-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 257
تاريخ: 12/3/60
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان هيأت تحريريه روزنامه كيهان
هيچ انسانى نيست كه محتاج موعظه نباشد
بسم الله الرحمن الرحيم
راجع به روزنامه و ساير مطبوعات، راديو و تلويزيون مكرراً صحبتهائى كردهام، لكن تذكر و موعظه تكرارش مؤثر است. يكى از امورى كه حتى در امراض مؤثر است تلقين است كه مريض به خودش و يا ديگرى به او تلقين كند كه خوب مىشوى، اين وقتى مكرر شد در نفس انسان اثر مىگذارد. در موعظه هم همين طور است، انسان بايد هم خودش را موعظه كند و هم در معرض موعظه واقع بشود. هيچ انسانى نيست كه محتاج به موعظه نباشد منتها انسانهاى بالا واعظشان خداست و انسانهاى بعد واعظشان آنها هستند تا برسد به آخر، تا برسد به ما. ما خودمان احتياج به موعظه داريم و موعظه چندين ساله در خود من باز تأثير بسزا نكرده است. من بايد اعتراف كنم كه در عين حالى كه آقايان را موعظه مىكنم و حالا مسائل روز را و قديم مسائل اخلاقى را، معذلك در خود من آنطور كه بايد تأثير كند، تأثير نكرده است. اين براى اين است كه در باطن انسان، شيطان بزرگى است كه ايستاده است تا انسان را به هلاكت برساند، تمام همش اين است كه انسان را بدون ايمان از اينجا بيرون كند و ما از گرفتارى به اين عواقب سوء به خدا پناه مىبريم. موعظه من به شما آقايان اين است كه شما و ما همه در محضر خدا هستيم همين جا كه نشستهايم و با هم صحبت مىكنيم محضر خداست. همه پيش چشم خدا هستيم. همه در علم خدا هستيم. خدا در همه جا حضور دارد. و هو معكم اينما كنتم آن كسى كه مسؤوليت را به عهده ما گذاشته است حاضر است، پس با آن كسى كه حاضر است نبايد مخالفت كنيم.
مسؤوليت بزرگ شما قلمهائى است كه در دست شماست
مسؤوليت بزرگ شما امروز قلم هائى است كه در دست شماست. اداره شما مثل يك اداره دولتى نيست كه هر چه در آن واقع شود در همانجاست، مگر گاهى به مردم بگويند، اما قلمها اگر لغزش پيدا كنند يك ملت را لغزاند. راديو تلويزيون دستگاهى است كه اگر فاسد باشد يك ملت را فاسد مىكند. الان همه راديو را گوش و تلويزيون را نگاه مىكنند. معصيتى اگر اتفاق بيفتد، در محضر همه مردم است. اگر خداى نخواسته قلمهاى شما بلغزد و از تعهدى كه براى خداى تبارك و تعالى بايد داشته باشيد غفلت بكنيد اينجور نيست كه تنها به شما و دوستان و هم مذهب و هم دين شما ضرر بزند،
صحيفه نور ج 14 صفحه 258
به همه ضرر مىزند، پس يك ضرر كوچك نيست، شما كه روزنامه كثير الانتشارى در دستتان است بايد توجه كنيد كه مسؤوليت بسيار خطيرى پيش مردم و ملتهاى جهان داريد كه اگر ارشاد كنيد مردم را بالاتر از اطاعتهائى است كه در گوشه خانه و يا يك مجلسى كه چند هزار نفر هستند مىباشد. قلم شما اگر ارشادى باشد، ملت را به راه راست هدايت مىكند و مىتواند مردم را از انحرافات نجات دهد. امروز چند برابر قلمهاى ارشادى قلمهاى انحرافى است. بايد انسان متوجه باشد كه منحرفين چه مىگويند و چه مىخواهند گفت و انگيزه شأن از اين انحرافات چيست. آن كسى كه اهل همين مملكت و خاك و ملت است چه مىگويد و ملت است چه مىگويد كه مىخواهد انحراف ايجاد كند، آيا صحيح است كه اينها دلسوز ملت هستند و از روى دلسوزى است كه مىخواهند مسائل فاسد را رفع كنند؟ يا نه، دست خودشان را آلت قرار دادهاند به اينكه فاسد كنند؟ ممكن است در بين اينها اشخاصى باشند كه واقعاً بخواهند مفاسد را بگويند و اصلاح كنند ولى انسان از لحن كسى كه صحبت مىكند مىفهمد كه چيست. انسان از قلم كسى كه مىگويد من مىخواهم مردم را ارشاد كنم مىفهمد كه مسأله، مسأله ارشاد است يا مسأله چيزهاى ديگر است.
انسان از طرز صحبت مىفهمد كه از يك نفس خبيث براى افساد بيرون آمده يا از يك نفس آرام براى اصلاح و ما در بعضى از اين قلمها و زبانها معانى كه اصلاح است كم مىبينيم، آدم مىبيند كه سلامت قلم و بيان و ارشاد هست ولى كم است، از آن طرف نشرياتى كه براى افساد است زياد مىباشد.
اگر مىخواهيد كشور اسلامى باشد بايد مطبوعاتش هم اسلامى باشد
بايد نشريات شما در مقابل اينها به صورتى باشد كه وقتى دست مردم مىرسد بگويند تعليمى است و مدرسهاى است براى تعليم و كسانى كه الهى هستند راضى باشند. شما درصدد اين نباشيد كه منحرفين را راضى كنيد، در صدد اين باشيد كه منحرفين را اصلاح كنيد. اگر منحرفين را بخواهيد راضى كنيد شما را به انحراف مىكشند، اما اگر بخواهيد منحرفين را اصلاح كنيد هر روز قلم شما قلم اصلاحى است. مقالاتى كه مىنويسيد اصلاحى باشد، اخبارى كه مىنويسيد، تيترهايى هست، مردم اينها را در روزنامهها مىبينند و مىفهمند كه اين تيتر از كجا پيدا شده است و براى چه مقصدى اين تيتر را گذاشتهاند و گاهى هم آدم مىبيند مسأله اينطور نبوده است، تيترش يك جور است و مسألهاش يك جور ديگر. مردم اين تيترها را نگاه مىكنند و مىفهمند كه چه فسادى و يا چه صلاحى واقع شده است. بايد توجه كنيد كه روزنامهاى تيترش چيزى نباشد كه محتوايش آنطور نباشد، نه به آن تندى كه در تيتر است و نه به آن عظمت، اين غش است. درست مثل كاسبى كه روى متاعش چيز خوب مىريزد و آخرش فاسد است و اين حرام است و اگر تيتر با محتوا نخواند غش است كه شما با قلمهايتان مى كنيد. بايد توجه كنيد و شك نكنيد ما روز محاسبه داريم، از همه چيزها محاسبه مىشود آن روز، خود انسان، قلمها، دستها، چشم شهادت مىدهند، دير يا زود چيزى نيست ولى چنين روزى هست.
صحيفه نور ج 14 صفحه 259
توجه كنيد اگر مىخواهيد كشور اسلامى باشد بايد مطبوعاتش هم اسلامى باشد. توجه كنيد كه اگر يك چيزى پيدا كنند در راديو لندن و يا آمريكا و يا راديوهاى ديگر، يك كلمه را برداشته و به صورتى بزرگ نمايش مىدهند مثلاً ايران همه كارهايش به هم ريخته است و چه و چه هست. اين براى اين است كه يكى از راههايى كه اينها بخواهند فساد كنند مطبوعات است.
روزنامهها با كسى صورت مخاصمه نداشته باشند بلكه صورت ارشاد داشته باشند
من اميدوارم انشاء الله تا شما اين روزنامهاى كه در دستتان است و عهده دار مسؤوليت آن هستيد درصدد باشيد كه اولا افرادى كه مىخواهند به اين جمهورى صدمه بزنند اگر يكدفعه نمىتوانيد آنها را ارشاد كنيد به تدريج اين كار را بكنيد وقتى تدريجى شد كار درست مىشود. اما راجع به محتوا و ديگر چيزها، شما هيچ كس را دشمن خودتان حساب نكنيد، نمىگويم صدام را هم حساب نكنيد، نه، اما اينهائى كه الان متكفل امور كشور هستند هيچ كدام دشمن با شما نيستند سليقههاى مختلفى با هم دارند. اين سليقههاى مختلف در نفس انسان روى انگيزههايى است كه به صورت مخاصمه در مىآيد در صورتى كه نبايد اينطور باشد. روزنامهها بايد با كسى صورت مخاصمه نداشته باشند بلكه صورت ارشاد داشته باشند، مطالب را بگويند. انتقادها بايد باشد زيرا يك جامعه تا انتقاد نشود اصلاح نمىشود عيب هم در همين جاست چون سرتاپاى انسان عيب است و بايد اين عيبها را انتقاد كرد تا جامعه اصلاح بشود. خداوند انشاء الله شما را حفظ كند و موفق باشيد و قلمها موفق باشند تا رضاى خدا را ملاحظه كنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 263
تاريخ: 15/3/60
پيام امام خمينى به مناسبت سالروز قيام پانزده خرداد
بسم الله الرحمن الرحيم
در 15 خرداد 42 كه مصادف بود با دوازده محرم، سوم شهادت بزرگ شهيد فداكار تاريخ، گرچه ملت غيور ايران با فداكارى عظيم خويش و تسليم قريب پانزده هزار شهيد به درگاه خداوند متعال، به ظاهر سركوب شد و دژخيمان رژيم جنايتكار پهلوى، ننگى ابدى بر ننگهاى پنجاه ساله خود افزودند لكن سرلوحه پيروزى اسلام و ملت بود. همان سان كه شهادت سيد مظلومان و هواخواهان قرآن در عاشورا، سرآغاز زندگى جاويد اسلام و حيات ابدى قرآن كريم بود، آن شهادت مظلومانه و اسارت آل الله، تخت و تاج يزيديان را كه با اسم اسلام، اساس وحى را به خيال خام خود مىخواستند محو كنند، براى هميشه به باد فنا سپرد و آن جريان، سفيانيان را از صحنه تاريخ به كنار زد، اين شهادت دلاورانه ملت مظلوم ايران، تخت و تاج پهلويان، جريان پهلوى صفتان را كه با اسم اسلام مىخواستند اسلام را از صحنه خارج نمايند و افكار غرب و نشخوار امريكا را جانشين وحى كنند، از تاريخ ايران بيرون راند. در حقيقت دستاورد نهضت 15 خرداد 42، پيروزى 22 بهمن 57 بود.
اينك باز تفالههاى رژيم جهانخوار سابق درصددند كه با كمك و همكارى گروهكهاى واپس زده و قلمداران غرب و شرق زده تجديد حيات كنند و با قلمهاى به ظاهر خلقى و زبانهاى فريبنده، در خارج و داخل، جمهورى اسلامى را متزلزل كنند و در جهان، جمهورى ما را رژيمى ظالمانه و بدتر از رژيم پهلوى معرفى كنند و افكار عمومى را مشوش و به ابرقدرتها مشروعيت دخالت در امور كشور بدهند. اينان با نام آنكه در ايران قانونى نيست و در ايران حكومت جنگل پا برجاست و به نام آنكه تمام نهادهاى جمهورى، برخلاف قوانين دنيا، به غارت اموال و اتلاف نفوس دست زدهاند، مىخواهند راه را براى اربابان خود يا ابر قدرت شرق و بلوك كمونيست يا ابر قدرت غرب و بلوك سرمايهدارى باز كنند و ايران عزيز را با اسم آزادى كه مراد آنان بىبند و بارى است به لجن بكشند و ملت مسلمان را از صحنه خارج كنند. اينان، آزادى مسلح بودن در مقابل حكومت اسلامى و آزادى در ايجاد اغتشاش را مىخواهند. اينان آزادى ژ 3 براى نابودى اسلام و جمهورى اسلامى را مىخواهند و اين آزادى همان است كه پيامبران و اسلام و رهبران آن، در سرتاسر تاريخ با آن به جنگ برخاستهاند و خود را فدا كردهاند و ما نيز به حكم پيروى از آنان در صحنه هستيم و غربزدگان آزادى به شكل غرب كه حتى آزادى جنسى به حد فجيع آن و آزادى مراكز فحشا را طالبند، اسلام و
صحيفه نور ج 14 صفحه 264
جمهورى اسلامى مخالف ايدههاى حيوانى آنان است.
اينان با پاسدار و با اصل پاسدارى و با ارتش و با تمام قواى مسلح مخالفند و ملت عظيم ما بايد بهوش باشد و كيد آنان را به خودشان باز گرداند. اينان از بزرگداشت 15 خرداد وحشت دارند چون اين روز بزرگ تاريخى سرآغاز شكوفائى اسلام و استقلال و آزادى ملت است. در سايه اسلام است كه استقلال به معناى واقعى آن و آزادى به معناى منزه آن تحقق مىيابد. روز 15 خرداد در عين حال كه چون عاشورا روز عزاى عمومى ملت مظلوم است، روز حماسه و تولد جديد اسلام و مسلمانان است. بزرگداشت روز حماسه آفرين 15 خرداد، بزرگداشت ارزشهاى انسانى در طول تاريخ است، همان سان كه بزرگداشت روز سرنوشت ساز عاشورا، بزرگداشت اسلام و قرآن كريم است. ملت شريف ما، بلكه ملتهاى مظلوم، از هر چه غفلت كنند، از اين دو روز الهى نبايد غفلت كنند.
عاشورا با نه خود، يزيديان را در طول تاريخ نفى كرد و به گورستان فرستاد. 15 خرداد پهلويان و پهلوى صفتان و ابر قدرتها را مدفون كرد. بزرگداشت و راهپيمائى روز 15 خرداد فريادى كوبنده است از مستضعفان بر سر مستكبران و از متعهدان به مكتب مترقى قرآن در مقابل تسليم شدگان بى چون و چرا به مكاتب انحرافى يا التقاطى شرق و غرب كه به طور خزنده در انحراف ملت مظلوم ما دست به قلم و زبان، در كوشش بىامان هستند. بر ملت شريف ماست كه اين ايام الله را كه هديه هائى از عالم غيب ربوبى است با جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهدارى كنند و با شعار و شعور بر مخالفان مكتب و خدمتگزاران به شياطين بزرگ و كوچك بتازند و صفهاى خود را فشردهتر و دلهاى خود را مطمئن تر، با قدم استوار و تصميم آهنين، بر مشكلات و توطئههاى غرب و شرق غلبه كنند و مجهز به جهاز ايمان به خدا شوند در مقابله با مشكلات. و بر قواى مسلح اسلامى از ارتشيان و قواى نظامى و انتظامى و سپاه پاسداران و ژاندارمرى و شهربانى و بسيج و عشاير تا همه رزمندگان عزيز اسلامى كه انسجام وحدت خود را حفظ نمايند و با قدرت الهى و بانك الله اكبر، بر دشمن كافر بتازند و از خداى بزرگ پيروزى طلب كنند، كه دست غيب با آنان است. و بر ملت عزيز رزمنده است كه از قواى مسلح پشتيبانى كنند و در همكارى و كمك به آنان از پاى ننشينند و آنان را در اين فداكارى و عبادت ارزشمند روحيه دهند، كه فتح و ظفر انشاء الله تعالى نزديك است. شرف و عزت از آن شما و ننگ و خذلان از آن دشمنان اسلام است.
درود بر عاشورا، درود بر 15 خرداد و 22 بهمن، درود بر ايام الله و بر ملت شريف ارزشمند ايران و درود بر رزمندگان و مجاهدان در جبهههاى جنگ و در پشت جبههها.
والسلام على عباداللهالصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 265
تاريخ: 16/3/60
پيام امام خمينى به مناسبت روز پاسدار (سوم شعبان المعظم)
بسم الله الرحمن الرحيم
عيد سعيد پربركت سوم شعبان المعظم ولادت با سعادت سيد مظلومان، بر مظلومان جهان مبارك باد.
اين روز شريف كه طليعه ادامه بعثت خاتم الانبيا (صلى الله عليه و آله و سلم) بوده است مبارك بوده و خواهد بود. اگر عاشورا و فداكارى خاندان پيامبر نبود، بعثت و زحمات جانفرساى نبى اكرم را طاغوتيان آن زمان به نابودى كشانده بودند، و اگر عاشورا نبود، منطق جاهليت ابوسفيانيان كه مىخواستند قلم سرخ بر وحى و كتاب بكشند و يزيد يادگار عصر تاريك بتپرستى كه به گمان خود با كشتن و به شهادت كشيدن فرزندان وحى اميد داشت اساس اسلام را برچيند و با صراحت و اعلام لاخبر جاء و لا وحى نزل بنياد حكومت الهى را بركند، نمىدانستيم به سر قرآن كريم و اسلام عزيز چه مىآمد. لكن اراده خداوند متعال بر آن بوده و هست كه اسلام رهائى بخش و قرآن هدايت افروز را جاويد نگه دارد و با خون شهيدانى چون فرزندان وحى احياء و پشتيبانى فرمايد و از آسيب دهر نگه دارد و حسين بن على آن عصاره نبوت و يادگار ولايت را بر انگيزد، تا جان خود و عزيزانش را فداى عقيدت خويش و امت معظم پيامبر اكرم نمايد، تا در امتداد تاريخ، خون پاك او بجوشد و دين خدا را آبيارى فرمايد و از وحى و از ره آوردهاى آن پاسدارى نمايد. و اينك كه پاسداران از سپاه و كميتههاى عصر حاضر اين روز بزرگ پر بركت جاويد را روز پاسدار اعلام نموده اند، مسئوليتى بس بزرگ و تكليفى بس عظيم را عهدهدار شدهاند، گوئى آنان به ياد پاسداران عاشورا و انگيزه جانفشانىها و فداكارىهاى كربلا اين روز را انتخاب نمودند و نيكو انتخابى است و بزرگ مسئووليتى نيكوست كه ادامه خون سرخ تشيع را تداعى مىكند و پر مسؤوليت است كه انگيزه آن فداكارى و جانبازى آنچنان لطيفه الهى دارد كه آن خون را ثارالله و از مرزهاى حجب نور و ظلمت فراتر برده و از خودىها و خودبينىها پيراسته و به مرز العبوديه جوهره كنهه الربوبيه رسانده و آراسته و دست ما از آن كوتاه است. لكن مأيوس نشويد و كوشش كنيد تا به كوشش خويش رنگ اسلامى الهى بيشترى دهيد و به فداكارى خويش اخلاصمندتر باشيد كه بحمدالله هستيد. شما عزيزان كه از بدو انقلاب از متن جامعه اسلامى جوشيديد و در جهاد حق عليه باطل و رژيم شاهنشاهى كوشيديد و اكنون در جهاد اسلامى مقابل كفر صداميان يعنى امريكاى خونخوار همدوش با برادران ارتشى و ساير قواى مسلح از بسيج
صحيفه نور ج 14 صفحه 266
گرفته تا عشاير برومند در رزم و جهاد مقدس جانبازى مىكنيد و افتخارات بزرگ براى ملت و اسلام مىآفرينند، بايد بدانيد كه خدا پشتيبان لشكريان خويش است و هميشه در نهايت حق پيروز است. آمريكاى جهانخوار بايد بداند كه ملت عزيز و خمينى تا نابودى كامل منافعش او را راحت نخواهند گذاشت و تا قطع هر دو دست آن به مبارزه خدائى خود ادامه خواهند داد. ملت ما همانگونه كه نشان دادهاند، تحمل تمام كمبودها را براى حفظ شرف و آبروى خويش خواهد نمود. ملت مقاوم ما از روز اول مبارزهاش مىدانست كه با تمام قدرتها و ابرقدرتها دست به گريبان است و بايد بداند كه تمام ايادى داخلى و خارجى قدرتها و ابرقدرتها خصوصاً آمريكاى جنايتكار براى شكست ما از تمام امكاناتش استفاده خواهد نمود، ولى چاره چيست كه كوه مصيبتها در مقابل حيثيت اسلامى ايرانى ما چون كاهى است و مردم ما بايد خود را آماده اين درگيرى حسينى تا پيروزى كامل بنمايند، كه مرگ سرخ به مراتب بهتر از زندگى سياه است و ما امروز به انتظار شهادت نشستهايم تا فردا فرزندانمان در مقابل كفر جهانى با سرافرازى بايستند و بار مسؤوليت استقلال واقعى را در تمامى ابعادش به دوش كشند و با افتخار پيام رهائى مستضعفين را در جهان سر دهند. شما دلاوران سلحشور و شما سپاهيان انقلاب اسلامى مردم ايران، شما از همان روزهاى اول هدف ناجوانمردانه گروهها و گروهكهاى منحرف واقع شديد و اين خود فخرى بر افتخارات شما افزود و اكنون نيز آن كه از اسلام بيشتر گريزان است، دشمن سرسختتر شما عزيزان است. بكوشيد كه نفاق افكنان در شما رخنه نكنند و ميان شما و برادران رزمنده ديگرتان جدائى نيفكنند، كه اكنون قواى نظامى و انتظامى همچون شما و ساير قواى مسلح مردمى لشكريان اسلاميد و برادران ايمانى. بهوش باشيد كه از تفالههاى رژيم طاغوتى و مكتبهاى انحرافى آسيب نبينيد كه دشمنان اسلام در كمينند و قلم زهرآگين از هر سو از غلافها كشيده شده تا جمهورى اسلامى را از صحنه بدر كنند و به جز جمهورى اسلامى به هر چه باشد گردن نهند. اينان همانها هستند كه از اول از اسم جمهورى اسلامى وحشت داشتند و اكنون نيز وحشت دارند و با قلم و قدم هر چه بيشتر در هدم آن و دولت مردمى شما مىكوشند، لكن بايد بدانند كه سيل خروشان ملت آنان را چون خسى بر كنار خواهد زد و قدرت الهى اسلام فوق آن است كه در مغزهاى بىمحتواى آنان بگنجد. و شما مطمئن باشيد كه هرگاه تكليف شرعى احساس شود، به راهى كه خداوند قاهر پيشاروى ملت گذاشته است هدايت خواهند شد. اينجانب روز مبارك پاسدار را به شما دوستان و ساير قشرهاى ملت، بلكه به مستضعفان جهان تبريك مىگويم و سعادت آنان و عظمت اسلام و مسلمين را خواهانم. درود بر رزمندگان مجاهد، درود بر سپاه پاسداران، درود بر كميتههاى انقلابى، درود بر شهداء راه اسلام، درود بر بازماندگان شهدا، درود بر آسيب ديدگان جنگ تحميلى و درود بر ملت ايران.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 267
تاريخ: 18/3/60
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى ستاد انجمنهاى اسلامى وزارت بهدارى و بهزيستى و اقشار مختلف مردم
با تمام قوا كوشش كنيد تا اعمالتان اسلامى باشد
بسم الله الرحمن الرحيم
وجود انجمن اسلامى در همه كشور و خصوصاً در ارگانهاى انقلابى از امورى است كه لازم است، لكن خود آقايانى كه انجمنهاى اسلامى را تشكيل مىدهند بايد مواظب باشند به اينكه اولاً در اين انجمنها اشخاص فاسد و از گروههاى منحرف وارد نشوند و ثانياً خود آقايان توجه داشته باشند كه كارهايى كه در آنجا انجام مىگيرد كارهاى اسلامى باشد و انحرافاتى نداشته باشد.
امروز كه انجمنهاى وزارت اسلامى وزارت بهدارى و همين طور اطبا و كارگران بهدارىهاى خوزستان و پرستارهاى محترم اين استان اينجا آمدهاند، من يك كلمه راجع به اين اطبا و بهياران و پرستاران و كارمندان بهدارى در سرتاسر كشور عرض دارم و يك كلمه هم راجع به اين نهادها در خوزستان و در غرب و جنوب كشور عرض دارم.
آنچه كه نسبت به اين آقايان و اين خانمها در سرتاسر كشور عرض دارم، اين است كه طبابت و پرستارى و خدمت به اين بيمارانى كه در اين بيمارستانها خوابيدهاند يك خدمت بسيار مشكل لكن بسيار ارزنده است. پرستارى مريض بسيار مشكل است و پرستارى خوب، بسيار ارزشمند و همين طور طبابت و بالاى سر مريضها و مجروحين و معلولين و اينها رفتن و با آنها سر و كار داشتن مشكل است، لكن صحيح عمل كردن بسيار ارزشمند است. در ساير ادارات بايد همه كار صحيح انجام بدهند و كار صحيح همه ارزش دارد، لكن در بيمارستانها يك ويژگى خاصى دارد. سر و كار با يك عدهاى داريد شما و خصوصاً پرستارها كه اينها بيمارند، دل شكستهاند، محتاج به پرستارى روحى دارند، محتاج به آرامش روحى دارند و شما با اين مريضها، با اين بيمارها هر چه محبت بكنيد و هر چه پرستارى مادرانه و خواهرانه و برادرانه و پدرانه بكنيد اين در روحيه بيمار موثر است و بر خوب شدن، سرعت خوب شدن بيماران نيز مؤثر است و در بارگاه خداى تبارك و تعالى خدمت به اين جمعيت، خدمت به اين بندگان خدا بسيار ارزشمند است. و آنچه كه بايد به پرستارها و اطبا و بهيارها و مستخدمين بيمارستانهاى خوزستان و جاهاى جنگزده عرض كنم، اين است كه كارهاى شما در آن بيمارستانها ارزشمندتر از همه جا هست، هم كارها در آنجا كه در معرض خطر است و شما مواجه هستيد با يك جمعيتهايى كه به بيمارستان رحم نمىكنند و به مدارس هم رحمكنند، در آنجا
صحيفه نور ج 14 صفحه 268
خدمت مىكنيد اين يك ارزش بسيار بزرگ است و پرستارى از كسانى كه در راه اسلام اعضاى خودشان را، صحت خودشان را، سلامت خودشان را ازدست دادهاند اين يك خدمت بسيار بزرگ ارزشمندى است در بارگاه خداوند تبارك و تعالى. لكن بايد خيلى توجه داشته باشيد به اينكه هم وضع بيمارستانها وضع اسلامى باشد و هم رفتارتان با اين مرضى و با اين معلولين و با اين بيمارها يك وضع مادرانه و پدرانه و خواهرانه و برادرانه باشد. بسيار كار مشكل و ارزشمندى است و بسيار پر مسؤوليت، چنانچه انجمنهاى اسلامى هم كارشان ارزشمند است و مسؤوليت شان بزرگ. بنابراين سفارش من، تمناى من از همه انجمن هاى اسلامى سرتاسر كشور و همه اطبا و بهياران و كارمندان و پرستاران سرتاسر كشور، خصوصاً در جاهائى كه جنگزده هستند و در جاهائى كه در معرض خطر هستند، اين است كه با تمام قوا كوشش كنيد كه اعمال شما اعمال اسلامى باشد و رفتار شما با مرضى رفتار خوب باشد و رفتار انسانى اسلامى باشد. خداوند تبارك و تعالى به شماها برادران و خواهران اجر عنايت كند و اجر آن زنهايى كه در صدر اسلام براى پرستارى لشگر اسلام مىرفتند انشاءالله در نامه اعمال شما هم نوشته بشود.
اگر به قانون خاضع بشويم هيچ اختلافى پيش نخواهد آمد
ما امروز مواجه هستيم با مشكلاتى كه از خارج براى ما تهيه مىكنند و صادر مىكنند و در داخل بعضى عناصر وابسته به خارج تهيه مىكنند و ما را در مشكلات مىگذارند. من در اول اين سال اعلام كردم كه اين سال را بايد ما سال اجراى قانون بدانيم و با قانون طورى عمل كنيم كه هم اسلام و هم دنيا ما را يك رفتار صحيح بداند كارهاى ما را، در كشورى كه قانون حكومت نكند خصوصاً قانونى كه قانون اسلام است، اين كشور را نمىتوانيم اسلامى حساب كنيم. كسانى كه با قانون مخالفت مىكنند، اينها با اسلام مخالفت مىكنند. كسانى كه با مصوبات مجلس بعد از اينكه شوراى نگهبان نظر خودش را داد باز مخالفت مىكنند، اينها دانسته يا ندانسته با اسلام مخالفت مىكنند.
ما اگر همه اشخاصى كه در كشورمان هستند و همه گروههايى كه در كشور هستند و همه نهادهائى كه در سرتاسر كشور هستند اگر به قانون خاضع بشويم و اگر قانون را محترم بشمريم هيچ اختلافى پيش نخواهد آمد. اختلافات از راه قانون شكنىها پيش مىآيد. اگر قانون حكومت كند در يك كشورى، چنانچه از صدر عالم تاكنون تمام انبيا براى برقرار كردن قانون آمده اند و اسلام براى برقرارى قانون آمده است و پيغمبر اسلام و ائمه اسلام و خلفاى اسلام تمام براى قانون خاضع بودهاند و تسليم قانون بودهاند، ما هم بايد تبعيت از پيغمبر اسلام بكنيم و از ائمه خدا بكنيم و به قانون هم عمل كنيم و هم خاضع باشيم در مقابل قانون. قانون براى همه است. البته اگر چنانچه به قانون بخواهند عمل كنند و يك دزدى را به جاى خودش بنشانند آن دزد صدايش در مىآيد، لكن بايد آن دزدى كه مقابل قانون مى خواهد عرض اندام كند به او توجه داد كه اين قانون است و اگر چنانچه پسر رسول اكرم، دختر رسول اكرم هم خداى نكرده دزدى كند رسول اكرم دست او را مىبرد، قانون است. قانون
صحيفه نور ج 14 صفحه 269
براى نفع ملت است، براى نفع جامعه است، براى نفع بعضى اشخاص و بعضى گروهها نيست. قانون توجه به تمام جامعه كرده است و قانون براى تهذيب تمام جامعه است. البته دزدها از قانون بدشان مىآيد و ديكتاتورها هم از قانون بدشان مىآيد و كسانى كه مخالفتها مىخواهند بكنند، از قانون بدشان مىآيد، لكن قانونى كه مال همه ملت است و براى تهذيب همه ملت است و براى آرامش خاطر همه ملت است و براى مصالح همه ملت است، اين قانون بايد محترم شمرده بشود. نبايد اگر چنانچه يك قانونى برخلاف نظر من بود من بيايم بيرون و هياهو كنم كه من اين قانون را قبول ندارم، اين قانون خوب قانونى نيست. قانون خوب است، شماها بايد خودتان را تطبيق بدهيد با قانون، نه قانون خودشان را براىبه شما تطبيق بدهد. اگر قانون بنا باشد كه خودش را تطبيق بدهد به يك گروه، تطبيق بدهد به يك جمعيت، تطبيق بدهد به يك شخص، اين قانون نيست. قانون در رأس واقع شده است و همه افراد هر كشورى بايد خودشان را با آن قانون تطبيق بدهند. اگر قانون برخلاف خودشان هم حكمى كرد، بايد خودشان را در مقابل قانون تسليم كنند، آنوقت است كه كشور، كشور قانون مىشود.
اگر يك جايى عمل به قانون شد و يك گروهى در خيابانها بر ضد اين عمل بخواهند عرض اندام كنند، اين همان معناى ديكتاتورى است كه مكرر گفتهام كه قدم به قدم پيش مىرود، اين همان ديكتاتورى است كه به هيتلر مبدل مىشود انسان، اين همان ديكتاتورى است كه به استالين انسان را مبدل مىكند. اگر قانون در يك كشورى عمل نشود، كسانى كه مى خواهند قانون را بشكنند اينها ديكتاتورانى هستند كه به صورت اسلامى پيش آمده اند يا به صورت آزادى و امثال اين حرفها. اگر همه اين آقايانى كه ادعاى اين را مىكنند كه ما طرفدار قوانين هستيم، اينها با هم بنشينند و قانون را باز كنند و تكليف را از روى قانون همهشان معين كنند و بعد هم ملتزم باشند كه اگر قانون برخلاف رأى من هم بود من خاضعم، اگر بر وفاق هم بود من خاضعم، ديگر دعوائى پيش نمىآيد، هياهو پيش نمىآيد. اگر بنا باشد كه يك جائى بخواهند، دادستان بخواهد روى قوانين عمل بكنند، ما بخواهيم بگوئيم كه خير ما دادستان را قبول نداريم، اين معناى ديكتاتورى است. ديكتاتورى همين است كه نه به مجلس سر فرو مىآورد، نه به قوانين مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه به تأييد شوراى نگهبان و نه به قوه قضائيه و نه به دادستانى و نه به شوراهاى دادستانى و همين طور به همه ارگانها. قانون معنايش اين است كه اين چيزهايى كه به حسب قانون اسلامى، به حسب قانون كشورى كه منطبق با قوانين اسلام است، اينها را، وظيفهشان را قانون معين كرده. بعد از آنكه قانون وظيفه را معين كرد، هر كس بخواهد كه برخلاف او عمل بكند اين يك ديكتاتورى است كه به صورت مظلومانه حالا پيش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پيش خواهد آمد و بعد اين كشور را به تباهى خواهد كشيد و اين كشور وقتى به تباهى كشيده شد و اين مردم متفرق و مختلف با هم شدند اين همان وظيفهاى كه براى ابرقدرتها بايد انجام بدهد، اين آدم انجام داده ولو خودش نمىفهمد، اگر بفهمد كه ديگر مصيبت بالاتر است لكن خودشان ملتفت نيستند. اگر من اين نصيحتها را مىكنم كه شما همه به قانون عمل
صحيفه نور ج 14 صفحه 270
كنيد، از هياهو و جنجال دست برداريد، روزنامهها از هياهو و جنجال دست برداريد، قلمدارها از هياهو و جنجال دست بردارند، نويسندهها دست بردارند، گويندهها دست بردارند، اگر چنانچه اينطور بشود، يك كشور قانونى ما پيدا مىكنيم كه همان كشور اسلامى است و ديكتاتورى از اين كشور بيرون مىرود، اينكه من هميشه نصيحت مىكنم به آقايان و مىخواهم كه امور روى روش صحيح عمل بشود، روى قوانين عمل بشود و تخلف مىشود و معذلك من نصيحت مىكنم به آقايان، اين نه از باب اين است كه در ملت ما يك ضعفى پيدا شده، يك فتورى پيدا شده و ملت ما ديگر به احكام اسلام اعتنايى ندارند. اينها دنبال اين هستند يك ديكتاتور پيدا كنند و پاى بيرق او، همه سينه بزنند. مسأله اين نيست. 15 خرداد و سالروز 15 خرداد ثابت كرد كه اين مردم در صحنه هستند و براى اسلام هم در صحنه هستند. آن روزى كه احساس خطر براى اسلام بكنم ، دست همه را قطع خواهم كرد من تا آنجائى كه بتوانم، تا آنجايى كه اخلاق اسلامى اقتضا مىكند كه همه اينها را به آرامش دعوت كنم، همه گروهها و گروهكها را به آرامش دعوت كنم، همه افراد را به آرامش دعوت كنم عمل خواهم كرد، نصيحت خواهم كرد، نصيحت برادرانه خواهم كرد، نصيحت خاضعانه خواهم كرد لكن اين را بايد همه بدانند آن روزى كه من احساس خطر براى جمهورى اسلامى بكنم، آن روزى كه من احساس خطر براى اسلام بكنم، آن روز اينطور نيست كه - باز ما باز من بنشينم نصيحت كنم، دست همه را قطع خواهم كرد. اگر چنانچه اشخاصى در اين برهه زمان كه ما ابتلا داريم به جنگ، ابتلا داريم به - آرام - بايد آرامش محفوظ بشود. اگر كسانى در اطراف كشور سخنرانى كنند و سخنرانى آنها اسباب تشنج بشود، آن شخص هر كس مىخواهد باشد، هر مقامى مىخواهد باشد، من او را به جاى خودش مىنشانم، قبل از اينكه شورش پيدا بشود من او را به جاى خودش مىنشانم. و امروز اعلام مىكنم به اينهايى كه در اطراف مىروند و صحبت مىكنند و از قرارى كه به من اطلاع دادند اين گروهكهاى فاسد هم فرصت را به دست آوردند و مىخواهند راهپيمائى كنند، قواى نظامى و انتظامى و پاسدارها بايد به طور جد از سخنرانىهايى كه اينطور هستند جلوگيرى كنند و سخنرانهايى كه اينطور هستند دستگير كنند. اگر من هم سخنرانى كردم كه مخالف با دستور اسلام بود و براى ايجاد تشنج و براى گرفتار كردن ملت مسلمان ما كه خونها داده است در راه اسلام، اگر من هم اين كار را بكنم موظف شرعى هستند اين ارگانهاى انتظامى و نظامى كه من را بگيرند و به دادگاه بسپرند، اين استثنا ندارد. گوشخودتان را باز كنيد، من همانطورى كه با شاه عمل كردم و هم ملت ما همانطورى كه با محمد رضا عمل كرد با اشخاصى كه بخواهند فساد ايجاد كنند، با اشخاصى كه زائد بر صحبت بخواهند تشنج ايجاد كنند، با اشخاصى كه مىخواهند صف آرائى بكنند در مقابل دادستانى، در مقابل مجلس، در مقابل ارگانهاى ديگر، من همان را خواهم كرد كه با محمدرضا عمل خواهم كرد و امروز وسائل در دست است و شماها خواهيد منزوى شد.
صحيفه نور ج 14 صفحه 271
باز من نصيحت مىكنم شماها را كه تا دير نشده است به جاى خودتان بنشينيد و از تحريكات عناصر فاسد كه در گوشهاى شما مطالبى مىخوانند پرهيز كنيد و آنها را از خودتان برانيد كه من با آرامش، كسى اگر مخالفت كند با او سخت عمل خواهم كرد و اين يك وظيفه شرعى است كه بر عهده همه ما هست و بر عهده من هم هست. من به سرتاسر كشور، به بازارهاى كشور، به همه جايى كه مسلمين در كشور هستند، اخطار مىكنم و مىگويم كه گروههايى در صددند كه بازار ببندند، اينها همان سرمايهدارانى هستند كه امروز مىخواهند مفسده كنند و اينها همان گروهكهاى فاسد هستند كه اشخاصى را آلت دست قرار دادهاند و مىخواهند مفسده بكنند و اگر چنانچه يك همچو امرى بشود، بستن بازار امروز و راهپيمائى امروز، بستن بازار و راهپيمائى در مقابل رسول اكرم است، در مقابل اسلام است و شما هوشيار باشيد كه مبادا اين گروهكهاى فرصتطلب به بهانه اينكه چه شده و چه شده بخواهند راهپيمائى كنند و بخواهند آشوب كنند. محركين آشوب را هر كس مىخواهد باشد، با قلم، با زبان، با هر چه مىخواهد باشد معرفى كنند، من او را خواهم منزوى كرد. بنابراين من تا سر حد امكان، تا آنجايى كه اسلام را در خطر نبينم و بازىهاى سياسى نخواهد اسلام را و مسلمين را در خطر بيندازد به آنها نصيحت مىكنم و خاضعانه از آنها مىخواهم كه دست بردارند از اين شيطنتها و اگر چنانچه احساس خطر بكنم همانطورى كه با محمدرضا عمل شد با همه آنطور عمل خواهد شد.
امروز بازار بستن، راهپيمائى كردن، سخنرانىهاى انحرافى كردن، تمام اينها برخلاف مصالح اسلام و برخلاف مصالح خداى تبارك و تعالى كه اسلام را براى ما الگو قرار داده است مىباشد و حرام است. بستن بازار در هر جا و راه افتادن در كوچه و محلهها بدون اينكه از طرف وزارت كشور اجازه داده باشد، اين انحراف است و محرم است و قواى نظمى، انتظامى و نظامى و پاسداران و بسيج و تمام ملت موظفند، شرعاً مكلفند به تكليف الهى كه جلوگيرى از اين مفسدهها بكنند.
و من باز به همه آقايانى كه مىخواهند نطق كنند و اعلاميه بدهند و نمىدانم نامه سرگشاده بفرستند و از اين مزخرفات، به همهاينها اعلام مىكنم كه برگرديد به اسلام، برگرديد به قانون، برگرديد به قرآن كريم، بهانه درست نكنيد كه اسباب اين بشود كه شما همه به انزوا كشيده بشويد. من به بسيارى از شما علاقه دارم و ميل دارم كه همه به قانون عمل كنند و همه در جاى خود باشند و اگر چنانچه اينطور نباشد مسأله طور ديگر خواهد شد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 272
تاريخ: 19/3/60
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام موحدى كرمانى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمد مهدى موحدى كرمانى دامت افاضاته
چون جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمد امامى كاشانى به خاطر مسؤوليتهاى زيادى كه دارند از سمت خود در اداره شهربانى استعفا دادهاند، بدين وسيله جنابعالى را به سمت نماينده در آن اداره منصوب مىنمايم كه ضمن سرپرستى اداره سياسى ايدئولوژيك شهربانى به كارهاى مذهبى آنان رسيدگى و رفع نيازمنديهاى آنان را بنمائيد و كارهاى ادارى را كماكان به خود مسؤولان واگذار نموده تا خود حل و فصل كنند. از خداى تعالى موفقيت آنجناب را در انجام وظايف محوله مسئلت دارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 273
تاريخ: 20/3/60
فرمان امام خمينى به حجج اسلام: ايروانى، هاشمى گلپايگانى، توسلى، جلالى و طاهرى خرم آبادى
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرات آقايان حجج اسلام حاج سيد عبدالمجيد ايروانى و آقاى حاج سيد على هاشمى گلپايگانى و آقاى حاج شيخ محمدرضا توسلى و آقاى حاج شيخ حيدر على جلالى و آقاى سيد حسن طاهرى خرم آبادى دامت افاضاتهم
از آنجا كه مسأله حج و انجام اين فريضه بزرگ الهى از مسائل مهم اسلامى و اجتماعات بزرگ سياسى مذهبى جامعه مسلمانان مىباشد و بايد در انجام هر چه باشكوهتر و بهرهبردارى هر چه بيشتر از اين اجتماع عظيم دينى سعى كافى مبذول شود، بدين وسيله حضرات آقايان محترم را براى رسيدگى به كار حجاج و زائران بيت الله الحرام در اين سال تعيين و منصوب مىنمايم تا با همفكرى و مشورت يگديگر در رفع نيازمندىهاى آنان بكوشند و از راهنمائىهاى لازم در موسم حج دريغ ننمايند. و آنان را به حساسيت زمان و موقعيت خطير كنونى متوجه سازند و اين حقيقت را به همگان گوشزد كنند كه دشمنان اسلام با تمام قوا سعى در ايجاد تفرقه و اختلاف ميان جوامع اسلامى دارند و به هر نام و هر وسيله كه شده مىكوشند تا با درگيرى ميان مسلمانان زمينه را براى تسلط كامل و مجدد خود بر همه كشورهاى اسلامى و چپاول و غارتگرى خود مساعد سازند و به همين جهت لازم است از هر گونه عمل تفرقه انگيز خوددارى كنند كه اين يك وظيفه شرعى و الهى است. ضمناً متصديان ادارات گوناگونى كه به هر مناسبت كارشان با حج ارتباط پيدا مىكند، موظفند براى هماهنگى در كارهاى خود با صلاحديد و تصويب آقايان محترم كارها را انجام دهند. از خداى تعالى موفقيت همگان را مسئلت دارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 274
تاريخ: 20/3/60
حكم عزل بنى صدر از فرماندهى كل نيروهاى مسلح
بسم الله الرحمن الرحيم
ستاد مشترك نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران
آقاى ابوالحسن بنى صدر از فرماندهى نيروهاى مسلح بر كنار شدهاند.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 275
تاريخ: 21/3/60
فرمان امام خمينى به تيمسار فلاحى
بسم الله الرحمن الرحيم
تيسمار ولى فلاحى جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش جمهورى اسلامى ايران
تا تعيين تكليف جانشين فرماندهى نيروهاى مسلح ستاد مشترك، مجاز است با استفاده از اختيارات مقام رهبرى، مأموريتها و وظايف محوله را انجام دهيد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 276
تاريخ: 22/3/60
فرمان امام خمينى به آيت الله صدوقى
جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمين آقاى صدوقى دامت بركاته
پس از اهداى سلام، هر چه سريعتر هيأتى را براى رسيدگى به وضع زلزله استان كرمان اعزام داريد تا با همكارى و هميارى مردم شجاع و مبارز و روحانيت شريف كرمان، احتياجات مصيبت زدگان حادثه ناگوار بررسى و سريعاً اينجانب را در جريان امور قرار دهيد تا در حد توانم به خواهران و برادران درد كشيدهام كمك نمايم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 277
تاريخ: 22/3/60
پيام امام خمينى به مناسبت زلزله كرمان
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
زلزله عظيم و مصيبتبارى كه در استان كرمان موجب خسارات بسيار جانى و مالى شده است، موجب تأثر و تأسف هر شنونده و بيننده است. ما بايد بدانيم كه اين حوادث ناگوار ابتلا و امتحانى است از طرف خداوند متعال براى مصيبت ديدگان در محل حوادث و براى مصيبت زدگان در سراسر كشور. براى مصيبت ديدگان، تا با مراتب صبر و تحمل در از دست دادن عزيزان ثابت كنند كه در مقابل حوادث پابرجا بوده و ناتوان نيستند و به منطق قرآن كريم هر چه دارند و داريم از خداوند منان است و همگى امانتدارانى هستيم كه دير يا زود امانات الهى را به صاحبش بر مىگردانيم. و براى مصيبت زدگان در سراسر كشور، آزمايش عظيمى است كه در مصيبت برادران و خواهران عزيز تا چه اندازه خود را سهيم و شريك مىدانيم و براى جبران اين فاجعه بزرگ تا چه اندازه كوشش مىنمائيم. با اتحادى كه بين ملت عزيز و شريف ايران ديده مىشود اطمينان داريم كه در مقابل حوادث و مصيبتها پايدار و در كمك سريع به خواهران و برادران عزيز خود كه همه چيز خود را از دست داده اند، بپا خواهند خاست و هر چه سريعتر دولت مردمى و متدين خود را تكليف بزرگى به عهده دارد پشتيبانى نموده و براى نجات بازماندگان اين مصيبت بزرگ كوشا خواهند بود. اينجانب اين مصيبت را به ملت شريف ايران تسليت عرض نموده و از خداوند متعال سعادت و سلامت براى بازماندگان اين حادثه دلخراش خواهانم. سلام و درود بر بازماندگان و رحمت و مغفرت بر پويندگان راه خدا.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page