-
ترب وحشي
به فارسي «ريشه خردل»،«ترب وحشي»،«ترب كوهي» و در كتب طب سنتي با نام 3ترب دشتي»و«فجل بري»نام برده شده است،به فرانسوي rave sauvage , raifortدر اصطلاح هاي محلي فرانسوي و moutarde des capucinsبه انگليسي Horse radish ناميده مي شود.گياهي از خانواده cruciferae نام علمي آن cochlearia armoracia و مترادف آن Armoracia lappatifolia Gibb.وسط گياه شناسان مختلف نامگذاري شده است.
مشخصات
ترب كوهي گياهي است چند ساله داراي ريشه بسيار بلند حجيم كه گوشت مغز آن سفيد و اليافي است آنرا رنده كرده و به عناون ادويه تند مانند خردل در آشپزخانه بكار مي برند . برگهاي آن دراز ، براق بيضي باريك ،دو سر آن نوك تيز و كناره آن دنده دار . ساقه آن قايم مجوف و شيار دار است ارتفاع آن 75/0-60/0 متر ،گلهاي ان سفيد به طور گروهي خوشه اي در انتهاي شاخه گل دهنده هستند ميوه آن خورجين و اغلب عقيم بسيار كوجك است .تكثير اين گياه از طريق كاشت قطعه اي از ريشه آن است براي اين كار قسمت هايي از ريشه به طول 10 سانتي متر يعني قطعاتي به طول 10 سانتي متر از عضو زير زميني قطور گياه را بريده روي خطوطي به فاصله70 سانتي متر كه فاطله بوته ها روي خطوط 25-سانتي متر باشد،مي كارند.برداشت ريشه درقسمت زير زميني گياه به منظور استفاده دارويي از سال سوم كه ريشه به حجم يك مشت دست رسيده باشد انجام مي گيرد و از طريق كاشت ريشكهاي گياه نيز خاك پوك و تازه ،تكثير آن انجام مي شود.
ترب وحشي يا ترب كوهي در كوهستانهاي مرطوب ،گودالها،كنار جريانهاي آب ،دامنه هاي رو به شمال كوهشتانهاي اروپا و اسيا و در هندوستان مي رويد. از وجود اين گياه در ايران تا به حال گزارشي نشده است . ولي پرورش آن امكان دارد.
ريشه ترب وحشي ترد و شكننده به طول تا 1 متر هم ممكن است برسد كه ان را بشكنند بوي گزنده بسيار تندي از آن متصاعد مي شود كه بيني و چشم را تحريك مي كند و معمولا در مصارف طبي از ريشه تازه آن استفاده مي شود. چون ريشه ترب وحشي حداكثر رويش را در فصل پاييز دارد و به علاوه حداكثر تندي ان نيز با بر خورد با سرما ايجاد مي شود، لذا برداشت ريشه از نظر ادويه بايد در اواخر پاييز انجام گيرد.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي در ريشه گياه يك اسانس روغني فرار بابوي تند و تيز و خراش دهنده وجود دارد.تندي و گزندگي آن در اثر وجود گليكوزيد سينيگرين و آنزيم مايروزين در آن است له شده گياه در اثر داشتن ماده ايزو تيو سيانات تاثير ياز دارنده روي رشد ميكرو ارگانيسمها دارد .ريشه گياه منبع غني ويتامينC است.
در گزارش ديگري آمده است كه گياه خاصيت بازدارنده رشد روي جرمهاي گرام منفي گروه حصبه و شبه حصبه روده را دارد.
در هريك صد گرم ريشه ترب وحشي خام مواد زير وجود دارد:
آب 74 گرمةپروتئين 2/3 گرم،انرژي 87 كالري،مواد چرب 3/0 گرم، هيدراتهاي كربن 19 گرم،كلسيم 14 ميلي گرم ،فسفر 64 ميلي گرم،آهن4/1 ميلي گرم ،سديم 8 ميلي گرم ،پتاسيم 564 ميلي گرم ،تيامين 07/0 ميلي گرم ،و ويتامين C81 ميلي گرم.
خواص و كار برد:
ترب وحشي طبق نظر حكماي طب سنتي گرم و خشك است برگها و ساقه هاي جوان گياه به طور كلي محرك ،معرق ومدر مي باشد و به هاضمه مكم مي كند و در استعمال خارجي به عناون داروي موثر در لومباگو استعمال مي شود. ريشه گياه در موارد ناراحتي هاي حاصل از كمبود ويتامينC مصرف مي شود و از دم كرده 30-15 گرم در هزار گرم آب آن و يا خيس كرده 30-15 گرم رنده شده آن در هزار گرم سركه رقيق به عنوان مدر و معالج استسقا ،ورم كليه ،سنگ كليه ،روماتيسم مزمن،نقرس،آب آوردن ريه ها ،آسم مرطوب ،ضعف ،زردي و يرقان استفاده مي شود.
ريشه رنده شده گياه شبيه خردل اثر قرمز كننده دارد و ضماد ريشه له شده آن روي پوست پس از چند دقيقه پوست را گرم و قرمز مي كند و پس از 30-20 دقيقه ،سوزش و سوختگي و تاول در پوست ايجاد مي كند ،بنابراين از ضماد ريشه آن براي درد هاي عصبي ،سياتيك ،گرفتن عضلات ،دردهاي روماتيسمي ،فلج هاي موضعي و لومباگو استفاده مي شود.
اگر رنده شده ريشه آن را روي پارچه نازك تميزي پهن كرده روي آن شكر بريزند مايع شيريني مخلوط با عصاره ريشه پارچه خارج مي شود كه ان را شربت ريشه ترب وحشي گويند و اگر روزي 2-1 قاشق سوپ خوري از اين شربت خورده شود براي كمي ويتامينC مجرب و نافع است.
روغن ترب وحشي بسيار گرم است و در اكثر امراض جانشين روغن زيتون كهنه و روغن بلسان است و محلل بسيار قوي است ،خوردن آن براي فلج ،لقوه،رفع ناراحتي سم گزش وعقرب و ساير گزندگان نافع است و قطره آن در گوش براي تحليل بادهاي گوش و رفع درد آن مفيد است وماليدن آن به عضو نيز براي فلج ،لقوه و سستي اعضا نافع است.
براي تهيه روغن ترب وحشي به اين ترتيب عمل مي شود كه برگ ترب وحشي را در آغاز تخم بستن و تبديل گل به تخم چيده وآب آن برگ را باآب تخم ترب گرفته و با دو برابر وزنش روغن زيتون يا روغن كنجد تازه با آتش ملايم بپزند تا اب آن برود و روغن بماند ،البته بايد دقت كرد كه نسوزد.
در حال حاضر مهمترين مصرف ريشه ترب وحشي در اروپا وآمريكا ،مصرف آن به عنوان ادويه تند است و مرسوم كه از ريشه تازه رنده كرده آن با غذاهاي گوشتي نظير گوشت قرمز ،ماهي و زبان مصرف مي نمايند و يا از ترشي سركه آن استفاده مي شود و مخلوط با خردل بوي مطبوع خاصي به خردل مي دهد. درفرانسه معمول است ريشه ترب وحشي را گرفته رنده كرده با كمي سركه مخلوط مي كنند و شير جوشيده روي آن مي ريزند. همين كه شير منعقد شد آب جدا شده از قسمت منعقد شده شير را جدا مي كنند و روزي 2-1 ليوان از آن مي خورند كه مدر است و براي تسكين درد روماتيسم بسيار نافع مي باشد.
در انگليس مرسوم است كه از شربت ترب وحشي به عنوان داروي سينه و براي معالجه خشونت صدا و قطع سرفه هاي بعد از آنفلوانزا تجويز مي شود.
-
جوز بويا
درايران با نامهاي «جوز بويا»،«جوزا» و دركتب طب سنتي با نام «جوز بوا»،«جوزالطيب» نام برده مي شود. به فرانسوي Muscade , noix de muscade به انگليسيMace , nutmeg مي نامند ،ميوه درختي است از خانواده Myristicaceaeكه درخت ان را فرانسوي muscadier و به انگليسيnutmeg tree گويند. نام علمي آن myristica fragrans Houtt. و مترادفهاي آن m.moschata T hunb. , M. officinalis L.از طرف گياه شناسان مختلف نامگذاري شده است.
مشخصات
ميوه درخت جوز بويا به طور كلي از دو نوع ثمر كه از نظر طبي و خواص دارويي مورد توجه مي باشند تشكيل شده است ،يكي مغز هسته كه به فرانسوي موسكاد و به انگليسي نات مگ گفته مي شود و ديگري جدار نازك خشبي توري خارجي هسته كه در اصطلاح طب سنتي «بسباسه» و به فرانسوي ماسي و به انگليسي ميس ناميده مي شود.
درخت جز بويا درختي است دو پايه به لندي 20-10 متر،زيبا،هميشه سبز ،با شاخه هاي پراكنده .پوست تنه آن خاكستري تيره ،گلهاي آن زنگولهاي شكل كوچك زرد است .برگهاي آن بيضي،نوك تيز،موجدار،چرمي سبزبراق شبيه برگهاي نارنج يا برگهاي غار گيلاسي يا برگهايRhododendron،نظير برگهاي گل صد توماني(R.ferruginosum) ،طول برگها در حدود 10 ساتني متر ،رنگ سطح فوقاني آن سبز تيره و رنگ سطح تحتاني آن سبز كمرنگ است.ميوه آن كه معمولا در حدود شش ماه پس از ظهور گلها مي رسد ،شبيه زرد آلو به رنگ زرد ليمويي تا قهوه اي روشن ووقتي كه كاملا رسيد معمولا از وسط ترك مي خورد.و از شكاف ترك آن جدار خشبي شفاف و درخشان و مخملي توري شكل ناصاف هسته كه همان بسباسه ياميس است ديده مي شود.اين جدار ،يك عدد هسته قهوهاي رنگ روغني را كه هامن جوز بويا مي باشد دربر گرفته است .هسته تخم مرغي شكل و معطر گياه يا نات مگ در حدود 4 سانتي متر طول و 1-5/1 سانتي متر عرض دارد و قشر خارجي بسيار معطر وشكننده آن يعني بسباسه يا ميس در حدود 2-1 ميلي متر ضخامت دارد و وقتي خشك شد به رنگ زرد قهوه اي در مي آيد.
معمولا پس از برداشت ميوه ها كه از سالهاي هفتم به بعد آغاز مي شود.ابتدا قسمت پوشش خارجي يا جدار خارجي هسته كه همان بسباسه است با چاقو و با دست برداشته وآن را درمدت15-10 روز در جريان هوا در آفتاب قرار مي دهند كه خشك شود.پس از خشك شدن رنگ آن از زرد به قهوه اي تبديل مي شود.پس از كندن اين جدار خارجي ،هسته آن جداگانه به مدت 8-4 هفته در جريان آفتاب قرار مي دهندكه بتدريج حشك شود.ضمن اين 4 هفته در اثر خشك شدن مغز هسته ،پوست سخت آن جدا مي شود و در اثر ضرباتي كه به هسته وارد مي كنند ،پوست سخت آن را شكسته و مغز آن كه همان نات مگ است خارج مي شود و آن را نگهداري مي نمايند.معمولا براي اينكه بسباسه يا ميس در اثر ماندن طولاني در انبار حتي الامكان فاسد نشده و مورد حمله حشرات و آفات قرار نگيرد ،قبل از انبار كردن آنها را با ميتل برومايد يا كربن بي سولفيد ضد عفوني مي نمايند.پس به عبارت ساده تر ميوه جوز بويا داراي سه قشر اول قشر خارجي گوشتي كه پس از رسيدن ميوه شكاف مي خورد.قشر دوم كه ترك ترك است ،تازه آن قرمز وچون خشك شود زرد مي شود، اين قشر را بسباسه مي گويند و سرانجام قشر نازك و قهوه اي رنگ كه مغز هسته را فراگرفته و مغز كه همان نات مگ است در داخل آن قرار دارد.
درخت جوز بويا در مناطق حاره پرباران هر دو نيمكره دنيا مي رويد و بومي جزاير هند شرقي و ملوكي مي باشد.و درساير مناطق گرمسير و مرطوب مانند هندوستان و اندونزي و جزاير آنتيل ونواحي آن قسمت از دنيا كشت مي شود.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي جوز بويا داراي ساپونين و اسانس روغني فرار است كه برحسب شرايط محل رويش درخت مقدار آن در نمونه هاي مختلف متفاوت است.اسانس روغني در بسباسه خشك و ميس از 14-7 درصدتغيير مي كند و مقدار اسانس روغني مغز خشك جوز بويا از 15-5 درصدتغيير مي نمايد.
دراسانس روغني جوز بواي و بسباسه در حدود 4 درصد ماده خيلي سمي به نام ميريستي سين وجود دارد و مغز خشك جوز بويا در حدود 35-25 درصد روغن چرب ثابت كه كره جوز بويا ناميده مي شود ،وجود دارد.از نظر طعم جوط بويا كمي شيرين و گرم است و به صورت گرد يا ناكوفته آن در بازار بين المللي عرضه مي شود.معمولا مغز جوز بويا كمي شيرين تر و از نظر عطر ظريفتر از بسباسه يا ميس است زيرا اسانس روغني آنها حتي در يك ميوه باهم فرق دارند.در برگهاي خشك گياه در حدود 5/1 درصد اسانس يافت مي شود كه شامل 80 درصد آلفاپينن و 10 دردص ميريستي سين است.[G.I.M.P]
آزمايش ديگري نشنا مي دهد كه در اسانس روغني جوز بويا مواد ميريستي سين كه يك ماده عامل مخدر است و پي نن ،كامفن،دي پنتن،سافرول،چند الكل ،مقدار كمي اوژنول و ايزواونول موجود است و در روغن ثابت آن نيز وجود ماده تري ميرسيتين تاييد شده است.
از نظر شناخت آنچه كه از مدارك و اسناد تاريخ طب سنتي بر مي آيد،جوز بويا از روزگاران كهن مورد شناخت و توجه بوده است.ظاهرا اولين دانشمند و يا از اولين دانشمندان كه در عالم گياه برخورد كرده اند ،ممكن است آقاي پلي ني باشد كه در قرن اول پس از ميلاد مسيح يعني حدود دو هزار سال قبل شرحي درباره درختي به نام comacumكه دو نوع ثمر معطر داشته نوشته است.بعدها در قرن ششم ميلادي اين جوز معطر يا گردوي معطر يا جوز بويا را بازگانان عرب از جزاير هند شرقي به كنستانتي نوپل واردكردند ،پس از آن بتدريج انتشار يافته به طوري كه در قرن دوازدهم در ايتاليا و دانمارك كاملا شناخته بوده است.در تاريخ آمده است كه در سال 1191 ميلادي در جريان مراسم تاجگذاري امپراتور هانري ششم براي معطر كردن فضاي كوچه ها و معابر ،به سوزانيدن جوز بويا مبادرت مي كرده اند و در قرن چهردهم ميلادي بسباسه يا ميس در انگلستان خيلي مورد توجه بوده و قيمت هر يك كيلوگرم از ان معادل قيمت 6 گوسفند بوده است .در حال حاضر بزرگترين توليد كننده جوز بويا در دنيا اندونزي است و از ساير مانطق دنيا مانند سيلان و هند غربي و بعضي مناطق ديگر نيز به اروپا و آمريكا و ساير نقاط دنيا مانند صادر مي شود.فعلا هر يك كيلوگرم جوز بويا كمتر از 10 دلار در بازار دنيا معماله مي شود.
خواص و كاربرد
جوز بويا از نظر طبيعت طبق نظر حكماي طب سنتي گرم و خشك است و نيروي قابضه دارد و در عين حال داراي رطوبت نيز مي باشد و به همين جهت در طول نگهداري در انبار بايد مراقبت شود ،زيرا زود كرم ميزند.از نظر خواص و كاربرد آن در كشورهاي خاور دور در چين :از گرد مغز جوز بويا به عنوان گرم كننده است و قابض استفاده مي شود .ترشحات زياد را در بدن بند مي آورد و بخصوص در مورد كودكان و پيران بسيار موثر است [استوارت]براي معالجه قولنج شكم در اثر سرما نافع است [ليو]در هندوچين معتقدند كه گرد مغز جوز بويا اگر با برنج جوشانيده وپخته و خورده شود براي رفع اسهال خوني تسكين دردهاي شكم و بي اشتهايي بسيار نافع است[چوين].ضمنا براي كم اشتهايي و سوهاضمه ناشي اطز ضعف و رفع ضعفهاي بعد از مالاريا بسيار مفيد مي دانند به شرطي كه به مقدار مجاز و محدود خورده شود ،زيرا اسراف در خوردن آن تحريك كنندهاست و اختلالات و مسموميت ايجاد مي كند [پتلو].اگر از اسانس جوز بويا و بسباسه به شقيقه ماليده شود براي رفع سر درد خيلي مفيد است و اگر قطره اي از آن در چاي ريخته و خورده شود براي رفع سو هاضمه و بند آوردن قي نافع است [كروست و پتلو].در شبه جزيره مالايا ،جوز بويا مخلوط با تونيكها براي معالجه بيماري هاي معده و تحريك اشتها آمده و ضمنا در استعمال خارجش براي معالجه جنون و تسكين دردهاي مختلف به كار ميبرند [گيملتو بركيل].روغن ثابت آن محرك ملايم است ،يكي از حكماي آن سرزمين معتقد است كه اگر يك جوز بوياي كامل خورده شود ،مسموميت و عوارضي از جمله سردرد ،سرگيجه ،خنده هاي ********انه ،تجسم مناظر تخيلي ،تحريكات عصبي و به دنبال آن ضعف و بي حالي و ايجاد حالتي در انسان كه ميل مي كند گاز بگيرد و سرانجام چرت زدن و كاهش ديد چشم و فلج و در نهايت سقوط كامل و مرگ بروز مي كند.[رهو]
در كتب طب سنتي ايراني جوز بويا را از نظر طبيعت گرم و خشك مي دانند و از نظر خواص معتقدند كه فرح آور و سكر آور است ،بريا هضم غذا كمك مي كنند،مقوي معده و دهانه معده و مري و كبد و باه در مورد سرد مزاجان است.براي يرقان و خوشبويي دهان و عرق ،ادرار،تحليل گاز،نفخ ،رفع قي،آشفتگي حال ،رطوبت معده،رفع اسهال سرد و مرطوب و همچنين براي استسقا عمومي بدن و سخت ادرار كردن مفيد است اگر جوز بريان كرده ان خورده شود اسهال بند مي آيد .ضماد آن براي سردرد سرد و فلج ولقوه و سستي اعضا وورمهاي سرد كبد نافع است.اگر ضماد آن با افسنطين و عسل تهيه شود براي رفع خونمردگي و كوفتگي اعضا مفيد است و مصرف قطره آن با روغنهاي مناسب براي تسكين دردهاي گوش و رفع كري نافع است و ماليدن ان به چشم براي تقويت ديد چشم و رفع جرب پلك نافع است.براي گرم مزاجان مضر است و سردرد مي آورد در اين مورد بايد با گشنيز خورده شودو مضر كبد و ريه است ،آن را بايد با بنفشه و عسل خورد.
مقدار خوراك آن از 4-0/5 گرم است و در موارد خاص تا 10 گرم نيز تجويز مي كنند، ولي اسراف در مصرف آن ايجاد عوارض ،ناراحتي ،مسموميت ،تشنج ،بد اخلاقي و كارهاي ********انه مي نمايد و در تمام موارد فوق مصرف اسانس آن قوي تر است
-
جوز بويا
درايران با نامهاي «جوز بويا»،«جوزا» و دركتب طب سنتي با نام «جوز بوا»،«جوزالطيب» نام برده مي شود. به فرانسوي Muscade , noix de muscade به انگليسيMace , nutmeg مي نامند ،ميوه درختي است از خانواده Myristicaceaeكه درخت ان را فرانسوي muscadier و به انگليسيnutmeg tree گويند. نام علمي آن myristica fragrans Houtt. و مترادفهاي آن m.moschata T hunb. , M. officinalis L.از طرف گياه شناسان مختلف نامگذاري شده است.
مشخصات
ميوه درخت جوز بويا به طور كلي از دو نوع ثمر كه از نظر طبي و خواص دارويي مورد توجه مي باشند تشكيل شده است ،يكي مغز هسته كه به فرانسوي موسكاد و به انگليسي نات مگ گفته مي شود و ديگري جدار نازك خشبي توري خارجي هسته كه در اصطلاح طب سنتي «بسباسه» و به فرانسوي ماسي و به انگليسي ميس ناميده مي شود.
درخت جز بويا درختي است دو پايه به لندي 20-10 متر،زيبا،هميشه سبز ،با شاخه هاي پراكنده .پوست تنه آن خاكستري تيره ،گلهاي آن زنگولهاي شكل كوچك زرد است .برگهاي آن بيضي،نوك تيز،موجدار،چرمي سبزبراق شبيه برگهاي نارنج يا برگهاي غار گيلاسي يا برگهايRhododendron،نظير برگهاي گل صد توماني(R.ferruginosum) ،طول برگها در حدود 10 ساتني متر ،رنگ سطح فوقاني آن سبز تيره و رنگ سطح تحتاني آن سبز كمرنگ است.ميوه آن كه معمولا در حدود شش ماه پس از ظهور گلها مي رسد ،شبيه زرد آلو به رنگ زرد ليمويي تا قهوه اي روشن ووقتي كه كاملا رسيد معمولا از وسط ترك مي خورد.و از شكاف ترك آن جدار خشبي شفاف و درخشان و مخملي توري شكل ناصاف هسته كه همان بسباسه ياميس است ديده مي شود.اين جدار ،يك عدد هسته قهوهاي رنگ روغني را كه هامن جوز بويا مي باشد دربر گرفته است .هسته تخم مرغي شكل و معطر گياه يا نات مگ در حدود 4 سانتي متر طول و 1-5/1 سانتي متر عرض دارد و قشر خارجي بسيار معطر وشكننده آن يعني بسباسه يا ميس در حدود 2-1 ميلي متر ضخامت دارد و وقتي خشك شد به رنگ زرد قهوه اي در مي آيد.
معمولا پس از برداشت ميوه ها كه از سالهاي هفتم به بعد آغاز مي شود.ابتدا قسمت پوشش خارجي يا جدار خارجي هسته كه همان بسباسه است با چاقو و با دست برداشته وآن را درمدت15-10 روز در جريان هوا در آفتاب قرار مي دهند كه خشك شود.پس از خشك شدن رنگ آن از زرد به قهوه اي تبديل مي شود.پس از كندن اين جدار خارجي ،هسته آن جداگانه به مدت 8-4 هفته در جريان آفتاب قرار مي دهندكه بتدريج حشك شود.ضمن اين 4 هفته در اثر خشك شدن مغز هسته ،پوست سخت آن جدا مي شود و در اثر ضرباتي كه به هسته وارد مي كنند ،پوست سخت آن را شكسته و مغز آن كه همان نات مگ است خارج مي شود و آن را نگهداري مي نمايند.معمولا براي اينكه بسباسه يا ميس در اثر ماندن طولاني در انبار حتي الامكان فاسد نشده و مورد حمله حشرات و آفات قرار نگيرد ،قبل از انبار كردن آنها را با ميتل برومايد يا كربن بي سولفيد ضد عفوني مي نمايند.پس به عبارت ساده تر ميوه جوز بويا داراي سه قشر اول قشر خارجي گوشتي كه پس از رسيدن ميوه شكاف مي خورد.قشر دوم كه ترك ترك است ،تازه آن قرمز وچون خشك شود زرد مي شود، اين قشر را بسباسه مي گويند و سرانجام قشر نازك و قهوه اي رنگ كه مغز هسته را فراگرفته و مغز كه همان نات مگ است در داخل آن قرار دارد.
درخت جوز بويا در مناطق حاره پرباران هر دو نيمكره دنيا مي رويد و بومي جزاير هند شرقي و ملوكي مي باشد.و درساير مناطق گرمسير و مرطوب مانند هندوستان و اندونزي و جزاير آنتيل ونواحي آن قسمت از دنيا كشت مي شود.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي جوز بويا داراي ساپونين و اسانس روغني فرار است كه برحسب شرايط محل رويش درخت مقدار آن در نمونه هاي مختلف متفاوت است.اسانس روغني در بسباسه خشك و ميس از 14-7 درصدتغيير مي كند و مقدار اسانس روغني مغز خشك جوز بويا از 15-5 درصدتغيير مي نمايد.
دراسانس روغني جوز بواي و بسباسه در حدود 4 درصد ماده خيلي سمي به نام ميريستي سين وجود دارد و مغز خشك جوز بويا در حدود 35-25 درصد روغن چرب ثابت كه كره جوز بويا ناميده مي شود ،وجود دارد.از نظر طعم جوط بويا كمي شيرين و گرم است و به صورت گرد يا ناكوفته آن در بازار بين المللي عرضه مي شود.معمولا مغز جوز بويا كمي شيرين تر و از نظر عطر ظريفتر از بسباسه يا ميس است زيرا اسانس روغني آنها حتي در يك ميوه باهم فرق دارند.در برگهاي خشك گياه در حدود 5/1 درصد اسانس يافت مي شود كه شامل 80 درصد آلفاپينن و 10 دردص ميريستي سين است.[G.I.M.P]
آزمايش ديگري نشنا مي دهد كه در اسانس روغني جوز بويا مواد ميريستي سين كه يك ماده عامل مخدر است و پي نن ،كامفن،دي پنتن،سافرول،چند الكل ،مقدار كمي اوژنول و ايزواونول موجود است و در روغن ثابت آن نيز وجود ماده تري ميرسيتين تاييد شده است.
از نظر شناخت آنچه كه از مدارك و اسناد تاريخ طب سنتي بر مي آيد،جوز بويا از روزگاران كهن مورد شناخت و توجه بوده است.ظاهرا اولين دانشمند و يا از اولين دانشمندان كه در عالم گياه برخورد كرده اند ،ممكن است آقاي پلي ني باشد كه در قرن اول پس از ميلاد مسيح يعني حدود دو هزار سال قبل شرحي درباره درختي به نام comacumكه دو نوع ثمر معطر داشته نوشته است.بعدها در قرن ششم ميلادي اين جوز معطر يا گردوي معطر يا جوز بويا را بازگانان عرب از جزاير هند شرقي به كنستانتي نوپل واردكردند ،پس از آن بتدريج انتشار يافته به طوري كه در قرن دوازدهم در ايتاليا و دانمارك كاملا شناخته بوده است.در تاريخ آمده است كه در سال 1191 ميلادي در جريان مراسم تاجگذاري امپراتور هانري ششم براي معطر كردن فضاي كوچه ها و معابر ،به سوزانيدن جوز بويا مبادرت مي كرده اند و در قرن چهردهم ميلادي بسباسه يا ميس در انگلستان خيلي مورد توجه بوده و قيمت هر يك كيلوگرم از ان معادل قيمت 6 گوسفند بوده است .در حال حاضر بزرگترين توليد كننده جوز بويا در دنيا اندونزي است و از ساير مانطق دنيا مانند سيلان و هند غربي و بعضي مناطق ديگر نيز به اروپا و آمريكا و ساير نقاط دنيا مانند صادر مي شود.فعلا هر يك كيلوگرم جوز بويا كمتر از 10 دلار در بازار دنيا معماله مي شود.
خواص و كاربرد
جوز بويا از نظر طبيعت طبق نظر حكماي طب سنتي گرم و خشك است و نيروي قابضه دارد و در عين حال داراي رطوبت نيز مي باشد و به همين جهت در طول نگهداري در انبار بايد مراقبت شود ،زيرا زود كرم ميزند.از نظر خواص و كاربرد آن در كشورهاي خاور دور در چين :از گرد مغز جوز بويا به عنوان گرم كننده است و قابض استفاده مي شود .ترشحات زياد را در بدن بند مي آورد و بخصوص در مورد كودكان و پيران بسيار موثر است [استوارت]براي معالجه قولنج شكم در اثر سرما نافع است [ليو]در هندوچين معتقدند كه گرد مغز جوز بويا اگر با برنج جوشانيده وپخته و خورده شود براي رفع اسهال خوني تسكين دردهاي شكم و بي اشتهايي بسيار نافع است[چوين].ضمنا براي كم اشتهايي و سوهاضمه ناشي اطز ضعف و رفع ضعفهاي بعد از مالاريا بسيار مفيد مي دانند به شرطي كه به مقدار مجاز و محدود خورده شود ،زيرا اسراف در خوردن آن تحريك كنندهاست و اختلالات و مسموميت ايجاد مي كند [پتلو].اگر از اسانس جوز بويا و بسباسه به شقيقه ماليده شود براي رفع سر درد خيلي مفيد است و اگر قطره اي از آن در چاي ريخته و خورده شود براي رفع سو هاضمه و بند آوردن قي نافع است [كروست و پتلو].در شبه جزيره مالايا ،جوز بويا مخلوط با تونيكها براي معالجه بيماري هاي معده و تحريك اشتها آمده و ضمنا در استعمال خارجش براي معالجه جنون و تسكين دردهاي مختلف به كار ميبرند [گيملتو بركيل].روغن ثابت آن محرك ملايم است ،يكي از حكماي آن سرزمين معتقد است كه اگر يك جوز بوياي كامل خورده شود ،مسموميت و عوارضي از جمله سردرد ،سرگيجه ،خنده هاي ********انه ،تجسم مناظر تخيلي ،تحريكات عصبي و به دنبال آن ضعف و بي حالي و ايجاد حالتي در انسان كه ميل مي كند گاز بگيرد و سرانجام چرت زدن و كاهش ديد چشم و فلج و در نهايت سقوط كامل و مرگ بروز مي كند.[رهو]
در كتب طب سنتي ايراني جوز بويا را از نظر طبيعت گرم و خشك مي دانند و از نظر خواص معتقدند كه فرح آور و سكر آور است ،بريا هضم غذا كمك مي كنند،مقوي معده و دهانه معده و مري و كبد و باه در مورد سرد مزاجان است.براي يرقان و خوشبويي دهان و عرق ،ادرار،تحليل گاز،نفخ ،رفع قي،آشفتگي حال ،رطوبت معده،رفع اسهال سرد و مرطوب و همچنين براي استسقا عمومي بدن و سخت ادرار كردن مفيد است اگر جوز بريان كرده ان خورده شود اسهال بند مي آيد .ضماد آن براي سردرد سرد و فلج ولقوه و سستي اعضا وورمهاي سرد كبد نافع است.اگر ضماد آن با افسنطين و عسل تهيه شود براي رفع خونمردگي و كوفتگي اعضا مفيد است و مصرف قطره آن با روغنهاي مناسب براي تسكين دردهاي گوش و رفع كري نافع است و ماليدن ان به چشم براي تقويت ديد چشم و رفع جرب پلك نافع است.براي گرم مزاجان مضر است و سردرد مي آورد در اين مورد بايد با گشنيز خورده شودو مضر كبد و ريه است ،آن را بايد با بنفشه و عسل خورد.
مقدار خوراك آن از 4-0/5 گرم است و در موارد خاص تا 10 گرم نيز تجويز مي كنند، ولي اسراف در مصرف آن ايجاد عوارض ،ناراحتي ،مسموميت ،تشنج ،بد اخلاقي و كارهاي ********انه مي نمايد و در تمام موارد فوق مصرف اسانس آن قوي تر است
-
چاي جاوه
در ايران چاي نمسه و چاي آلماني گفته مي شود.برگ درختچه اي است كه به فرانسويthe de java و به انگليسي java tea گفته مي شود.اين نامها براي برگ و براي درختچه استعمال مي شود.گياهي است از خانواده labiatae،نام علمي آن orthosiphon grandiflorus Boldingh.و مترادف orthosiphon stamineus Benth. آن مي باشد.
در مدارك آمريكايي نام گياه را orthosiphon aristatus (BI.) Miq در دوگونه بالا را مترادفهاي آن ذكر مي كنند.
مشخصات
درخچه اي است كه بلندي آن حدود يك متراست.برگهاي آنبزرگ و هردو طرف آن پوشيده از كرك دندانه دار معطر و بوي آن شبيه بوي چاي معمولي است.گلهاي آن ابتدا سفيد . پس از چندي آبي رنگ مي شود.
اين گياه در جاهاي مرطوب وكنار استخر هامي رويد.ب.مي مناطق حاره و آمريكا و استراليا است.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي برگهاي آن دارا روغني فرار و گلوكوزيدي به نامorthosiphonin است.بررسي ديگري نشان مي دهد كه برگها يك گلو كوزيد و 65/0 درصد اسانس و Tannin , phytosterol , saponinاست.در اسانس آن يك ماده متبلورمشخص شده است.در قسمت غير فرار عصاره برگ موادLinoleic acid , linoleic acid , sito-sterol و يك آلكالوئيد يافت مي شودوبه علاوه درگياه املاح پتاسيم وجود دارد.
در گزارش تجزيه شيميايي ديگري آمده است كه درگياه يك گلوكوزيد به نام و در برگهاي سرشاخهآن مقدار زيادي پتاسيم ووجود دارد.[G.I.M.P]
خواص و كاربرد
در تايوان از دم كرده برگهاي درختچه به عناون مدر استفاده مي شود. Van der sleeseinمي گويدكه تفريبا در تمام مناطق اندونزي و كمتر در فليپين مانند چاي دم مي كنند و مصرف مي نمايند.
در شبه جزيره ملايا از آن در موارد نزله مثانه استفاده مي شود[بركيل].وبراي بيماريهاي مختلفي نظير التهاب كليه يا نفريتيس و وجود سنگ در كليه يا نفزولي تيازيس و تجمع اورين يا ادرار در كليه به علت انسداد مجاري آن وسنگ مثانه و تصلب شرايين يا ضخيم شدن و سفت شدن شريانها و نقرس و سرانجام روماتيسم بسيار مفيد است[اوكابه].براي سنگ كيسه صفرا و بيماري قند نيز مفيد است [كلوپن برگ-ورستيغ].مصرف برگهاي تازه معمولا تهوع آور است [آتندولي].
علت اينكه آن را چاي آلماني نيز مي گويند شايد به اين دليل باشد كه سابقا اين چاي در آلمان بسته بندي شده و به ايران وارد مي شده است.ولي در حال حاضر در مواقعي كه واردات آن آزاد باشد ،مستقيما از بندي با تاويا به ايران وارد مي شود.
-
زنيان
ميوه نوعي گياه است كه به فارسي «زنيان» و گياه آن دركتب طب سنتي با نامهاي«انيسون بري» و«كمون حبشي»آورده شده و به فرانسويAmmi به انگليسي Ammiميوه آن را گويند.گياهي است از خانواده Umbellifereraeنام علمي آن Trachyspermum ammi l. spragueو مترادف آن carum copticum l. Benth در برخي مدارك aromaticum L از طرف گياه شناسان مختلف در زمانهاي متفاوت نامگذاري شده است.اين گياه را در بلوچستان با نام هندي آن «اجوان»و همچنين «اسپر كاي»مي شناسند.توجه شود در برخي مدارك طب سنتي براي گياه باديان رومي نيز نام زنيان را مي برند كه با زنيان كه دراين بخش بحث مي شود متفاوت است.
مشخصات
گياه اجوان يكساله است،بلندي آن كمي از زيره سياه بيشتر و در حدود يك متر ولي از نظر شكل برگ و رنگ گل شبيه زيره سياه است.ساقه آن پرشاخه است.برگهاي آن بريده بريده و نخي شكل مي باشد.گلهاي آن كوچك سفيد است.ميوه گياه كه زنيان ناميده مي شود كوچك ،تخم مغري شكل به رنگ زرد تيره مي باشد و در سطح ميوه 5 خط طولي نازك به رنگ زرد روشن وجود دراد .معطر و بوي عطر تيمول از آن اسشمام مي شود.ميوه وريشه آن در طب سنتي مورد توجه مي باشد.اين گياه بيشتر در مزارع غلات و در پرچينها در نواحي مختلف اروپاي مركزي ،در آسيا در هندوستان ،ايران در مناطق شرقي بلوجستان در هوديان و چاه قنبر مي رويد و نام محلي آن «اجوان»و «اسپر كاي»مي باشد.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي زنيان (ميوه گياه)داراي 6-4 درصد برحسب مناطق رويش ،اسانس روغني فرار است كه در حدود 55-45 درصد ان را تيمول تشكيل مي دهد.[G.I.M.P]تيمول اسانس معطر آزربه و سي سنبر است كه در آن بخشها مشخصات و فرمول شيميايي آن به تفصيل آمده است.ماده اي است ضد عفوني كننده قوي و معروف در طب سنتي ،به علاوه در اسانس زنيان 20-15 درصد سيمن و بقيه آن آلفا-پي نن ،ديپانتنو... است.
خواص و كاربرد
زنيان يا تخم گياه از نظر طبيعت مانند زيره ها گرم و خشك است واز نظر خواص ضد اسپاسم ،تونيك ،محرك و بادشكن است و معمولا در تهيه مشمعهايي كه بريا تسكين درد به كار مي رود داخل مي شود.له كرده و كوبيده آن به عنوان داروي استعمال داخلي براي رفع بيماري هاي معده و كبد و ناراحتي گلو و سرفه و روماتيسم تجويز مي شود.زنيان منبع بسيار غني از تيمول ضد عفوني كننده مكعروف است . در هندوستان از زنيان به عنوان ضد عفوني كننده و براي تقويت معده و همچنين به عناون بادشكن و تونيك و براي قطع اسهال و رفع سو هاضمه و دردهاي حاد شكم يا قولنج و معالجه سو تجويز مي شود.ازريشه گياه نيز به عناون مدر و بادشكن به صورت دم كرده مصرف مي شود.مقدار خوراك ان درم صرف داخلي مانند زيره سياه و كمي كمتر ازآن است.بايد توجه شود كه اشخاص گرم مزاج يا از آن استفاده نكنند ويا درموارد لزوم به مقدار كم و توام با گياهان دارويي سرد ميل كنند
-
جزر شيطاني
نام علمي آن Ammi visnaga Lam.كه مترادف آن Daucus Visnaga L. ميباشد.در كتب طب سنتي آن رانوعي هويج به نام «جزر شيطاني »مي خوانند.به فرانسوي Carotte cure dent وبه انگليسيHoney plant گويند.
مشخصات
گياهي است علفي يكساله،بلندي آن كمي كمتر از يك متر است.برگهاي آن با بريدگي هاي زياد كه به صورت نخ در آمده.گلهاي آن سفيد و جتري است.اين گياه بيشتر در ارضي ماسه اي سواحل درياها و حاشيه جنگلها مي رويد.در ايران در شمال ايران در گيلان ،رستم آباد ،رودبار ،منجيل و در جنوب ايران در بوشهر و شهبازان و كشور در ارتفاع 800 متر يديده مي شود.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي گياه داراي مواد عامله اي به نام visnamminكه نام ديگر آن Khillin است و همچنينvisnagin مي باشد كهدر مورد آنژين و ناراحتي هاي سينه و تشنج اثر مفيد دارند.از ميوه گياه يكfurocoumarin و ايزوپيم پينلين جداشده است.
گلوكوزيد Khellin كه مخدر است و از ميوه گياه به دست مي ايد،براي معالجه آسم برونشي و رفع نارسايي هاي شرايين قلب كاربرد دارد.[S.G.I.M.P]
خواص و كاربرد
گياه و ميوه ان مدر و بادشكن و اشتها آور است و براي معالجه ناراحتي هاي سينه و آنژين و آسم و رفع نارسايي هاي شرايين قلب اثر مفيد دارد.غرغرهدم كرده50 رگم ميوه گياه در هزار گرم آب جوش در موارد كرم خوردگي دندانها مفيد است.در استعمال داخلي معمولا از دم كرده 50-40 گرم گياه در هزار گرم آب جوش استفاده مي شودكه 3-2 فنجان در شبانه روز ميخورند.
-
خله شيطاني
گونه ديگري كه آن هم در ايران مي ريد در كتب طب سنتي با نام عربي آن «خله شيطاني»آمده است،به فرانسويAmmi commun و به انگليسيBishop weed گويند.گياهي است از خانواده umbe lliferae و نام علمي آن Ammi majus L.مي باشد.
گياهي است علفي يكساله بلندي آن در حدود يك متر .بوته آن شبيه بوته آن شبيه بوته هويج با برگهاي بريده نخي مي باشد.اين گياه نيز ميوه اش بيشتر مصرف دارويي در طب سنتي دارد و در بوشهر ،دالكي ،آبادان،شهبازان و كشور در ارتفاع 800 متري ديده مي شود.
خواص و كاربرد
ميوه گياه مدرو بادشكن است براي رفع سو هاضمه مفيد مي باشد .از دم كرده ميوه گياه به مقدار 40 گزم ميوه در هزار گرم آب جوش استفاده يمش ود كه 3-2 فنجان در روز مي خورند براي رفع نفخ و تقويت عمومي و ازدياد ترشح ادرار نافع است.
-
كاكائو دانه درختي است به فرانسويcacao و به انگليسيCacao و درخت آن را به فرانسويCacaoyer و به انگليسي Cacao treeنامند.گرد دانه هاي بوداده ،سرخ شده و پوست كنده و كوبيده آن را اصطلاحاCocao مي نامند.
گياهي است از خانوادهSteculiaaceae،نام علمي آنTheobroma cacao L. مي باشد.
مشخصات
درختچه اي است به ارتفاع 10-8 متر،برگهاي آن بي كرك ،برق ،با دمبرگ بيضي و نوك تيز.گلهاي آن كوچك ،قرمز كه درآن 40-20 دانه به بزرگي بادام قرار دارد كه اطراف آنها را گوشت ميوه به رنگ زرد به حالت نيمه روان در حد سفيد ه تخم مرغ ،ترش مزه يا شيرين فرا گرفته است.هر دانه كاكائو به طول 3-2 شسانتي متر و به عرض 5/1-1 سانتي متر به رنگ قهوهاي مايل به قرمز است.مغز يا بادام داخل هر دانه به رنگ قهوهاي و بنفش و قرمز يا آبي سير است و داراي روغن فراوان مي باسد.
درخت كاكائو بومي مكزيك و آمريكاي مركزي است و از آنجا به خاور دور رفته و در حال حاضر در اغلب مناطق گرم دنيا براي توليد كاكئو پرورش داده مي شود.
تركيبات شيميايي
دانه ها پس از خشك شدن در حدود 50 درصد روغن دارد كه به كره كاكائو معروف است و به علاوه در حدود 4/0-3 درصد از يك آلكا لوئيد محرك به نام تئو برومين و مقدار قابل ملاحظه اي مواد ازته(_12-20)و سرانجام 10-8 درصد آميدون و مواد معدني و فرمانهاي مختلف سلولز و... مي باسد.
در دانه كاكائو علاوه بر تئوبرومين مقداري نيز كافئين وجود دارد.
پس از بو دادن و ساييده شدن و نرم كردن دانه كاكائو،گرد آن را به انگليسيCocoa گويند كه در اين حالت قسمت عمده چربي آن حذف شده است و نوشيدني آن را نيز Cocoaمي نامند.
در برگهاي جوان درخت كاكائو نيز آلكالوئيد تئوبرومين وجود دارد.
بررسي هاي شيميايي ديگري نشان مي دهد كه دردانه كاكائو تئوبرومين و ماده قرمز كاكائو يا كاكائو رد،تانن،روغن ثابت،نشاسته،پروتئين و در آخر كافئين يافت مي شود.
روغن ثابت كاكائو داراي گليسريدآرشيك اسيد،اولئيك،پالميتيك اسيدةاسته آريك اسيد[ديگانگ كو]،آليفاتيك هايدروكربن ،استيگما سترول و مخلوطي از چند سيترسترول مي باشد.
در هريك صد گرم گردد خشك كاكائو پر چربي مواد زير وجود دارد:
آب 3 گرم،پروتئين8/16گرم،چربي7/23گرم،هيدراتهاي كربن(بيشتر نشاسته)44 گرم،كلسيم 133ميلي گرم،فسفر 648 ميلي گرم،آهن 7/10 ميلي گرم، سديم 6 ميلي گرم،پتاسيم 1522 ميلي گرم،ويتامينA 30واحدبين المللي ،تيامين حدود 11/0ميلي گرم،رايبون فلاوين 46/0 ميلي گرم،نياسين4/2 ميلي گرم،ويتامينc صفر.
در هريكصد گرم گرد خشك كاكائو با چربي متوسط مواد زير وجود دادر:
آب 5-4 گرم،پروتئين 19-17 گرم، پروتئين 19-17 گرم،چربي19-13 گرم،هيدراتهاي كربن(بيشتر نشاست) 47 گرم،كلسيم 152-123 ميلي گرم،فسفر 686-649 ميلي گرم،آهن 7/10 ميلي گرم،سديم 6 ميلي گرم،پتاسيم 1522 ميلي گرم،ويتامين A20 واحد بين المللي ،تيامين 11/0 ميلي گرم،رايبو فلاوين 46/0 ميلي گرم،نياسين 4/2 ميلي گرم و ويتامينC صفر.
در هريك گرم گرد خشك كاكائو كم چربي مواد زير وجود دارد:
آب 4 گرم،پروتئين20 رگم،چربي 9/7 گرم،هيدراتهاي كربن(بيشتر نشاسته)58 گرم،كلسيم 153 ميلي گرم،كلسيم 153 ميلي گرم ،فسفر 752 ميلي گرم ،آهن 7/10 ميلي گرم،سديم 6 ميلي گرم،پتاسيم1522 ميلي گرم،ويتامينA 10 ميلي گرم،تيامين 11/0 ميلي گرم،رايبو فلاوين 46/0 ميلي گرم ،نياسين 4/2 ميلي گرم و يتامينc صفر.
خواص و كاربرد
ماده چربي كه از دانه هاي سرخ شده كاكائو حاصل مي شودنرم كننده است و براي تركهاي دست در اثر سرما و تركهاي لب مفيد است.ماده تئوبرومين دانه كاكائو مدراست و مقدار خوراك آن در هر بار تا يك گرم و حداكثر 3 گرم در 24 ساعت تجويز مي شود.گرد كاكائو درشيريني سازي مصارف وسيعي دارد و به علاوه براي تهيه كره كاكائو به كار مي رود.
-
كاكائو دانه درختي است به فرانسويcacao و به انگليسيCacao و درخت آن را به فرانسويCacaoyer و به انگليسي Cacao treeنامند.گرد دانه هاي بوداده ،سرخ شده و پوست كنده و كوبيده آن را اصطلاحاCocao مي نامند.
گياهي است از خانوادهSteculiaaceae،نام علمي آنTheobroma cacao L. مي باشد.
مشخصات
درختچه اي است به ارتفاع 10-8 متر،برگهاي آن بي كرك ،برق ،با دمبرگ بيضي و نوك تيز.گلهاي آن كوچك ،قرمز كه درآن 40-20 دانه به بزرگي بادام قرار دارد كه اطراف آنها را گوشت ميوه به رنگ زرد به حالت نيمه روان در حد سفيد ه تخم مرغ ،ترش مزه يا شيرين فرا گرفته است.هر دانه كاكائو به طول 3-2 شسانتي متر و به عرض 5/1-1 سانتي متر به رنگ قهوهاي مايل به قرمز است.مغز يا بادام داخل هر دانه به رنگ قهوهاي و بنفش و قرمز يا آبي سير است و داراي روغن فراوان مي باسد.
درخت كاكائو بومي مكزيك و آمريكاي مركزي است و از آنجا به خاور دور رفته و در حال حاضر در اغلب مناطق گرم دنيا براي توليد كاكئو پرورش داده مي شود.
تركيبات شيميايي
دانه ها پس از خشك شدن در حدود 50 درصد روغن دارد كه به كره كاكائو معروف است و به علاوه در حدود 4/0-3 درصد از يك آلكا لوئيد محرك به نام تئو برومين و مقدار قابل ملاحظه اي مواد ازته(_12-20)و سرانجام 10-8 درصد آميدون و مواد معدني و فرمانهاي مختلف سلولز و... مي باسد.
در دانه كاكائو علاوه بر تئوبرومين مقداري نيز كافئين وجود دارد.
پس از بو دادن و ساييده شدن و نرم كردن دانه كاكائو،گرد آن را به انگليسيCocoa گويند كه در اين حالت قسمت عمده چربي آن حذف شده است و نوشيدني آن را نيز Cocoaمي نامند.
در برگهاي جوان درخت كاكائو نيز آلكالوئيد تئوبرومين وجود دارد.
بررسي هاي شيميايي ديگري نشان مي دهد كه دردانه كاكائو تئوبرومين و ماده قرمز كاكائو يا كاكائو رد،تانن،روغن ثابت،نشاسته،پروتئين و در آخر كافئين يافت مي شود.
روغن ثابت كاكائو داراي گليسريدآرشيك اسيد،اولئيك،پالميتيك اسيدةاسته آريك اسيد[ديگانگ كو]،آليفاتيك هايدروكربن ،استيگما سترول و مخلوطي از چند سيترسترول مي باشد.
در هريك صد گرم گردد خشك كاكائو پر چربي مواد زير وجود دارد:
آب 3 گرم،پروتئين8/16گرم،چربي7/23گرم،هيدراتهاي كربن(بيشتر نشاسته)44 گرم،كلسيم 133ميلي گرم،فسفر 648 ميلي گرم،آهن 7/10 ميلي گرم، سديم 6 ميلي گرم،پتاسيم 1522 ميلي گرم،ويتامينA 30واحدبين المللي ،تيامين حدود 11/0ميلي گرم،رايبون فلاوين 46/0 ميلي گرم،نياسين4/2 ميلي گرم،ويتامينc صفر.
در هريكصد گرم گرد خشك كاكائو با چربي متوسط مواد زير وجود دادر:
آب 5-4 گرم،پروتئين 19-17 گرم، پروتئين 19-17 گرم،چربي19-13 گرم،هيدراتهاي كربن(بيشتر نشاست) 47 گرم،كلسيم 152-123 ميلي گرم،فسفر 686-649 ميلي گرم،آهن 7/10 ميلي گرم،سديم 6 ميلي گرم،پتاسيم 1522 ميلي گرم،ويتامين A20 واحد بين المللي ،تيامين 11/0 ميلي گرم،رايبو فلاوين 46/0 ميلي گرم،نياسين 4/2 ميلي گرم و ويتامينC صفر.
در هريك گرم گرد خشك كاكائو كم چربي مواد زير وجود دارد:
آب 4 گرم،پروتئين20 رگم،چربي 9/7 گرم،هيدراتهاي كربن(بيشتر نشاسته)58 گرم،كلسيم 153 ميلي گرم،كلسيم 153 ميلي گرم ،فسفر 752 ميلي گرم ،آهن 7/10 ميلي گرم،سديم 6 ميلي گرم،پتاسيم1522 ميلي گرم،ويتامينA 10 ميلي گرم،تيامين 11/0 ميلي گرم،رايبو فلاوين 46/0 ميلي گرم ،نياسين 4/2 ميلي گرم و يتامينc صفر.
خواص و كاربرد
ماده چربي كه از دانه هاي سرخ شده كاكائو حاصل مي شودنرم كننده است و براي تركهاي دست در اثر سرما و تركهاي لب مفيد است.ماده تئوبرومين دانه كاكائو مدراست و مقدار خوراك آن در هر بار تا يك گرم و حداكثر 3 گرم در 24 ساعت تجويز مي شود.گرد كاكائو درشيريني سازي مصارف وسيعي دارد و به علاوه براي تهيه كره كاكائو به كار مي رود.
-
گلپر
نامي است كه در اغلب مدارك علمي براي Berce de perse ذكر شده است.گلپر به گياه و در عين حال گرد حاصل از دانه ساييده آن نيز گفته مي شود.به فرانسويBerce de perse و به انگليسي Persian marjorramگفته مي شود.گياهي است از خانوادهUmbelliferae ،نام علمي انHeracleum persicum Desf. مي باشد.
مشخصات
گياهي است علفي چند ساله و كليه اعضاي آن معطر مي باشد.برگهاي ان با چاكهاي عميق به شكل پنجه غاز شبيه برگ انژليكا به طوري كه اين چاكها برگ را به چند نيمه برگ تقسيم مي كندو هر نيمه برگ نوك تيز و دندانه دار است.گلهاي آن سفيد ،مجتمع به صورت چتر در انتهاي ساقه هاي گل دهنده در قسمت بالاي گياه ظاهر مي شود.ميوه ان تخم مرغي كمي ضخيم و معطر به رنگ سبز تيره به طول 5/1-1 سانتي متر است.
اين گياه در دامنه هاي البرز ،شميرانات،و ييلاقات اطراف تهران در تهران وگچسر و در مناطق غرب ايران به طور خودرو مي رويد.
تركيبات و خواص
از نشر تركيبات شيمياي در گياه گلپر بخصوص در دانه هاي ان اسانس روغني فرار وجود دارد كه از گرد آن براي معطر ساختن بعضي غذاها استفاده مي شود.از نظر خواص درماني گلپر ضد نفخ است و به هاضمه و رفع سو هاضمه كمك ميكند.
در مدارك ديگري از جمله آقاي حسين گل گلاب در گيا،گونه ديگري از را به نام گلپر ذكر كرده است كه تصور نمي رود در ايران برويد.اين گونه را به فرانسوي Grande berande گويند.گياهي است از خانوادهUmbelliferae ،نام علمي انHeracleum spondylium است.اين گياه دو ساله است با برگهاي پنجه اي پوشيده از كرك.ارتفاع آن تا 5/1 متر مي رسد،گلها سفيد مجتمع به صورت چتر در بالاي گياه ،در اوايل تابستان ظاهر مي شود.اين گياه در اوايل رشد علوفه خوبي براي دام است ولي همين كه مسن مي شود خشبي شده و در ضمن سمي مي شود.
در ارضي مرطوب مي رويد.انتشار آن به سرعت انجام مي گيرد ونوعي علف هرز سمجي است كه براي از بين بردن آن بايد آن را قبل از ظهور گلها و به دانه نشستن ،كند و از بين برد.
-
نظري به تحقيقات علمي جديد در مورد خواص درماني فلفل قرمز تند
طبق نظر كارشناسان طبيعت درماني : فلفل قرمز يكي از گياهان بسيار مفيد درماني است . فلفل قرمز را نبايد با فلفل سايه يا سركه و يا خرد ل كه هر يك به نوعي در رديف چاشني هاي تند هستند اشتباه كرد ، زيرا اينها محرك هستند در صورتي كه فلفل قرمز ارامبخش و مسكن است . مثلا گرد فلفل قرمز را براحتي مي توان روي زخمهاي باز يا كهنه گذارد و بسيار شفا بخش است و هيچ گونه تحريكي نمي كند . ولي فلفل سياه و خردل و سركه اگر روي زخم گذارده شد تحريك مي كنند و خاصيت التيام زخم ندارند. ضماد آن براي روماتيسم و التهابها و ذات الجنب به صورت استعمال خارجي و در برخي موارد حتي به صورت مصرف داخلي بسيار كمك مي كمند . در مصرف داخلي درعين حال كه نيرو بخش است ضد اسپاسم نيز مي باشد . براي كليه طحال و لوزالمعده مفيد است در موارد قفل شدن فك ها كه در برخي موارد رخ ميدهد اثر مفيد دارد .
در مورد يبوست گرد فلفل قرمز مفيد است زيرا حركت دودي كشل روده ها را تحريك مي كند . براي حصول اين منظور هر روز به مقدار كم بايد با غذا مصرف شود . در سرماخوردگي ها مصرف فلفل قرمز با دوز بالا اثر مفيد و سريع دارد . منظور از دروز بالا در حدو 600 ميلي گرم تا يك گرم است. بديهي است دوز بالابراي اشخاص مختلف فرق مي كند برخي بيشتر از ديگران احتيا ج دارند . براي تسكين سرفه هاي شديد بخصوص در مواردي كه اخلاط زايدي در بيماري تنفسي هست فلفل قرمز در بيرون انداختن اخلاط بسيار كمك مي كند و در نتيجه سرفه رفع مي شود فلفل قرمز در موارد حمله هاي خفگي مبتلايا ن به اسم اثر مفيد دارد . ( البته اگر الرژي نداشته باشند. )
فلفل قرمز يك ماده ضد عفوني كننده است بنابر اين به صورت غرغره براي ضر عفوني حلق توصيه مي شود .
به صورت مشمع طبي فلفل قرمز براي رفع احتقانهاي حاد در موارد بيماري هاي ذات الريه و ذات الجنب و ساير موارد مشابه اثر مفيد دارد .
فلفل قرمز بهترين محرك مفيد و شفا بخش در موارد اصهال ساده و اسهال خوني مي باشد . باري رفع گرفتگي عضلات كه به دراج شدن معروف است فلفل قرمز بسيار مفيد است.
نظري به نتا يج تحقيقات جديد علمي جهان : فلفل قرمز بهترين داروي ريه و خلط اور و قوي است وبراي پيش گيري و تسكين برونشيت مزمن و امفيزما مفيد است . ضد احتقان مي باشد وبراي حلا شدن لخته هاي خون ككمك مي كند ومسكن درد است. و با خوردن ان ايجاد لذت و نشاط مي شود .
اگر مقدار 20 – 10 قطره سوس فلفل قرمز تند را در يك گيلاس آب ريخته و هر روز بخورند ويا 3 بار در هفته غذاي تند يا فلفل قرمز بخورند مجاري تنفيسي بدن را از احتقان رهامي سازد ، از برونشيت مزمن پيش گيري مي كند و سرماخوردگي و برونشيت را ارام مي بخشد . خوردن دو قاشق قهوه خوري از گرد فلفل قرمز مكزيكي مكانيسم حل كردن لخته خون در بدن را تحريك و فعال ميكند . و انسان را در مقابل حمله هاي قلبي و سنكوپ حفظ مي نمايد
-
هندوانه Watermelon
نام علمی Citrullus vulgaris
كليات گياه شناسي
هندوانه گياهي است يكساله ويك پايه ساقه آن خزنده و پيچك درد و برگهاي آن پهن با بريدگيهاي عميق مي باشد . گلهاي آن كوچك و زردرنگ است . ميوه آن رگد يا دراز . پوست آن سبز رنگ و داخل آن قرمز مي باشد . تخمه هندوانه بر حسب انواع مختلف آن ممكن است سياه ، قرمز ، سفيد و يا زرد باشد .
تركيبات شيميايي:
هندوانه داراي اسيد آمينه اي بنام سيترولين و موادي بنام كاروتن و ليكوپن و نوعي قند بنام مانيتول مي باشد
در صد گرم هندوانه مواد زير موجود است
آب 92 گرم
پروتئين 0/5 گرم
مواد چربي 0/2 گرم
نشاسته 6 گرم
كلسيم 0/7 ميلي گرم
فسفر 10 ميلي گرم
آهن 0/5 ميلي گرم
سديم 1 گرم
پتاسيم 100 ميلي گرم
ويتامين آ 600 ميلي گرم
ويتامين ب 1 0/03 ميلي گرم
ويتامين ب 2 0/3 ميلي گرم
ويتامين ب 3 0/2 ميلي گرم
ويتامين ث 8 ميلي گرم
تخم هندوانه داراي حدود 30 درصد روغن است كه از نظر خواص شيميايي مانند روغن بادام مي باشد .
خواص داروئي:
هندوانه از نظر طب قديم ايران سرد و تر است . گرما را برطرف مي كند و بهترين ميوه تابستان است .
1)هندوانه مدر است و به پائين آوردن فشار خون كمك مي كند
2)هندوانه معده را تقويت مي كند
3)پوست سفيد داخل هندوانه براي زخم گلو و دهان بسيار موثر است
4)مغز تخمه هندوانه كرم هاي معده و روده را از بين مي برد
5)هندوانه براي ورم مثانه مفيد است
6)هندوانه بدن را تازه شاداب مي كند
7)هندوانه براي اشخاص گرم مزاج بسيار خوب است
8)آب هندوانه مخلوط با سكنجبين علاج كننده يرقان و دفع كننده سنگ كليه است
9)براي خنك كردن بدن در روزهاي گرم تابستان هندوانه را با شكر بخوريد
10)براي برطرف كردن تب و اخلاط بدن هندوانه را با شير خشت بخوريد
11)براي رفع خارش بدن هندوانه را با تمبر هندي بخوريد
12)هندوانه را بايد هميشه بين دو غذا خورد يعني تقريبا سه ساعت بعد از غذا و يكساعت قبل از غذا . زيرا اگر بلافاصله بعد از غذا خوزده شود در هضم غذا اختلال ايجاد مي كند همچنين نبايد آنرا با ميوه هاي ديگر مخلوط كرد زيرا توليد نفخ شكم مي كند
مضرات :
هندوانه براي اشخاص سرد مزاج و آنهائيكه داراي معده سرد مي باشند مناسب نيست . اينگونه اشخاص اگر مي خواهند هندوانه بخورند بايد آنرا با شكر ، ويا عسل و يا گل قند بخورند .
همچنين هندوانه در اشخاص سرد مزاج باعث درد مفاصل و ضعف جنسي مي شود
-
فلفل از نظر پاك كردن ريه ها
طبق نظر دگتر زيمنت كه از كارشناسان معروف بيمري ذات الريه است ، فلفل قمزبراي انواع شكلهاي برونشيتهاي مزمن و امفيزما مفيد است . دكتر زيمنت ميگويد شاد يدر اثر ماده تند كاپسائي سين در فلفل قرمز كه دهان و زبان را مي سوزانداين گياه در رديف داروهاي موثر سينه اي و خلط آور قرار گرفته است. دكتر زيمنت فلفل قرمز را ، روبي توسين طبيعي مي نامد . توجيه دكتر زيمنت اين است .، همين كه فلفل قرمز خوردهشد معده تحريك دشه و خود به خود به سلولهاي برونشها علامت ميدهد كه مايعي ترشح كرده و موجب رقيق شدن و كاهش لزجي و چسبندگي اخلاط ريه و گلو گردند و در نتيجه اخلاط به راحتي خارج مي شوند . تحقيقات علمي او نشان ميدهد كه خوردن فلفل قرمز براي پيشگيري برونشيت مزمن مفيد است و اگر شروع شده باشد نيز كمك مي كند بيمار براحتي با آن مدارا كند.
تحقيقات علمي محققان سوئدي در مورد جانوران آزمايشگاهي نشان مي دهد كه مصرف يك دور از ماده كاپسائي سين موجب كاهش حساسيت ريه ها شده و قسمتي از آسيبهاي وارده به سلولها برونشها و تراخه را كاهش داده و انقباضهاي برونشي كه در اثر كشدن سيگار ايجادشده رفع مي نمايد . با اين توجيه فلفل قرمز ممكن است براي مبتلايان به آسم و ساير بيماران مبتلا به ناراحتي هاي مجاري تنفسي كمك نمايد ( البته اگر آلرژي نداشته باشند و آسم آنها آسم الرژيك نباشد . ) دكتر زيمنت همچنين معتقد است كه فلفل رمز موجب پاك كردن سينوسها مي شود و در موارد سرماخوردگي هاي معمولي نيز مفيد است.
فلفل به عنوان مسكن درد .
در طب سنيت يكهن جهان معمول بوده است كه از عصاره فلفل قرمز تند براي بي هوشي هاي موضعي در موارد دندان درد و براي درمان ورم ملتحمه استفاده مي كرده اند . در توصيه هاي پزشكي حكماي طب سنتي ايران آمده است كه براي تسكين درد در ناحيه اي از بدن ضماد فلفل قرمز مخلوط با آرد عدس تجويز مي شده است. طبق تحقيقات توماس بركس مدير گروه دارو شناسي در مركز تحقيقات علوم پزشكي تووسان وابسته به دانشگاه اريزونا ، يكتزريق از ماده كاپسائي سين انواعي از درد هاي مزمن خوك آزمايشگاهي را در مدت يك هفته كاملا تسكين داده است و اگر پماد كاپسائي سين روي پوست ماليده شود موجب كاهش دردهاي مبهم مي شود . دكتر بركس معتقد است ديري نخواهد پايييد كه ماده كاپسائي سين در رديف دارو هاي مسكن در د بخصوص دردهاي ارتروزي به بازار عرضه شود .
طبق نظر دكتر پل روزن كارشناس روان شناس يد ر دانشگاه پنسيلوانيا ، وقتي كه پس از خوردن فلفل قرمز از تندي ان در دهان احساس سوزش مي كنيد ، احساس با نتيجه خوبي است زيرا احساس سوزش و تندي در زبان و گلو مغز را تحريك مي كند كه ماده اي به نام اندورفين ترشح كند كه نوعي مورفين طبيعي است و باعث از بين بردن احساس درد و ايجاد كمي احساس فرح و نشاط مي شود.
اندورفين از دسته مواد شيميايي مغز هستند كه منشا شادي و ايجاد حظ و لذت مي باشند . در عين حال دكتر روزن كه خواص فلفل قرمز تند را در مكزيك و در امريكا در قشر وسيعي مطالعه كرده است ، اضافه مي نمايد اشخاصي كه به طور مستمر فلفل قرمز مصرف مي كنند تاثير آن براي ايجاد نشاط و لذت بتدريج كاهش مي يابد و براي وصول مسرت و نشاط كافي بايد مقدار بيشتري بخورند تا آن حالت به انان دست دهد .
به عبارت بهتر اين قبيل اشخاص به نوعي اعتياد رسيده اند و ايجاد حظ و نشاط دائمي براي آنها غير قابل درك مي باشد.
نكته اي كه ذكرش در اينجا لازم است اين است كه خوردن فلفل قرمز در عده اي ايجاد ناراحتي مي نمايد و اشخاصي كه داراي مزاج گرم هستند نمي توانند فلفل قرمز تند را بخصوص د رمصارف داخل تحمل نمايند و به علاوه اشخاصي كه آلرژي دارند از خوردن و مصرف آن محروم مي باشند به هر حال بهتر است مصرف فلفل قرمز تند هميشه با جلب نظر و مشورت با كارشناسان گياه درماني و پزشكان باشد .
براي رفع تندي فلفل قرمز تند توصيه هاي مختلفي هست . در هندوستان مرسوم است كمي ماست مي خورند بلافاصله التهاب زبان و معده آرام مي شود. در تايلند دانشمندان معتقدند كه ماده فعال تندي فلفل قرمز در چربي حل مي شود لذا براي رفع تندي قدري شير پرچربي يا بستني چرب مي خورند . معمولا شير تاثيرش سريعتر و بهتر است.
-
اويشن
گياهي است كه به فارسي «آويشن»و در كتب طب سنتي فارسي با نام «حاشا»،«اوشن» و «صعتر الحمير»نام برده شده.در مناطق مختلف ايران گونه هاي مختلف ايران گونه هاي مختلف با اسامي محلي متفاوتي شناخته مي شود از جمله در همدان آن را «آزربه»در اطراف تهران«آويشن يا آويشم»ودر طالقان«زروه» در آذربايجان و مناطق تركي زبان «ككليك اوتي»يا «كاكله اوتي» و در ساير مناطق «صعتر»،«اوشن»،«اشمه كوهي»و،«سي سنبر»و «سوسنبر »ناميده مي شود.
گياهي است از خانوادهLabiatae ياMenthaceae از جنس:Thymus به فرانسويThym و گونه وحشي آن Thym serpoletو به انگليسي Thymeگفته مي شود.نام علميThymus vulgaris آن است.
در ايران گونه هاي مختلفي از اين گياه از آويشن كه به صورت گياهي علفي است تا انواعي كه به صورت درختچه هستند مي رويد، از جملهThymus communis كه در مزارع نيز كاشته مي شود و Thymus serpylliumكه سي سنبر يا سوسنبر است و در واقع گونه وحشي آويشم مي باشد و همچنين گونه هاي :T. fedischenkoi Ronn. و درمناطق مختلف ايران از جمله در ارتفاعات منجيل ،در ارك،كردستان،كرمانشاه،دامن ه هاي جنوبي البرز،آزاد بر طالقان،توچال،دره كرج،آذربايجان،كرمان،شاهوا ر كوه در ارتفاعات 37000-2900 متر،اورمان كردستان،رودبار،نور كجور،دره چهل دختر گرگان شناسايي شده است.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي آزربه(T.vulgaris) داراي حدود 2 .احد درصد اسانس است و اسانسي كه از گل و برگهاي آن گرفته مي شود در حدود 45 درصد تيمول داردو ضمنا داراي كاروكرول،سيمن،آلپينن،بور نئول،لينالول ،بورنيل آستات مي باشد و به علاوه اولئانوليك اسيد و ايزومر آن اورسوليك اسيد نيز از آن جدا شده است در گزارش ديگري در مورد تركيبات شيميايي گياه آمده است.
گياه داراي تيمول ،پارتيمول،پينن،لينالول و كارواكرول ميباشد.
مشخصات
آزربه گياهي است علفي چند ساله كه شبيه به صعتر و پونه كوهي است نواحي با اقليم مديترانه اي و قسمتهاي نيم گرم و معتدل آسيا و اروپا براي رشد اين گياه مناسب است.در ايران تقريبا دذر تمام مناطق معتدل مي رويد و گونهT.communis آن را در مزارع نيز مي توان تكثير نمود.
در باغها به عناون گياه زميني گلدار زيبا در حاشيه چمنها و درRock garden كاشته مي شود.گياهي است داراي ساقه هاي متعدد و كوتاه ،بلندي انها 50-20 سانتي متر و داراي ريشهاي با الياف چوبي مي باشد.برگهاي ان به رنگ خاكستري خيلي كوچك و در اغلب گونه ها كركدار و در گونه وحشي آن يعني سرپوله بي كرك است ،به طول متوسط 6 ميلي متر و عرض متوسط 2 ميلي متر و گلهاي آن كوچك خوشه اي و به رنگ سفيد مايل به بنفش و سرخ و خيلي مورد علاقه زنبور عسل مي باشدوتخم ان ريز و كوچكتر از تخم خردل است.
از نظر آب و هواوخاك ،آويشن ،آب وهواي ملايم متمايل به گرم وخاك هاي با زه كشي رو به آفتاب را ترجيح ميدهد .
تكثير آن با قلمه و يا بذر صورت مي گيرد و فواصل بوته ها در محل اصلي بين خطوط كاشت 1 متر وبين بوته ها 30 سانتي متر مناسب است.وجين علفهاي هرز براي رشد آن ضروري است.
قلمه آويشن از ريشه جوشهاي ان در ارديبهشت تهيه و كاشته مي شود و اگر با بذر تكثير مي شود بين اسفند تا خرداد هر وقت مي توان ان را كاشت.
آزربه هر چند گياهي است چند ساله و دايمي ولي بهتر است مزرعه ان هر سه سال يكبار به كلي برداشت شده شخم خورده و كشت آن تجديد شود تا بوته ها قوي ،پربرگ شده و گل بدهد.
گلهاي آزربه در اواخر خرداد و اوايل تير ظاهر مي شود و برداشت گياه براي مصارف طبي و ادويه اي بايد زماني كه شكوفه ها تازه ظاهر شده اند،انجام شود و شكوفه ها و برگها و ساقه هاي نازك ان تا حد 12-10 سانتي متر از سر بوته برداشت شود كه بعدا آنها را در سايه خشك كرده ونگهداري نمايند.
در بعضي مناطق مي توان در هر سال دو بار سرشاخه ها و برگها را چيد و محصول برداشت نمود.به طور متوسط مزارعي كه خوب كاشته شده و مراقبت شود و مي توان 2-1 تن در هكتار محصول خشك برداشت نمود.گل آويشم خيلي معطر و به عناون ادويه در آشپزخانه مصارف متعددي دارد.
از تقطير برگهاي گياه در حدود يك درصد روغن تيمول به دست مي آيد.تيمول يك فنل متبلور سفيد رنگي است با فرمول خام C1. H13 OHكه داراي خاصيت ضد عفوني قوي و قارچ كشي است و در عطر سازي مصرف دارد.
خواص كاربرد
روغن تيمول يا تيمن كه در تركيب اسانس گياه وجود دارد،منشا اصلي خواص ضد عفوني كننده آزربه مي باشد،از طريق مخاط جذب مي شود و از راه ادرار دفع مي شود ور نگ ادرار را تيره يا سياه مي سازد.خاصيت ضد ميكروب و ضد قارچ و ضد انگل تيمول در طب جديد نيز مورد توجه است و به دليل وجود تيمول در گياه آزربه ازجوشانده آن براي ضدعفوني كردن و پانسمان و شست و شوي زخمها به نحو موثري استفاده مي شود.در دارو سازي براي تهيه محلولهاي غرغره ضد عفوني حلق و قطره هاي 1د سرفه و در دندان پزشكي براي تهيه محلولهاي شست و شوي دهان كاربرد دارد.در تجارت دارويي به عنوان قارچ كش معروف است.در بيماري هاي قارچي به علت اثر زياد كه دربيماري اكتي نوميكروزيس دارد ،يك درصد محلول تيمول را روي پوست و محل زخم مي مالند و ممكن است به جاي تيمول روزي سه تيمول از 60 درصد جوشانده گياه آزربه يا حاشا استفاده شود.
اكتي نوميكروزيس يك بيماري غير مسري قارچي در حيوانات است كه به انسان منتقل مي شود.عامل اين بيماري ،قارچي است به نامActinomyces از خانوادهAcitinomycetaceae كه معمولا در دهان و آرواره هاي بخصوص موجدار و ناصاف حمله مي كند و گاهي به مغز و ريه نيز حمله ور مي شود. در گاوان ان را Actinomyces bovis ودر انسان Actinomyces israelii مي نامند .تا قبل از كشف آنتي بيوتيك هاي جديد معالجه با اين بيماري به طريقي كه در بالا ذكر شد با حاشا يا ماده عامل ان تيمول انجام ميگرفته ولي پس از آن معمولا از نظر تسريع عمل ،اين بيماري را با استعمال دراز مدت پيني سيلين معالجه مي نمايند و در درجه دوم بعد زا پيني سيلين ممكن است از تتراسيلين استفاده نمود.جراحي براي خارج كردن قسمت هاي زخم توام با درمان شيميايي نيز معمول است ولي هنوز هم درمان با تيمول به عنوان دارويي كه ضمن معالجه ،عوارض جنبي آنتي بيوتيك ها را ندارد مورد توجه بسياري از پزشكان دنياست.
در طب سنتي از نظر طبيعت عده اي از حكماي معروف از جمله شيخ الرئيس ابوعلي سيناو بغدادي و ديگران حاشا را گرم و خشك مي دانند .از نظر خواص گرم كننده قوي و مدر بول و حيض ،عرق و شير مي باشد.خارج شدن جنين و مشيمه را تسهيل مي كند و باز كننده گرفتگي روده ها و پاك كننده سينه مي باشد.براي تنگي نفس و تقويت معده ،كبد ،طحال و كليه و همچنين براي تحليل اماس و خون منجمد شده دراثر سموم نباتي و حيواني مفيد است .براي بند اوردن خون از سينه و كشتن و خارج كردن انگل هاي معده به خصوص انگلي به نام آنسيلوستوما كه نوعي نماتود از خانواده مي باشد،بسيار موثر است براي دفع انگل فوق الذكر توصيه مي شود كه روز قبل يك مسهل گياهي موثر با تطبيق با نوع مزاج بيمار داده شود و شب با يك شام ساده 2الي 4 گرد حاشا مي خورند و صبح نيز يك مسهل آويشن نتيجه بسيار خوبي مي دهد. شكوفه حاشا به تنهايي مسهل خوبي براي سودا بوده و مي تواند جانشين آفتيمون باشد و اگر 8 گرم گرد حاشا را بانمك و سركه بياشامند ،مظهر خوبي براي بلغم مي باشد .خوردن 10 گرم حاشا مخلوط با عسل و آبگرم براي بيماري فلج ،اقوه ،فراموشي ،صرعمفيد است .خوردن تازه ان به صورت سبزي با غذا بسيار مفيد است و براي تقويت ديد چشم نافع است. معده را تقويت نموده و كمك به هضم غذا مي نماييد .آشاميدن دم كرده ان با عسل ناراحتي در تنفس را رفع مي كند .خوردن انگشت پيچ يا لعوق آن با عسل براي خارج كردن بلغم و مواد زائدي كه در سينه جمع شده است و تسكين تنگي نفس و سرفه بسيار نافع است.ضماد ان با سربراي تحليل و ورمهاي تازه و تحليل خون بسته و منجمد در اعضا مفيد است .اگر مقدار ي از حاشا را با ده برابر وزن آب انگور مخلوط نموده و بپزند كه ثلث باقي بماند در مورد جميع خواص از جرم خشك آن بهتر است.دم كرده ان براي *-*-*-*-*-*-كه ،دل پيچه ،قطره قطره ادرار كردن ، خورد كردن سنگ مثانه بسيار نافع است.مقدار خوراك از خشك و جرم ان 5 گرم است.دم كرده حاشا براي سرفه هاي سخت وبرونشيت مفيد است.حاشا در چين و ژاپن كاشته مي شود ،از جوشانده گياه به عنوان ضدسرفه و براي معالجه سياه سرفه خورده مي شود.اسانس آن ضد عفوني كننده خيلي قوي است ودر فرانسه از دم كرده 20-10 گرم گياه خشك با يك ليتر آب جوش ،براي آرام كردن سرفه 3 فنجان در روز مي خورند .در موارد آسم اين دم كرده را با عسل مخلوط كرده 3 فنجان در روز مي خورند.
توجه:با توجه به سمي بودن ماده تيمول درمصرف و خوردن ماده حاشا و تركيبات آن بايد رعايت دستورات را نمودو از اسراف در مصرف آن خودداري شود .اسراف در مصرف حاشا و تيمول ممكن است باعث اسهال و غثيان و استقراغ شود و يا ممكن است در اثر تحريك كليه ها موجب بروز آلبومين در ادرار گردد. مصرف بي رويه ي حاشا ممكن است عضلات قلب را ضعيف نمايد و همچنين اسراف در مصرف آن ممكن است ايحاد سر گيجه وبروز صداهايي درگوش كند در كتب طب سنتي در صورت بروز عوارض ان توصيه شده است از نعناع و دم كرده ان استفاده شود.
استاد ميرحیدر
-
اويشن
گياهي است كه به فارسي «آويشن»و در كتب طب سنتي فارسي با نام «حاشا»،«اوشن» و «صعتر الحمير»نام برده شده.در مناطق مختلف ايران گونه هاي مختلف ايران گونه هاي مختلف با اسامي محلي متفاوتي شناخته مي شود از جمله در همدان آن را «آزربه»در اطراف تهران«آويشن يا آويشم»ودر طالقان«زروه» در آذربايجان و مناطق تركي زبان «ككليك اوتي»يا «كاكله اوتي» و در ساير مناطق «صعتر»،«اوشن»،«اشمه كوهي»و،«سي سنبر»و «سوسنبر »ناميده مي شود.
گياهي است از خانوادهLabiatae ياMenthaceae از جنس:Thymus به فرانسويThym و گونه وحشي آن Thym serpoletو به انگليسي Thymeگفته مي شود.نام علميThymus vulgaris آن است.
در ايران گونه هاي مختلفي از اين گياه از آويشن كه به صورت گياهي علفي است تا انواعي كه به صورت درختچه هستند مي رويد، از جملهThymus communis كه در مزارع نيز كاشته مي شود و Thymus serpylliumكه سي سنبر يا سوسنبر است و در واقع گونه وحشي آويشم مي باشد و همچنين گونه هاي :T. fedischenkoi Ronn. و درمناطق مختلف ايران از جمله در ارتفاعات منجيل ،در ارك،كردستان،كرمانشاه،دامن ه هاي جنوبي البرز،آزاد بر طالقان،توچال،دره كرج،آذربايجان،كرمان،شاهوا ر كوه در ارتفاعات 37000-2900 متر،اورمان كردستان،رودبار،نور كجور،دره چهل دختر گرگان شناسايي شده است.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي آزربه(T.vulgaris) داراي حدود 2 .احد درصد اسانس است و اسانسي كه از گل و برگهاي آن گرفته مي شود در حدود 45 درصد تيمول داردو ضمنا داراي كاروكرول،سيمن،آلپينن،بور نئول،لينالول ،بورنيل آستات مي باشد و به علاوه اولئانوليك اسيد و ايزومر آن اورسوليك اسيد نيز از آن جدا شده است در گزارش ديگري در مورد تركيبات شيميايي گياه آمده است.
گياه داراي تيمول ،پارتيمول،پينن،لينالول و كارواكرول ميباشد.
مشخصات
آزربه گياهي است علفي چند ساله كه شبيه به صعتر و پونه كوهي است نواحي با اقليم مديترانه اي و قسمتهاي نيم گرم و معتدل آسيا و اروپا براي رشد اين گياه مناسب است.در ايران تقريبا دذر تمام مناطق معتدل مي رويد و گونهT.communis آن را در مزارع نيز مي توان تكثير نمود.
در باغها به عناون گياه زميني گلدار زيبا در حاشيه چمنها و درRock garden كاشته مي شود.گياهي است داراي ساقه هاي متعدد و كوتاه ،بلندي انها 50-20 سانتي متر و داراي ريشهاي با الياف چوبي مي باشد.برگهاي ان به رنگ خاكستري خيلي كوچك و در اغلب گونه ها كركدار و در گونه وحشي آن يعني سرپوله بي كرك است ،به طول متوسط 6 ميلي متر و عرض متوسط 2 ميلي متر و گلهاي آن كوچك خوشه اي و به رنگ سفيد مايل به بنفش و سرخ و خيلي مورد علاقه زنبور عسل مي باشدوتخم ان ريز و كوچكتر از تخم خردل است.
از نظر آب و هواوخاك ،آويشن ،آب وهواي ملايم متمايل به گرم وخاك هاي با زه كشي رو به آفتاب را ترجيح ميدهد .
تكثير آن با قلمه و يا بذر صورت مي گيرد و فواصل بوته ها در محل اصلي بين خطوط كاشت 1 متر وبين بوته ها 30 سانتي متر مناسب است.وجين علفهاي هرز براي رشد آن ضروري است.
قلمه آويشن از ريشه جوشهاي ان در ارديبهشت تهيه و كاشته مي شود و اگر با بذر تكثير مي شود بين اسفند تا خرداد هر وقت مي توان ان را كاشت.
آزربه هر چند گياهي است چند ساله و دايمي ولي بهتر است مزرعه ان هر سه سال يكبار به كلي برداشت شده شخم خورده و كشت آن تجديد شود تا بوته ها قوي ،پربرگ شده و گل بدهد.
گلهاي آزربه در اواخر خرداد و اوايل تير ظاهر مي شود و برداشت گياه براي مصارف طبي و ادويه اي بايد زماني كه شكوفه ها تازه ظاهر شده اند،انجام شود و شكوفه ها و برگها و ساقه هاي نازك ان تا حد 12-10 سانتي متر از سر بوته برداشت شود كه بعدا آنها را در سايه خشك كرده ونگهداري نمايند.
در بعضي مناطق مي توان در هر سال دو بار سرشاخه ها و برگها را چيد و محصول برداشت نمود.به طور متوسط مزارعي كه خوب كاشته شده و مراقبت شود و مي توان 2-1 تن در هكتار محصول خشك برداشت نمود.گل آويشم خيلي معطر و به عناون ادويه در آشپزخانه مصارف متعددي دارد.
از تقطير برگهاي گياه در حدود يك درصد روغن تيمول به دست مي آيد.تيمول يك فنل متبلور سفيد رنگي است با فرمول خام C1. H13 OHكه داراي خاصيت ضد عفوني قوي و قارچ كشي است و در عطر سازي مصرف دارد.
خواص كاربرد
روغن تيمول يا تيمن كه در تركيب اسانس گياه وجود دارد،منشا اصلي خواص ضد عفوني كننده آزربه مي باشد،از طريق مخاط جذب مي شود و از راه ادرار دفع مي شود ور نگ ادرار را تيره يا سياه مي سازد.خاصيت ضد ميكروب و ضد قارچ و ضد انگل تيمول در طب جديد نيز مورد توجه است و به دليل وجود تيمول در گياه آزربه ازجوشانده آن براي ضدعفوني كردن و پانسمان و شست و شوي زخمها به نحو موثري استفاده مي شود.در دارو سازي براي تهيه محلولهاي غرغره ضد عفوني حلق و قطره هاي 1د سرفه و در دندان پزشكي براي تهيه محلولهاي شست و شوي دهان كاربرد دارد.در تجارت دارويي به عنوان قارچ كش معروف است.در بيماري هاي قارچي به علت اثر زياد كه دربيماري اكتي نوميكروزيس دارد ،يك درصد محلول تيمول را روي پوست و محل زخم مي مالند و ممكن است به جاي تيمول روزي سه تيمول از 60 درصد جوشانده گياه آزربه يا حاشا استفاده شود.
اكتي نوميكروزيس يك بيماري غير مسري قارچي در حيوانات است كه به انسان منتقل مي شود.عامل اين بيماري ،قارچي است به نامActinomyces از خانوادهAcitinomycetaceae كه معمولا در دهان و آرواره هاي بخصوص موجدار و ناصاف حمله مي كند و گاهي به مغز و ريه نيز حمله ور مي شود. در گاوان ان را Actinomyces bovis ودر انسان Actinomyces israelii مي نامند .تا قبل از كشف آنتي بيوتيك هاي جديد معالجه با اين بيماري به طريقي كه در بالا ذكر شد با حاشا يا ماده عامل ان تيمول انجام ميگرفته ولي پس از آن معمولا از نظر تسريع عمل ،اين بيماري را با استعمال دراز مدت پيني سيلين معالجه مي نمايند و در درجه دوم بعد زا پيني سيلين ممكن است از تتراسيلين استفاده نمود.جراحي براي خارج كردن قسمت هاي زخم توام با درمان شيميايي نيز معمول است ولي هنوز هم درمان با تيمول به عنوان دارويي كه ضمن معالجه ،عوارض جنبي آنتي بيوتيك ها را ندارد مورد توجه بسياري از پزشكان دنياست.
در طب سنتي از نظر طبيعت عده اي از حكماي معروف از جمله شيخ الرئيس ابوعلي سيناو بغدادي و ديگران حاشا را گرم و خشك مي دانند .از نظر خواص گرم كننده قوي و مدر بول و حيض ،عرق و شير مي باشد.خارج شدن جنين و مشيمه را تسهيل مي كند و باز كننده گرفتگي روده ها و پاك كننده سينه مي باشد.براي تنگي نفس و تقويت معده ،كبد ،طحال و كليه و همچنين براي تحليل اماس و خون منجمد شده دراثر سموم نباتي و حيواني مفيد است .براي بند اوردن خون از سينه و كشتن و خارج كردن انگل هاي معده به خصوص انگلي به نام آنسيلوستوما كه نوعي نماتود از خانواده مي باشد،بسيار موثر است براي دفع انگل فوق الذكر توصيه مي شود كه روز قبل يك مسهل گياهي موثر با تطبيق با نوع مزاج بيمار داده شود و شب با يك شام ساده 2الي 4 گرد حاشا مي خورند و صبح نيز يك مسهل آويشن نتيجه بسيار خوبي مي دهد. شكوفه حاشا به تنهايي مسهل خوبي براي سودا بوده و مي تواند جانشين آفتيمون باشد و اگر 8 گرم گرد حاشا را بانمك و سركه بياشامند ،مظهر خوبي براي بلغم مي باشد .خوردن 10 گرم حاشا مخلوط با عسل و آبگرم براي بيماري فلج ،اقوه ،فراموشي ،صرعمفيد است .خوردن تازه ان به صورت سبزي با غذا بسيار مفيد است و براي تقويت ديد چشم نافع است. معده را تقويت نموده و كمك به هضم غذا مي نماييد .آشاميدن دم كرده ان با عسل ناراحتي در تنفس را رفع مي كند .خوردن انگشت پيچ يا لعوق آن با عسل براي خارج كردن بلغم و مواد زائدي كه در سينه جمع شده است و تسكين تنگي نفس و سرفه بسيار نافع است.ضماد ان با سربراي تحليل و ورمهاي تازه و تحليل خون بسته و منجمد در اعضا مفيد است .اگر مقدار ي از حاشا را با ده برابر وزن آب انگور مخلوط نموده و بپزند كه ثلث باقي بماند در مورد جميع خواص از جرم خشك آن بهتر است.دم كرده ان براي *-*-*-*-*-*-كه ،دل پيچه ،قطره قطره ادرار كردن ، خورد كردن سنگ مثانه بسيار نافع است.مقدار خوراك از خشك و جرم ان 5 گرم است.دم كرده حاشا براي سرفه هاي سخت وبرونشيت مفيد است.حاشا در چين و ژاپن كاشته مي شود ،از جوشانده گياه به عنوان ضدسرفه و براي معالجه سياه سرفه خورده مي شود.اسانس آن ضد عفوني كننده خيلي قوي است ودر فرانسه از دم كرده 20-10 گرم گياه خشك با يك ليتر آب جوش ،براي آرام كردن سرفه 3 فنجان در روز مي خورند .در موارد آسم اين دم كرده را با عسل مخلوط كرده 3 فنجان در روز مي خورند.
توجه:با توجه به سمي بودن ماده تيمول درمصرف و خوردن ماده حاشا و تركيبات آن بايد رعايت دستورات را نمودو از اسراف در مصرف آن خودداري شود .اسراف در مصرف حاشا و تيمول ممكن است باعث اسهال و غثيان و استقراغ شود و يا ممكن است در اثر تحريك كليه ها موجب بروز آلبومين در ادرار گردد. مصرف بي رويه ي حاشا ممكن است عضلات قلب را ضعيف نمايد و همچنين اسراف در مصرف آن ممكن است ايحاد سر گيجه وبروز صداهايي درگوش كند در كتب طب سنتي در صورت بروز عوارض ان توصيه شده است از نعناع و دم كرده ان استفاده شود.
استاد ميرحیدر
-
زنجبيل
بيخ با ساقه زير زميني گياهي است كه در كتب طب سنتي با نام زنجبيل آمده است و [ديو سكوريدس] آن را به نام «زيگژيبريس»نام برده است .گياه آن را به فرانسوي Gingembreو به انگليسيGinger گويند.گياهي است از خانوادهZingiberaceae نام علمي آن Zingiber officnalis Rosc. مي باشد.
مشخصات
زنجبيل گياهي است پايا بيخ يا ساقه زير زميني ضخيم غده اي شكل ،گره دار،ناصاف ،برگهاي آن كتناوب نيزه اي ، بيضي و دراز و نوك تيز كه دمبرگ آن قسمتي از ساقه را در آغوش مي گيرد.داراي 4-3 ساقه به ارتفاع 100-20 سانتي متر شبيه ني.شاخه گلدار معمولا مستقلا از ريشه خارج مي شود و گلهايي به رنگ زرد روشن با لكه هاي قهوه اي در انتهاي آن ظاهر مي گردد.زنجبيل به حالت وحشي در هندوستان در مناطقZingi و Gingiمي رويد.در سيلان و در چين نيز انتشار دارد.در ژاپن ،در افريقاي شمالي و مكزيك و تعدادي از مناطق گرم و مرطوب دنيا نيز كشت ان معمول است.تكثير زنجبيل با كاشت قسمتي از غده زيرزميني جوانهادار آن انجام ميگيرد.
زنجبيل تجارتي غذه زير زميني اين گياه است كه از زمين خارج نموده شسته و ريشك هاي ان را قطع نموده و خوب با مالش در آب آن راتميز مي نمايند.
به طور كلي دو نوع زنجبيل در بازار عرضه مي شود: يكي خاكستري و ديگري سفيد .نوع خاكستري كه با پوست است به ضخامكت يك انگشت و عبارت است از تكمه ها متصل به هم و داراي بشره خاكستري زرد رنگ ،مغز ان سفيد است قسمت دوم يا قسم سفيد كه بدون پوست خارجي است،پهنتر و دراز تر و باريكتر از خود ريشه تقريبا سفيد وسبكتر و شكننده تر از زنجبيل خاكستري است.بوي ان كمتر ولي طعم ان تندتر است.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي در گياه زنجبيل پتاسيم اكسالات مشخص شده است.در قسمتهاي زير زميني گياه در حدود 3-1 درصد اسانس روغني فرار شامل كامفن ،فلاندرن ،زينجي برن ،سينئول ،سيترال و بورنئول مي باشد،يافت مي شود.تندي زنجبيل مربوط به وجود جين جرول و شوگائول مي باشد.
گزارش بررسي شيميايي ديگري نشان مي دهد در غده زير زميني گياه مواد زينجي برول ،جين جرول و زينجرون وجود دارد.
اسانس روغني فراز زنجبيل عمدتا شامل ترپن ،فلاندرن ،دكسترو كامفنو سسكي ترپن زينجي برن مي باشد و به علاوه زنجبيل داراي زنجرون ،تعدادي رزين،نشاسته و...است.[يونگ كن]
خواص و كاربرد
زنجبيل گرم است ،بنابراين خواص آن گرم كنندهاست و معرق.معمولا براي سرما خوردگي هاي سخت كه تمايل به قي و استفراغ در بيمار ايجاد مي شود ،تجويز مي گردد.براي التهاب سينه ،سرفه ،استسقا و اسهال كاربرد دارد زنجبيل ،ضد سم خوبي براي مواردي كه دارو هاي سمي خاصي زايد بر حد مجاز خورده باشند مانند و نظاير آن مي باشد.بو داده و سرخ شده آن تا حدي كه قسمت خارج آن سياه شود(داخل آن قهوه اي ) بريا معالجه خونريزي روده ها بكار مي رود[چونگ يائوچي].زنجبيل براي تقويت معده مفيد است.بادشكن ،محرك و مدر است.ضد سرفه و ضد قي مي باشد.مصرف آن در مواردي كه كبد عليل و ضعيف باشد و تحريك شود بايد با احتياط صورت گيرد، زيرا در اين موارد موجب بيماري برايت مي شود .بيماري برايت ناراحتي حاد و مزمن كبدي است كه معمولا با استسقا در ارتباط مي باشد و بيماري به نام پزشك انگليسي ريچارد برايت ناميده شده است.زنجبيل قاعده آور است و بي نظمي و تاخير در عادت ماهانه را رفع مي كندو معالج اسهال ساده و اسهال خوني است.در فليپين بوميان گرد ان را به جاي نمك براي چاشني استفاده مي كنند.
در قسمت فوق نامي از گياهPinllia برده شده كه توضيح مختصري درباره آن به شرح زير داده مي شود:
«گياهي است از خانواده Araceae نام علمي آن Pinellia ternataو مترادف آن Arum macrourum مي باشد.گياهي ست چيني كه در چين ،ژاپن ،كره و ساير مناطق خاور دور استعمال دارويي وسيعي دارد.از قسمت زير زميني ضخيم ان استفاده مي شود و چون سمي است فقط در استعمال خارجي مصرف مي شود.ان را خرد كرده مخلوط با سركه روي بيماري هاي پوستي حاطله از ليكن مي مالند.
ضما ساييده آن را روي تاولهاي پا ،آبسه ها و زخمها مي گذارند.در موارد نادري كه استعمال داخلي آن توصيه مي شود از پرورده آن استفاده مي شود،براي اين كار ساقه زير زميني ضخيم آن را در اواخر بهار از خاك بيرون آورده پس از تميز كردن با دود گرد آن را سفيد ميكنند و يا آن را ابتدا با زنجبيل و سپس با زاج سه ساعت مي جوشانند و پس از ساييده و به صورت گرد براي مصرف در مي آورند.از اين گرد به عنوان ضد قي و براي معالجه بيماري هاي مزمن كليه و التهاب كبد و لوزالمعده تجويز مي شود.»
زنجبيل طبق نظر حكماي طب سنتي از نظر خيلي گرم و خيلي خشك است و در مورد خواص آن معتقدند كه مقوي حافظه و هاضمه ،معده و كبد است است، گرفتكي هاي كبد را باز مي كند و بادهاي غليظ معده و روده راتحليل مي برد و خشك ميكند.ملين مزاج است و خلط آور مي باشد .
براي رفع سموم حيواني موثر است و تشنگي بلغمي را تسكين مي دهد و با نبات و كندر براي رفع زيانهاي خوردن ميوه هاي خام و هضم آنها نافع است.اگر با زرده تخم مرغ سرخ شود مسهل رطوبتهاي مفصلها و ساقها مي باشد واگر با خولنجان و پسته است از اين نظر بايد با عسل و روغن بادام خورده شود.مقدار خوراك ان به صورت گرد حداكثر 2 گرم مي باشد.
تهيه گرد زنجبيل:به مقدار مورد نظر زنجبيل را گرفته نرم كوبيده از الك داروسازي مويي رد مي كنند و به مقدار خوراك از اين گرد به مقدار 2 دسي گرم تا 2 گرم است.
شربت زنجبيل:گرد زنجبيل 1 واحد،آب جوش 16 واحد،قند به مقدار كافي.زنجبيل را در آب جوش دم مرده وصاف كنند ودو برابر مقدار صاف شده قند اضافه كنند و در حمام ماريه حل كنند.
هر 30 گرم از اين شربت محتوي 60 سانتي گرم ماده محلول در آب است.طبق اين حساب به مقدار خوراك تجويز شده ازاين شربت مي توان خورد و به هر حال بايد حداكثر مقداري باشد كه از 2 گرم زنجبيل تجاوز ننمايد.
-
نظري به تحقيقات جديد علمي در مورد خواص درماني زنجبيل
نجبيل داراي خواص درماني متعددي است از جمله همان طور كه حكماي طب سنتي كهن جملگي معتقد بودند ،رنجيبل ضد قي و تهوع و آشفتگي مي باشد .محققان و دانشمندان ثابت كرده اند كه زنجبيل د مورد رفع تهوع و قي حتي در امامين (داروي شيميايي تجارتي 1د قي و حال به هم خوردگي و ضد هيستامين )موثر تر و بهتر است ،و از آشفتگي هاي ناشي از دوار و چرخيدن و حركتهاي غير ارادي و بي نظم كشتي يا هواپيما و اتومبيل جلوگيري مي نمايد.براي آزمايش آثار زنجبيل ،تعدادي از اشخاصي را كه مبتلا به موشن سيكنس هستند يعني معمولا در اثر حركات غير ارادي و بي نظم شديدا سر گيجه و دوار گرفته و آشفتگي و حالت تهوع پيدا مي كنند در يك صندلي دوار با حركات بي نظم نشانده و صندلي را حركت در آورند حركت بي نظم اين صندلي ها دراين قبيل اشخاص معمولا ايجاد آشفتگي در معده و حالت تهوع مي كند ،20 دقيقه قبل از شروع آزمايش ،محققان به هر يك از اشخاص مورد آزمايش يكي از سه نوع كپسول كاكلا يك شكل كه ماده داخل آنها نامعلوم يمباشد داده اند.در اين سه كپسول در يكي فقط ماده بي اثر پلاسبو بوده و در دومي 940 ميلي گرم ريشه زنجبيل و در سومي 100 ميلي گرم درامامين بوده است.افراد مورد آزمايش نمي دانند چه نوع دارويي خورده اند و فكر مي كنند هر سه نوع كپسول يكسان است پس از خوردن هيچ يك از افرادي كه كپسول حاوي درامين يا پلاسبو خورده بودند حتي 6 دقيقه نتوانستند در صندلي دوار دوام بياورند و دراين فاصله تهوع و اشفتگي شديد به آنها دست داد ولي نصف عده اي كه زنجبيل خورده بودند توانستند حركات بي نظم صندلي را تحمل كنند با اين آزمايش مشخص شد كه ريشه زنجبيل موثر ترين دارو براي حال به هم خوردگي و تهوع است بااين تفاوت كه خوردن درامين ايجاد سرگيجه مي كند در صورتي كه خوردن زنجبيل هيچ نوع عوارض جانبي و سرگيجه ندارد،زيرا زنجبيل در روده ها اثر ميكند بر خلاف درامامين كه در مغز اثر مي گذارد.
زنجبيل به عنوان ماده ضد انعقاد خون بسيار موثر است
اسريو استاوا محقق دانماركي در قسمت پزشكي موسسه دانشگاهي اودنس ،معتقد زنجبيل از نظر خاصيت ضد انعقاد خون در بررسي كه در آزمايشگاه در لوله هاي آزمايشي به عمل آمده از سير تا پياز كه هر دو از ضد انعقاد خونهاي معروف هستند نيرومند تر و موثر تر بوده است.زنجبيل حتي از سير و پياز براي جلوگيري از فعاليت سلولهاي خوني در تركيب ماده اي به نام ترومبوكسان موثر تر است.
ترومبوكسان است كه ماده اي كه روي پلاتلتهاي خون اثر مي گذارد تا به هم بچبندو به اين ترتيب اولي گام براي تشكيل لخته هاي خون آغاز مي شود.
هر قدر زنجبيل بيشتر مصرف شود اثرش بيشتر است ولي در عين حال مقدار بسيار كم زنجبيل نيز بي اثر نيست و كار ساز است.
تصادف هيجان انگيزي كه با خوردن مارمالاد رخ داد
خاصيت ضد انعقاد خون زنجبيل در جريان يك تصادفي كه براي دكتر چارلز دورسو استاد دانشكده پزشكي دانشگاه كورنل رخ داد كشف شد.تجربه دكتر دورسو خيلي شبيه تجربه اي بود كه براي دكتر هامر شميت كه خاصيت ضد انعقاد خون نوعي قارچ را كشف كرد بوده است.
دكتر دورسو هم مانند دكتر هامر شميت از پلاكتهاي سلولهاي خون خودش در انجام آزمايش به عنوان كنترل استفاده نمود.او هم يك روز در طول مدت آزمايشها باتعجب مشاهده كرد كه خونش طبق معمول منعقد نمي شود.پس از اينكه به فكر فرو رفت به خاظرش آمد كهشب قبل در يك رستوران لندن پس از شام مقدار زيادي مارمالاد عالي بسيار بامزه خورده بود، مارمالاد گريپ فرود و زنجبيل كه مقدار زيادي در حدود 15 درصد در آن زنجبيل ريخته بودند.سپس دكتر دور سو براي اطمينان از تصورش درباره دخالت زنجبيل در اين ماجرا ،مقداري زنجبيل كوبيده از ******** ماركت خريده و در لوله هاي آزمايشگاهي كه از پلاتلتها به هيچ وجه به هم نچسبيدند و حتي پس از اينكه از باب تجربه به ميزان صد درصد ماده ديگري كه لخته شدن خون را افزايش مي دهد اضافه كرد ،مشاهده كرد كه باز هم پلاتلها بهم نچسبيدند.محققان دانشگاه كورنل ماده فعال ضد انعقاد خون در زنجبيل جين جرول مي باشد كه از نظر تركيب بسيار شبيه آسپرين است ،كه خود يكي از داروهاي ضد انعقاد خون است.محققان هندي در تحقيقات خود دريافته اند كه زنجبيل به مقدار محسوسي كلسترول خون را در موشها در دراز مدت كاهش مي دهد و حتي آثار كلسترول زايي غذاهاي پرچربي را نيز از بين مي برد.در ژاپن كه زنجبيل در سطح گسترده اي مورد بررسي قرار گرفته است،تحقيقات نشان مي دهد كه زنجبيل تازه و زنجبيل خشك هر دو مسكن درد است و از قي و آشفتگي جلو گيري مي كند و ترشح اسيد معدي را متعادل مي كند و فشار خون را كاهش مي دهد و محرك قلب است.در مطالعاتي كه دانشمندان ژاپني به منظور مقايسه خواص انواع گياهان انجام دادند ،نشان داده شده است كه زنجبيل پبيه يك دسموتاژن از تغييرات سلولي در اثر موتاسيون كه منجر به سرطان مي شود جلوگيري مي كند.
-
فلفل (سياه – سفيد)
در كتب طب سنتي با نام «فلفل» نام برده مي شود،به فرانسوي Poivreو به انگليسيPepper گويند.اين گياه از خانواده Piperaceaeاست.نام علمي آن Piper nigrum و مترادف انPiper aromaticum Lam. مي باشد.
مشخصات
فلفل سياه خشك شده درختچه بالا رونده اي است كه به حالت خودرو و وحشي در مناطق مختلفه هند مي رويد. از گياهان ادويه اي بسيار قديم جهان است.در حال حاضر دراغلب مناطق حاره دنيا مانند هندوستان ،مالاكاةهندوچين و كامبوج كاشته مي شود.گياهي است بالا رونده نيمه انگلي كه در حين بالا رفتن از درختان مجاور ريشه هاي اتفاقي از آن خارج مي شود و به ساقه درختان مجاور فرو مي رود و مي چسبد و از مواد غذايي آن درخت براي حيات خود استفاده مي كند.برگهاي آن بيضي نوك تيز و پهن ،سطح فوقاني آن به رنگ تيره و سطح زيرين برگ سبز روشن به طول 15-10 سانتي متر.گلهاي آن سفيد كوجك به صورت سنبله و مانند شاتون فندق آويزان وميوه آن گرد كوچكتر از نخود ،ابتدا به ر نگ سبز ،و پس از رسيدن به رنگ قرمز تيره در مي آيد و به شكل خوشه اي به طول 9-8 سانتي متر از ساقه آويزان مي شود.در هر سنبله ممكن است 60-50 دانه منفرد باشد.
ميوه ان به دو صورت فلفل سياه و سفيد مورد استفاده قرار مي گيرد و در بازار تجارت عرضه مي شود ،معمولا 9 ماه پس از ظهور گلها دانه هاي فلفل رسيده و آماده برداشت مي شود.در صورتي كه منظور برداشت و تهيه فلف سياه باشد دانه هاي فلفل موقعي كه كاملا رسيده و هنوز سبز است چيده و آنها را چند روز روي هم توده مي كنند كه تخمير شود و پس از آن دانه هاي تخمير شده را روي پارچه و يا سطح صافي مثل بتون در مقابل اشعه آفتاب پهن ميكنند تا حدود 20 ساعت يعني تاموقعي كه رنگ پوست دانه قهوه اي سير يا سياه شود و به اين ترتيب فلفل سياه تهيه مي شود كه آن را با پوست آسيا كرده به صورت گرد در مي آورند و در حقيقت گرد فلفل سياه مخلوطي است از گرد پوست خارجي دانه و گرد مغز آن كه داراي رنگ روشن مي باشد.
اگر منظور از تهيه فلفل سفيد باشد دانه هاي فلفل را موقعي از درخت مي چينند كه كاملارسيده و پوست ان به رنگ كبود و زرد وكمي متمايل به قرمز تيره در آمده باد و پس از چيدن دانه ها را در كيسه هايي ريخته و كمي متمايل به قرمز تيره در آمده باشد و پس از چيدن دانه را در كيسه هايي ريخته و كيسه را مدت 8-7 روز در جريان آب جاري يك نهر يا جوي قرار مي دهند و پس از 8-7 روز كيسه را بيرون آورده و دانه هاي خيس خورده را مي مالند تا پوست آن كنده شود و مغز دانه ها را كه خاكستري رنگ است كاملا شسته و براي چند روز در آفتاب شهن مي كنند تا خشك شود.در اين حالت رنگ مغز دانهها كرم مايل به سفيد مي شود و به اين ترتيب فلفل سفيد تجارتي به دست مي آيد.
گياه فلفل سياه معمولا در مناطق حاره مرطوب كه بارندگي ساليانه آن از 3-2 هزار ميلي متر بيشتر باشد مي رويد.تكثير ان معمولا از رطيق قلمه است ولي به هر حال بذر آن را نيز مي توان كاشت و تكثير نمود.ارتفاع درختچه فلفل تا 10 متر ولي ضخامت سايه آن كم ودر حدود 5/1-1 سانتي متر مي باشد.به اين دليل ساقه ان ياراي ايستايي ندارد و در ابتدا و قبل از اينكه به درختي انگل شود بايد با كمك قيم ان را نگهداشت.برداشت دانه معمولا از سال سوم شروع مي شود ولي محصول كافي دانه از سال هفتم به دست مي آيد.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي بررسي هاي دانشمندان شيمي نشان مي دهد كه فلفل داراي اسانس روغني فرار و آلكالوئيد هايي به نام چاويسين ،پي پرين و پي پريدين مي باشد .و به علاوه در ميوه ان ماده پي پرتين وجود دارد.
از تقطير شاخه ها و ساقه هاي فلفل سايه در حدود 4/2-1 درصد اسانس روغني فرار به دست مي ايد.اين اسانس منشا عطر خاص فلفل است و طعم تند مخصوص فلف سياه در اثر وجود ماده زريني چاويسين و سوزانندگي پس از مزه كردن ان در آثر وجود آلكالوئيد متبلوري به نام پي پرين مي باشد كه هر دو اجزاي زرين روغني فلفل سياه مي باشند كه از طريق حلالها آنها را از فلفل سياه ساييده شده به دست مي آورند.
اسانس فلفل و همچنين زرين روغني فلفل هر دو در صنايع غذايي مصارف وسيعي دارد.
-
قهوه
به عربي و دركتب سنتي «بن »ناميده مي شود.به فرانسويGraine de cafe و به انگليسيCoffee bean و گفته مي شود.ثمر درختي است كه درخت آن به فارسي«درخت قهوه»و به فرانسوي Cafeierو به انگليسيCoffee tree گويند. گياهي است از خانوادهRubiaceae ،نام علمي آنCoffea Arabica L. مي باشد.
مشخصات
در ختچه اي است نسبتا بلند به ارتفاع 8-5 متر.برگهاي هميشه سبز(ناخزان)،براق،ليز،متقاب ل دارد.گلهاي آن به رنگ سفيد درخشان به طور گروهي فشرده در كناره برگها ظاهر مي شوند.ميوه آن كه دانه هاي قهوه را مي دهد،تخم مرغي به رنگ قرمز تيره كه در زمان رسيدن معمولا محتوي دو عدد دانه قهوه است كه از يك طرف محدب و از طرف ديگر صاف مي باشندو در امتداد طولي دانه يك شيار ديده مي شود.هر يك از دانه ها از يك پوست نازك و سفيد پوشيده شده و هر دو دانه كه در يك ميوه قرار دارند از يك ماده نرم گوشتي شيريني احاطه شده اند كه روي آن را نيز يك غشاي نازك به رنگ قرمز تيره پوشانيده است كه همان غشاي خارجي قرمز تيره ميوه مي باشد.
درخت قهوه داراي گونه هاي متعددي اسنت كه معروفترين آنها كه از نظر كيفيت و خواص در درجه اول قرار دارد،قهوه عربي است و در حبشه و وسدان و اغلب مناطق آفريقاي استوايي به حالت وحشي و خودرو وجود دارد.در عربستان در ناحيه يمن و اطراف مكه كاشته و پرورش داده مي شود.در حال حاضر كشت و پرورش اين گونه در ساير مناطق دنيا از جمله برزيل ،ونزوئلا،جزاير آنتيل ،هند و مناطق ديگر دنيا معمول است و گونه هاي ديگر قهوه نيز هستند كه بومي سيرالئون ،نيجريه،گابن،كنگو ،ماداگاسكارو ساحل عاج بوده و در اين مناطق نيز كاشته مي شوند.قهوه يك نوشيدني محرك است كه از دانه هاي رسيده و خشك و بوداده و گرد شده و گاهي از برگهاي جوان بوداده آن به دست مي آيد.
دانه قهوه در حالت تازگي داراي رنگ كمي سبز پيا مايل به زرد است ،بوي ملايم مخصوص قهوه را دارد و طعمش ابتدا ملايم ولي بتدريج كه آب آن از دست مي رود گس مي شود و پس از بو دادن بوي قوي معروف و خاص قهوه را پيدا مي كند.در بازار قهوه سبز هم به فروش مي رود كه آن را به فرانسوي Café vertگويند،ولي معمولا قهوه بو داده به فروش مي رود.
بين گونه هاي مختلف قهوه ،3 گونه از همه معروفتر هستند و بيشتر و در دنيا كشت مي شوند.
در درجه اول گونه اي كه همه معروفتر و بيشتر مورد توجه است و بالاترين كيفيت را دارد Coffea Arabica ميباشد ودر درجه دوم گونهCoffea liberica مي باشد كه با كيفيت پايينتري از قهوه عربي قرار دارد ولي روستايي تر و در شرايط نامساعد ،بيشتر مي تواند خود را منطبق سازد و در درجه سوم Coffea robustaمي باشد كه از نظر تحمل شرايط نامساعد بسيار قابل ملاحضه اي است ولي از نظر كيفيت ميوه پايين است.
درخت قهوه عربي در شرايط اقليمي استوايي و حاره خوب رشد مي كند و ثمر موفقي دارد و درآن اقليم اگر كمي در ارتفاع كاشته شده باشد از درختاني كه در ارتفاع سطح دريا كاشته شده اند،قهوه خيلي بهتر مي دهد.
گونه هايRobusta طالب آب و هواي مرطوبترو گرمتر هستند.
تكثير قهوه از طريق كاشت بذر آن صورت مي گيرد ،ابتدا در خزانه كاشته مي شود كه سايه دار است و پس از اينكه نهال رشد كافي نمود به محل اصلي با فواصل 5-21 متر منتقل مي شود.معممولا درخت قهوه از سالهاي شوم و چهارم شروع به ثمر دادن مي نمايد.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي در دانه هاي قهوه وجود آلكالوئيد كافئين گزارش شده است.در برگها و در ميوه علاوه بركافئين ،آلكالوئيد هاي آدنين،كزانتين ،هايپو كزانتين و همچنين ماده گوانين نيز وجود دارد.
كافئين يك آلكالوئيد متبلور و تلخي است و به فرمول خامC8 H10 N4 O2 كه از قهوه و چاي گرفته مي شود و مدر و محرك است.
آدنين يك آلكا لوئيدي است به فرمول C5 H5 N5 كه از پورين گرفته مي شود و به عنوان قسمتي از اجزاي نوكلئيك اسيد در عضو هايي نظير لوزالمعده و طحال يافت مي شود.
كزانتين يك تركيب متيلور ازته به فرمول خام در ارتباط با اسيد اوريك مي باشد ،كه در بعضي نسوج حيواني از جمله قهوه يافت مي شود.در انسان در نسج عضله ،جگر،طحال و لوزالمعده وجود دارد و در ادرار و خون نيز يافت مي شود.
هايپو كزانتين يك آلكالوئيد متبلوي است به فرمول خام كه از خويشان نزديك كزانتين است و در نسوج حيواني و گياهي يافت مي شود.
گوانين يك ماده سفيد متبلوري است به فرمول خام كه در كبد و لوزالمعده حيوانات و جانوران نظير ماهي و نظاير آن يافت مي شود و از محصولاتي است كه از تجزيه نوكلئيك اسيد به دست مي آيد.
در دانه هاي قهوه همچنين وجود آلكالوئيد تريگونلين ومواد كولين و نياسين نيز به مقدار كم گزارش دشه است.
مقدار آلكالوئيد كافئين در دانه هاي قهوه در حدود 2/1-1 دردص مي باشد.در قهوه سبز يا قهوه خام در حدود 10 درصد روغن و مواد چرب و موم وجود دارد.بوي مطبوع عطر قهوه قسمتي مربوط به وجود مركاپتان است كه در قهوه بوداده وجود دارد.سرانجام در قهوه مواد ديگري از قبيل قند و اسيد كوفاليك ،سيتريك اسيد و...وجود دارد و پس از بو دادن قهوه مقدار قند آن كاهش پيدا مي كند و از 8-7 درصد به 1 درصد مي رسد.قهوه از محصولاتي است كه در تركيب آن مقدار قابل ملاظه اي ازت غير پروتئيني يافت مي شود يا به عبارت ديگر مقدار عمده مواد ازته موجود در تركيب آن غير پروتئيني و غير قابل استفاده است.
قهوه به عنوان تحرك زايي مغز
كافئين ماده اي است كه كفايت وقدرت كار مغز انسان را افزايش مي دهد ، اين نظري است كه مورد قبول وتأييد جوديت و ورتمن ، دانشمند محقق در آثار تحرك زايي غذا ها در دانشگاه ام – آي – تي ، مي باشد اين كه خوردن قهوه به مقدار معمول روزانه چقدر در افزايش قدرت كار مغز اثر مي گذارد سوالي است كه تحقيقات دكتر هاريس ليبر من دانشمند روان شناس درگروه دانشگاهي مغز وعلوم عقلي در ام – آي – تي –به آن پاسخ مي دهد .
براي آنكه آثار قهوه خوردن معمولي اشخاص يعني مثلا هر صبح يك فنجان قهوه ، در كار مغز بررسي پود ،دكتر ليبر من كپسول هايي با ظرفيت هاي مختلف محتوي 32 و 64 و128 و256 ميلي گرم كافئين تهيه و هر روز به گروهي از مردان كه براي آزمايش داو طلب شده بودند داد كه بخورند.
(32 ميلي گرم كافئين مقدار ي است كهمعمولا در يك بطري نوشابه كولا و يا يك فنجان با ظرفيت 150 گرم چاي وجود دارد،و 64 ميلي گرم مقدار كافئيني است كه در 150 گرم قهوه رقيق تجارتي كه به اينستنت كافي معروف است وجود دارد،و 128 ميلي گرم مقدار كافئيني است كه در يك فنجان با ظرفيت 150 گرم قهوه كا با رئوش معمولي در خانه درست مي شود وجود داردو 256 ميلي گرم مقدار كافئيني است كه در 1 ليوان به ظرفيت 300 گرم قهوه كه در خانه معمولا تهيه مي شود وجود دارد.)
صبح هر رو،هر يك از افراد داوطلب پس از 12 ساعت چيزي نخوردن يك صبح ناشتا اين كپسول ها را مي خورند و كمي بعد از آنها آزمايش هوشياري بعمل مي آمد و مدت زماني كه براي جوا بدادن به هر سوال صرف مي كردندو دقت در پاسخ گويي وتمركز و تيزي درك ،و صحت جوابها هم اندازه گيري مي شد.روز بعد به همه آنها كپسولهايي كاملا شبيه كپسولهاي روز پيش ولي به جاي كافئين محتوي پلاسبو (ماده بي اثر)داده مي شد كه البته خود انها نمي دانستند كه كپسولهايي با محتواي متفاوتي مي خورند، سپس مجداد از آنها تست بعمل مي آمد ،نتيجه بسيار هيجان آنگيز بود ،قهوه در تك تك هر يك از تست هاي مغزي اثرش را نشان مي دهد، حتي در مورد اشخاصي كه از كپسولهاي صبحانه با حداقل ظرفيت (32 ميلي گرم ) خورده بودند اثر كرده بود. نتيجه آزمايش را دكتر و ورتمن چنين تفسير مي كنند« اثر تحر كزايي كافئين روي مغز و اعصاب محسوسا موجب تفكر سريعتر ،واكنش سريعتر ، هوشياري بيشتر و دقت بيشتر در پاسخگويي شده است.از اين آزمايشها چنين بر مي آيد،اعم از اينكه داوطلبها معمولا هيچ عادت به خوردن قهوه ندارند و يا كمي قهوه مي خورند يا زياد قهوه مي خورند،تاثير كافئين ردنيرومند كردن فعاليت مغزي آنها يكسان است.در آزمايش ديگري كه دكتر ليبرمن به عمل آورده ،نشان داده شده است كه كافئين قدرت و مقاومت شخص را در رانندگي افزايش مي دهد.
-
ميخك(درخت)
به فارسي «ميخك» گفته مي شود و در كتب طب سنتي با نامهاي «قرنفل»و «قرنفول» آمده است،به فرانسوي Giroflierو به انگليسي Clove treeناميده مي شود.گياهي است از خانواده نام علمي آنPerry و مترادف آنJambosa caryophyllus Niedz. است كه از طرف گياه شناسان مختلف نامگذاري شده است.
مشخصات
درختچه اي كوچك مخروطي با برگهاي هميشه سبز ونا خزان ،متقابل بيضي ، نوك تيز ،وكمي موجدار بلندي در ختچه 12-10 متر است . رنگ سبز تيره ي زيباي برگها با برگها با رنگ صورتي برگهاي جوان و رنگ قرمز دمبرگ هاي برگها هماهنگي بسيار دارد ومنظرهي زيبايي به درخت ميخك ميدهد.
كلمه Clove از لغت فرانسويClou منشا مي گيرد و يا بالعكس Clou به معناي ميخ كوشك است .طول هر غنچه كه مصرف طبي و ادويه اي دارد به شكل ميخ كوچك است.طول هر غنچه در حدود 5/1-1 سانتي متر است و.غنچه هاي درخت ميخك بي درنگ پس از باز شدن غنچه هايعني قبل از اينكه رنگ خاكستري و ارغواني آن به رنگ قرمز تيره تبديل شود،بايد چيده و خشك شود.درخت ميخك بومي جزاير ملوكي و شرق اندونزي و اقيانوسيه است ولي امروز در ساير مناطق نيز براي زيبايي درختچه و گلهايش پرورش داده مي شود.در ايران نيز به عنوان گياه زينتي و زيباي گلخانه اي در گلخانه و يا د ر اطاق ها كه از سرما محفوظ باشد پرورش داده مي شود.
در اسناد و مدارك طب سنتي مشرق زمين اولين نشانه هاي شناخت درخت ميخك به دوران امپراتوريHan در چين بر مي خورد(سه قرن قبل از ميلاد مسيح)و با نام «ادويه زبان جوجه»نام برده شده است.و بعد از ميلاد در اروپا به صورت يك گياه شناخته شده بوده است.در تاريخ آمده است كه امپراتور كنستانتين پمن هدايايي كه برايSt.silvester اسقف اعظم كليساي رم در تاريخ335-314 پس از ميلاد فرستاده است و چندين كشتي نقره و طلا و ادويه مختلف از جمله 70 كيلو گرم فرستاده بوده است.
تكثير درخت ميخك از رطيق كشت بذر آن در خزانه صورت مي گيرد و 6-4 هفته طول مي كشد كه جوانه بزند.نهالهاي ميخك را معمولا در دو سالگي به بيرون در هواي آزاد منتقل مي كنند و فوصل درختچه ها 6*6 متر گرفته مي شود.اولين محصول ميخك در 8-6 سالگي برداشت مي شود و محصول در ختچه مرتبا تا 24-20 سالگي افزوده مي شود تا وقتي كه به طور متوسط از هر درخت در حدود 4 كيلو گرم ميخك خشك به دست مي آيد. درخت ميخك در خاكهاي عميق با زهكش خوب مناطق حاره در ارتفاعات 900-700 متر از سطح دريا خوب رشد مي كند و بايد در محلي كاشته شود كه از باد محفوظ باشد و متوسط بارندگي منطقه از 2500 ميلي متر در سال كمتر نباشد.وقتي كه شموفه هاي به رنگ صورتي وبه طول حدود 5/1 سانتي متر شدند چيده مي شوند.در مناطق مساعد معمولا دو محصول درسال برداشت مي شود.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي ميخك داراي مقدار قابل ملاحظه اي اسانس روغني فرار است.مقدار اسانس درخت ميخك 6-4 درصد و ازبرگهاي درخت ميخك در حدود 2 درصد مي باشد.
اسانس ميخك در صنعت عطر سازي و براي معطر كردن صابونها و در تهيه خمير دندان براي معطر كردنآن و در تهيه محلولهاي شست وشوي دهان به كار مي رود. اسانس ميخك داراي 90-80 درصد ماده اوژنول ماده اي است بي رنگ ،معطر و روغني به فرمول خام C10 H12 O2كه برطبق يكي از روشهاي صنعتي به عنوان پايه ساختمان وانيلين مصنوعي به كار مي رود كه از نظر عطر و خواص جانشين وانيلين طبيعي است.
در اندونزي ميخك را به نسبت يك قسمت ميخك ساييده شده و 2 قسمت توتون داخل توتون سيگار كرده و در سيگار هايي كه با دست مي پيچند مصرف و دود مي كنند ،نام اين نوع سيگار كرتك است.اين سيگار ها در موقع كشيدن غلاوه بر عطر دلپذيري كه دارد ،ترق ترق صدا مي كند و جالب است و در حال حاضر نيمي از محصول ميخك براي تهيه سيگارهاي كرتك داخل توتون مي شود.
در گزارش بررسي هاي ديگري تركيبات شيميايي ميخك چنين بيان مي شود:[S.G.I.M.P]
اسانس ميخك كه در حدود 5/15 درصد وزن غنچه راتشكيل مي دهد داراي حدود 92 درصد اورژنول ،مقدار كمي از مواد آستيل اوژنول كاريوفيلن و فورفورال مي باشد.
در گزارش بررسي شيمايي ديگري در[M.P.E.SE.A] آمده است:
مقدار اوژنول در اسانس داراي آستيل اورژنول و انواع آلفا و بتا از سسكي ترپن ،كاريوفيلن،اوژنين،كاريوفي لين،وانيلين،گالوتانيك اسيد و كلسيم اكسلات [يونگ كن] است.
-
وانيل
به فرانسويLa vanille و به انگليسي vanillaگفته مي شود،به عربي نيز ان را «وانيلا»گويند.ميوه گياهي است به نام وانيل.اين گياه كه به فرانسوي Vanilierو به انگليسيVanilla گفته مي شود گياهي است از خانواده ثعلب هاOrchidaceae،داراي گونه هاي متعددي است كه معروف ترين آن براي توليد وانيل،به نام علميVanilla planifolia Andr. ناميده مي شود كه سابقا ان را Vanilla fragransمي گفتند.
مشخصات
درخت وانيل گياهي است پايا خزنده يا بالا رونده ،داراي ساقه سبز دراز،برگهاي متناوب،پهن،نرم،ضخيم،بيضي شكل و نوك تيز سبز و تعداد زيادي ريشه هاي هوايي كه از كنار هر برگي بيرون مي ايد كه با كمك آنهابه تنه درختان مجاور مي چسبد و بالا مي رود.
اين گياه بومي مناطق مرطوب و حاره و در جنگلهاي مرطوب جنوب شرقي مكزيك و آمريكاي مركزي و هند غربي و آمريكاي جنوبي مي رويد و ساقه هاي پيچيده ان تا ارتفاع حتي 100 متر نيز ممكن است برسند و تا بالاترين ارتفاع درختان بزرگ جنگلي نيز بالا مي رود. ماده معطر وانيل از ميوه اين گياه گرفته مي شود.ميوه آن به شكل غلاف لوبيا است و قبل از اينكه كاملا برسد آن را مي چينند و خشك مي كنند در موقع چيدن ،ميوه ها عطري ندارند ولي پس از اينكه چيده شد در دوران خشك كردن و عمل آوردن ان ،عطر مطبوع وانيل در آن ايجاد مي شود.گلهاي آن به شكل خوشه و تعداد 20-15 گل در هر گروه و تلقيح گلها به طور طبيعي انجام نمي گيردو گلها را يكي يكي بايد كمك كرد كه تلقيح شوند،زيرا استيگماتهاي گلها از يك تيغه اي پوشيده شده كه تلقيح فقط به كمك حشراتي انجام مي گيرد كه به قدر كافي براي تلقيح گلها وجود ندارند به اين علت است كه براي داشتن ثمر كافي بايد تلقيح مصنوعي نمود.به همين دليل معمولا با هرس كردن وانيل ترتيبي مي دهند كه ارتفاع گياه 3-2 متر بيشتر نشده است و گلها در دسترس انسان باشد.بهترين وانيل از غلافهايي به دست مي آيد كه طول آنها 25-15 سانتي متر و قطر آنها 12-10 ميلي متر است.در موقع برداشت محصول سبز رنگ است ولي بعدا تيره رنگ مي شود.پس از برداشت معمولا غلافها را براي مدت 3-2 دقيقه در آب جوش 65-60 درجه فرو مي برند ،بعد آنها را در داخل جعبه اي دو جداره كه مابين دو جدار پشم گذارده شده مي گذارند و مدت 24 ساعت داخل اين جعبه سربسته نگهداري مي شود و اين يك گرم خانه طبيعي است كه دراين مدت 24 ساعت نوعي تخمير در آن انجام مي گيرد.پس از آن غلاف ها را بيرون آورده در محلي كه به ارتفاع يك متر از سطح زمين باشد در مقابل نور خورشيد آويزان مي كنند كه ضمن تهويه كامل با حرارت آفتاب خشك شود.اين دوران خشك شدن تا يك هفته طول مي كشد و در اين مدت رنگ غلافها از سبزي به قهوه اي و قهواه اي تيره و سياه تبديل مي شود و همين كه كاملا نرم شد و شروع به پژمرده شدن نمود ،آنها را براي خشك شدن داخل گرم خانه مي كنند كه مدت 3-2 ماه مي ماند وپس از اينكه رسوبت ان به 40-30 درصد مي رسد آنها را از گرم خانه بيرون مي آورند.
-
ادويه ، چاشني سلامتي
ادويه چيست؟
ادويه را بخشي از يک گياه معطر تعريف مي کنند که مي تواند تنه درخت ( دارچين )، ميوه ( فلفل سياه ) و يا دانه ( جوزهندي ) باشد و بصورت درسته، خرد يا پودر شده براي عطر و رنگ بخشيدن به غذا مورد استفاده قرار مي گيرد.
يک فرد آمريکايي به طور متوسط سالانه 1 کيلو و 600 گرم ادويه مصرف مي کند که نيمي از آن فلفل و دانه خردل ( در سس خردل ) است و شايد دليل استفاده زياد از آنها، خاصيت ضد سرطاني شان است.
اثرات ادويه ها در سلامتي بدن
هر چند مقدار ادويه اي که در هر وعده با غذا مصرف مي کنيم کم است، ولي ادويه جات تنوع طعم و رنگ فوق العاده اي به غذاها مي دهند.
ادويه ها و گياهان معطر علاوه بر اينکه مقدار کمي ویتامین، املاح و فيبر به غذا اضافه مي کنند، حاوي آنتی اکسیدانهایی هستند که عوامل تخريب کننده سلول ها يعني رادیکالهای آزاد را خنثي کرده و سطح سلامتي را ارتقا مي بخشند.
ادويه هاي زير توسط انجمن ملي سرطان به عنوان مواد ضد سرطان معرفي شده است: پونه ، آويشن ، رُزماري يا اَکليل کوهي ، رازيانه ، زردچوبه ، زيره سياه ، باديون ، گشنيز، زيره سبز و ترخون . با اندازه گيري ميزان آنتي اکسيدان ها مشخص شد، مواد آنتي اکسيداني موجود در پونه حتي از ویتامینe ( يک آنتي اکسيدان قوي ) هم براي سلامتي بدن مفيدتر است.
بعضي ازانواع مشابه اين ادويه جات مثل زيره سبز ، رازيانه ، ترخون و زيره سياه حاوي موادي بنام تِرپن هستند که مانع از رشد تومورها شده و مقدار کلسترول خون را کاهش مي دهند. به ويژه ترخون خاصيت ضد سرطانی خوبي دارد.
رنگ زرد زرد چوبه به دليل وجود ماده اي بنام کارسامين (curcumin) است که در آزمايشات حيواني مشخص شده که بر عليه بيماري آلزایمر عمل مي کند.
از اين رو به تازگي در ژورنال پزشکي New England دانشمندان در حال تحقيق بر روي کارسامين هستند تا راه درماني براي عارضه کيستيک فيبروز ( Cystic Fibrosis ) پيدا کنند ، ولي تحقيقات انساني در اين زمينه محدود است.
فلفل سبز و زعفران سيستم ايمني بدن را تحريک مي کنند و جوزهندي و ميخک ( البته در آزمايشگاه ) از رشد ميکروب ها جلوگيري مي کنند. زنجبيل و فلفل قرمز از تشکيل تومورها جلوگيري مي کند و اثرات ضدسرماخوردگی فلفل سبز نيز در حال بررسي است.
استفاده از دارچين در درجه سوم و بعد از فلفل و خردل قرار دارد. طي تحقيقي که سال گذشته انجام گرفت، تاثيرات مثبتي از دارچین در درمان دیابت ديده شد. اين تحقيق نشان داد که مصرف 1 يا 2 قاشق چايخوري دارچين به شکل کپسول موجب کاهش قند خون ، تري گليسيريد و کلسترول شد و از افت و خيز زياد انسولين در يک گروه مبتلا به دیابت نوع 2 جلوگيري کرد.
مشکلي که با دارچين داريم اين است که معمولاً در شيريني جات و مواد حاوي چربي استفاده مي شود. در حقيقت دارچين يک ادويه عالي براي طعم دادن به گوشت چرخ کرده و سبزيجات است. اسفناج خرد شده را مي توانيد با دارچين و کشمش تفت دهيد و يا چوب دارچين را با چاي دم کنيد. دارچين ادويه خوبي براي طعم دادن به هلو ، موز،سیب يا حتي ماست شيرين است. البته مصرف روزانه 1 يا 2 قاشق چايخوري دارچين با غذا کار خيلي راحتي نيست.
ادويه جات و گياهان معطر قرن ها به عنوان دارو مورد استفاده قرار گرفته و مي گيرند. ولي براي درمان صد در صد بيماري ها نمي توان به آنها اکتفا کرد، چون بسياري از نتايج تحقيقات بر روي تاثيرات ادويه ها، در آزمايشگاه ها بدست آمده و هنوز به طور قطعي به اثبات نرسيده است. به علاوه مصرف زياد گياهان معطر و ادويه جات به دستگاه گوارشي بدن خصوصاً معده آسيب مي رسانند.
در هر صورت با مصرف از ادويه جات هم مي توان از فوائد آنها سود برد وهم بيشتر به غذاهاي گياهي تکيه کرد تا غذاهاي گوشتي .
در نهايت اينکه : رژيمي که سرشار از غذاهاي گياهي باشد، بدن را در برابر سرطان و بیماریهای قلبی محافظت مي کند و در اين بين ادويه ها و گياهان معطر نيز موثر هستند.
-
افسردگي و زعفران
رييس دانشكده داروسازي مشهد گفت: طبق تحقيقات انجام شده،اثر ضد افسردگي زعفران در حد داروهاي “ايمي پرامين” و “فولكستين” مورد استفاده در درمان بيماري افسردگي ،است.
دكتر “حسين حسين زاده” در گفتگو با خبرنگار ايرنا افزود: اثر ضد افسردگي زعفران يكي از فوايد بسيار اين گياه در درمان بيماريها است.
استاد داروسازي دانشگاه علوم پزشكي مشهد كه تاكنون به همراه تيم مربوطه تحقيقات زيادي را در خصوص اثرات دارويي زعفران انجام داده، افزود: گياه زعفران به عنوان شادي آور، آرام بخش، خواب آور و توان بخش قلب در طب سنتي مطرح است.
وي ديگر اثرات درماني زعفران را از قبيل تقويت حافظه و يادگيري، كاهش فشار خون، ضد انعقاد ، كاهش چربي، درمان آسم و افزايش اكسيژن رساني به بافتها،اثر ضد سرطان، ضد نفخ و قلنج،، ضد سرفه، اثر ضد پيري، ضد درد و التهاب عنوان كرد. وي گفت : نتايج تحقيقات نشان ميدهد، كه درگياه زعفران انواع ويتامين هاي ،b2 b6، B1و ويتامين cوجود دارد و اين گياه منبع مهمي از ويتامين b2(ريبوفلاوين) است.
استاد دانشكده داروسازي مشهد بيان كرد: زعفران كلالههاي قرمز گلهاي گياه زعفران است كه به طور عمده به عنوان طعم و رنگدهنده در آشپزي مورد استفاده قرار ميگيرد.
دكتر حسينزاده گفت: ميزان مصرف زعفران سه گرم براي هر نفر در ماه توصيه شده است.
وي افزود: مصرف مقادير بيش از پنج گرم بهصورت يك جا باعث عوارضي مانند سرگيجه، كاهش تعداد نبض، خون دماغ، استفراغ و برافروختگي صورت ميشود.
اين محقق بيان كرد: از زعفران ميتوان به عنوان بهترين، ايمنترين و بوميترين رنگدهنده و معطركننده طبيعي در تهيه فراوردههاي غذايي، صنايع دارويي، آرايشي و بهداشتي استفاده كرد.
وي در ادامه افزود: در اين صورت ميتوان از بروز عوارض جانبي از جمله حساسيت و اثرات سرطانزايي ساير رنگدهنده هاي مصنوعي كه اكنون به اغلب فرآوردههاي غذايي، صنعتي و نيز برخي داروها و لوازم آرايشي و بهداشتي افزوده ميشود، پيشگيري كرد
-
فلفل
فلفل كه به فلفل قرمز نيز معروف است، براي اولين بار از سوي سرخپوستان "كاراييب" به خارج آمريكا معرف شد. از آن زمان به بعد شهرت اين گياه فراگير شده است، و به عنوان يك چاشني مهم به ويژه در طبخ "كاجون و كرول" و در كازينوهاي جنوب شرق آسيا، چين، جنوب ايتاليا و مكزيك محسوب ميشود. "كپساسين" ماده اي در فلفل است كه سبب گرم بودن اين گياه ميشود. هر چند كه فلفل گياهي گرم است، اما كپساسين موجود در آن در واقع سبب كاهش درجه حرارت بدن ميشود كه يكي از دلايل اصلي تمايل مردم مناطق آب و هوايي گرم به مصرف زياد فلفل محسوب ميشود.
اين ماده همچنين به بسياري از خواص درماني فلفل كمك مي كند تا سيستم قلبي - عروقي را تحريك، سيستم هاضمه را تقويت، درد موجود روي پوست يا مفاصل بدن را تسكين بخشد، و به مثابه "داروي ضد احتقاق و ضد باكتري" عمل مي كند.
فلفل ميزان كلسترول خون را پايين مي آورد. كه اين امر باعث پايين آمدن فشارخون ميشود. اين گياه همچنين از انعقاد خون در رگهاي خوني جلوگيري مي كند، اين خواص فلفل به پيشگيري از بيماريهاي قلبي نظير آرترواسكلروز (سخت شدن رگها) كمك مي كند.
هر چند فلفل سبب سوزش زبان ميشود، اما اين گياه واقعاً مسكني قوي است. اين گياه ابتدا سبب تحريك درد ميشود، اما سپس شدت علايم درد را در بدن كاهش مي دهد. اين حالت، آنرا براي افرادي كه از درد مزمن رنج مي برند به طرز خاصي مؤثر كرده است چون چندين روز طول مي كشد كه نتايج قابل توجه آن معلوم گردد.
آنهايي كه از زونا، درد ناشي از ديابت، درد پس از برداشتن ********** (ماستكتومي) و ساير دردهاي پس از عمل جراحي رنج مي برند، مي توانند به ويژه از چندين نوع فلفل يا انواع "كرمهاي كپساسين" كه قابل دسترسي است، بهره ببرند
كپساسين موجود درفلفل نه تنها درد آرتروز و آرتريت روماتيسمي را تسكين مي دهد، بلكه به كاهش ميزان ورم ناشي از اين حالات وقتي كه به عنوان پماد موضعي مورد استفاده قرار گيرد، كمك مي كند.
فلفل با تحريك توليد مايعات هاضمه در معده و نابودي باكتريهايي كه مي توانند عامل عفونت باشند، قدرت هضم را تقويت مي كند. خاصيت ضد باكتري فلفل همچنين از اسهال ناشي از عفونت جلوگيري مي كند.
اين گياه به عنوان داروي ضد احتقان، سبب رقيق و نازك شدن خلط و خارج شدن آن از ريه ها ميشود. از آنجا كه اين گياه بافت ريه را تقويت مي كند، در نتيجه براي آنهايي كه مبتلا به آمفيزم هستند نيز مفيد است.
معرفي گياهفلفل گياهي است كه در آب و هواي نيمه گرمسيري و گرمسيري مي رويد. ميوه آن در پوششهاي غلافي بلند كه به موازات رسيدن رنگ قرمز، نارنجي يا زرد به خود مي گيرد، مي رويد. ميوه اين گياه به صورت خام، پخته شده، خشك يا در قالب چاشني پودري در صنايع غذايي و دارويي، مصرف ميشود.
تركيبات گياهتحقيقات نشان داده است كه اسيد بيرنگ كپساسين به عنوان فعالترين عنصر موجود در فلفل، سبب كاهش ميزان كلسترول خون و كاهش شدت سيگنالهاي درد در بدن ميشود. اين ماده همچنين خاصيت ضد اكسيدي (كه سلولهاي شما ار از آسيب ديدن محافظت مي كند) و ضد باكتري دارد
اشكال موجودفلفل را مي توان با خوردن فلفل قرمز خام يا پخته شده مصرف كرد. پودر فلفل قرمز خشك نيز موجود است كه مي توان آنرا به غذا اضافه كرد، در مايعات، چاي يا شير مخلوط كرد يا كپسول آنرا مصرف كرد. شكل كرم آن نيز براي استعمال موضعي موجود است .
نحوه مصرفچون فلفل براي قلب خيلي مفيد است، اضافه كردن مرتب ان به غذا يا مصرف كپسول آن مي تواند از بيماري قلبي پيشگيري كند. هر چند فلفل يك چاشني محسوب مي شود، اما اين ماده واقعاً به هضم بدن كمك مي كند و براي اغلب زخم ها تحريك آور نيست. اين ماده حتي در ميزان مصرف پايين نيز قوي است، لذا بهتر است كه بيشتر از مقداري با غذا ميل مي كنيد از اين ماده استفاده نكنيد.
كرم يا پودر فلفل به عنوان نوعي مسكن مي تواند در تسكين درد دندان، زونا، آرتريت، پسوريازيس و ساير انواع دردهاي مزمن مفيد باشد، هر چند ممكن است مصرف اين ماده سبب سوزش يا خارش نسبي گردد، اما اين عارضه به زودي از بين مي رود. چون فلفل ابتدا با تحريك و سپس كاهش شدت سيگنالهاي درد در بدن مؤثر واقع ميشود، لذا ممكن است درد كمي شدت پيدا كند، سپس بايد ظرف چند روز اول مصرف، اين اثر تا حد زيادي از بين برود.کرم كپساسين به عنوان يك مسكن موضعي (وقتي كه روي پوست مصرف ميشود)، (حاوي 0.075 - 0.025 درصد كپساسين) را مستقيماً مي توان روي نقطه آسيب ديده روزي چهار بار ماليد (عناوين تجاري اين ماده عبارت است از Axsain, Zostrix و Capzasin-P).
به منظور بهبود هضم و پيشگيري از بيماري قلبي، مي توان كپسولهاي كپساسين (30 تا 120 ميلي گرم روزي سه بار) را مصرف كرد. مي توانيد با اضافه كردن 1.4 تا 1.2 قاشق چايخوري پودر كپساسين به يك ليوان آب جوش (دم كرده) اين ماده را نيز تهيه و سپس ميل كنيد
-
زردچوبه Turmeric كليات گياه شناسي
زردچوبه گياهي است از خانواده زنجبيل بارتفاع حدود يك متر و نيم كه داراي ساقه متورمي است . گلهاي زردچوبه بصورت سنبله و برنگ سبز مايل به زرد مي باشد .
زردچوبه در هندوستان و چين و نقاط حاره زمين مي رويد . از كنار بگهاي غلاف در قاعده ساقه ،شاخه هاي كوچك و ساتوانه اي شكل ضخيمي خاج مي شود كه بصورت مورب در زمين فرو رفته و هر يك ايجاد ريشه مي كنند و مرتبا پايه هاي جديدي بوجود مي آروند .
قسمت مورد استفاده اين گياه ساقه زيرزميني آن است كه پس از خارج كردن از زمين تميز كرده و رشه هاي آنرا جدا مي كنند و در آب جوش قرار يم دهند و پس از تيمز كردن بمدت چند روز آنرا خشك مي كنند .
زردچوبه رنگ زرد يا خاكستري مايل به قهوه اي درد بوي آن معطر و طعم آن تلخ است
تركيبات شيميايي:
زردچوبه داراي اسانسي مركب از اسيدهاي والرينيك ، كاپرليك و فلاندون مي باشد و همچنين داراي سابي نين ، سينئول ، بورنئول و الكل تورمرول و ماده كوركومين مي باشد كه رنگ زرد زردچوبه بعلت خمين ماده كوركومين مي باشد.
خواص داروئي:
زردچوبه از نظر طب قديم ايراني گرم و خشك است و براي استفاده درماني مي توان آنرا مانند چائي دم نمود و استفاده كرد البته جديدا در بازار كانادا و آمريكا كپسول آن هم به بازار آمده است :
زردچوبه داراي خواص درماني زير است :
1)گرفتگي و انسداد صدا را باز مي كند و براي تميز كردن كبد بكار مي رود .
2)مخلوط يك قاشق غذا خوري زردچوبه و يك قاشق انيسون و سركه براي درمان يرقان مفيد است .
3)براي رفع دندان درد آنرا در دهان انداخته و بجويد .
4)زردچوبه بهترين داروي ضد تورم است و در اروپا و آمريكا از آن بدين منظور استفاده مي كنند كه مي توان از سه فنجان دم كرده زردچوبه در روز و يا مقدر 2 كپسول سه بار در روز استفاده كرد.
5)براي خشك كردن زخم ها و رفع درد آنها مي توان گرد خشك زردچوبه را روي آنها ريخت.
6)زردچوبه بادشكن ، تصفيه كننده خون ، تب بر ، محرك و انرژي زا مي باشد .
7)زردچوبه براي رساندن دمل نيز مفيد است ..
9)از زردچوبه براي درمان كمر درد ، پشت درد و سينه درد نيز استفاده مي شود .
10)براي درمان اسهال و اسهال خوني حتما از دم كرده زردچوبه استفاده كنيد .
11)زردچوبه در قديم براي درمان رماتيسم و سل بكار مي رفته است .
12)براي درمان التهاب لثه ، زردچوبه را دم كرده و آنرا قرقره كنيد .
13)تحقيقات اخير دانشمندان نشان دادن است كه زردچوبه از سرطان جلوگيري مي كند بنابراين حتماسعي کنید در غذاها از زرد چوبه استفاده کنید.
مضرات :
با تمام مزاياي گفته شده بايد اشاره كرد كه زياده وري در زردچوبه براي قلب مضر است ولي البته اگر آنرا با ليمو ترش استفاده كنيد اثرات مضرآنرا خنثي مي سازد
-
نعناع فلفلی و نعناع سبزو بیماریها
عوارض مربوط به گوش:
Schmilt درخصوص وقوع التهاب گوش خارجي و آسيب غشاء تيمپانيك به دنبال استفاده از گروهي از بيحس كنندههاي موضعي، مانند مايع Bonain كه حاوي فنل، منتول و هيدروكلرايد كوكائين است، گزارش ميدهد. اين مطلب، كه آيا علت اصلي وقوع اين عوارض منتول ميباشد، مشخص نيست.
عوارض قلبي ـ عروقي:
برادي كاردي، در يك بيمار معتاد به سيگارهاي منتول گزارش شده است، در حالي كه استفاده زياد شيرينيهاي حاوي peppermint ايجاد فيبريلاسيون نموده است. درهر دو مورد، كاهش مصرف peppermint يا منتول، شرايط را بهبودي ميبخشد.
عوارض پوستي:
بروز عوارض خفيف در پوست و غشاء مخاطي در قسمتهاي پيشين توضيح داده شد. تحقيقات انجام گرفته در لهستان نشان ميدهد كه تقريباً 1% بيماران نسبت به منتول واكنش نشان ميدهند. به طور شديدتري، parys، درخصوص يك مورد سوختگي شيميايي دست در يكي از كاركنان يك كارخانه داروسازي گزارش ميدهد كه به دنبال ريختن اسانس خالص peppermint بر روي دست عارض شده است و بعد از اين حادثه، استفاده از دستكش براي حفاظت بيشتر توصيه گرديد. شيوع عوارض مختلف، به دنبال مصرف نادرست يا اتفاقي اينگونه فرآوردهها، نشان ميدهد كه در هنگام تهيه يا مصرف محصولات حاوي منتول يا اسانس به خصوص در زمان استفاده از اسانس خالص براي درمان روماتيسم، ميبايست احتياطات لازم مبذول شود.
عوارض معدي ـ رودهاي:
اگرچه peppermint موارد استفاده متعددي در درمان ناراحتيهاي معدي ـ رودهاي دارد، (به قسمت فارماكولوژي مراجعه شود)، با اين وجود، مطالبي در مورد التهاب معده و روده و تشديد بيماريهاي معدي ـ رودهاي به دنبال استفاده از فرآوردههاي حاوي peppermint مانند شيرينيجات گزارش شده است. عوارض گزارش شده عبارتند از: التهاب و تورم لب، التهاب شديد مري، التهاب معدي، اسهال و پانكراتيت. به اين ترتيب توجه محققين به اين مطلب معطوف شد كه وجود peppermint در فرآوردههاي آنتي اسيد معده، ممكن است بعضي از ناراحتيهاي معدي ـ رودهاي را تشديد نمايد. در يك مورد، تجويز اسانس peppermint آهسته رهش در يك بيمار مبتلا به اسهال مزمن، منجر به سوزش مقعد گرديد كه مربوط به دفع peppermint ميباشد. زماني كه اسهال كنتر گرديد، عارضه مذكور برطرف شد، زيرا اسانس براي مدت طولانيتري در مسير دستگاه گوارش باقي مانده و بدون ظهور احساس سوزش، بيمار به خوبي آن را تحمل نمود. بررسي در مورد كپسولهاي E.C. حاوي پوش اسانس peppermint نشان ميدهد كه احتمال دارد ابتلاء قبلي به سوزش معده و ترش كردن معده در اثر مصرف اين نوع كپسولها تشديد شود.
عوارض تنفسي:
مارتيندل هشدار ميدهد كه فرآوردههاي دارويي مخصوص بيني، حاوي منتول، ممكن است در كودكان ايجاد اسپاسم گلوت نمايد و كلاپس شديد نيز در نوزادان به دنبال مصرف موضعي منتول گزارش شده است. (به قسمت عوارض آلرژيك مراجعه كنيد).
قابليت جهشزايي و سرطانزايي:
مطالعات انجام گرفته در مورد قابليت جهشزايي منتون نشان ميدهد كه اين ماده در آزمايش انجام گرفته در سالمونلا / ميكروزمهاي **********داران، موتاژن ميباشد، اما منتول، جزء اصلي peppermint و يا اسانس peppermint موتاژن نيست، با وجودي كه منتون 30% اسانس را تشكيل ميدهد. در مورد قابليت سرطانزايي اسانس آن اطلاعي در دست نميباشد. اما تحقيقات اخير در مورد درصد شيوع سرطان مري نشان ميدهد كه اين سرطان در بين معتادين به سيگار منتول نسبت به بقيه افراد درصد شيوع بالايي دارد. هرچند كه تحقيق اخير مختصر بوده و محدود به يك گروه و نژاد خاص ميباشد.
-
پودنه و بیماریها
عوارض معدي ـ رودهاي:
اثرات جانبي معدي ـ رودهاي عبارتند از: تهوع، استفراغ (در بعضي موارد همراه خون) سوزش گلو، دردهاي شكمي و اسهال، كه به طور مكرر در بسياري از گزارشات مربوط به مسموميت ناشي از خوردن فرآوردههاي حاوي Pennyroyal ديده شده است.
عوارض كبدي:
گزارشات نشان ميدهد كه احتمال مسموميت كبدي در اثر خوردن اسانس Pennyroyal وجود دارد، كه عوارض آن عبارتند از: نكروز شديد كبدي در قسمت مركزي لوبولها و بزرگ شدن كبد. به نظر ميرسد، پولگون و يا متابوليتهاي آن مسئول بروز اثرات سمي در كبد باشند. Gordon و همكارانش متوجه شدند كه ظاهراً، بعد از تجويز پولگون در موش، متابوليتهاي هپاتوتوكسيك با واسطه سيستم سيتوكروم 450ـP تشكيل ميشوند. Buechel و همكارانش براي جلوگيري از مسموميت كبدي، بلافاصله بعد از خوردن اسانس Pennyroyal، استيل سيستئين تجويز كردند.
مطالعات بسياري بر روي حيوانات، به منظور تشخيص عوارض جانبي اسانس Pennyroyal و پولگون بر روي بافت كبدي، انجام گرفته است. تحقيقات متعددي توسط Gordon و همكارانش صورت گرفته است تا مشخص نمايد، كداميك از ترپنهاي اسانس Pennyroyal، بعد از خوردن آن، در كبد اثرات سمي ايجاد مينمايد و يا اينكه كداميك از اشكال ساختماني ترپنها براي ايجاد پاسخهاي هپاتوتوكسيك نقش مهمتري دارند. علاوه بر اين، آنها درخصوص نقش احتمالي گلوتاتيون در تغيير دوز سمي تحقيقاتي انجام دادند. محققين دريافتند كه اسانس Pennyroyal در دوزهاي 400 ميليگرم بر كيلوگرم به بالا، به فرم داخل صفاقي در موشهاي نر ايجاد صدمات شديد و حاد در ششها و كبد مينمايد. در نواحي مركزي لوبولهاي كبدي و سلولهاي اپيتليال برونشيولهاي ششها نكروز سلولي ديده شده است. تجزيه نمونههاي اسانس Pennyroyal بدست آمده از فروشگاههاي «غذاي سالم» از طريق متد «گاز كروماتوگرافي موئين»، نشان دهنده وجود تركيبات مونوترپن متعددي ميباشد. پولگون، ترپن اصلي بوده و بيش از 80% ترپنهاي موجود در اسانسهاي مورد آزمايش را تشكيل ميدهد. مشخص شده است كه پولگون و 2 ترپن ديگر، ايزوپولگون و منتوفوران، براي كبد و شش سمي هستند. بر پايه نتايج به دست آمده از آزمايشات بافتشناسي در مورد نكروز، افزايش آنزيم GPT1 در پلاسما و تخليه گلوتاتيون كبدي، محققين دريافتند كه «پولگون» ترپن اصلي مسئول در نكروز بافتي است.
در طي مطالعات بعدي، Gordon و همكارانش دريافتند كه پولگون، در موش، به وسيله مونو ـ اكسيژنازهاي ميكروزومي كبدي به يك هپاتو توكسين متابوليزه ميشود. ظاهراً، تشكيل متابوليت سمي، به وسيله سيتوكرومهاي 450ـP مربوط به فنوباربيتال، واسطهگري ميشود. محققين دريافتند كه پيش درماني با فنوباربيتال، در موش، موجب افزايش، و پيش درماني با ـ نفتوفلاوون، موجب كاهش ميزان نكروز كبدي ايجاد شده توسط پولگون ميگردد. بازدارندگان سيتوكروم 450ـP، مانند كبالت كلرايد و پيپرونيل بوتوكسايد، از مسموميت كبدي ناشي از پولگون، جلوگيري ميكند.ميزان نكروز كبدي ايجاد شده توسط پولگون ميگردد. بازدارندگان سيتوكروم 450ـP، مانند كبالت كلرايد و پيپرونيل بوتوكسايد، از مسموميت كبدي ناشي از پولگون، جلوگيري ميكند.
مشخص شده است كه يك آنالوگ پولگون كه به وسيله دوتريوم در گروههاي متيل آليليك نشانگذاري شده است، به ميزان قابل توجهي نسبت به تركيب اصلي، سميت كمتري در كبد ايجاد ميكند. اين نتايج نشان ميدهند كه اكسيداسيون گروه متيل آليليك براي تشكيل متابوليت هپاتو توكسيك ضروري است. «منتوفوران» به عنوان متابوليت سمي پولگون، شناخته شده است و تحقيقات با پولگون نشاندار حاوي صراحتاً نشان ميدهد كه منتوفوران به وسيله يك سري واكنشهاي مرتب و پشت سرهم تشكيل ميشود كه عبارتند از: (a اكسيداسيون گروه متيل آليليك ـ (b تشكيل حلقههاي داخل مولكولي به منظور تشكيل همي كتال ـ (c دهيدراسيون براي تشكيل فوران. اين مطلب كه آيا منتوفوران، تنها متابوليت پولگون ميباشد كه در پاتوژنز سميت كبدي دخالت دارد، و يا متابوليتهاي ديگري نيز مسئول هستند، شناخته شده نيست.ميدهد كه منتوفوران به وسيله يك سري واكنشهاي مرتب و پشت سرهم تشكيل ميشود كه عبارتند از: (a اكسيداسيون گروه متيل آليليك ـ (b تشكيل حلقههاي داخل مولكولي به منظور تشكيل همي كتال ـ (c دهيدراسيون براي تشكيل فوران. اين مطلب كه آيا منتوفوران، تنها متابوليت پولگون ميباشد كه در پاتوژنز سميت كبدي دخالت دارد، و يا متابوليتهاي ديگري نيز مسئول هستند، شناخته شده نيست.
انتظار ميرود، غيرفعال كردن سيتوكروم 450ـP، كه اكسيداسيون پولگون به منتوفوران را كاتاليز ميكند، از سميت كبدي جلوگيري نمايد. اين تئوري درصورتي عملي خواهد بود كه آسيب مستقيم به سيتوكرومها اثرات هپاتو توكسيك ايجاد نكند. از آنجائي كه ميتوان تقريباً 90% سيتوكرومهاي كبدي را به طور برگشتناپذير غيرفعال نمود، بدون اينكه اثرات هپاتو توكسيك داشته باشند، اين مسئله نيز بعيد به نظر ميرسد، كه غيرفعال كردن مستقيم سيتوكروم 450ـP توسط پولگون نقش مهمي را در بروز مسموميت كبدي بازي كند.
Madyastha و همكارانش دريافتند كه تجويز پولگون به طور Invivo در روز mg/kg bw400 در روز به موشهاي صحرايي نر، سطح سيتوكرومهاي 450ـP ميكروزومي را به ميزان 32% و 76% به ترتيب در پايان ساعتهاي 24 و 96 از تجويز پولگون، كاهش ميدهد. همچنين آنها دريافتند كه انكوباسيون ميكروزومهاي كبدي به دستآمده از موشهاي صحرايي درمان شده با فنوباربيتال، با پولگون به مدت 15 دقيقه، به طور هوازي يا بيهوازي و درحضور و يا عدم حضور NADPH، موجب كاهش تقريباً 60% سيتوكرومهاي 450ـp ميگردد. نقصان سيتوكرومهاي 450ـP با نقصان گروههاي هم ميكروزومي نيز همراه ميباشد. واكنش مخرب مذكور برگشت ناپذير، وابسته به زمان و در صورتي كه غلظت سوبسترا تا Mm10 باشد خطي بوده و از كينتيك درجه 1 پيروي ميكند. Mizutani و همكارانش آزمايشات متعددي ترتيب دادند تا مشخص نمايند كه آيا پولگون براي ايجاد اثرات سمي در كبد موش. احتياج به واكنشهاي اكسيداسيون بيوترانسفورماسيون دارد. آنها با تزريق داخل صفاقي پولگون، صدمات شديد كبدي ايجاد ميكردند كه با افزايش فعاليت GPT در سم و نكروز سلولهاي كبدي واقع در بخش مركزي لوبولها مشخص ميشوند. درمان موش با ممانعت كنندگان آنزيم سيتوكروم 450ـP مانند A 525ـSKF، متيراپون، پيپرونيل بوتوكسايد و كربن دي سولفايد، از اثرات هپاتوتوكسيك پولگون جلوگيري كرده و يا به ميزان قابل توجهي كاهش ميدهد. تحريك آنزيمهاي سيتوكروم 450ـP با فنوباربيتال يا 3ـ متيل كولانترن موجب افزايش اثرات هپاتوتوكسيك پولگون نميگردد. نتايج تحقيق مذكور موافق اين نظريه هستند كه برخي از متابوليتهاي پولگون مسئول صدمات كبدي درموش هستند.
به طور خلاصه، بيشتر تحقيقات انجام گرفته نشان ميدهند كه برخي از متابوليتهاي پولگون مسئول صدمات كبدي ناش از تجويز اين ماده ميباشند. هرچند كه Madyastha و همكارانش دريافتند كه پولگون ميزان سيتوكرومهاي 450ـP را كاهش ميدهد. ايجاد هماهنگي و تعادل بين دو مكانيسم: 1) غيرفعال كردن سيتوكرومهاي 450ـP توسط پولگون و 2) متابوليسم پولگون به متابوليتهاي سمي توسط 450ـP، يكي از مواردي است كه احتياج به تحقيقات بيشتري دارد تا مكانيسمهاي سميت ايجاد شده به وسيله مونوترپنها را مشخص نمايد.
عوارض تنفسي:
همانطور كه در قسمت عوارض كبدي عنوان گرديد، Gordon و همكارانش دريافتند كه اسانس pennyroyal در موشهاي نر در دوزهاي 400 ميليگرم بر كيلوگرم و بالاتر به طور داخل صفاقي در سلولهاي اپيتليال برونشيولها ايجاد نكروز سلولي مينمايد.
قابليت جهشزايي و سرطانزايي:
Anderson و همكارانش به وسيله آزمايش ميكروزومهاي **********ي و سالمونلا، پتانسيل جهشزايي اسانس نعناع، منتول، منتول و پولگون را بررسي نمودند. آنها دريافتند كه غلطتهاي 800،160،32 و 4/6 ميليگرم پولگون در هر plate در رشتههاي تحت آزمايش سالمونلا مانند TA100 , TA1535 , TA98 , TA1537، اثرات جهشزايي نشان نميدهند. درخصوص پتانسيل سرطانزايي فرآوردههاي حاوي pennyroyal مدركي در دست نميباشد.