-
به تو می اندیشم
نه به ابر ، نه به آب ، نه به این آبی آرام بلند
من مناجات درختان را هنگام سحر
نفس پاک شقایق را در دامن کوه
رقص عطر گل یخ را با باد
همه را می بینیم ، می شنوم
من به این جمله نمی اندیشم ، به تو می اندیشم
به تو می اندیشم ، به تو می اندیشم
ای سراپا همه خوبی ، تک و تنها به تو می اندیشم ، به تو می اندیشم
همه وقت ، همه جا ، من به هر حال که باشم به تو می اندیشم ، به تو می اندیشم
تو بدان این را ، تنها تو بدان
تو بمان با من ، تنها تو بمان
تو بدان این را ، تنها تو بدان
تو بمان با من ، تنها تو بمان
به تو می اندیشم ، به تو می اندیشم
ای سراپا همه خوبی ،تک و تنها به تو می اندیشم ، به تو می اندیشم
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گل ها تو بخند
من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقی است
آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش
پاسخ چلچله ها را تو بگو
قصه ی ابر و هوا را تو بخوان
تو بمان با من ، تنها تو بمان
به تو می اندیشم ، به تو می اندیشم
ای سراپا همه خوبی ، تک و تنها به تو می اندی
به تو می اندیشم ، به تو می اندیشم
-
همصدا
اي همصداي ديروز و فردا
عاشقتر از ما کي مي شه پيدا
وقتي تو باشي هر لحظه با من
فرقي نداره اينجا و اونجا
اي هميشه ناجي من
من حبيبم، زخمه اين تن
سخته بي تو زنده بودن
اين روزها که عاشقي هم
ديگه از ياد رفته کم کم
با تو عاشق با تو خوبم
با تو روز بي غروبم
-
برای دیدن تو
هنوزم يار تنهايم، به ديدار تو مي آيم، باز مي آيم
اگر که فرصتي باشد، مجال صحبتي باشد، حرف خواهم زد
براي ديدن تو از حادثه ها گذشته ام
کفر اگر نباشد اين من از خدا گذشته ام
عذاب اين دريده ها، مرا شکسته بي صدا
دستي بکش به زخم من، که از شفا گذشته ام
باورم کن، باورم کن، من که با تو صادقم
اگه خسته ام، يا شکسته ام، هر چه هستم، عاشقم
منو بشناس و باور کن که خسته ام، خیلی خسته ام، اما هستم
تهی ماند و نشد آلوده دستم، من به دنیا دل نبستم
هر چه بلا کشیده ام، من از وفا کشیده ام
که از وفاداری این اهل وفا گذشته ام، من از وفا گذشته ام
-
هم پیاله
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
ما که رفته بر بادیم
زیر گنبد این چرخ
از تعلق آزادیم
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
بی نیاز و تنها باش
تشنه باش و دریا باش
بی نیاز و تنها باش
تشنه باش و دریا باش
فارق از من و ما باش
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
در مرام ما رندان حرص مال دنیا نیست
گوش ما بدهکار قیل و قال دنیا نیست
بر بساط این دنیا پشت پا بزن چون ما
تشنه باش و دریا باش
هم پیاله ی ما باش
بزن بزن به سنگ می آیینه های کور و کر
بمان به نام عاشقی رفیق خانه وسفر
رفیق هم پیاله باش
که می نبوده بی اثر
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
ما که رفته بر بادیم
زیر گنبد این چرخ
از تعلق آزادیم
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
بی نیاز و تنها باش
تشنه باش و دریا باش
بی نیاز و تنها باش
تشنه باش و دریا باش
فارق از من و ما باش
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
در مرام ما رندان حرص مال دنیا نیست
گوش ما بدهکار قیل و قال دنیا نیست
بر بساط این دنیا پشت پا بزن چون ما
تشنه باش و دریا باش
هم پیاله ی ما باش
بزن بزن به سنگ می آیینه های کور و کر
بمان به نام عاشقی رفیق خانه وسفر
رفیق هم پیاله باش
که می نبوده بی اثر
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
ما که رفته بر بادیم
زیر گنبد این چرخ
از تعلق آزادیم
هم پیاله ی ما باش
هم پیاله ی ما باش
-
وقتی نیستی
وقتی نیستی خونمون با من غریبی می کنه
دل اگه میگه صبورم خود فریبی می کنه
صدای قناری محزون و غم آلود میشه
واسه من هر چی که هست و نیست نابود میشه
وقتی نیستی گل هستی خشک و بی رنگ میشه
نمی دونی چقدر دلم برات تنگ میشه
وقتی نیستی گلهای باغچه نگاهم می کنن
با زبون بسته محکوم به گناهم می کنن
گلها میگن که با داشتن یه دنیا خاطره
چرا دیوونگی کردی و گذاشتی که بره!
وقتی نیستی گل هستی خشک و بی رنگ میشه
نمی دونی چقدر دلم برات تنگ میشه
وقتی نیستی همه ی پنجره ها بسته میشن
با سکوت تو خونه قناری ها خسته میشن
روز واسم هفته میشه هفته برام ماه میشه
نفسهام به یاد تو یکی یکی آه میشه
وقتی نیستی گلهای باغچه نگاهم می کنن
با زبون بسته محکوم به گناهم می کنن
گلها میگن که با داشتن یه دنیا خاطره
چرا دیوونگی کردی و گذاشتی که بره!
وقتی نیستی گل هستی خشک و بی رنگ میشه
نمی دونی چقدر دلم برات تنگ میشه
-
صبحت بخیر عزیزم
صبحت بخیر عزیزم با آنکه گفته بودی دیشب خدا نگهدار
با آنکه دست سردت از قلب خسته ی تو گوید حدیث بسیار
صبحت بخیر عزیزم با آنکه در نگاهت حرفی برای من نیست
با آنکه لحظه لحظه می خوانم از دو چشمت از خستگی ز تکرار
در جان عاشق من شوق جدا شدن نیست
خو کرده قفس را میل رها شدن نیست
من با تمام جانم پر بسته و اسیرم
باید که با تو باشم در پای تو بمیرم
صبحت بخیر عزیزم با آنکه گفته بودی دیشب خدا نگهدار
با آنکه دست سردت از قلب خسته ی تو گوید حدیث بسیار
صبحت بخیر عزیزم با آنکه در نگاهت حرفی برای من نیست
با آنکه لحظه لحظه می خوانم از دو چشمت از خستگی ز تکرار
این بار غصه ها را از دوش خسته بردار
من کوه استوارم به من بگو نگهدار
عهدی که با تو بستم هرگز شکستی نیست
این عشق تا دم مرگ هرگز گسستنی نیست
صبحت بخیر عزیزم با آنکه گفته بودی دیشب خدا نگهدار
با آنکه دست سردت از قلب خسته ی تو گوید حدیث بسیار
صبحت بخیر عزیزم با آنکه در نگاهت حرفی برای من نیست
با آنکه لحظه لحظه می خوانم از دو چشمت از خستگی ز تکرار
-
ترمه و اطلس
ترمه و اطلس بيارين تا بپوشونم تنت
سينه ريزي از جواهر بنذازم به گردنت
نکنه دست رقيبون برسه به دامنت
نکنه خونم بيفته عاقبت بر گردنت
اي بلا . بالا بلا .قربون اون نگاهت
قربون راه رفتنت . قربون خاک راهث
من روزي هزار دفه به پاي تو مي ميرم
با يه بوسه ي تو باز دوباره جون مي گيرم
با يه بوسه ي تو باز دوباره جون مي گيرم
ترمه و اطلس بيارين تا بپوشونم تنت
سينه ريزي از جواهر بنذازم به گردنت
نکنه دست رقيبون برسه به دامنت
نکنه خونم بيفته عاقبت بر گردنت
اي بلا . بالا بلا .قربون اون نگاهت
قربون راه رفتنت . قربون خاک راهث
من روزي هزار دفه به پاي تو مي ميرم
با يه بوسه ي تو باز دوباره جون مي گيرم
با يه بوسه ي تو باز دوباره جون مي گيرم
ترمه و اطلس بيارين تا بپوشونم تنت
سينه ريزي از جواهر بنذازم به گردنت
نکنه دست رقيبون برسه به دامنت
نکنه خونم بيفته عاقبت بر گردنت
ترمه و اطلس بيارين تا بپوشونم تنت
سينه ريزي از جواهر بنذازم به گردنت
نکنه دست رقيبون برسه به دامنت
نکنه خونم بيفته عاقبت بر گردنت
ترمه و اطلس بيارين تا بپوشونم تنت
سينه ريزي از جواهر بنذازم به گردنت
نکنه دست رقيبون برسه به دامنت
نکنه خونم بيفته عاقبت بر گردنت
-
خودم میام میبرمت
دشمن اگه هزار هزار
فشنگاشون قطار قطار
حلقه به دورت بزنن
صد تا با سي صد تا سوار
خودم ميام مي برمت
با يک نگاه مي دزدمت
خودم مي يام مي برمت
با يک نگاه مي دزدمت
اين دل بي قرارم
به دام تو اسيره
براي ديدن تو
نفسم داره مي گيره
نفسم داره مي گيره
قد نگو نگو نگو . سرو خرامانه
چشم نگو نگو نگو . نرگس مستانه
لب نگو نگو نگو . غنچه ي خندانه
دل نگو نگو نگو . خيلي پريشانه
اين دل بي قرارم
به دام تو اسيره
اين دل بي قرارم
به دام تو اسيره
براي ديدن تو
نفسم داره مي گيره
نفسم داره مي گيره
اميد من تو هستي براي زندگاني
ارزوي دلم رو توي چشام مي خوني
من ديگه خاک پاتم. هر جا بري باهاتم
من عاشق تو هستم . من تو رو مي پرستم
اين دل بي قرارم
به دام تو اسيره
براي ديدن تو
نفسم داره مي گيره
نفسم داره مي گيره
دشمن اگه هزار هزار
فشنگا شون قطار قطار
حلقه به دورت بزنن
صد تا بسي صد تا سوار
خودم مي يام مي برمت
با يک نگاه مي دزدمت
خودم مي يام مي برمت
با يک نگاه مي دزدمت
اين دل بي قرارم
به دام تو اسيره
اين دل بي قرارم
به دام تو اسيره
براي ديدن تو
نفسم داره مي گيره
نفسم داره مي گيره
-
باورم کن
در کار عشق ما همیشه اما بود
بی جانی ریشه از ساقه پیدا بود
آن شب که گفتی باورم کن با تو میمانم
دلواپسی های من از صبح فردا بود
آن شب که گفتی با تو هستم تا که دنیا هست
باور نکردم گرچه این جمله زیبا بود
در عمق دریا هرگز یک قطره پیدا نیست
پایان عشق ما پایان دنیا نیست
مثل زلال آب من باورت کردم
مینای یک رنگی در ساغرت کردم
سلطان قلب خود تاج سرت کردم
در چشم دل تا خود پیغمبرت کردم
آن شب که گفتی باورم کن با تو میمانم
دلواپسی های من از صبح فردا بود
آن شب که گفتی با تو هستم تا که دنیا هست
باور نکردم گرچه این جمله زیبا بود
در عمق دریا هرگز یک قطره پیدا نیست
پایان عشق ما پایان دنیا نیست
-
عاشقتر از من چه کسی
بهتر از من چه کسي . عاشق تر از من چه کسي
واسه ي عشق تو ديوونه تر از من چه کسي
اگه قربوني مي خواستي بهتر از من چه کسي
واسه پيش مرگ تو اماده تر از من چه کسي
تو اگه چشمه بودي تشنه تر از من چه کسي
واسه دلداري دادن خسته تر از من چه کسي
بهتر از من چه کسي . عاشق تر از من چه کسي
همه راه ها رو به من سد کردي
عشقم و رد کردي
به خودت بد کردي . به خودت بد کردي
فصل گل . فصل اقاقي . فصل سازگاري ساغر و ساقي
فصل خوب انتظار از پشت شيشه
فصل دل بستگي ساقه و ريشه
همه راه ها رو به من سد کردي
عشقم و رد کردي
به خودت بد کردي . به خودت بد کردي
واسه تسليم و رضا دست و پا بسته تر از من چه کسي
در پرستيدن تو ديگه وا رسته تر از من چه کسي
بهتر از من چه کسي . عاشق تر از من چه کسي
واسه ي عشق تو ديوونه تر از من چه کسي
بهتر از من چه کسي . عاشق تر از من چه کسي
واسه ي عشق تو ديوونه تر از من چه کسي
بهتر از من چه کسي . عاشق تر از من چه کسي
واسه ي عشق تو ديوونه تر از من چه کسي