PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ····▪▪▪▪••●●●:::: درآمدى بر رابطه قرآن و علوم ::::●●●••▪▪▪▪····



R A H A
12-26-2011, 07:19 PM
http://up.vatandownload.com/images/r8kudqyivu57wr8ujs0.gif

درآمدى بر رابطه قرآن و علوم

علیرضا بیرجندی



نيم نگاهى به قلمرو قرآن


قرآن كلام خدا و تجلّى اسم جامع، محيط و اعظم حق تعالى است كه همه انديشه‏هاى حقيقت‏جو و خردورز را به دل‏سپارى فرا مى‏خواند: «كتابٌ انزلناه اليكَ مباركٌ ليدَّبَّروا آياتِه و ليتذكَّرَ اولوالالباب.» (ص: 29) قرآن معجزه جاودانه رسول گرامى (ص) و تنها نسخه شفّاف و فرجامين وحى آسمانى است كه راه و رسم زندگى توحيدى و سعادت آفرين را به انسان مى‏آموزد: «يا ايُّها الّذينَ آمَنوا استجيبوا للّهِ و للرَّسولِ اذا دعاكم لما يُحييكم.» (انفال: 24 )
قرآن به عنوان پيام هدايت الهى براى انسان، همه ساحت‏هاى حيات مادى و معنوى را در برمى‏گيرد. در اين كتاب جامع، تمام قلمروهاى زندگى مادى و معنوى، فردى، اجتماعى، اخلاقى و حقوقى، دنيايى و آخرتى و جز آن، از آغاز آفرينش و مبدأشناسى تا مسير و برنامه زندگى و سرمنزل نهايى، همه مورد توجه تشريع الهى است. فضاى بى‏كران معارف قرآن در راستاى رسيدن انسان‏ها به كمال، از جنين تا جنان و از ملك تا ملكوت و از ذرّه تا كهكشان را فرا مى‏گيرد و در يك كلام، همه لوازم هدايت و تربيت انسان را در خود نهفته دارد: «و نزّلنا عليكَ الكتابَ تبيانا لكلِّ شى‏ءٍ.» (نحل: 89)



http://up.vatandownload.com/images/jximhd1zz05wzzgflqpj.gif

R A H A
12-26-2011, 07:20 PM
جايگاه علم در قرآن و روايات




از سوى ديگر، قرآن با برابر نهادن علم و برهان قطعى عقلى با وحى و نبوّت آسمانى و نيز هدايت و شهود عرفانى در جهت كشف حقايق و شناخت معارف و ارائه سه طريق به سوى مطلق علم و نيز سرزنش كسانى كه بدون بهره‏مندى از يكى از اين راه‏ها به مجادله برمى‏خيزند (و مِن النّاسِ مَن يُجادلُ فى اللّهِ بغيرِ علمٍ و لا هدىً و لا كتابٍ منيرٍ.) (حج: 22 )و همچنين با تكيه بر منابع شش‏گانه شناخت و دعوت ضمنى به لزوم به كارگيرى آن‏ها، و نيز دعوت انسان‏ها به مطالعه آيات آفاقى و انفسى، به عنوان مهم‏ترين راه شناخت خدا، و با تكريم و بزرگداشت مقام علم و نكوهش جهل و جاهلان، ضمن ايجاد انگيزه براى كسب علم و معرفت، رويكرد علمى خود را نيز نمايان ساخته است.
در احاديث متعددى قرآن به عنوان كتاب حاوى علم و اخبار و هر آنچه در جهان رخ داده و خواهد داد مطرح مى‏شود، هرچند خرد آدميان قادر به درك همه اين علوم نباشد. بنابراين، يكى از ويژگى‏هاى ممتاز و منحصر به فرد قرآن كريم، عمق و ژرفاى شگفت‏آور آن است؛ چنان‏كه قرآن ناطق، امام على (ع) درباره آن فرمود: «و بحرا لا يُدركُ قعره.» و تاريخ نشان داده است كه راز جاودانگى و ماندگارى قرآن در جارى زمان، تازگى و طراوت هميشگى آن براى افكار و انديشه‏هاى بشر همين عمق و ژرفاى آن است كه همچون درياى بى‏كران، غوّاصان فكر و فهم را در خود مى‏پذيرد و هيچ‏گاه به نقطه پايان نمى‏رساند.
راز اين حقيقت با عنايت به تشابه تجلّى با تجلّى‏كننده روشن مى‏شود. قرآن تجلّى خداست و مخاطب آن فطرت زوال‏ناپذير آدمى در هر عصر و نسل و نژاد. بدين‏روى، پيام‏هاى قرآن در بردارنده محتوايى ژرف، فرازمانى، فرامكانى و جهان‏شمول هستند. از سوى ديگر، در چند قرن اخير و در پى رشد چشمگير علوم تجربى در غرب، بيش‏ترين معارضه با كتاب‏هاى آسمانى و متون دينى به نام «علم» صورت گرفته است. با التفات به بخش‏هاى گوناگون علوم، از اخترشناسى كوپرنيك و زيست‏شناسى داروين گرفته، تا روان‏شناسى فرويد، ادعا بر اين بوده كه برخى اكتشافات علمى، بعضى از آموزه‏هاى بنيادين كتاب‏هاى آسمانى را ابطال و يا - دست كم - تضعيف مى‏كنند و اين ادعا موجب شد كه جمعى به جداكردن كامل حوزه‏هاى علم و كتاب‏هاى آسمانى روى آورند؛ مانند نظريات كانت، اگزيستانسياليست‏ها و پوزيتيويست‏ها، و عده‏اى ديگر به توجيه و تأويل گزاره‏هاى متون دينى پرداختند تا بدين‏وسيله، از بى‏اعتبارى قطعى آن‏ها و سرخوردگى متديّنان جلوگيرى كنند. در جهان اسلام نيز يكى از پرسش‏هايى كه در ارتباط با قرآن مطرح شده مسأله رابطه قرآن به عنوان آخرين و كامل‏ترين هديه آسمانى و علوم، يعنى محصول تلاش فكرى انديشمندان جهان، اعم از علوم انسانى و علوم طبيعى است كه از مدت‏ها پيش، ذهن و فكر فرهيختگان را به خود مشغول ساخته و در عمل، افراط و تفريط هايى را در پى داشته است، به گونه‏اى كه برخى بيش از سيصد آيه قرآن را با علوم تجربى تطبيق كرده‏اند و در بسيارى موارد، ادعاى ارتباط تنگاتنگ قرآن را با علوم نموده‏اند و برخى ديگر هر نوع ارتباط قرآن با علوم را منكر شده و برداشت مطالب علمى از قرآن را تحميل بر قرآن و «تفسير به رأى» دانسته‏اند. گرچه بى‏انصافى است اگر تلاش‏هاى خالصانه و اعتدال‏گرايانه‏اى كه از سر دين‏دارى و عشق خالصانه به ساحت قرآن و حسّ دفاع از حريم آن و يا در جهت اثبات اعجاز علمى آن صورت گرفته است، ناديده انگاشته شود، اما به هر حال، مسأله رابطه قرآن و علوم مشكلى جدّى است و در اين باره سؤالات و پرسش‏هايى اساسى مطرح مى‏باشند.
اين سؤالات و نظاير اين‏ها در زمينه برداشت گزاره‏هاى علمى از قرآن و زبان‏شناسى و نيز انتظار از قرآن و قلمرو آن و همچنين بحث‏هاى ديگرى كه در اين زمينه مطرح هستند، نيازمند كاوش مستقلى مى‏باشند كه با استفاده از عقل و منطق و نيز به دور از هرگونه علم‏زدگى و پرهيز از قشريگرى و ظاهرنگرى و با جمع‏آورى ديدگاه‏هاى دانشمندان و نظريات جديد معاصر در مورد «هرمنوتيك» و مسائل زبان‏شناسى، تدوين اصول و مبانى روش تفسير صحيح از متن جاودانه قرآن را ضرورى مى‏نمايند تا به عنوان مبنايى براى تمامى گروه‏هاى پژوهشى، قرآنى علمى در جهت برداشت‏هاى صحيح و مستند از قرآن و نيز معيارى براى سنجش و ارزيابى تحقيقات محققان مورد استفاده قرار گيرد و در نهايت، در بالندگى معرفت دينى و علمى و كشف حقيقت مؤثر بوده و پاسخى براى چالش‏ها بين برخى از دستاوردهاى علمى و باورهاى قرآنى باشد. بحث درباره خلقت و تكامل انسان كه منشأ آن را نه از خاك، بلكه از حيوان انسان‏نما مى‏داند و نظريه «روان‏كاوى فرويدى» كه حقايق آسمانى را عامل سركوب اميال دانسته، حقانيت آن را مخدوش مى‏سازد و نظريه كيهان‏شناسى نيوتن ماكس پلانك و «نسبيت» انيشتين با تلقّى جديد از عليّت و زمان كه نحوه ارتباط خداوند با جهان را متحوّل مى‏نمايد و نيز پيشرفت‏هاى جديد رايانه‏اى و هوش مصنوعى يا كشف مولكول‏هاى DNAكه نگرش انسان‏شناسى قرآن را مخاطره‏آميز مى‏نمايد؛ نمونه‏هايى هستند كه راه حل‏ها و پاسخ‏هايى درخور را طلب مى‏كنند.



http://up.vatandownload.com/images/jximhd1zz05wzzgflqpj.gif

R A H A
12-26-2011, 07:21 PM
راز ماندگارى قرآن




اما بدون ترديد، به عنوان يك اصل موضوعى و مسلّم، پذيرفته شده است كه قرآن كريم تنها نسخه بى‏بديل وحى الهى است كه از تحريف و تصرّف بشرى محفوظ مانده؛ اگرچه نقش اصلى و اساسى آن هدايت انسان و رساندن او به معارف حقيقى است و نازل شده تا آنچه را انسان‏ها در راه تكامل حقيقى، كه همان تقرّب به خداى متعال است، نياز دارند به آن‏ها بياموزد. اين كتاب سترگ، با آن‏كه كتاب فيزيك، كيهان‏شناسى، زمين‏شناسى و مانند آن نيست و نيز در صدد بيان مسائل علمى نمى‏باشد، با اين همه نه تنها با حقايق علمى و يافته‏هاى قطعى علمى (كه به قطع عقلى برمى‏گردند) تعارضى ندارد، بلكه اگر تعارضى هم به چشم مى‏خورد، ابتدايى و بدوى است و با دقت و تأمّل رفع مى‏شود. قرآن حاوى گزاره‏هايى از علوم نيز مى‏باشد و نكات علمى بسيارى را مطرح ساخته است كه به صراحت يا ظهور قابل برداشت مى‏باشند و با تازه‏ترين قوانين و نظريات اثبات شده علمى هماهنگي دارند؛ براى نمونه، مى‏توان به مواردى همچون حركت خورشيد، حركت كوه‏ها و زمين، لقاح گياهان و زوجيت آن‏ها، حرمت گوشت خوك و خون اشاره كرد.
اين مفاهيم بيانگر واقعيت هستند، نه اين‏كه طبق فهم و عرف زمانه ارائه شده باشند و مدار برداشت از قرآن بر محور كشف قصد و اراده الهى از آيات قرآن و معنادارى و فهم‏پذيرى متن آن است كه عقل، نصّ وحى، سنّت و منش پيامبر و امامان معصوم: و سيره جارى مسلمانان شاهد و گواه آن مى‏باشد. افزون بر اين، اعتقاد به فهم‏ناپذيرى قرآن با توصيف‏هايى كه در آيات وحى براى قرآن آمده، مانند هدايت، موعظه، ذكر، شفا و نور ناسازگار مى‏باشد. بر اين اساس، تفسير وسيله‏اى براى نزديك شدن و كشف معانى و مدلولات قرآن و فهم آن است و شرط انتساب سخنى به قرآن، آن است كه به گونه‏اى روشمند از متن قرآن كشف شود و نحوه استناد آن به متن نشان داده شود؛ زيرا قرآن اگرچه به هدف فهم مردم نازل شده، اما در عين حال، كتابى در نهايت فصاحت و بلاغت و شيوايى و مشحون از كنايه، استعاره، تمثيل، تشبيه، اشاره، رمز و بدايع ادبى است و نيز به اقتضاى فرايند نهضت اسلام و شكل‏گيرى جامعه اسلامى عصر پيامبر (ص) نازل شده و فهم آن مستلزم آگاهى نسل‏هاى بعدى از فضاهاى نزول آيات و آگاهى از قراين پيوسته و ناپيوسته متن قرآن مى‏باشد.
بنابراين، پژوهش و دست‏يابى به مفاهيمى كه در حوزه علوم گوناگون در قرآن كريم بيان شده‏اند، نيازمند كاوش‏هاى عميق و وسيع و روشمندى است كه علاوه بر اتقان، به واژه‏ها و الفاظ بسنده نكند، بلكه در معنا و مفهوم واژه‏ها، عبارت‏ها و پيام‏هاى قابل استفاده دقت شود و پس از مقايسه با اصول و بديهيات عقلانى و احراز عدم مخالفت با آن‏ها با ساير گزاره‏هاى يقينى قرآنى، مورد استفاده قرار گيرد.
و اين مهم جز از عهده قرآن‏پژوهان ژرف‏انديش و متخصص در گرايش‏هاى علمى ساخته نيست؛ كسانى كه از هرگونه افراط و تفريط و نيز سطحى‏نگرى و خودباختگى به دور بوده و از هرگونه تحميل مطالب بر قرآن برحذر باشند و حريم قرآن، اين آخرين سروش آسمانى را كه از ابعاد گوناگون مانند فصاحت، بلاغت، محتواى عالى، اخبار غيبى و علمى معجزه مى‏باشد، حفظ كنند؛ زيرا هرگونه تساهل و تسامح در فهم اين متن مقدّس، درخور سخت‏ترين نكوهش‏هاست: «اَفَلا يتدَّبرونَ القرآنَ اَم على قلوب اقفالُها.» (محمّد: 24 ) روشن است كه استخراج مفاهيم علمى قرآنى بر اساس اصول و مبانى شناخته شده تفسيرى و نيز اصول و مبانى شناخته شده علمى، تلاش عميق و همه‏جانبه اين‏گونه متخصصان را مى‏طلبد. علاوه بر اين، حقايق هزار لايه قرآن بر بال انديشه و جان همگان فرود نمى‏آيد و راه‏يابى به كنه و باطن آن ويژه صافى‏ترين جان‏هاست: «لا يَمَسُّه الاّ المطهَّرونَ» (واقعه: 79 ) و نيز علاوه بر محكمات، متشابهاتى دارد كه هضم آن درخور انديشه فرهيختگان و نخبگان بشرى و راسخان در علم است: «و ما يعلمُ تأويلَه الاّ اللّهُ و الراسخون فى العِلم» (آل عمران: 7) و ديگران از پرتو نور وجود ايشان مى‏توانند از اين فيض سرمدى بهره‏مند گردند.


http://up.vatandownload.com/images/jximhd1zz05wzzgflqpj.gif

R A H A
12-26-2011, 07:21 PM
چند نكته




در اين‏جا، تذكر چند نكته ضرورى مى‏ نمايد:

1. قرآن كريم اگرچه به هدف فهم مردم از سوى خداى سبحان در قالب زبان مفاهمه عربى نازل شده و زبان آن عرفى است، با همان ويژگى وجود كنايه، استعاره، مجاز و... در آن ولى با همه اين‏ها، وحى است و تو در تو و رازآلود، و نمودهايى از زبان رمزى، علمى و ادبى نيز در خود دارد. انسان‏ها در حد وُسع خود مى‏توانند از آن بهره بگيرند و آن را كشف كنند. تاريخ طولانى تفسير، كه با صبغه‏هاى گوناگون به نگارش درآمده و قطعا هر تفسير نكاتى در خود دارد كه ديگرى فاقد آن است، شاهد گويايى بر اين ادعاست. از اين‏رو، ضمن احتياط كامل و دقت در صحّت و اتقان برداشت‏ها، نبايد از شائبه تفسير به رأى واهمه داشت، بلكه اهل فن در هر رشته‏اى بايد با جرأت و شهامت با قرآن سخن بگويند و سؤالاتشان را مطرح كنند و با عقلانى‏تر كردن انتظاراتشان، پاسخ دريافت دارند.
2. با عنايت به عظمت قرآن كريم و حسّاسيت موضوع «رابطه قرآن و علوم»، لازم است محققان نازك‏انديش توجه داشته باشند كه وحى قطعى مطابق با واقع و نفس‏الامر را نبايد با علوم ظنّى متغيّر انطباق داد؛ زيرا پيامدى جز قرار دادن قرآن در معرض وهم و شك و از حجيّت انداختن اين سند قطعى آسمانى ندارد. از اين‏رو، بايد از هرگونه برداشت از قرآن بدون در نظر گرفتن قراين عقلى و نقلى و هر نوع تحميل نظريه بر قرآن و تأويل‏هاى غير معتبر و نيز تفسير قرآن به وسيله علوم ظنّى، كه اگرچه اطمينان‏آور است اما احتمال مقابل به صفر نمى‏رسد - چنان‏كه بيش‏تر مسائل اثبات شده علوم تجربى از اين قبيلند - بپرهيزند.
تنها بايد با استناد به مطالب قطعى علوم به فهم كامل‏تر و جامع‏تر قرآن پرداخت؛ علومى كه علاوه بر تجربه و آزمايش، كه اطمينان به آن از طريق تعميم استقراى ناقص به دست مى‏آيد، با برهان عقلى نيز اثبات شده باشد و نيز با ظاهر آيات قرآن و معناى لغوى و اصطلاحى واژه‏ها و قراين عقلى و نقلى هماهنگ باشد. و حقايق مجهول اين كتاب آسمانى را كشف كنند و در اختيار حق‏جويان قرار دهند. و در صورت تأييد نشدن فرضيه‏ اى از علوم تجربى با دلايل قطعى و در عين حال، موافقت آن فرضيه با ظواهرقرآن، مى‏توان آن را در حد احتمال ذكر كرد.


http://up.vatandownload.com/images/jximhd1zz05wzzgflqpj.gif

R A H A
12-26-2011, 07:22 PM
پی نوشت ها:

1- علم به معناى آگاهى و دانستن در مقابل جهل و نادانى كاربردهاى گوناگونى دارد؛ از جمله: اعتقاد يقينى مطابق با واقع در برابر جهل بسيط و مركّب؛ مجموعه قضايايى كه مناسبتى بين آن‏ها در نظر گرفته شده؛ مجموعه قضاياى كلى، اعم از حقيقى و اعتبارى؛ و مجموعه قضاياى كلى حقيقى، حسى و تجربى .(Science)و در عرصه رابطه قرآن و علوم، علم به معناى علم تجربى، اعم از انسانى و طبيعى، در نظر گرفته مى‏شود كه شامل مسائل هستى‏شناسى، رياضيات، هندسه، جامعه‏شناسى، زيست‏شناسى، مفاهيم طبيعى، كيهان‏شناسى، حقوق، پزشكى، گياه‏شناسى، تاريخ و مديريت مى‏شود.
2- عبدالله جوادى آملى، علوم انسانى - اسلام و انقلاب فرهنگى، ص 58.
3- محمدحسين طباطبائى، تفسير الميزان، ج 28ص 212.
4- ماده «علم» به صورت‏هاى گوناگون 750بار در قرآن تكرار شده است. علّامه طباطبائى در اين‏باره مى‏فرمايد: «تجليل و تمجيدى كه قرآن از علم و دانش نموده، در هيچ كتاب آسمانى ديگر يافت نمى‏شود.» (قرآن در اسلام، ص 92).
5- مجادله: 11 .
6- محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 1ص 59باب «الرد الى الكتاب و السّنّة و انّه ليس شى‏ءٌ من الحلال و الحرام و جميع ما يحتاج الناس اليه الاّ و قد جاء فيه كتاب او سنّة.«
7- همان، ج 1ص 60ج 7ص 158.
8- محمدعلى رضايى اصفهانى، اعجاز علمى قرآن، ج 1ص 15.
9- عبدالحسين خسروپناه، كلام جديد، ص 335 با تلخيص.
10- برخى از فرهيختگان مسلمان اعتقاد دارند كه همه علوم و معارف بشرى از ظواهر آيات قرآن به دست مى‏آيند. براى نمونه، مى‏توان به امام محمّد غزّالى، امام فخر رازى، محمدبن ابى الفضل المرسى، بدرالدين زركشى، جلال‏الدين سيوطى، محمّد بن احمد اسكندرانى، از قدما و همچنين عده‏اى از متأخّران همچون شيخ محمد عبده شاگرد برجسته سيد جمال‏الدين اسدآبادى، و طنطاوى و كواكبى و استاد جوادى آملى - البته با تبيين‏هاى مختلف - اشاره كرد
11- يس: 41 - 38.
12- نحل: 89.
13- حجر: 22.
14- يس: 36.
15- بقره: 173.
16- فخر رازى 14آيه از قرآن را به عنوان دليل فهم‏پذيرى آن ذكر مى‏كند. (التفسير الكبير، ج 2ص 3).
17- امام خمينى (ق)- يكى از حجب، كه مانع از استفاده از اين صحيفه نورانيه است، اعتقاد به آن است كه جز آن‏كه مفسّرين نوشته يا فهميده‏اند كسى را حق استفاده از قرآن نيست و تفكر و تدبّر در آيات شريفه را به تفسير به رأى، كه ممنوع است، اشتباه نموده‏اند و به واسطه اين رأى فاسد و عقيده باطله، قرآن شريف را از جميع فنون استفاده عارى نموده و آن را به كلى مهجور نموده‏اند. (آداب الصلاة، ص 110 ).

http://up.vatandownload.com/images/jximhd1zz05wzzgflqpj.gif