PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پوشش سوگواری در عزای امام حسین (علیه السلام)



M.A.H.S.A
12-03-2011, 12:21 PM
سوال: به نظر مبارك حضرتعالي پوشيدن لباس سياه در عزاي امام حسين عليه‌السلام و ديگر امامان عليهم السلام چنانكه از كلام صاحب حدائق استفاده مي‌شود رجحان شرعي دارد يا خير؟
پاسخ:با توجه به اينكه پوشيدن لباس سياه، شعار اهل مصيبت و علامت سوگواري و عزاست، پوشيدن آن در عزاي حضرت سيد الشهدا عليه‌السلام و سائر حضرات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين بي‌شبهه راجح و تعظيم شعائر و اعلان ولايت و برائت از اعداء آل محمد صلوات الله عليهم اجمعين، تجليل از ايثار و فداكاري و شهادت در راه خدا، پاسداري از دين ومذهب ومصداق عناوين وجهات راجحة ديگر است.
يكي از شعائر شيعيان در عراق در دهة عاشورا، برافراشتن پرچم‌هاي سياه عزا بر بالاي خانه‌ها بود كه حتي كسي كه در وسط بيابان تنها در يك خانه و كوخ‌ محقر زندگي مي‌كرد ملتزم به اين اعلام عزا و سوگواري بود.

يقيناً اين برنامه‌ها و سياه پوشيدن و سياه پوش كردن در و ديوار خانه‌ها و حسينيه‌ها و تكايا و مجالس كه متضمن درس‌هاي بسيار آموزنده و موجب تعالي افكار و اهداف و تبلور شعور مذهبي و انساني است همه راجح و سبب احيا و بسط امر مذهب و تحكيم علائق و روابط با خاندان رسالت و تجديد ميثاق تشيع و پيروي از آن بزرگواران و محكوم كردن ظلم و استضعاف و استكبار است.

واما مسأله كراهت پوشيدن لباس سياه كه به اجماع و اخبار بر كراهت آن استناد شده است :

اولا : اصلِ حكم به كراهت، قابل خدشه و اشكال است؛ زيرا عمدة دليل آن كه اجماع است محصّل نيست و به فرض محصّل بودن، با وجود احتمال استناد مجمِعين به اخبار، حجت و كاشف از قول معصوم عليه‌السلام نيست و رواياتي كه بر آنها استناد شده است اخباري مراسيل و ضعاف است و تمسك به آنها به عنوان تسامح در ادله مكروهات جرياً علي التسامح في ادلة المستحبات، مثبِت حكم شارع مقدس به كراهت نيست.
علاوه بر آنكه اثبات حكم موضوعي براي موضوع ديگر يا اثبات حكم موضوع ذي الخصوصية براي فاقد خصوصيت بدون يقين به تساوي هر دو موضوع در موضوعيت براي حكم و بدون يقين به عدم دخالت خصوصيت (مثل ما نحن فيه) قياس و حكم به غير علم است.

بنابراين با اخبار تسامح در ادله سنن جواز تسامح در ادله مكروهات و حكم به كراهت ثابت نمي‌شود ، مضافاً بر اينكه در اصل مقيس عليه نيز استفاده حكم به استحباب مابلغ فيه الثواب عن النبي صلي الله عليه وآله محل تأمل و اشكال است.
غاية الامر نقول: انه يستفاد من هذه الأخبار ان من بلغه عن النبي صلي الله عليه وآله ثواباً علي امر ثبت رجحانه بالشرع سواء كان مستحباً أو واجباً أو لم يثبت عدم رجحانه ان اتي به التماساً لهذا الثواب يعطي به ذلك الثواب و يوجر به و اين هذا من الحكم بالاستحباب حتي يقال به في غيره.

به هر حال اخبار داله بر كراهت از جهت سند، فاقد اعتبارند و جبران ضعف آنها به عمل اصحاب، بنابراينكه عمل، جابرضعف سند باشد درصورتي است كه استناد ايشان در فتوا به نفس خبر باشد، ولي در مثل اين مورد كه محتمل است بر اساس همان تسامح در ادله، مشي كرده باشند ، عمل با استناد به نفس حديث، ثابت نمي‌شود. مضافاً بر اينكه به فرض جبر ضعف سند به عمل، دلالت روايات بر كراهت مطلقه، مورد اشكال است؛ زيرا از خود آنها استفاده مي‌شود كه حكم در اين موضوع به عنوان اولي موضوع نيست ، بلكه به جهت تعنون آن به عنوان ثانوي و شعار و لباس بني عباس بودن است كه پوشيدن آن تشبه به آنها و موجب ارائه نفوذ و كثرت جمعيت پيروان آنهاست. و در واقع نهي از آن به ملاحظه اين بوده كه يكي از مصاديق تلبس به لباس ظلمه و تشبه به آنهاست و مثل اين حكم طبعاً دائر مدار بقاي تعنون موضوع به عنوان مورد نظر است.

بنابراين اگر بني عباس از بين رفتند اين شعاريت و عنوان، بي‌موضوع و منتفي شد، يا اگر رنگ ديگري شعار آنها يا ظلمه و كفار و اهل باطل شد موضوع عوض مي‌شود و حكم بر موضوع خود مترتب مي‌گردد و پوشيدن لباسي كه شعاريت فعليه مثل كروات دارد مكروه مي‌شود.

ثانياً: با قبول اينكه اصل حكم في الجمله ثابت است ، دليل آن اگر اجماع باشد دخول پوشيدن لباس سياه در عزا كه ظاهراً در اعصارائمه عليهم السلام وبعد از ايشان متداول بوده در معقد اجماع معلوم نيست و قدر متيقن از آن مواردي است كه اين عنوان عزا را نداشته باشد و تلبس به لباس و شعار اعدا بر آن صادق باشد و اگر احاديث را هم مستند حكم بشماريم شمول و ظهور اطلاق يا عموم آنها در اين مورد به مناسبت حكم و موضوع، قابل منع است.

و بعد از تمام اين تفاصيل همان روايتي كه صاحب حدائق به عنوان تأييد نفي بعد استثناء لبس سواد در عزاي حضرت سيد الشهداء عليه‌السلام از جلاء العيون علامه مجلسي قدس سره نقل كرده دليل است و به نظر حقير هم با آن حصر مفاد روايات كراهت در غير موارد عزا فهميده مي‌شود و هم مي‌توان به فرض قبول اطلاق يا عموم روايات، آن‌رامقيديامخصص‌آنها دانست‌وجهت اين‌كه صاحب حدائق صريحاً به آن استناد نفرموده ظاهراً عدم ذكر سند آن در جلاء و عدم اطلاع يا عدم مراجعه ايشان به واسطه ضيق مجال به كتاب‌هاي ديگر بوده است.


اينك حديث شريف:
محدث‌مشهور احمد بن محمد بن‌خالد برقي ازطبقه سابعه دركتاب محاسن، ص420، ح195 از پدرش محمد بن خالد از حسن بن ظريف بن ناصح از طبقه ششم از پدرش ظريف بن ناصح از طبقه پنجم از حسين بن زيد كه ظاهراًحسين بن زيد بن علي بن الحسين عليهم السلام معروف بذي الدمعه و از طبقه پنجم است و او از (عمويش) عمر بن علي بن الحسين عليهما السلام روايت كرده است و سند و لفظ حديث به اين شرح است :
عنه عن الحسن بن ظريف بن ناصح عن ابيه عن الحسين بن زيد عن عمر بن علي بن الحسين عليهما‌‌السلام قال:
لما قتل الحسين بن علي عليهما السلام لبسن نساء بني هاشم السواد والمسوح وكن لا تشتكين من حر و لا برد ، وكان علي بن الحسين عليهما السلام يعمل لهن الطعام للماتم1
از اين حديث شريف كه مورد اعتماد و حجت است و شخصيت‌هايي از مشاهير و ثقات و اكابر اهل بيت عليهم السلام آن را روايت نموده‌اند استفاده مي‌شود:

1. پوشيدن لباس سياه درماتم و عزا از صدر اول مرسوم بوده است و لذا بانوان معظمه بني‌هاشم در ماتم حضرت سيد الشهدا عليه‌السلام لباس سياه پوشيدند و ظاهر اين است كه اين عادت و سنتي بوده است كه قبل از آن تا عصر رسالت هم سابقه داشته است و مثل اين است كه لباس سياه به عنوان ترك تزيّن و شعارعزادار بودن متداول و مرسوم بوده است.
بنابراين روايات «كراهت لبس سواد» شامل اين گونه لبس موقت و معمول نمي‌شود و منصرف به اين است كه لباس متعارف و رسمي شخص، سياه باشد و به فرضي كه اطلاق يا عموم داشته باشد اين روايت آن اطلاق يا عموم را تقييد يا تخصيص مي‌دهد.

2. تشويق و ترغيب امام عليه‌السلام از اين عمل دليل بر رجحان آن است و از آن فهميده مي‌شودكه ادامه آن جهت فراموش نشدن اين‌واقعه بسياربزرگ تاريخي بزرگداشت و موقف عظيم سيد الشهدا عليه‌السلام راجح و مستحب است.

گفته نشود كه: حديث حكايت از عمل بانوان و تصويب امام عليه‌السلام دارد و دلالت بر رجحان پوشيدن لباس سياه در عزاي آن حضرت براي مردها ندارد؛ زيرا گفته مي‌شود:
وجه تصويب و تشويق امام عليه‌السلام حال حزن و مصيبتي است كه به وسيله پوشيدن لباس سياه اظهار مي‌شود و خصوصيت صدور اين حال از زن يا مرد ملحوظ نيست و اين حال در هر كس ظاهر شود مطلوب است البته اگر پوشيدن لباس سياه فقط ظهور اين حال را از زنان نشان مي‌داد اختصاص به آنها پيدا مي‌كرد. ولي وقتي در هر دو عند العرف علي السواء ظاهر مي‌شود يا گاهي در مردها ظاهرتر است و جهي براي اختصاص نيست و مثل رجلٌ شك بين الثلاث والاربع است كه چون اين شك براي زن و مرد هر دو علي السوا حاصل مي‌شود از آن اشتراك زن با مرد در حكم، معلوم مي‌شود.

اين حديث مانند كلام امير المؤمنين عليه‌السلام است:

(الخضاب زينة و نحن قوم في مصيبة)

كه از آن استفاده مي‌شود زينت مناسب مصيبت‌زدگي نيست، خواه خضاب باشد يا چيز ديگر. مصيبت زده مرد باشد يا زن. از اين حديث هم استفاده مي‌شود، اظهار عزاداري به وسيله پوشيدن لباس سياه مورد تصويب و تشويق است خواه از مرد صادر شود يا از زن . و چنان نيست كه با اينكه از جانب مرد نيز اين اظهار ممكن باشد رجحان اظهار آن مختص به زن باشد ، زيرا عرف آنچه را موضوع مطلوبيت اين عمل مي‌يابد ارائه حال عزا و سوگواري است كه صدور آن از زن و مرد هر دو مطلوب است.

بلكه مي‌توانيم بگوييم از مثل اين حديث مي‌فهميم كه:
ارائه حال سوگواري در مصيبت حضرت سيد الشهداء عليه‌السلام به هرنحو مشروع كه عند العرف حال سوگواري باشد مطلوب است؛ خواه به وسيله پوشيدن لباس سياه يا صيحه زدن در مجالس عزا يا ناله و گريه كردن يا مرثيه خواندن يا پابرهنه رفتن يا صورت‌هاي مشروع و مقبول ديگر موجب اجر عظيم الهي در آخرت خواهد بود.



سوال: آيا كراهتي كه در پوشيدن مشكي وجود دارد، لباس عزايِ امام حسين عليه‌السلام را هم شامل مي‌شود؟
پاسخ:پوشيدن لباس سياه درعزاي امام‌حسين عليه‌السلام مانعي ندارد ومطلوب است.

سوال: آيا نماز خواندن با لباس‌سياه مربوط ‌به‌عزاداري امام‌حسين عليه‌السلام مكروه ‌است؟
پاسخ:پوشيدن سياه در عزاداري سالار شهيدان مطلوب است و كراهت آن جبران مي‌شود انشاء الله.

---------------------------

منبع:پایگاه اطلاع رسانی ایت الله صافی گلپایگانی