آشنایی با دادستانهای کل کشور
غلامحسین محسنی اژیه در سال ۱۳۳۵ در اژیه (از توابع اصفهان) زاده شد. وی پس از پایان سطح عالی چــند سال در درس خارج در حوزه علمیه قم شرکت کرد. وی علاوه بر تحصیــلات حـــوزوی دارای مـــدرک کارشناسی ارشد حقوق بینالملل خصوصی است.
مسوولیتها
- مسئول گزینش وزارت اطلاعات در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴
- نمایندهٔ قوه قضاییهدر وزارت اطلاعات از نیمهٔ دوم سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷
- دادستان ویژه روحانیتتهران از سال ۱۳۷۴لغایت ۱۳۷۶
- دادستان کل ویژه روحانیت از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۴
- مسئول مجتمع قضایی ویژه رسیدگی به جرائم کارکنان دولت از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۱
- وزیر اطلاعات از ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ تا ۳ مرداد ۱۳۸۸
- دادستان کل کشور
آيت الله عبدالنبي نمازي
آيت الله عبدالنبي نمازي در سال 1324 در شهر بوشهر به دنيا آمد. پدرش مرحوم حجةالاسلام حاج شيخ احمد نمازي فرزند آيةالله حاج شيخ حسين نمازي دشتي بود. مادرش نيز دختر مرحوم شيـخ عباس از روحانيان استان بوشهر بود. پدر آيةالله نمازي براي تبليغ به آبادان هجرت كرد و خانواده را نيز به همراه برد.
دوران تحصيل:
آيةالله نمازي پس از طي دوره دبستان، به حوزه رو آورد و پس از طي دروس ادبيات عرب در آبادان در سال 1341 به نجف اشرف عزيمت كرد و در مدرسه علميه بادكوبه سكونت گزيد. حال و هواي نجف و انوار تابناك مرقد اميرمؤمنان(ع) آثار شگرفي در روحيه او بر جا نهاد و او را بيش از گذشته شيفته علم و دانش كرد. او پس از چند سال بهرهمندي از آن شهر مبارك و از استادان وارستة آن ديار، به قم مراجعت نمود تا از محضر عالمان آن ديار نيز بهرهمند شود.
در قم نيز به درس خارج بسياري از بزرگان راه يافت و در اين ميان از شـركت در دروس فلسفه و اخلاق نيز باز نماند.
استادان و دوستان:
آيةالله نمازي در سالهاي تحصيل خود به محضر علماي بسياري شرفياب شد. او در نجف اشرف به درس علمايي چون آيةالله حاج شيخ محمدحسين موحد نجف آبادي(ره)، آيةالله حاج شيخ كاظم تبريزي(ره)، آيةالله حاج شيخ صدرا بادكوبهاي(ره)، آيــةالله العظـمي سيد عبدالاعلي سبزواري(ره) و آيةالله حاج شيخ علي آزاد قزويني رفت. در حوزه علميه قم نيز در درس خارج فقه و اصول آيةالله العظمي حاج شيخ محمد علي اراكي(ره)، آيةالله العظمي حاج ميرزاهاشم آملي(ره)، آيةاللهالعظمي حاج سيد علي علامه فاني اصفهاني(ره) و آيةالله العظمي حاج سيد محمدرضا گلپايگاني(ره) رفت و در دروس فلسفه آيةالله حاج آقا رضا صدر(ره) و آيةالله حاج شيخ محمد محمدي گيلاني حاضر شد.
فعاليتهاي علمي و فرهنگي:
آيةالله نمازي درساليان متمادي، خدمات علمي و فرهنگي بسياري را به انجام رسانده است. او در مدت اقامت خود در نجف اشرف و پس از آن، همواره بر امر تدريس اشتغال داشته كتب دروس مقدماتي و ادبيات عرب، لمعتين، معالم، را در نجف اشرف تدريس كرده پس از مراجعت به قم نيز بارها كتب دوره سطح شامل رسائل، مكاسب، كفايتين را براي طلاب مستعد تدريس نموده و از اين رهگذر، شاگردان بسياري به مكتب امام صادق(ع) تقديم كرده است.
وي همچنين با تشكيل جلسات تفسير، به مباحثه و مداقه آيات قرآن پرداخت كه اين جلسات حدود پنج سال به طول انجاميد.
او در طي آن سالها، تأليفات بسياري نگاشته و در زمينههاي گوناگون به پژوهش پرداخته است كه برخي از آنها به شرح زير است:
1ـ رسالة وجوب صلاةالجمعه؛ 2ـ مصباح الشريعه في شرح تحرير الوسيله في كتاب الخمس؛ 3ـ مصباح الشريعه في شرح تحرير الوسيله كتاب الاجتهاد و التقليد؛ 4ـ مصباح الشريعه في شرح تحرير الوسيله كتاب صلاة المسافر؛ 5ـ مصباح الشريعه في شرح تحريرالوسيله كتاب الصوم؛ 6ـ گناه و آثار آن؛ 7ـ معرفة الله ؛ 8ـ ولايت فقيه؛ 9ـ پاسخ به شبهات پيرامون ولايت فقيه؛ 10ـ رسالهاي در اخلاص؛ 11ـ صفات و شرايط رهبري در اسلام؛ 12ـ تفسير سورة والعصر؛ 13ـ رساله در ولايت و مرجعيت؛ 14ـ تقريرات فقه و اصول درس مرحوم حضرت آيةالله العظمي اراكي(ره)؛ 15ـ تقريرات فقه و اصول مرحوم حضرت آيةالله العظمي ميرزا هاشم آملي(ره)، 16ـ تقريرات فقه بحث قضاوت مرحوم آيةالله العظمي عبدالاعلي سبزواري(ره)، 17ـ حاشيه بر بيع مكاسب؛ 18ـ سه جزوه در علم صرف و نحو؛ 19ـ معاد از ديدگاه آيات و روايات.
فعاليتهاي سياسي:
در كارنامة زندگاني آيةالله نمازي، فعاليتهاي سياسي وي بيش از همه ميدرخشد. او از نخستين سالهاي نهضت امام خميني(ره) همواره پشتيبان آن بوده و از هيچ كوششي در آن راه دريغ نورزيده است. او در زمان دستگيري امام(ره) از شمار اجتماع كنندگان در مقابل بيوت مراجع بود كه خواستار اقدام جدي علما براي آزادي امام(ره) بودهاند.
در دورة تبعيد امام(ره) به عراق، جزو استقبال كنندگان از ايشان در كربلا بود و همواره مقيد بود در نجف نمازهاي ظهر و عصر و مغرب و عشاء را به امامت آن مرجع عظيمالشأن اقامه كند. در ايران نيز در طي سالهاي پيش از انقلاب بارها به نقاط گوناگون كشور سفر كرد و به افشاگري در بارة مفاسد رژيم پهلوي پرداخت كه اين مسأله موجب چندين بار احضار و بازجويي وي شد و گاه به زندان شدن وي ميانجاميد. او از كساني بود كه در آن سالها به اين مسأله ميانديشيد كه اسناد تاريخي نهضت را نگهداري كند تا در بعدها، مورد استفاده نسل جوان قرار گــيرد. از اين رو با مرحوم رباني شيرازي به گردآوري اسناد نهضت پرداخت. او در جريان پيروزي انقلاب اسلامي نيز براي استقبال از امام خميني(ره) از قم به تهران آمد و در بهشت زهرا استقرار يافت. سپس براي همكاري با اعضاي ستاد انقلاب به ساختمان مدرسه رفاه رفت و از طـرف آن ستاد به پادگان نيروي هوايي قلعه مرغي رفت. پس از آن نيز به يكي از سازمانهاي ارتش رفت و سپس به جمع آوري و تحويل سلاحها از مردم مأمور شد و از آنها در دانشگاه تهران بازديد كرد.
بخشي از فعاليتهاي سياسي آيتالله نمازي پس از انقلاب اسلامي به قوة قضائيه مربوط است. وي كار خود را در دستگاه قضايي با قبول سمت حاكم شرع در منطقه سرپل ذهاب و قصرشيرين آغاز كرد و در آن منطقه سرچشمه خدمات بسياري شد.
آيةالله نمازي بارها در جبهههاي دفاع مقدس حاضر شد و در يكي از عمليات جبهه جنوب، بر اثر بمباران سنگين شيميايي، از ناحيه چشم و سينه مجروح شد چندي بعد نيز درعمليات مرصاد بر اثر اصابت تركش به سختي مجروح ميگردد. او پس از آن نيز در جبهههاي دفاع مقدس حاضر ميشد و همواره باعث شادماني رزمندگان اسلام بود.
برخي از مسؤوليتهاي او پس از انقلاب اسلامي به شرح زير است:
ـ قاضي شرع دادگاههاي انقلاب اسلاميغرب كشور طي سالهاي 58 و 59؛
ـ نمايندگي امام و فرماندهي سپاه منطقه 2 كشوري؛
ـ مسئوليت بخش آمار و بررسي شوراي مديريت حوزه علميه قم ؛
ـ مسؤوليت آموزشهاي عقيدتي ـ سياسي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي؛
ـ نمايندگي مجلس خبرگان رهبري در دورة دوم و سوم از استان بوشهر.
ـ عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم
ـ دادستان كل كشور
ـ وي اكنون در حوزه علميه قم به تدريس خارج فقه و اصول مشغول می باشند.
- همچنین نماینده ولی فقیه در کاشان و امام جمعه این شهرستان می باشند.
آيت الله مرتضي مقتدايي
آيت الله مرتضي مقتدايي در سيزدهم رجب ـ روز ولاديت امام علي(ع) ـ سال 1314 هجري شمسي در محله مسجد حكيم اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم آیةالله حاج ميرزا محمود مقتدايي از بزرگان و دانشمندان مشهور اصفهان بود كه از مرحوم آقاسيد محمد نجف آبادي اجازه اجتهاد داشت و مدت كوتاهي از محضر مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري ـ مؤسس حوزه علميه قم ـ بهره برده بود و با امام(ره) و مرحوم آيةالله محقق داماد و مرحوم آيةالله سيد احمد زنجاني جلسات مشتركي برپا نموده بود. جدش مرحوم ملامحمد باقر از زاهدان و عالمان عصر خود بود كه در امامزاده اسحاق ـ برادر امام رضا(ع) ـ در پنج كيلومتري اصفهان مدفون است. هنگامي كه براي تعمير حرم امامزاده، قبر او خراب شد، جنازة او در حالي كه كاملاً سالم و تازه بود، نمايان شد! مادر آيةالله مقتدايي نيز زني پاكدامن و مؤمن و صبيّه مرحوم آيةالله العظمي حاج ميرزا جمال الدين كلباسي بود. خانوادة آيةالله مقتدايي، زندگي ساده و بي آلايشي داشتند و از ويژگيهاي پدرش اين بود كه هيچ گاه از وجوهات شرعي براي امرار معاش استفاده نميكرد، با اينكه هر ماه مبالغ بسياري از وجوهات را از مردم دريافت ميكرد.
دوران تحصيل:
كودكي آيةالله مقتدايي، با استبداد رضاخان و مسأله كشف حجاب و ممنـــــوعيت پوشیدن لباس روحاني، همزمان بود. البته پدر او جزو كساني بود كه در امتحانات رسمي آن دوره، شركت كرده بود و اجازه تدريس و بر سر نهادن عمامه داشت؛ اما به دليل ممنوع بودن حجاب براي زنان، با خانوادة خود به روستاي «خوراسگان محله پزوه» رفت تا ضمن آزادي بيشتر، به رتق و فتق امور مردم نيز بپردازد. آيةالله مقتدايي در همان جا تحصيلات ابتدايي را آغاز كرد و پس از به پايان رساندن دوره ابتدايي، نزد پدر، شرح نصاب، جامع المقدمات، سيوطي، منطق كبري و بخشي از شرح نظام را خواند.
در سال 1331 وارد حوزه علميه اصفهان شد و ادامة دروس مقدمات و دوره سطح را نزد بزرگان آن ديار فرا گرفت. دو سال هم در درس خارج شركت كرد و در سال 1338 به حوزه علميه قم عزيمت كرد. سبب عزيمت او به قم اين بود كه در تابستان، چند تن از طلاب فاضل حوزه علميه قم به اصفهان آمده بودند و در حجرة آيةالله مقتدايي در مدرسه صدر سكونت داشتند. آنها پس ازآگاهي از وضعيت درس و بحث طلبه جوان، او را به حضور در قم تشويق كردند و ويژگيهاي درس امام(ره) را براي او برشمردند و بيان داشتند كه دوره دوم خارج اصول و خارج مكاسب امام(ره) به تازگي آغاز شده است. اين مژده، شور و شوق او را براي حضور در قم دو چندان ساخت.
در قم نيز در درس خارج امام(ره) و ديگر بزرگان شركت نمود و در اين ميان، از تحصيل علوم عقلي نيز باز نماند. در سال 1340 نيز به كلاسهايي كه شهيد دكتر بهشتي براي آشنايي فضلاي قم با علوم جديد، ازجمله فيزيك، شيمي، زبان انگليـسي بود، راه يافت. اين كلاسها در شبهاي پنج شنبه و جمعه و عصرهاي جمعه برگزار ميشد. آيةالله مقتدايي در طي اين سالها از شركت در دروس اخلاق و تهذيب نفس غافل نميماند و همواره پندهاي عالمان و استادان خود را به گوش جان ميسپرد.
استادان و دوستان:
آيةالله مرتضي مقتدايي در ساليان علم آموزي، با استادان بسياري انس داشت. او كه بخشي از مقدمات را نزد پدر خود آموخته بود، باقيماندة آن و بخشي از دروس سطح را نزد مرحـوم حاج شيخ محمد حسن نجف آبادي، از شاگردان مرحوم آخوند خراساني و نيز مرحوم آقاي فياض و شهيد شمس آبادي فرا گرفت.
او منظومه را نزد مرحوم حاج ميرزا رضا كلباسي و تفسير، نهج البلاغه و اخلاق را نزد مرحوم حاج ميرزا علي آقاي شيرازي و خلاصة الحساب و تشريح الافلاك را نزد مجدالعلما فرزند مرحوم حاج شيخ محمدرضا نجفي مسجد شاهي فرا گرفت. همچنين مكاسب را نزد مرحوم آيةالله خادمي آموخت و دو سال نيز در درس خارج آن مرحوم شركت نمود.
با ورود به حوزه علميه قم، به درس خارج امام خميني(ره) شرفياب شد و همزمان در درس آيةاللهالعظمي بروجردي نيز شركت ميكرد. همچنين از درسهاي خارج مرحوم محقق داماد و مرحوم گلپايگاني و مرحوم اراكي نيز بهره ميبرد. در بخش فلسفه نيز به درس اسفار مرحوم علامه طباطبايي ميرفت.
آيةالله مقتدايي در سالهاي تحصيل خود با بسياري از فضلا دوست بود و به مباحثه علمي در زمينههاي گوناگون ميپرداخت كه از جمله آن در اصفهان ميتوان آقايان حسن امامي، شيخ صفرعلي شريعت فلاورجاني، عبوديت، كمال فقيه ايماني و در قم آقايان فاضل هرندي، مؤمن، طاهري خرمآبادي، مصلحي و الهي قمي را نام برد.
فعاليتهاي علمي و فرهنگي:
آيةالله مرتضي مقتدايي، تاكنون فعاليتهاي علمي و فرهنگي بســياري را به انجام رسانده است. او از سالهاي آغازين اشتغال به تحصيل در حوزه علميه اصفهان، به تدريس دروس آموخته، ميپرداخت و كتب دورة سطح و نيز سطوح عالي را بارها تدريس نموده است وي چند سال به تدريس خارج فقه در مدرسه مروي تهران و پس از آن در حوزه علميه قم اشتغال داشته كه اين تدريس تاكنون ادامه دارد و از اين رهگذر، طلاب و فــضلاي بسياري تربيت شدهاند كه وجودشان، تداوم بخش راه اجتهاد در حوزههاي علمي و عملي خواهـــــد بود. همــــچنين وي تقريرات درسهاي آيات عظام بروجردي، امام خميني، محقق داماد و گلپايگاني را نگاشته است كه تاكنون به چاپ نرسيده است.
آيةالله مقتدايي، پس از فوت پدر، هنگامي كه با اصرار و استقبال اهالي «خوراسگان» مبنــــي بر حضور دائم در آن مكان مواجه شد، با صلاحديد امام(ره) در ايام تعطيلي به آنجا ميرفت و به حل مشكلات ديني و دنيوي مردم ميپرداخت. تأسيس صندوق قرضالحسنه حجةابن الحسن العسكري(عج) با همت برخي ديگر، تأسيس مدرسه علميه امام صادق(ع) و حوزه علميه خواهران و ايجاد انجمن حمايت از ايتام از جمله خدمات وي در آنجا بود.
فعاليتهاي سياسي:
آيةالله مقتدايي در سنگرهاي سياسي گوناگوني در سالهاي پيش از انقلاب و نيز پس از آن شركت فعال داشته است. او آشنايي و انسش با امام در زمان تحصيل آغاز شد، هر صبح و عصر در درس آن مرد بزرگ حاضر ميشد و نماز مغرب و عشاء را به امامت او ميخواند. عشق و علاقة زائدالوصف او به امام(ره) و راه او باعث شد همواره اطاعت از او را بر خود واجب بشمارد و هيچ گاه از مسير او كه همانا مسير واقعي اسلام است منحرف نشود.
آيةالله مقتدايي در موقعيتهاي گوناگون به نشر اعلاميهها و رسالة عمليه امام(ره) و قدرداني و تجليل از او در سخنرانيها ميپرداخت و در داستان رفراندوم شاه كه علما، از جمله امام(ره) آن را تحريم نمودند، پيام امام(ره) را به علماي اصفهان، از جمله آيةالله خادمي اصفهاني و آقاي ارباب رسانيد كه در پي آن، بازار اصفهان تعطيل شد.
از ديگر فعاليتهاي مهم وي در پيش از انقلاب اسلامي، عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم و شركت در جلسات آن بود كه حضور وي در آن زمان در اين عرصه، شجاعت و اعتقاد راستيني را گواه است. امضاي وي در زير بسياري از اعلاميهها و بيانيههاي مهم آن مركز، به چشم ميخورد.
با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در بهمن ماه 1357، حضور آيةالله مقتدايي در صحنههاي سياسي، كم رنگ نشد و وي با صلابت و شجاعت در عرصههاي گوناگون، بويژه در قوه محتــرم قضائيه، به فعاليت پرداخت. در اسفند همان سال، يعني كمتر از يك ماه پس از پيروزي انقلاب، با ابلاغ قضايي كه برخي از اعضاي جامعه مدرسين آن را صادر كرده بودند، معظم له بر قضاوت در دادگاههاي انقلاب منصوب شد. در فروردين 1358 امام(ره) او را براي امر قضا به خرمشهر، آبادان و نيز ملاير و زنجان اعزام كرد. او همچنين در دادگاههاي تهــران و قم، به طور موقت، مشغول به كار شد.
برخي از سمتهاي وي پس از انقلاب به شرح زير است:
1ـ قاضي دادگاههاي انقلاب اسلامي؛
2ـ عضو و سخنگوي شوراي عالي قضايي؛
3ـ رياست ديوان عالي كشور؛
4ـ رياست دادسراي ديوان عالي و دادستاني كل كشور؛
5ـ عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم؛
6ـ عضويت در شوراي عالي حوزه علميه قم؛
7ـ نمايندگي مجلس خبرگان رهبري در دورة دوم و سوم از استان اصفهان.
8-رئیس حوزه علمیه قم.
در كنار تمام اين مسئوليتها، ايشان به تدريس دروس سطح و خارج نيز ميپرداختند بگونهاي كه اشتغال در مسئوليتهاي اجرائي هيچگاه وي را از تدريس باز نداشته است.
سيدابوالفضل موسوي تبريزي
سيدابوالفضل موسوي تبريزي (رض)
در سال 1314 هجري شمسي در تبريز در ميان خانوادهاي متدين و اهل علم چشم به جهان گشود. پدر و جد پدري او از اهل علم بودند كه در كسوت روحانيت براي حل مشكلات مادي و معنوي مردم تلاش بسيار ميكردند.
دوران تحصيل:
آيةالله موسوي تبريزي در سال 1321 به دبستان رفته و پنج سال در آنجا درس خواند. سپس در سيزده سالگي با تشويق پدر، پاي به راه پرافتخار تحصيل علوم ديني نهاد. تحصيلات آغازين او در تبـــريز در مدرسة حسن پادشاه بود. او در آن مدرسه دروس دوره مقدمات و بخشي از دروس دوره سطح را به پايان رسانيد. سپس راهي حوزه علميه قم شد.
در قم نيز نخست به مدرسه حجتيه رفت و در آنجا سكونت داشت و روزها در درس استادان مشهور آن زمان در سطح، شركت ميكرد. در حدود 34 سالگي به درس خارج فقه و اصول راه يافت و نـــخست به درس امام خميني(ره) و كم كم در دروس ديگر استادان مشهور آن دوره شركت مينمود.
استادان و دوستان:
آيةالله موسوي تبريزي در ساليان تحصيل خود، به محضر عالمان بســياري راه يافت. او كه دروس دورة مقدمات و بخشي از دروس دورة سطح را در تبريز خوانده بود، در همان شـــــهر به درس حاج رسول شاهرودي و ميرزاعلي عطار ميرفت و ادبيات عرب را نزد آنان ميآموخت. حاشيه ملاعبدالله را نيز نزد پدر خود آموخت.. او در قم به درس رسائل و مكاسب آقاي مشكيني و درس كفـــاية الاصول آقايان منتظري و مجاهدي ميرفت.
با پايان يافتن دورة سطح نخست به درس خارج امام خميني(ره) رفت و سپس در درس آيةالله العظمي شريعتمداري شركت كرد. مدتي نيز در درس آيةالله العظمي شاهرودي حاضر بود. همچنين او در اين سالها در درس اخلاق استادان خود حضور فعال داشت.
آيةالله موسوي تبريزي در سالهاي تحصيل خود با فضلا و استادان بسياري رابطه دوستي داشت و دروس خود را با آنان مباحثه ميكرد كه از جمله آنان آيةالله محمد مؤمن و آيةالله محمد علي گرامي را ميتوان نام برد.
فعاليتهاي علمي و فرهنگي:
آيةالله سيدابوالفضل موسوي تبريزي، در طول سالهاي تحصيل خود و پس از آن، بارها كتـب پيش آموخته را تدريس كرد. او بسياري از كتب دورة مقدمات و سطح را در مقاطع گوناگون تدريس كرده و از اين رهگذر، شاگردان بسياري را تربيت كرده است. از تأليفات او كتابي با عنوان «رسالة في ولايت الفقيه» را ميتوان نام برد. او همچنين تقريرات درس امام خميني(ره) از ابتدا تا انتها را نگاشته كه با ويرايش و بازبيني، به چاپ خواهد رسيد.
فعاليتهاي سياسي:
آيةالله سيدابوالفضل موسوي تبريزي از كساني بود كه در سخنرانيهاي پرشور امام خميني(ره) در سال 1342 شركت فعال داشته و در آن اجتماع همواره آن را تأييد ميكرده است. او همواره بر راه امام(ره) پاي ميفشرده و در اجتماعات گوناگون به افشاي ماهيت پليد رژيم پهلوي و تأييد راه پرصلابت امام(ره) ميپرداخته است. از جمله آن سخنرانيها، سخنان او در در مراسم چـــهلم شهداي قم در 29 بهمن 1356 در مسجد سيد همزه تبريز است. او در آن جلسه عظيم، با عبارات رسايي از امام(ره) نام برد و مردم را به پيروي از او فراخواند. اين مسأله باعث شد كه ساواك به دستگيري او تصميم بگيرد. از اين رو، وي نيمههاي شب از تبريز به قم آمد و كارهاي مبارزاتي خود را در آن شهر پي گرفت.
او از شاگردان مبرز و مورد اعتماد آيةالله شريعتمداري بود ؛ اما هنگامي كه احساس كرد راه او در تعارض با راه امام(ره) است از بيت وي فاصله گرفت. همچنين او از كساني است كه در پيش از انقلاب به عضويت جامعه مدرسين حوزه علميه قم درآمد. امضاء او در پايان بسياري از اعلاميههاي آن مركز به چشم ميخورد.
از فعاليتهاي مهم سياسي آيةالله موسوي تبريزي در پس از انقلاب اســلامي ميتوان به عضويت او در مجلس خبرگان قانون اساسي، نمايندگي مجلس شوراي اسلامي در دورة اول و دوم از طرف مردم تبريز، نمايندگي مجلس خبرگان رهبري در سه دوره و رياست ديوان عدالت اداري و نيز دادستان كل كشور اشاره كرد.
آيت الله سيد ابوالفضل موسوي تبريزي نماينده مجلس خبرگان و عضو جامعه محترم مدرسين حوزه علميه قم در 25/1/82 در سن 68 سالگي دار فاني را وداع و به سوي معبودش شتافت . سطح را در مقاطع گوناگون تدريس كرده و از اين رهگذر، شاگردان بسیاری را تربيت كرده است.
آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
(متولد ۸ بهمن ۱۳۰۴) از مراجع تقلید ایرانی شیعه است.در پیش از انقلاب اسلامی او به اداره و سرپرستی روحانیت اردبیل، عضویت هیئت مدیرهٔ مجلهٔ «مکتب اسلام»، تدریس، و تألیف مشغول بود. از مشاغل و مسئولیتهای او پس از انقلاب اســــلامی میتـــوان به، عضویت در شورای انقلاب، عضویت در مجلس خبرگان، دادستان کل کشور ، رئیس دیوان عالی کشور، عضویت در هیئت سه نفرهٔ رسیدگی به اختلاف بنی صدر و دیگران، مسئولیت اجرای فرمان شش مادهای امام خمینی، اشاره کرد.
تحصیلات
وی تحصیلات خود را در دوران کودکی و در مکتـــبخانه آغاز نمود و در سال ۱۳۱۹ وارد مدرســـــه علمیه ملاابراهیم در شهر اردبیل شد. در دورانی که وی وارد مدرسه طلبگی گشت این مدارس به علت اقدامات رضا شاه رونق چنــــــدانی نداشتـــــند و مثلا در همان زمان فقط چهار طلبه در آن مدرسه درس حوزوی میخواندند. بعد از اینکه متفقین خاک ایران را اشغـــال نمودند و رضاشاه برکنار شد رونق این مدارس بیشتر شد و در نتیجه آیت الله موسوی اردبیلی در همان مدرسه مشغول تدریس شد.
وی در سال ۱۳۲۲ برای خواندن درس حورزوی در مراتب بالاتر وارد شهر قم شــدند و حدوداً سه سال در این شهر اقامت گزید. وی در قم شاگرد کسانی چون آیت الله حائری، آیت الله گلپـایگانی، آیت الله خوانساری بود.
او در ۱۶ آبان ۱۳۲۴ همراه با یکی از همشهریانش که وی نیز همراه او در قم طلبه بود به طــرف نجف در عراق حرکت کردند و از اروندرود و با قایق به عراق رفت. در نجف وی همــراه با همـــسفرشان به مدرسه «سید» رفتند و حدودا دو سال در نجف اقامت داشت. بعد از مدتی جو سیــاسی عراق بـــهم ریخت و همزمان نامهای نیز حاکی از بیماری پدرش به دست وی رسید و همهٔ این رویدادها باعـــث شد که وی همراه با دو تن دیگر از دوستانش به قم بازگردد. نخست تصورش بر این بود که دوباره به نــجف برای ادامه تحصیل باز خواهد گشت، اما این گونه نشد. وی در قم فعالیت خود را در حوزهٔ علمیهٔ قم ادامه داد و حتی در انتشار مجلهای در قم به نام «مکتب اسلام» نیز سهیم بودند.
بازگشت به اردبیل
وی در سال ۱۳۳۹ به علت بیماری و ضــــعف به توصیه پزشـــکان مجبور به مراجعت به اردبیل به طور موقتی شد. وی فعالیتهایی در اردبیل انجام داد که به علت نیمـــــهکاره ماندن این فعالیــــتها وی تا سال ۱۳۴۷ در اردبیل ماند، تا این کارها به پایان برسند. فعالیــتهای وی در بازگشـــــــت به اردبـــــیل شامل بازسازی مدارس، تدریس علوم حوزوی و همچنین تصمیم به احداث یک کارخانه بود که شاه جلوی آن را گرفت.
وی در اردبیل فعالیتهای سیاسی نیز انجام داد، به طور مثال یکی از این فعالیــتهای سیاسی او در زمان جنگ شش روزه اعراب و اسراییل بود که در آن زمان حـــــکومت ایران از اســــراییل حمایت و بر ضد اعراب خبر منتشر میکرد، که آیت الله موسوی اردبیلی در منبرهای خود به حـــــمایت از اعــراب سخنرانی نمود، که باعث شد که حکومت تصمیم به دستگیری وی بگیرد. هرچند به خاطر اعـــــتصاب بقیهٔ روحانیون از این کار منصرف شد و به یک تذکر اکتفا نمود.
یکی از آثار وی که در اردبیل انتشار یافت کتاب «جمال ابهی» بود که در پاسخ به اظـــهارات بهــــائیان نوشته شده بود. زیرا شهر اردبیل به خاطر مسائلی چون حضور یکی از هـجده نفر از پیـــــروان اولیه علی محمد باب که شخصی به نام ملایوسف اردبیلی بود و بهائیان وی را منتسب به روستای ملایوسف در نزدیکی اردبیل میدانند، و یا وجود شخصی به نام امینالعلماء که در سال ۱۳۳۸ در اردبــــــــیل زندگی میکرد و بهائیان از وی به نام شهید بهائیت یاد میکنند، از این رو لزوم آگاهسازی در این زمـــــینهها را پیش میآورد.
تهران و پس از انقلاب
وی در سال ۱۳۴۷ به خاطر فشارهای حکومت تصمیم به مهاجرت به تهران میگیرد و برای اینکه دولت متوجه تصمیمش نشود، به بهانهٔ کمک به زلزلهزدگان مشهد از اردبیــل خارج میگــــــردد، و به تهران میآید. در اوایل انقلاب وی رئیس دستگاه قضایی کشور بود و وظیفه تدوین قوانــین کیفری، جزائی و حقوقی دادگستری و انطباق آنها با موازین شرع و فقه اسلامی را داشـــــت. و بعد از مدتی به عنوان دادستان کل کشور معرفی شد وی در سال ۱۳۶۸ در پی فوت امام خمینی به قم رفت و تا اکنون (۱۳۸۷) نیز در این شهــــر اقامت دارد. یکی از اقدامات وی در مراجعت به قم تاسیس دانشگاه مفید میباشد.
آثار
فقه القضاء دو جلد
فقه الحدود والتعزیرات
فقه الدیات
فقه القصاص
فقه الشرکة والتأمین
فقه المضاربة
فقه الشهادات
حاشیه بر خیارات مکاسب
یک دوره کامل اصول فقه
تقریرات دروس آیات عظام حکیم و خوئی» در فقه و اصول
الرسائل الفقهیة (مشتمل بر بحثهای: ربا، تلقیح مصنوعی، ذبیحه اهل کتاب، ...)،
مقالاتی در تفسیر قرآن
اخلاق (تدریس در دانشگاه مفید)،
چهار جلد اقتصاد
یک دوره اقتصاد اسلامی بر اساس کتاب و سنت
جمال ابهی (در رد بهائیت)
رساله عملیه
مناسک حج
نهج الرشاد (رساله عملیه به زبان عربی)
مناسک الحجّ -به زبان عربی
استفتاآت