M.A.H.S.A
12-03-2011, 11:55 AM
مسلم، غريب كوفه
با كاروان عشق
مسلم، غريب كوفه
آقاي من! ديشب تمام قامت شهر به استقبال كاروان تو قد علم كرد و ايستاد.
http://jamejamonline.ir/Media/images/1390/09/04/100860366047.jpg
گفته بودند كارواني ميآيد كه تا قيام قيامت نامي نيكو از خود برجاي خواهد گذاشت و راه و رسم جوانمردي را به نامرد مردمان روزگار خواهد آموخت؛ كارواني ميآيد حماسهسرا كه خطي از جوانمردي را بر زندگي خواهد كشيد.
ديشب به رسم اين وفاداري، زن و مرد، كوچك و بزرگ، پير و جوان به استقبال كاروان ايستاد اما با بغضي مانده بر گلو، چشماني اشكآلود و سياهجامهاي بر تن. مردمان شهر اهل فتوت و جوانمردياند، مهماننوازند و به پيماني كه بستند وفادارند؛ درست در مقابل پيمان شكني بيحميت نامردمان روزگار تو اي معني عشق، كه به رسم ناجوانمردي به استقبال آمدند و پرده از چهره نفاق خود كشيدند.
ديشب دروازههاي شهر و همه كوچههاي آن قامت خم كرد براي استقبال، آن هم استقبال از كارواني خسته كه از راه دور ميآمد؛ دورتر از آنچه مردم شهر تصورش ميكردند.
كارواني كه در ميانه راه خبرهاي ناگواري را شنيده بود؛ آن هم پيمانشكني كوفيان و خبر شهادت جناب مسلم، فرستاده حضرت حسين بن علي عليهالسلام و اولين سفير اين قافله و يار مهربان او هاني بن عروه. امشب همه شهر به سوگ فرستاده حسين بن علي عليهالسلام خواهد نشست، درست مثل همان وقت كه خبر شهادت مسلم در ميان كاروان پيچيد و دخترك حضرت مسلم بر دامان حسين عليهالسلام نشست و جاي باز كرد! دستان مبارك حضرت نوازشگر يتيم مسلم شد.
مسلم غريب كوفه، غريب نامردمي، مردمان صد چهره آن روز، مردمي كه در پس چهره اسلامطلبي و دينخواهي، چهره تزوير و نفاق و كينهتوزي داشتند؛ هم آنانكه مسلم را يك شبه، يكه و تنها گذاشتند، به او دروغ گفتند و افترا بستند و با نيرنگ و خدعه او را به دربار امير كوفه سپردند.
امشب همه شهر، بزم عزا به پا خواهد كرد، آن هم براي حضرت مسلم، همو كه غريب كوفه بود و هيچ پناهي نداشت جز خانه طوعه! امشب دل عشاق حسين(ع) سپرده ميشود سوي كوفه و دارالاماره؛ آنجا كه مردان پست روزگار نامردي سر مسلم را از پيكر جدا كردند و از بلنداي قصر به زير افكندند.
امشب دل روانه ميشود در كوچههاي كوفه، آنجا كه پاي مسلم و هاني به ريسمان بسته شد و جاي جاي آن تا بازار شهر جنايتي هولناك را به تماشا نشست، آن هم پيكري را ديد بر روي زمين در اين سو و آن سوي شهر و نقش بر زمين!
امشب خيمه عزاي مردم شهر ما سوگوار سفير نهضت عاشورا و كربلا است، مردمي كه دست بيعت دادهاند به حسين بن علي و بر پيمان خود وفادارند.
با كاروان عشق
مسلم، غريب كوفه
آقاي من! ديشب تمام قامت شهر به استقبال كاروان تو قد علم كرد و ايستاد.
http://jamejamonline.ir/Media/images/1390/09/04/100860366047.jpg
گفته بودند كارواني ميآيد كه تا قيام قيامت نامي نيكو از خود برجاي خواهد گذاشت و راه و رسم جوانمردي را به نامرد مردمان روزگار خواهد آموخت؛ كارواني ميآيد حماسهسرا كه خطي از جوانمردي را بر زندگي خواهد كشيد.
ديشب به رسم اين وفاداري، زن و مرد، كوچك و بزرگ، پير و جوان به استقبال كاروان ايستاد اما با بغضي مانده بر گلو، چشماني اشكآلود و سياهجامهاي بر تن. مردمان شهر اهل فتوت و جوانمردياند، مهماننوازند و به پيماني كه بستند وفادارند؛ درست در مقابل پيمان شكني بيحميت نامردمان روزگار تو اي معني عشق، كه به رسم ناجوانمردي به استقبال آمدند و پرده از چهره نفاق خود كشيدند.
ديشب دروازههاي شهر و همه كوچههاي آن قامت خم كرد براي استقبال، آن هم استقبال از كارواني خسته كه از راه دور ميآمد؛ دورتر از آنچه مردم شهر تصورش ميكردند.
كارواني كه در ميانه راه خبرهاي ناگواري را شنيده بود؛ آن هم پيمانشكني كوفيان و خبر شهادت جناب مسلم، فرستاده حضرت حسين بن علي عليهالسلام و اولين سفير اين قافله و يار مهربان او هاني بن عروه. امشب همه شهر به سوگ فرستاده حسين بن علي عليهالسلام خواهد نشست، درست مثل همان وقت كه خبر شهادت مسلم در ميان كاروان پيچيد و دخترك حضرت مسلم بر دامان حسين عليهالسلام نشست و جاي باز كرد! دستان مبارك حضرت نوازشگر يتيم مسلم شد.
مسلم غريب كوفه، غريب نامردمي، مردمان صد چهره آن روز، مردمي كه در پس چهره اسلامطلبي و دينخواهي، چهره تزوير و نفاق و كينهتوزي داشتند؛ هم آنانكه مسلم را يك شبه، يكه و تنها گذاشتند، به او دروغ گفتند و افترا بستند و با نيرنگ و خدعه او را به دربار امير كوفه سپردند.
امشب همه شهر، بزم عزا به پا خواهد كرد، آن هم براي حضرت مسلم، همو كه غريب كوفه بود و هيچ پناهي نداشت جز خانه طوعه! امشب دل عشاق حسين(ع) سپرده ميشود سوي كوفه و دارالاماره؛ آنجا كه مردان پست روزگار نامردي سر مسلم را از پيكر جدا كردند و از بلنداي قصر به زير افكندند.
امشب دل روانه ميشود در كوچههاي كوفه، آنجا كه پاي مسلم و هاني به ريسمان بسته شد و جاي جاي آن تا بازار شهر جنايتي هولناك را به تماشا نشست، آن هم پيكري را ديد بر روي زمين در اين سو و آن سوي شهر و نقش بر زمين!
امشب خيمه عزاي مردم شهر ما سوگوار سفير نهضت عاشورا و كربلا است، مردمي كه دست بيعت دادهاند به حسين بن علي و بر پيمان خود وفادارند.