جام جم آنلاين: مردي كه 2 سال قبل در درگيري همسايه خود را بوسيله چوب به قتل رسانده بود ، با حكم دادگاه كيفري به قصاص محكوم شد.
به گزارش فارس، عصر 18 ارديبهشت 87 ، مأموران پليس از طريق مركز فوريتها از وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل در خيابان خاوران باخبر شدند.
مأموران با حضور در محل حادثه متوجه شدند مرد مسني به نام احمد بر اثر اصابت چوبي به سرش به شدت زخمي شده و قبل از رسيدن به بيمارستان فوت كرده است.
اظهارات شاهدان حادثه ، مشخص كرد كه مردي به نام مصطفي مقابل خانه مقتول با وي درگير شده و بعد از شروع درگيري با چوب به سر مقتول زده و از محل فرار كرده است.
تحقيقات پليس براي يافتن سرنخي از قاتل آغاز شد و 20 روز بعد از ارتكاب قتل فرد ضارب شناسايي و دستگير شد و به ارتكاب قتل اعتراف كرد.
قرار مجرميت براي مصطفي از سوي دادسراي جنايي تهران صادر و پرونده وي براي رسيدگي به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع داده شد.
صبح امروز ، جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد.
اصغري روشن ، نماينده دادستان با بيان اينكه طبق مدارك موجود در پرونده مانند ، گزارش مرجع انتظامي، نظريه پزشكي قانوني، شكايت اولياي دم و اعتراف متهم، بزه انتسابي به متهم محرز است، خواستار مجازات وي شد.
در ادامه جلسه، 10 فرزند مقتول در جايگاه قرار گرفتند و با اعلام شكايت مجدد از متهم، خواست خود را قصاص وي عنوان كردند.
بعد از اظهارات اولياي دم، متهم در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه اتهام قتل عمد را قبول ندارد ، گفت: روز حادثه به خانه رفته بودم تا استراحت كنم كه برادرم زنگ زد و گفت عدهاي به مغازه حمله كرد و شيشهها را شكستهاند. خودم را به مغازه رساندم و برادرم به من گفت ، پسران احمد (مقتول) به دلايل نامعلوم به مغازه حمله كرده و شيشهها را شكستند. به پليس زنگ زدم ولي وقتي پليس نيامد، به سمت خانه مقتول رفتم تا با او درباره اين كار پسرانش حرف بزنم. مقابل خانهاش او را ديدم و موضوع را به او گفتم و برگشتم.
متهم افزود: مقتول صدايم كرد و به من گفت بيا كارت دارم. به سمت او رفتم كه با صورت به بيني من كوبيد و در همين حين چوبي كه در دستم بود، به سرش خورد و روي زمين افتاد. من هم كه به شدت ترسيده بودم از آنجا فرار كردم و از طريق برادرم شنيدم كه احمد فوت كرده است.
قاضي به نظريه پزشكي قانوني مبني بر خرد شدن جمجمه مقتول بر اثر شدت ضربه اشاره كرد و گفت چنين ضربهاي نميتواند ناشي از اتفاق باشد كه متهم در جواب گفت: دست من غيرارادي بالا آمد و چوب به سرش برخورد كرد.
بعد از اظهارات متهم ، 2 شاهد حادثه در جايگاه قرار گرفتند و هر دو ، ضمن تكذيب ادعاي متهم مبني بر اينكه مقتول به او حمله كرده است، مدعي شدند كه متهم به محض درگيري با مقتول، او را با چوب زد و مقتول بدون اينكه دفاعي كند به روي زمين افتاد و سرش به سنگ خورد.
بعد از اظهارات شاهدان، متهم در جايگاه قرار گرفت و در بيان آخرين دفاعيات خود گفت: شاهد اول، در اداره آگاهي اظهارات من را تأييد كرده بود ولي امروز دروغ گفت. من هيچ قصد و غرضي در كشتن مقتول نداشتم.
قاضي تردست، ختم جلسه را اعلام و بعد از مشورت با مستشاران دادگاه متهم را به قصاص محكوم كرد
