-
هوس
کاشکی که عشقم عشق نبود هوس بود
کاشکی
کاشکی که دل رها از اين قفس بود
کاشکی
عشق چی در سر
دل می خونه و در به دره
قصه درد و غمه
عشق می سوزنه دلا رو
آخ که دلش چه سنگه
وای چی بگم من که همون سوختنش هم قشنگه
سوختنش هم قشنگه
کاشکی پرنده بودم
يه عمر ببر درنده بودم
هرچی بگی بودم ولی عاشق نبودم کاشکی
عاشق نبودم کاشکی
عاشق نبودم کاشکی
عاشق نبودم کاشکی
چه کار کنم از دست عشق
به کی بگم نمی خوامش
چه کار کنم از دست عشق
به کی بگم نمی خوامش
می خوام برم نمی شه
ترکش کنم نمی شه
می خوام برم نه نمی شه
ترکش کنم نمی شه
عشق چیه درد سره
دل بی خونه و در به دره
قصه درد و غمه
عشق می سوزنه دلا رو
آخ که دلش چه سنگه
وای چی بگم من که همون سوختنش هم قشنگه
سوختنش هم قشنگه
-
دلم تنگه
آهای اهالی شهر حرف و سخن زیاده
حال همه گرفته ست درده دلا زیاده
تا به كسی میرسی ناله و دلواپسی
وقتی میپرسی چرا داد میزنه بی كسی
بی كسی
دلم تنگه دیاره هنوز عاشق یاره
واسه دیدن خونه روزا رو میشماره
دلم تنگه دیاره هنوز عاشق یاره
واسه دیدن خونه روزا رو میشماره
هرچی صدا می زنی هیچ كس جواب نداره
وقتی رفاقت می خوای هیچ كس وفا نداره
بدون رفاقت سخته بی هم زبونی سخته
میون صد تا آدم تنها بمونی سخته
منتظر فرارم از دنیا گله دارم
برای گفتن از عشق یه عالمه حرف دارم
اگه گوشت با منه بگم چه حالی دارم
عاشق خاك خونم قریب این دیارم
دلم تنگه دیاره هنوز عاشق یاره
واسه دیدن خونه روزا رو میشماره
-
ایران
وطن این پاره پاره،خودش باور نداره
تک افتاده دوباره،تو شاهد باش ستاره
کسی کاری نداره،کی داره کی نداره
کسی کاری نداره،کی داره کی نداره
وطن این پاره پاره،مگه صاحب نداره
که این قدر کشته داره،به خون آغشته داره
وطن این پاره پاره،شب و روز خواب نداره
خاطر خواهاش آواره،از چشم هاش خون می باره
همین روزها دوباره،خدا منت می ذاره
می ریم ایران دوباره،می ریم ایران دوباره
بازم ایران بهاره،یک دامن لاله داره
خدا را شکر دوباره،ایران آزادی داره
همین روزها دوباره،خدا منت می ذاره
می ریم ایران دوباره،می ریم ایران دوباره
وطن این داغ دیده،چه چیزها که ندیده
می خونیم باز از ایران ، حالا وقتش رسیده
وطن دلتنگه از ما،امیدش جنگ از ما
بذار امروز یکی شیم،نجنگیم وای بر ما
همین روزها دوباره،خدا منت می ذاره
می ریم ایران دوباره،می ریم ایران دوباره
-
در کوچه سار شب
در این سرای بی کسی
کسی به در نمی زند
به دشت پرملال ما
پرنده پر نمی زند
یکی ز شب گرفتگان
چراغ بَر نمی کند
کسی به کوچه سارِ شب
درِسحر نمی زند
نشسته ام در انتظارِ
این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین
سپیده سر نمی زند
عزیز، عزیز، عزیزانم
عزیز، عزیز، عزیزانم
گذرگهی است پر ستم
که اندر او به غیر غم
یکی صلای آشنا،
به رهگذر نمی زند
چه چشمِ پاسخ است از این
دریچه های بسته ات؟
برو که هیچ کس ندا
به گوش کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر،
بیفکنندم و سزاست
اگرنه بر درخت تر،
کسی تبر نمی زن
-
جدایی
غمینم و تنها ، به خلوت شب ها ، شکسته دلم را ، جدایی تو
چو شعله ی لرزان ، چو آتش سوزان ، شرر زده بر جان ، جدایی تو
نه برق امیدی ، نه نور نویدی ، نه صبح سفیدی در این شب غم
به جان زده آذر ، فراق تو دیگر ، دلم شده یک سر لبالب غم
عشق تو شد چون دام بلا ، کرده پریشان حال مرا
چه چاره کنم با جدایی تو
عشق تو شد چون دام بلا ، کرده پریشان حال مرا
چه چاره کنم با جدایی تو
در آتش آهم ، دو دیده به راهم
که بی تو اسیر سکوت شبم
بیا به کنارم ، بین شب تارم
بیا که دگر جان بود به لبم
آتشی زده در دل من به خدا
از برای دلم شده درد و بلا
جدایی تو
نشسته به راه تو دل نگران ، بهار جهان بی تو گشته خزان
نه برق امیدی ، نه نور نویدی ، نه صبح سفیدی در این شب غم
به جان زده آذر ، فراق تو دیگر ، دلم شده یک سر لبالب غم
غمینم و تنها ، به خلوت شب ها ، شکسته دلم را ، جدایی تو
چو شعله ی لرزان ، چو آتش سوزان ، شرر زده بر جان ، جدایی تو
-
جمجمک
جمجمک ، برگ خزون
بی وفا ، نامهربون
دل تو یه پارچه سنگ ،
دل من یه چشمه خون ،
دل من برگ خزون ،
توی این باغ جنون ،
دل تو یه پارچه سنگ ،
دل من یه چشمه خون ،
دل من برگ خزون ،
توی این باغ جنون ،
پاری وقتا که خواب میشی ،
توی چشام خرای میشی ،
یه روح سرگردون میشی ،
توی تنم روون میشی ،
اشک میشی گریه میشی ،
مل آیی از چشام بیرون
پاری وقتا بغض میشی ،
می گیری راه گلوم
پاری وقتا بغض میشی ،
می گیری راه گلوم
هر جا که میرم با منی ،
در پشت سر یا روبروم
هر جا که میرم با منی ،
در پشت سر یا روبروم
جمجمک ، برگ خزون
بی وفا ، نامهربون
دل تو یه پارچه سنگ ،
دل من یه چشمه خون ،
دل من برگ خزون ،
توی این باغ جنون ،
تو بمون و دیگرون
تو بمون و دیگرون
-
آن که دلم را
آن که دلم را
برده خدایا
زندگیم را
کرده تبه
کو؟
آن که دلم را
برده خدایا
زندگیم را
کرده تبه
کو؟
همنفسم کو؟
آن که نگاهش
روز من از غم
کرده سیه کو؟
بی خبر ماندی ز حالم زآن چه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می دهد خاکستر من
شعله عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامال آتش غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده مست تو
گریم از بخت بد خود نالم از دست تو
بی خبر ماندی ز حالم زآن چه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می دهد خاکستر من
شعله عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامال آتش غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده مست تو
گریم از بخت بد خود نالم از دست تو
رخت سحر نو دمیده من
فروغ رخت نور دیده من
برخیز و بیا ای امید دلم شام من سپری کن
تویی که به دل نقش غم زده ای
چو غنچه گره بر دلم زده ای
بر خسته دلان چون نسیم سحر یک نفس گذری کن
هر کجا گذری زیر پا نظری کن
بی خبر ماندی ز حالم زآن چه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می دهد خاکستر من
شعله عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامال آتش غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده مست تو
گریم از بخت بد خود نالم از دست تو
-
وقتی رفتم
هیچکی از رفتن من غصه نخورد
هیچکی با موندن من شاد نشد
وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت
بغض هیچ آدمی فریاد نشد
وقتی رفتم کسی غصش نگرفت
وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد
دل من میخواست تلافی بکنه
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
وقتی رفتم نه که بارون نگرفت
هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود
اگه شب میرفتم و خورشید نبود
آسمون خوب میدونم مهتابی بود
دم رفتن کسی گفت سفر بخیر
که واسم غریب و نا شناخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود
چهره هیچ کسی پژمرده نبود
گلا اما همه پژمرده بودن
کسائیکه واسشون مهم بودم
همه شاید یه جوری مرده بودن
وقتی رفتم کسی غصش نگرفت
وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد
دل من میخواست تلافی بکنه
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
وقتی رفتم نه که بارون نگرفت
هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود
اگه شب میرفتم و خورشید نبود
آسمون خوب میدونم مهتابی بود
دم رفتن کسی گفت سفر بخیر
که واسم غریب و نا شناخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود
-
شاید
شاید اگر دائم بودی کنارم
یه روز میدیدم که دوست ندارم
می خوام برم که تا ابد بمونم
سخته برای هر دومون میدونم
شاید اگر دائم بودی کنارم
یه روز میدیدم که دوست ندارم
می خوام برم که تا ابد بمونم
سخته برای هر دومون میدونم
فکر نکنی دوری و اینجا نیستی
قلب من اونجاست تو تنها نیستی
خودم میرم عکسام ولی تو قابه
میشنوه حرفو ولی بی جوابه
رفتنه من شاید یه امتحانه
واسه شناخت تو تو این زمونه
غصه نخور زندگی رنگارنگه
یه وقتایی دور شدنم قشنگه
مراقبه گلدونه اطلسی باش
یه وقتایی منتظره کسی باش
کسی که چشماش یه کمی روشنه
شاید یه قدری هم شبیهه منه
کسی که چشماش کمی روشنه
شاید یه کمی شبیهه منه
شاید اگر دائمم بودی کنارم....
فکر نکنی....
کسی که چشماش ...
-
دنیا
دنيا كه اينجوري نميمونه هميشه
يه روز مياي ميگم نميخوام و نميشه
خيال نكن هميشه دلم برات ميميره
يه روزي برميگردي كه ديگه خيلي ديره
يه روز مياي سراغم كه خيلي وقته رفتم
هزار هزار بهونه از اون نگات گرفتم
اين روزارو يادت باشه كه يه وقت نگي نگفتي
اون روزا دور نيست كه به ياده من بازم نيفتي
يه وقتي برميگردي كه فايده اي نداره
هر چي سرم آوردي دنيا سرت مياره
يه وقتي برميگردي كه فايده اي نداره
هر چي سرم آوردي دنيا سرت مياره
دنيا كه اينجوري نميمونه هميشه
يه روز مياي ميگم نميخوام و نميشه
خيال نكن هميشه دلم برات ميميره
يه روزي برميگردي كه ديگه خيلي ديره
يه روز مياي سراغم كه خيلي وقته رفتم
هزار هزار بهونه از اون نگات گرفتم
اين روزارو يادت باشه كه يه وقت نگي نگفتي
اون روزا دور نيست كه به ياده من بازم نيفتي
يه وقتي برميگردي كه فايده اي نداره
هر چي سرم آوردي دنيا سرت مياره
يه وقتي برميگردي كه فايده اي نداره
هر چي سرم آوردي دنيا سرت مياره