باز هم مي‌گويم، از دخترم دفاع كردم
باز هم مي‌گويم، از دخترم دفاع كردم
پوران، زني كه مدعي است در دفاع از دختر 13 ساله‌اش ناخواسته مرتكب قتل پسري جوان شده است يك‌بار ديگر در دادگاه كيفري استان فارس محاكمه شد، پوران رضايي كه ساكن ارسنجان است دو سال قبل وقتي ديد پسري جوان به نام «بابك» كه مزاحم دخترش بود قصد دارد به زور داخل خانه آنها بشود سعي كرد مانع ورود او شود اما در اين درگيري چاقويي در بدن پسر جوان فرورفت و او جان باخت.
پس از آن پوران به اتهام قتل عمدي محاكمه و در حالي‌كه اصرار داشت در دفاع از دخترش سارا مرتكب اين كار شده است به قصاص محكوم شد اما ديوان‌عالي كشور اين حكم را نقض كرد چرا كه براين عقيده بود پوران دفاع مشروع انجام داده است پس از آن پوران كه به مدت دو سال در زندان به سر برده بود آزاد و پرونده‌اش به شعبه دوم دادگاه كيفري استان فارس ارجاع شد.
اين زن 45 ساله هفته گذشته پاي ميز محاكمه رفت و بار ديگر از خودش دفاع كرد. در ابتداي اين جلسه محاكمه حجت‌الاسلام عرفاني‌پور- رييس دادگاه- طرفين را به صلح و‌سازش دعوت كرد اما اولياي دم بابك گفتند به كمتر از قصاص متهم رضايت نمي‌دهند. سپس نماينده دادستان با تشريح ماجرا خواستار صدور حكم مرگ براي پوران شد و بعد از آن وكيل اولياي دم در جايگاه قرار گرفت. او خطاب به قضات گفت: «پوران به عمد بابك را كشته و بهترين دليل براي اثبات آن اين است كه مقتول و سارا از قبل با هم رابطه داشتند و بابك روز حادثه به دعوت دختر متهم به خانه او رفت و پس از آن از منزل خارج شد و دقايقي بعد دوباره به آنجا بازگشت تا با پوران صحبت كند و به او درباره دليل حضور قبلي‌اش در آنجا توضيح بدهد اما اين زن به جاي گوش دادن به حرف‌هاي بابك با قساوت كارد را در سينه پسر جوان فرو كرد.
مقتول قصد برقراري رابطه نامشروع نداشت بلكه به اين دليل به آنجا رفته بود تا از سارا خواستگاري كند. بنابراين بحث دفاع مشروع صحيح نيست و من درخواست صدور حكم قصاص دارم.»
پوران سپس به دفاع از خودش پرداخت او با رد اتهام قتل عمدي ماجرا را توضيح داد و گفت: «آن روز براي خريد بيرون رفته بودم، وقتي برگشتم، ديدم بابك روي ديوار خانه است از اينكه وارد منزل نشده و اتفاقي نيفتاده است خوشحال شدم البته بعدا فهميدم او در نبود من وارد خانه شده و با دخترم رابطه برقرار كرده است. بابك از قبل مزاحم سارا مي‌شد و ما حتي يك‌بار از او شكايت كرده اما براي حفظ آبرو موضوع را پيگيري نكرده بوديم.
چند دقيقه بعد از ديدن بابك روي ديوار زنگ خانه به صدا درآمد چون آيفون ما خراب است جلوي در رفتم و آن را باز كردم، ديدم بابك به زور مي‌خواهد وارد خانه شود قبل از رفتن جلو در مشغول سبزي خرد كردن بودم و چاقويي در دستم بود البته آن لحظه اصلا حواسم به چاقو نبود. بابك سعي داشت در را هل بدهد و از آن طرف من تلاش مي‌كردم مانع ورود او شوم يكدفعه نفهميدم چطور شد كه چاقو به بدن بابك فرورفت بعد از اين اتفاق بلافاصله شوهرم و اورژانس را خبر كرديم و آن پسر را به بيمارستان رسانديم اما او فوت كرد و بعد از آن تسليم پليس شدم.
من در زمان حادثه سعي داشتم از دختر 13 ساله‌ام دفاع كنم و به هيچ‌وجه قصد جنايت نداشتم اگر به عمد مي‌خواستم بابك را بكشم به جاي كارد ميوه‌خوري از وسيله مطمئن‌تري استفاده مي‌كردم و به جاي يك ضربه، چندين ضربه به نقاط حساس بدن او مي‌زدم ضمن اينكه سريع اورژانس را خبر نمي‌كردم و اين جوان را به بيمارستان نمي‌رساندم و بعد از اطلاع از مرگ بابك فرار مي‌كردم.»
در اين هنگام قاضي دادگاه از متهم پرسيد اولياي دم مي‌گويند مقتول قصد خواستگاري داشته و با دعوت به خانه شما آمده بود در اين‌باره چه مي‌گوييد. پوران پاسخ داد: «اگر كسي قصد خواستگاري دارد بايد همراه بزرگترش بيايد نه به تنهايي ضمن اينكه وقتي بايد بيايد كه والدين دختر حضور داشته باشند در حالي‌كه بابك در غياب ما وارد خانه شده بود. ضمن اينكه براي خواستگاري كردن از در وارد مي‌شوند نه از بالاي ديوار و خواستگاري كردن به معني ايجاد رابطه نيست در حالي‌كه بابك در نبود من به دخترم تعرض كرده بود. او از دخترم عكس‌هايي داشت و هميشه او را تهديد مي‌كرد. ما قبلا به دليل اين موضوع شكايت هم كرده بوديم.»
زن ميانسال در پايان دفاعياتش گفت: «با اينكه اتهام قتل عمدي را قبول ندارم ولي چون مصيبتي به خانواده مقتول وارد شده است، صميمانه اظهار تاسف مي‌كنم و از آنها تقاضا دارم فارغ از حكم دادگاه اعلام رضايت كنند.»
در ادامه دو وكيل مدافع پوران به دفاع از وي پرداختند و رييس دادگاه در حالي ختم جلسه را اعلام كرد كه با خواسته وكيل اولياي دم مبني بر صدور مجدد قرار بازداشت براي پوران مخالفت كرد.
