مروری بر حوادث صبح سه شنبه ایران :

مروری بر حوادث صبح سه شنبه ایران :

خوشگذرانی‌های شبانه از پسر جوان کیف‌قاپ ساخت
پسر جوانی که به انگیزه تفریح و خوشگذرانی شبانه با دوستانش کیف‌قاپی می‌‌کرد، از سوی ماموران پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران دستیگر شد.به گزارش «جام‌جم»، رسیدگی به این پرونده از ابتدای امسال با شکایت زن جوانی از یک مرد کیف‌قاپ در دستور کار پلیس قرار گرفت. شاکی گفت: روز حادثه پس از خروج از بانک در حال بازگشت به خانه بودم که راکب یک موتورسیکلت به من حمله‌ور شد و پس از تهدید با چاقو با قاپیدن کیفم متواری شد.در پی این شکایت، چهره‌نگاری رایانه‌ای از سارق کیف‌قاپ صورت گرفت. جستجوها در این باره ادامه داشت تا این که زنان و مردان دیگری نیز با حضور در مرکز پلیس شکایت‌های مشابهی را مطرح کردند. با تحقیق از شاکیان معلوم شد، مرد کیف‌قاپ پس از سرقت، بلافاصله به سمت دیگر خیابان می رود و با سوار شدن به یک موتورسیکلت روشن که در آنجا پارک است، فرار می کند . به این ترتیب، پاتوق‌های احتمالی دزد فراری زیرنظر گرفته شد تا این که چند روز پیش زنی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 شهرری تماس گرفت و از دستگیری یک کیف‌قاپ توسط مردم خبر داد.دقایقی بعد ماموران در محل دستگیری متهم حضور یافتند و مرد کیف‌قاپ را که از ناحیه دست و پا زخمی شده بود، همراه زن شاکی به مرکز پلیس منتقل کردند.ابتدا شاکی بازجویی شد و به پلیس گفت: وقتی از بانک خارج شدم، راکب یک موتورسیکلت که در تعقیبم بود، به من حمله‌ور شد و قصد قاپیدن کیفم را داشت که با او مقابله کردم. در همین موقع مرد سارق با چاقو مرا تهدید کرد اگر بند کیف را رها نکنم، مرا خواهد کشت. به دلیل این که پول باید صرف هزینه درمانی خانواده‌ام می‌شد، نمی‌توانستم از آن بگذرم. بنابراین در مقابل سارق مقاومت کردم. شاکی اضافه کرد: در جدال با سارق بودم که چند مرد رهگذر متوجه ماجرا شدند و به کمکم شتافتند. مرد کیف‌قاپ که خود را در یک قدمی دستگیری می‌دید، مرا به کناری انداخت و قصد فرار داشت که مردم به او حمله کردند و او را بشدت کتک زدند.
در پی اظهارات شاکی، متهم به نام فرهاد (22 ساله) بازجویی شد و به پلیس گفت: از چندی پیش در پی آشنایی با چند جوان که به مهمانی‌های شبانه می‌رفتند، با آنها همراه شدم و تا پاسی از شب کنارشان خوشگذرانی می‌کردم. خانواده‌ام وقتی به رفتارم اعتراض می‌کردند، توجهی نکرده و چند شبی به خانه نمی‌آمدم. متهم اضافه کرد: بعد از آن برای این که پولی برای تفریح و خوشگذرانی‌های شبانه داشته باشم،تصمیم به کیف‌قاپی از مردم گرفتم. در اولین سرقت خیلی می‌ترسیدم. وقتی با حمله به یک زن در خیابان کیف او را قاپیدم و او نتوانست مقابل من مقاومت کند، به سرقت‌هایم ادامه دادم. متهم با اشاره به کیف‌قاپی‌های متعدد، گفت: در روزهای بعد 3 تا 5 کیف را سرقت می‌کردم و در صورت مقاومت مالباخته‌ها، آنها را با چاقویی که همراه داشتم به مرگ تهدید کرده و آنها بناچار بند کیف را رها می‌کردند. با سرقت کیف‌های زنان و مردان، پول‌ها را خرج خوشگذرانی‌ها کرده و گوشی‌های تلفن همراه مسروقه را نیز می‌فروختم. مدارک دزدیده شده را نیز در سطل‌های زباله می‌انداختم. بنابراین گزارش، متهم با قرار قانونی از سوی بازپرس حسینی، رئیس شعبه دوم دادسرای شهرری روانه زندان شد.

2 قاتل فراری در درگیری مسلحانه ازپای درآمدند
2 قاتل فراری که سابقه چندین فقره شرارت و درگیری مسلحانه را داشتند، با شلیک ماموران از پای درآمدند.به گزارش اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا، سرهنگ حیدری رئیس‌پلیس آگاهی استان فارس با تایید این خبر گفت:‌ اطلاعات مردمی مبنی بر این‌که 2 متهم شرور مسلح که به اتهام قتل عمد و شرارت تحت تعقیب بودند در کوهستان‌های اطراف شهرستان خشت دیده شده‌اند، ماموران پلیس آگاهی، پلیس امنیت و یگان امداد عازم مخفیگاه 2 شرور شدند.با حضور ماموران در محل معلوم شد 2 شرور مسلح در چادری در کنار رودخانه مستقر هستند که بلافاصله توسط ماموران محاصره شده و به اشرار اخطار داده شد تا خود را تسلیم کنند ولی آن دو از چادر خارج شده و با موضعگیری به سوی ماموران تیراندازی کردند که در تیراندازی متقابل پلیس هر دو شرور به هلاکت رسیدند.
حیدری افزود: از قاتلان فراری 3 قبضه سلاح و 91فشنگ جنگی کشف و ضبط شد.

دستگیری قاتل فراری با پوشش زنانه
قاتل فراری که با پوشش زنانه قصد فرار داشت، با سقوط از طبقه سوم یک ساختمان بشدت آسیب دید.به گزارش «جام‌جم»، چند روز پیش مردی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 شهرری تماس گرفت و از درگیری خیابانی میان 3 جوان مقابل یک جایگاه پمپ گاز خبر داد.
دقایقی بعد با حضور ماموران کلانتری 131 شهرری در محل حادثه معلوم شد جوانی به نام مهدی با ضربه‌های چاقو کشته شده و جسد او کنار جوی آب افتاده است.با گزارش موضوع به بازپرس دانشور، در شعبه هفتم دادسرای شهرری، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.ماموران با تحقیق از شاهدان حادثه متوجه شدند راکبان یک دستگاه موتورسیکلت با مهدی درگیر شده و او را کشته‌اند. مهاجمان چاقو به دست هنگام فرار از محل حادثه به دلیل خراب شدن موتورسیکلت آن را در خیابان جا گذاشته و پیاده متواری شده‌اند.
ماموران با استعلام از سامانه پلیس متوجه شدند مالک موتورسیکلت جوانی به نام محسن است. به این ترتیب وی تحت تعقیب قرار گرفت و در یکی از محله‌های شهرری شناسایی و در خانه‌اش دستگیر شد.محسن برای تحقیقات به اداره 10 پلیس آگاهی تهران منتقل و بازجویی شد. او گفت: روز حادثه برای مصرف موادمخدر (شیشه)‌ به خانه دوستم ـ اکبر ـ رفته بودم، اما مواد همراه نداشت. بنابراین همراه او به منزل دوست دیگرش رفته و از او موادمخدر خریدیم.شب حادثه در بازگشت به خانه اکبر، مقتول (مهدی)‌ با دیدن ما 2 نفر در خیابان راهمان را سد کرد و خواست پولی که بابت خرید موادمخدر به او بدهکار بودیم را پرداخت کنیم.متهم اضافه کرد: بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم و در همین موقع من، مهدی را کتک زدم و اکبر که مست بود، با چاقویی که همراه داشت به او حمله‌ور شد و با ضربه‌های چاقو، مهدی را زخمی کرد و متواری شدیم. روز بعد از مرگ مهدی باخبر شدیم.در مرحله بعدی تحقیقات معلوم شد محسن ـ متهم بازداشت شده - و اکبر ـ متهم فراری ـ هر 2 از قاچاقچیان حرفه‌ای در منطقه هستند. جستجوها برای دستگیری متهم به قتل فراری ادامه داشت تا این‌که ماموران متوجه شدند اکبر ـ‌ متهم به قتل - در جاده معدن شهرری تردد می‌کند.بنابراین ماموران به محل مذکور اعزام شدند و آنجا را زیر نظر گرفتند تا این‌که 2 روز پیش مشاهده کردند زنی از آن محل خارج شد و به طبقه سوم یک ساختمان در آن حوالی رفت.ماموران به او ظنین شده و تعقیبش کردند اما زن جوان، روسری‌اش را کناری انداخت و به سمت بام خانه فرار کرد.در همین موقع معلوم شد او همان متهم به قتل فراری است. بنابراین ماموران با اخطار به وی خواستند تسلیم شو، اما متهم به فرار ادامه داد و از پشت‌بام به خیابان پرید تا فرار کند که دچار حادثه شد و بشدت صدمه دید. با انتقال متهم به بیمارستان، وی در بازجویی‌های مقدماتی به قتل مهدی، مرد موادفروش اعتراف کرد.بنابر این گزارش، 2 متهم پرونده با قرار قانونی در بازداشت به سر می‌برند. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.

دریافت تسهیلات بانکی از طریق کلاهبرداری
فردی که با ارائه مدارک نامعتبر اقدام به اخذ تسهیلات غیرمجاز بانکی کرده بود، شناسایی و دستگیر شد.به گزارش اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا، سرهنگ احمدی‌تبار رئیس‌پلیس آگاهی استان کردستان در توضیح این پرونده گفت: درپی گزارش حراست یکی از بانک‌های شهر سنندج مبنی بر این‌که یک نفر با ارائه مدارکی مشکوک از تسهیلات بانکی برخوردار شده است و تاکنون نیز اقساط خود را پرداخت نکرده، بلافاصله اکیپی از کارآگاهان مبارزه با جعل و کلاهبرداری فعالیت خود را آغاز و با اخذ مدارک ارائه‌شده توسط متهم و انجام استعلامات لازم مشخص شد مدارک متعلق به گیرنده وام نبوده و با توجه به محرز شدن کلاهبرداری، متهم دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل شد.احمدی‌تبار افزود: در بازجویی‌های انجام‌شده متهم در ابتدا منکر ارتکاب هرگونه کلاهبرداری بوده که پس از رویارویی با دلایل و مدارک علمی و مستند لب به سخن گشوده و اعتراف کرد برای دریافت وام به بانک مراجعه کرده و هنگامی که با درخواست ارائه سند جهت تضمین روبه‌رو شده با ارائه سند نامعتبر و متعلق به فرد دیگری، تسهیلات مذکور را دریافت کرده است.

باند جعل کارت پایان خدمت در تهران متلاشی شد
صدور کارت های پایان خدمت جعلی، ترفندی بود که اعضای یک شبکه کلاهبرداری از آن برای فریب ده ها جوان و به دست آوردن میلیون ها تومان پول استفاده کردند.به گزارش خراسان تحقیقات پلیس آگاهی در این باره زمانی آغاز شد که مسئولان یک آموزشگاه رانندگی حین بررسی مدارک یکی از هنرجویان پسر پی بردند کارت پایان خدمت او جعلی است. به این ترتیب پای پلیس به میان کشیده شد و این جوان به نام علی درباره کارت جعلی اش بازخواست شد. او گفت این کارت را از فردی به نام تورج گرفته و در قبال آن 5میلیون تومان پرداخت کرده است. او در این باره به ماموران گفت: مدت ها بود قصد داشتم گواهینامه بگیرم اما چون سربازی نرفته ام این کار برایم امکان پذیر نبود تا این که یکی از دوستانم شخصی به نام تورج را معرفی کرد و گفت او می تواند برایم کارت پایان خدمت بگیرد. دوستم گفت تورج نفوذ زیادی در سازمان نظام وظیفه دارد و به همین دلیل من هم خام حرف هایش شدم و سراغ تورج رفتم. او ظاهر آراسته و موجهی داشت و گفت به کمک دوستانی که در نظام وظیفه دارد می تواند خیلی سریع برایم کارت پایان خدمت بگیرد. او گفت برای این کار باید 5میلیون تومان به او بدهم. من هم پول مورد نیاز را به او دادم و او هم چند روز بعد کارت پایان خدمت را تحویلم داد. او گفت برایم در سازمان نظام وظیفه پرونده سازی کرده است و جای هیچ گونه نگرانی درباره استعلام از کارتم وجود ندارد. من هم با خیال راحت به آموزشگاه رانندگی رفتم اما در آنجا دستم رو و معلوم شد کارتم جعلی است.
در پی اظهارات این جوان، افسران پلیس آگاهی به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 11 تحقیقات خود را در این باره آغاز کردند. آنها نخست سراغ تورج رفتند و او را بازداشت کردند اما این متهم ادعا کرد فقط یک واسطه است و کارت جعلی را از فرد دیگری به نام حمید گرفته است.او در این باره گفت: مدت هاست با حمید کار می کنم. او در ازای هر فقره کارت جعلی به من 50 هزار تومان می دهد. با اطلاعاتی که این متهم در اختیار پلیس گذاشت ماموران برای دستگیری حمید به تکاپو افتادند و چند روز بعد او را نیز به دام انداختند اما این مرد نیز اتهام جعل کارت پایان خدمت را رد کرد و مدعی شد کارت را از یک جاعل به نام سلیمان گرفته است . در جریان تحقیقات کارآگاهان به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد سلیمان در یکی از مناطق مرکزی تهران پنهان شده است و از آنجا شبکه جعل را هدایت می کند. به این ترتیب ماموران در عملیاتی غافلگیرانه او را بازداشت کردند. ماموران در این عملیات رایانه شخصی متهم را بازرسی کردند و دریافتند او تا به حال ده ها فقره کارت پایان خدمت جعلی صادر کرده است. او درباره اتهامش گفت: من خودم را درگیر مشتری نمی کردم و حمید مشتریانم را پیدا می کرد. من در قبال هر مشتری به او 300هزار تومان می دادم و به خودم هم بین 4 تا 5 میلیون تومان می رسید. براساس این گزارش هم اکنون اعضای این شبکه جعل در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آنان ادامه دارد.

سارق اموال زائران و دزدان شیک پوش طلا فروشی ها دستگیر شدند
دزدان شیک پوش طلا فروشی ها و سارق اموال زائران در مشهد دستگیر شدند. به گزارش خراسان و پایگاه اطلاع رسانی پلیس 2 زن جوان نیز که در پوشش مشتری وارد طلا فروشی ها می شدند و در فرصت مناسب، طلاها را می دزدیدند، دستگیر شدند. این گزارش حاکی است در پی دریافت گزارش هایی مبنی بر سرقت از چند طلافروشی توسط دو زن جوان و شیک پوش، کارآگاهان پلیس موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و تحقیقات وسیعی را برای دستگیری سارقان آغاز کردند. مأموران با بررسی تصاویر دوربین های مدار بسته طلا فروشی ها، تصاویر 2 متهم زن را به دست آوردند و از آن جایی که احتمال سرقت توسط این زنان از سایر طلا فروشی ها می رفت، این تصاویر را در اختیار سایر مغازه های طلا فروشی قرار دادند تا به محض اطلاع از حضور این متهمان، مالکان طلا فروشی کارآگاهان را در جریان قرار دهند. این گزارش حاکی است زمانی که این 2 زن برای سرقت به مغازه دیگری رفته بودند از سوی مرد طلا فروش مورد شناسایی قرار گرفتند و مالک طلا فروشی به سرعت موضوع را به پلیس اطلاع داد و سپس 2 سارق دستگیر شدند. متهمان پس از انتقال به پلیس آگاهی به جرم خود اعتراف کردند و اظهار داشتند: به محض ورود به طلا فروشی یکی از ما دو نفر باب گفت وگو با طلا فروش را باز می کردیم و طلاها را برای رویت از فروشنده درخواست می کردیم. سپس قطعه طلای در نظر گرفته شده را به همدست دیگرمان می دادیم و او نیز آن را در کیفش پنهان می کرد و سپس هنگامی که مغازه شلوغ می شد در فرصتی مناسب از محل می گریختیم. این متهمان همچنین اظهار داشتند که به دلیل اعتیاد به مواد مخدر طلاها را با قیمت اندک در بازار می فروختیم. این گزارش حاکی است تلاش کارآگاهان برای شناسایی مالخران و همچنین کشف اموال مسروقه ادامه دارد.
خبر دیگر این که یک مرد جوان به همراه 3 نفر دیگر به زور وارد منزل پدر همسر سابق خود شد و پس از ایجاد رعب و وحشت و ضرب و شتم اعضای خانواده دست به سرقت زد. مهر گزارش داد که جمعه شب گذشته زنی 29 ساله به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد 4 مرد نقابدار با چوب و چماق وارد منزل پدری وی شدند و پس از ضرب و جرح اقدام به سرقت 2 میلیون ریال چک مسافرتی و یک حلقه انگشتری طلا کردند. این زن همچنین مدعی شد که سارقان حدود 15 میلیون تومان به وسایل منزل پدرش خسارت وارد کردند. زن جوان افزود: با توجه به آشنا بودن صدای یکی از سارقان نقابدار در یک فرصت مناسب نقاب او را پایین کشیدم و متوجه شدم که وی همسر سابقم است. این گزارش حاکی است با توجه با اظهارات این زن کارآگاهان وارد عمل شدند و پس از شناسایی مخفیگاه متهم او را روز یکشنبه در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند. متهم که در ابتدا منکر هر گونه سرقتی بود در مواجهه با شاکیان و مستندات پلیس لب به اعتراف گشود و سرقت را پذیرفت، با توجه به اطلاعات به دست آمده تلاش پلیس برای دستگیری همدستان این مرد ادامه دارد.خبر دیگری نیز حاکی از آن است که سارقی که اموال زائران را در پارک های مشهد سرقت می کرد شناسایی و دستگیر شد. به گزارش مهر رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: فردی با مراجعه به پلیس مدعی شد برای زیارت همراه خانواده اش به مشهد آمده و زمانی که شب برای استراحت به پارک آمده است یک سارق 5 میلیون تومان وجه نقد و گوشی تلفن همراه وی را دزدیده است. این گزارش حاکی است پس از این اظهارات پلیس وارد عمل شد و دریافت که سارق با سرقت کارت عابربانک مالباخته اقدام به خرید کرده است. با این سرنخ پلیس مخفیگاه متهم را شناسایی و وی را دستگیر کرد. متهم در بازجویی ها به 3 فقره سرقت اموال زائران در پارک ها اعتراف کرد.

سهل انگاری ها و کودکانی که ناباورانه قربانی می شوند
کودکی شیشه شربت پدربزرگ را سرمی کشد، حالش بد می شود، پدر و مادر نگران او را نزد پزشک می برند، اقدامات درمانی در مورد کودک ره به جایی نمی برد و فرزند 3ساله شان ناباورانه از آغوش پدر و مادر به آغوش مرگ پر می کشد، آن یکی دیگر نیز بر اثر غفلت والدین هنگامی که خودرو را برای لحظاتی استراحت در کنار جاده و زیر درختی پارک می کنند، جستی کودکانه داخل جاده می زند و متاسفانه زیر چرخ های خودروی دیگری که با سرعت حرکت می کرده پرپر می شود، تابستان است و کولر منزل که زیر آن چهارپایه ای کوچک قرار داده اند نسیم خنکی را از پنجره به درون خانه می زند پدر و مادر به خواب فرو می روند و اندکی بعد کودک با سیم برق کولر که بخشی از روکش آن از بین رفته بود بازی می کند و همان جا بر اثر برق گرفتگی جان می دهد و اکنون در فاصله 20روز دو کودک در میان شعله های آتش ناباورانه سوختند. پدران این کودکان بنزین باک موتورسیکلت را خالی کرده و در ظرفی ریخته بودند و کودکان بازیگوش نیز هنگام بازی با ظرف بنزین به گمان این که آب در آن ظروف قرار دارد، محتویات ظرف را به اطراف می پاشند که همین موجب بروز آتش سوزی و مرگ دلخراش آن ها می شود. به راستی چرا پدر و مادران این گونه بی مبالات شده اند. والدینی که خون دل فراوانی خوردند تا بچه ای را به ثمر برسانند و همان ها که دلتنگ یک لحظه دیدار فرزند خود می باشند و پدری که به عشق دیدار فرزند خود پا به محیط خانه می گذارد چگونه است که بر اثر یک غفلت و بی تدبیری سبب ساز مرگ دردانه خویش می شود. برخی ها معتقدند که مسائل اقتصادی در این زمینه دخیل می باشند، به عنوان مثال شاید آن پدر به دلیل هدرنرفتن بنزین باک موتورسیکلتی که نشتی داشته است اقدام به تخلیه بنزین باک موتور کرده است. این ها همه درست و ما معتقدیم شاید برای آن پدر کارگر هدررفتن بنزین لیتری 700تومان سخت است اما تلخ تر از آن مرگ کودکی است که قربانی آتش این بنزین شده است. می شود پس از تخلیه این مقدار بنزین آن را در محل امنی دور از آتش و دسترس کودکان قرار داد، اما باور کنیم که اغلب ما چون با چنین حوادثی مواجه نشدیم، راه غفلت در پیش می گیریم و اصلا حتی حاضر نیستیم به عواقب یک اقدام که ممکن است ساده به نظر برسد فکر کنیم. اگر آن پدر و مسئول خانواده که شاید بارها و بارها سیم بدون روکش کولر را دیده بود، آن را با چسب می پوشاند، هیچ وقت چنین حادثه تلخی روی نمی داد، و اگر مادر خانواده شیشه شربت پدر بزرگ را در یخچال و دور از دسترس کودکش قرار می داد الان شاهد خوابیدن کودکش در بستر مرگ نبودیم. متاسفانه این همه حوادث ریز و درشت و ناگوار هنوز درس عبرتی برای برخی والدین نشده است. گویا عادت کرده ایم که علاج واقعه را پس از وقوع بجوییم همان گونه که پس از سرقت خودرومان آن را به چند قفل و سیستم ایمنی مجهز می کنیم، باور کنیم که می شود خسارات مالی را در طول زمان جبران کرد اما چگونه می توان مرگ کودکی شیرین زبان را حتی فراموش کرد کودکان چه گناهی مرتکب شده اند که باید قربانی بی مبالاتی و غفلت والدین شوند.
نکته دیگر این که اغلب والدین گمان می کنند که وقتی کودکشان بر اثر حادثه ای فوت کرد، دیگر کسی پیگیر ماجرا نخواهد شد، در حالی که این گونه نیست و قانون پدر و مادر مقصر را تحت پیگرد قرار می دهد چرا که اگر قانون از کودک حمایت نکند و درباره حفاظت از جان کودکان بی تفاوت باشد، بعید نیست که ما شاهد تکرار حوادث دردناکی از این قبیل باشیم. فراموش نکنیم که در این گونه حوادث علاوه بر این که باید والدین در برابر وجدان خویش پاسخگو باشند باید در مقابل قانون نیز جوابگو باشند.