emad176
08-20-2010, 03:46 PM
ژان پل سارْتْرْ ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ - ۱۵ آوریل ۱۹۸۰) فیلسوف، اگزیستانسیالیست، رماننویس، نمایشنامهنویس و منتقد فرانسوی بود.
سارتر روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ به دنیا آمد؛ از پدری که افسر نیروی دریایی بود و مادری که دخترعموی دکتر آلبرت شوایتزر معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. پانزده ماهه بود که پدرش مرد. مادر و پدربزرگ اش، او را بزرگ کردند که اولی کاتولیک بارش میآورد و دومی سرش را به ریاضیات و ادبیات کلاسیک گرم میکرد. در جوانی برای گرفتن مهارت در تدریس فلسفه امتحان داد و رد شد. یک سال گذشت و نتیجهٔ امتحان بعدی در ۱۹۲۹، جایگاه نخست را نصیب او کرد. همین سال است که با سیمون دوبووار آشنا میشود؛ دختری که در همان امتحان، نفر دوم شده و فرزند یک خانوادهٔ کاتولیک است. سیمون دوبووار، فیلسوف، نویسنده و فمینیست فرانسوی همراه و همدم مادامالعمر او بود. آشنایی سارتر و دوبووار، در سال ۱۹۲۹ در مدرسهٔ ممتاز اکول نرمال سوپریور صورت گرفت.
بطور کلی دو دوره در زندگی حرفهای سارتر وجود داشت. اولین دورهٔ زندگی حرفهای او دورهٔ پس از نوشتن اثر معروفاش، هستی و نیستی، بودو نوشتن رمان تهوع. سارتر به آزادی بنیادی انسان اعتقاد داشت و باور داشت که "انسان محکوم به آزادی است."
در دومین دورهٔ حرفهٔ زندگیاش، سارتر بهعنوان روشنفکری فعال از نظر سیاسی شناخته میشد. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند که هرگز بهطور رسمی به عضویت حزب کمونیست درنیامد. وی بیشتر عمر خویش را صرف مطابقت دادن ایدههای اگزیستانسیالیستیاش کرد. سارتر معتقد بود که انسان باید خود سرنوشتاش را تعیین کند. وی همچنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی-اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند.
سارتر در آپریل سال ۱۹۸۰ از دنیا رفت. 3 سال پس از مرگ سارتر، سیمون دوبووار کتابی با نام تشریفات خداحافظی در مورد مرگ وی منتشر کرد. خاکستر او در گورستانی در حوالی محل زندگی دوران پیری اش در محله ای از پاریس به خاک سپرده شد،جایی که 6 سال بعد همسفر زندگی اش سیمون دوبووار به همراهش آرمید.
یک هفته بعد از مرگ سارتر روی جلد هفته نامه نوول ابزرواتور که سارتر به آن علاقه داشت و واپسین گفتگوهایش هم در آن منتشر شده بود، بر زمینه ی سرمه ای تیره تصویر درشتی از چهره ی سال خورده ی سارتر چاپ شد، و زیر آن با حروف سفید واپسین عبارت کتاب واژه ها آمد :
"تمامی یک انسان، از تمامی انسان ها ساخته شده و برابر کل آن ها ارزش دارد، و ارزش هر یک از آن با او برابر است"
گرچــه ســارتر در حـــوزههای گوناگون از نمایشنامه نویسی تا روزنامه نگاری و نقد ادبی فعالیت کرده و گرچه اگزیستانسیالیسم شعبهها و شاخههای گوناگونی را شامل میشود و کم نبودهاند متفکرانی که هرکدام به یکی از این شاخهها گرایش داشتهاند،
آثار :
فیلسوفان بزرگ غرب ن . ب . و
اسپینوزا
استوارتمیل
اکویناس
آگوستین قدیس
برکلی
بیکن
پلانتینگا
پوپر
چامسکی
دکارت
راسل
سارتر
شوپنهاور
فلو
کاپلستون
کانت
کیرکگارد
لاک
لایبنیتز
مارکس
ماکیاولی
نیچه
ویتگنشتاین
هابس
هایدگر
هگل
هیک
هیوم
تهوع
دستهای آلوده
مگسها
هستی و نیستی
دیوار
کلمات
کارازکارگذشت
شیطان و خدا
روسپی بزرگوار
راههای آزادی
سن عقل
مرگ در جان
مردههای بی کفن و دفن
چرخدنده
بازیگر و قربانی
خانواده خوشبخت
گوشه نشینان آلتونا
زنان تروا
در دفاع از روشنفکران
جنگ شکر در کوبا
-------------------------------------
منبع : ویکی پیدا
سارتر روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ به دنیا آمد؛ از پدری که افسر نیروی دریایی بود و مادری که دخترعموی دکتر آلبرت شوایتزر معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. پانزده ماهه بود که پدرش مرد. مادر و پدربزرگ اش، او را بزرگ کردند که اولی کاتولیک بارش میآورد و دومی سرش را به ریاضیات و ادبیات کلاسیک گرم میکرد. در جوانی برای گرفتن مهارت در تدریس فلسفه امتحان داد و رد شد. یک سال گذشت و نتیجهٔ امتحان بعدی در ۱۹۲۹، جایگاه نخست را نصیب او کرد. همین سال است که با سیمون دوبووار آشنا میشود؛ دختری که در همان امتحان، نفر دوم شده و فرزند یک خانوادهٔ کاتولیک است. سیمون دوبووار، فیلسوف، نویسنده و فمینیست فرانسوی همراه و همدم مادامالعمر او بود. آشنایی سارتر و دوبووار، در سال ۱۹۲۹ در مدرسهٔ ممتاز اکول نرمال سوپریور صورت گرفت.
بطور کلی دو دوره در زندگی حرفهای سارتر وجود داشت. اولین دورهٔ زندگی حرفهای او دورهٔ پس از نوشتن اثر معروفاش، هستی و نیستی، بودو نوشتن رمان تهوع. سارتر به آزادی بنیادی انسان اعتقاد داشت و باور داشت که "انسان محکوم به آزادی است."
در دومین دورهٔ حرفهٔ زندگیاش، سارتر بهعنوان روشنفکری فعال از نظر سیاسی شناخته میشد. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند که هرگز بهطور رسمی به عضویت حزب کمونیست درنیامد. وی بیشتر عمر خویش را صرف مطابقت دادن ایدههای اگزیستانسیالیستیاش کرد. سارتر معتقد بود که انسان باید خود سرنوشتاش را تعیین کند. وی همچنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی-اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند.
سارتر در آپریل سال ۱۹۸۰ از دنیا رفت. 3 سال پس از مرگ سارتر، سیمون دوبووار کتابی با نام تشریفات خداحافظی در مورد مرگ وی منتشر کرد. خاکستر او در گورستانی در حوالی محل زندگی دوران پیری اش در محله ای از پاریس به خاک سپرده شد،جایی که 6 سال بعد همسفر زندگی اش سیمون دوبووار به همراهش آرمید.
یک هفته بعد از مرگ سارتر روی جلد هفته نامه نوول ابزرواتور که سارتر به آن علاقه داشت و واپسین گفتگوهایش هم در آن منتشر شده بود، بر زمینه ی سرمه ای تیره تصویر درشتی از چهره ی سال خورده ی سارتر چاپ شد، و زیر آن با حروف سفید واپسین عبارت کتاب واژه ها آمد :
"تمامی یک انسان، از تمامی انسان ها ساخته شده و برابر کل آن ها ارزش دارد، و ارزش هر یک از آن با او برابر است"
گرچــه ســارتر در حـــوزههای گوناگون از نمایشنامه نویسی تا روزنامه نگاری و نقد ادبی فعالیت کرده و گرچه اگزیستانسیالیسم شعبهها و شاخههای گوناگونی را شامل میشود و کم نبودهاند متفکرانی که هرکدام به یکی از این شاخهها گرایش داشتهاند،
آثار :
فیلسوفان بزرگ غرب ن . ب . و
اسپینوزا
استوارتمیل
اکویناس
آگوستین قدیس
برکلی
بیکن
پلانتینگا
پوپر
چامسکی
دکارت
راسل
سارتر
شوپنهاور
فلو
کاپلستون
کانت
کیرکگارد
لاک
لایبنیتز
مارکس
ماکیاولی
نیچه
ویتگنشتاین
هابس
هایدگر
هگل
هیک
هیوم
تهوع
دستهای آلوده
مگسها
هستی و نیستی
دیوار
کلمات
کارازکارگذشت
شیطان و خدا
روسپی بزرگوار
راههای آزادی
سن عقل
مرگ در جان
مردههای بی کفن و دفن
چرخدنده
بازیگر و قربانی
خانواده خوشبخت
گوشه نشینان آلتونا
زنان تروا
در دفاع از روشنفکران
جنگ شکر در کوبا
-------------------------------------
منبع : ویکی پیدا