چيز با تو و با معده ات سازگار است و تنت با چه چيز نيرو مى گيرد و بدنت چه خوردنى و نوشيدنى اى را مى گوارد. همان را براى خويش مقرر بدار و خوراك خود گير.(246)
ب - شادابى چهره
1160 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
برادرم عيسى ، از شهرى گذر كرد كه در آن ، مرد و زنى به يكديگر فرياد مى كشيدند. پرسيد: ((شما را چه شده است ؟)).
(مرد) گفت : اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! اين ، زن من است و او را مشكلى نيست . زنى درستكار است ؛ اما دوست دارم از او جدا شوم .
گفت : ((به هر حال ، به من بگو كه او را چه مى شود؟)).
(مرد) گفت : بى آن كه كهن سال باشد، چهره اش بى طراوت است .
گفت : ((اى زن ! آيا دوست دارى ديگر بار، چهره ات پرطراوت شود؟)).