-
د
دائر، دایر: برپا- پایدار- پا برجا- آباد.
دائره، دایره: گرد- دوردار- چنبر- ابزارخنیا- دف- دورویه - دُریه- داریه.
دایره زن: دف زن- دورویه زن-دُریه زن.
دایره زنگی: دُریه- دو رویه زنگی.
دایره کش: پرگار.
دایره نصف النهار: پَرهونِ نیمروز.
دائماً، دایماً: همواره - همیشه - پیوسته.
دائم، دایم: جاویدان- پاینده- همواره.
داخل: درون- اندرون- تو- میان- اندر.
داخلی: درونی- خانگی- درون مرزی.
داداش: (ت) برادر.
داد و قال: داد و فریاد - داد و بیداد.
داده های اصلی: فرداده ها.
دارالتأدیب: زندان - آموزندان - ادبگاه.
دارالتجاره: سوداکده.
دارالتعلیم: آموزشگاه.
دارالفنون: هنرکده- هنرستان.
دارالمجانین: تیمارستان- دیوانه خانه.
داروغه: پاسبان- کلانتر.
داشبرد: (ا) تبوکه.
داغ: (ت) سوزان- اندوه- نشان.
دانس: (فر) پایکوبی- دست افشان
دانسینگ: (فر) وشتگاه.
داوطلب: خواستار- داوخواه- نامزد.
داعی: خواهنده - فراخوان - نیایشگر.
دبّ: خرس.
دبّاغ: چرمگر- پوست پیرا - تیماجگر.
دبدبه: شکوه - بانگ - آوازه.
دبه: کیسه - آوند.
دبه درآوردن: پیمان شکنی - پیمان شکستن جر زدن.
دِپورت: (ا) بازگرداندن- بیرون کردن-تارانش.
دخل: درآمد.
دخالت: دست اندازی- دست درازی.
دخانیات: دودگان- دودآورها.
دجله: اروندرود- تیگرا.
دُرّ: مروارید.
درام: (فر) اندوه - اندوهبار.
درایت: بینش- هوش- خرد- آگاهی.
دراسرع وقت: با شتاب- درکمترین زمان.
دراصل: از بنیاد- ازبن- از پایه.
دراین صورت: بدینگونه - از این راه.
درج: نوشتن- گنجاندن- جای دادن.
درجه: زینه- پایه- رده.
درجه حرارت: دما.
درجه دار: پایه دار- پایه ور.
درجهت مخالف: درسوی وارونه.
درحال حاضر: هم اکنون- همین دم.
در حقیقت: بدرستی- براستی.
دُردانه: فرمروارید- مروارید یکتا.
درس: آموزه- آموزش.
درس دادن: آموختن- آموزش دادن.
درساعت: در دم - در زمان.
درس خوان: شاگرد- یاد گیر.
درشکه: (ر) گردونه.
درشکه چی: گردونه دار.
در صورتی که: با آنکه.
درقفا: در پس- در پشت.
درک: دریافتن- پی بردن.
دَرَک: ته دوزخ.
دِرَم: درهم- درِم.
در مُشبّک: اژکن.
درنا: (ت) پرنده.
در نتیجه: سرانجام.
در نظر: درنگ - فردید.
درنظر داشتن: در یاد داشتن.
درنظر گرفتن: بشمار آوردن.
در واقع: بدرستی - براستی.
تریاک: پاد زهر- اپیون.
دریای احمر: دریای سرخ.
دست آخر: دست پسین
دست نخست: نورس- نوبر.
دست به عصا: با چشم باز- با هشیاری.
دست بر قضا: ناگهان - ناگاه.
دست به یقه شدن: گلاویز شدن - دست به گریبان شدن..
دست حمایل کردن: دست در گردن انداختن.
دستخط: دست نوشت.
دستورالعمل: دستور- دستورکار.
دسیسه: ترفند نهانی- پنهانکاری.
دعا: نیایش- ستایش.
دعوی، دعوا: کشمکش- ستیز- زد و خورد- دادخواهی.
دعوت: فراخواندن.
دعوت نامه: فراخوان نامه.
دغدغه: نگرانی- پریشانی- دلواپس.
دغل: نا درست - نا راست.
دفاع: پدافند - ایستادگی - پایداری.
دفتر اسناد رسمی: دفترخانه
دفتر حساب: دفتر رسیدگی- دفتر بررسی.
دفع: دور کردن- پس زدن- وازدن.
دفع الوقت: زمان گذرانی.
دفعتاً: ناگهان- یکباره - ناگاه - یکهو.
دفن: خاکسپاری- در خاک کردن.
دقّت: مو شکافی- باریک بینی - ژرف بینی- ریز بینی.
دقت کامل: پاد نگرش.
دقیقاً: با ژرف نگری- با ریز بینی - موشکافانه - به درستی.
دق: اندوه - رنج.
دقیق: تیز بین- مو شکاف - ژرف نگر- ژرف بین - باریک بین.
دقیقه: دم - شمار.
دقیقه شمار: دم شمار.
دکان: دوکان - کرپه.
دکاندار: دوکاندار- کرپه دار.
دکه: کُرپه - تخت گاه.
دکتر: (فر) پزشک.
دکترا: (فر) پایان نامه دانشگاه.
دکترین: (فر) افرا- افراهی.
دکلَمه: (فر) بِه خوانی- خوب خوانی.
دکور: (فر) آذین- آراستن - آرایه.
دکوراتور: (فر) آذین گر- آذین کار- آراگر.
دلّاک: کیسه کش - تن شوی.
دلال: داد و ستدگر.
دلالت: راهنمایی- راهنمودی- فرنودی.
دلقک: دلغک- لوده - شوخ.
دَلو: آوند آبکشی - دهوِه.
دلیجان: (فر) گاری - گردونه.
دلیل: فرنود - نشانه - راهنما.
دِماغ: مغز سر- مغزینه..
دم صبح: سپیده دم - پگاه- بامداد.
دمق: دمغ - دمک.
شرمسار: سرشکسته - پکر.
دمل: آبسه - آماسه - کورَک.
دموکراسی: (فر) مردم سالاری.
دنائت: پستی- فرومایگی - بی گوهری.
دندان طمع: دندان آز.
دندان قروچه: دندان کروچه.
دنیا: کیهان- جهان - گیتی- سپهر.
دوا: دارو.
دواب: چهارپایان- چارپایان.
دواخانه: دارو خانه- داروکده.
دوآلیسم: (فر) دوگروی - دوبُنی.
دوام: پاینده - جاویدان- پابرجا.
دوبعدی: دودورا - درازا و پهنا.
دوبل: (فر) دو برابر- دوبخش- دولا.
دوبله: (فر) دگرزبانی.
دوپیس: کت ودامن- دو تکه - دوپاره.
دوجین: دو شش- دوازده تا.
دور: پیرامون- گرداگرد- دورک.
دَوَران: گردیدن- چرخیدن.
دور برداشتن: خیز برداشتن.
دوئل: (فر) جنگ تن به تن.
دوقلو: (ت) توامان- همزاد.
دُوَل: کشور ها - فرمدارها.
دولتمند: توانگر- داراک دار.
دون: پست - فرومایه - نا کس.
دهاء: هوشمندی - زیرکی.
دهر: روزگار.
دهقان: دهگان- کشاورز.
دیار: خانه ها - کاشانه ها - سرای ها.
دیانت: خدا پرستی - آیین گروی.
دیپلُم: (فر) پایان نامه-گواهی نامه.
دیر: آتشگاه - نیایشگاه.
دیر مغان: آتشگاه - نیایشگاه پیروان آیین مهر و زردشتی.
دیسک: (فر)گِردک - گرد.
دیسیپلین: (فر) سامان- آراستگی.
دیشلمه: (ت) چای تلخ.
دیکتاتور: (فر) خود کامه - خود رای.
دیکته: (فر) از بر نویسی - گونویسی.
دیلماج: (ت) ترجمان- برگرداننده.
دیمی: باران خور- بَش.
دِین: بدهی - وام - وام زمان دار.
دینار: دِنار.
دینامیت: (فر) شکافنده.
دیوار مشترک: دیوارِ هنباز.
دیوان جزا: دیوان کیفر.
دیوان عالی کشور: دیوان دادرسی کشور.
دیوان محاسبات: همارستان.
دیوانه مزاج: خُل- چِل- هَلَک.
دیوث: بی رگ - بی منش - پژاوند.
دیو سیرت : دیو سرشت.
-
ذ
ذات: نهاد- سرشت-گوهر.
ذاتاً: نهادی - سرشتی - گوهری.
ذائقه، ذایقه: چشایی - چشش.
ذات الریه: سینه پهلو.
ذاکر: نیایشگر- ستایشگر.
ذبح: سربریدن - گلوبری - کشتن.
ذبیح: سر بریده - گلو بریده - کرپان.
ذخیره: اندوخته- پس انداز- پشتوانه.
ذرت: بلال- بابا گندم.
ذره: ریزه - خرده.
ذره بین: ریز بین.
ذِق زدن: بهانه گرفتن- زِغ زدن.
ذُق ذُق: زُغ زُغ- سوزش بریدگی.
ذکاوت: زیرکی- تیزهوشی- هوشیاری.
ذکر: ستایش- نیایش- یاد آوری.
ذکر حقّ: ستایش خداوند -
یاد خدا کردن.
ذکر خیر: به نیکی، خوبی یاد کردن.
ذلّت: خواری - پستی - بدبختی.
ذلیل: خوار - زبون.
ذم: نکوهش- دشنام - بدگویی- ناسزا.
ذکیّ: تیز هوش - زیرک - باهوش.
ذمه: تاوان- پیمام- برگردن.
ذوات: زادها - فرزندان.
ذوب: گدازش- ویتازش..
ذوب آهن: آهن گدازی.
ذوحیاتین: دوزیست.
ذوق کردن: شادی کردن.
ذوق زدگی: سرخوشی- فرخوشی.
ذهن: یاد- ویر.
ذیل: زیر- پایین - پانوشت.
ذیلاً: درزیر- در پایین- پس از این.
ذیقیمت: باارزش- گرانبها.
-
ر
رأس: تارَک- سر- مِهتر- سرور.
رأی: رای.
رأی العین: به چشم دیدن - چشمدید.
رأی اعتماد: رای پذیرش - رای باوری.
رأی عدم اعتماد: رای ناباوری.
رأی قضایی: رای داوری.
رأی محکمه: رای دادگاه.
رأی دادن: رای دادن.
رأی دهنده: رای دهنده.
رأی زن: رایزن.
رئیس: فرنشین- سالار- مِهان.
رئیس الوزرا: نخست وزیر.
رئیس جمهور: فرمِهان - رهبر کشور.
رئیس خانواده: مان پاد - مان پت
رئیس بیمارستان: سر پزشک.
رئیس شهربانی: شهربان.
رأفت: مهربانی.
رئوف: مهربان - مهرورز- دلسوز.
رابطه: بستگی.
راپورت: (فر) گزارش.
راجع: در پیوند.
راجع به: درباره - پیرامون.
راحت: آسوده - آرام- آسایش.
راحت الحلقوم: نرمینه.
راحت طلب: تن آسا- آسوده جو.
رادار: (فر) ردیاب - رَسباب.
رادیاتور: (فر) تابشگر - سر بّرّغ.
رادیکال: (فر) ریشگی.
رادیوتراپی:پرتودرمانی.
رادیولژی: پرتو شناسی.
رادیو لژیست: پرتو شناس.
راز و رمز: نهفته و نهان.
راست اعتقاد: راست باور.
راست قامت: راست بالا.
راسخ: پایدار- پای برجا - استوار.
راضی: خرسند - خوشنود - بهکام.
راغب: گراینده - گرایش- خواهان.
راکد: ایستاده- بی جنب و جوش.
راندمان: (فر) بازده.
راوی: گوینده- داستان سرا.
راهب: دیرنشین- ترسای پارسا.
راه حل: گره گشایی- گره زدایی.
راه شوسه: (فر) سواره رو.
راه فرعی: راه روستایی- شاخه راه.
راه عام: شاهراه.
راه مخفی: راه پنهانی.
رایت:پرچم - درفش.
رایت فریدون: درفش کاویانی.
رایج: رواگ - روان- روا - گسترده.
ربّ : دادار- پروردگار- خدا.
رب النوع: خداوند - دادار.
رُبّ : شیره - جَبّه.
ربا: سود پول - بهره پول فزونی.
رِباخوار: سود خوار - بهره خوار.
رباب: رواوه - ساز خُنیاگری.
رب العالمین: خداوند دو جهان.
ربّا نی: خدایی- ایزدی - خدا شناس.
رُباط: کاروانسرا- خانگاه- زردپی(در پزشکی).
رباعیات: چهارتایی- چهار پاره.
ربح: بهره- سود - بازده.
ربح قانونی: بهره آسایی.
ربح مرکب: بهره آمیزه.
ربط: پیوسته - پیوند- وابستگی.
ربع: چارک-یک چهارم.
رپورتاژ: (فر) گزاره- گزارش.
رتبه: پایه- رده - پایک.
رتق و فتق: سر وسامان دادن.
رثاء: گریه کردن- مرده ستایی.
رجاء: آرزو - امید - امیدواری - آرمان.
رجل: مرد
رجال: مردان - بزرگان - رهبران.
رجحان: برتری- فزونی- مهان- مِهتری.
رجعت: با زگشت- دوباره آیی.
رَحل:مردن- درگذشتن- از جهان رفتن.
رحلت: از جهان رفتن - مردن - مرگ.
رحم: مهربانی- مهرورزی - دل سوزی.
رَحِم: زهدان- بچه دان.
رحمت: بخشایش- گذشت.
رحیم: مهربان- بخشنده.
رخصت: پروانه - بارداد- آزادکردن.
رخوت: سستی- کِرخی- نرمی.
ردّ: جای پا - نپذیرفتن - باز گرداندن.
رد کردن: وازدن- نپذیرفتن.
رداء: بالا پوش- دوش پوش.
رد و بدل: بده و بستان- دادوستد.
ردیف: پشت سرهم- رج - رده.
رذالت: فرومایگی- بدگوهری- ناکسی.
رذل: فرو مایه - بدگوهر - ناکس.
رزانت: فرزانگی- گرانمایگی- گرانباری.
رُز: (فر) گل سرخ.
رزرو: (فر) اندوخته - پس انداز.
رزق: روزی- خوراکی - خوردنی.
رژیم: (فر) روش - هنجار.
رژیم غذایی: دستور خوراک-پرهیزانه.
رساله: نوشته - نوشتار- نامک.
رستم صولت: پهلوان پنبه- ترسوی دلیرنما.
رسم: آیین - روش- آسا.
رسماً: بنیادی - آیینی - پایه ای.
رسم الخط : دبیره نویسی- خوش نویس- شیوه نگارش .
رسمی: آیینی- آسایی- داتی.
رَسَن: ریسمان- پال - بند - ریجه.
رسوب: ته نشست- دُرد - لِرد.
رسوبی: ته نشسته.
رسوخ: رخنه - فرو شدن.
رسول: فرستاده - پیام بر- پیام آور.
رشادت: دلیری- دلاوری - پردلی.
رشوه: باج - لاج - پاره خواری.
رشید: دلیر- دلاور- یل.
رصد: رَسَد- چشم دوختن - نگرش.
رصدخانه: دیدگاه - کمین گاه.
رضا: خشنود- خرسند - خوشدل.
رضایت: خوشنودی.
رضایت بخش: خوشنودکننده.
رضوان: بهشت- پردیس- باغ -گلستان.
رطب: خرمای تازه.
رطل: پیاله.
رطوبت: نم- خیس.
رعایت: پاس- پایش- نگهداری.
رعایت کردن: پاس داشتن- پاییدن.
رُعب: بیم - هراس - باک - دلهره.
رعد: تُندر- آذرخش- آسمان غرنبه.
رَعشه: لرزه - لرزش- تکان های پی در پی.
رعناء: خوش اندام - بلند بالا- زیبا.
رعیّت: کشاورز- شهروند.
رغبت: میل- گرایش- خواستاری.
رفاقت: یاری- دوستی - همدلی.
رفاه: آسودگی- بهزیستی- فراخ زیستی.
رفراندم: (فر) همه پرسی- همپرسی.
رفع: زدایش- برداشتن- برگرفتن.
رفع کردن: زدودن- برکشیدن.
رفع ابهام: زدایش- پیچیدگی-از میان بردن.
رفع اتهام: چَفته زدایی- زدایش چَفته.
رفع اشتباه: لغز زدایی.
رفع تکلیف: انجام سرسری- بی پایه کارکردن.
رفع مزاحمت: زدایشِ زیان رسانی.
رفع مشکل: چاره جویی- چاره گشایی - گره گشایی.
رفع و رجوع کردن: سر و سامان دادن - آشتی دادن.
رفعت: فر- والایی - بزرگی - بزرگواری.
رفوگری: درزگیری- پاره دوزی.
رفوزه: (فر) رد شده- واخورده- وازده.
رفیع: بلند پایه - والا- بلند بالا.
رفیق: دوست-یار- همراه - همدل.
رقابت: همچشمی- همآوردی - برتری جویی.
رقاص: پایکوب- دست افشان- رامشگر.
رقّت: مهربانی- نازک دلی- نرمی.
رقّت انگیز: درد آور- سوزآور
رقص: پایکوبی- دست افشانی - رامشگری - جنبیدن - وشت.
رقصیدن: پایکوبی کردن - دست افشانی کردن - رامشگری کردن.
رقم: شمار- شماره.
رقیب: همآورد- همچشم.
رقیق: آبکی- آبناک - آبگونه - شل.
رقیق القلب: نازک دل- نرم دل.
رقیق شدن: شل شدن.
رقیق کردن: شل کردن.
رکن: پایه - ریشه - بن - بنیاد - ستون.
رکود: ایستا- بازایستایی- درجازدن.
رکورد: (فر) فرانجام- برترین.
رکوع: خَم شدن - سرفرود آوردن.
رکیک: زشت- ناپسند- بد.
رمّال: مهره انداز- فال بین-کف بین.
رمل: ریگ- شن- مهره نخود.
رمان: (فر) داستان- افسانه.
رمز: راز - سربسته - نهفته.
رمق: رَمَک- تاب و توان- نیرو.
رنجیده خاطر: دلگیری - آزرده دل.
روابط: پیوندها- بستگی ها.
رواج: رواگ- روا- گسترده- همه گیر.
رواق: پیش خانه - سایبان- مهتابی.
روایت: باز گفتن- رویدادگویی.
روح: فروَهر- روان- جان.
روح انگیز: روانبخش- شاد کننده.
روحپرور: جانفزا - شادی بخش.
روحانیون:دین مداران- پیشوایان دینی.
روز ازل: روز دیرین - روز همیشگی.
روزمره: روزانه - هرروز.
روشن ضمیر: روشن دل - خردمند.
روشن فکر:آگاه- روشن بین.
روضه: سوگ آوا.
روضه خوان: سوگ آوایی.
رونق: رواگ- روایی- نیکویی.
رونق داشتن: پیشرفت داشتن..
رونق و طراوت: آب و رنگ.
رهن: گرو- گروی- گرودادن.
ریاحین: شاداسپَرَم ها - وَنَجَنَک ها.
ریاضت: رنج کشیدن- گوشه نشینی.
ریاکار: دورو- دو چهره.
ریب و ریا: فریب و دستان - ترفند.
ریتم: (فر) آهنگ- وزن- هنجار.
ریشه اساسی: ریشه بنیادین.
رینگ: (فر) آوردگاه- میدان مشت زنی.
ریه، ریوی: شُش- جگرسفید- شُشی.
-
ز
زائد، زاید:افزون شونده- بیش از اندازه.
زائر، زایر: گردشگر
زائل، زایل: زدایش- ستردن- زدودن.
زاپاس: (ر) یدکی- ینگه.
زارع: کشاورز- کدیور- برزگر.
زاج: زاگ- رنگ بلور- زاغ.
زاویه: گوشه- کنج - سوک - گونیا.
زاویه نشین: گوشه نشین - گوشه گیر.
زاویه منفرجه: گوشه باز.
زاویه حاده: گوشه تند.
زاهد: پارسا - پرهیزکار.
زباله: خاکروبه- خار- خاشاک - خاشه.
زُبده: برگزیده - برجسته- پسندیده.
زبون: خوار- بیچاره - ناتوان.
زجر: درد - آزار- رنج - شکنجه.
زجرکشیدن: سختی دیدن - رنج کشیدن - شکنجه کشیدن.
زحل: کیوان
زحمت: سختی- دشواری- فشار.
زحمت دادن: رنج ، آزار دادن- افسردن.
زحمت کشیدن:رنج بردن-کوشیدن.
زحمت کش: رنجبر- رنجکش- کارگر.
زُخم: زُهم- دوشَند- بوی گوشت.
زراعت: کشاورزی- برزگری.
زرافه: شترگاو پلنگ-گردن دراز.
زرع: کشت - کشتکاری - بذرافشانی.
زرق: زرگ- روشن - رخشنده - تابان.
زَرق: دو سخنی- تزویر و دورنگی
زرق و برق: زر وزیور- دنگ و فنگ.
زرورق: زربرگ- زربرگه- زرَک.
زرین قلم: زرین خامه - خوشنویس.
زرنیخ: زرنیک.
زعفران: زفران- کُرکُم.
زعامت: پیشوایی- رهبری سروری.
زعم: گمان- پندار- انگار - خیال.
زفاف: شب زناشویی- بیوکانی.
زکام: سرماخوردگی- چاییدن- چایش.
زَکّی: پارسا - پاک - پرهیزکار.
زلّ: نگاه ایستا - خیره.
زلال: آب گوارا- خوشگوار.
زلزله: زمین لرزه - جنبش تند زمین.
زمرد: اوزمُبورُت.
زلّت: لغزش- گناه - کاستکاری.
زمام: لگام - دهنه - پیشوایی- رهبری.
زنا: دژ همبستری- دژهم آغوشی.
زوّار: دیدارگر- پابوسگر - مرده بوس.
زمزمه: سخن زیرلب- آواز آهسته.
زمین بایر: زمین کشت نشده- اَکِشت.
زوال: نابودی - نیستی - ویرانی.
زوال پذیر: ناپایدار- نابودشدنی.
زوال ناپذیر: پایدار- جاویدان.
زوج، زوجه: همسر- جفت.
زمین زراعتی: زمین کشاورزی.
زنّار: کُشتی- کُستی-کمر بند زردشتی.
زنبق: زنبک- سوسن.
زنبور: پَرمر- کَلیز- وَیز.
زنبورعسل: کَبت - مگَس انگبین.
زنجبیل: زنجپیِل.
زیاد: فراوان- بسیار- انبوه.
زیادکردن: افزودن - افزاییدن.
زهد: پارسایی - پرهیز کاری.
زیتون: زَیت.
زهره: ناهید - آناهیتا.
زیر سبیلی: نادیده گیری.
زیر قول زدن: پیمان شکنی.
زینت: زیور- آذین.
زیب: آرایش - پَرمون.
زیپ: (ا) غِژ- کیپ بستن
-
ژ
ژاکت: (فر) - نیم پوش- نیم تنه.
ژاندارم: (فر) پاسدار- پاتاژ.
ژئو فیزیک:(فر)زام گتیک،گتیک.
ژئو گرافی:(فر)گیتا شناسی-بوم شناسی
ژئو لوژی: (فر) زمین شناسی.
ژئو لوگ: (فر) زمین شناس.
ژئو متری:(فر) هندچک
ژست: (فر) ریخت - کِرِشم
ژتون: (فر) - پولک - تنوک.
ژست: (فر) - کِرِشم.
ژلاتین: (فر) - دیرزندک.
ژُله: (فر) - لرزانک- یخنی.
ژن: (فر) زَگ.
ژنی: (فر) زیرک- ازدا.
ژنتیک: زَگیک.
ژنراتور:(فر) اپوبراک.
ژنرال: (فر)تیمسار- سردار.
ژوپون: (فر) شلیته- دامن کوتاه.
ژوری: (فر) داور.
ژوری دوزی: (فر) روزنه دوزی
ژورنال: (فر) روزنامه
ژیمناستیک: (فر) ورزشی- ورزیک.
-
س
سائر، سایر: دیگر- روان - رونده.
سائل: گدا- پرسش کننده.
سابق: پیش- گذشته- پیشین.
سابقاً: پیش از این - زمان های پیشین.
سابق الایام: روزگار پیشین-روزگار گذشته - درگذشته ها.
سابقه خدمت: دیرینگی.پیشینه دیوانی- پیشینه کاری.
سابقه دار: پیشینه دار- پرونده دار.
ساتراب: استاندار- فرماندار- شهردار.
ساچمه: (ت) سُربَک- سرب ریزه.
ساحر: افسونگر- فسونکار- جادوگر.
ساحری: افسونگری-جادوگری.
ساحل: کرانه- کران-کنار- دریابار.
ساده لوح: خوش باور- زودباور.
سادیسم: (فر) آزارگرایی.
سادیک: آزارگرا.
ساردین: (فر)ریزه کولی.
سارق: دزد- راهزن.
ساطور: فرتیغ.
ساطع: تابان- درخشان- فروغ - رخشا.
ساعت: سایه- زمان کوتاه - گاه نما.
ساعت تنفس: دم آسودگی-زمان آسودگی.
ساعت دیواری: زمان شمار دیواری.
ساعت شمار رومیزی: زمان شمار رومیزی.
ساعت مچی: زمان شمار مچی.
ساعد: اَرَش.
ساعی: کوشا- کوشنده.
ساق: ساگ- شاخ.
ساق پا: ازغوزک تا زانو- پتیشان.
ساقه: ساگه - شاخه.
ساقدوش: ساگدوش- همدوش.
ساقط: سرنگون- واژگون.
ساقط کردن: برکنارکردن.
ساقی: پیاله گردان- ساغرانداز- چمانی.
ساک: (فر) کیسه- کوله پشتی- توبره.
ساقی نامه: چمانی نامه.
ساکت: خاموش- بی آوا.
ساکت کردن: آرام کردن.
ساکن: آرام - ایستاده - بی جنبش.
ساکنین: ماندگاران- ماهمانان.
سالاد: ( فر) سبزیانه.
سال جاری: سال کنونی- امسال.
سال شمسی: سال خورشیدی.
سال قمری: سال ما هشیدی.
سال کبیسه: بَهیزَکی.
سالم: تندرست.
سالن: (فر) تالار- نمایشگاه.
سامع: شنونده- شنوا.
سامعه: شنوایی.
سانحه: رخداد - پیش آمد بد.
سانسور: (فر) خرده گیری- پیشگیری از پخش .
سئوال: پرسش- درخواست.
سبابه: انگشت میانی- انگشت گواهی.
سبب: دست آویز- انگیزه.
سبحان: پاک- پاکیزه.
سَبک: روش- روال - روند - شیوه.
سَبُک عقل: کم خرد- بی خرد.
سبقت: پیشی گرفتن- گذشتن.
سپور: (ت) رفتگر- جاروکش.
سخن متعادل: سخن وارسته - سخن بایسته.
ستاره ثابت: اختری.
ستاره ناثابت: نااختری.
ستاره سحری: روجا.
ستون فقرات: تیره پُشت.
سجاف: درزجامه.
سجده: فروتن - نِگونی.
سجده گاه: نیایشگاه - مَزکَت.
سجل: زینهارنامه- نام و نشان.
سجل احوال: شناسنامه.
سحر: پگاه- بامداد- سپیده دم.
سِحر: افسون-جادو.
سِحرآفرین: فسون آفرین.
سِحرآمیز: فریبنده- شگفت انگیز.
سَحر خیز: پگاه خیز.
سحرگاه: سپیده دم.
سخاوت: بخشش- دست ودل بازی.
سخاوتمند: بخشنده - دست ودل باز.
سخی: بخشنده - رادمرد - جوانمرد.
سُخره: بیگار- کار بیمزد - فسوسگر.
سُخره گیر: بیگارگیر- زبون آزار.
سد: بند- آب بست - آبگیر.
سد جوع: سیرشدن- گرسنگی زدایی.
سِدر: (ل ا) درخت کُنار.
سراجی: چرمسازی.
سِر: راز- نهان- پنهان- پوشیده.
سروصورت دادن: آراستن - پیراستن-سامان دادن.
سرجوخه: (ت) سرگروه.
سرقفلی: پیش بها- سربست.
سرحد: مرز- کرانه.
سرمنزل مقصود: خواستگاه - آرمان.
سر و وضع: سر و ریخت - نما و اندام.
سرایت: واگیری- همه گیری.
سرطان: چنگار- خرچنگ.
سرعت: شتاب- بادپایی- چالاکی.
سرعت اولّیه: شتابِ آغازین.
سرقت: دزدی- ربایش- دستبرد.
سرمد: جاوید - همیشگی.
سرمای شدید: زمهریر- سَجام.
سرمشق: نمونه.
سُرور: شادی- شادمانی - سرخوشی.
سریر: تخت پادشاهی- اورنگ.
سرویس: (فر) دستیاری- یاری.
سِری: (فر) زنجیره - رشته.
سریع: تند- شتابنده- چُست و چالاک.
سریع السیر: بادپا - تندرو - تیزتک.
سریع العمل: تند کار- چالاک.
سریع الانتقال: تیزهوش- زودگیر.
سریع الهضم: زودگوارش- تندگوارش.
سطح: رویه- روی چیزی.
سطح محدّب: کوژ.
سطح مستوی: هامَن
سطح مقعر: رویه ی گرد.
سَطر: رده - رج - رسته.
سطل: ستل- دلو- دولک.
سعادت: نیک بخت شدن- خوشبختی.
سعد: خجسته.
سعایت: بدگویی کردن- سخن چینی.
سعی: کوشش - تلاش.
سقز: ژَد
سفارت: نمایندگی- فرستادگی.
سفاک: خونریز- ددمنش- سنگدل.
سفاهت: بیخردی- نادانی.
سَفَر: رهنوردی- رهسپاری.
سفرکردن: راهی شدن - رهسپارشدن.
سفسَطه: سخن گردانی- نارواپردازی.
سفلیس: (فر) کو فت- تب فرنگ.
سفیر: فرستاده - نماینده.
سفیرکبیر: سرنماینده - فرسته مهان.
سفینه: کشتی- ناو - کشتی سپهر.
سفینه فضایی: سپهر پیما - آسمان پیما - آسمان نورد.
سفیه: نادان - بیخرد- سبکسر- خُل.
سقاء: آبکش - آب دهنده.
سقاء خانه: آبدارخانه.
سِقط: انداختن- از میان بردن.
سقط جنین: بچه اندازی.
سقف: بام- پوشش روی بام- آسمانه.
سَقَط فروش: خرده فروش.
سُقلمه: (ت) مشت - کوبه مشت.
سُقم: نادرستی- ناسَرَکی.
صحت و سقم: درستی و نادرستی.
سقوط: افتادن- سرنگونی.
سکان: فرمان.
سکته: بازمان- دم ایستاد - درنگ.
سکته مغزی: مغزمان- مغز ایستایی.
سکته قلبی: گشمان (گِش= قلب).
سَکرات: بی هوشی- دم مرگی -
سکنجبین: سکنگبین.
سکنه: باشندگان.
سکنی: خانه- جای باش.
سکنی گزیدن: خانه گرفتن- باشیدن.
سکوت: خاموشی - دم فروبندی.
سکون: آرامش - آرامیدن.
سکونت: جای گرفتن - خانه گرفتن.
سل ریوی: ناخوشی شُش - شُشمار.
سلاح جنگی: جنگ ابزار- رزم افزار.
سلّاخ: پوست کن- دام کُش.
سلّاخ خانه: کشتارگاه.
سلام: درود.
سلام کردن: درود گفتن.
سلامت: بهبودی- تندرستی.
سلانه سلانه: آرام آرام - آهسته.
سلحشور: دلاور- گُرد - جنگجو.
سلب: ربوده - کندن - از میان بردن.
سلب مسئولیّت: شانه خالی کردن.
سلسبیل: آب روان- گوارا- خوشگوار.
سلسله: خاندان- دودمان- زنجیره.
سلسله جبال: کوههای زنجیره یی- کوههای پیوسته.
سلسله مراتب: رده بندی- پایگانی.
سلطان: شهریار- پادشاه.
سلطنت: پادشاهی- شهریاری.
سطحی: پوسته ای- رویه ای- سرسری.
سطحی بودن: بیمایه بودن- بی دانش بودن.
سلطنت: پادشاهی- شهریاری.
سلطه: چیرگی- دست اندازی.
سلف: نیا - نیاک- پیشینیان.
سِلم: سازش- آشتی.
سلمانی: آرایشگر- پیرایشگر.
سلوک: رفتار- روش - کردار- شیوه.
سلول: یاخته - زندان.
سَلیس: روان - رسا - خوب.
سلیطه: زبان دراز - زن بد زبان - غرشمال.
سلیم: درست - سرسپرده - ساده دل.
سلیم القلب: پاکدل.
سلیم النفس: پاک نهاد- نیک سرشت.
سمّ: زهر- شرنگ - نیش دارو.
سمّی: زهرآبه
سماجت: پافشاری- یکدندگی.
سماع: شنیدن- شنودن- آواز خوش- سرود- دست افشانی.
سماق: سماک.
سماور: (ر) جوش آور.
سماوات (تک سماء): آسمان ها.
سمپاتی: (فر)گیرایی- گیرا- تودل برو.
سمت: سو - رو- ور- راستا - راسته.
سِمَت: پایه - پایگاه - جاه - رده.
سَمت راست: سوی راست.
سمت چپ: سوی چپ.
سمع: گوش- شنوایی- شنیدن.
سمعک: گوشک.
سمعی و بصری: شنیداری و دیداری.
سن: زاد- سال.
سن رشد: بالیدن.روییدگی
سن بلوغ: برنایی- سال پختگی.
سنان: سرنیزه - نیزه.
سنّت: روش- شیوه - نهاد - آیین.
سنجاغ: (ت) سوزن ته گرد - سگک- چفت - گیره.
سند: بنچاک - بنچک.
سند نامه: بنچاک، بنچک نامه.
سنگ چخماق: سنگ آتش زنه.
سنگ مثانه: سنگ آبدان.
سنگ محک: زرسنجه
سنوات: سال ها.
سنه: سال زمانه.
سوء: بدی- زشتی - اندوه.
سوء استفاده: نارواگری - نادرستکاری.
سوء تعبیر: بد دریابی - بد گیری.
سوء تفاهم: بد شناسی - بد پی بردن.
سوء خُلق: بد خویی - زشت خویی.
سوء ظن: بد گمانی - بد دلی.
سوء نیّت: بد دلی - بد خواهی.
سوء هاضمه: بدگواری- بدگوارش.
سئوال: پرسش.
سوانح: رویدادهای بد.
سورتمه: (ت) گردونه برف.
سورچی: (ت) گردونه ران -گاری ران.
سودازده: آشفته - درهم - دل از دست داده - خرد از دست داده.
سورسات، سیورسات: (ت) بارو بنه - خواربار.
سوقات: (ت)ره آورد- ارمغان- پیشکش.
سوق: سوک- بازار.
سوق ا لجیشی: سپاه آرایی-لشکرکشی.
سوگلی: (ت) پادشاه زن- زن برگزیده.
سوهان: انگبینه.
سهام: دانگ ها - بخش ها- انباز ها.
سهل: آسان- ساده.
سهل العبور: آسان- خوب- آسان رو.
سهل العلاج: درمان پذیر- چاره پذیر.
سهل الوصول: آسان رس- آسان یاب.
سهل و ممتنع: ساده و دشوار.
سهو: فراموش کردن- از یاد بردن.
سهولت: سادگی- آسانی.
سیاح: جهانگرد - گردشگر.
سیاحت: جهانگردی
سیاحت نامه: جهانگرد نامه.
سیّار: چرخان- چرخنده - گردنده.
سیّاره: ستاره ی گردان- ستاره چرخان.
سیاست: جهان آرایی-شهر آرایی.
سیاست کردن: فرمان راندن- کیفر دادن.
سیاق: روش- شیوه - روند.
سیر: گردش- گشت.
سیر قهقرایی: واپسگرایی - پس روی.
سیرت: خو- سرشت - نهاد.
سیل: تندآبه - تندآب.
سیلاب : لاخیز.
سیلو: (فر) انبار دانه ها.
سیما: چهره- نشانه- نما.
سینما: (فر) ُرخشارگاه.
سینِراما: (فر) فر رخشار.
سه ضلعی: سه بر- سه پهلو.
-
ش
شائق، شایق: خواستار- خواهان - آرزومند.
شاخص: برجسته - بلند و آشکار.
شارع عام: گذرهمگانی- راه همگانی.
شاطر: نان گیر- چالاک - چابک.
شاعر: سراینده- چامه سرا- چکامه سرا.
شاغل: کاردار- کارمند- پیشه ور.
شافع: خواهش کننده.
شاق: دشوار- سخت - توان فرسا.
شاکر: چاکر- سپاسگزار- ستایشگر.
شاکی: گله مند- دادخواه- دادجو.
شامخ: والا- فرمند - برگزیده - فرازمند.
شامل: در برگیرنده - همه گیر.
شاهد: گواه - گواهی دهنده - انجمن آرا - ساغرانداز- دلدار.
شایع: فاش- پراکنده- همه گیر.
شایعه: چو- چواندازی- سخن بی پایه.
شب یلدا: شب چله.
شباب: برنا- جوان - برنایی.
شباهت: همانندی- همتایی- همگونی.
شِبه: مانند- همسان.
شبه جزیره: آبخوست مانند.
شبح: سایه - تن نما- تارگون.
شبهه: گمان - پندار- دودلی.
شبیه: همانند - همسان- همگون.
شتم: ناسزاگویی.
شجاع: دلیر- گُرد - دلاور- پردل.
شجاعانه: دلیرانه - دلاورانه - پردلی.
شجره: خاندان- دودمان - تبار- نیاکان
شحنه: (ت) پاسبان - پاسدار- شبگرد.
شخص: کس- تن- خود.
شخصاً: خود - خویشتن - به تنهایی.
شخصی: خودی- خود ویژه.
شخصیت: سرشت- بزرگواری- والایی.
شدّت: تندی- سختی.
شدید: سخت - تند - دشوار - پرزور.
شدیداللحن: درشتگوی- زننده.
شرّ: بد- بدنهادی- آزاررسانی.
شرارت: بدی- زشتی - بد نهادی.
شراره: اخگر- زبانه آتش- آتش پاره.
شرافت: نیک گوهری- والایی.
شرافتمند: والا- نژاده.
شرافتمندانه: با سربلندی- سرافرازانه.
شراکت: انبازی- همکاری- همسویی.
شرب: نوشیدن- آشامیدن.
شراب: می- باده- آب رز- نوشیدنی.
شربت: شیرین آب - شهدآبه- شکرآبه.
شراب: می - باده - رز- آب رز- مل.
شرابخانه: میکده - خُمکده- خُمخانه.
شرابخوار: می خواره - باده گسار.
شرابخواری: می خوارگی- باده گساری.
شراب زده: می زده.
شراب طهور: می پاک - می بهشتی.
شُرّابه: آویزه - منگوله.
شرح: گزاره - گزارش - بازگویی.
شرح دادن: گزاردن- بازنمودن.
شرح کشّاف: درازگویی.
شرح واقعه: داستان.
شرح وظایف: برنامه کار- دستورکار.
شرر: اخگر- آتشپاره - زبانه آتش.
شرربار: آتش بار.
شرط: گرو- سامه - پیمان - گروکان.
شرط اصلی: پیمان بنیادین.
شرط اوّل: پیمان نخستین.
شرط بستن: پیمان بستن- گروبستن.
شرط نامه: پیمان نامه.
شرطی: پیمانی- گرویی.
شُرطه: پاسبان.
شرع: راه- روش- آیین- کیش.
شرعی: کیشی- آیینی.
شَرف: آبرو- سربلندی- والایی.
شرفیاب: باریاب.
شرفیاب شدن: باریافتن.
شرفیابی: باریابی- فریابی - ارج یابی.
شرق: خاور- خورآیان- خورآی.
شرق شناس: خاور شناس.
شِرک: بت پرستی- خدا انبازی.
شرکاء: همدستان- هنبازان- همیاران.
شرکت: هنباز- انبازی- همکاری.
شرکت سهامی: انباز بخشی.
شرکت تضامنی: انباز پایندانی.
شرکت تعاونی: سازمان همیاری - همیار سرا - همیارکده.
شرور: بد جنس - بدکار - بدنهاد.
شروع: آغاز- سرآغاز - پیش درآمد.
شروع کار: آغازکار- کاررفتاری.
شروع کننده:آغازگر.
شریان: سرخرگ- شاهرگ.
شریعت: آیین- روش- کیش- دینکرد.
شَریف: بزرگوار - پاک نژاد - گُهری.
شریک: انباز- همدست- همکار.
شریک در غم: همدرد- هم اندوه.
شطّ: رود بزرگ - بزرگ رود - شاه رود.
شطحیات: گمراهی ها - ژاژها.
شطرنج: شترنگ - سترنگ- شترنج.
شُعار: آرنگ - بانگ.
شعار دادن: آرنگ دادن- بانگ زدن.
شعاع: پرتو- تابش- فروغ- درخشش.
شعر: چامه - چکامه - سروده.
شعرا: چکامه سرایان- چامه سرایان.
شعبده: تردستی- چشم بندی.
شعبده باز: چشم بند- ترفندباز.
شعبه: شاخه.
شعف: شادمانی- سرشادی- خشنودی.
شعله: زبانه - تابش - افرازه- اخگر.
شعله زدن: گُر زدن- زبانه کشیدن.
شعله ور: فروزان- آتش زبانه دار.
شعور: دریافتن- دانایی- هوش- خرد.
شغل: کار- پیشه.
شفاء: تندرستی- بهبودی.
شفاء بخش: درمان بخش.
شفاءخانه: بیمارستان.
شفاعت: پادرمیانی- میانجیگری.
شفاعت کننده: رواخواه - رواجو.
شفاف: زلال - درخشان - روشن.
شفافی: زلالی- درخشندگی.
شفاهی: زبانی.
شفاهاً: زبانی- سخنی- نانوشته.
شفق: سرخی خورشید در سپیده دم - سرخی کرانه آفتاب.
شفقت: مهربانی- نرم دلی- دلسوزی.
شفیع: خواهشگر- میانجی-بخشش خواه.
شفیق: مهربان- مهرورز- دلسوز.
شقّ: شکاف- شکافتن - راست - بر پا.
شق القمر: شکافتن ماه - گواژ
شقّ القمر کردن: کار ناشدنی کردن.
شقاوت: ستمگری- سنگدلی- دژخویی.
شقّ و رقّ:راست و خشک - چوب سان.
شقیقه: گیجگاه.
شکّ: گمان - دودلی.
شکاک: دودل- بد گمان- بدبین.
شکایت: دادخواهی- دادخواست-گله مندی.
شکایت قضایی: دادخواست.
شکایت کننده: دادخواه.
شکوه وشکایت: ناله و دادخواهی- گلایه و گله مندی.
شُکر: سپاس.
شکرگزاری: نیایش- سپاسگزاری.
شِکل: نگاره- رخساره - چهره.
شکل دادن: پی ریزی - هستی دادن.
شکل گرفتن: پاگرفتن- ریخت گرفتن.
شکل ظاهر: چهرک.
شکیل: خوش نما- دلپسند- زیبا.
شلاق: (ت) تازیانه.
شمال: اپاختر- اباختر.
شمال شرقی: اباختر خورآیی.
شمال غربی: اباختر خوربری.
شمالی: اباختریک.
شمّ: بوی- بوی بردن - دریابی.
شماتت: سرزنش- نکوهش- سرکوفت.
شمایل، شمائل: فرتورها - نگاره ها - چهره ها - پیکرها.
شمس: خورشید.
شمسی: خورشیدی.
شمع: سپندار- شَماله.
شمعدان: آتشدان - شماله دان.
شمعدانی: سپنداره از گیاهان.
شمیم: بوی خوش - بوییدنی.
شمه: اندک- کوتاه - پاره - لخته.
شنبه: کیوان شید.
شور: بررسی- رایزنی - هم اندیشی.
شورا: انجمن رایزنی - همه پرسی.
شورای داوری: انجمن داوری- رایزنی.
شورای عالی اصناف: سررایزنی پیشه وران.
شوق: شور- آرزومندی- دلبستگی.
شوق انگیز: شورانگیز- شادی بخش.
شوک: (فر) تکان سخت.
شوکا: گویش گیلکی - آهوی شاخ دار.
شوکت: فر- شکوه - والایی.
شوم: بد شگون - ناخجسته- بد اختر.
شهاب:ستاره- اختردونده- کمانه ستاره.
شهادت: گواهی دادن-کشته شدن در راه خدا.
شهادت نامه: گواهی نامه.
شهامت: دلیری- بی باکی - دلاوری.
شهرت: ناموری- آوازه - نامداری.
شهرت بد: ننگ- بد نامی.
شهرت یافتن: نامور شدن- سرشناس شدن- آوازه دارشدن.
شهرت طلب: نامجو- آوازه خواه.
شهره: نامدار- نامور- سرشناس.
شهریه: ماهانه.
شهلاء: چشم سیاه.
شهوت: خواهش دل- کامجویی- بسیار خواهی.
شهوت پرست: بسیار کامجو- زنباره.
شهیر: نامدار- نامور- نامی.
شهوت کلام: پرچانگی- درازگویی.
شیئ: چیز.
شیّاد: فریبکار- سالوس- دورو.
شیطان: اهریمن - دیو.
شیطان صفتی: دیوکامگی-اهریمن فروزه.
شیطنت: سرکشی- دیوگری.
شیاف: پرزه.
شیپور: (س) سورنای- گاودم.
شیشلیک: (ت)کباب سیخی.
شیوع: واگیر- همه گیر.
-
ص
صائب، صایب: راست و درست.
صایب رأی: نیک رای- درست اندیش.
صابر: شکیبا - بردبار- خونسرد .
صابون: ساون- برهو.
صاحب: دارنده- خداوند- کدیور.
صاحب اختیار: خود سر- خود گزین.
صاحب اقتدار: زورمند- نیرومند- توانا.
صاحب امتیاز: پروانه دار.
صاحبدل: روشندل- دلدار.
صاحب قران: والا- نامور.
صاحب قدرت: نیرومند- زورمند.
صاحب قلم: نویسنده.
صاحب کار: کارفرما - کاردار..
صاحب مجلس: میزبان- مهماندار.
صاحب ملک: زمیندار.
صاحب مقام: پایور- پایه دار.
صاحب نظر: آگاه- روشن بین-ژرف نگر.
صاحب شدن: ازآن خود کردن - داراشدن- بدست آوردن.
صادرات:کالاهای فرستاده-برون فرستی.
صادرکردن: برون فرستادن- فرستادن.
صادرات و واردات: داد و ستد کالا-فرستاده ها و رسیده ها.
صادق: راستگو- درستکار- پاکدل.
صادقانه: از روی راستی- با بی آلایشی.
صادق القول: راست گفتار.
صاروج: ساروگ- چاروگ - سارو.
صاعقه: آذرخش.
صاف: سره و ناب - یکنواخت- بی غش و بی آلایش- بی دست انداز.
صاف کار: گلگیرکار- پخکار.
صاف کردن: هموار کردن- پالایش- نرم کردن.
صافی: پالایه- پاکیزه - پاک و روشن.
صالح: نیکوکار- پارسا- پرهیزکار.
صامت: خاموش- بی آوا - زبان بسته.
صبا: باد بهار- باد برین- نام یکی از شاخه های خنیاگری باستان.
صانع: آفریدگار- آفریننده - سازنده.
صباح: بامداد - پگاه - سپیده دم.
صبّاغ: رنگرز- رنگساز.
صبح: بامداد - سپیده دم.
صبح صادق: پگاه راستین.
صبح کاذب: پگاه دروغین-رگ و میش.
صبح دم: سپیده دم - بامداد.
صبح سعادت: آغاز خوشبختی.
صبح مراد: پگاه امید.
صبحانه: چاشت- ناشتایی.
صبر: بردباری- شکیبایی- خونسردی.
صبرکردن: بردباری کردن- شکیبایی گزیدن.
صبوح: باده بامدادی- می سپیده دم.
صبور: شکیبا- بردبار- خود دار.
صحابه : یاران- همنشینان.
صحابت: همنشینی.
صحاف: شیرازه بند - پوشینه گر-رویه گر.
صحبت: سخن- گفتگو- گَپ.
صحبت کردن: سخن گفتن- گفتگو کردن- گَپ زدن.
صحت: تندرستی- بهبودی.
صحت و سقم: درستی و نا درستی-راست و دروغ.
صحت عمل: درستکاری.
صحرا: بیابان.
صحن: میان سرا- میدان- میان خانه.
صحنه: پهنه- زمین هموار.
صحنه ساز: نما آرای.
صحیح: درست- بایسته - خوب ونیک.
صحیحاً: به درستی.
صحیح البنیه: تندرست.
صحیح العمل: درستکار- درست کردار.
صحیح المزاج:تندرست.
صخره: خاره.
صدا: آوا - بانگ- آواز.
صداکردن: بانگ زدن- آوازدادن- فراخواندن.
صدارت: نخست وزیری- فرنشینی- فرمداری.
صداقت: راستی- درستی - بی آلایشی.
صدد: پی- اندیشه - آهنگ - برآن.
صدر: والا- پیشگاه - پیشوا - بلند پایه.
صدر اعظم: نخست وزیر - فرمدار.
صدر نشین: بالانشین.
صدر مجلس: برترگاه - بالای انجمن- بالاگاه.
صدف: گوش ماهی - نیام مروارید.
صدق: راستی ودرستی.
صدق کلام: راستی- درست گفتاری.
صدق نیّت: پاکدلی- راست اندیشی.
صدقه: دردگردان - آفت گردان.
صدمه: آسیب- گزند - آفت- زیان.
صدمه رساننده:زیانکار.
صدور: فرستادن- گسیل داشتن- روانه کردن.
صدیق: یار- دوست- همدل.
صراحت: رک گویی - بی پرده گویی.
صراحت لهجه: رک گویی- بی پروا - بی پرده گویی.
صراحتاً: به روشنی- به آشکاری- بی پرده پوشی.
صراحی: جام می- ساغر - باده.
صراط: راه - گدار.
صراط مستقیم: راه راست.
صرّاف: سوداگر پول.
صرصر: باد تند- باد سخت- باد غران.
صرع: سردرد - بی هوشی - سرگیجه.
صِرف: بی آمیغ- ساده- ناب- ویژه.
صَرف: به کاربردن - هزینه کردن.
صِرفاً: تنها - به گونه ی ناب - ویژگانه.
صَرفه: سود- بهره - سودبری- بازدهی.
صرفنظر: چشم پوشی - بخشیدن.
صرفه جو: پس اندازگر.
صریح: آشکارا- بی پرده- رُک.
صریحاً: رک و راست - بی پرده پوشی - به روشنی- به آشکارا.
صعب: دشوار- ناهموار- پرپیچ و خَم.
صعب العبور: بد- سخت- دشوار.
صعب الوصول: دشوار رس- دشوار یاب.
صعب العلاج: سخت- دشوار درمان.
صعود: بالا رفتن- راه سربالا- بالا روی.
صغیر: خُرد - خردسال - کوچک.
صغر سن: خردسالی- کم سالی.
صفّ: رده- ردیف- رج.
صفاء: یکرنگی- شاداب - خرمی.
صفات: فروزگان- زابها - سرشت ها.
صفحه: رویه - برگ.
صفر: زفر، برگرفته از زبان اوستایی- سفر- زفرین- تهی.
صفراء: زردآب - تلخه- زریر.
صفراوی: زود خشم - تند خو - زردابی.
صفی: پاک- پاکدل - نیک- نیکدل.
صفیر: بانگ- فریاد پرندگان.
صلابت: بزرگی- استواری- شکوه.
صلاح: سزاوار- درخور - بایستگی.
صلاحدید: بهین دید- روادید- رایزنی.
صلاح اندیش: نیک اندیش- نیک خواه.
صلاحیّت: سزاواری- شایستگی.
صلاحیّت دار: سزاور- شایسته.
صلح: آشتی- سازش- آسودگی.
صلح جویی: آشتی جویی- سازگاری.
صلح طلب: آشتی خواه.
صلح و صفا: مهر- آشتی و مهر- سازش
صلح کردن: باهم کنار آمدن- آشتی کردن- سازش کردن.
صله: پاداش- پارنج.
صله ارحام: خویش نوازی.
صلیب: چلیپ - چلیپا.
صمغ: شیره درخت- زنج- اَنگُم.
صمیم :ناب- برگزیده - تَک- ژرفا.
صمیمیّت: یکرنگی- یگانگی- بی آلایشی- پاکدلی- خودمانی.
صمیمانه: پاکدلانه- از ته دل.
صنع: ساختن - آفرینش- هنر.
صنعت: کار- پیشه - هنر- ساختاری.
صنعتگر: پیشه ور- دست ورز- ورزی.
صنایع: پیشه ها - ساخته ها- هنرها.
صنایع نظامی: تخشایی ارتش.
صندل: دمپایی- کفشک.
صندلی: چهارپایه- کرسی.
صندوق: سندوغ- کارسان.
صندوقچه: کارسانک-یخدان.
صندوقخانه: پستو- چاشدان.
صنف: رسته- گروه - رشته- بخش.
صنم: بت- دلبر- نگار- دلدار- شمن.
صنم پرست: بت پرست - شَمَن پرست.
صنم خانه: بتکده - شَمَن خانه.
صنوبر: سنابر- سروناز - شادرخت.
صواب: راست و درست - سزاوار- پسندیده - نیک - شایسته - خوب.
صواب دانستن: درست دانستن.
صوابدید: نیک نگری- سِگالش.
صواب دیدن: روا دیدن - روادانستن.
صوت: آهنگ- آوا - سدا - بانگ.
صورت: رخساره- چهره- گونه- روی.
صورت برداشتن: سیاهه برداشتن.
صورت پذیر: انجام شدنی- انجام پذیر.
صورت پذیرفتن: فرجام پذیرفتن.
صورتکش: نگارگر- چهره پرداز.
صورتگر: چهره پرداز.
صورت نگار: چهره نگار.
صورت حساب: سیاهه درآمد ها-سیاهه هزینه ها.
صورتی: سرخابی- سرخ کمرنگ.
صوف: پشم گوسفند- پشمینه.
صوفی: پشمینه پوش- بینش مند.
صومعه: خانگاه - نیایشگاه - ستایشگاه.
صیّاد: شکارگر- نخجیرگیر- دامیار.
صیانت: پاسداری- نگاهبانی- نگاهداری.
صیغه: ریخت- گونه- روش.
صیغه عقد: پیمان زناشویی.
صیف: تابستان.
صیفی: تابستانی- باران تابستانی.
صیفی کاری: پالیزکاری- تموزکاری.
صیقل دادن: پرداخت کردن- زدایش.
صیقل گر: پردازگر.
-
ض
ضابط: کاردار- نگاهدارنده- نگهبان.
ضابطه: رویه - روش - روال.
ضارب: زننده- کوبنده- آسیب رسان.
ضامن: پایندان.
ضامن دار: دکمه دار- پایندان دار.
ضایع: فرسودگی- تباه - نفله.
ضایع کردن: تباه کردن- پوساندن - ویران کردن.
ضبط: بایگانی- نگهداری.
ضبط کردن: از آن خود کردن- گرفتن - آوا گیری- سدا برداری.
ضبط صوت: سدا گیر- آوا گیر-آوا نگهدار.
ضجر: رنجوری - درد و آزار- آزردگی.
ضجه: شیون- ناله- مویه- زاری- فغان.
ضجه کردن: زاری کردن - زار زدن - شیون کردن - فغان کردن.
ضحاک: آژیدهاک.
ضخامت: کلفتی- ستبری - فربهی.
ضخیم: کلفت- ستبر- کلان.
ضخیم الجثه: درشت اندام - درشت پیکر.
ضدّ: پاد- ناساز- ناسازگار- ناهمسو.
ضدّ انفجار: پادترکش.
ضدّ حمله: پاتک.
ضدّدین: بی دین.
ضدّ سمّ: پاد زهر- نوشدارو.
ضدّ عفونی: پَلَشت بری.
ضدّ ضربه: آسیب ناپذیر- کوبه گیر.
ضدّ و نقیض: ناجور- ناسازگار- ناهمتا.
ضدّیّت: ناسازگاری - دشمنی.
ضرّاب: رودنواز- نوازنده - زرابگر.
ضّرابخانه: زرآب خانه - درم سرای- میخکده.
ضرب: کوب- کوبه- کوفتن- دنبک.
ضرب الاجل: باشتاب - زود - بیدرنگ.
ضرب المثل: زبانزد - نمونه گو.
ضربان: تپش - تپیدن - تپش دل.
ضرب زن: تنبک زن- دنبک زن.
ضرب شست: زورمند نمایی- آسیب.
ضرب دیدن:گزند دیدن - آسیب دیدن.
ضرب خوردگی: آسیب دیدگی- کوفتگی.
ضرب و شتم: کوبه و ناسزا - زد و دشنام.
ضربت خوردن: کوبه خوردن- کوفته شدن - آسیب دیدن.
ضرب و تقسیم: بس شماری و بخش کردن.
ضرر: زیان- آسیب- گزند.
ضرغام: دلاور- دلیر- شیراوژن.
ضرورت: ناچاری- نیاز- ناگزیر.
ضروری: بایسته - ناگزیر- ناچار.
ضروری بودن: شایسته بودن - درخور بودن.
ضریب: توان- نرخ - درسد- درانگارش.
ضرس قاطع: به درستی بی گفتگو- بی برو برگرد.
ضریح: گور- مغاک - آرامگاه.
ضعف: سستی- نزاری- زبون - ناتوانی.
ضعف رفتن: سست شدن- بیهوش شدن.
ضعف مزاج: ناتوانی- کم نیرویی.
ضعفاء: بینوایان- درماندگان- تهیدستان.
ضعیف: نزار-کم زور- ناتوان- سست.
ضعیف شدن: ناتوان شدن - سست شدن - نیرواز دست دادن.
ضعیف النفس: سست نهاد- بی جربزه.
ضعیف الجثه: لاغر- رنجور.
ضلع: پهلو - بَر- دنده.
ضلالت: گمراهی- کجراهی.
ضمان: پذیرفتن.
ضمانت: پایندانی- پایبندانی- برگردن گیری- پیمانگری.
ضمانت نامه: پایند نامه - پیمان نامه.
ضمن: درون - میان - توی - میانه.
ضمن صحبت: میان سخن - هنگام گفتگو.
ضمناً: هم چنین - نیز- دراین میان - با آنکه - باهمه این ها.
ضمیر: دل- نهان - درون- سرشت - نهاد - منش.
ضمیمه: پیوست- همراه.
ضیاء: روشنایی- فروغ - تابش - شید.
ضیاع: زمین کشاورزی.
ضیافت: جشن- سور- میهمانی.
ضیافت دادن: میهمانی دادن.
-
ط
طائفه، طایفه: تیره - تبار- خاندان.
طائر، طایر: پرنده - مرغ.
طاس: تاس- گردانک.
طاعون: مرگا مرگ - مرگ سیاه.
طاعت: فرمانبرداری - بندگی.
طارمی: تارمی - نرده.
طاق: سر پناه - بام - ایوان
طاق: تک - تنها - لنگه
طاغی: سرکش.
طاقت: تاب - توان- بردباری- شکیبایی.
طاقت تاغ شدن: بی تاب شدن- توان از دست دادن.
طاقت فرسا: توان فرسا - تاب فرسا.
طاقباز: تاغباز- به پشت خوابیدن.
طالب: جوینده - دانشجو - پژوهنده.
طالب شهرت: نامجو- آوازه جو.
طالب علم: دانش پژوه - دانشگر.
طالبی: تالبی- خَرَچوک - خروک.
طالع: بخت- سرنوشت.
طالع بین:پیشگو- فال بین -بخت بین.
طالع شوم: بخت بد - بد شگونی - وارونه بختی- سرنوشت بد.
طالع همایون: بخت بیدار.
طاوس: فراش مرغ.
طاهر: پاکیزه- پاکدامن- پاک جامه.
طب: پزشگی.
طباخ: آشپز- پزنده- خورشگر.
طبخ: پختن.
طبع: نهاد و خوی- گوهر- چاپ.
طبعاً: به دلخواه - خود به خود.
طَبق: تَبَک- سبد.
طِبق: برابر.
طبقه: لایه- رده- اشکوب- رسته.
طبقه بندی: رده بندی
طبقات زمین: چینه
طبل: دهل- کوس- تبیره.
طبّی: پزشکی- درمانی.
طبیب: پزشک.
طبیعت: سرشت - نهاد- خوی.
طبیعتاً: به خودی خود.
طپانچه: تپانچه- هفت تیر.
طپاندن: تپاندن.
طپش: تپش.
طُپق: تپغ- کند زبانی.
طحال: سپُرز- اُسبُل.
طرح: برنامه- شالوده - پیش نویس.
طرح ریزی: برنامه ریزی- شالوده ریزی- زمینه سازی.
طراح: برنامه ریز- شالوده ریز.
طرد: راندن- دور کردن- واپس زنی.
طردکردن: بیرون راندن - واپس زدن.
طرز: روش- شیوه- روال.
طرز رفتار: روش.
طرز عمل: کارکرد - شیوه کار- روش کار- روال کار- شِگردکار.
طرزفکر: روش اندیشه - مِنیش.
طرزفکرخوب: اندیشه نیک.
طَرَف: سو- ور- کنار- پهلو- کناره.
طرفدار: پشتیبان- هوادار-هواخواه.
طرف دعوی: همآورد- خوانده.
طرف شدن: درگیرشدن- به ستیزبرخاستن - همآورد شدن.
طرف سخن: هم سخن.
طُرفه: تازه و نو- خوش آیند - شگفت.
طرانجبین: ترانگبین.
طُره:دسته مو- زلف- شکنج مو- کاکل.
طریق: روش- روند- روال - راه - شیوه.
طریقت: راه - آیین - شیوه - روال.
طریقه: گونه - شیوه - روال - شگِرد.
طریقه عمل: روند، روش، شیوه کار.
طعام: خوراک - خوردنی.
طعم: مزه.
طعم تند و تیز: مزه تند و تیز.
طعم شیرین: مزه شیرین.
طُعمه: خوردنی- خوراک - خورش.
طعن و لعن: سرزنش و نفرین.
طعنه: سرزنش- سرکوفت - بدگویی.
طعنه آمیز: نیشدار- گوشه دار- سرکوفت آمیز.
طغیان: سرپیچی- شورش- نافرمانی.
طغیان آب: خیزآب - کوهه.
طفل: کودک- نوزاد - بچه.
طفولیّت: کودکی- خردسالی - بچگی.
طفیلی: انگل.
طلا: زر.
طلاق: جدایی- ازهم گسیختگی.
طلاق گرفتن: از هم جدا شدن- گسستن.
طلایی: زرین- زرگون.
طلایه: پیشرو- دیده ور- دیده بان.
طلب: بستانکاری- خواستن- جستن.
طلبکار: بستانکار.
طلبه: دین پژوه - دین آموز.
طلبیدن: خواستن- باز جستن- جویا شدن- ستاندن - فراخواندن.
طلسم: جادو - نیرنگ - افسون.
طلعت: رخسار- چهره.
طلق: تلک.
طلوع: تابیدن- برآمدن- سرزدن.
طلوع صبح: سپیده دم.
طمّاع: آزمند - آز وَرز- چشم و دل گرسنه.
طمع: آز.
طمعکار: آزمند - آزور.
طمطراق: خودنمایی.
طمع داشتن: چشم داشتن - آزورزیدن.
طناب: ریسمان- رِشتَک- رَسَن.
طنّاز: دلربا - نازکننده.
طنبور: تنبور- گونه ای ساز.
طنز: شوخی - ریشخند.
طنین: واکنش سدا- پژواک.
طنین افکن: وَرافکن.
طوّاف: دوره گرد - دورچیزی گشتن - گِردگشتن.
طواف کردن: دور گشتن..
طوبی: خوشی- شادی- درخت بهشتی.
طور: تور- دام.
طوطی: توتی، نام پرنده ای است.
طوطی وار: مانند توتی سخن گفتن.
طوع: فرمان بردن- گردن نهادن.
طوعاً و کَرها: خواهی نخواهی- خواه و ناخواه.
طوا ف: دورگشتن- گِردچیزی گشتن.
طوفان: توفان- تندباد.
طوق: گردن بند- چنبر.
طول: درازا.
طول جغرافیایی: درازای گیتایی.
طول عمر: دیرزیوی- درازی زندگی.
طولانی: دورو دراز- دراز- دیرپا - دیرباز.
طول دادن: کش دادن- درازکردن.
طول کشیدن: به درازا کشیدن- دیرشدن.
طولی نمی کشد: دیری نمی پاید-به زودی- در زمانی کوتاه.
طومار: نامه بلند.
طویل: دراز- بلند.
طویل العمر: سالخورده.
طویل المدّت: دراز زمان.
طویله: ستورگاه- بند ستور.
طهارت: پاکیزگی و پاکی- شستن.
طی کردن: نوردیدن- رهسپاری.
طیّاره: هواپیما.
طیب: پاک و پاکیزه.
طیر: پرنده- مرغ.
طیف: دیوانگی- خشم.
طیف نما: بردنما.
طینت: سرشت - منش - والا.
خوش طینت: خوب سرشت- نیکومنش- نیکو نهاد.
بد طینت: بد سرشت - بد منش-بد نهاد.