R A H A
12-07-2011, 09:24 PM
سپاه عمر سعد كه قبلاً آرایش و منظم شده بودند بر امام (علیه السلام) یورش بردند، عبدالله بن حوزه تمیمى نیز جزو آنان بود هراسان پیش آمد و با صداى بلند داد مىزد و مىپرسید: حسین در میان شماست؟ (أفیكم حسین؟) كسى به او جواب نمىداد و او باز هم تكرار مىكرد تا در مرتبه سوم كه تكرار كرد یكى از یاران امام حسین (علیه السلام) در حالى كه به او اشاره مىكرد گفت: حسین این است چه میخواهى؟ با كمال پرورئى و بى ادبى جسارت كرد و گفت: یا حسین! تو را به آتش دوزخ مژده باد!!، امام (علیه السلام) در پاسخ او فرمود: تو دروغ مىگویى، من بر خداى آمرزنده كریم و شفاعتپذیر كه امرش مطاع است وارد مىشوم، تو كیستى؟ گفت من پسر حوزه ام.
پس از آنكه خودش را معرفى كرد، امام(علیه السلام) دستهایش را بسوى آسمان بلند نمود به اندازهای كه سفیدى زیر بلغش ظاهر شد و او را به تناسب اسمش نفرین كرد: اللهم حزه الى النار خداوندا او را به جانب آتش بكش.(1)
امام(علیه السلام) دستهایش را بسوى آسمان بلند نمود به اندازهای كه سفیدى زیر بلغش ظاهر شد و او را به تناسب اسمش نفرین كرد: اللهم حزه الى النار خداوندا او را به جانب آتش بكش
پسر حوزه كه نفرین امام را شنید خشمگین شد، تازیانهاى بر اسب خود زد تا از نهرى كه جلویش بود بپرد و به امام حمله كند، با پریدن اسب از پشت زین افتاد و یكى از پاهایش در ركاب گیر كرد، اسب رم كرد و او را به اینطرف و آنطرف زد پایش از چند جا شكست و جدا شد و هنوز پاى دیگرش در ركاب آویزان بود، اسب بدن نیمه جانش را بر هر سنگ و بوتهاى میزد تا از دنیا رفت(2) (و دعاى امام مستجاب گردید).
مسروق بن وائل حضرمى نقل مىكند: من از جلوداران و پیشتازان لشكرى بودم كه به جنگ با حسین آماده شده بود، مىخواستم اول كسى بوده باشم كه سر حسین را مىگیرد و براى ابن زیاد جهت گرفتن جایزه هدیه مىبرد. هنگامیكه دیدم چگونه نفرین امام درباره پسر حوزه مستجاب شد فهمیدم این اهل بیت نزد خدا داراى احترام و منزلت خاصى مىباشند، به همین جهت لشكر ابن سعد را ترك كردم و گفتم: من نباید با آنان بجنگم كه اهل جهنم باشم، لا اقاتلهم فأكون فى النار).(3)
پی نوشت ها:
1- حوزه در فارسى بمعناى جانب و ناحیه و كرانه میآمد. لذا امام (علیه السلام) از خداوند تقاضا كرد حزه الى النار یعنى او را به جانب آتش روانه ساز.
2- در بعض تواریخ از قبیل انساب الاشراف و كامل ابن اثیر نوشتهاند: بالاخره اسب به سوى خندقى كه در آن آتش افروخته بودند دوید و بدن تكه تكهاش را در آتش انداخت و بدینوسیله قبل از آتش آخرت، به آتش دنیا نیز گرفتار گردید. ضمناً منابع مزبور و علاوه بر آنها مقتل خوارزمى نیز در ج 1 ص 249 به دنبال دعاى فوق این جمله را افزودهاند: ... و أذقه حرها قبل مصیره الى نار ایخره و مزه آتش دنیا را قبل از آتش آخرت به او بچشان. پس از مشاهده این جریان، امام سر به خاك نهاد و به شكرانه استجابت نفرینش، سجده شكر بجاى آورد.
3- كامل ابن اثیر ج 4 ص27.
منبع:
مقتل مقرم، سید عبدالرزاق مقرم (ره)، مترجم: عبدالرحیم عقیقى بخشایشى
پس از آنكه خودش را معرفى كرد، امام(علیه السلام) دستهایش را بسوى آسمان بلند نمود به اندازهای كه سفیدى زیر بلغش ظاهر شد و او را به تناسب اسمش نفرین كرد: اللهم حزه الى النار خداوندا او را به جانب آتش بكش.(1)
امام(علیه السلام) دستهایش را بسوى آسمان بلند نمود به اندازهای كه سفیدى زیر بلغش ظاهر شد و او را به تناسب اسمش نفرین كرد: اللهم حزه الى النار خداوندا او را به جانب آتش بكش
پسر حوزه كه نفرین امام را شنید خشمگین شد، تازیانهاى بر اسب خود زد تا از نهرى كه جلویش بود بپرد و به امام حمله كند، با پریدن اسب از پشت زین افتاد و یكى از پاهایش در ركاب گیر كرد، اسب رم كرد و او را به اینطرف و آنطرف زد پایش از چند جا شكست و جدا شد و هنوز پاى دیگرش در ركاب آویزان بود، اسب بدن نیمه جانش را بر هر سنگ و بوتهاى میزد تا از دنیا رفت(2) (و دعاى امام مستجاب گردید).
مسروق بن وائل حضرمى نقل مىكند: من از جلوداران و پیشتازان لشكرى بودم كه به جنگ با حسین آماده شده بود، مىخواستم اول كسى بوده باشم كه سر حسین را مىگیرد و براى ابن زیاد جهت گرفتن جایزه هدیه مىبرد. هنگامیكه دیدم چگونه نفرین امام درباره پسر حوزه مستجاب شد فهمیدم این اهل بیت نزد خدا داراى احترام و منزلت خاصى مىباشند، به همین جهت لشكر ابن سعد را ترك كردم و گفتم: من نباید با آنان بجنگم كه اهل جهنم باشم، لا اقاتلهم فأكون فى النار).(3)
پی نوشت ها:
1- حوزه در فارسى بمعناى جانب و ناحیه و كرانه میآمد. لذا امام (علیه السلام) از خداوند تقاضا كرد حزه الى النار یعنى او را به جانب آتش روانه ساز.
2- در بعض تواریخ از قبیل انساب الاشراف و كامل ابن اثیر نوشتهاند: بالاخره اسب به سوى خندقى كه در آن آتش افروخته بودند دوید و بدن تكه تكهاش را در آتش انداخت و بدینوسیله قبل از آتش آخرت، به آتش دنیا نیز گرفتار گردید. ضمناً منابع مزبور و علاوه بر آنها مقتل خوارزمى نیز در ج 1 ص 249 به دنبال دعاى فوق این جمله را افزودهاند: ... و أذقه حرها قبل مصیره الى نار ایخره و مزه آتش دنیا را قبل از آتش آخرت به او بچشان. پس از مشاهده این جریان، امام سر به خاك نهاد و به شكرانه استجابت نفرینش، سجده شكر بجاى آورد.
3- كامل ابن اثیر ج 4 ص27.
منبع:
مقتل مقرم، سید عبدالرزاق مقرم (ره)، مترجم: عبدالرحیم عقیقى بخشایشى