سبك يادگيري دانش‌آموزان رشته‌هاي علوم تجربي، علوم انساني و رياضي فيزيك متفاوت است
سبك يادگيري دانش‌آموزان رشته‌هاي علوم تجربي، علوم انساني و رياضي فيزيك متفاوت است
نتايج يك پايان‌نامه نشان داد: دانش آموزان رشته علوم انساني داراي سبك واگرا و انطباق يابنده، رشته رياضي - فيزيك داراي سبك همگرا و رشته علوم تجربي داراي سبك جذب كننده بوده‌اند، همچنين سبك‌هاي يادگيري معلمان سه رشته مذكور نيز با هم تفاوت دارد.
به گزارش سرويس پايان‌نامه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ناصر تقوايي در پايان نامه كارشناسي ارشد روانشاسي عمومي خود با عنوان « مقايسه سبك‌هاي يادگيري ( همگرا، واگرا، جذب كننده و انطباق يابنده) معلمان و دانش آموزان مراكز پيش دانشگاهي پسرانه، رشته‌هاي علوم انساني، علوم تجربي و رياضي فيزيك شهرستان ورامين»، آورده است: بين سبك‌هاي يادگيري معلمان و دانش‌آموزان رشته علوم انساني، رياضي فيزيك و علوم تجربي تفاوت وجود دارد. اين تفاوت ناشي از تفاوت‌هاي شناختي - يادگيري فرد، تفاوت‌هاي محتواي دروس رشته‌هاي پيش دانشگاهي، تفاوت‌هاي شخصيتي افراد است.
بدين علت كه سبك‌هاي يادگيري اكتسابي هستند در نتيجه جو عاطفي خانواده، نوع برخورد با همسالان، محتواي دروس، روش تدريس معلمان و شيوه برخورد معلم با يادگيرندگان بر سبك يادگيري افراد تاثير مي‌گذارد.
براساس يافته‌هاي اين پايان‌نامه، بيشتر معلمان و دانش‌آموزان علوم انساني داراي سبك واگرا و انطباق دهنده هستند. طبق نظريه كلب اين افراد براي به دست آوردن اطلاعات به ديگران تكيه مي‌كنند، يعني دوست دارند كه معلمانشان اطلاعات لازم را براي آنها ساماندهي و فراهم كنند. در سبك‌هاي ياد گيري معلمان و دانش‌آموزان اين رشته همخواني وجود دارد.
در ادامه اين پايان‌نامه آمده است: بيشتر معلمان و دانش آموزان رشته رياضي فيزيك پژوهش حاضر، داراي سبك همگرا هستند.
مطابق با نظريه كلب اين افراد به دو شيوه يادگيري مفهوم سازي انتزاعي و آزمايشگري فعال تكيه مي‌كنند.
اين افراد در حل مساله و كاربرد عملي ايده‌ها و تصميم گيري موفق هستند و در موقعيت‌هايي كه سئوال تنها يك جواب صحيح دارد خوب عمل مي‌كنند. همينطور در حل مسائل بر استدلال فرضي - قياسي تكيه مي‌كنند علائق و گزينش دقيقي براي تخصص گرفتن در علوم فيزيكي دارند و ترجيح مي دهند به جاي انسان ها با اشياء سر و كار داشته باشند. اين سبك ويژگي اكثر مهندسان است.
در ادامه اين پايان نامه كه در سال 1382 با راهنمايي دكتر پروين كديور در دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تربيت معلم تدوين شده، آمده است: اكثريت معلمان و دانش آموزان تجربي در تحقيق حاضر داراي سبك جذب كننده بودند. طبق نظريه كلب افراد داراي سبك جذب كننده توانايي زيادي براي ايجاد الگوهاي نظري دارند و در حل مسائل بر استدلال استقرايي تكيه مي‌كنند. به مفاهيم انتزاعي علاقمند هستند و به همين خاطر اين افراد به دو شيوه يادگيري مفهوم سازي انتزاعي و مشاهده تاملي تكيه مي‌كنند و اغلب جذب علوم پايه مي‌شوند.
مولف در خاتمه اين پايان نامه آورده است: با توجه به اينكه مسائلي مانند انتخاب رشته و چگونگي آموزش از مسايل مهمي است كه سبك‌هاي يادگيري افراد در آن نقش مهمي ايفا مي‌كنند، به ويژه اينكه آينده شغلي افراد و ميزان توانمندي براي انجام كارآمدتر وظايف شغلي و تحصيلي نياز به برنامه ريزي زير بنايي براي چگونگي آموزش و شناخت سبك هاي دانش آموزان دارد تا افراد به مناسب ترين موقعيت‌ها هدايت شوند با دانستن سبك هاي افراد مي‌توان از ترجيحات يادگيري آنها مطلع شد و برنامه هاي آموزشي را بر اساس علائق و روشهاي يادگيري آنها طراحي كرد تا بتوانند از اين برنامه‌ها بهترين استفاده را ببرند.
گفتني است، تعداد كل جامعه معلمان و دانش آموزان اين پژوهش كه به شيوه نمونه گيري طبقه‌اي انتخاب شدند به ترتيب 120 و 950 نفر از سه رشته مذكور بود كه در سال 80-81 در شهرستان ورامين مشغول تدريس و تحصيل بودند و حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان براي معلمان 90 نفر و براي دانش آ,وزان 270 نفر تعيين شده است.
