مرگ سوزناک یک مادر

مرگ سوزناک یک مادر
با ديدن بي تابي مادرم، لحظات بسيار سختي برايم سپري مي شد و من با عصبانيت دوباره موضوع را پيگيري کردم که بعد از يک ساعت، مادرم به داخل بخش بيمارستان انتقال يافت.
خراسان: سماور برقي که روي کابينت قرار داشت واژگون و در اين حادثه بدن مادرم به علت ريختن آبجوش به شدت دچار سوختگي شد. او که آن روز روزه گرفته بود خيلي بي تابي مي کرد و ما بلافاصله به بيمارستان امام رضا(ع) بيرجند مراجعه کرديم.
حدود نيم ساعت گذشت و بالاخره با پي گيري که انجام دادم دو تن از پرستاران بيمارستان به سراغ مادرم آمدند و با انجام معاينات اوليه با اعلام ۲۵ درصد ميزان سوختگي، اظهار داشتند بيمارستان اتاق خالي ندارد.
با ديدن بي تابي مادرم، لحظات بسيار سختي برايم سپري مي شد و من با عصبانيت دوباره موضوع را پيگيري کردم که بعد از يک ساعت، مادرم به داخل بخش بيمارستان انتقال يافت.
مرد جوان افزود: من هر روز به بيمارستان سر مي زدم ولي حال مادرم روز به روز خراب تر مي شد. با نگراني که داشتم چندين و چندبار به مسئولان بيمارستان گفتم اگر لازم مي بينيد مادرم را به بيمارستان مجهزتري حتي به تهران يا مشهد انتقال دهيم چون مشکلي براي هزينه درمان او ندارم اما آن ها گفتند عجله نکنيد و اجازه بدهيد کارمان را انجام بدهيم.
يک ماه گذشت و زخم هاي سوختگي مادرم عفوني شد. نمي دانستم چه کاري را انجام بدهم تا اين که مسئولان بيمارستان نامه اعزام مادرم به بيمارستان امام رضا(ع) مشهد را با اين مضمون که «بيمار به علت نبود امکانات کافي در اين بيمارستان» به آن مرکز درماني اعزام مي شود ارسال کردند. ساعت ۸ شب بود که از بيرجند به راه افتاديم و ساعت ۲ بامداد به بيمارستان امام رضا(ع) مشهد رسيديم.
مادرم بلافاصله تحت مراقبت هاي ويژه کادر متخصص و دلسوز بخش سوختگي اين بيمارستان قرار گرفت اما به علت ورود عفونت به خون، متاسفانه پس از گذشت نيم ساعت فوت کرد.