-
قصه یه روزی
یه نفر بازمن کنار پنجره س
یه نفر عجیب دلش شور می زنه
یکی ام با تیرای داغ نگاه
دو تا چشم رو داره از دور می زنه
یه نفر داغ دلش تازه شده
دلخوشیش یه عکس یادگاریه
یکی با غم می نویسه رو دلش
ای خدا عجب چه روزگاریه
یه نفر خیری ندیده از حالا
پس پناه می بره به گذشتاه هاش
یکی ام شاعره تا خسته می شه
زود می ره راغ دست نوشته هاش
یه نفر خط می کشه رو آرزوش
سند عشقش رو باطل می کنه
وقف تازه موندن دل می کنه
یکی هست که خواب به چشماش نمی یاد
شاید علتش غم خستگیه
علت بی خوابی یکی دیگه
گم شدن تو دشت سرگشتگیه
یکی از بس که نشسته پشت در
پر غربت شده و بی حوصله س
یکی ام داره به محبوبش می گه
چه قدر بین من و تو فاصله س
یکی دائم گلدونا رو آب می ده
یکی چشم پر اشکش بهدره
یکی داره خودش و گول می زنه
که میاد حتما بازم تو سفره
یکی چشماش رو گذاشته روی هم
یکی زلفاش و پریشون می کنه
یکی داره توی رویاهای دور
شکل عشقش و آسون می کنه
یکی آروم با خودش حرف می زنه
دلت اومد من رو تنها بذاری ؟
دلت اومد چمدون دلم رو
تو فرودگاه دلت جا بذاری ؟
یه نفر دستاشو برده آسمون
از خدا چیزی تقاضا می کنه
یه نفر واسه کسی که نمی یاد
در خونش رو داره وا می کنه
-
آنجا نمی ماند
به من او گفت فردا می رود اینجا نمی ماند
و پرسیدم دلم او گفت : نه تنها نمی ماند
به او گفتم كه چشمان تو جادو كرده این دل را
و گفت این چشم ها كه تا ابد زیبا نمی ماند
به او گفتم دل دریایی ام قربانی چشمت
ولی او گفت این دل دائما دریا نمی ماند
به او گفتم كه كم دارم تو را رویای كمرنگم
و پاسخ داد او در عصر ما رویا نمی ماند
به او گفتم كه هر شب بی نگاه تو شب یلداست
ولی گفت او كمی كه بگذرد یلدا نمی ماند
به او گفتم قبولم كن كه رسوایت شوم او گفت
كسی كه عشق را شرطی كند رسوا نمی ماند
و حق با اوست عاشق شو همین و هر چه باداباد
چرا كه در مسیر عاشقی اما نمی ماند
خدایا خط بكش بر دفتر این زندگی اما
به من مهلت بده تا بشنوم آنجا نمی ماند
-
خدا کند
دلی کنار پنجره نشسته زار می زند
و خواب دیده ام شبی مرا کنار می زند
غروب ها که می شود خیال چشمهای تو
تو را دوباره در دل شکسته جار می زند
یکی نگاه می کند یکی گناه می کند
یکی سکوت می کند یکی هوار می زند
و عشق درد مشترک میان ماست با همه
کسی که شعر گفته یا کسی که تار می زند
درست مثل بازی گذشته های شاعری
که جای سنگ و گل به دوستش انار می زند
خدا کند به وعده اش وفا کند که گفته بود
شبی مرا به جرم عشق خویش دار می زند
-
فدای اونکه
برای عاشقی دیره
ولی باز دست تقدریه
تا دستامون نره بالا
جایی بارون نمی گیره
دلی که دادمش دستت
دیگه از زندگی سیره
نیومد وقتی ام اومد
فقط گفت که داره می ره
نگفتم من خداحافظ
آخه قلبم هنوز گیره
بدون این قلب دیوونه
دیگه محتاج زنجیره
بمون این زخم رو بدتر کن
عجیب محتاج شمشیره
بریزم اشکام رو شاید
آخه این آخرین تیره
نگی تو اونی که رفته
وجودش غرق تقصیره
فدای او که تو خوابم
من رو تحویل نمی گیره
-
تنها توقع
نگات قشنگه ولیکن یه کم عجیب و مبهمه
من از کجا شروع کنم دوست دارم یه عالمه
من و گذاشتی و بازم یه بار دیگه رفتی سفر
نمی دونم شاید سفر برای دردات مرهمه
تا وقتی اینجا بمونی یه حالت عجیبیه
من چه جوری واست بگم بارون قشنگ و نم نمه
هوای رفتن که کنی واسه تو فرقی نداره
اما به جون اون چشات مرگ گلای مریمه
آخرشم دق می کنم تا من و دوست داشته باشی
مردن که از عاشقیه یک دفه نیست که کم کمه
من نمی دونم تو چرا اینجور نگاهم می کنی
زیر نگاه نافذت نگاه عاشقم خمه
می پرسم از چشمای تو ممکنه اینجا بمونی ؟
می خندی و جواب می دی رفتن من مسلمه
برو به خاطر خودت اما به من قول بده
هرجای دنیا که بری دیگه نشو مال همه
رسمه که لحظه ی سفر یادگاری به هم می دن
قشنگ ترین هدیه ی تو تو قلب من یه مشت غمه
شاید این و بهم دادی که همیشه با من باشه
حق با تو ا تو راست می گی غمت همیشه پیشمه
دیدی گلا شب که میشه اشکاشونو رو می کنن
یادت باشه چشم منم همیشه غرق شبنمه
تو می ری و اسم من و از رو دلت خط می زنی
اسم قشنگ تو ولی همیشه هرجا یادمه
چشمای روشنت یه کم کاشکه هوای من رو داشت
تنها توقعم فقط یه بار جواب ناممه
-
مث فصلا
توی باغا گل سرخی توی آسمون ستاره
جایی رو سراغ ندارم که نشون از تو نداره
تاریخ تولد تو توی دفتر حسابم
شب که چشمام و می بندم باز نمی ذاری بخوابم
عکس تو جور عجیبی توی چشمام می درخشه
دیوونم خدا می دونه کاش خودش من رو ببخشه
توی تابستون نسیمی آفتابی توی زمستون
تو همونی که گرونه نمی یاد به دستم آسون
وقتی من تو آسمونم تو توی راه زمینی
مشکل اینه چون عزیزی هر جا باشی نازنینی
سفر دور و درازت بی خطر باشه الهی
بی خبر من و گذاشتی ولی نه تو بیگناهی
قیمت نگاه نازت خیلیه مث صداقت
مث خوب بودن تو سختی واسه اثبات رفاقت
توی خرداد گل یاسی توی آبان گل مریم
چه شکنجه ی قشنگی می کشی من و تو کم کم
چه تفاهمی تو عاقل دل من مات و دیوونه
درمونم دست چشاته اینم آخرین بهونه
دل تو یه وقتا سنگه یه روزم ممثل بلوری
شبا گاهی قرص ماهی یه روزم یه تیکه نوری
حوصله که داشته باشی دو سه جکله می گی گاهی
اما میلت که نباشه نمی دی حتی نگاهی
چون غروب خیلی قشنگه تو خود غروبی
چی بگم قحطی واژه ست هر چی هست خیلی خوبی
عکس نازت رو گذاشتم گوشه ی سفید دفتر
تا دیگه هیچکی نبینه یکی کمتر باشه بهتره
مث آسمون عجیبی شبی آبی شبی قرمز
ولی هر رنگی که باشی من و دوست نداری هرگز
یه روزی می شی یه دریا فرداش اما مثل کوهی
هر چی که دلت می خواد باش هر جا باشی با شکوهی
پره از اسم قشنتگت صفحه صفحه ی کتابم
به همون تعداد اسما تو ولی دادی عذابم
لااقل خوب شد که لطفی کردی و واسم نوشتی
معنی حرف تو این بود که مطیع سرنوشتی
دلم و دادم به دست تو برای یادگاری
قابلی نداره بردار می دونم دوسم نداری
وقتی که بارون می گیره چشام از عشق تو خیسه
دل برات به قول سهراب زیر بارون می نویسه
تنها آرزوم همینه تا یادم نرفته راستی
کاش یه روز بهم بگی که من همونم که می خواستی
-
اشعار مریم حیدرزاده
سلام دوستان
همون طور که از اسم تایپک هم معلومه اینجا می خواییم اشعار زیبا و ماندگار مریم حیدرزادهء عزیز رو بزاریم . من که خیلی از شعراشون لذت می برم .
امیدوارم شما هم لذت ببرید .
روزای خیلی طلایی یادته؟
روزای خیلی طلایی یادته؟ روز ترس از جدایی، یادته؟
روز تمرین اشاره یادته؟ شب چیدن ستاره یادته؟
شعرای کتاب درسی یادته؟ یادته گفتی می ترسی ،یادته؟
عکسمون تو قاب عکس و ، یادته؟ بله بدون مکث و یادته؟
دستمون تو دست هم بود یادته؟ غصه هامون کم کم بود، یادته؟
چشم نازت مال من بود یادته؟ دیدن من غدغن بود یادته؟
روزگار قهر و آشتی یادته؟ هیج کس و جز من نداشتی ، یادته؟
رویاهای آسمونی ،یادته؟ قول دادی پیشم بمونی، یادته؟
روزای بی غم و غصه یادته؟ ببینم اول قصه یادته؟
عصر ابراز علاقه یادته؟ خبر خوش کلاغه ،یادته
دست گرمت تو زمستون یادته؟ شونه من زیر بارون یادته؟
واسه خنده اجازه یادته؟ اونا که می گفتی رازه ؛ یادته؟
یادته فال های حافظ تو حیاط ؟ یادته قسم جون شاخه نبات؟
گل سرخا رو نچیدیم یادته؟ یه روزی هم و ندیدیم ؛ یادته؟
حرفامون سر صداقت یادته؟ تو ، تو مجازات خیانت ، یادته؟
پنهونی سر قرارا ، یادته؟ تأخیرات توی بهارا یادته؟
گوش ندادیم به نصیحت، یادته؟ گشتنت دنبال فرصت یادته؟
دستات و میخوام بگیرم یادته؟ راستی تو ، بی تو می میرم یادته؟
دونه دادن به کبوتر یادته؟ خاطرات توی دفتر یادته؟
فال با نیت رسیدن یادته؟ طعم قهوه رو چشیدن یادته؟
واسه فال قهوه رو خوردن یادته؟ روزی صد بار بی تو مردن ، یادته؟
یادته دعا، یادته دعای زیر طاقیا ؟ کنار بوته های عقاقیا ؟
زیر اون درخت گیلاس، یادته؟ با دوتا شاخه گل یاس؛ یادته؟
یادته گفتن راز ،به قاصدک ؟ یادته، چه قدر به هم گفتیم، کمک ؟
فکر بودن توی قایق یادته؟ تو به من گفتی شقایق، یادته؟
پیش هم بودیم نذاشتن، یادته؟ اونا ما رو دوست نداشتن ،یادته؟
نامه بدون امضاء یادته؟ اسم مستعار رویا ، یادته؟
طرح اون انگشتر من یادته؟ پاسخ مختصر من یادته؟
فال حافظ شب یلدا ، یادته؟ اسمم و گذاشتی شیدا یادته؟
چیزی خواستیم از خدامون یادته؟ مستجاب نشد دعامون، یادته؟
چشمون زدن حسودا یادته؟ چشامون شد مثل رودا ، یادته؟
گفتی ما باید جداشیم یادته؟
گفتی ما باید جداشیم یادته؟ گفتی باید بی وفاشیم ، یادته؟
یه دفه ازم بریدی ؛ یادته؟ خط رو اسم من کشیدی ؛یادته؟
گفتی عشق تو هوس بود یادته؟ گفتی خوب بود ولی، بس بود یادته؟
حلقه من دست تو دیدم؛ یادته؟
حلقه من دست تو دیدم یادته؟ کلی سرزنش شنیدم ؛ یادته؟
چشم من به چشمت افتاد یادته؟کاری که دست دلم داد ؛ یادته؟
حالا اومدم، همون جا وایسادم؛
حالا اومدم همون جا وایسادم که تقاضای تو رو جواب دادم
دراوردم از دسم انگشتر و، جا گذاشتمش همونجا ، دفتر و
اما قول دادم به قلبم و خدا، دیگه دل ندم به عشق آدما
حیف شعری که نوشتم یادته ؛ شعر من بدم باشه، زیادته، حیف شعری که نوشتم یادته
شعر من بده ولی، زیادته
-
سلام بهونه قشنگ من براي زندگي
اره بازم منم همون ديوونه هميشگي
فداي مهربونيات چه مي كني با سرنوشت
دلم واست تنگ شده بود اين نامه رو واست نوشت
حال من و اگه بخواي رنگ گلاي قاليه
جاي نگاهت بد جوري تو صحن چشام خاليه
ابرا همه پيش منن اينجا هوا پر غمه
از غصه هام هر چي بگم جون خودت بازم كمه
ديشب دلم گرفته بود رفتم كنار اسمون
فرياد زدم يا تو بيا يا من و پيشت برسون
فداي تو نميدوني بي تو چه دردي كشيدم
حقيقت و واست بگم به اخر خط رسيدم
رفتي و من تنها شدم با غصه هاي زندگي
قسمت تو سفر شد و قسمت من اوارگي
نمي دوني چقدر دلم تنگه براي ديدنت
براي مهربونيات،نوازشات،بوسيدنت
به خاطرت مونده يكي هميشه چشم براهته؟
يه قلب تنها و كبود هلاك يه نگاهته؟
من مي دونم همين روزا عشق من از يادت ميره
بعدش خبر ميدن بيا كه داره دوستت مي ميره
روزات بلنده يا كوتاه دوست شدي اونجا با كسي
بيشتر از اين من و نذار تو غصه و دلواپسي
يه وقت من و گم ميكني تو دود اين شهر غريب
يه سرزمين غربته با صد تا نيرنگ و فريب
فداي تو يه وقت شبا بي خوابي خستت نكنه
غم غريبي عزيزم زرد و شكستت نكنه
چادر شب لطيف تو از روت شبا پس نزني
تنگ بلور اب تو يه وقت ناغافل نشكني
اگه واست زحمتي نيست بر سر عهدمون بمون
منم تو رو سپردمت دست خداي مهربون
---------------------------------
-
همه بغضشون گرفته چرا بارون نمياد!؟
ليلي مرد از غم دوري چرا مجنون نمياد!؟
روي ماهش کجا پنهون شده رفته کجا!؟
چرا از اونور ابرا ديگه بيرون نمياد!؟
نيتت رو واسه فال قهوه کردم ولي حيف
عکس اون چشماي قشنگ توي فنجون نمياد
من و کشتي تو با اين خنجر دوريت عجبه
چرا از اين دله ديونه يه کم خون نمياد!؟
مگه تو بيخبري موم رو پريشون ميکنم
دل تو واسه مويه پريشون نمياد
دل تو ازبس سفيد و لطيفه مثل برف
از خجالت تو برفي تو زمستون نمياد
تو دلم فقط يه بار مهموني بود تو اومدي
درا رو بستم از اون وقت ديگه مهمون نمياد
صدايه بارون قشنگه به شيشه که ميخوره
اما با غم نجيب روي ناودون نمياد
دو سه بار واسط نوشتم مثه آيينه ميموني
تو يه بار جواب ندادي چرا شمعدون نمياد
عمريه اسيرتم اسير اون چشماي ناز
يه ملاقاتي واسم يه بار تو زندون نمياد
نميگه کسي واسه مرمتش فکري کنيم
هيچکسي سراغ اين کلبه ويرون نمياد
زندگي بزيه شطرنج و من منتظرم
طرف مقابلم ولي به ميدون نمياد
گاهي وقتها اينقدر آب و هوام ابري ميشه
که قد اشکاي من از رود کارون نمياد
گاهي وقتا با خودم ميگم شاي ميخواد ذوق بکنم
اما معلومه نخواد بياد که پنهون نمياد
اونکه براي ديدنش ستاره ميچيني اهل نازه
پس با يه خواهش آسون نمياد
تو نامه آخري کلي دليل اورده بود
مثلا چون تشنه اند ياسايه تو گلدون نمياد
لااقل کاش راستشو براي من نوشته بود
کاش واسم نوشته بود به خاطر اون نمياد
-
اين روزا عادت همه رفتن ودل شكستنه
درد تموم عاشقا پاي كسي نشستنه
اين روزا مشق بچه ها يه صفحه آشفتگيه
گرداي رو آينه ها فقط غم زندگيه
اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه
مشكل بي ستاره ها يه كم ستاره چيدنه
اين روزا كار گلدونا از شبنمي تر شدنه
آرزوي شقايقا يه شب كبوتر شدنه
اين روزا آسمونمون پر از شكسته باليه
جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه
اين روزا كار آدما دلهاي پاك رو بردنه
بعدش اونو گرفتن و به ديگري سپردنه
اين روزا كار آدما تو انتظار گذاشتنه
ساده ترين بهانشون از هم خبر نداشتنه
اين روزا سهم عاشقا غصه و بي وفاييه
جرم تمومشون فقط لذت آشناييه
اين روزا توي هر قفس يكي دو تا قناريه
شبها غم قناريها تو خواب خونه جاريه
اين روزا چشماي همه غرق نياز شبنمه
رو گونه هر عاشقي چند قطره بارون غمه
اين روزا ورد بچه ها بازي چرخ و فلكه
قلباي مثل دريامون پر از خراش و تركه
اين روزا عادت گلها مرگ و بهونه كردنه
كار چشماي آدما دل رو ديونه كردنه
اين روزا كار رويامون از پونه خونه ساختنه
نشونه پروانگي زندگي ها رو باختنه
اين روزا تنها چارمون شايد پرنده مردنه
رو بام پاك آسمون ستاره رو شمردنه
اين روزا آدما ديگه تو قلب هم جا ندارن
مردم ديگه تو دلهاشون يه قطره دريا ندارن
اين روزا فرش كوچه ها تو حسرت يه عابره
هر جا يكي منتظر ورود يه مسافره
اين روزا هيچ مسافري بر نمي گرده به خونه
چشاي خسته تا ابد به در بسته مي مونه
اين روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه
خلاصه حرف همه پر زدن و نموندنه
اين روزا درد آدما فقط غم بي كسيه
زندگيشون حاصلي از حسرت و دلواپسيه
اين روزا خوشبختي ما پشت مه نبودنه
كار تموم شاعرا فقط غزل سرودنه
اين روزا درد آدما داشتن چتر تو بارونه
چشماي خيس و ابريشون همپاي رود كارونه
اين روزا دوستا هم ديگه با هم صداقت ندارن
يه وقتا توي زندگي همديگر و جا مي ذارن
جنس دلاي آدما اين روزا سخت و سنگيه
فقط توي نقاشيا دنيا قشنگ و رنگيه
اين روزا جرم عاشقي شهر دل و فروختنه
چاره فقط نشستن و به پاي چشمي سوختنه
اسم گلا رو اين روزا ديگه كسي نمي دونه
اما تو تا دلت بخواد اينجا غريب فراوونه
اين روزا فرصت دلا براي عاشقي كمه
زخماي بي ستاره ها تشنه ياس مرهمه
اين روزا اشك مون فقط چاره ي بي قراريه
تنها پناه آدما عكساي يادگاريه
اين روزا فصل غربت عشق و يبدهاي مجنونه
بغضاي كال باغچه منتظر يه بارونه
اين روزا دوستاي خوبم همديگر رو گم ميكنن
دلاي پاك و ساده رو فداي مردم ميكنن
اين روزا آدما كمن پشت نقاب پنجره
كمتر ميبيني كسي رو كه تا ابد منتظره
مردم ما به همديگه فقط زود عادت مي كنن
حقا كه بي وفايي رو خوب هم رعايت ميكنن
درسته كه اينجا همه پاييزا رو دوست ندارن
پاييز كه از راه ميرسه پا روي برگاش مي ذارن
اما شايد تو زندگي يه بغض خيس و كال دارن
چند تا غم و يه غصه و آرزوي محال دارن
اين روزا بايد هممون براي هم سايه باشيم
شبا يه كم دلواپس كودك همسايه باشيم
اون وقت دوباره آدما دستاشون رو پل ميكنن
درداي ارغواني رو با هم تحمل مي كنن
اگه به هم كمك كنيم زندگي ديدني ميشه
بر سر پيمان مي مونن دوستاي خوب تا هميشه
اما نه فكر كه ميكنم اين كار يه كار ساده نيست
انگار براي گل شدن هنوز هوا آماده نيست