کنترل نا محسوس پدر زن

قطعا هر کسی احتیاج به حمایت خانواده و اقوام خود دارد این یک نیاز اساسی است که در بهداشت روانی انسان تاثیر مهمی دارد و اسلام برای حصول آن سفارشات فراوانی از جمله تاکید بر سله رحم دارد.
هر فرد هر اندازه قوی و متکی به نفس باشد باید این اطمینان را داشته باشد که در مواقع لزوم خانواده اش از او حمایت خواهند کرد و اصلا بدون این اطمینان فرد نمی تواند به اقتدار و اتکائ به نفس مطلوب دست یابد .این نیاز به حمایت، نیازی است که برای همه فرض می شود اما قطعا برای زنان مخصوصا بعد از ازدواج، بیش از مردان اهمیت پیدا می کند. یکی از شاخصه های خوشبختی هر دختری داشتن حمایت صحیح خانواده خود می باشد. در مقابل، زنانی که این حمایت را احساس نمی کنند آسیب پذیرتر و مورد آزارهای بیشتری هستند.البته بازهم لازم به تاکید است که منظور از حمایت یک حضور روانی و پشتیبانی منطقی است .حمایت منطقی هیچ گاه نتیجه نامطلوبی ندارد. آنچه نامطلوب است بی اعتمادی زن به شوهر و دخالت خانواده هاست .دخالت غیر از حمایت است .حمایت گاهی فقط جنبه روانی دارد و هیچگاه لزومی برای نمایش خارجی پیدا نمی کند. همین که زن می داند اگر مورد بی وفایی یا طرد واقع شود ،بی پناه نخواهد بود،همین که می داند اگر گرفتاریهای زندگی طاقت او را ربودند دیگرانی برای کمک هستند و ... دلیلی برای تحمل بیشتر و امیدی پایاتر خواهد داشت . اما اینکه زنی با کم تحملی و زود رنجی یا پر توقعی بخواهد از عواطف خانواده خود سوء استفاده کند و هر گاه که خواست همسرش را با استفاده از دخالت خانواده ی خود به کاری وادار کند، حمایت محسوب نمی شود بلکه طلب دخالت از روی حماقت است.آقای عزیز:اگر مشکل شما هم این است که همسرتان زود پای خانواده اش را به میان می کشد، باید ابتدا علت این مشکل را ریشه یابی کنید. آیا علت آن ریشه ی روانی دارد مثل بی اعتمادی ،شک، ترس از طرد شدن، ترس از خیانت و ... در این صورت باید حمایتتان را به او ثابت کنید که کار سختی هم نیست .اصرار در بیان ، پرهیز از هر نوع سرکوب و سرزنش و به رخ کشیدن نقاط ضعف ،و ابراز محبت بیشتر و ... از راهکارهای اثبات حمایت است. گاهی هم علت دخالت خانواده ی زن ،عدم راز داری زن است. بسیاری از خوشیها و خوشبختی های زندگی را نمی شود تعریف کرد اما از ریز تا درشت ناکامیها را می توان مخصوصا با ادبیات احساسی زنانه پررنگ تر و دراماتیک تر تعریف کرد .لذا چیزی که خانواده ی زن ملاحظه می کنند جز بدبختی و سیه روزی دخترشان نیست . اینها همه ناشی از حرفهای غیر ضروری است که در جمع های خانوادگی زده می شود و درمان آن فقط کمی سکوت و خویشتن داری است.توجه داشته باشید که همسرتان را غریبه و خانواده تان را آشنا حساب نکنید. اکنون که ازدواج کرده اید آشناتر و محرم تر از همسرتان کسی را ندارید .البته گاهی هم حمایت طلبیدن زنان از خانواده ی خود به دلیل رفتار مردان است. وقتی در حضور خانواده همسرتان با او هر چند ظاهری بدرفتاری می کنید،یا وقتی همسرتان را از کردار خودتان می ترسانید و نگرانیهای بیجا درست می کنید و حاضر نیستید با کمی توضیح و اصلاح دست از این رویه بردارید باید انتظار دخالت خانواده ی او را نیز داشته باشید و این رفتار تا حدی انعکاس طبیعی رفتار خودتان است (هر چند در این صورت هم کار خوبی نیست زیرا زنان از این راه به نتیجه ی مطلوب نمی رسند)معمولا مردهایی بیشتر مشکل دخالت پدرزن را احساس می کنند که می خواهند بسیار مغرورانه و سنتی عمل کنند و با همسرشان مانند برده ای مطیع رفتار کنند.خانم عزیز :پدر شما در ذهن و قلب شما یک سابقه ی عاطفی بسیار درخشان پدری دارد .اما از نگاه همسرتان غریبه ایست که اگر با احترام و محبت رفتار کند دوست داشتنی و محترم است اما اگر مثل یک رئیس امر و نهی کننده باشد و سرزنش و تهدید به کار برد، تا آنجا که امکان داشته باشد مورد طرد و بی مهری واقع خواهد شد و این یعنی همان از دست دادن حمایتی که شما به آن نیازمندید .در واقع با اقدامات عجولانه کاری انجام می دهید که نتیجه ی عکس خواهد داد.توجه داشته باشید که همسرتان را غریبه و خانواده تان را آشنا حساب نکنید. اکنون که ازدواج کرده اید آشناتر و محرم تر از همسرتان کسی را ندارید .پس با نادانی و برای به رخ کشیدن حمایت اطرافیانتان، پای دیگران را به زندگی خصوصیتان باز نکنید. خانمی که شکایت همسرش را نزد پدر عنوان می کند باید بداند در مقابل چیزی که قطعا از دست می دهد ،چیزی که احتمالا به دست خواهد آورد، بسیار بی ارزش است. او از احترام و منزلت همسرش نزد خانواده ی خود می کاهد به محض دخالت مقتدرانه ی پدر، احساسات ناخوشایندی در همسر وی نسبت به پدرش شکل خواهد گرفت که نسبتا هم پایدار خواهند بود و منشاء مشکلات بعدی قرار خواهند گرفت .اما چیزی که احتمالا به دست خواهد آورد این است که همسرش را موقتا به شکست معترف کند و او را به چیزی خلاف میلش وادار نماید. اگر احساس می کنید مشکلی بسیار جدی پیش آمده و حتما باید از پدرتان کمک بخواهید، قبل از این کار، مشکل را نزد یک مشاور خانواده مطرح کنید و با راهنمایی او جلو بروید.