-
هـر خانه داراي تاسيسات و تــزييناتي از قبيل طاقچه (رف)،
اطاق، جـايگـاه نصب خمـــرههــاي بـــزرگ و كــوچك، آخــور اسب
و الاغ و گـاو و آغـل گـوسفنــد و آبشخــور است كه همه و همه در
اطاق و انبـارهـا تعبيه شدهانــد. ايـن دهكــده بعد از انقــلاب
اسلامي از نعمت برق (همان طور كه در عكس ملاحظه
ميشود) برخوردار شده است (عكسهاي ٢١ و٢٢).
آبريزگاهها (توالت) اين منازل در خارج هر خانه قـرار دارد
كه به وسيـله سنـگچيـــن و بــدون مـــلاط درست شده و فـــاقــد
سقفاند (عكسهاي ١٤ و ١٥ ملاحظه شود).
يكي از نكات جـالب معمـاري ايـن دهكـده، تطابـق نـوع خـاص
معمــاري منــازل بــا شرايط اقليمي و آب و هــوايي منطقه است.
زيــرا از ويـــژگيهـاي خـانههـاي ميمنـد ايـن است كه در فصـول
گـــرم تـابستــان داراي هــوايي خنك و در فصــول سرد اواخـــر
پا‘يــز و زمستان حافظ گــرماست و جلـو نفـوذ سرما را به داخـل
اتاقها را ميگيرد.
نكته ديگــر، دوام بيش از حد اين منازل است كه با توجه به
وضعيت خاص منطقه و ريزش برفهاي زمستاني كه به
روايت بـــرخي از سالمنـدان در مــواردي حتي به مــدت هفت
شبانهروز ادامه داشته تـوانستهانـد قــرنها پابــرجـا و مستحكم
بمـاننـد و مـورد استفـاده همه جـانبه اهـالي قــرار گيــرنـد.
البته سال ١٣٧٦ هنگـــام تهيه ايـــن تحقـــق، كه در بــود از
مجمـوع بيش از چهـارصـد خـانه، حـدود ١٠٠ خـانه مـورد استفـاده اهـالي قــرار داشت و از تعدادي از خـانههـاي ديگـــر به منظور
نگهـداري علـوفه، دام و طيـور و كـاهــدان و ... استفـاده ميشد
(عكس ٢٣).
-
گورستان
گورستان ميمند نيــز كه از گـذشتههاي دور باقي مانـده است
در مجاورت دهكده قــرار دارد. در اين گـورستان بالغ بــر يكصـد
دخمـه مــدور سنـگـي وجــود دارد كـه نشان مـيدهـــد ساكنـــان
اوليه ميمنـد مـــردگـان خـود را در آنهـا دفـن ميكـــردهانـد.
ايــن دخمههــا از سنگچيــن، بــدون مـــلاط و بــدون سقف است و
تحقيقــاتي كه در حــدود ٣٥ سال قبــل هي‘ت بــاستــان شنــاس
ايــــرانـي به عمـــل آوردهانــد، مشخص شده است كـه ساكنـــان
زرتشتي ميمنـد در گـذشته پس از آنكه جسد مــرده را بــرفـــراز كــوهستـان و در فضـاي بـاز كه هنــوز هم به نــام ((دال دون))
(محــل لاشخــورهـــا) معروف است، قــــرار ميدادنــد تـــا جسد
متـلاشي و يـا گــوشت آن به وسيله لاشخــورهــا و پـــرنــدگــان
خــورده شود (دخمههـا طوري ساخته شده كه تــوجه پـــرنــدگــان
و لاشخـورهـا را به خـود جلب كنـد)، آنگـاه استخــوانهـاي بـاقي
مـانـده را به ((استــودان)) (اسكــدان) يعني استخــواندانهـاي
حاشيه كوهستان و همين دخمهها منتقل و دفن
ميكــردهاند (نمونهاي از اين استودانها را در يــزد نيــز
ميتوان مشاهده كرد).
هميـن هي‘ت بـاستـانشنـاس پس از جمعآوري سفـالهـا از محـل
دهكـده و قبــرستان ميمنـد، معتقـدنـد كه گـورستان يـاد شده از
زمـان ساسانيــان و متعلــق به اقــوام مسكــون در نــاحيه دره
ميمنــد است كه طبـق سنت معمــول زرتشتيــان زمــان ساسانيــان
اين دخمهها را در آن منطقه ساختهاند.
همين تحقيقات نيــز حاكي از آن است كه سابقـا" داخـل ايـن
گـورستان علاوه بــر استخـوانهاي مــرده، اشيايي نظيــر سفـال و
چيـزهاي ديگــر كه اغلب رو به مشرق قــرار داده شده به همــراه
مــرده دفـن ميكــردهانـد. امـا بعد از پـذيـــرفتـن ديـن اسلام
مــردههـاي خـود را مـاننـد مسلمـانـان دفـن ميكننـد (عكس ٢٥).
-
مسجد و حمام صخرهاي ميمند
تاريخ بناي مسجد ميمند را دوران بعد از ظهور اسلام (تقريبا
اواخــر قــرن پنجم) دانستهاند. اما وجود آتشكده و بقاياي بــر
جاي مانـده نظيــر قــرار دادن مــردگان بــر بالاي كـوه كه خاص
زرتشتيــان است دلالت بــــر آن دارد كه ساكنــان اوليه ميمنــد
آييـن زرتشتي داشتهانــد و بعد از ظهــور اسلام، مسلمــان شده و
اقدام به بناي تكيه و مسجد كردهاند.
مسجد ميمند داراي منبــر سنگي زيبايي بـوده كه تـوسط عـده
افـــراد سودجــو به خـارج از ميمنــد منتقـل شده است(٤٣) (عكس
٢٤).
حمام دهكده ميمنـد نيــز چـون ديگــر ابنيه، در دل دهكـده
ساخته شده است كه در سقف آن بـه جـــاي شيشه سنـگ مــــرمــــر
به كار رفته و باعث شده كه نـور و روشنايي به داخـل راه يـابـد
امـا بـاز هم داخـل حمــام هم چنــان تــاريك و ورود به آن حتي
روزهـا بــدون چـــراغ و روشنـايي غيـــرممكـن است. ايـن حمـام
قبلا" خــزينهاي بـوده اما در حال حاضــر تغييــر شكـل يـافته و
امروزي شده است.
-
ميمند بعد از انقلاب
بعد از پيــروزي انقـلاب اسلامي گـامهـاي متعدد و ارزشمنـدي
در جهت رسيدگي و خدمت به مردم زحمتكش و محروم
ايـن دهكـده صــورت گـــرفته كه از آن جملهانــد: احــداث
غسالخـانه، مــدرسه، پـل، لــولهكشي آب، بـــرق رساني، ايجــاد
خـانههـا به سبك جـديــد، ايجـاد آغـل بـــراي گــوسفنــدان در
فضاي باز و ...
همچنين بـراي شناسايي هـر چه بهتــر اين دهكده صخــرهاي و
زيبـا و به منظور جلب تـوريست اقـدامـاتي به عمـل آمــده كه در
ايـن زمينه ميتـوان از تهيه چنــد فيلم از جمله فيلم ((زنــدگي
در ميمند كرمان)) نام برد (عكسهاي ٢٦ و ٢٧).
مقـايسه بيـن دهكـده صخــرهاي كنـدوان و دهكـده صخـــرهايميمند
بـــا تــوجه به آنچه گفته شد و چنـــان كه عكسهـــا نشان
ميدهد، اگر بخواهيم واقعا مقايسهاي بين دهكده
صخـرهاي كندوان با دهكده صخــرهاي و زيبا، استثنايي ميمند
به عمـل آوريم بـايـد بگـوييم كه دهكـده صخـــرهاي كنــدوان نه
از لحــاظ زيبــايي، نه از نظر حفظ اصــالت و نه از جهت تـــلاش
انسان در راه مبارزه و تسلط بــر طبيعت، اصلا" قابل مقـايسه بـا
دهكده صخرهاي ميمند نيست. همانطور كه گفته شد
دهكده صخــرهاي ميمنـد واقعا در نـوع خـود چه از لحاظ سبك
معمــاري، زيبــايي، ظرافت و دقت و همچنيـــن فضـــاي زيبـــاي
درون خـانههـا، سابقه تـاريخي دو هــزار و چنـد صـد ساله و حفظ
اصــالت خــود در جهــان بينظيــــر است و نميتــوان ايـــن دو
دهكـده را در يك مقام و اهميت قــرار داد و بـايـد ايـن دو سبك
معماري صخرهاي را مشاهده كرد تا به واقعيت پي
برد.پانوشتها