shirin71
12-29-2011, 11:25 PM
http://www.persianv.com/ravanshenasi/khabar/moshkel.jpg
ازدواج براي هر مرد مجردي يك تصوير قشنگ است؛ يك آرزو كه سالها منتظرش مينشيند و در موردش رويابافي ميكند. اين تصوير روزبهروز هم قشنگتر ميشود تا اينكه يكي از همين سالها تصميم ميگيريد به انتظارتان پايان دهيد و مرد ...
ازدواج برای هر مرد مجردی یک تصویر قشنگ است؛ یک آرزو که سالها منتظرش مینشیند و در موردش رویابافی میکند. این تصویر روزبهروز هم قشنگتر میشود تا اینکه یکی از همین سالها تصمیم میگیرید به انتظارتان پایان دهید و مرد خانه شوید.
درست از همان لحظهای که میخواهید با صدای بلند این تصمیمتان را اعلام و موافقت زنی را با این آرزو جلب کنید، نگرانیها شروع میشود؛ نگرانیهایی که پیش از این حتی فکر نمیکردید سد راه ازدواج شما شوند.
وقتی روزبهروز به تعداد این دردسرها اضافه شده یا شدتشان بیشتر شود، ممکن است ناامید شوید و شما هم مثل خیلیهای دیگر از ازدواج کردن فراری شوید
اما فراموش نکنید، خیلی راحت میتوانید راه دیگری را در پیش بگیرید و از ازدواج همان رویایی را که میخواستید بسازید؛ یک رویای پر دردسر که توانایی حل کردن مشکلاتش را دارید.
دردسر اول: هماهنگیهای خانوادگی
وارد شدن به یک خانواده جدید، کنار آمدن با آرزوها، آداب و رسوم و انتظارات ساده نیست. شما از همان روزهای اول ممکن است نگرانیهایی را تجربه کنید که در دوره مجردی هیچکدامشان را نداشتهاید.
نحوه خواستگاری کردن، نوع جشنی که میخواهید بگیرید و خیلی تصمیمگیریهای سختتر و مهمتر همگی میتوانند برای شما به یک چالش تبدیل شوند.
راهحل: سعی کنید قبل از مذاکره با خانواده همسرتان باهم سنگهایتان را وابکنید. خود شما دوست دارید چطور ازدواج کنید و به چه چیزهایی بیشتر اهمیت میدهید؟ تصمیمی مشترک با همسر آیندهتان بگیرید و بعد مفصل در مورد حساسیتهای خانواده یکدیگر و آدابورسومشان گفتوگو کنید.
حالا سعی کنید تصمیماتتان را در قالب خانوادگیتان پیاده کنید. اگر در مورد بعضی موارد باید مقاومت کنید یا بجنگید، هرگز همسرتان را به جنگ خانوادهتان نفرستید بلکه خودتان با آنها مذاکره کنید و تصمیمات مشترکتان را بهعنوان عقاید شخصی خودتان با خانواده در میان بگذارید.
وقتی هر دوی شما در جبهه خودتان جنگیدید و کمی از حساسیتها را کم کردید، میتوانید خانوادهها را دور هم جمع کنید و یک تصمیم تعدیل شده و خانوادگی در مورد آیندهتان بگیرید.
دردسر دوم: حساب و کتابهای مالی
نگرانی در مورد مسائل مالی و خرج و مخارج یک خانواده، یکی از نخستین نگرانیهایی است که قرار است تجربهاش کنید.
اگر شما یک آدم معمولی باشید و بخواهید روی پای خودتان بایستید این نگرانی میتواند به یک استرس تبدیل شود.
پرداختن قبضها، خرج خورد و خوراک، پوشاک، اجاره خانه، مهمانیها و مسافرتها حتی در سادهترین شرایط هم میتواند کمی بحرانساز باشد. بهخصوص در ماههای اول که هنوز برآورد دقیقی از این هزینهها ندارید.
راهحل: قبل از اینکه پایههای زندگیتان را بسازید، با همسرتان در مورد موضوعات مالی به توافق برسید.
این توافق خیلی هم دقیق و غیرقابل تغییر نخواهد بود اما باز هم به شما در کم کردن تنشها کمک خواهد کرد. هرگز روی آخرین قطره مانده در جیبتان برنامهریزی نکنید. در مورد سطح اولیهای که برای زندگیتان میخواهید بسازید با هم به توافق برسید.
محله و ماشینی که قرار است داشته باشید، مکانی که برای ماه عسل قرار است بروید و سهمی که هر کدام از شما در مورد هزینهها قرار است داشته باشید را معین کنید تا بعد از ازدواج با تنش کمتری روبهرو شوید.
دردسر سوم: عادتهای عجیبوغریب همسرتان
هر آدمی را هم که برای ازدواج انتخاب کنید و هرچهقدر هم که در موردش تحقیق کرده باشید، باز هم نمیتوانید کاملا بشناسیدش.
هر کدام از شما با عادتهای متفاوتی وارد این خانه مشترک خواهید شد و ماهها زمان لازم دارید که بتوانید با این عادتها سازگار شوید و قلق یکدیگر دستتان بیاید.
راه حل: مهمترین کاری که میتوانید برای کمکردن تنشهای ماههای اول انجام دهید، این است که قبل از زندگی زیر یک سقف به تمام ویژگیهای شخصیتی و رفتاری طرف مقابلتان حسابی فکر کنید.
شاید در اول راه فکر کنید که چطور میتوانید با این همه تفاوتها کنار هم زندگی کنید اما به زندگیتان زمان بدهید و چند ماه بعد میبینید که این تفاوتها چقدر کوچک و ناچیز است و در زندگی روزانه وجودشان اصلا عجیبوغریب نیست.
دردسر چهارم: انتظارهای متفاوت
شما ۲ آدم متفاوت هستید، در ۲ خانه متفاوت رشد کرده اید و قطعا نگاه شما در مورد وظایفی که قرار است بهعهده داشته باشید تفاوت دارد. شاید در آغاز راه زیاد شدن حجم وظایفتان و دغدغههایی که زندگی مشترک به شما تحمیل کند بیشتر از ظرفیتتان باشد اما اگر قدرت مدیریت زندگیتان را داشته باشید خیلی زود توانایی شما هم به اندازه مسئولیتتان رشد خواهد کرد.
راهحل چهارم: انتظاراتتان را با شرایطتان تطبیق دهید. کار خانه و کار بیرونتان را هماهنگ کنید و هر کدامتان سهمی از آن را بر عهده بگیرید.
مهارت شما در انجام برخی کارها، علاقهتان به بعضیهای دیگر و فرصتتان برای انجام بعضی کارها میتواند دلیل قانعکنندهای باشد که بدون بحث و جنجال زحمتشان را بر عهده بگیرید و مرزبندیهایی مثل کارهای زنانه و کارهای مردانه را بدون جانبداری کنار بگذارید.
دردسر پنجم: تعقیب و گریز
خب… شما قرار نیست مدام روبهروی هم باشید و از همه کارها و احساسات دیگری خبر داشته باشید. مدتی که بگذرد و شناختتان از هم بیشتر شود، راحتتر میتوانید از احساست طرف مقابل با خبر شوید
و به او اعتماد کنید اما در ماههای اول اگر بخواهید زیادهازحد سر از کار همسرتان در بیاورید و او را تحت فشار بگذارید همه چیز خیلی زود به هم خواهد ریخت.
راهحل پنجم: بهخاطر با خبر شدن از کارها و احساسات همسرتان تعقیب و گریز راه نیندازید. بگذارید مثل قبل زندگیاش را به شکلی طبیعی ادامه دهد و احساس نکند که همیشه زیر ذرهبین قرار دارد. وقتی سر کار است یا مشغولیت دیگری دارد ثانیهبهثانیه به او زنگ نزنید. شما با این کارها نمیتوانید جلوی خیانت را بگیرید پس بیهوده آرامش زندگیتان را مختل نکنید.
دردسر ششم: تفاوتها
آدمهای مختلف عقاید مختلف دارند و موضوعات مهم و حساس ممکن است از نگاه شما با نگاه همسرتان متفاوت باشد. بخشی از این تفاوتها را قبل از ازدواج درک خواهید کرد اما بعد از ازدواج هم روزبهروز به تعداد آنها اضافه خواهد شد.
راهحل ششم: نخستین و مهمترین کاری که میتوانید بکنید انتخاب آدمی است که حساسیتهایش برای شما قابل پذیرش باشد و بهخاطر عقایدی که دارد آزرده نشوید، اما باز همچنین انتخابی نمیتواند همه مشکلات را حل کند.
شما باید سعی کنید که بعد از زندگی مشترک به ارزشها، عقاید و حساسیتهای طرف مقابلتان احترام بگذارید و نخواهید که شخصیت او را زیر و رو کنید و از طرف دیگر، نباید بگذارید که در جریان زندگی به عقاید شما حمله شود یا اینکه کسی باورهایی که یک عمر در شما بوده را به چالش بکشد.
منبع:ایران سوال
ازدواج براي هر مرد مجردي يك تصوير قشنگ است؛ يك آرزو كه سالها منتظرش مينشيند و در موردش رويابافي ميكند. اين تصوير روزبهروز هم قشنگتر ميشود تا اينكه يكي از همين سالها تصميم ميگيريد به انتظارتان پايان دهيد و مرد ...
ازدواج برای هر مرد مجردی یک تصویر قشنگ است؛ یک آرزو که سالها منتظرش مینشیند و در موردش رویابافی میکند. این تصویر روزبهروز هم قشنگتر میشود تا اینکه یکی از همین سالها تصمیم میگیرید به انتظارتان پایان دهید و مرد خانه شوید.
درست از همان لحظهای که میخواهید با صدای بلند این تصمیمتان را اعلام و موافقت زنی را با این آرزو جلب کنید، نگرانیها شروع میشود؛ نگرانیهایی که پیش از این حتی فکر نمیکردید سد راه ازدواج شما شوند.
وقتی روزبهروز به تعداد این دردسرها اضافه شده یا شدتشان بیشتر شود، ممکن است ناامید شوید و شما هم مثل خیلیهای دیگر از ازدواج کردن فراری شوید
اما فراموش نکنید، خیلی راحت میتوانید راه دیگری را در پیش بگیرید و از ازدواج همان رویایی را که میخواستید بسازید؛ یک رویای پر دردسر که توانایی حل کردن مشکلاتش را دارید.
دردسر اول: هماهنگیهای خانوادگی
وارد شدن به یک خانواده جدید، کنار آمدن با آرزوها، آداب و رسوم و انتظارات ساده نیست. شما از همان روزهای اول ممکن است نگرانیهایی را تجربه کنید که در دوره مجردی هیچکدامشان را نداشتهاید.
نحوه خواستگاری کردن، نوع جشنی که میخواهید بگیرید و خیلی تصمیمگیریهای سختتر و مهمتر همگی میتوانند برای شما به یک چالش تبدیل شوند.
راهحل: سعی کنید قبل از مذاکره با خانواده همسرتان باهم سنگهایتان را وابکنید. خود شما دوست دارید چطور ازدواج کنید و به چه چیزهایی بیشتر اهمیت میدهید؟ تصمیمی مشترک با همسر آیندهتان بگیرید و بعد مفصل در مورد حساسیتهای خانواده یکدیگر و آدابورسومشان گفتوگو کنید.
حالا سعی کنید تصمیماتتان را در قالب خانوادگیتان پیاده کنید. اگر در مورد بعضی موارد باید مقاومت کنید یا بجنگید، هرگز همسرتان را به جنگ خانوادهتان نفرستید بلکه خودتان با آنها مذاکره کنید و تصمیمات مشترکتان را بهعنوان عقاید شخصی خودتان با خانواده در میان بگذارید.
وقتی هر دوی شما در جبهه خودتان جنگیدید و کمی از حساسیتها را کم کردید، میتوانید خانوادهها را دور هم جمع کنید و یک تصمیم تعدیل شده و خانوادگی در مورد آیندهتان بگیرید.
دردسر دوم: حساب و کتابهای مالی
نگرانی در مورد مسائل مالی و خرج و مخارج یک خانواده، یکی از نخستین نگرانیهایی است که قرار است تجربهاش کنید.
اگر شما یک آدم معمولی باشید و بخواهید روی پای خودتان بایستید این نگرانی میتواند به یک استرس تبدیل شود.
پرداختن قبضها، خرج خورد و خوراک، پوشاک، اجاره خانه، مهمانیها و مسافرتها حتی در سادهترین شرایط هم میتواند کمی بحرانساز باشد. بهخصوص در ماههای اول که هنوز برآورد دقیقی از این هزینهها ندارید.
راهحل: قبل از اینکه پایههای زندگیتان را بسازید، با همسرتان در مورد موضوعات مالی به توافق برسید.
این توافق خیلی هم دقیق و غیرقابل تغییر نخواهد بود اما باز هم به شما در کم کردن تنشها کمک خواهد کرد. هرگز روی آخرین قطره مانده در جیبتان برنامهریزی نکنید. در مورد سطح اولیهای که برای زندگیتان میخواهید بسازید با هم به توافق برسید.
محله و ماشینی که قرار است داشته باشید، مکانی که برای ماه عسل قرار است بروید و سهمی که هر کدام از شما در مورد هزینهها قرار است داشته باشید را معین کنید تا بعد از ازدواج با تنش کمتری روبهرو شوید.
دردسر سوم: عادتهای عجیبوغریب همسرتان
هر آدمی را هم که برای ازدواج انتخاب کنید و هرچهقدر هم که در موردش تحقیق کرده باشید، باز هم نمیتوانید کاملا بشناسیدش.
هر کدام از شما با عادتهای متفاوتی وارد این خانه مشترک خواهید شد و ماهها زمان لازم دارید که بتوانید با این عادتها سازگار شوید و قلق یکدیگر دستتان بیاید.
راه حل: مهمترین کاری که میتوانید برای کمکردن تنشهای ماههای اول انجام دهید، این است که قبل از زندگی زیر یک سقف به تمام ویژگیهای شخصیتی و رفتاری طرف مقابلتان حسابی فکر کنید.
شاید در اول راه فکر کنید که چطور میتوانید با این همه تفاوتها کنار هم زندگی کنید اما به زندگیتان زمان بدهید و چند ماه بعد میبینید که این تفاوتها چقدر کوچک و ناچیز است و در زندگی روزانه وجودشان اصلا عجیبوغریب نیست.
دردسر چهارم: انتظارهای متفاوت
شما ۲ آدم متفاوت هستید، در ۲ خانه متفاوت رشد کرده اید و قطعا نگاه شما در مورد وظایفی که قرار است بهعهده داشته باشید تفاوت دارد. شاید در آغاز راه زیاد شدن حجم وظایفتان و دغدغههایی که زندگی مشترک به شما تحمیل کند بیشتر از ظرفیتتان باشد اما اگر قدرت مدیریت زندگیتان را داشته باشید خیلی زود توانایی شما هم به اندازه مسئولیتتان رشد خواهد کرد.
راهحل چهارم: انتظاراتتان را با شرایطتان تطبیق دهید. کار خانه و کار بیرونتان را هماهنگ کنید و هر کدامتان سهمی از آن را بر عهده بگیرید.
مهارت شما در انجام برخی کارها، علاقهتان به بعضیهای دیگر و فرصتتان برای انجام بعضی کارها میتواند دلیل قانعکنندهای باشد که بدون بحث و جنجال زحمتشان را بر عهده بگیرید و مرزبندیهایی مثل کارهای زنانه و کارهای مردانه را بدون جانبداری کنار بگذارید.
دردسر پنجم: تعقیب و گریز
خب… شما قرار نیست مدام روبهروی هم باشید و از همه کارها و احساسات دیگری خبر داشته باشید. مدتی که بگذرد و شناختتان از هم بیشتر شود، راحتتر میتوانید از احساست طرف مقابل با خبر شوید
و به او اعتماد کنید اما در ماههای اول اگر بخواهید زیادهازحد سر از کار همسرتان در بیاورید و او را تحت فشار بگذارید همه چیز خیلی زود به هم خواهد ریخت.
راهحل پنجم: بهخاطر با خبر شدن از کارها و احساسات همسرتان تعقیب و گریز راه نیندازید. بگذارید مثل قبل زندگیاش را به شکلی طبیعی ادامه دهد و احساس نکند که همیشه زیر ذرهبین قرار دارد. وقتی سر کار است یا مشغولیت دیگری دارد ثانیهبهثانیه به او زنگ نزنید. شما با این کارها نمیتوانید جلوی خیانت را بگیرید پس بیهوده آرامش زندگیتان را مختل نکنید.
دردسر ششم: تفاوتها
آدمهای مختلف عقاید مختلف دارند و موضوعات مهم و حساس ممکن است از نگاه شما با نگاه همسرتان متفاوت باشد. بخشی از این تفاوتها را قبل از ازدواج درک خواهید کرد اما بعد از ازدواج هم روزبهروز به تعداد آنها اضافه خواهد شد.
راهحل ششم: نخستین و مهمترین کاری که میتوانید بکنید انتخاب آدمی است که حساسیتهایش برای شما قابل پذیرش باشد و بهخاطر عقایدی که دارد آزرده نشوید، اما باز همچنین انتخابی نمیتواند همه مشکلات را حل کند.
شما باید سعی کنید که بعد از زندگی مشترک به ارزشها، عقاید و حساسیتهای طرف مقابلتان احترام بگذارید و نخواهید که شخصیت او را زیر و رو کنید و از طرف دیگر، نباید بگذارید که در جریان زندگی به عقاید شما حمله شود یا اینکه کسی باورهایی که یک عمر در شما بوده را به چالش بکشد.
منبع:ایران سوال