آی آدمها ... یک نفر می سپارد جان!!!
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
http://www.hamdardi.net/imgup/28/131...38635f2d98.jpg
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ می بندید
بر کمرهاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان
http://www.hamdardi.net/imgup/28/131...c8c4f8b477.jpg
آی آدمها که بر ساحل بسات دل گشا دارید
نان به سفر جامه تان برتن یک نفر در اب میخواند شما را
http://www.hamdardi.net/imgup/28/131...e3e3cc736f.jpg
موج سنگین را با دست خسته میکوبد
باز میدارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه ها تان را زه راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی تابیش افزون میکند زین آبها بیرون
گاه سر گه پا آی ادمها
او ز راه دور این کهنه جهان را باز می پیماید
میزند فریاد و امید کمک دارد
آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشاید
http://www.hamdardi.net/imgup/28/131...112b343617.jpg
موج میکوبد بر روی ساحل خاموش
پخش میگردد چنان مستی به جای افتاده
پس مدهوش میرود نعره زنان وین بانگ باز از دور می آید
آی آدمها........
و ساده باد هر دم دلگزا تر در صدای باد؛ بانگ او رها تر
از میان آبهای دور و نزدیک باز در گوشی ندا ها آی آدمها...........
http://www.hamdardi.net/imgup/28/131...c8893e5cf4.jpg