shirin71
12-20-2011, 01:02 PM
جنايت شيطانی در باغ
پرونده جنايتكاراني كه پسر جواني را در باغي به قتل رسانده و جسدش را آتش زده بودند، با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري ارسال شد.
براساس محتويات پرونده، رسيدگي به اين جنايت از 24 بهمن 88 به دنبال مراجعه مرد ميانسالي به اداره آگاهي كرج كليد خورد. وي با ارائه عكس پسرش گفت: عصر ديروز پسر 21 سالهام «قاسم» بهطور مشكوكي ناپديد شد. آنطور كه از دوستانش شنيدهام، 2 نفر به نامهاي «جلال» و «حميد» او را سوار بر خودروي سمند نقرهاي و به بهانه ترك اعتياد به محل نامعلومي بردهاند.بدينترتيب كارآگاهان جنايي كرج پس از شناسايي مالك خودروي سمند، وي را تحت بازجويي قرار دادند. اما جلال - 25 ساله - منكر موضوع شد و ادعاي شاهدان را دروغ خواند.
از سوي ديگر كارآگاهان در ادامه تحقيقات به سراغ حميد رفتند، اما دريافتند وي پس از نوشتن نامهاي دست به خودكشي زده و در بيمارستان بستري است. بنابراين فرضيه جنايت به دست وي قوت گرفت.حميد - 30 ساله - كه از مرگ نجات يافته بود، در نخستين تحقيقات گفت: من و قاسم در كمپ ترك اعتياد آشنا شديم. او معتاد به هروئين بود و 2 سال پيش اعتيادش را ترك كرد.
چند روز پيش سوار بر خودروي جلال بوديم كه با قاسم روبهرو شديم. او هم از ما براي ترك اعتيادش كمك خواست. بنابراين تصميم گرفتيم او را به باغ خانوادگيمان در هشتگرد ببريم، اما آنجا قاسم چند قرص خوابآور و مواد مخدر استفاده كرد و به خواب رفت. جلال هم به خانهشان برگشت و من در باغ خوابيدم. اما صبح روز بعد كه بيدار شدم، قاسم به پهلو افتاده بود و حركت نميكرد. از آنجا كه چارهاي نداشتم با جلال تماس گرفتم. بعد هم با كمك او جسد را در صندوق عقب خودروي سمندش گذاشتيم و آن را به يك خيابان خاكي در كنار پل راهآهن منتقل و همانجا رهايش كرديم. وقتي به خانه برگشتيم، موضوع را با 2 تن از دوستانمان درميان گذاشتيم. سپس با پيشنهاد آنها تصميم به سوزاندن جسد گرفتيم. به همين خاطر يك گالن نفت سفيد تهيه كرده و جسد را آتش زديم. دو هفته بعد كه به آنجا رفتيم، از جسد اثري نبود.به دنبال اين اعترافها، كارآگاهان به محل سوزاندن جسد - محل جمعآوري زبالهها - رفتند، اما پس از جستوجوي زياد، فقط يك دندان مصنوعي و يك قطعه استخوان انسان يافتند كه با دستور قضايي و براي آزمايش دياناي به پزشكي قانوني منتقل شد.
پس از تناقضگوييهاي آشكار جنايتكاران، سرانجام جلال با افشاي حقيقت گفت: «قاسم ميخواست بار ديگر اعتيادش را ترك كند و از ما كمك خواست. اما حميد كه نيت شيطاني داشت، او را به جاي كمپ به باغ كشاند. سپس تعدادي قرص خوابآور در آبميوه حل كرد و به قاسم خوراند. در حالي كه پسر جوان هوشيارياش را از دست داده بود، سعي داشت او را آزار دهد كه با هم درگير شده و سر مقتول شكست. در پي اين ماجرا با اعتراض به رفتارهاي حميد آنجا را ترك كرده و به خانه پدرم برگشتم تا اينكه روز بعد، از مرگ قاسم باخبر شدم و چارهاي جز از بين بردن جسد با كمك 2 تن از دوستانمان نداشتيم.به گزارش خبرنگار ما، با دستگيري دو همدست ديگر متهمان، پرونده با صدور كيفرخواست روي ميز 5 قاضي شعبه اول دادگاه كيفري استان البرز قرار گرفت .
4 متهم در جنايت بر ميت مجرم نيز شناخته شدهاند. اين در حالي است كه پزشكي قانوني بقاياي جسد كشف شده را متعلق به پسر گمشده - قاسم - دانسته است. قاضي «هدايت رنجبر» - رئيس شعبه يكم - نيز دستور تعيين زمان محاكمه متهمان و معرفي وكلاي مدافع را صادر كرده است.
منبع: ایران
پرونده جنايتكاراني كه پسر جواني را در باغي به قتل رسانده و جسدش را آتش زده بودند، با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري ارسال شد.
براساس محتويات پرونده، رسيدگي به اين جنايت از 24 بهمن 88 به دنبال مراجعه مرد ميانسالي به اداره آگاهي كرج كليد خورد. وي با ارائه عكس پسرش گفت: عصر ديروز پسر 21 سالهام «قاسم» بهطور مشكوكي ناپديد شد. آنطور كه از دوستانش شنيدهام، 2 نفر به نامهاي «جلال» و «حميد» او را سوار بر خودروي سمند نقرهاي و به بهانه ترك اعتياد به محل نامعلومي بردهاند.بدينترتيب كارآگاهان جنايي كرج پس از شناسايي مالك خودروي سمند، وي را تحت بازجويي قرار دادند. اما جلال - 25 ساله - منكر موضوع شد و ادعاي شاهدان را دروغ خواند.
از سوي ديگر كارآگاهان در ادامه تحقيقات به سراغ حميد رفتند، اما دريافتند وي پس از نوشتن نامهاي دست به خودكشي زده و در بيمارستان بستري است. بنابراين فرضيه جنايت به دست وي قوت گرفت.حميد - 30 ساله - كه از مرگ نجات يافته بود، در نخستين تحقيقات گفت: من و قاسم در كمپ ترك اعتياد آشنا شديم. او معتاد به هروئين بود و 2 سال پيش اعتيادش را ترك كرد.
چند روز پيش سوار بر خودروي جلال بوديم كه با قاسم روبهرو شديم. او هم از ما براي ترك اعتيادش كمك خواست. بنابراين تصميم گرفتيم او را به باغ خانوادگيمان در هشتگرد ببريم، اما آنجا قاسم چند قرص خوابآور و مواد مخدر استفاده كرد و به خواب رفت. جلال هم به خانهشان برگشت و من در باغ خوابيدم. اما صبح روز بعد كه بيدار شدم، قاسم به پهلو افتاده بود و حركت نميكرد. از آنجا كه چارهاي نداشتم با جلال تماس گرفتم. بعد هم با كمك او جسد را در صندوق عقب خودروي سمندش گذاشتيم و آن را به يك خيابان خاكي در كنار پل راهآهن منتقل و همانجا رهايش كرديم. وقتي به خانه برگشتيم، موضوع را با 2 تن از دوستانمان درميان گذاشتيم. سپس با پيشنهاد آنها تصميم به سوزاندن جسد گرفتيم. به همين خاطر يك گالن نفت سفيد تهيه كرده و جسد را آتش زديم. دو هفته بعد كه به آنجا رفتيم، از جسد اثري نبود.به دنبال اين اعترافها، كارآگاهان به محل سوزاندن جسد - محل جمعآوري زبالهها - رفتند، اما پس از جستوجوي زياد، فقط يك دندان مصنوعي و يك قطعه استخوان انسان يافتند كه با دستور قضايي و براي آزمايش دياناي به پزشكي قانوني منتقل شد.
پس از تناقضگوييهاي آشكار جنايتكاران، سرانجام جلال با افشاي حقيقت گفت: «قاسم ميخواست بار ديگر اعتيادش را ترك كند و از ما كمك خواست. اما حميد كه نيت شيطاني داشت، او را به جاي كمپ به باغ كشاند. سپس تعدادي قرص خوابآور در آبميوه حل كرد و به قاسم خوراند. در حالي كه پسر جوان هوشيارياش را از دست داده بود، سعي داشت او را آزار دهد كه با هم درگير شده و سر مقتول شكست. در پي اين ماجرا با اعتراض به رفتارهاي حميد آنجا را ترك كرده و به خانه پدرم برگشتم تا اينكه روز بعد، از مرگ قاسم باخبر شدم و چارهاي جز از بين بردن جسد با كمك 2 تن از دوستانمان نداشتيم.به گزارش خبرنگار ما، با دستگيري دو همدست ديگر متهمان، پرونده با صدور كيفرخواست روي ميز 5 قاضي شعبه اول دادگاه كيفري استان البرز قرار گرفت .
4 متهم در جنايت بر ميت مجرم نيز شناخته شدهاند. اين در حالي است كه پزشكي قانوني بقاياي جسد كشف شده را متعلق به پسر گمشده - قاسم - دانسته است. قاضي «هدايت رنجبر» - رئيس شعبه يكم - نيز دستور تعيين زمان محاكمه متهمان و معرفي وكلاي مدافع را صادر كرده است.
منبع: ایران