-
سرطان بسيار پيچيده است ، پيچيده تر از چيزی که تصور مي کردیم و به راحتی نمی توان آن را درمان کرد
سرطان بسيار پيچيده تر از آن است که پیش از این تصور مي شد.
کارشناسان سرطان که همه ژن هاي دو تومور از بدخیم ترين سرطان ها را بررسي کرده اند، دريافته اند که سرطان بسيار پيچيده تر از آن است که تصور مي کردند و متوجه شده اند که چرا پس از گسترش تومور احتمال درمان ضعيف است.
به نقل از رویترز ، محققان روش بالقوه جديدي را نيز براي درمان يک شکل رايج و کشنده سرطان مغز کشف کرده اند و زمينه را براي تشخيص سرطان قبل از گسترش آن يعني زمانيکه هنوز مي توان آنرا از طريق عمل جراحي درمان کرد، هموار ساخته اند.
دکتر “برت فوگل اشتاين” از “دانشگاه جانز هاپکينز” در بالتيمور و “موسسه پزشکي هوارد هيوز” گفت، سرطان بسيار پيچيده است - پيچيده تر از چيزي که تصور مي کردند و به راحتي نمي توان درمان هايي را براي آن ابداع کرد.
فوگل اشتاين افزود،” اگر ۱۰۰ بيمار سرطاني داشته باشيد، بايد با ۱۰۰ بيماري مختلف روبرو شويد.”
اين يافته ها که در مجله “ساينس” منتشر شده است نشان مي دهد که روش هاي درماني جديد هدفمند که طرفداران زيادي دارد ممکن است کارايي گسترده اي نداشته باشد زيرا آنها تنها بر يک ژن جهش يافته تاثير مي گذارند، درحاليکه سرطان بر اثر جهش ده ها ژن بوجود مي آيد.
محققان گفتند، يک رويکرد بهتر يافتن مسيرها — شبکه هاي ژن — است که رشد و تکثير لجام گسيخته تومور را کنترل مي کنند.
اين گروه بين المللي توالي بيش از ۲۰ هزار ژن را در سلول هاي ۲۴ بيمار مبتلا به سر طان پيشرفته لوزالمعده و ۲۲ بيمار مبتلا به سرطان “گليو بلاستوم مالتي فرم” بررسي کردند.
آنها دريافتند که نمونه يک تومور لوزالمعده ۶۳ جهش ژنتيکي و نمونه يک تومور مغز ۶۰ جهش ژنتيکي دارد.
محققان دريافتند که دسته اي از ژن ها که ظاهرا متفاوت هستند، همه در مسيرهاي مشابهي فعاليت مي کنند.
بنابراين به جاي داروهاي امروزي که يک ژن منفرد را هدف قرار مي دهند ايده آنست که تمامي مسيرهايي که در بيشتر بيماران مشترک است هدف قرار گيرند.
دکتر “ويکتور ولکولسکو” از دانشگاه هاپکينز، از کشف ژن جديدي به نام idh۱ در “سرطان گليوبلاستوم مالتي فرم” خبر داد.
گليوبلاستوم مالتي فرم رايج ترين نوع تومور مغزي است که معمولا بيماران را در عرض يکسال مي کشد.
گروه هاي تحقيقاتي دانشگاه هاپکينز موفق به کشف صدها تغيير ژنتيکي از جمله يک ژن بسيار چشمگير به نام idh۱ شدند.
در اين مطالعه ديده شد که ۱۲ درصد از بيماران مبتلا به گليوبلاستوم بيشتر جوانان، حامل يک نسخه جهش يافته بودند که موجب زنده مانده طولاني تر آنها مي شد، بطوريکه اين بيماران بطور متوسط ۸/۳ سال زنده ماندند درحاليکه بيماراني که حاوي اين جهش نبودند ، فقط ۱/۱ سال به زندگي خود ادامه دادند.
ولکولسکو گفت ، اگر مطالعات ديگر نيز اين اثر را تاييد کنند ممکن است پزشکان به زودي از يک آزمايش idh۱ براي کمک به تشخيص اين بيماري استفاده کنند.
ولکولسکو گفت، تصور مي شد که تمام گليتوبلاستوم مالتي فرم ها يک بيماري هستند اما اکنون مشخص شده است که آنها دو بيماري هستند.
گروه تحقيقاتي هاپکينز ۱۲ مسير اصلي را شناسايي کردند که در بيشتر تومورهاي لوزالمعده غيرعادي بود.محققان “اطلس ژنوم سرطان” در مجله “نيچر” گزارش دادند که در بيشتر گليوبلاستوم ها سه مسير اصلي فعال است.
اين مسيرها کارهاي مختلفي انجام مي دهند. برخي از اين مسير به دي.ان.اي آسيب ديده اجازه مي دهد تا از ترميم فرار کند. برخي ديگر، فاکتورهاي محافظت کننده را که وظيفه انها سرکوب کردن تومورهاست، از فعاليت مي اندازند.
دکتر فوگل اشتاين گفت، کشف داروهايي که اين مسيرها را مسدود کنند آسان نخواهد بود. اين داروها همچنين ممکن است عوارض جانبي بيشتري نسبت به “درمان هاي هدفمند” موجود داشته باشند. درمان هاي هدفمند تنها عليه يک نقص ژني خاص عمل مي کنند.
فوگل اشتاين گفت، يافته هاي اين مطالعه نشان مي دهد که شرکت هاي داروسازي بايد براي ساخت داروهاي جديد سرطاني رويکرد خود را تغيير دهند.
وي افزود، اين يافته ها همچنين راه هاي بهتري را براي غربالگري سرطان ها نشان مي دهند.
از اين گذشته،اين تحقيق راه هاي احتمالي را نشان مي دهد که از طريق آنها مي توان با رديابي دي.ان.اي جهش يافته که در خون جريان دارد، سرطان را در مراحل اوليه و پيش از آغاز گسترش تومورها تشخيص داد.
-
حجم اطلاعاتی که بر روی يک رشته از DNA انسان ذخيره می شود با هزار کتاب به طور ۵۰۰ صفحه ای برابری می کند
ثبت ۵۰۰ هزار صفحه اطلاعات بر روي DNA
محققان آمريکايي موفق شدند، با دستکاري ساختار DNA يک باکتري به نام Coli.E از آن براي محاسبات رياضي استفاده کنند.
با مطالعاتي که انجام شده، مشخص شده است که مولکول هاي DNA به طور طبيعي قادر به ذخيره و پردازش اطلاعات هستند. در واقع طبق کشفيات، DNA داراي بيشترين تراکم براي ذخيره سازي اطلاعات نسبت به هر ماده ديگر روي زمين است.
ياخته شناس فرانسوي، دکتر جروم لوژن ثابت کرده است که حجم اطلاعاتي که مي توان بر روي يک رشته از DNA انسان ذخيره کرد با هزار کتاب به طور متوسط ۵۰۰ صفحه يي برابري مي کند.
سابق بر اين، دانشمندان در دهه ۹۰ محاسباتي را بر روي نمونه هاي ساده مولکول DNA در ظرفهاي آزمايشگاهي انجام داده بودند، اما در اين تحقيق که گزارش آن به صورت آنلاين در مجله ENGINEERING BIOLOGICAL آمده ، براي اولين بار محاسبات بر روي DNA در سلول هاي زنده انجام شده است.
يک تيم تحقيقاتي که شامل اعضايي از بخش رياضيات و بخش زيست شناسي دانشگاه کاروليناي شمالي و دانشگاه ميسوري است توانستند از طريق افزودن ژنهايي به باکتري Coli.E (اشرشيا کولي) رايانه يي باکتريايي ابداع کنند.
قابليت و قدرت محاسباتي اين باکتري برنامه ريزي شده چشمگير است. در اين زمينه کارملا هاينز، زيست شناس کالج ديويدسون مي گويد : کافي است قدرت پردازشي هزاران کامپيوتر که به صورت همزمان در فضايي به اندازه يک قطره آب کار مي کنند را تصور کنيد.
چنين چيزي تحقق پذير است چرا که سلولها و DNA ها بسيار ريز هستند.
اين سيستم محاسبات مبتني بر DNA که دکتر هاينز و همکاران او طراحي کرده اند تنها مي تواند از طريق گردش و منظم کردن اطلاعات به حل مساله بپردازد و اگر چه تا رسيدن به شکل ايده آل آن راه زيادي دارد اما براي حل اين يک مساله کلاسيک رياضي که اصطلاحا “کيک سوخته” ناميده مي شود بسيار مناسب است.
در اين آزمايش، براي حل مساله قطعات DNA را به عنوان کيک در نظر مي گيرند و سپس آنزمي به نام recomdinase Hin را وارد باکتري Coli.E مي کنند که در پي آن اين باکتري قادر به گردش و تنظيم DNAهايي که از طريق ژنهايشان علامتگذاري شده اند مي شود.
-
“بمبهای هوشمندِ” مولکولي ، راهبرد جديد دانشمندان در مبارزه با گسترش سرطان است
دانشمندان به راهبرد جديدي در هدف قرار دادن گسترش سرطان دست يافتند .
دانشمندان در يک راهبرد جديد درماني با استفاده از “بمبهاي هوشمندِ” مولکولي و داروهاي ضد سرطاني، گسترش سرطان (متاستاز) را هدف قرار دادند.
به نقل از سایت فناوري نانو ، در اين نوع درمان نه تنها از دوزهاي کمتري از مواد سمي شيمي درماني استفاده ميشود، بلکه آسيب به بافتهاي اطراف هم بسيار کمتر خواهد بود.
گروه محققان با طراحي يک سيستم دارورساني مبتني بر فناورينانو، شيميدرماني را هدفمند کرده، به اثري عميق روي متاستاز سرطان کليه و لوزلمعده در موش دست يافتند.
پرفسور “چرش”، يکي از اعضاي اين گروه، گفت که نانو ذرات مورد استفاده مواد شيمي درماني را حمل کرده، آنها را به پروتئين نشانداري به نام “اينتگرين ۳″ ميرسانند.
اين پروتئين در سطح رگهاي خوني توموري خاصي يافت ميشود و با توسعه رگهاي خوني جديد و رشد تومورهاي بدخيم مرتبط است.
اين گروه دريافتند که ترکيب دارو/ نانوذره تأثير زيادي روي تومور اوليه ندارد؛ اما انجام متاستاز در سرطانهاي کليه و لوزلمعده را در بدن موش متوقف ميکند.
آنها نشان دادند که دوزهاي بسيار کمتر شيميدرماني ميتواند نتيجه دلخواه را به دست دهد، زيرا دارو بهطور انتخابي به رگهاي خوني خاصي ميرسد که تغذيه کننده سرطان هستند و بدون آسيب به بافتهاي اطراف ضايعه را نابود ميکند.
پرفسور چرش ميگويد: “ما قادريم با دوزي معادل ۱۵ برابر کمتر از دوزي که در تجويز سيستميک دارو استفاده ميشود، اثرات ضد سرطاني مطلوبي را به دست آوريم. نکته جالب اينکه تومور متاستازداده در اين سرطان حساستر از تومور اوليه است”.
“دوکسوروبيسين” يک داروي ضد سرطان است.اما دوزهاي درماني آن اثرات جانبي منفي دارد.
اين اولين باري است که چنين اثري که نشانههاي سميت در بيماران ايجاد نميکند، روي متاستاز مشاهده ميشود.
-
توليد نوعی آنتي بادی جدید به نام آنتي بادی ۶-DS ، برای کمک به درمان سرطان ها
توليد نوعي آنتي بادي استثنايي براي کمک به درمان سرطان ها
پژوهشگران در دانشگاه شرق کارولينا يک نوع آنتي بادي جديد تک کلوني توليد کرده اند که نقش بسيار مهمي در درمان شايعترين انواع سرطان تخمدان، سرطان سينه و ساير انواع سرطانها ايفا مي کند.
اين پژوهشگران در مطالعات اخير خود با دو شرکت بزرگ داروسازي شامل ايمونوژن و سانوفي - آونتيس در حال تحقيق و بررسي روي اين آنتي بادي هاي جديد هستند.
گفتني است که کارخانه هاي فوق در زمينه ساخت و فرمول سازي آنتي بادي ها براي درمان سرطانها و آزمايش آنها روي نمونه هاي انساني در آزمايشات کلينيکي تخصص دارند.
دکتر آن کلوگ، استاديار پاتولوژي و طب آزمايشگاهي در دانشکده پزشکي برودي در دانشگاه شرق کارولينا آنتي بادي هاي جديد را ساخته است.
اين آنتي بادي ۶-DS نام دارد که به سلولهاي سرطاني متصل مي شود. اين آنتي بادي مانند يک وسيله نقليه تحويل دهنده حاوي يک ماده سلول کش قدرتمند عمل مي کند. اين ماده توسط شرکت ايمونوژن ساخته شده که خصوصا براي تحويل به سلولهاي سرطاني توسط آنتي بادي توليد شده است.
سپس آنتي بادي به سلولهاي سرطاني مي چسبد و کل ترکيب شامل آنتي بادي و ماده متصل سلول کش را قادر مي سازد که وارد سلول سرطاني شود.
وقتي که ماده سلول کش وارد سلول سرطاني شد در حين تقسيم سلولي فعال شده و سلول سرطاني را نابود مي کند.
کلوگ درباره اين روش خاطرنشان ساخت: ما نمي توانيم چنين ماده قوي شيمي درماني را به تنهايي وارد بدن کنيم چون بسيار سمي است اما اگر بتوانيم آن را به يک آنتي بادي متصل کنيم وارد سلول سرطاني شده و در داخل آن آزاد مي شود و اين براي سلول سرطاني يک شکست واقعي است.
گفتني است که آنتي بادي حاوي ماده سلول کش که به آن متصل است در بدن در وضعيت غيرفعالي مي چرخد. اين ماده تنها زماني فعال مي شود که به سلول سرطاني مي رسد. ايمونوژن براي توليد اين ماده از فناوري موثري موسوم به TAP يا Probrug Activateb - Tumour استفاده کرده است.
هم چنين شرکت سانوفي - آونتيس اين حق را دارد که مواد ضد سرطان خاص را با استفاده از فناوري TAP متعلق به ايمونوژن توسعه داده و آن را همراه با آنتي بادي ۶-DS به پيشرفت رسانده و تحت مجوز دانشگاه شرق کارولينا در آزمايشات باليني بر روي نمونه هاي انساني مطالعه کند.
آنتي بادي هاي تک کلوني از پروتئين هايي ساخته مي شوند که از يک سلول والد منفرد توليد شده و به يک ماده خاص متصل مي شوند.
اين آنتي بادي ها مي توانند براي تشخيص و پاکسازي ماده خاص مورد استفاده قرار گرفته و به طورگسترده در بيمارستانها و آزمايشگاه هاي پاتولوژي بعنوان ترکيبي براي آزمايشات تشخيصي کاربرد دارد.
دکتر کلوگ تحقيقات خود برروي آنتي بادي هاي تک کلوني را از اوايل دهه ۱۹۹۰ آغاز کرده و بر روي آنتي بادي هايي متمرکز شده که پاتولوژيست ها مي توانند از آنها براي تشخيص سرطان استفاده کنند.
-
پزشکان دریک جراحی از نسوج و ماهیچه های سالم زانوی بیمار برای خلق یک شانه جدید استفاده کردند.
موفقیت جراحی بازسازی شانه یک نوجوان سرطانی
پزشکان انگلستان توانستند با استفاده از نسوج زانوی یک نوجوان مبتلا به سرطان شانه او را بازسازی کنند.
به نقل از بي.بي.سي ، پزشکان برای اولین بار در انگلستان نوجوانی را که بازوی چپ خود را به دلیل وجود تومور سرطانی در قسمت بالای بازو از دست داده بود، مورد عمل جراحی قرار گرفت. متخصصان در این جراحی از نسوج و ماهیچه های سالم زانوی بیمار برای خلق یک شانه جدید استفاده کردند.
در طول عمل جراحی تمامی بازو و مفصل شانه به دلیل وجود تومور برداشته شد و سپس جراحان از نسوج زانو برای تشکیل مفصلی جدید استفاده کردند. به این ترتیب که یک صفحه فلزی به ترقوه بیمار متصل شده و و مفصل جدید به منطقه ای که مفصل قدیمی قرار داشت، پیوند زده شد.
جراح این عمل معتقد است ناراحت کننده ترین نوع جراحی، جدا کردن بازوی بیمار به دلیل گسترش نسوج سرطانی است اما پیوند مفصل جدید شانه ای می تواند از میزان ناراحتی بیمار بکاهد. وی افزود نوجوان در حال بهبودی بوده و شانه جدید وی قادر به حمل یک دست مصنوعی خواهد بود.
-
دانشمندان در نظر دارند دريابند ، انساني که در آستانه مرگ قرار مي گيرد، براي او چه اتفاقي مي افتد
انسانها در آستانه مرگ چه چيزي را تجربه مي کنند؟
گزارش هاي زيادي در مورد تجربه آستانه مرگ منتشر شده است که همه آنها ظاهرا وجوه مشترکي دارند: يک نور سفيد دعوت کننده و مرور خاطرات. اما اکنون دانشمندان در نظر دارند دريابند که عملا زماني که انساني در آستانه مرگ قرار مي گيرد، براي او در واقع چه اتفاقي مي افتد.
به نقل از لايو ساينس ، در مطالعه جديدي تحت عنوان AWARE يا Awareness during Resuscitation ( هشياري هنگام احيا) پزشکان بيماران بستري در بيمارستانها ي اروپا و آمريکاي شمالي را که ايست قلبي را تجربه کرده اند، مورد بررسي قرار مي دهند.
دکتر سام پرنيا از دانشگاه ساوث همپتون انگلستان و رهبر اين مطالعه مي گويد ” بر خلاف تصور همگان، مرگ يک لحظه معين نيست. مرگ، فرآيندي است که زماني که قلب از تپش باز مي ايستد، فعاليت ريه متوقف مي شود و مغز از کار مي افتد، يعني حالتي که به آن ايست قلبي مي گويند، آغاز مي شود . از نقطه نظر زيست شناختي اين وضعيت مترادف با مرگ باليني است.
از دير باز، عالم دانش کوشش کرده است تعريفي از مرگ ارايه دهد و تعيين کند که مرگ دقيقا در چه لحظه اي اتفاق مي افتد. اما اکنون به نظر اکثر پزشکان ، مرگ بيشتر يک فرايند است تا يک رويداد لحظه اي. يک فرد زماني مرده تلقي مي شود که ديگر نفس نکشد، قلب او نتپد و مغزش از کار بيفتد.
پرنيا مي گويد ” هنگام ايست قلبي يا cardiac arrest هر سه مبناي مرگ وجود دارد. اما در اينجاست که يک دوره زماني پيش مي آيد که مي تواند چند ثانيه يا يک ساعت يا بيشتر بطول انجامد و طي اين مدت است که امکان دارد تلاشهاي اضطراري پزشکي براي به کار انداختن دوباره قلب و تغيير جهت فرآيند مرگ، نتيجه دهد.
او مي گويد “آنچه مردم در زمان ايست قلبي تجربه مي کنند دريچه اي استثنايي است براي درک آنچه احتمالا همه ما در فرآيند مرگ تجربه مي کنيم. ”
يک مطالعه نشان داد افرادي که از احساس آرامش، نور درخشان و تجربه برون جسمي به هنگام رويارويي با مرگ حکايت مي کنند بيشتر احتمال دارد که در زندگي عادي خود به سختي قادر باشند خواب را از بيداري تشخيص دهند.
محققان پروژه “هشياري هنگام احيا” مي خواهند دريابند زماني که بدن يک انسان شروع به خاموش شدن مي کند، آيا ممکن است انسانها هنگام ايست قلبي چيزهايي را ببينند و بشنوند، و در جريان تجربه برون جسمي ، چه اتفاقي مي افتد.
آغاز مطالعه “AWARE” در جريان يک سمپوزيوم بين المللي در سازمان ملل متحد در تاريخ ۱۱سپتامبر اعلام شد.
-
ورزش بيشتر و مصرف مواد غذايی سالم و تغذيه صحيح ، پيری سلولی را به تاخيرمیاندازد
زندگي سالم، پيري سلولي را به تاخيرمياندازد
پژوهشگران تاكيد كردند: ورزش بيشتر و مصرف مواد غذايي سالم و تغذيه صحيح به افزايش ترشح آنزيمي كمك ميكند كه در حفاظت از آسيبهاي سلولي ناشي از بالا رفتن سن نقش حياتي دارد.
در اين پژوهش كه شرح آن در مجله «لانست آنكولوژي» منتشر شده از ۲۴ مرد آمريكايي خواسته شد كه درعادات زندگي خود تغييراتي داده و يك الگوي زندگي سالم را دنبال كنند.
نتايج مطالعات نشان داد كه با اين تغييرات ميزان ترشح آنزيم فوق موسوم به تلومراز به طور متوسط ۲۹ درصد افزايش پيدا كرد.
تلومراز ميتواند از تلومرها كه از پايانههاي كروموزومي و موطن مولكولهاي وراثتي dna مراقبت ميكنند حفاظت كند و طول عمر آنها را افزايش داده و يا آنها را مرمت نمايند.
همزمان با بالا رفتن سن، تلومرها كوتاه ميشوند كه در نتيجه اين حالت سلولها بيشتر مستعد نابودي و مرگ خواهند شد.
آسيب و مرگ سلولها باعث پيري و بيماري در افراد ميشود. برخي فاكتورهاي زندگي ناسالم از جمله استعمال دخانيات، چاقي و زندگي بي تحرك، باعث ميشود كه تلومرها حتي از حد معمول هم كوتاهتر شوند.
نتايج اين تحقيق ممكن است بتواند انگيزه قوي براي بسياري از افراد باشد كه از مزاياي تغيير در رژيم غذايي و سبك زندگيشان بهره مند شوند.
اين پژوهش از سوي متخصصان انستيتو تحقيقاتي طب پيشگيري در كاليفرنيا انجام گرفته است.
تغييراتي كه در جهت دنبال كردن يك الگوي سالم زندگي در اين آزمايشات اعمال شدند شامل رژيم غذايي سرشار از ميوهها و سبزيها،مكملهاي ويتاميني و روغنهاي ماهي، ورزش و شركت در كلاسهاي مديريت استرس، تكنيكهاي آرامش بخش و تمرينات تنفسي بودند.
-
پزشکان با استفاده از ژن درمانی، ديد چهار فرد مبتلا به نوع نادري از نابينايي ارثي به نا Leber congenital amaurosis را بهبود بخشند
با ژن درماني ، بينايي چندين فرد کم بينا بهبود يافت .
پزشکان موفق شدند با استفاده از ژن درماني، ديد چهار فرد مبتلا به نوع نادري از نابينايي ارثي را بهبود بخشند.
دو گروه جداگانه متشکل از پزشکان اعلام کردند که موفق شده اند با ژن درماني، عارضه LCA يا Leber congenital amaurosis را تا حدودي درمان کنند.
اين عارضه معمولا در اوان کودکي روي ديد اثر مي گدارد و زماني که بيمار به ۳۰سالگي مي رسد او را دچار نابينايي کامل مي کند. اين بيماري درماني ندارد.
هر دو تيم با استفاده از يک ويروس سرماخوردگي معمولي به نام RPE۶۵ نوع طبيعي و سالم يک ژن خراب را که باعث اين بيماري مي شود، مستقيما وارد چشم بيماران داوطلب کردند.
محققان در نشست متخصصان چشم پزشکي در فلوريدا و نيز در مقاله اي در نشريه معتبر پزشکي نيو انگلند جورنال آو مديسين، اعلام کردند که هرچند در تحقيقات هر دو گروه صرفا ايمني اين کار مد نظر قرار داشت، اما بيماران گفتند که بعد از اين کار ديدشان اندکي بهبود يافته است.
دکتر “کاترين هاي” از بيمارستان کودکان فيلادلفيا و موسسه پزشکي هاوارد هيوز و همکارانش گفتند ديد هر سه داوطلب ، بعد از اين درمان بهتر شد.
از آنجا که بيماران همه بزرگسالاني بودند که مشکل شديد بينايي داشتند، در اين ژن درماني از دوز بسيار کمي استفاده شد و محققان به هيچوجه انتظار نداشتند اين کار اثر مثبتي روي بينايي آنان بگذارد.
به گفته دکتر هاي ، رييس سابق انجمن ژن درماني امريکا، اين نتيجه براي کل رشته ژن درماني اهميت فراوان دارد.
يکي از داوطلبان گروه دکتر علي به نام استيون هاوارث گفت بعد از درمان ، در ديد شب او بهبودي قابل توجهي ايجاد شده بطوري که او مي تواند در شرايط شبيه سازي شده يک خيابان تاريک جهات را تشخيص دهد و در آن مسير ها حرکت کند.
او گفت ” ديد من در زماني که هوا رو به تاريکي است و يا روشنايي بسيار ضعيف است، به مراتب بهتر از قبل شده است. شايد به نظر ديگران اين تغيير چندان مهم نباشد اما براي من تحول بسيار بزرگي است.”
در آزمايش دکتر “هاي” يک فرد ۱۹ساله و دو ۲۶ساله شرکت داشتند که هر سه از بهبود قدرت ديدشان خبر دادند . بهبود ديد آنان از توانايي دنبال کردن حرکات دست تا خواندن خطوط روي تابلوهاي آزمايش ديد چشم متفاوت بود.
در تمامي اين موارد، تنها يک چشم مورد ژن درماني قرار گرفت تا چشم ديگر را بتوان با آن مقايسه کرد.
دکتر علي و گروهش با شرکت Targeted Genetics Corp که ويروس اصلاح شده ژنتيکي را تهيه کرد، همکاري مي کنند. تيم بيمارستان کودکان و دانشگاه پنسيلوانيا ويروسي را که با نام “بردار” به عنوان ناقل ژن هاي سالم به داخل بدن مورد استفاده قرار مي گيرد ،خود تهيه کردند .
در مرحله بعدي آزمايش، کودکاني که وضعيت بينايي شان به اين شدت وخيم نشده است و بخت بهتري براي بهبودي دارند، تحت ژن درماني قرار خواهند گرفت.
پژوهشگران گفتند تا حد زيادي اطمينان دارند زماني که اين شيوه درماني را روي کودکان انجام دهند ، قادر خواهند بود جلوي صدمات را بگيرند.
يکي از نکات مهمي که هر دو تيم به دنبال آن بودند اين مساله بودکه مطمئن شوند ويروسي که براي انتقال ژن از آن استفاده کرده اند، از چشم به جاي ديگري منتقل نشود و بگفته آنان در اين ازمايش ها ويروس ها در چشم ماندند و به جاي ديگري نرفتند.
ملاحظات ايمني و کارايي ، رشته ژن درماني را با مانع روبرو کرده است. در يک آزمايش دو پسر بچه فرانسوي که دچار نوعي اختلال نادر دستگاه ايمني بودند درمان شدند اما بعد در سال ۲۰۰۲دچار سرطان خون شدندو در سال ۱۹۹۹نيز در ايالت اريزوناي امريکا يک نوجوان در جريان آزمايش ژن درماني درگذشت
-
نتیجه یک بررسی می گوید: شيرمادر ضريب هوشی کودکان را تا۱۰واحد افزايش ميدهد
شيرمادر ضريب هوشي کودکان را تا۱۰واحد افزايش ميدهد .
هر سال ١٢ ميليون کودک در سطح جهان تلف ميشوند که هفت ميليون از اين مرگ و ميرها با جانشين کردن شير مادر به جاي شير خشک قابل پيشگيري است.
به نقل از ايسنا ، ليلا صادقمقدم، کارشناس ارشد آموزش پرستاري و عضو هيات علمي دانشکده علوم پزشکي گناباد در پژوهشي تحت عنوان «عوامل بازدارنده شيردهي انحصاري به شيرخواران صفر تا شش ماه در شهر گناباد» كه در کنگره سراسري تغذيه نوزادان و کودکان در مشهد ارائه شد، آورده است: سريعترين افزايش تعداد سلولهاي مغزي در دوران جنيني و طي پنج تا شش ماه بعد از تولد بوده و در اين زمان تنها تغذيه انحصاري با شير مادر در چهار تا شش ماه پس از تولد ميتواند اين نياز را به خوبي تامين کند زيرا شير مادر تنها دارويي است که ضريب هوشي کودکان را تا ١٠ واحد افزايش ميدهد.
در اين پژوهش توصيفي تحليلي تعداد ١٩٠ مادر مراجعه کننده به مراکز بهداشتي درماني شهر گناباد مورد بررسي قرار گرفتند. اطلاعات از طريق يک پرسشنامه سه قسمتي که دو قسمت آن مربوط به عوامل دموگرافيک مادر و نوزاد و يک قسمت مربوط به عوامل بازدارنده شيردهي مادران بود، جمعآوري شد.
يافتهها نشان ميدهد ميانگين سن مادران در اين پژوهش ٧/٢٧ بود واز لحاظ تحصيلات ٢/٤٣ درصد زير ديپلم بودند، ٥٧ درصد زايمان طبيعي و ٤٤ درصد سزارين شده بودند.
ميانگين وزن شيرخواران ٠٦٢/٣ کيلوگرم بوده و ٩٠ درصد ترم و ١٠ درصد پره ترم بودند. مهمترين عوامل بازدارنده شيردهي در مادران، تغذيه به غير از شير مادر ١/٣٢ درصد، شاغل بودن مادر ١٠ درصد، بيماري مادر ٩/٧ درصد و تصورات و اعتقادات نادرست مادر ٧/٤ درصد بوده است.
با توجه به يافتههاي پژوهش، افزايش آگاهي مادران و ديگر اعضاي خانواده در زمينه زمان شروع تغذيه تکميلي، ارتقاي سطح سلامت مادران و تلاش در زمينه تغيير و يا اصلاح تصورات و اعتقادات نادرست مادران از طريق آموزش صحيح به آنان در جهت افزايش تغذيه انحصاري شيرخواران موثر خواهد بود.
گفتني است، لاله حسيني شهيدي، کارشناس ارشد آموزش پرستاري و عضو هيات علمي دانشکده علوم پزشکي گناباد، سيمين طهماسبي، کارشناس ارشد آموزش پرستاري و عضو هيات علمي دانشگاه آزاد شهرکرد و محمود شمشيري، کارشناس ارشد آموزش پرستاري و عضو هيات علمي دانشکده علوم پزشکي گناباد از ديگر ارائهدهندگان اين مقاله علمي بودهاند.
-
آموزش مهارت های مطالعه در کاهش اضطراب امتحان موثر است
آموزش مهارت هاي مطالعه در کاهش اضطراب امتحان موثر است .
تحقيقي در مورد نقش شناخت درماني و آموزش مهارت هاي مطالعه در کاهش اضطراب امتحان در دانشگاه تربيت مدرس نشان داد که ميزان اضطراب امتحان در افرادي که تحت آموزش مهارت هاي مطالعه و شناخت درماني قرار مي گيرند، کاهش مي يابد.
به نقل از ایرنا ، نتيجه يک تحقيق در دانشگاه تربيت مدرس که با عنوان ” بررسي اثر بخشي شناخت درماني و آموزش مهارت هاي مطالعه در کاهش اضطراب امتحان و افزايش عملکرد تحصيلي با توجه به مولفه هاي شخصيتي دانشجويان ” انجام شد، اثر بخشي دو روش شناخت درماني و آموزش مهارت هاي مطالعه و تعامل آنها با مولفه شخصيتي در کاهش اضطراب امتحان و افزايش عملکرد تحصيلي دانشجويان دانشگاه هاي دولتي شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفت.
نمونه پژوهش شامل ۱۰۲ دانشجوي مبتلا به اضطراب امتحان بود که شناسايي و سپس به طور تصادفي در گروه هاي آزمايشي و کنترل قرار گرفتند. دانشجويان به سه گروه ۳۴ نفره تقسيم شدند يک گروه شناخت درماني و يک گروه آموزش مهارت هاي مطالعه را تجربه کردند و گروه سوم گروه کنترل را تشکيل دادند.
دراين تحقيق روش هاي درماني اضطراب ( آمورش مهارت هاي مطالعه و شناخت درماني) و مولفه هاي شخصيتي (درون گرا و برون گرا بودن دانشجويان) به عنوان متغير مستقل و نمرات اضطراب امتحان و عملکرد تحصيلي (معدل دروس) به عنوان متغير وابسته بکار رفتند.
نتابج تحليل داده ها نشان داد که اضطراب امتحان در گرو ههاي شناخت درماني و آموزش مهارت هاي مطالعه در مقايسه با گروه کنترل به طور معني داري کاهش يافت.همچنبن اين نتايج تفاوت معني داري بين دانشجويان درون گرا و برون را در کاهش اضطراب امتحان از طريق اعمال شناخت درماني نشان داد.
در پايان بررسي و تحليل داده ها ، تفاوت معني داري در افزايش عملکرد تحصيلي دانشجويان از طريق آموزش مهارت هاي مطالعه به نفع دانشجويان درون گرا ديده شد، اما با اعمال شناخت درماني در افزايش عملکرد تحصيلي و با اعمال آموزش مهارت هاي مطالعه در کاهش اضطراب امتحان بين دانشجويان درون گرا و برون گرا تفاوت معني داري به دست نيامد.
اين تحقيق در قالب رساله دکتري تخصصي ناصر صبحي دانش آموخته مقطع دکتري رشته روانشناسي به راهنمايي دکتر کاظم رسول زاده طباطبايي انجام گرفت.