-
مقایسه هایکو با شعر فارسی
شعر فارسی در بافت کلام است که متجلی می شود اما در هایکوی ژاپنی ، نقش تعیین کننده مستقیما بر عهده ی اشیا است و کلام در آن (تقریبا فقط) نقش واسطه را بازی می کند . این جا ، شعر ، عرضه داشت جان انسان و جهان ، در امکانات و ظرایف زبان نیست ؛ بلکه به یک تعبیر ، هایکو یک راه ، یک وجه زندگی و یک دین است ، راهی که به هرحال می توان شناخت ، وجهی که می توان فراگرفت ، دینی که می توان با آن آشنا شد.
اگر شاعرانگی حافظ تنها از طریق تراش الماس گون زبان فارسی درغزل اوست که با تحریک سوابق ذهنی ما جلوه می کند ، شاعرانگی هایکو سرای ژاپنی تنها از رو در رو قرار دادن آدمی با نفس اشیا است که شکل می گیرد . اینجا فقط افتادن دانه ی توتی درچاله ی آب باران است که بر نهاد شاعرانه ی جهان و مکاشفه شاعرانه ی هایکو سرا انگشت می گذارد این جا شاعر کنار ما ایستاده است تا صدایش از درون اشیا به گوش آید.
برگرفته شده از هایکو از آغاز تا امروز نوشته احمد شاملو.
-
چه ویژگیهایی در هایکو هست که باعث گسترش و نفوذ آن تا بدین حد در جهان شده است؟
در پاسخ به این سؤال معمولاً سه ویژگی برای هایکو بیان می کنند:
نخست اینکه هایکو پایان ندارد؛چیزی به اسم نتیجه برای فهم به خواننده ارائه نمیکند.بر خلاف تمام سبکهای شعری هایکو تنها تصویری ارائه میکند که فهم و برداشت از آن به عهده خواننده است.خوانندگان این آزادی در برداشت را دوست دارند.
دوّم،حضور «ذِن»در هایکو است.هایکو را بیان ادبی ذن میگویند.رشد گرایش به ذن در غرب تؤام با گسترش هایکو بوده است.
سوّم؛خاصّیت بازی با کلمات و سرگرمکنندگی هایکو است.سادگی،ایجاز،رهایی از کاربرد صنایع ادبی و دوری از ارائه معانی پیچیده؛به هایکو خاصّیت سرگرمکنندگی داده است.این خاصّیت سبب شده است تا افراد در زبانهای دیگر هم اشعار کوتاه سروده و آن را هایکو بنامند که نمونههای آن را در کشور خودمان هم میتوانیم ببینیم.
ویژگی چهارمی هم برای هایکو میتوان مطرح کرد که وجود آن بیتأثیر در گسترش هایکو نبوده است.این ویژهگی ساده به نظر رسیدن ترجمه هایکو است.کم بودن لغات بکاررفته در هایکو،وسوسهگر خیلیها برای ترجمه هایکو است.یک جستجو ساده در اینترنت از کلمه فارسی«هایکو»،ما را با هایکوهای ترجمه شده بیشماری روبرو میسازد که مقدار قابل توجّهی از آنها ترجمه اشعاری از شاعرانی غیرژاپنی هستند.
-
کتاب های منتشر شده در باره هایکو
نخستین بار سهراب سپهری شاعرمعاصر چند هایکو که هایکوی مشهور«جهیدن غوک در آب»باشو؛مشهورترین هایکوسرای ژاپن هم جزء آن بود،را به فارسی ترجمه کرد.شاعر که برای آموختن هنر ژاپنی به این کشور سفر کرده بود،در آنجا با ادبیات ژاپنی آشنا شد و در زمینه الهام از طبیعت از فرهنگ این کشور بسیار تأثیر پذیرفت.بعد از آن کتابهای زیر به فارسی چاپ شدند:
هایکو،شعر ژاپنی از آغاز تا امروز،برگردانِ احمد شاملو ع.پاشایی،نشرچشمه: این کتاب بیشک بهترین و کاملترین کتابی است که در زمینه شناخت و فهم هایکو به فارسی چاپ شده است.تنها ضعفی که این کتاب-البته برای کسانی که بخواهند اصل هایکو را به زبان اصلی پیدا کنند.-دارد این است که نه هایکو به زبان ژاپنی و نه تلفّظ آن به حروف لاتین-Romaji- وجود ندارد.
صد هایکوی مشهور،دانیل.سی.بیوکانن،ترج مه ع.پاشایی،ناشر دنیای مادر:این کتاب دربرگیرنده صدتا از بهترین هایکوهای ژاپنی است.در این کتاب برای اوّلینبار اصل هایکو به زبان ژاپنی و نیز تلفّظ آن به حروف لاتین-Romaji-همراه با ترجمه آن به زبان فارسی آورده شده است. ترجمه این کتاب از زبان انگلیسی به فارسی انجام شده است.
آوای جهیدن غوک در آب،شعرهایژاپنی،ترجمه زویا پیرزاد: این کتاب در اصل ترجمه اشعار ژاپنی به فارسی است که از دو مجموعه انگلیسی انتخاب و ترجمه شدهاند.در میان این اشعار در حدود 50 هایکو نیز آورده شده است.این مجموعه نیز اصل اشعار به ژاپنی و تلفّظ آن به حروف لاتین را ندارد،امّا در مورد شاعران توضیحات بسیار کوتاهی در آن درج شده است.
هایکو در چهار فصل،ترجمهی مهوش شاهق و شهلا سهیل؛این کتاب هم ترجمه همان کتاب صد هایکوی مشهور است که چهار سال قبل از آن توسط آقای پاشایی ترجمه و چاپ شده بود.
لاک پوک زنجره،ع.پاشایی و مائهدا کیمیه،نشر یوشیج :اگر کتاب(هایکو،شعرژاپنی از آغاز تا امروز)،بهترین و کاملترین کتاب در زمینه شناخت و فهم هایکو است که به فارسی چاپ شده است این کتاب(لاک پوک زنجره)،بهترین و نزدیکترین ترجمه به اصل هایکوی ژاپنی است.یک دلیل آن هم همکاری خانم مائهدا-ایشان فکر کنم دارای مدرک دکتری ادبیات فارسی هستند و اشعاری از شاعران معاصر ایران به ژاپنی ترجمه و چاپ کردهاند-در ترجمه دوباره همان صدهایکوی مشهور،اینبار مستقیماً از زبان ژاپنی به فارسی است.این همکاری بهعلاوه تجربه آقای پاشایی باعث شده است تا بهترین ترجمه هایکو به فارسی انجام بگیرد که این ترجمه میتواندکمک بسیار مناسبی برای کسانی که میخواهند به ترجمه هایکو بپردازندباشد.
به جز این کتابها مجموعه های دیگری نیز به فارسی ترجمه شدهاند که دربرگیرنده هایکوهایی هستند.آخرین ترجمهای که از هایکو به بازار کتاب عرضه گردیده است کتاب(نور ماه بر درختان کاج است)که بوسیله نشر چشمه،اخیراً-پاییز 1385-چاپ شده است.هدف از این نوشته هم بررسی این کتاب است.
همچنین کتاب در جنگل ستاره ها که برگزیده تانکا و هایکو از کلاسیک تا مدرن می باشد. برگردان این کتاب توسط ابولقاسم اسماعیل پور است که انتشارات اسوره آن را به چاپ رسانیده ...
-
تکنیــک های هایــکو
خانم جین – رایش هولد (Jane Reichhold) نویسنده و شاعر آمریکائی – آلمانی است.خانم رایش هولد پیش از آنکه شاعر و نویسنده باشد هنرمندی است که با سفال همه آرزوهایش را عینیت می بخشد گاهی به شکل یک گلدان گاهی هم به شکل یک عروسک .
خانم رایش هولد می گوید:
سال ها هایکو می نوشتم اما آنچه را که می دیدم هر گز تمام و کمال نتوانستم با واژه ها بیان کنم.تا روزی نوشته ای از خانم بتی درونیوک ( Betty Drevniok) رئیس انجمن هایکو نویسان کانادا به دستش رسد . اولین بار بود که در کتاب دست نوشته خانم بتی گفته بود که نوشتن هایکو و اثر بخشی آن به تکنیک هائی وابسته است که شاعر باید در سرودن هایکو از آن تکنیک ها بهره بگیرد . تکنیک ها همان کلید قفل آن پنجره ای است که نه تنها به منظری برای شاعر باز می شود بلکه این پنجره برای مخاطب نیز گشوده می شود تا به رمز و راز و سر آنچه می بیند آگاه شود.
اصل یکم : اصل تطبیق Comparison
در این تکنیک یک "چیزی " و یک " چیز دیگری " کاملا واضح و روشن به تصویر کشیده می شوند ، ضمن اینکه این دو " چیز " همدیگر را کامل می کنند ضمنا اتفاق خاصی را هم نشان می دهند . پس از آن مخاطب و کسی که شعر را می خواند مجبور می شود که از ورای این دوچیز به ظاهر متفاوت به آن گوهری که این دو را شبیه هم نشان می دهد پی ببرد ، وجوه مشترک این دوچیز به ظاهر متفاوت را ببیند و حس کند . ما آدم ها هزار و یک اتفاق را در زندگی روزمره تنها می بینیم و دیدن آن ها برایمان عادت شده است اما هیچگاه در آن ها دقیق نشده ایم . هایکو دیدن دوباره اشیا است ، دیدن دوباره چیز هائی است که هزار بار دیده ایم .
به این هایکو از خانم رایش هولد توجه کنید :
در خواب نیمروزی
گیلاس بنان پائین دست
غرق شکوفه اند
بن با ضم " ب " به معنی درخت است .
چیزی که اینجا در این هایکو ابراز شده اما از آن چیزی گفته نشده است این است که شکوفه های درختی در آن پائین دست های آن دشت بهاری می تواند با گل هائی که از آن حرفی نیامده و حالا در خواب ناز نیمروزی خواب پروانه می بینند ، می توانند با هم و در برابر هم دیده شوند ، مثل کودکستانی که بعضی نو باوگان در خواب ناز اند و بعض دارند با عروسک هایشان بازی می کنند ، و همه این ها در یک سکوت روحانی جاری است .
ممکن است که کسی بپرسد آیا چه تصویر دیگری را می توان با تصویر شکوفه های گیلاس تطبیق داد و مقایسه کرد؟ طبیعی است که لیست بالا بلندی از تصاویر بی شمار ممکن است جایگزین سطر اول این هایکو شود.
اصلا ممکن است کسی سئوال را اینگونه مطرح کند : که چه تصویر و یا چه چیز دیگری را در چشم انداز بهاری می توان با گل هائی که هم اینک در سطر اول به خواب ناز نیمروزی فرورفته اند مطابقت داد؟
و یا اصلا شما می توانید هر دو تصویر را بردارید و تصاویر دلخواه خودتان را جایگزین کنید.
به هایکوئی از " بوسون " توجه کنید ( شاعر و نقاش ژاپنی در قرن هفذهم میلادی ) :
پای رفتن ام نیست
همینجا می مانم ، با سایهء بید
باران هم که نمی بارد !
شاید کسی با تعویض یکی از تصاویر این هایکو ، شعر دیگری بسازد :
پای رفتن ام نیست
همینجا می مانم ، با سایهء بید
صدای آب !
-
تکنیک های هایکو
2- اصل تقابل Contrast
در این اصل اینطور به نظر می رسد که کار شاعر اینجا بسیار ساده و سهل است ، کاری که باید انجام دهد فقط متقابل کردن و در برابر هم قراردادن دو تصویر است ، به این مثال توجه کنید :
تند بار بهاری –
آویزشاخه های بید افشان
جوانه های سبز
هیچگاه از پس تند باری بهاری ، برگ های نورسته بر شاخه های بیدی افشان را دیده اید ؟
شور انگیزی این اسلوب در هیجان و شوری است که از تقابل و برابر نهشت چیز ها و تصاویر بوجود می آید. در بیشتر آن لحظات الهام و یا " لحظهء هایکو " مجموعه تصاویر روشن ، یک علاقه و دلبستگی درونی در شاعر و مخاطب القا می کند . با این حال بخش اعظمی از شگفتی های زندگی و حیات نتیجه تقابل و برابر نهشتی چیز ها است و بدین لحاظ است که این اسلوب یکی از اساسی ترین تکنیک ها در سرودن هایکو محسوب میشود.
به این هایکو از بوسون BUSON توجه کنید که چگونه از تقابل دو تصویر به ظاهر نا مرتبط چه معانی دهشت آوری روح مخاطب را در چنبره خود می تکاند :
سرشاخه های پرشکوفه ء آلو
و روسپی ها که در اطاق های سرخ
لباس شب می خرند
بهار آمده است و روسپی ها در خیال لباس های شب ، که اینک ندارند ، سرگرم کارند تا بدست آورند . شاید آن ها هم در این بهار بهاری شوند !!!!
سطر اول و دوم این هایکو به دنیای طبیعی و طبیعت مرتبط است ، سطر دوم و سوم به دنیای مرد ها وابسته است که هر دو تصویر در حالیکه ظاهرا به هم نا مرتبط هستند، با هر ذهن ساده ای قابل دیدن و تشخیص است و در وحدتی غیر قابل تفکیک با هم تخیل می شوند . با این وصف این همجوشی تصاویر برای بوسون تا اندازه ای بیرونی و عینی است تا اینکه درونی و ذهنی باشد .
این دو تصویر از هر جنسی که باشند مهم نیس ، اهمیت قضیه در این است که از تقابل دو تصویر ساده همه حس مخاطب بیدار میشود تا به چرائی آن چیز های ناگفته بیندیشد .
باشو در همین حال و هوا هایکوئی دارد که برای تکمیل حس هایکوی بوسون در اینجا به آن اشاره میکنیم :
با روسپی ها
زیر یک سقف خوابیده ایم
گل های شبدر و مهتاب
باشو ، شاعر هایکو سرای ژاپنی در طی یکی از سفرهایش در بین راه در قهوه خانه ای سر راهی شب را اطراق می کند ، فصل فصل پائیز است و چند روسپی آواره هم آن شب را در همین مکان سر می کنند. به یکباره باشو نگاهی بر صورت معصوم روسپی های غرق در خواب می اندازد و مهتاب و گل های شبدر که آنجا بیرون ، در هوای سرد پائیزی در نور مهتاب جلوه ای زیبا و معصوم را به ذهن متبادر می کند نظر باشو را جلب می کند. هیچ تفاوتی بین باشو ، بین آن مهتاب و گل های شبدر و این روسپی های سرگردان نیست . زندگی همین است که می بینیم ، واقعیت همین است که همین الآن خودش را نشان می دهد .
-
تکنیک های هایکو
3- اصل تداعی : The Technique of Association
این اسلوب به وجهی از چیز ها و تصاویری اندیشه می کند که چگونه چیز های مختلف به گونه ای به هم وابسته اند و چگونه این چیز ها یک جمع واحد را می سازند .
در مکتب ذن به این اسلوب ، سبک " وحدت " و یگانگی می گویند ، خلاصه اینکه این اسلوب نشان می دهد که چگونه هر چیزی بخش و جزئی از چیز دیگری است .
لازم نیست که به آئین بودا معتقد باشید و همچنین در مکتب ذن خبره باشید تا وحدت چیز های به ظاهر گوناگون و مختلف را ببینید ، کافی است که با چیستی آن چیز ها آشنا باشید ، آنوقت است که خود به اشراق و این تابندگی خواهید رسید :
کجا رفتند والدا ن ما ؟
آلو بن کوهی
باز غرق شکوفه است
در این هایکو ، اگر برای شما دیدن " وحدت " و یگانگی بین درگذشتگان و نیاکان ما و شکوفه های درخت آلو در بهاران مشکل است و چنانچه تداعی رفتن ها و آمدن ها به شکلی دیگر ( تناسخ بقا ) مبهم است پس بهتر است به هایکوی زیر توجه کنید :
پا به پای اسب سمند
هر دو به آفتاب می رسند
قدری سایه سار کوهستان
به ترجمهء دیگری از این هایکو توجه کنید :
می آیند میان آفتاب
اسب و سوغاتی اش با هم
تکه ای سایه سار کوهستان !
خانم رایش هولد می گوید که اگر داستان زایش این هایکو را شرح دهد ، آنوقت نه تنها به روح این هایکو نزدیک می شوید بلکه آن وحدتی که مورد بحث است نیز بطور واضح خود نمائی خواهد کرد .
خانم رایش هولد می گوید : در یک صبح بهاری داشتم به کره اسب هائی نگاه می کردم که در چمنزار پائین دست کوهسار بلندی می چریدند و هنوز سایه سار کوه بخشی از چمنزار ، آنجا که اسب ها می چریرند ، را پوشانده بود.
همانطور که کره اسب ها در سایه سار کوه می چریدند و به آفتاب نزدیک می شدند ، ناگهان من فقط به مرز سایه کوه با آفتاب ، جائی که اسبی داشت به آفتاب می رسید خیره شدم. در واقع داشتم می دیدم که تکه ای از سایه کوه از آن سایه بلند پوشیده بر علفزار لغزید و کنده شد و پا به پای کره اسب به آفتاب رسیدند و همانجا بصورت سایه اسب کماکان با اسب راهش را ادامه می داد . و خانم رایش هولد بلافاصله این هایکو را نوشت .
اما شاید مخاطبی با خواندن این هایکو چننین بپندارد که اسب از علف های علفزار کوهستان تغذیه می کند و لذا اسب از جنس کوه می شود و یا بالاعکس کوه است که اسب میشود . این پندار هم درست است ، وقتی مرز ها و دیوار هائی که چیز ها را از هم جدا می کند برداشته شود آنگاه و آن لحظهء از میان رفتن دیوار ها ، لحظه ای روحانی است که چشم باطن و درون باز می شود و تعجبی ندارد که شاعران و هایکو سرایان همنوا و هم آهنگ آن لحظه ها ی اعجاز انگیز شوند و آن شهود و آن لحظه را در شعر و یا هایکو ماندگار و همیشگی شود .
در این هایکو یگانگی و وحدت بین کوه و اسب به وحدت بین سایه سار کوه و سایه اسب می انجامد و هر آنچه شاعر می نویسد چیزی جز شرح زندگی و جریان چسز ها در حین وحدت نیست .
به چند هایکو از شاعران ژاپنی که به نوعی از این اسلوب بهره گرفته اند توجه کنید :
شاعر : سای مارو
در امتداد بلند رود
پرواز پرستو
گوئی جریان دارد
آنچنان این پرستو آرام بر فراز رود بلند و صاف پرواز می کند که گوئی دل در دل رود بسته و با رود جریان دارد بجای آنکه پر بزند و پرواز کند ، گوئی در آسمان صاف موازی آب رود جریان دارد .
شاعر : موری تاکه :
گلبرگ فرو افتاده آیا
به شاخه اش باز تواند جست ؟
نه ، پروانه ای بود آن !
چه آرام پروانه ای همرنگ شکوفه ، از شکوفه جدا می شود و رو در سایه ء درخت پرشکوفه به پائین سبکبار می لغزد ، شاعر تصویر کلبرگی از شکوفه را می بیند که از شکوفه رها شده و راه خاک زیر پا را دز پیش می گیرد ، اما به ناگهان مسیر و اراده عوض می کند و را آمده را بر می گردد به مقصد شکوفه ای که تنهایش گذاشته بود . تداعی گلبرگ شکوفه از پروانه و یا بالاعکس تداعی پروانه از گلبرگ رها شده از شکوفه داشتن .
-
هایکو و امی لاول
امی لاول که از چهره های شناخته شده ی ایماژیسم در شعر امریکاست در سال 1874 در یکی از خانواده های ثروتمند و سرشناس شهر ماساچوست دیده به جهان گشود. او که پنجمین فرزند خانواده بود مانند فرزندان دختر ثروتمندان دیگر در خانه به تحصیل پرداخت و به دلیل همین تعصب خانوادگی از تحصیل در دانشگاه محروم ماند . این در حالی بود که هر دو برادر او تحصیلات عالی را به سهولت پشت سر گذاشتند و حتا یکی از آن ها یعنی ابوت لارنس لاول توانست به ریاست دانشگاه هاروارد برسد.
در 1896 امی جوان پیشنهاد ازدواج مردی را پذیرفت اما این مرد به فاصله ی کوتاهی از تصمیم خود منصرف شد. در همین اثنا امی که با خواندن کتاب های کتابخانه ی 7000 جلدی پدرش به نوشتن علاقه مند شده بود به نمایشنامه نویسی روی آورد.اما نوشته هایش خود او را راضی نکرد. با این حال نمایشنامه های لاول توسط هنرپیشه ای به نام النورا دیوز دو بار روی صحنه رفت . لاول در سال 1902و هنگامی که 28 سال داشت پس از تماشای هنرنمایی دیوز در نمایشی دیگر شعری برای او در اوزان آزاد نوشت و این آغاز دیرهنگام فعالیت او به عنوان یک شاعر بود.
اولین شعر امی لاول در سال 1910 در ماهنامه ی آتلانتیک به چاپ رسید او دو سال بعد در 1912 و همزمان با رابرت فراست نخستین مجموعه ی اشعار خود را منتشر کرد. او در همین سال با آدا دایر راسل ، زنی که 11 سال از او مسن تر بود، آشنا شد و تا پایان عمر با این زن در یک خانه زندگی کرد. چگونگی و کیفیت این دوستی که بر زندگی امی لاول بسیار موثر بود نزد شرح حال نویسان متاخر لاول محل مناقشه است.
او در سال 1913 شعری در مجله ی پوئتری خواند با امضای H. D. Imagiste که توجه اش را بسیار به خود جلب کرد. این گونه بود که لاول با جنبش ایماژیسم در شعر انگلیسی زبان آشنا شد و با آن احساس نزدیکی پیدا کرد. او به همین دلیل تابستان همان سال به لندن سفر کرد و از نزدیک با ازرا پاند و دیگر شاعران ایماژیست آشنا شد.شعر او نیز مورد توجه پاند قرار گرفت و او شعر لاول را به شوخی «امی ژیسم» نامید. از آن پس امی لاول به سرودن شعر به این سبک جدید همت گماشت و یک سال بعد دومین مجموعه ی اشعار خود را در قالب شعر آزاد منتشر کرد. او خود در سخنرانی هایی که در شهرهای مختلف برای معرفی اشعار و نظریاتش برپا می کرد این نوع از شعر را به عنوان «شعر بی وزن ملایم» معرفی می کرد و آن را نثر چند صدایی می نامید. لاول سخنران خوبی بود و معمولا جمعیت زیادی برای شنیدن سخنرانی اش جمع می شد. او در سال 1915 با انتشار کتاب «شش شاعر فرانسوی» که به معرفی شاعران سمبولیست اختصاص داشت به دنیای نقد ادبی رسما وارد شد و در همین سال اولین گزیده اشعار شاعران ایماژیست را نیز منتشر کرد. از این پس تا هنگام درگذشتش در سال 1925 لاول سه مجموعه شعر، یک مجموعه سخنرانی و تحقیقی جامع در آثار و احوال «جان کیتس» به چاپ رساند. آدا دایر راسل پس از مرگ لاول سه کتاب دیگر از اشعار او جمع آوری کرد و به چاپ سپرد که شعرهای حاضر گزیده ای از یکی از آن سه کتاب است. این کتاب هایکوهای مدرنی را مجموع می کند که لاول تحت تاثیر گرایش ازرا پاند به این قالب ژاپنی سروده بود. 24 شعر اول این مجموعه که اینجا منتشر می شود نخست با عنوان کلی «بیست و چهار هایکو با درونمایه ای مدرن» در سال 1921 در مجله ی پوئتری به چاپ رسید . سپس همراه با شعرهای مشابه و منتشر نشده ی لاول به صورت کتابی با عنوان «ساعت چند است؟» چند ماه پس از درگذشت شاعر منتشر شد و یک سال بعد جایزه ی پولیتزر را برای شاعری که دیگر در قید حیات نبود به ارمغان آورد. لاول در این شعرها قیود قالب هایکو، یعنی تعداد 17 تایی هجاها و تقسیم این هجاها به صورت دو سطر 5 هجایی با یک سطر 7 هجایی در میانشان، را رعایت کرده است اما در عین حال طبیعت گرایی و حرکت از جزء به کل را در پاره ای از این سروده ها نادیده گرفته تا به سهولت بتواند عواطف شخصی خود را در قالب تصاویری بدیع اجرا کند این قبیل از هایکوهای لاول را می توان اشعار ایماژیستی مینیاتوری دانست که با واج شمار هایکو سروده شده اند. در برگردان این اشعار تلاش این قلم بر این بوده است که تصاویر شعر لاول را تا حد امکان به فارسی اجرا کند و از این رو از رعایت الزام های قالب هایکو در برگردان فارسی صرف نظر شده است.
امی لاول اگرچه در زمان خود نتوانست به شهرتی که سزاوار بود دست پیدا کند اما در اوایل دهه ی 80 میلادی توسط شارحان فمینیست دوباره کشف شد و امروزه از جمله پیشگامان مدرنیسم در شعر امریکایی به شمار می رود.
آزرده ات کردم؟
با دیدگانی نگران به من خیره می شوی
اما این ها اشک های من اند
صبح و شام...
اما روزگاری پیش از این
بینمان فاصله ای نبود
حرف های زیادی می شنوم
تا ساعتی دیگر که یا دشنام گویم
یا ساکت بمانم
در گرگ و میش
کلماتی جدید می نگارم برای گوش های تو
حتا حالا هم خوابیده ای
-
کتب فارسی با موضوع هایکو :
هایکو از آغاز تا امروز - برگردان احمد شاملو - نشر چشمه - 1384
صد هایکوی مشهور - دانیل سی بیوکانن - برگردان ع.پاشایی - 1369
تعدادی هایکو در کتاب آوای جهیدن غوک - برگردان زویا پیرزاد - 1371
هایکو در پهار فصل - مهوش شاهق و شهلا سهیل - 1373
زنبور بر کف دست بودای خندان - مجموعه هایکو های مدرن - ترجمه از ژاپنی قدرت ا... ذاکری - نشر مروارید - 1386
یک پنج شنبه بی تو - هایکو - رضا آشفته . نشر آوای کلار - 1386
-
به تمام کسانی که به هایکو علاقه مندند توصیه می کنم کتاب :هایکو: شعر ژاپنی از آغاز تا امروز از احمد شاملو و عسگری پاشایی از نشر چشمه رو بخونند...
-
大峯あきら
蝶飛んで赤子に言葉ふえてゆく
---------
chou tonde akago ni kotoba fuete yuku
.........
Oomine Akira
--------
پروانه به پرواز می آيد
نوزاد کلامی نو می آموزد
..........
اومينه آکيرا